کشتار فجیع دلفینها در ماهشهر
در کتاب رسائل شیعه روایتی است که بازخوانی آن شاید تلنگری باشد برای ما که بدجور خوابیده ایم یا شاید خودمان را به خواب زدهایم. از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمودند: در شبی (شب معراج) مرا بر جهنم سیر دادند تا از چگونگی آن آگاه شوم. زنی را دیدم شکنجه میشود، از علت عذاب شدن وی پرسیدم، در پاسخ گفتند: او گربه ای را بست و به او آب و غذا نداد و رهایش نکرد و این کار به مردن گربه انجامید و از همین روست که عذاب میشود.در همان شب معراج در بهشت زن بدکاره ای را دیدم، از علت درون شدن وی به بهشت پرسیدم، در پاسخ به من گفتند: او بر سگی گذشت که در چاهی افتاده بود و از شدت تشنگی له له میزد، پس جامه خود را به چاه انداخت و آب آن را در دهان سگ فشرد [و این کار را آن قدر تکرار کرد] که سگ سیراب شد و خداوند به همین دلیل او را بخشید... ...و اما رفتار امروز ما :
محیط زیست > زیستبوم - دکتر حسین آخانی:هر سال پس از تعطیلات نوروزی، شهروندان علاقهمند به محیطزیست در سفرهایی که به گوشه و کنار این دیار پهناور دارند گزارشهایی از بیمهری با طبیعت را با تماستلفنی و گاه بهصورت مکتوب با گروه محیطزیست همشهری در میان میگذارند.این گزارشها موارد مختلفی را شامل میشود از ریختن زباله در طبیعت تا تخریب و آتشسوزی در جنگل و رها کردن زباله در سطح جاده. قطع درخت با توجیه لایروبی رودخانه در نشتارود (مازندران) در محدوده خشکهداران آن هم در خیابانی که اداره منابع طبیعی و دانشکده کشاورزی واقع شده از گزارشهای قابل تأملی بود که یکی از شهروندان دلسوز در تماس تلفنی عنوان کرد.در تلاش برای اطلاع از کم و کیف ماجرا بودم که یکی از استادان گیاهشناس و مدرس منابع طبیعی دانشگاه تهران که پیش از این مقالاتی از وی در همین صفحه به چاپ رسید گزارشی تکاندهنده با چند تصویر از قتل دلفین در جنوب کشور ارسال کرد که پیش از آنکه روایت یک بیمهری با محیط زیست باشد نشان از بروز فاجعهای بزرگ در کشور دارد، چرا که اگر تاکنون از ریختن زباله یا درست کردن آتش در طبیعت و رها کردن آن نگران بودیم امروز باید نگران آن باشیم که شماری از مردمان سرزمین مان دست به کشتار یکی از زیباترین و آرامترین حیوانات دریایی میزنند اما به این هم بسنده نمیکنند و روی لاشه حیوان، نام خود را به یادگار حک میکنند. واقعا چنین رفتاری از کجا نشأت میگیرد؛ آیا بروز این فاجعه زنگ هشداری نیست برای بروز فجایع دیگر؟ آیا وقت آن نرسیده که فرهنگسازی را به معنای واقعی شروع کنیم؟ گزارش را بخوانید و خودتان قضاوت کنید.
چند سالی از خودکشی یا کشتهشدن دستهجمعی دلفینها در نزدیکی جاسک میگذرد. بهرغم سر و صدای زیادی که این واقعه تأسفآور ایجاد کرد حتی متخصصان بینالمللی نیز برای ریشهیابی آن به ایران سفر کردند ولی آن طور که باید و شاید این مسئله ریشهیابی نشد و مقصر(ین) احتمالی به دست قانون سپرده نشدند و مانند بسیاری از دردهای محیط زیستی کشور با گذشت زمان به فراموشی سپرده شد.
روز 18فروردین ماه سالجاری، پس از بررسی گیاهشناسی جزیرهای کم شناخته در خور موسی در ماهشهر، در مسیر برگشت جزیره بسیار کوچکی دیدم. بهرغم آنکه پوشش گیاهی در آن دیده نمیشد از قایقران خواستم مرا در آن جزیره کوچک که طول آن حدود 200متر بیشتر نبود پیاده کند. از دور موجودی بزرگ توجهام را جلب کرد. دوربین را روی آن زوم کردم. حدس میزدم که لاکپشت بزرگی در حال تخمگذاری باشد. ولی هر قدمی که به آن نزدیک میشدم تعجبم بیشتر میشد، تا اینکه بالای سرش رسیدیم. باورم نمیشد آن موجود، دلفینی بود که به فجیعترین شکل ممکن کشته شده بود. با چاقو بخشی از بدنش کنده شده بود. نام این دلفین احتمالا دلفین گوژپشت (Sousa sinensis) است.
ظاهرا قاتلین کبد حیوان را خارج کردهاند تا از روغن آن برای مصارفی مانند چرب کردن قایق خود استفاده کنند. روی پوست آن خراشهای زیادی دیده میشد و از همه عجیبتر آنکه نام 3نفر بر بدن دلفین حک شده بود. قایقران که خود هم شغل ماهیگیری داشت هم اسامی حک شده را میشناخت و هم تأیید کرد که این دلفین در تور ماهیگیری به دام افتاده و سپس کشته شده است. بلافاصله بعد از بازگشت به ماهشهر با مدیرکل محیط زیست استان خوزستان - مهندس محمودیراد - تماس گرفتم. ایشان با واسطهای دستورات لازم جهت پیگیری ماجرا را به رئیس محیط زیست ماهشهر صادر کردند.
