تاریخ زلزله های بزرگ شهر تبریز-از پایگاه تحلیلی خبری ساختمان

زمین لرزه های تبریز

زمین لرزه 244 هجری قمری

نخستین زمین لرزه شدید تبریز که در تاریخها و نوشته های دیگر، یادی از آن رفته است، زمین لرزه سال 244 هجری قمری (برابر با سال 858 میلادی)است. در این روزگار هنوز تبریز شهرکی بیش نبود و در شمارش شهرهای آذربایگان در آخرین پایه پس از شهرهای : اردبیل، بردعه، ورثان، سراو، برزند و مرند قرار می گرفت.

کهنترین آگاهی که از این زمینلرزه در دست داریم، نوشته حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب نزهت القلوب (تألیف 740 ه.ق.) است که می نویسد:

در سنه اربع و اربعین و مأتین به عهد متوکل خلیفه عباسی به زلزله خراب شد، خلیفه آن را به حال عمارت آورد.

زمین لرزه 434 ه.ق.

دومین زمین لرزه سخت و ویرانگر تبریز که خبر آن به ما رسیده است زمین لرزه سال 434 هجری قمری (1042 م. ) است. از نخستین زمین لرزه که یاد آن کرده شد تا این زمین لرزه یک صدونود سال گذشته بود. در این فاصله از زمان، شهر تبریز اندک اندک رو به گسترش و آبادانی و انبوهی نهاده بود و یکی از زیباترین شهرهای آذربایگان به شمار می رفت.

استخری و ابن حوقل که در آغاز و نیمه سده چهارم هجری تبریز را در رده شهرهای کوچک آذربایگان شمرده اند، تقریبا هشتاد سال پس از آن ابن مسکویه (در گذشته به سال 421 ه.ق.) در کتاب "تجارت الام و تعاقب الهمم" در حوادث سال 330 ه.ق. درباره آن می نویسد :"شهری است بزرگ و باروی استوار دارد و پیرامون آن بیشه ها و درختان فراوان است، شهری استوار و مردمانش دلیران و توانگرانند".

نخستین جنبش و لرزش در زمین لرزه این سال به نوشته قاضی رکن الدین خویی در "مجمع ارباب الملک" که حمدالله مستوفی آن را در نزهت القلوب آورده و نیز به نوشته قاضی احمد غفاری در "تاریخ نگارستان" (تألیف 975 ه.ق.) نیز آن را یاد کرده است، شب آدینه چهاردهم صفر (17 اکتبر 1042 میلادی) میان شام و خفتن روی داده و مردم بسیاری از آسیب آن کشته و زخمی شده اند.سپس نیز تا یک ماه ، گاه به گاه ، زمین همچنان می لرزیده است. ناصرخسرو که به سال 438 ه.ق. از تبریز گذر کرده درباره این زمینلرزه در سفر نامه اش نوشته است :

مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیع الاول سنه اربع و ثلاثین و اربعمائه و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن . بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند.

ابی الفرج عبدالرحمن بن علی بن الجوزی که به سال 597 ه.ق. در گذشته در کتاب خود به نام "المنتظم فی تاریخ الملوک والامم" در یاد کردن پیشامدهای سال 434 ه.ق.چنین نوشته است:

"در تاریخ بیست و نهم جمادی الاولی، نامه یی از ابن جعفر ابن الزقی العلوی، نقیب موصل رسید که در آن نوشته بود : آگاهیهای صحیحی دریافت داشته درباره زمین لرزه سخت تبریز که قلعه و سور و دور و خانه ها و گرمابه ها و بازارها بیشتر دارالاماره را ویران ساخته است و امیر از این زمین لرزه جان بدر برده چون آن روز در باغی بوده است و لشکریانش نیز به سلامت مانده اند زیرا آنان را به جنگ برادرش فرستاده بود، چون مردگان را که زیر آوارها مانده بودند شمار کردند، نزدیک به پنجاه هزار تن آدمی بود."

زمین لرزه سال 671 ه.ق.

سومین زمین لرزه تبریز که تا اندازه یی سخت بوده و در تاریخها یادی از آن کرده اند، زمین لرزه سال 671 ه.ق.(1272 میلادی) است که در زمان پادشاهی اباقاخان فرزند هلاکو خان مغول روی داده است .

کهنترین آگاهی که از این زمین لرزه در دست داریم، در جامع التواریخ رشیدی (تألیف 704 ه.ق.) نوشته خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی وزیر غازان خان و سلطان محمد خربنده( الجایتو ) است که می نویسد :

"در شهور سنه احدی و سبعین و ستمایه در صمیم زمستان به محروسه تبریز زلزله عظیم حادث شد و تا چهار ماه گاه گاه زمین حرکت می کرد"

جامع التواریخ چاپ بهمن کریمی ج 2 ص 287 در نسخه خطی جامع التواریخ استان قدس رضوی در ورق 391 –392 نوشته شده "درتاریخ سنه احدی و سبعین و ستمایه در زمستان در تبریز زلزله سخت حادث شد چنانکه سر منارها افتاد و خانه ها خراب شد".

زمینلرزه های سالهای 674 ، 704 ، 746 ،840 ،957 ،975

در میان سومین و چهارمین زمین لرزه بزرگ آذربایگان و تبریز، چندین زمین لرزه و تکانهای نسبتا سخت روی داده که برخی از نوشته ها از آنها یاد شده، از این گونه است زمین لرزه سال 674ه.ق و 704 ه.ق (1304 میلادی) که درباره دومی در کتاب تاریخ الجایتو، نوشته ابوالقاسم عبدالله بن محمد القاشانی تألیف 718 ه.ق.آمده است :

"و روز شنبه بیستم رمضان (سال 704) به آذربایجان زلزله قوی افتاد" . از این زمین لرزه جز این عبارت کوتاه آگاهی بیشتری در دست نیست و از اثرات آن در شهر تبریز ناآگاهیم.

چهل و دو سال پس از این تکان باز در سال 746 ه.ق.(1345 م.) لرزش سخت دیگری در تبریز روی داده که مرکز آن شهر ملاذگرد در خاک عثمانی بوده و خبر آن را ابن فضل الله العمری در مسالک الابصار و گریگور کماختسی و هاکوپیان در نوشته های خود داده اند.

همچنین در سال 840 ه.ق.(1436 م.) زمین لرزه ویرانگر دیگری در آذربایجان روی داده كه در آن پیشامد، یك روستا یك جا در زمین فرو رفته و حتی یك تن از مردم و چهارپایان آن از مرگ رهایی نیافته اند. چون در نوشته العمری كه خبر این رخداد را نوشته است از هیچ شهری یاد نشده، چنین گمان می رود كه این تكان یك زمین لرزه محلی بوده است.

