سفر حج 2

سلام.

ببخشید اگه این پست رو دیر گذاشتم فعلا کارمون شده مهمون داری یا خونه مامانم هستم یا خودمون .

می خوام امروز از بازارها و محل خریدشون براتون بنویسم .

من زیاد نتونستم خرید کنم یارم  اما بعد از بازگشت مجبور شدم برخی اقلام رو بخرم که شدیدا متاسف شدم به خاطر اختلاف  شدید قیمتها.

اگه قصد خرید دارید حتما از عربستان بکنید ایران خیلی گرونه .و مدینه ارزانتر از مکه هست .

نماز عصر و عشا  توی عربستان  جداگانه خوانده مي شد و صد البته به صورت جماعت .مامان مي گفت پس اينها كي تجارت مي كنند هي مغازه ها رو مي بندند و هي باز مي كنند.روزهاي اول فقط به مسجد مي رفتيم و مي اومديم چند دوست پيدا كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه نمي شه ايراني جايي سفري برود و تحفه ي نياورد خلاصه گفتند كه ماشينهايي جلوي هتل نگه مي دارند و صبحها ساعت ۹ به مراكز خريد مي برند من و مامان و دريا ودينا و ۳ دوست خانم پيدا كرديم يه زن و شوهر مسن هم سوار شدند و ما همگي هزار بار خدا رو شكر كرديم بالاخره يه مرد ي از ايران زمين پيدا شد كه محافظ جان بانوان ايراني باشد همش هم با ترس و لرز سفر اولمان شروع شد .بالاخره ما رو به به مركز خريد الدولي برد .بدك نبود بعدها فهميديم اين ماشينهاي شاسي بلند كه تاكسي ها هستند از اين مراكز خريد پورسانت مي گيرند براي آوردن مشتري براي همين رايگان هستند.من فقط سه بار تونستم به مراكز خريد برم اونم هم توي مدينه بود توي مكه زیاد نتونستم .اولا مجاني نبودند دوما دوستانمان به توافق نرسيديم در مورد مكانها و من هم تنهايي اصلا جرات نكردم .توي مدينه بهترين مركز خريد رو توپ تن گفتند كه براي خريد سوغاتي قيمتهاي مناسبي دارد که متاسفانه ما نتونستیم بریم .اگه جنس ماركدار مي خواستيد بايد به سنتر پوينت  (بیشتر مردانه بود)/ماكس و بن داوود یا رد تاغ  در مکه در خیابان عزیزیه که بیشتر  مخصوص کودکان بود و جنسهاش عالی بودند و..مي رفتيد. باوارث  بلازا در مکه و مدینه هم مي گفتند خوب بود.مانگوی مکه هم عالی بود و لباسهاش کلا با مال تهران فرق می کرد لباسهای مجلسی و همه شون  سایز بزرگ بودند.

من به القارات و البدر و الدولي و بن داوود/رد تاغ و سنتر پوینت  و مانگو رفتم. تفاوت  قيمتها با ايران خيلي فاحش بود .حتی جنسهاي چيني بونجول داخل  ايران با قيمت دو برابر و به نام جنس خارجي عرضه مي شه البته من اشتباه كردم همه خريدهام رو نكردم براي اينكه بارم زياد نشه خوب دست تنها بودم وسايل مامان و من بچه دار كه وسايل دوبلي داشتم كه ايكاش مي خريدم همون جنسهاي ماركدار هم توي ايران ۳۰ هزار تومن گرانتر بودند.

چند تا از هم كاروانيها خيلي ..كه ما اصلا خريد نمي ريم و فقط حرم و ختم قران/ خريد چيه نمي خواهيم توي .....خلاصه اينو گفتم توي قيمتهاي پايين نتونستند مقاومت كنند و بالاخره چند قواره چادر مشكي كن كن خريدند كه توي بازار تهران گويا قواره اي تا ۶۰ و ۱۰۰بالاتر هم فروخته مي شود.در عجبم از اين بازاريهاي ما كه سود ۱۰۰ درصد هم قانعشان نمي كند.حالا ما شمر تريم يا اين عربها؟ توي ماشينها هم هيچ حرف و حديثي بن ما و راننده نبود اكثرا تلاوت قران بود و با راننده هاي تهران مقايسه مي كردم كه تا چند خانم تنها سوار ماشينشون مي شه سريع دردو دل و يه موزيك و از توي آينه ديد زدن اين بنده خداها فقط مي گفتند ايراني خوووووووووب خيلي خوب ايران خوب!!!!