قصور ساختار آموزشی و دانشگاهی
شاید با این رخداد و رخدادهای مشابه لازم است زیستشناسان - که به یمن گسترش دانشگاهها آن قدر تعدادمان زیاد شده است که در هر خانوادهای یک فارغالتحصیل زیستشناسی یا وابسته به آن دیده میشود - کمی بیندیشند که گره کور بحران محیطزیست در ایران کجاست؟ شاید پاسخ به این سؤال خیلی سخت نباشد. وقتی در روز روشن درخت سالم چنار در دانشگاه تهران قطع میشود و اعتراض به آن نتیجهای به همراه ندارد، راستی در آن دوردستها و در آن آبهای پهناوری که جز ماهیگیران کسی حتی مجاز به تردد نیست، ماهیگیر نمایی که شاید از فرط فقر فرهنگی و شاید اقتصادی به ستوه آمده است عقدههای خود را با کارد بر بدن دلفین بیگناه خالی میکند و نام خود را نیز بر آن حک میکند.
مگر نه آن است که پیامبر اسلام(ص) فرمودهاند که ارزش یک ساعت فکر کردن از 70سال عبادت بیشتر است؛ پس وقت آن نرسیده که چند دقیقهای کتاب و قلم، پایان نامه و کلاس، مقاله و پول، پروژه و... را کنار بگذاریم و فکر کنیم چرا محیطزیست ما و رفتار مردم ما با طبیعت تا این اندازه افت کرده است؛ شاید تکتک ما در این بحران مقصر باشیم.
من بهعنوان یکی از معلمان کشور اعتراف میکنم که بزرگترین مقصر، ساختار آموزشی و دانشگاهی کشور است که تمام تلاش خود را در مدرک دهی و بالا بردن آمار فارغالتحصیلان و این روزها مقالهسازی به کار میبرند بدون آنکه قادر باشند کارشناسان و معلمان دلسوز و توانمند تربیت کنند تا فقر فرهنگی جامعه را از بین ببرند.
رسانه ملی هم مقصر است
مقصر بعدی رسانههای کشور (از جمله رسانه ملی) هستند که وظیفه اصلی فرهنگسازی و اطلاعرسانی را بهعهده دارند و هنوز نتوانستهاند برنامههایی تأثیرگذار در افزایش آگاهی زیستمحیطی جامعه ارائه کنند که شاهد این فجایع جانگداز نباشیم. و آخر و نه آخرین مقصر گسترش اندیشه بتنیسم در اقتصاد و عمران کشور است که با تمام انرژی بر طبل توسعه ناپایدار میکوبد و توسعه را در بتن و پلاستیک خلاصه کرده است.
فاجعه واژه مناسبی نیست!
قلم از بیان عمق فاجعه ناتوان است. اینکه قاتلی آن قدر احساس امنیت و غرور کند که نام خود را بر جسد مقتول حک کند کار عجیبی است و بیانگر ابتذال اخلاقی و فقر فرهنگی در لایههایی از جامعه است که بهدلیل ماهیت شغلی خود باید به طبیعت عشق بورزند و از آن پاسداری کنند. دلفین نه پلنگ است و نه یوز و نه گرگ که ترس ذهنی از آن شما را وادار به چنین رفتار ددمنشانهای کند. دلفین موجودی بیآزار است؛ موجودی که به راحتی با انسان دوست میشود و حتی میتواند انسان را از گرفتاری نجات دهد. آخر این موجود چرا باید کشته شود آن هم به این شکل فجیع!؟
برگرفته از: http://hamshahrionline.ir/news-105234.aspx
مطالب مشابه :
رودخانه و سد مارون
ماهیگیری - آموزش و دوستی از ماهیگیری در بندر ماهشهر تعریف کرد و وسوسه ماهیگیری و دیدن شهر
ماهیگیری
من و بابایی و مامانی - ماهیگیری - صفحه ی نخست . آیناز جون و مامانش-ماهشهر. هانا
ماهشهر یا مهشور؟
تنگاره - ماهشهر یا مهشور؟ - ماهشهر شهر خاموشي با روح بهاران
بالاخره "خور ماهشهر" كي به "خور نور"، تبديل ميشود؟!
تنگاره - بالاخره "خور ماهشهر" كي به "خور نور"، تبديل ميشود؟! - ماهشهر شهر خاموشي با روح بهاران
کشتار فجیع دلفینها در ماهشهر
تنگاره - کشتار فجیع دلفینها در ماهشهر - ماهشهر شهر خاموشي با روح بهاران
تحليلی بر كشتار آبزيان خورموسی
تنگاره - تحليلی بر كشتار آبزيان خورموسی - ماهشهر شهر خاموشي با روح بهاران
هنوز هم شركتی و غير شركتی!
تنگاره - هنوز هم شركتی و غير شركتی! - ماهشهر شهر خاموشي با روح بهاران
مناطق گردشگری استان
دیدنی های خوزستان - مناطق گردشگری استان - Welcome to Khozestan Weblog - دیدنی های خوزستان
معرفی بندرماهشهر معاصر
ماهشهر کنونی شامل دو بخش می به حساب میایند و بیشتر به ماهیگیری مشغول بودندخانواده
برچسب :
ماهیگیری ماهشهر