باز در پی همین زمین لرزه، العمری از تكان بزرگ دیگری در سال 846 ه.ق. (1459م.)یاد می كند كه با آنكه انگیزه پدید آمدن زمین لغزشهای گسترده یی در تبریز شده، لیك خساراتی پدید نیاورده بوده است.

ابن فضل الله العمری در كتاب خود باز از وقوع زمینلرزه ویرانگری آگاهی می دهد كه به سال 957 ه.ق.(1550 م.) در تبریز رخ داده كه زمین لغزشهای فراوانی پدید آورده بوده است.

به نوشته او تكانها تا شش روز ادامه داشته و یك كوه نزدیك تبریز چهار بخش شده و مقدار فراوانی دود و گرد وخاك بیرون ریخته و افق را تیره و تار كرده بوده است.

پنجمین تكان سخت در این سالها كه در بخش جنوبی ارسباران در ناحیه بافت قرچه داغ در شمال تبریز روی داده به سال 975 ه.ق. (1567 م.) بوده است.از اثرات این زمین لرزه در تبریز در نوشته ها سخنی به میان نیامده .

زمین لرزه سال 1050 ه.ق.

پس ازتكانهای ششگانه كه خبر و شرح آنها را در بالا یاد كردیم، چهارمین زمین لرزه بزرگ و سخت تبریز در ماه ذیقعده سال 1050 ه.ق. رخ داده است. شرح نسبتا دقیق این زمین لرزه خوشبختانه در چند منبع معتبر از جمله گزارش محمد نصیر صاحب توجیه رستم خان سپهسالار و تاریخ آراكیل تبریزی تاریخ نویس ارمنی و نوشته های 1646 و 1680 و 1693 آمده یا مورد تایید قرار گرفته است.

بنابر گزارش محمد نصیر، نخستین تكان سخت این زمینلرزه بزرگ، در شامگاه روز آدینه چهارم ذیقعده همان سال (مطابق پنجم فوریه1641) در سردترین روزهای زمستان سرزمین آذربایجان روی داده است.

شادروان كسروی در آنجا كه از زمین لرزه های تبریز در گفتار قطران شاعر آذربایجان سخن می دارد می نویسد :

” خبر این حادثه را آراكیل تبریزی كه یكی از مورخان ارمنی است و در آن زمانها می زیسته است، در كتاب خود به تفصیل بسیار نگاشته است : در سختترین روزهای زمستان، در هنگامی كه برف از آسمان می ریخته و مردم خویشتن را به پناه خانه ها كشیده بودند، ناگهان زمین چنان می لرزد كه در یك آن، همه پست و بلند شهر یكسان می نماید. در این حادثه است كه كوشك پادشاهی ”شام غازان“ كه از زمان غازان خان به یادگار مانده و یكی از باشكوه ترین عمارتهای تاریخی ایران به شمار بوده، از هم فروریخته جز یك مشت ویرانه، نشانی از آن باز نمی ماند. همچنین مسجد تاریخی ”استاد و شاگرد“ و دیگر مسجدها كه هركدام یادگار پادشاهی یا وزیری بود، همه ویرانه می شود.

آراكیل می نویسد : روز نخست كه این لرزش زمین روی داد در بیرون شهر به ویژه در خسروشاه و اسكو، همه آبادیها ویرانه شدند و یك دیهی كه بر سر كوهی نهاده بود پاك به زمین فرو رفت و از كوهها چشمه های سیاه روان شدند. روز سوم كه لرزش سخت دیگری روی داده این چشمه ناپیدا گشته چشمه های سیاه دیگری از نو پیدا شدند. می گوید : این زمین لرزه تا شش ماه دوام داشت، بدین سان كه تا دو ماه در شبانه روز چند بار لرزش روی می داد ،سپس كمتر شده در شبانه روز یك بار روی می داد تا پس از شش ماه دیگر روی نداد“.

در جنگی دستنوشت از زمان صفویان در نوشته گزارش گونه یی درباره این زمینلرزه و آثار آن چنین آمده است:

”تفصیل واقعه زلزله كه در تاریخ عصر یوم الجمعه چهارم ذیقعده الحرام سنه 1050 در دارالسلطنه تبریز واقع شد، و محرر این حروف محمد نصیر صاحب توجیه نواب مستطاب معلی القاب عالمیان مآب عالیجاهی رستم خان سپهسالار ایران با سایر نویسنده های سركار معظم الیه (له) بجهة تشخیص نسخه مذكور مقرر بودیم و بعد از اتمام نسخه، معروضه نوشته به خدمت بندگان نواب اشرف اقدس ارفع (شاه صفی ) فرستادند.

آنچه منزل به منزل در شهر و نواحی واقع شده بدین موجب است :آنچه در بلده و نواحی كه از خرابی دیوار و خانه، متوفی شده بودند سوای جمعی كه صاحب نداشتند و مشخص نبودند و جمعی مجروح بودند، به قلم در نیامد.

مرد : 5984 نفر، زن : 5144 نفر، پسر و دختر 1485 نفر.

بابت خانه كه خراب شده سوای جدار و مساجد و بقاع و دكاكین و خانات دوانزده هزار و نهصد و هشتاد و دو باب.

بابت بلده كه منازل آن در جزو مشخص شده : چهارده هزار و نود و پنج باب. خراب : دوهزار و شصت و چهار باب. شكسته : دوهزاروسی و یك باب. نواحی كه خانه های در جزو مشخص نبود : هشت هزارو پانصد و بیست و پنج باب.

در كتاب ”ذیل تاریخ عالم آرای عباسی “ درباره این زمینلرزه چنین آمده است :

”وهم در این سال در حدود خطه طرب انگیز دارالسلطنه تبریز و دهخوارقان به آفت زلزله و انهدام بنیان ابنیه و عمارات، دوازده هزار كس از زن و مرد و خرد و بزرگ و پیر و جوان سر در مغاك خاك كشیده، سایر مردمان از آن آفت شدید ایمن گردیدند و خرابی ابنیه و عمارات بسیاری از قراء و مزارع آن دیار به جایی رسید كه دور و قصور رفیعه توده خاك گردیده و از ساكنانش، ساكن داری و نافخ ناری نماند.

شادروان پروفسور مینورسكی در تاریخ تبریز زمین لرزه یی را از سال 1641 میلادی(1051 ه.ق.) از همان آراكیل تاریخنویس ارمنی یاد می كند كه به نوشته عزیز دولت آبادی ”شاید دنباله همین زلزله زمستان 1050 باشد كه به نوشته آراكیل تا چند ماه ادامه داشته است .

زمین لرزه سال 1056 ه.ق.

بنا بر نوشته سدراك ابدالیان در سال 1646 میلادی(1056 هجری قمری) در شهر تبریز زمین لرزه شدیدی روی داده و گروه بسیاری كشته شده اند و برج و باروی شهر ویران گردیده است .

زمین لرزه سال 1060 ه.ق.