البته اينو هم بگم جز ايرانيان كسي توي اين بازارها نبودند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!

تا دوچرخه رو هم توي فرودگاه جده ديدم خريده بودند يكي مي گفت تا چند سال بچه هام لباس خريدم قيمتها عالييييييييييييييي.كاش من هم مي توانستم خريد كنم02.gif

جوان الاف و سيگاري در هر دوشهر نديدم . از موتور هم اصلا خبري نبود.راننده هاش با اينكه سرعتهاشون خيلي بالا بود اونم به خاطر مدل توپ ماشيناشون بود تا رهگذري رو مي ديدند به

فاصله ۲ ماشين از شما نگه مي داشتند.

فارسي ،تركي و انگليسي رو مغازه دارها خيلي خوب حرف مي زدند و قيمتها واقعا منصفانه و حلال/ واي بر بازاريهاي ما.

اينو بگم  هیچکس  دوست ندارد پول مملكت رو خرج كند حتی من! من هم دوست نداشتم  به اقتصاد و توليد ملي ما لطمه اي وارد بشود اما وقتي به كشور خودم و فروشنده هاي نامسلمان كه همان پارچه با چه سودي داره عرضه مي شه با اينكه توي يك كشور  زندگي مي كنيم ولي ارزشي به هم نوعان خود قائل نيستيم و فروشنده هاي عربستان واقعا چشم پاك كه توي تهران خيلي كم يا نادر هست و اگر هم هست خيلي بي حوصله و بداخلاق هستند.آيا وقت آن نرسيده است كمي بر مشتري مداري فكر كنيم .!

نمي خوام بگم اما اگه نگم توي گلوم گير مي كنه ..خانمها خريد مي كردند و روز بعد پس مي دادند بدون هيچ مشكلي اونهم از مال.حالا توي شهروند ما واقعا اين اتفاق مي افتد؟ يا بچه ها زدند توي فروشگاه القارات شيشه اودكلني رو شكستند بعد از پرس و جو و يافتن مسئولش كه خواستم هزينه اش را پرداخت كنم تا فهميد دينا شكسته است خنديد و اونو بوسيد و گفت :لا و...يعني براش مسخره اومد فكر كنيد توي ايران چه اتفاقي مي افتاد يه خون و خونريزي راه مي افتاد يا لباسي را كه لك شده بود را پس مي داديد مي گفتند خانم تو خونه خودتان لك كرده ايد اين يك رفتار بسيار پسنديده اي شهروندي بود كه از اعراب به قول بعضي ها ملخ خوار سر مي زد واقعا ما كجاي راهيم..

دیگه اینکه توی غذاخوریها خیلی اسراف می شد بیشتر مسافرین می گفتند برنج رو خیلی زیاد می کشید اما توجهی نمی کردند حتی من برای دینا مجبور شدم بگم آقا بدون برنج بیارید تا بلکه اسراف نشه. همیشه هم زیتون سیاه سر میز ناهار و شام بود و صبحانه ها هم اکثرا بود.زیتونی که واقعا طعمش مطبوع بود و خیلی متفاوت از زیتونهای سیاه ایران.

اما برخی هم گله می کردند که چقدر کم غذا می دن07.gifیه خانم جوانی از کاروان ما می گفت این چیه یه ذره قورمه سبزی کشیدند و ما دیروز ساعت ۳ ظهر گشنمون شد زنگ زدیم از مک دونالد برامون غذا آوردند36.gif.

