سرمایه‌ی اجتماعی و بازتاب آن بر حکمرانی

بیش از یک دهه است که از سرمایه‌ی اجتماعی، کارکردها و پیامدهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن سخن به میان آمده و درباره‌ی آن پژوهش شده است. کاربرد این مفهوم از1995 به این سو گسترش یافته و امروزه سخت مورد توجه محافل آکادمیک قرار گرفته است. گرچه اندیشمندان و جامعه‌شناسان کلاسیک مانند مارکس، دورکهایم و... از سرمایه‌ی اجتماعی نام نبرده‌اند ولی درونمایه اندیشه‌های آنان نکته‌هایی درباره‌ی سرمایه‌ی اجتماعی و اجزای آن می‌توان یافت. نظریه‌ی مدرن درباره‌ی سرمایه‌ی اجتماعی به نظریه‌ی انجمنی "الکسی دوتوکیل" باز می‌گردد که انجمن‌های مدنی را همچون خون و نیروی زندگی بخش برای دموکراسی و حکمرانی دموکراتیک دانسته بود، ولی او به گونه‌ی مستقیم از سرمایه‌ی اجتماعی سخن نگفته‌بود.

اصطلاح حکمرانی خوب نیز مانند سرمایه‌ی اجتماعی از دهه‌ی 1990 به این سو، مورد توجه محافل آکادمیک قرار گرفته‌است. هر چند این اصطلاح در گذشته کاربرد نداشته ولی درونمایه‌ی اندیشه‌ها در یونان باستان وپس از آن، نکته هایی چشم‌گیر در مورد حکمرانی می‌توان یافت. برای نمونه می‌توان به بخش‌بندی "ارسطو" از حکومت (خوب وبد) بر پایه‌ی معیار توجه به مصالح عمومی یا بی‌توجهی به آن اشاره کرد.

سرمایه‌ی اجتماعی در بستر یا چارچوب نهادی و ساختار فرصت‌های سیاسی- اجتماعی حکومت کمابیش دموکراتیک سر بر می‌آورد ودر جای خود به استواری حکومت دموکراتیک و حکمرانی خوب کمک می‌کند.

سرمایه‌ی اجتماعی مانند دیگر مفاهیم علوم اجتماعی تعریف یگانه ندارد. جیمز کلمن سرمایه‌ی اجتماعی را از دید جامعه‌شناسی چنین تعریف می‌کند: سرمایه‌ی اجتماعی برآیند روابط میان افراد، گروه‌ها و اجتماع است که اعتماد می‌آفریند و این روابط و اعتماد درجای خود، کنش جمعی را در رسیدن به هدف یا هدف‌های جمعی یاری می‌رساند.

سرمایه‌ی اجتماعی به انتقال منابع و انرژی از فرد به جمع واز سطح خرد به سطح کلان می‌انجامد و در پی آن هدفههای جمعی تحقق و عینیت می‌یابد. از دید رابرت پوتنام سرمایه‌ی اجتماعی ویژگی‌های سازمان‌های اجتماعی مانند اعتماد، قواعد و شبکه‌های اجتماعی است که می‌توا ند با هموار کردن راه کنش‌های جمعی هماهنگ کارایی و پیشرفت جامعه را بهبود بخشد و گسترش دهد و همچنین معتقد است که سرمایه‌ی اجتماعی بر خلاف دیگر سرمایه‌ها ازمیان نمی‌رود و چنان چه درست بکار گرفته‌شود گسترش می‌یابد.

  از دهه‌ی 1990 اصطلاح حکمرانی خوب از ابهام درآمد و کاربردی گسترده یافت. از دید بانک جهانی حکمرانی خوب «بهره گیری بهینه از منابع برای توسعه ی اقتصادی و اجتماعی است.» "کارلیک" می‌گوید: حکمرانی خوب مدیریت کارآمد امور عمومی از راه برپا کردن یک حکومت و قواعد مشروع و قانونی در راستای پیشبرد ارزش‌های اجتماعی افراد و گروه‌ها است. بر سر هم حکمرانی خوب را می‌توان چنین تعریف کرد: راهبری و مدیریت جامعه به گونه‌ای سنجیده‌، درست و کارآمد و در چارچوب حاکمیت قانون تصمیم‌گیری منطقی و عادلانه همراه با پاسخگویی و مسئولیت پذیری، مشارکت عمومی و راهبردهایی از این دست که در گرو تعامل درست شهروندان و نیروهای سیاسی – اجتماعی جامعه‌ی مدنی با دولت است.

ویژگیهای حکمرانی خوب به قرار زیر است:

1) مشروعیت حکومت به معنای پذیرش عمومی حکومت و حاکمان از سوی شهروندان بر پایه‌ی معیارهایی همچون قانونی بودن حاکمان و تصمیم‌گیری آنها، خشنودی شهروندان و کارآمدی حکومت.

2) مدیریت کارآمد جامعه در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی واجتماعی.

3) گردش آزاد اطلاعات وشفافیت در تصمیم‌گیری‌ها    

مشارکت آزاد وبرابر

4) مشارکت آزاد و برابر همه‌ی گروه‌های سیاسی و اجتماعی و انجمنهای مدنی.