پنجمین زمین لرزه سخت تبریز به سال 1060 ه.ق. (1650 م.) روی داده است. از داستان این زمین لرزه و این كه در كدام ماه و در چه روز و ساعت از شبانه روز زمین به جنبش درآمده پاك ناآگاهیم.

شادروان كسروی درباره این زمینلرزه نوشته است :”پس از نه سال حادثه (1050 ه. ق. ) زمین لرزه بسیار سخت در تبریز روی داده، آسیب فراوان می رساند“.

زمین لرزه های 1133 و 1134 ه.ق.

زمین لرزه های سالهای1133و1134هجری قمری (1721میلادی)ششمین زمین لرزه سخت تبریز است . نخستین تكانهای این زمین لرزه كه در ماه جمادی الثانی سال 1133 ه.ق. آغاز گردیده بود كم و بیش تا محرم سال 1134 ه.ق. ادامه داشته است از اینرو در برخی از نوشته ها آنرا بیكی از این دو سال نسبت داده اند و چون زمین لرزه ها ادامه یكدیگر بوده است(مانند برخی زمین لرزه های پیشین) ما همه آنها را یكجا و بنام ششمین زمین لرزه آورده ایم.

نخستین آگاهی كه از این زمین لرزه در دست داریم، در جنگی دستنوشت (شماره 5677 كتابخانه مركزی دانشگاه تهران) است كه پیداست در سالهای نزدیك به واقعه نوشته شده و ما آنرا عینا در اینجا می آوریم :

”از غرایب زلزله تبریز آن كه در سنه 1133 اودئیل در بیست و هشتم شهر جمادی الثانی روز دوشنبه دو ساعت و نیم از روز گذشته زلزله عظیم شد كه تبریز بالكلیه منهدم گردید كه دیگر عمارت نماند. در آن وقت قریب به چهل و پنجاه هزار خانه خراب شده بود سوای مساجد و رباط و حمام و بازار، تخمینا بقول تبریزیان شصت هزار كس فوت شده بود سوای مردم غریب كه از تمامی ممالك محروسه در آنجا آمده بود و از ایشان در بازار و حمام قریب به چهل هزار كس فانی شده كه مجموع صد هزار كس باشد .

در كتاب ”ریاض الجنه“ كه دائرةالمعارف بزرگی است، نوشته میرزا محمد حسن زنوزی(تألیف 1216 ه.ق.)، آمده است :

”كاتب الحروف گوید : كه سه سال پیش از استیلای رومیه (تركان عثمانی) بدارالسلطنه تبریز، بیست و هشتم شهر جمدی الثانیه، یوم یكشنبه یكساعت و نیم از روز گذشته سنه هزار و صدوسی و سه هجری (16 آوریل 1721 م)زلزله عظیم در تبریز اتفاق افتاد و جمع كثیر از ذكور و اناث هلاك شدند و باكثر ابنیه عالیه از مساجد و مدارس و مقابر شكست فاحش و ظاهر راه یافت، نهایت بالمره منهدم نگردید“.

اوژن فلاندن كه در میان سالهی 1840 و 1841 میلادی (57 –1356 ه.ق.)سفری به ایران كرده و سفرنامه یی پدید آورده است درباره زمین لرزه 1721 م. (1134 ه.ق.)می نویسد :

”سخت ترین آنها در سال 1721 اتفاق افتاده و هشتادهزار نفر جمعیت این شهر را از بین برده است. این واقعه در زمان شاه سلطان حسین و بوقتی است كه این شاهزاده تیره بخت می خواست سلطنت را به یك افغان فتنه جو كه در این وقت اصفهان را محاصره كرده بود واگذار نماید“

در كتاب منتظم ناصری نوشته اعتمادالسلطنه، دو نظر گوناگون درباره كشته شدگان این زمین لرزه داده شده است، در یكجا می نویسد :

”هم در این سال (1134)زلزله شدیدی در تبریز شده تمام شهر را خراب كرد و دویست و پنجاه هزار نفر سكنه این شهر تلف شدند“

در جای دیگر می گوید :”در سنه هزار و صدوسی و چهار، چنان زلزله در تبریز شد كه نود هزار كس از شهر و حوالی بدرود جهان خراب گفته و نوعی هوا تیره و تار شد كه روشنی آفتاب را كس نمی دید“. و گمان می رود شمار دوم كشته شدگان درست و دور از گزافه است.

لرد كرزن در كتاب ”ایران و قضیه ایران“ (تألیف 1891 =1309 ه.ق.) می نویسد:

”تاریخ نویس معتبر”كروزینسكی“ روایت می كند كه در زلزله 1721 م.،80000 تن به خاك هلاك افتادند“.

زمین لرزه های 1169 و 1188 ه.ق.

پیش از آنكه سخن را بر سر زمین لرزه سخت دیگری بكشانیم، باید به دو زمین لرزه كم اهمیت تر كه در این میان در تبریز و پیرامون آن روی داده است اشاره یی بكنیم :

یكی از این ها زمین لرزه سال 1169 هجری قمری (1755 میلادی) است كه بنوشته آرنولد ویلسون در یك زمان، هم در تبریز و هم در كاشان و اصفهان روی داده بوده و چون ویرانی و كشته یی بر جای ننهاده از اینرو شرحی درباره آن در نوشته ها نیامده است.

دیگری زمین لرزه یی است كه بسال 1188 هجری قمری (1774 میلادی) در سرتاسر آذربایجان پیش آمده و ناچار شهر تبریز را هم تكان داده بوده و چنین پیداست كه شدت این زمینلرزه از زمین لرزه سال 1169، بسیار بیشتر بوده، آنرا ”بلای وحشتناك“ نوشته اند.

زمین لرزه 1194 ه.ق.

هشتمین زمین لرزه سهمناك و ویرانگر و كشتاركن تبریز، زمین لرزه سال 1194 هجری قمری(1780 میلادی) است كه با توصیفهایی كه از پی آمدها و اثرات آن كرده اند می توان پی برد كه از همه زمین لرزه هایی كه تا كنون در تبریز رخ داده است، سخت تر و هراس انگیزتر بوده است.

نخستین تكانهای سخت آن دو ساعت از آدینه شب سی ام ذی حجه سال 1193 ه.ق.(6 ژانویه 1780 م.)گذشته روی داده و تا بامداد فردای آن شب زمین تا چهل بار همچنان تكان های سخت می خورده و می لرزیده است .

زمین لرزه در زمستان و در نیمه دیماه روی داده و مردم شهر براثر سرما و شب در خانه و كاشانه های خود گرد آمده بوده اند .

