بازنویسی داستان های شاهنامه فردوسی از نظم به نثر 29

ملاقات رستم با کی خسرو

       رستم به کی خسرو گفت در زابلستان شهری ثروتمند است که فرمانبری تو را نمی کنند و به تورانیان خراج می دهند اگر آنجا را بگیریم می توانیم توران را نیز شکست دهیم ، شاه به رستم گفت از لشکریان به مقدار نیازت برگزین و به فرامرز بسپار تا کار را تمام کند . چون خورشید طلوع کرد سپاه به حرکت در آمد . 

نبرد توس با فرود پسر سیاوش

        کی خسرو لشکریان را فراخواند و به آنها گفت : همه شما به فرماندهی توس به کاسه رود در توران بروید ، برادرم فرود که سردار نامدار و جنگجو است و مادرش جریره دختر پیران نیز در کلات در نزدیکی آنجاست ، بروید .

        توس و لشکریان به سوی کاسه رود به راه افتادند در راه به دوراهی رسیدند که یکی به کلات و راه دیگر به چرم می رفت . توس به گودرز گفت : چون راه کلات سر سبز و فراز و نشیب کمی دارد پس از راه چرم که بیابانی است ، نمی رویم .

       وقتی فرود از آمدن توس خبردار شد دستور داد که گله ها و گوسفندان و ستوران را به سبد کوه ببرند و پنهان کنند سپس نزد مادرش جریره رفت و گفت از ایران سپاهی به فرماندهی توس به اینجا آمده چه باید بکنیم ؟

      جریره گفت : کاری مکن . برادرت کی خسرو شاه تازه ایران شده و از وجود تو با خبر است ، خفتان به تن کن و پیش سپاه ایران برو و بگو که من هم کین خواه سیاوش هستم و بر افراسیاب نفرین کن و سیاوش را تحسین کن و بگو نژادت از مادر و پدر به پادشاهان و نامداران می رسد ، از آنان جویای بهرام و شاوران بشو و نشانه های آنها را بگو .

تلاش فرود برای معرفی خود به بزرگان سپاه ایران

       فرود با تخوار از راه چرم به سوی ایرانیان رفتند فرود لشکر ایران را دید که در اطراف دژ دربند موج می زند ، فرود از تخوار خواست نام نامدارانی را که در لشکر ایران می بیند به او بگوید . تخوار توس ، فریبرز عمویش ، گستهم گژدهم ، زنگه شاوران بیژن پسر گیو ، شیدوش ، گرازه ، فرهاد ، گودرز کشوادگان را از دور به او نشان داد فرود بسیار خوشحال شد دیدبان سپاه ایران فرود و تخوار را دید و به توس گزارش داد .

        توس وقتی آن دو را بالای کوه دید برآشفت و دستور داد بروید و این دو را کشان کشان اینجا بیاورید و اگر جاسوس افراسیاب بودند همانجا به دو نیمشان کنید و برگردید .

دیدار بهرام و توس

       بهرام گفت من می روم و حرکت کرد ، تخوار بهرام را نشناخت بهرام به آن دو گفت چرا لشکریان ایران را می پایید و شمارش می کنید ؟ فرود گفت : با ما این گونه صحبت مکن . تو برتری بر ما نداری! فرود پرسید سالارتان کیست ؟ گفت : سالار ما توس است و نام سرداران سپاه را نیز به او گفت .

        فرود گفت : چرا از بهرام نام نبردی ؟ بهرام پرسید نام بهرام را که به تو گفته ! فرود گفت : مادرم ، او گفت وقتی سپاه ایران را دیدی جویای بهرام یا زنگه شاوران شو ! بهرام گفت : فرود هستی ای شهریار جوان نشان سیاوش را به من نشان بده ! فرود نشان روی بازویش را نشان داد ، بهرام به فرود احترام گذاشت و گفت گودرز دوست نداشت خبری از تو بشنود چون از ابتدا دوستدار شاهی فریبرز بود و نه پدر تو ! هرکس جای من به بالای کوه می آمد برای تو خطرناک بود . اکنون به لشکر می روم و مژده دیدن تو را می دهم تو داخل دژ برو و درش را ببند . فرود گرزی از زر و فیروزه را به بهرام به عنوان یادگاری هدیه داد اگر توس اجازه دهد با هدایایی خواهم آمد .

 


مطالب مشابه :


بازنویسی داستان های شاهنامه فردوسی از نظم به نثر 29

نبرد توس با فرود به دوراهی رسیدند که یکی به کلات و راه دیگر به چرم می رفت . توس به گودرز




تحقیق آلودگی های زیست محیطی شهر مشهد

های صنعتی همچون قالیشویی ها و کارگاههای آبکاری صنایع پوست و چرم توس و شهرک صنعتی چرم




آخرین اخبار استخدامی کشور :

شرکت مهندسین مشاور نقش آوران توس در مشهد برای تکمیل شرکت چرم مشهد مهندس صنایع یا مدیریت




تاریخچه ی مشهد مقدس

، سفال‌گري، سبد و حصيربافي، فرآورده هاي چوبي و فلزي، نقاشي روي چرم و ق، توس را به تيول




مشهد

توس را از اینرو بدین نام خواندند که از كلات و چرم در شاهنامه فردوسي در داستان فرود




شهرستان مشهد

، سفال‌گری، سبد و حصيربافی، فرآورده های چوبی و فلزی، نقاشی روی چرم و ق، توس را به تيول




رستم واشکبوس

توس به این دلیل مرا بدون اسب به جنگ با تو فرستاده که اسب تو را بگیرم و تو بی اسب چرم درسا




روش ها و تکنیک های کاهش هزینه قسمت دوم ، مرحله آماده سازی

شرکت مشاوره مدیریت و بازرسی فنی کاوشگران بهره وری توس خدمات مشاوره مدیریت و سیستم های




برچسب :