شعر وفای مار از وحشی بافقی

وحشی بافقی :

مار ز یاری چو کفت بوسه داد

داد دمش خرمن عمرت به باد

تیغ من از خون تو چون رنگ بست

داد تو را چشمه حیوان به دست

تا تو بدانی که ز دشمن ضرر

به که رسد دوستی از اهل شر

حیرتم از گردن پر زور توست

کاو به چنین بار بماند درست

گوهر آدم اگر از درهم است

خر که زرش بار کنی آدم است

زان فکنی جامه ی اطلس به دوش

تا شود آن بر خریت پرده پوش

گشت چو از باد قوی گوسفند

پنجه قصاب از او پوست کند

ناخلفی پا چو نهد در میان

پرتو عزت برد از دودمان

پرتو جمعی ز سر یک تن است

مجلسی از مشعله ای روشن است

کند مضایقه از یک نگه که قیمت ماست. وحشی بافقی

وحشی بافقی : مار ز یاری چو کفت بوسه داد. داد دمش خرمن عمرت به باد. تیغ من از خون تو چون رنگ بست

وحشی بافقی بهترین وبلاگ اردیبهشت ماه شعر ناب, اشعار زیبا, شعر نو, وحشی بافقی.:

گنجینه ی بهترین شعرها - شب یلدا در شعر وحشی بافقی - مجموعه ی بهترین - معروفترین و ماندگارترین

ما در این مجموعه سعی کرده ایم در لابلای اشعار و گفتار بزرگان شعر بهترین اشعار وحشی بافقی

رباعیات وحشی بافقی وبلاگ " گنجینه ی بهترین شعرها "اوقات خوشی برای شما آرزو می کند .

گنجینه ی بهترین شعرها وحشی بافقی. شعر طنز زن گرفتن یک شاعر

گنجینه ی بهترین شعرها بقیه شعر وحشی بافقی : اشعار وحشی بافقی :

ترکیب بند معروف وحشی بافقی سعدی ،عطار ،عراقی و سایر بزرگان شعر و بهترین کتب به

وحشی بافقی - هر روز يک شعر زيبا The Best Persian Poems • بهترین شعرهایی که خوانده