این زمین لرزه چون درست در میان آخرین شب (سلخ ذی حجه)سال 1193 ه.ق. و نخستین روز (غره محرم ) سال 1194 ه.ق. رخ داده از اینرو در نوشته ها دو تاریخ پیدا كرده است یعنی گروهی آنرا بسال گذشته و برخی كسان بسال اینده نسبت داده اند، و چون زمین لرزه همچنان دنباله داشته و بیشترین تكانها و لرزه ها نیز در روزهای نخستین ماه های این سال روی داده است از اینرو ما آنرا از پیشامدهای سال 1194 ه.ق. شمرده ایم.

بجز تكان سخت نخستین، تكانها و لرزشهای دیگری نیز در روزهای زیر روی داده است :

روز شنبه ششم صفر (10 فوریه 1780م.)یكساعت از زوال گذشته و شب یكشنبه (14 صفر) یا شنبه شب (18 فوریه) حدود سه ساعت از شب رفته، باز زمین همچنان تكانهایی خورده كه كمتر از تكان نخستین نبوده است .

اما لرزشهای آرام تر همچنان در ماه های اینده دنباله داشته است چنانكه نویسنده ریاض الجنه می گوید : تا ده، دوازده سال زمین همچنان در تبریز در لرزه بود و از تكان نخست تا ششم صفر، هر شبانه روز ، نزدیك به سی، چهل بار زمین بلرزه درمی آمد، لیك ویران كننده نبود .

آمار كشته شدگان در این زمین لرزه را گوناگون نوشته اند. ریاض الجنه : همه كشته شدگان شهر و پیرامون را یكصد و بیست هزار تن ، اولاد الاطهار: تنها شهر را یكصد هزار تن بجز زخمداران و دست و پا شكستگان، میرزا حسن طباطبایی: چهل هزار تن‌(از نفوس محترمه)، سر ویلیام اوزلی از زبان یك آدم معتبر : چهل هزار تن ، مادام دیولافوا:چهل هزار ، آرنولد ویلسون : پنجاه تا شصت هزار تن از مردم شهر نوشته اند .

در پی آمدهای زمین لرزه، نویسنده ریاض الجنه آورده است كه در تبریز به بلندی یك وجب دیوار بر سر پا نماند، در بیشتر كوهها شكافهای بزرگ پدیدار گردید و در راه شبلی(گردنه یی است در راه تبریزـتهران)شكافی دراز نزدیك به هفت فرسنگ(42 كیلومتر)بهم رسید و در شعاع نزدیك به دوازده فرسنگ(72 كیلومتر)از پیرامون شهر در پی زمین لرزه ویران گردید. در تسلیةالابرار می گوید: كوه سرخاب از هم شكافت و شكافی ژرف پدید آمد پهنایش دو گز و درازیش نزدیك بدو فرسنگ(12كیلومتر)بود، در دو فرسنگی (12 كیلومتری)سمت شرقی تبریز زمین چمنزاری بود بیست من بذرافكن ، زمین لرزه آنرا از جای خود برداشته، یك كیلومتر و نیم دورتر افكنده بود(یعنی زمین حركت كرده بود)نیز می افزاید، از جای آن آبی سیاه رنگ روان شد كه اگر ادامه می داشت، همه شهر تبریز را پس از آن ویرانی می شست و با خود می برد، لیك خوشبختانه بیش از دو ساعت جریان نداشت . در اولادالاطهار می نویسد:

برخی از چشمه ها و قناتهای شهر و پیرامون آن پس از زمین لرزه كور شدند و برخی چشمه های دیگر دهانه باز كردند. این نویسنده ویرانی ها و تكانهای پیرامون تبریز را در شعاعی نزدیك به بیست فرسنگ یعنی یكصدوبیست كیلومتر بدست می دهد.

پیداست كه در این زمین لرزه بسیاری از ساختمان ها و كاخها و مسجدها و منارها و بازارها و سرایها و كاروانسرایهای تبریز با خاك یكسان گردیده بود و جز بخشی از مسجد كبود و ارگ علیشاه و مسجد استاد و شاگرد كه هنوز هم بازمانده آنها در تبریز نمایانست، دیگر هیچ بنیاد كهنی كه مقدار آن هم كم نبوده است ـ برپا نیاستاده شهری بدان بزرگی و آبادانی به تلی خاك تبدیل گردیده بود و چون از همه این بنیادها و ساختمانهای ویران شده در متن نوشته هایی كه یكایك بگواه خواهیم آورد نام برده شده است دیگر نیازی بشمردن آنها نمی بینیم .

نویسنده ”ریاض الجنه “ در كتابش می نویسد :

” در اواخر سنه هزارو صد و نود و دو و تا اوایل سنه هزار و صد و نود و سه، سه مرتبه درین مابین رجوعا و استقامه قران نحسین در برج عقرب واقع شد و بتقارن آن مقارنه ها امور چندی در عالم كون و فساد اتفاق افتاد كه فلك فساد پیشه از این قبیل فسادها در اندیشه نداشت یكی زلزله تبریز بود كه شب شنبه سلخ ذی حجةالحرام سنه 1193 تامه هجری تخمینا” دو ساعت از شب مزبور گذشته اتفاق افتاد بمرتبه یی انهدام بشهر و نواحی روی داد كه مصدوقه و جعلها عالیها سافلها گردید. همه ابنیه عالیه و آثار مستحكمه قدیمه از مدارس و مقابر و معابد و عمارات و رباطات بالمره خراب گردید، از آن جمله شنب غازان و مسجد صاحب الامر و مسجد جهانشاه و مسجد جامع و مدرسه سید حمزه و مدرسه صادقیه و طالبیه بود كه ثانی اثنین یكی از آنها را در كل روی زمین چشم دوربین روزگار ندیده بود، همگی انهدام یافته بی اغراق دیواری به بلندی یك وجب نماند و تخمینا دوازده فرسخ از اطراف به تبعیت شهر انهدام یافت و تا حال این قسم زلزله درین شهر اتفاق نیفتاده بود و از ثقات آن بلاد مسموع شد كه در شهر و نواحی از اطفال و نسا و رجال از غریب و بومی دویست هزار نفر تخمین شد كه بدارالقرار در آن قضیه فرار نمودند و اكثر خان ها مسدود شد و در همان شب تا صبح تخمینا چهل مرتبه چنان زلزله شد كه هرگاه عمارت و آبادی می بود در هر دفعه اول بیشتر خرابی می شد . در اكثر كوهها شكاف عظیم پیدا شد و در راه شبلی شكاف طولانی كه قریب به هفت فرسخ طول داشت بهم رسید و از مشاهیر آن شهر كه در زیر نقاب تراب محتجب شدند علامةالعما ملا ابوعلی مراغه یی و قدوةالفضلا آقا میرزا بابا و ملا اسمعیل و میرزا فضل الله طبیب و عمدةالامرا، فضلعلی بیك خلف بندگان سكندر شأن نجفقلی خان دنبلی بیگلر بیگی دارالسلطنه بود كه همه ایشان از جمله بی نظیران زمانه بودند، و تا ده دوازده سال در آن دیار زمین در زلزله و مردم در ولوله بود. از اول زلزله تا ششم صفرالمظفر آن سال هر شبانه روز تخمینا” سی و چهل مرتبه زلزله می شد، نهایت مخرب نبود. اما در روز شنبه ششم شهر مزبور یك ساعت از زوال گذشته و ایضا” در شب یكشنبه چهاردهم ماه مزبور سه ساعت تخمینا” از شب گذشته زلزله شدیدی واقع شد كه كمتر از اول نبود“.