5) وجود رسانه‌های مستقل

6) حاکمیت قانون و برابری همگان در برابر قانون و ...

با توجه به شاخص‌های یادشده چنین می‌نماید که حکمرانی خوب ویژگی برجسته‌ی حکومت‌های دموکراتیک است و بدون دموکراسی تحقق نمی‌یابد. امروزه شاخص‌های نرم مانند پاسخ‌گویی، کارآمدی، مسئولیت پذیری، بدست‌آوردن رضایت عمومی و کیفیت زندگی مورد تأکید است.

از آنجا که سرمایه‌ی اجتماعی بخشی از جامعه‌ی مدنی شمرده می‌شود لازم است جامعه‌ی مدنی تعریف شود: «جامعه مدنی به حوزه‌ای از روابط اجتماعی اطلاق می‌شود که فارغ از دخالت قدرت سیاسی است و مجموعه‌ای از نهادها، مؤسسات، انجمن‌ها، تشکیلات خصوصی و مدنی را در بر می‌گیرد» جامعه‌ی مدنی، حوزه‌ی عمومی جامعه و حد فاصل شهروند و  دولت است و نقش سپر حمایتی را برای افراد بازی می‌کند بنابراین حوزه‌ی خصوصی و دولت را در بر نمی‌گیرد. انجمن‌ها، گروه‌ها و احزاب با رعایت مصاح عمومی جامعه و مصلح دیگر گروه‌ها بر پایه‌ی قواعد بازی دموکراتیک، اعتماد و همکاری با یکدیگر، منافع و هدف‌های گروهی خود را پی گیری می‌کنند و چنانچه حکومت ناکارآمد و کمتر پاسخ‌گو باشد و فساد و بی‌قانونی رواج یابد با آن به چالش بر می‌خیزند و حکمرانی خوب را خواستار می‌شوند. نباید پنداشته‌شود میان حکومت و جامعه‌ی مدنی دشمنی وجود دارد بلکه دولت خواست‌ها، انتقادها و انتظارات جامعه‌ی مدنی را به فال نیک می‌گیرد و به آن پاسخ می‌دهد و با استفاده از آن به ضعف‌های خود آگاه می‌شود و با از میان برداشتن آنها توانمند می‌گردد؛ پس لازمه‌ی پیشرفت در جامعه‌ای دموکرات وجود نهادهای مدنی را می‌طلبد. پیشرفت سرمایه‌ی اجتماعی تابعی است دموکراتیک بودن نسبی نظام سیاسی، وجود فرصت‌های سیاسی و نهادی برای گسترش آن با کمترین محدودیت‌ها، چارچوبهای نهادی مانند عدم تمرکز، فدرالی بودن و دموکراسی مشارکتی و در چنین فضایی است که زمینه برای مشارکت مدنی انجمن‌ها و شهروندان فراهم می‌شود.

"فری تگ" در نوشتار خود درباره‌ی آثار ساختار نهادی بر تکوین سرمایه‌ی اجتماعی دو فرضیه‌ی مهم به دست داده‌است که به گونه‌ی فشرده در زیر می‌آید: زندگی انجمنی و نهادهای مدنی و پایایی آنها تابعی از تسهیلات و مشوق‌های حکومت و ساختار نهادی برای مشارکت انجمن‌ها، ابراز خواستها وانتقادهای آنها است. هر چه تمرکز کمتر باشد، سرمایه‌ی اجتماعی و مشارکت مدنی و انجمنی بیشتر گسترش می‌یابد. در ساختار فدرال و نامتمرکز، زمینه‌ی تعامل مستقیم‌تر شبکه‌های اجتماعی و انجمن‌ها با مسئولان محلی، حکومت محلی و طرح علایق و خواسته‌ها با توجه به تفاوتهای محیطی و فرهنگی و محلی و مشارکت مدنی بیشتر فراهم می‌شود.

"پوتنام" برآن است که هر چه وابستگی همزمان شهروندان به چند انجمن بیشتر باشد (یعنی شبکه‌های اجتماعی به گونه‌‌ی متقاطع و دارای نقاط مشترک در میان شهروندان گسترش یابد) و هرچه روابط میان افراد در شبکه‌ها نزدیک‌تر باشد، سرمایه‌ی اجتماعی بزرگتر و درگیرشدگی مدنی بیشتر خواهد بود و به دنبال آن مسئولیت پذیری حکومت نیز افزایش خواهد یافت زیرا نمی‌تواند سرمایه‌ی اجتماعی را نادیده بگیرد و با آرامش خاطر به حکمرانی بپردازد. در سایه‌ی نبود سرمایه‌ی اجتماعی و انجمن‌های داوطلبانه، توانایی شهروندان برای اثرگذاری بر پویشهای سیاسی و تصمیم‌گیری مرتبط با حکمرانی، کارآمدی و پاسخ‌گویی بهتر اندک خواهد بود. جامعه‌ی مدنی با حضور انجمن‌های مدنی نیرومند یک شاخص روشن دموکراسی نیرومند است. فراوانی شبکه‌های اجتماعی و انجمن‌ها به افزایش آگاهی سیاسی اعضا و درگیر سازی مدنی شهروندان کم توان و کمترآگاه در حوزه‌ی عمومی و کاهش شکاف مشارکتی میان دارا و ندار از دید اطلاعاتی و مالی می‌انجامد. جامعه‌ی مدنی از این رهگذر می‌تواند حکمرانی بهتری را از حکومت بخواهد. افزایش شمار شهروندان توانمند از دید کمی و کیفی (آموزش آنها بر عهده‌ی همین انجمن‌هاست) پیش شرطی مهم برای اثر گذاری سرمایه‌ی اجتماعی بر حکمرانی خوب خواهد بود؛ زیرا حکمرانی خوب و پاسخ‌گویی حکومت در خلاء پدید نمی‌آید بلکه در جامعه‌ای با شهروندان آگاه و توانمند پا می‌گیرد.

