اولین کارخانه های تاریخ
زمان و مکان تولد نخستین کارخانه، موجب اختلافنظر بین کارشناسان است. اما آنچه درباره آن اتفاق نظر بیشتری وجود دارد این است که اولین کارخانهها اغلب در حوزه صنعت نساجی به وجود آمدند. برای مثال بعضی اولین کارخانه در جهان را کارخانه ابریشم دربی میدانند که پس از انقلاب صنعتی توسط جان لمبو و در سال 1721 تاسیس شد. در این کارخانه تعداد کمی ماشینآلات نه چندان پیشرفته با کمک نیروی اسب و با تعداد اندکی کارگر شروع به کار کرد. بعضی دیگر اما با توجه به تعاریف جدید از کارخانه که آن را مجموعهای میدانند از یک یا چند ساختمان و ماشینآلات صنعتی که به تولید انبوه محصولات میپردازد، با توجه به نوع تجهیزات و وسعت کارخانه و فرآیندهای تولید، اولین کارخانه را کارخانه متیو بولتن و شریک تجاریاش جیمز وات میدانند که در سال 1761 و در بیرمنگام ساخته شد و به تولید و ضرب سکه پرداخت. این کارخانه با اختراع و تکمیل ماشین بخار در سال 1772توسعه یافت. بعضی دیگر هم کارخانه پنبهریسی ریچارد کامفورد را که در انگلستان و در سال1771م تاسیس شد و برای اولینبار به استفاده از ماشین بخار پرداخت، اولین کارخانه مدرن در جهان میدانند. بههرحال با کشف نیروی بخار و ماشینی شدن پنبهریسی، کارخانههای مختلفی در کشورهای اروپایی تاسیس شدند. این کارخانهها خود عامل اصلی ایجاد شهرهای مدرن بودند. برای مثال منچستر نخستین شهر صنعتی دنیاست. هرچند کارخانهها هر روز گستردهتر میشدند و پیشرفت بیشتری را تجربه میکردند، اما وضع معیشتی کارگران آنها به دلیل دستمزدهای پایین چندان مناسب نبود. در سال 1834 صاحبان کارخانههای نساجی تصمیم به کاهش دستمزد کارگران خود گرفتند تا به این ترتیب هزینههای خود را کاهش داده و حاشیه سود بیشتری به دست آورند. در پاسخ به این تصمیم کارگران دست به اعتصاب و شورش زدند. با این حال استاندارد زندگی برای یک کارگر معمولی تا دهه 1850 میلادی بهبود نیافت، زیرا میزان دستمزدها و استانداردهای زندگی رابطه نزدیکی با تجارت و اقتصاد درحال نوسان جوامع داشت.
اولین کارخانهها در آمریکا
اولین کارخانه تولید پنبه دنیا، در آمریکا و توسط ساموئل اسلاتر، شاگرد پنبهریسی راهاندازی شد. او که از انگلستان به آمریکا مهاجرت کرده بود با توجه به آنچه از ماشینآلات نساجی در ذهن داشت اقدام به ساخت کارخانه (شما بخوانید کارگاه بزرگ) تولید پنبه کرد. این کارخانه که در سالهای دهه 1790 میلادی راهاندازی شده بود، در دهه 1860 به یک کارخانه مطرح و بزرگ پنبه در دنیا تبدیل شد. این کارخانه در ابتدا 72 دوک با پدالهای پایی داشت که توسط 9 کودک کار میکردند. سه سال بعد جان و آرتور شفیلد که آنها هم از انگلستان آمده بودند کارخانه تولید پارچههای پشمی را در ماساچوست راهاندازی کردند. از این زمان تا آغاز جنگهای Civil War بین آمریکا و انگلیس بیش از 1200 کارخانه پنبهریسی و 1500 کارخانه تولید پارچههای پشمی با بیش از دومیلیون دوک در آمریکا به وجود آمد که با نیروی اسب یا انسان کار میکردند. اما این پیشرفتها در مقابل رشد تکنولوژی در اروپا ناچیز بود. پس از جنگ Civil War در سال 1812 آمریکاییها دریافتند که در کنار استقلال اقتصادی و صنعتی، برای دفاع از خود نیاز به تجهیزات پیشرفته و وسایل حملونقل توسعهیافته دارند. بعد از آن بود که اولین جرقههای انقلاب صنعتی در آمریکا زده شد. به دنبال اتمام جنگ و عادی شدن روابط دو کشور آمریکا و انگلیس، شماری از دستاندرکاران دولتی و صنعتی آمریکا سفری به انگلیس کردند و ضمن بازدید از مراکز مختلف صنعتی این کشور اقدام به خریداری تکنولوژیهای تازهای کردند که باعث رشد تولید و صنعت در کشور انگلیس شده بود. به دنبال این سفرها بود که نیروگاههای آبی برای تامین انرژی مورد نیاز واحدهای تولیدی جایگزین اسب شد. پس از مدتی کارخانهها از محدوده صنعت نساجی خارج شده و در مناطق مختلف گسترش یافتند. در پنسیلوانیا، کورههای بزرگ و کارخانههای تولید نورد جایگزین آهنگران و معادن کوچک محلی شدند. در کانکتیکات، قلعافزار و ساعت تولید شد و اختراع قطعات قابل تعویض برای اولینبار به کارخانههای ساعتسازی امکان تولید محصولاتی با وزن اندک را داد.