درسفرنامه ”تبصرةالمسافرین“ میرزا حسن طباطبایی تبریزی ملقب به منشی اسرار چنین آمده است :

”. . . چند مرتبه زلزله شدید در شهر تبریز اتفاق افتاده كه صدمه كلی و خسارت مالی و جانی به اهل شهر رسیده، از این زلزله اخیره بشهر تبریز خرابی كلی رو داده قریب چهل هزار نفر از نفوس محترمه تلف شدند. لیله شنبه سلخ شهر ذی الحجةالحرام سنه 1193(ه.ق.) دو ساعت از شب رفته بوده است كه ابنیه رفیعه و آثار عالیه خراب و منهدم شده اند. عمارات شنب غازان، مسجد معروف صاحب الامر علیه السلام مسجد جامع طولانی، مدرسه سید حمزه، مدرسه صادقیه و طالبیه ، طاق خواجه تاج الدین علیشاه، قلعه و مسجد و مدرسه رشیدیه، مسجد جامع جهانشاه . . . “.

نجفقلی خان پس از بخاك سپردن مردگان و كشتگان و بیرون آوردن دارایی و كاچال خود از زیر خاك آنها را با خانواده اش به خوی گسیل داشت و پس از پایان یافتن زمستان و بهبودی پایش، از بیم آن كه مبادا دشمنانش از امیران افشار اورمیه و كردها و شقاقیها بر شهر تازند و او بجهت نداشتن برج و بارو نتواند از شهر و خود دفاع كند، بی درنگ دست بكار ساختن باروی شهر شد و در زمانی اندك بارویی با برجها و دوازده دروازه دور شهر پدید آورد.

فرزندش عبدالرزاق بیگ در این مورد چنین می نویسد كه روزی‌ :” با جان ناخشنود و تن محنت اندوز، و ضعف حال برباره ....سوار شد و در ركابش نزدیكان حضرت و خدام با نام، اطراف خرابه های شهر را طواف فرمود. و چون در بنای عمارت و طرح ریزی قلعه و حصار مهارتی كامل داشت . . . طرح قلعه جدیدی كه اكنون موجود است (یعنی در سال 1228 ه.ق. هنگام نوشتن كتاب) و اساسش اندراسی یافته بملاحظه اهل تنجیم بطالع اسد بنا فرمود . . . بالجمله چون محل بروج و حصار را بنظر امعان آورد، ساختن بعضی را بعهده .....یكی از اعیان كه در سمت محلت او واقع بود ....بازگذاشت، زرها بر خاك ریخت ، بنا و عمله بی شمار از شهر و نواحی برای این كار شگرف برانگیخت.

در مورد بنای قلعه تبریز در ریاض الجنه می نویسد :

”در همانسال بیگلربیگی سابق الذكر به امداد شهریار شهید فردوس مكان احمد خان دنبلی انارالله برهانه، بطالع اسد باروی بزرگی بدور شهر در كمال استحكام و امتیاز كشیده بعمارت مشغول شدند، مولانا تائب خویی در تاریخ ”حصار سكندر ثانی“ یافتند.

......كاتب حروف می گوید، اكنون همه آثار قدیمه خرابست و شهریار شهید احمد خان دنبلی بعمارت مسجد جامع بزرگ مشغول بودند، تمام نشده بروضه رضوان شتافتند و حالا هم ناتمام است و نیز درین اوقات بندگان ذی شوكت و شأن جعفر قلیخان دنبلی خلف ارشد ارجمند خان شهید فردوس مكان ادام الله ایام شوكته، معماران نیكو كار و مهندسان كارگزار مقرر فرموده بعمارت مسجد مشهور بمسجد صاحب الزمان اشتغال دارند، نزدیك است كه باتمام برسد، بسیار سنگین تر و رنگین تر از عمارت اولی می شود و متعلقات چندی هم بعمارت اول افزوده اند و سه هزار تومان تخمینا صرف و خرج آن اسا فیض كریاس می گردد، بعضی از نكته سنجان تاریخ آن مسجد را ”ز حكم خان شد این مسجد آباد“ (1208 ه.ق.) یافته اند“.

با همه وصفهایی که از این برج و بارو کرده اند. به سبب ویرانیها و کشته شدن مردم شهر، قلعه نوین بسیار کوچکتر از شهر پیش از زمین لرزه، نهاده شده بوده است و آمار مردم آنرا جان ماکدونالد کینتیر جهانگرد انگلیسی که در سال 1216ه.ق.در آنجا بوده است تنها سی هزار تن نوشته است و نادر میرزا می گوید :

" این درست است، من بسال پنجاه و شش یا بشصت پس از یک هزار و دویست از چند پیرمرد شنیدم که از تاریخ زلزله آخرین داستان همی گفتند کمتر از این شماره و این نشان می دهد که شهر پس از این زمین لرزه تا چه اندازه کوچک و کم جمعیت شده بوده است."

درباره شماره جمعیت تبریز پس از این زمین لرزه با نادر میرزا را در تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، نوشته یی است که شگفت آور است و نشان می دهد که چقدر آدم در این حادثه از میان رفته بوده که شمار مردم شهر تا چهار هزاروسی تن پایین آمده بوده.می نویسد:" ....من طوماری دیدم و اکنون در نزد منست، که بفرمان خاقان شهید (آغامحمدخان قاجار ) تبریز و نواحی آنرا بازدید کرده و خراج نهاده بخاتم همان دبیر که میرزا احمد اردلانی بود مختوم . سرشمار نیز بدین شهر کرده و خراج نهاده، آنگاه درین شهر چهار هزار و سی سر شمرده از بومیان، و از آن عدد، دوهزار و سی نفر وضع کرده بنام سادات و علما و فقرا و اعیان و غربا، و بر دوهزار نفس مال فرود آورده، مرا این درست است، زیرا آن دبیر با آن سطوت خاقان شهید نتوانستی چیزی پوشیده دارد".

زمین لرزه 1201 ه.ق.

زمین لرزه سال 1201 هجری قمری ( 1786 میلادی)نیز از زمین لرزه های بزرگ و سخت تبریز بشمار می آید. و این زمین لرزه هنگامی روی داده که هنوز مردم تبریز از بیم و هراس زمین لرزه پیشین بیرون نیامده بوده اند، هنوز داغها فراموش نگشته، زخمها بهبود نیافته و ویرانیهای شهر آباد نشده بوده است . با همه اهمیتی که این زمین لرزه داشته، آگاهی ما درباره داستان آن بسیار اندک است. همین اندازه می دانیم که زمین لرزه در شب و آخر فصل خزان روی داده است.