دیگه حرف از غذا اومد اگه خواستید روزی اونجا غذا بخورید البیک خیلی معروفه و فست فودهاش عالی و قیمت خوب.توی مدینه و مکه هم شعبه داره.البته  من و مامان که نتونستیم یعنی بدون مرد توی عربستان 02.gif.

توی مکه نزدیک هتلمون یه فروشگاه  زنجیره ای نوری بود که بیشترش مواد غذایی بود حتما سر بزنید من با خانم ک. رفتیم برای دخترا و ایشون برای بچه هاش کمی هله هوله بخریم برای برگشتمون توی فرودگاه جده که می گفتند از ساعت ۱۲ تا ۵ بعد از ظهر اونجاییم.

اونجا ادویه زعتر رو بالاخره خریدم و یه  دختر خانم و مادر شون خیلی کمکم کردند دختر خانم و مادری که فقط چشمهاشون مشخص بود خانم ک .سوال کرد ما فقط چشمهای شما رو می بینیم اصلا خودتون این پوشش رو دوست دارید و خیلی مصمم می گفت بلیییییییی.خواست خداست.

البته اینو بگم پوشینه توی هوای داغ عربستان یه نعمتیه مخصوصا باد گرمی و داغی که از زمین به صورت شما می خوره  بیشتر حکم  حفاظ از پوست صورت رو داره تا حجاب.

اگه به النوری رفتید حتما از زیتونهاش خرید کنید عالی یعنی بی نظیره .توی ایران داخل یه من آب نمک هست و اونجا داخل روغن زیتون و نمک متعادل یعنی حرف نداره.

من از راحت الحلقومش هم خریدم نسبت به ایران کشدار هست از یه خانم عرب پرسیدم که اینا خوشمزه هست گفت من خودم دوست ندارم اما اکثریت دوست دارند و با قهوه می خورند.

موقع برگشت هم هواپیما سعودی بود و تاخیری نبود مثل ایران بازرسی نداشتیم یه خانم سیاهپوست بسیار زیبا و خوش اخلاق یه چک مختصری کرد و بوس برای دینا و ما رفتیم برای سوار شدن.

اونجا حاجی ها بازم  باهم دیگه سر جا بحث می کردند و یا یه آقا خانمی جلوی ما بودند با همه جنگ داشتند همه خسته و بداخلاق انگار نه انگار که از سفر حج برگشته اند گویا از سفر تجارتی و سیاحتی برگشته اند دو آقا هم راجع به مهماندارهای خانم صحبت می کردند و می گفتند که مهماندارهای اومدنی از الان آرایش کمتری داشتند03.gif36.gifگوییا هنوز اسماعیل درون را نکشته اند بازهم نگاهای عمیقشان روی مهماندارها و دم به ساعت آب خواستن و ..

یک خانمی هم تند تند با موچین ابروهایش را تمیز می کرد و بیشتر بانوان مرتب کردن خودشان چرا که اهلی برای استقبالشان خواهند آمد.

وقتی رسیدیم به فرودگاه ایران چمدونها رو گرفتم یه چمدون نیست شد و اون هم چمدون سوغاتی ها بودند همه ی مسافرین رفتند و من...مسئولش گفت همه ی بارها تموم شد رفتم آقای مدیر کاروان رو  پیدا کردم و ایشون هم گفتند مال من هم گم شده دوتایی رفتیم برای دادن شماره بار و پی گیری مامان اومد گفت پیدا شده.

مامان می گه یکی از دوستان مدیر کاروان رو دیدم و جریان و گفتم و ایشون اسم رو پرسیده بودند فکر می کنید کجا بوده؟؟

یکی از هموطنان حاجی مان گویا چمدان را برداشته بعد فهمیده اشتباهی بوده روی چرخهای حمل بار اون طرف سالن رها کرده بود حتی این حاجی به خودش زحمت نداده بود به قسمت گردون بارها دوباره بیاورد انصافش رو برم نمی گه الان دنبالش هستند.

