وام واژههای ترکی در زبان کرهای - محبوبه هریسچیان
وام واژههای ترکی در زبان کرهای<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
تالیف: ح. و. چوئی.
ترجمه: محبوبه هریسچیان
با استناد به مدارک تاریخی موجود معلوم گردیدهاست که میان دولت «کوجوسون»، اولّین دولت متشکّل در کشور کره و دولت ترکان هیونگنو (هون) مناسبات نزدیکی وجود داشتهاست. این مناسبات فرهنگی و جغرافیایی چنان نزدیک بودهاست که سایر ملل همسایه، ایشان را «اتحاد آلتایی» قلمداد کردهاند زیرا ترکها و مردم کره در کنار هم و مانند یک ملّت واحد بر علیه کشور چین میجنگیدند. نزدیکی این دو ملت آنقدر زیاد بودهاست که بعضی از ملل همسایه ایشان را از یک تبار دانستهاند. مدارک و منابع تاریخی موجود، همبستگی و اتحاد دولتهای گوکتورک و هون را با دولتهای کوجوسون و کوقوریو ثبت و تایید مینماید. «پویه» و «کوقوریه» دولتهای دیگری بودند که بعد از «کوجوسون» با ترکان ساکن در منطقهی مانچو (شمال کشور کره) تشکّل اتحادیهای داشتند. «موری» ترکشناس مشهور ژاپونی روابط سیاسی-اجتماعی ترکان را با دولتهای کره و تشکیل اتّحادیّه «ترک-کره» را با استناد به متون اورخون و متون تاریخی کشور کره تایید میکند. با شکل گیری حکومت مقتدر چین در شمال شرقی آسیا که در قرن نهم میلادی به حقیقت پیوست، مناسبات نزدیک ترکان و دولتهای کشور کره رو به اضمحلال نهاد. و از آن همه مناسبات تاریخی جز واژههای دخیل ترکی در زبان کرهای چیز به یادگار نماند.
در بارهی مناسبات تاریخی و ژنتیکی زبان کرهای و ترکی نظریّات متفاوتی موجود است. عدّهای بر این عقیدهاند که زبان کرهای، مغولی، تونقوسی، مانچویی دارای مشابهتای مشترک بسیاری میباشند و از لحاظ زبانشناسی به گروه زبانهای آلتایی تعلق دارند.
رامستد زبانشناس و دانشمندا مشهور غربی هم با کمی تردید، زبان کرهای جزو زبانهای آلتایی میشمارد. پوپ دانشمند دیگر غربی که شاگرد رامستد میباشد خویشاوندی ژنتیکی زبان کرهای را با زبانهای آلتایی تایید نموده و بر این عقیده است که خویشاوندی این دو زبان تقریباً پذیرفته و قطعی است اما باید گفت که زبان کرهای در دوران اوّلیه از زبانهای آلتایی فاصله گرفته و کمی مهجور گردیدهاست.
به عقیده نگارنده (هان وو چویی) زبان کرهای از خانوادهی زبانهای آلتایی است و قرابت این زبان با زبان ترکی بیشتر از سایر زبانهای آلتاییک است. با عنایت به تحقیقات دانشمندان اروپایی و تحقیقات اینجانب (نگارنده) نزدیک به 180 کلمه، 90 پسوند مشترک در این زبانها موجود است که در مقایسه با دیگر زبانهای آلتایی مانند مغولی، مانچو، تونقوس رقم قابل توجّهی است.
نگارنده علاوه بر موارد فوق، عناصر مشترک دیگری نیز در تحقیقات خود یافتهاست که به شرح زیر میباشند.
در هر دو زبان:
الف- 37 پسوند اسمی مشابه وجود دارد.
ب- 14 پسوند فعلی مشابه وجود دارد.
پ- 9 پسوند مشابه برای صرف زمان حال وجود دارد.
ت- 8 ضمیر مشابه وجود دارد.
ث- 5 پسوند صفت فعلی مشابه وجود دارد.
ج- 12 پسوند مشابه در ظروف فعلی وجود دارد.
ح- 2 پسوند مشابه در اشکال جمع وجود دارد. (چویی 1989)
قابل ذکر است که علاوه بر نکات مشترک فوق، کلمات دخیل ترکی بسیاری نیز در زبان کرهای موجود میباشد که این خود دلیل متقن دیگری برای خویشاوندی این دو زبان است.