کرپورتر انگلیسی درباره کشتگان این زمینلرزه نوشته که شماره آن چهارده هزار تن بوده است .

سدراک ابدالیان زمین لرزه سختی بسال 1791 میلادی (1206 ه.ق.) نسبت داده می نویسد : " در 1791 زلزله شدیدی شهر تبریز و خوی و ارومیه و کونا و وان و ارزروم را لرزاند" ولی در منابع ایرانی چنین زمین لرزه یی یاد نشده و در سفرنامه و کتابهای اروپایی نیز به شرحی در مورد آن بر نخورده ایم و چون آقای ابدالیان منابع آگاهیهای خود را یاد نکرده است، از اینرو نمی دانیم داستان آن چه بوده است .

زمین لرزه 1220 ه.ق.

از زمین لرزه سال 1220 هجری قمری (1806 میلادی) که در سنجش با زمین لرزه های پیشین چندان سخت نبوده، تنها از راه نوشته پ.م.ژوبر جهانگرد فرانسوی آگاهی داریم.

ژوبر در این سالها از راه کشور عثمانی سفری بایران آمده و در این سال در تبریز بوده و از دیده ها و شنیده های خود در کشور عثمانی و قفقاز و ایران، سفرنامه یی پرداخته که دوبار بفارسی ترجمه شده است.

گرچه او روز و ساعت این زمین لرزه را ننوشته است، لیک از روی شمارش روزهای سفر او می توان بدست آورد که زمین لرزه در نیمه ماه مه 1806 م. رخ داده است. آرنولد ویلسون از این زمین لرزه آگاه نبوده و در فهرست زمین لرزه های ایران از آن یاد نکرده است.

در این زمان تبریز در زیر فرمان عباس میرزا نایب السلطنه فتحعلی شاه بوده و با آنکه او در آبادی تبریز کوشش بسیار می نمود، هنوز شهر برویه نخستین برنگشته بوده است. ژوبر می نویسد :

"بر اثر زلزله های موحشی، آبادیهای اطراف تبریز چنان ویران شده که تا کسی وضع آنها را در زمان آبادی ندیده باشد، نمی تواند به میزان خسارت و خرابی پی برد> قبل از رسیدن به تبریز، مسافر نه تنها از میان ویرانه ها می گذرد، اکثر بناهایی که در زمان شاردن وجود داشته، براثر این بلای عظیم از میان رفته است> حتی در موقع عبور من هم تکان شدیدی حادث شد که بیش از چهل منزل را خراب کرد، و عده زیادی از سکنه را متواری ساخت".

جیمز موریر، در نخستین سفر خود به ایران، که سه سال پس از ژوبر در تبریز بوده (28 مه 1809)درباره کوتاهی ساختمانهای تبریز می نویسد :

"بیم از پیشامد زمین لرزه به مردم تبریز آموخته است که چگونه خانه های خود را کوتاه تر بسازند، و در ساختن آنها بیشتر چوب بکار برند تا آجر و گچ، از اینرو بازارها هم، همه سقف چوبی دارند و برخلاف بازارهای شهرهای بزرگ ایران، طاق پوش نیستتند. با این همه بمن گفتند که هنگام زمین لرزه، بیشتر ساختمانهای گنبد دار ( بویژه گرمابه خان که بزرگترین گرمابه تبریز است) ویران نشدند، در حالی که در ساختمانهای دیگر، استوارترین دیوارها هم فرو ریخته بود".

زمین لرزه 1227 ه.ق.

در بهار سال 1227 هجری قمری که برابر بوده با سال 1812 میلادی در تبریز زمین لرزه کم آسیبی پیش آمده که ما از آن تنها از راه سفرنامه سر ویلیام اوزلی که در آن هنگام در تبریز بوده آگاهی داریم.

زمین لرزه 1234 ه.ق.

در روز سوم ربیع الثانی سال 1234 هجری قمری (29 ؤانویه 1819 میلادی) زمین لرزه سختی در تبریز و طسوج روی می دهد که بنوشته ویلسون از زبان جیمز موریه در سفرنامه نخستینش، پس لرزه های آن تا چند هفته همچنان دنباله داشته است، با این همه از داستان این زمین لرزه نیز آگاهی چندانی در دست نداریم .

زمین لرزه 1250 ه.ق.

این زمینلرزه در نهم جمادی الاول سال 1250 هجری قمری (13 سپتامبر 1834 میلادی) روی داده است> آرنولدویلسون در فهرست خود این زمین لرزه را یاد نکرده است. ما نیز تنها از راه نوشته پدر روحانی "پرکینز " از آن آگاهیم . او کتابی بنام " هشت سال اقامت در ایران" نوشته است که بسال 1843 در آمریکا بچاپ رسیده .

پرکینز در این کتاب می نویسد :

". . . می گویند همه شهر تبریز براثر یک زمین لرزه که نزدیک بیک سده پیش از این رخ داده، از میان رفت، بگمانم این سخن راست است . زمین لرزه هنوز در تبریز یک چیز عادی است . در سالی که ما در آنجا نشیمن داشتیم، زمین لرزه خانه ما را تکان داد و سفالینه هایی که بر بالای قفسه ها چیده شده بود، همه بزمین ریخت. در همسایگی ما نیز چندین دیوار فرو افتاد ".

باز پروفسور سدراک ابالیان زمین لرزه شدیدی بسال 1840 میلادی (1256 ه.ق.) نسبت داده نوشته است :

" در سال 1840 بر اثر زمین لرزه شدیدی در ارمنستان، و شهرهای نخجوان و تاته و ماکو و تبریز و کاگزوان و قارص و ارزروم و غیره روی داد و خسارتهای فراوانی وارد آورد.

زمین لرزه های سالهای 1265 – 1267 – 1268 ه.ق.

در میان 1265 و 1268 هجری قمری چندین زمین لرزه خفیف و کم اهمیت در تبریز روی داده که ویرانی چندانی ببار نیاورده و کشتاری نکرده است .

زمین لرزه 1270 و 1271 ه.ق.

بانوی جهانگرد بنام لیدی شیل در سال 1851 میلادی (68 –1267 هجری قمری ) به ایران آمده و کتابی از بررسیهای خود پدید آورده بنام " نظری بطرز زندگی و رسوم در ایران "او هنگام بازگشت به میهنش در سال 1853 (1269 ه.ق.) چون اندک زمانی در تبریز مانده، چند سخنی نیز درباره این شهر و مردمش نوشته است . وی در جایی از کتابش می نویسد :

"سه سده پیش از این، مردم تبریز، پانصد هزار تن بودند، لیک آشوبها و زمین لرزه های پی در پی از مردم آنجا بسیار کاسته است . در سده پیش شهر با زمین لرزه ویران گردید و در سال 1721 م. شهر پاک زیروزبر شد و هزاران تن از مردم آن کشته شدند، و اکنون نیز تکانهای سختی روی می دهد که آدمی را سخت بهراس می اندازد".