همچنین پس از جنگ شکل جدیدی از سرمایهگذاری در کسب و کار شکل گرفت. قبلا هر فرد به تنهایی اقدام به سرمایهگذاری و تاسیس یک کارخانه میکرد اما در شکل جدید، چند سرمایهگذار با هم اقدام به برپایی یک کارخانه یا شرکت تجاری میکردند. در این شرکتها، هر سرمایهگذار تنها به میزان سرمایهگذاری خود در مقابل بدهیهای شرکت مسئولیت مالی داشت. این موضوع امنیت مالی بیشتری برای آنها ایجاد میکرد. پیشنهاد چنین شراکتی در تولید، برای اولینبار توسط بانکداران و سازندگان ساختمان مطرح شد. در سال 1813، فرانسیس کابوت لاول، ناتان اپلتون و پاتریک جانسون شرکت تولیدی بوستون را که اولین کارخانه نساجی یکپارچه آمریکا بود تاسیس کردند. کلیه فرآیند تولید پرز پنبه به پارچه در همین کارخانه انجام میشد. در 15 سال بعد آنها شرکتهای دیگری در ماساچوست و نیوهمپشایر تاسیس کردند. در سال 1840 وجود شرکتهای بزرگ تولیدی دیگر امری عادی بود.
لاول و همکاران او امیدوار بودند بتوانند به رقابت با محصولات بریتانیایی بپردازند. آنها برای کار در کارخانه از زنان مجردی که در مزارع جدید انگلستان کار میکردند بهره گرفتند. اگرچه این زنان مجبور بودند ششروز در هفته و هر روز 12 ساعت کار کنند ولی از این وضع راضی بودند زیرا حقوق آنها سهبرابر کار در مزارع یا مستخدمی در خانهها با همان میزان کار بود و باعث میشد آنها احساس استقلال مالی بیشتری داشته باشند.
برپایی این کارخانهها جمعیت زیادی را از مناطق روستایی و سایر نقاط جهان به سمت شهرهای آمریکا کشاند بهطوریکه در دهه1840 م جمعیت این کشور 36درصد افزایش یافت. شهرها و شهرستانها که قبلا هریک بهطور میانگین هشتهزار نفر جمعیت داشتند در همین دوران افزایش 90درصد را تجربه کردند که این خود باعث به وجود آمدن بازار بزرگی برای تولیدکنندگان و صاحبان کارخانهها بود. با افزایش تولیدات و توان مالی صاحبان سرمایهها امکان سرمایهگذاری هم روی فناوریهای جدید گسترش یافت. درواقع کارخانههای شراکتی موتور رشد و توسعه سریع برای آمریکای قرن 19 شدند.
اولین کارخانهها در ایران
فعالیتهای ریسندگی و بافندگی، بهویژه تهیه پوشاک از الیاف از 15هزار سال پیش در ایران معمول بوده است. با توجه به آثاری که از تپه سیلک کاشان به دست آمده، وجود گونهای فن بافندگی در ٤٧٠٠ سال پیش از میلاد تایید شده است. بافتههای ایرانی در زمان سلجوقی و صفوی در تمام تاریخ هنر نساجی جهان نظیر ندارد. اما در عصر قاجار صنعت نساجی ایران سیری نزولی پیمود و صدور پنبه و پشم جای محصولات بافتهشده را گرفت. بعد از ورشکستگی همه کارخانههایی که توسط امیرکبیر و سپهسالار دایر شدند، اولین کارخانه نساجی ایران که توانست دوام یابد، تنها دارای یک دستگاه ماشین ریسندگی ١٢٠٠ دوکی بود که توسط صنیعالدوله از سوییس خریداری و در تهران نصب شد. این کارخانه در سال ١٢٨٠ به بهرهبرداری رسید. دومین کارخانه ریسندگی به اهتمام حاج رحیم و حاج یوسف قزوینی با تجهیزاتی آلمانی در تبریز دایر و در سال ١٢٨٩ نخستین محصول آن به بازار عرضه شد. این کارخانه دارای ١٥٠٠ واحد دوک ریسندگی بود و ٤٠ تا ٥٠ نفر کارگر در آن مشغول به کار شدند. محصول کارخانه ٢٠ خروار نخ بود که از فروش آن ششدرصد سود عاید میشده. نخ این کارخانه برای تهیه جوراب و تاروپود قالی به مصرف میرسید. تا پایان دوره قاجار صنعت نساجی ماشینی در ایران منحصر به همین دو کارخانه بود.
منبع:روزنامه بهار
تذکر:در منبع مذکور نیز نام نویسنده گزارش موجود نیست
مطالب مشابه :
گزارشی از کارگاه آموزشی عروسکهای غول پیکر، با حضور ”فلورماری فوئنتس”
و استادان عروسک سازی هستند که دیگر هم صرف راهاندازی و کارگاه عروسک غول
دومین کلاسِپرنده و افتتاح مدرسه در روستای تخم بلوط ایلام= خیرین مدرسه ساز
برای مثال در کارگاه عروسک سازی خانم «هاله مودبیان اجرا می کنیم یک وبلاگ راه اندازی
سوغات میبد
عروسک سازی هم اکنون کارگاه های متنوع بعد از گذشت چند سال و با راه اندازی سفره خانه
حسین آباد را به سمت صنعتی شدن پیش ببریم
1- در روستای خودمان اکثر خانم ها دارای هنر گل سازی، عروسک سازی و راه اندازی کارگاه زیره
اولین کارخانه های تاریخ
شاگرد پنبهریسی راهاندازی کارگاه بزرگ کارخانههای ساعتسازی امکان تولید
کتاب با طعم یک فنجان قهوه
خوانی ، کارگاه عروسک سازی و مرور تا در مورد راه اندازی مکانی تصمیم
مشاغل درآمدزا در اوقات فراغت!
تا زمانی که نگرش خانواده ها و دست اندرکاران به کسب و کارهای خانگی راه اندازی عروسک سازی
برچسب :
راه اندازی کارگاه عروسک سازی