لازم به ذکر است که ورود کلمات دخیل ترکی در زبان کرهای طیّ دو دورهی تاریخی متفاوت انجام گرفتهاست.
1-دوران قبل از میلاد (دو قرن پیش از میلاد مسیح): از پیدایش و آغاز اوّلین حکومتهای کشور کره.
2- قرن 13 میلادی: دورهي تسلّط امپراتوری مغول بر کشور کره. (از طریق زبان مغولی)
در این مقال از وامواژههای ترکیای که در اوّلین دوران تشکیل دولت کره وارد زبان کرهای گردیدهاند سخن خواهیم راند.
برخی از کلمات دخیل ترکی رایج در زبان کرهای
1-اوری (ori): مرغابی. بط. از کلمهی ترکی اوردک گرفته شده و در زبان کرهای میانه به دو شکل orh//orhi بکار رفتهاست. حرف «h» موجود در این کلمه بر اثر تغییرات فونتیکی بوده و حرف صدادار «i» موجود در آخر کلمه پسوند اسمی است که در زبان کرهای بکار میرود. این کلمه در زبان یاکوتی به شکل oor بکار میرود. کلمهی مذکور در زبان اویغوری قدیم به شکل ördək[1]ثبت گردیدهاست. کلاوسون مدّعی است که این کلمه از دو بخش اور: بالا رفتن، برخاستن، بلند شدن و دَک: پسوند اسمی ساخته شدهاست.[2]ولی به نظر ما پسوند دَک منشاء ترکی ندارد.
2-تورومی//تورنا: (toromi//turna)دُرنا. واژهی مذکور از ترکی قدیم وارد زبان کرهای شدهاست. شکل باستانی این کلمه تورونیا است. در ترکی میانه به شکل تورنا بکار رفتهاست. در زبانهای قبچاق و کومان و ترکی عثمانی نیز به همین شکل بکار رفتهاست. در ترکی آذربایجانی و ترکمنی به شکل دورنا//درنا بکار میرود. در ترکی یاکوتی به شکل تورویا مصطلح میباشد. این کلمه به شکل «تورو» در زبانهای تونقوسی و ژاپونی نیز داخل شدهاست.
3-بورا (bora): توفان، گرباد. کولاک. از دو جز بور+ پسوند اسمی «آ».این کلمه در زبان کرهای به شکل ترکیبی «munbora»؛ مون: برف+ بورا: بوران، گردباد. لازم به ذکر است واژهی بور برای اوّلین بار در متون اورخون بکار رفتهاست. در زبان جغتایی به شکل بوراغان مصطلح است که شکل مغولی گشتهی کلمه میباشد. در ترکمنی booran در قزاقی boran در تووا boraan در تاتاری buran در ترکی آناتولی به شکل bora در تونقوسی نیز به همین شکل داخل گردیدهاست. در زبان یاکوتی به شکل بورخآان burxaan به معنی توفان برف بکار میرود. این کلمه از طریق زبان مغولی به زبانهای اوینک نیز وارد شدهاست. پوپ بر این عقیده است که شکل مغولیboroğan ازکلمهی buruğan گرفتهشدهاست.[3]وی باور دارد که این کلمه از فعلbur گرفته شدهاست. که به نظر ما اشتباه است.
4-چوکها (cokha): برادر و یا خواهر کوچک. این کلمه اوّل بار در متون اورخون و به شکل
oçigan بکار رفتهاست.
5-تونگا (tonga): قدرتمند، قوی، طناب ضخیم و کلفت که با آن کشتی را به اسکله میبندند. این کلمهی ترکی در واژهی مرکّب تونگاچور (tongacur)نیز ثبت شده است. واژهی تونگا در ترکی قدیم و میانه بسیار رایج بوده و در دیوان لغاتالترک کاشغری به همین صورت (تنگا) و به معنی ببر قوی بکار رفتهاست. کلاوسون معنی کلمه را «قهرمان»[4]و ابنمهنّی در معنی «پر قدرت» ذکر کردهاند. این واژه در منابع چینی به شکل dung-nga بکار میرود. به نظر ما واژهی فوق از طریق زبانهای تونقوس-مانچو به زبان کرهای راه یافتهاست.
6-وَری (wâri): سگ بزرگ. سگ قوی بنیه. این واژه در لهجهی ایالات جنوبی کره رایج است. این کلمه از بوری که در ترکی قدیم به معنی گرگ است گرفته شدهاست. کلمهی مذکور در زبانهای روسی و استیاک نیز داخل شدهاست.