خانیکوف دانشمند روس که در این سالها بعنوان نماینده کنسولگری روس در تبریز بوده و وقت خود را با مسافرتهای گوناگون و پژوهشهای دانشی می گذراند، گزارش دقیقی از آن زمین لرزه به فرهنگستان امپراطوری علوم سن پیترزبورگ فرستاده که در تاریخ سوم نوامبر 1854 در آنجا خوانده شده و سپس بخشی از آن در مهنامه فرهنگستان بچاپ رسیده که ما آن را در اینجا می آوریم:

" از آگاهیها و پیشامدهای این کشور که چه بسا برای شما جالب باشد من از زمین لرزه سختی که در شب 22 (برابر 10 روسی و 29 ذیحجه)و 23 (برابر 11 روسی و 30 ذیحجه)سپتامبر 1854 رخ داد گزارشی برای شما می فرستم :

این زمین لرزه درست هنگامی روی داد که مقارنه ماه و خورشید بود و گویی این پیشامد برای تأیید نظر آقای آلکسیس پره بود که می گوید زمین لرزه ها بیشتر در روزهای مقارنه روی می دهند تا در روزهای تربیع .

نخستین تکان زمین، در ساعت یازده و چهل و هشت دقیقه احساس شد و این تکان باندازه یی شدید بود که حتی کهنسال ترین کسان نیز بیاد ندارند که چنین زمین لرزه یی پس از زمینلرزه سال 1779 که نیمی از شهر تبریز را ویران کرد، دیده باشند .

تکان دوم که شدتش کمتر بود، یک دقیقه و نیم پس از تکان نخست روی داد و تکان سوم، دو دقیقه پس از تکان دوم، تکان چهارم ، چهل و شش دقیقه پس از نیمه شب و تکان پنجم در ساعت یک و شانزده دقیقه بامداد که تا اندازه یی شدید بود ولی نه بسختی تکان نخست رخ داد و همه این تکانها و لرزشها با صداها و غرشهای زیرزمینی همچون رعد، همراه بود .

زمین لرزه 1272 ه.ق.

در سال 1272 هجری قمری ( 1856 میلادی ) دو زمین لرزه، یکی خفیف و دیگری شدید، در تبریز و پیرامون آن روی داده است . زمین لرزه نخست در آخرین روز ماه رجب (9 مارس) در اواخر زمستان بوده که درباره آن در روزنامه وقایع اتفاقیه چنین نوشته شده است :

" در سلخ ماه رجب (1272 ) نیز زمین حرکت جزئی کرده ولی بحمدالله خرابی بجایی و اذیت بکسی نرسیده بود".

زمین لرزه دوم که سخت تر بوده در روزهای آغاز تابستان برابر با 27 شوال (3 ژوئیه) روی داده که ویلسون درباره اش می نویسد :

"زمین لرزه سختی که با صداهای زیرزمینی همراه بود در روستای نهند در بیست و شش کیلومتری شمال شرقی تبریز احساس شده " .

زمین لرزه 1273 ه.ق.

بسال 1273 هجری قمری (1856 میلادی ) گویا دو زمین لرزه در تبریز روی داده است یکی در اواخر تابستان و دیگری در اوایل پاییز با اندک فاصله از یکدیگر.

زمین لرزه های سال 1274 ه.ق.

ادیب الملک در دافع الغرور در وقایع روز پنجشنبه دوم محرم 1274 ه.ق. در تبریز می نویسد :

" سه ربع ساعت به غروب مانده که بعد از ادای فریضه رو بقبله نشسته بودم و به اوراد و اذکار پیوسته به مدلول "اذا زلزلة الارض زلزالها و اخرجة الارض اثقالها به یکبار چنان زمین حرکت کرد که نزدیک بود به روی در افتم ".

در همین کتاب باز در وقایع روز پنجشنبه نهم محرم می نویسد :

"عصر آن روز باز زلزله شدید شد و از زلزله های سابق بر مزید " در وقایع روز چهارشنبه پانزدهم محرم باز می نویسد :

" سه ساعت و نیم به غروب زلزله شدید گردید و پس از آن بادی وزید که هوش از سرم پرید."

در روز پنجشنبه فردای آن روز می نویسد :

"شانزدهم محرم نیم ساعت پیش از طلوع آفتاب و نیم ساعت بعد از طلوع آفتاب زلزله شد لیکن چندان شدت نداشت".

در ثبت وقایع روز پنجشنبه بیست و سوم محرم نوشته است :

" سه ساعت به غروب مانده چنان زلزله یی شد که کلاه فرنگی چوب پوش به حرکت آمد و جمیع خانه ها شکست برداشت ".

در فردای همان روز، آدینه بیست و چهارم محرم می نویسد :

" بیست و چهارم در منزل بوده باز سه ساعت به غروب مانده زلزله شد به طریقی که از خواب پریشان و هراسان بیدار شدم و در شب آن روز نیز دو دفعه زلزله شد ".

در شنبه بیست و پنجم نیز بعد از نماز صبح زلزله شدید شد و از شهر صدای یا الله برخاست، بعد از دوساعت دیگر غوغای عظیمی شنیدم، معلوم شد که جناب مجتهد به مصلی می رفتند و تکبیر در عرض راه می گفتند".

زمین لرزه های سال 1276 تا 1297 ه.ق.

در زمانی نزدیک به بیست سال از 1276 تا 1297 ه.ق. شش زمین لرزه خفیف و شدید در تبریز روی داده که درباره آنها شرحی در نوشته های فارسی نتوان یافت از اینرو فهرست آنها را تا آنجا که ما یادداشت کرده ایم اینجا می آوریم :

بنوشته ابدالیان، زمین لرزه نخست از زمین لرزهای ششگانه به سال 1276 هجری قمری (1859 م.) رخ داده و شهرهای ارزروم و تبریز و پیرامون آنها، صحنه زمین لرزه نوینی واقع می شوند .

دومین زمین لرزه بسال 1278 هجری قمری رخ داده که ویلسون درباره آن می نویسد :

"درسال 1862 م. چهارم ژوئن (3 ذیحجه 1278 ه.ق.) زلزله یی در تبریز روی داده ولی خسارتی وارد نیامد".

"درسال 1870 م. بیست و ششم ژانویه (23 شوال 1286 ه.ق.) زلزله یی در دو دفعه از شمال بجنوب در تبریز روی داد".