خلاصه خسته و کوفته اومدیم پیش عزیزانی که  زحمت کشیده بودند و بنده نوازی کرده بودند و رادین عزیزم عشق عمه که  زیر دسته گلش گم شده بود و عمه هم اینجانب براشون کم نذاشته بود توی مکه  و مدینه 04.gif20.gifکه آخرش صدای دریا  درومد که همش شد مامان برای رادین جانتان پس ما چی .چه کنم که عمه بودن  اینه.البته عروس جونی و برادرای گلم هم توی این مدت شرمنده مون کرده بودند.ما هم برای عروس جونی خریدهای مخصوصی  و توپی کردیم و خوشحالی رو از چشمهای مهربونش دیدم انشالله که بتونم روزی جبران کنم هم برادرای نازنینم و هم عروس گل که زحمت خیلی کارا به دوشش بود.04.gif24.gif20.gifچقدر هم دعا کردم که عروسهای دیگمون هم مثل اولی گل و مهربون بشن19.gif

انشالله قسمت همه بشه و صد البته همسر عزیزم که معلوم بود این روزای تنهایی براشون خیلی سخت گذشته و پشیمون از نیومدنشون و تصمیم گرفتند در اولین فرصت باهم به این سفر بریم.28.gif

همسرعزیزم ممنونم که از خودگذشتگی کردید و ما رو راهی این سفر24.gif

برای همه ی دوستای گلم که التماس دعا داشتند یادم نرفته بود و روز اخری برای اینکه کسی از قلم احیانا نیفته طوافی به نیابت همه ی التماس کنندگان چه وبلاگی و غیر وبلاگی کردم.04.gifدوستتون دارم و ممنون به خاطر کامنتهای پر مهرتون عزیزانم04.gif24.gif

یا حق


مطالب مشابه :


درباره لباسها

مشتری گرامی کلیه لبسهایی که در این وبلاگ به نمایش گذاشته میشوند لباسهای مجلسی ترک بوده و شما میتوانید تصاویر کامل و خرید اینترنتی خود را از سایت




فروشگاه اینترنتی لباس - معرفی سایت های خرید اینترنتی لباس

مدل ماکسی مجلسی بلند زنانه و دخترانه · مانتو اریکا · مدل مانتو ... فروشگاه اینترنتی لباس - معرفی سایت های خرید اینترنتی لباس. لیست بزرگترین فروشگاه های




فروش عمده و خرده پوشاك در تبریز( ارسال براي تمام نقاط ايران )

فروش اينترنتی جديدترين مدل های لباس مجلسی،لباس شب،مانتو،شلوار،لباس راحتی- خرید پستی لباس،خرید آنلاین ... پوشاک مجلسی ماوی. به سایت ماوی مدل خوش آمدید .




سفر حج 2

من زیاد نتونستم خرید کنم یارم اما بعد از بازگشت مجبور شدم برخی اقلام رو بخرم که ... مانگوی مکه هم عالی بود و لباسهاش کلا با مال تهران فرق می کرد لباسهای مجلسی و همه




نمایندگی برندهای لباس در تبریز

این برند به تولید لباس مجلسی مردانه و کت و شلوار مردانه میپردازد و در تبریز دارای ... تبریز برج سپهر طرح تبادل پل کابلی برجهای دو قلوی الغدیر مرکز خرید فلکه




مزایای خرید از پوشاک زنانه و دخترانه مینوسا

فروش پوشاک زنانه و دخترانه مینوسا - مزایای خرید از پوشاک زنانه و دخترانه مینوسا - فروش،عمده وتکی،پوشاک،زنانه و دخترانه،شیک،ارزان،(انواع لباس های مجلسی،اس




تونیک ولباس زنونه

کد 20: مجلسی با تن خور خیلی محشر جنس حالت ریون داره اما ریون نیست توی تن خیلی خنک و ... کد 40: لباس مجلسی پوست ماری قیمت 30000 تک مونده ... راهنمای خرید.




سفرنامه تایلند (روز چهارم)

اينجا جاي خوب براي خريد لباس و كفش و وسايل نوزاد . لباسهاي دخترونه و پسرونه زيبا و قشگ و لباسهاي زنونه و مردونه البته لباس مجلسي نه تو مايع هاي تي شرت و شلوارك




برچسب :