تجربه نشان می‌دهد که ایجاد نهادهای دموکراتیک به‌دست حکومت برای حکمرانی خوب کافی نیست در این زمینه، باورمندی درونی شهروندان به نهادهای دموکراتیک و درونی شدن باورهای دموکراتیک و پویش شهروندان در چارچوب انجمن‌ها و نهادهای مدنی گوناگون ضرورت دارد.

سرمایه‌ی اجتماعی با آموزش دادن شهروندان در زمینه‌های مشارکتی و حکمرانی راهی برای برداشت از حکومت در عرض و در کنار اجتماعات فراهم می‌سازد و این نکته را برجسته می‌سازد که حکومت در انحصار کسانی ویژه نیست و باید در برابر شهروندان پاسخ‌گو باشد. به گونه‌ی فشرده نقش سرمایه‌ی اجتماعی در پیوند با حکمرانی عبارت است از:

1)کارآمد سازی و پاسخگوسازی حکومت در برابر خواست‌ها و نقدهای سرمایه‌ی اجتماعی

2)زمینه‌سازی برای نزدیکی و تعامل بیشتر میان شهروندان و حکومت

3)گسترش دادن فضایل مدنی در میان شهروندان

از دید "آلموندو وربا" فرهنگ سیاسی آمیزه‌ای از شناخت‌ها، داوری‌ها، ارزش‌ها و آگاهی سیاسی است؛ فرهنگ سیاسی، درسنجش با سرمایه‌ی اجتماعی، عام و کلی‌تر است و سرمایه‌ی اجتماعی در بستر و دل فرهنگ سیاسی قرار می‌گیرد. از دیدن آن دو، نهادهای ثانوی یا انجمن‌های داوطلبانه، باعث تعامل و پیوند افراد و گروه‌ها با حکومت می‌شود واز این رهگذر است که می‌توانند بر پویش‌های تصمیم‌گیری و حکمرانی اثر بگذارند.

 

 


منابع:

1-جامعه شناسی سیاسی/ حسین بشیریه/  تهران 1384 / نشر نی

2-بنیاد نظریه‌ی اجتماعی/ کلمن جیمز/ ترجمه : منوچهر صبوری/ تهران 1385/  نشرنی


مطالب مشابه :


فعالیت های کتاب علوم اجتماعی سال چهارم چاپ جدید

درباره­ی راه­های ورود یک اندیشه فردی به حوزه­ی (ارزش­های اجتماعی باسکولاریسم عملی




کلامی در مورد ارزش و هنجار

ارزش های اجتماعی ارزش ها، وسایل آماده ای برای قضاوت درباره ی اعتبار اجتماعی افراد




پاسخ فعالیت های کتاب علوم اجتماعی سال چهارم چاپ جدید

درباره­ی بخشی از ارزش­های اجتماعی ا سلام که با درباره تاثیرات صدساله­ی




سرمایه‌ی اجتماعی و بازتاب آن بر حکمرانی

آن سخن به میان آمده و دربارهی آن در راستای پیشبرد ارزشهای اجتماعی افراد و




ارزش اجتماعی

ارزش اجتماعی جملات زیبا ی گیله فرهنگیان نیوز. لکنا. سایت فیلم های اجتماعی.




هنجارهای اجتماعی

وقتی هنجارها ملکه ی ذهن فرد می شوند ، او دیگر درباره ی درستی یا نادرستی و ارزش های اجتماعی .




رسانه‌های جمعی و سرمایه اجتماعی

پژوهش ارزشهای جهانی در سال‌های اخیر در علوم اجتماعی دربارهی سرمایه اجتماعی بحث‌های




پاسخ فعالیت های مطالعات اجتماعی

استفاده از این رسانه ها بر ارزش های اجتماعی ودر نتیجه امارات درباره ی جزایر سه




پاسخ فعالیت های جامعه شناسی1

ولی نمی‌تواند دربارهی آرمان ها و ارزش های اجتماعی مختلف قضاوت دربارهی برخی از آنها




نکاتی درباره ی آموزش کودکان و نوجوانان باهوش

نکاتی درباره ی آموزش و قضاوت درباره ی ارزش های اجتماعی و فرهنگی به منظور




برچسب :