"بسال 1872 م. (بنوشته ابدالیان) برابر 1288 ه.ق. زمین لرزه شدیدی شهرهای شمالی و گنجه و ایروان و تبریز را ویران می سازد ".

بسال 1874 م. بیست و هشتم ژوئیه(13 جمادی الثانی، 1291 ه.ق.) زلزله دیگری در تبریز روی داد".

" سال 1879 م. دوازدهم مارس (18 ربیع الاول) و دوم آوریل(9 ربیع الثانی 1296 ه.ق.) زلزله دیگری در تبریز و میانه و زنجان روی داد".

زمین لرزه 1298 ه.ق.

در سال 1298 هجری قمری (1880 میلادی)دوبار زمین لرزه شدید، یکی با چهار تکان سخت ، در تبریز روی داده، که به شهر آسیب رسانیده و برخی خانه های شهر را ویران کرده و پس از زمین لرزه نیز دکانها و خانه هایی در آتش سوخته است . آنچه در داستان این زمین لرزه جای شگفتی است، برخاستن شعله های کبود رنگ از شکافها و شکستگی های زمین و بو دود آنست که در هیچ یک از زمین لرزه های پیشین چنین نشانه هایی دیده نشده بود .

زمین لرزه 1300 ه.ق.

در سال 1300 هجری قمری (1883 میلادی) دو بار در تبریز زمین لرزه روی داده ولی ویرانی ببار نیاورده است .

زمین لرزه 1313 ه.ق.

زمین لرزه های سال 1313 هجری قمری برابر بوده با روز چهارم و ششم ژانویه سال 1896 میلادی.

در روزنامه ناصری تبریز شرح این زمین لرزه را چنین آورده است :

" شب جمعه هفدهم شهر رجب المرجب در شهر دارالسلطنه زلزله خفیفی بوقوع پیوست که چندان شدت نداشت و شب یکشنبه نوزدهم شهر مزبور در ساعت سه این داهیه دهشت انگیز مجددا بطور شدت واقع شد ولی شکر خدا را موجب خرابی و خسارت نشد . لیکن بموجب خبری که از بلاد آذربایجان رسیده این بلیه غیبی را در ممالک آذربایجان عمومیتی بوده، چنانچه بموجب تلگرافی که از اردبیل مخابره شده ، در آنجا نیز شب هفدهم بطور خفیف و شب نوزدهم زلزله سختی شده و قلعه حکومتی را صدمه زده است و همچنین بعضی ابنیه قدیمیه شهر را نیز خراب کرده است .

زمین لرزه های سال 1323 ه.ق.

در سال 1323 ه.ق. (1905 م ) چندین تکان و زمین لرزه در تبریز رخ داده که متاسفانه درباره آنها، مطلب مشروحی نوشته نشده است و ما تنها از نوشته های دو نامه روانشاد میرزا علی آقای ثقة الاسلام شهید بدست آورده ایم که این تکانها در فصل زمستان بوده و براثر آنها چندین روستا ویران گردیده و گروهی کشته شده اند .

در بایگانی کمپیوتری مرکز زلزله شناسی تهران، زمین لرزه یی بتاریخ نهم ژانویه 1905 م. (دوم ذیقعده 1323ه.ق.)با شدت 5/5 درجه ریشتر در ساعت نه و چهل و هفت دقیقه (ساعت شش و هفده دقیقه گرینویچ ) ثبت گردیده که گمان میرود همین زمین لرزه است که روانشاد ثقة الاسلام در نامه خود یاد کرده است .

زمین لرزه سال 1324 ه.ق.

نظام السلطنه مافی در نامه یی بتاریخ دوشنبه 28صفر1324(1906م.)نوشته است که " وضع زلزله تبریز، پارسال و این اوقات خیلی شدت کرده است، دیشب که شب یکشنبه بود، در ساعت هفت و بیست و پنج دقیقه بالا باز زلزله سختی شد و ربطی به زلزله آن سال ندارد".

زمین لرزه 1335 ه.ق.

بنوشته آرنولد ویلسون : "در تاریخ دوم ژوئن 1917میلادی(11شعبان 1335 ه.ق.) در نود میلی مشرق تبریز (عرض 38 درجه و طول 48 درجه و 5 دقیقه) زلزله یی روی داده است" و ما از چگونگی آن ناآگاهیم .

زمین لرزه 1309 ه . ش.

در سال 1309 هجری خورشیدی(1930 میلادی و 1348 ه.ق.) یکی از زمین لرزه های بسیار سخت آذربایگان روی داد که نه تنها تبریز و خوی و مرند و رضائیه را تکان شدید داد بلکه شهر سلماس را زیرو زبر کرد و آن شهر را پاک از میان برد .

این زمین لرزه با آنکه شدید و هراس انگیز بوده ولی در تبریز و پیرامون آن ویرانی چندانی بار نیاورده بوده .

زمین لرزه 1315 ه.ش. (1355 ه.ق.)

یکی از زمین لرزه های سخت تبریز که در زمانهای نزدیک بروزگار ما روی داده است، زمین لرزه سال 1315 هجری خورشیدی (1937 میلادی) است .

نخستین تکان این زمین لرزه در دوشنبه شب (شب سه شنبه)سیزدهم مرداد ماه، در نیمه تابستان، شهر تبریز را بلرزه درآورد و چون دنباله یافت، مردم را سخت بهراس انداخت .

درباره داستان این زمین لرزه ، شرحی در مهنامه پیمان همان سال از نوشته روزنامه کوشش، چاپ شده که با اندک دگرگونی در عبارتها، در اینجا می آوریم :

زلزله مهیب و خرابیهای تبریز

مطالب مشابه :

لیست جدید کتب طب سنتی

بنام خدا فهرست کتب واحد نشر و توسعه تلفن نزهت نامه محمد موسوی




قرآن را دوباره بخوانیم!

حمایتی/نشانی دقیق و شماره تلفن: میدان دکتر فاطمی نزهت مهدوی سید عیسی موسوی کیا




اخبار شرکت حفاری شمال

شرکت کارون نزهت سایت فروش شارژ تلفن همراه وبسایت معلم شهید دکتر علی




فهرست فیلم های شرکت کننده و راه یافته به بخش مسابقه جشنواره فیلم کوتاه برکت

باجه تلفن. 63 مهفام نزهت رضا موسوی.




تاریخ زلزله های بزرگ شهر تبریز-از پایگاه تحلیلی خبری ساختمان

معرفی نویسنده وبلاگ در خواست ارسال مطالب و عکس هاو اسناد تاریخی و ایام محرم و سوگواری




اشعار محرم(ورودیه به کربلا)

سوال و پاسخ دکتر نزهت از قافش گرفته تا به تلفن هماهنگی




قضیه آخر فرما

مفهوم بستن صفر تلفن رو ميفهميدم ربطی ندارد چون وایلز خودش دکتر جاپا خانم نزهت




برچسب :