7-توقسوری (toqsuri): شاهین. پرندهی شکاری. این کلمه از واژهی توق ترکی و پسوند سوری ساخته شدهآست. واژهی توق//توغ در کلمهی توقان//توغان//طغان نیز به چشم میخورد. بنظر ما از زبان ترکی باستان (پرتوترک) به زبان کرهای داخل شدهاست.
8-قااو (qao) : روح خبیثی که قصد تسلّط بر آدمی و اذیّت آنرا دارد. در زبان امروزی کره به شکل قاوی بکار میرود. این کلمه در ترکی اوغوزی میانه به اشکال (qowu//qowuz) و به معنی؛ گرفتار شدن در سلطهی روح پلید بکار رفتهاست. کاشغری در دیوان لغاتالترک آوردهاست: «برای دور کردن روح بد از شخص گرفتار شده آب سرد بر سر و روی مریض پاشیده "قووو-قووو" میگویند. تا روح خبیث دفع گردد». کلاوسون و دانکوف این لفظ را از فعل قووماق به معنی راندن و دفع کردن میدانند.[5]
9-تارق (tarq): ماکیان. مرغ و خروس. این کلمه در ترکی میانه و اویغوری قدیم به شکل تاقیغو (مرغ خانگی) بکار رفتهاست. واژه مذکور از دو جزء تا+غو ساخته شدهاست. کلاوسون پسوند غو را شکل دیگری از پسوند اسمی غا//قا میداند که در اسامی حیوانات بکار فتهاست. مانند: قابورغا (جغد)، تورغا (چکاوک)[6] و... بعضی بر این باورند که پسوند غو//قو پسوندی چینی است که در زبان ترکی وارد شدهاست.[7]
کلمهی مذکور در زبان مغولی به شکل تاقی داخل گردیده و در واژهی مرکّب «تاقیان» که به معنی جوجه میباشد بکار رفتهاست.
10-ساتاری (satari): نردبان قابل حمل. بنظر کلاوسون کلمهی مذکور ریشهی اصیل ترکی ندارد.[8] ما واژهی مذکور را مرکّب از دو جزء «ساتا» (کلمهی ترکی) و «آری» پسوند کرهای میدانیم. واژهی ترکیبی «ساتاکتاری» در زبان کرهای امروزی نیز از همین ریشه میباشد.
11-قوت (qut): آرزوی برکت و خیر. طلب نیکی در مراسم آیینی شمنی. کلمهی قوت در تمام زبانهای آلتایی موجود است. قوت در ترکی قدیم و میانه به معنی دولت، سعادت، تبریک و شادباش بکار رفتهاست. واژهی قوت در کلماتی مانند قوتقور- خوشبخت کردن، قوتاد-خوشبخت شدن نیز بکار رفتهاست. واژهی مذکور در زبان مغولی به شکل «قوتو» و در معنی؛ مقدّس، مبارک، سعادت بکار میرود. قوت در زبان مانچو نیز به همان معنی ولی به شکل «خوتوری» مصطلح است. کلمهی «قوتو» در زبان مانچو به معنی روح بد، روح خبیث نیز ضبط گردیدهاست. واژهی ترکی قوت در زبان کرهای عموماً به معنی؛ آرزوی سعادت و دعای خیر مراسم آیینی بکار میرود.
12-تول (tul): حیوان مادهی فاقد نوزاد. حیوان نازا. از ترکی تول//دول اخذ گردیدهاست. واژهی تول هم در ترکی قدیم و هم در ترکی نوین به معنی بیوهزن قید شدهاست. رامستد این کلمه را با واژهی مغولی و قالموقی توغلو هم ریشه دانسته و مفهوم آنرا «تنها و یتیم» قید کردهاست.
13-قور (qor): مایه، خمیره. دُردی و رسوبی که در ته مواد غذایی پدید آید. این واژهی ترکی در زبان کرهای به شکل ترکیبی در کلمات قورماچی و قورقاچی بکار رفتهاست. واژهی قور در ترکی میانه، قرقیزی، ترکمنی به اشکال قور، کوُر، گور، کور نیز بکار رفتهاست.
14-توق (tuq) : سدّ. آب بند. دانکوف میگوید: واژهی توغ در ترکی قدیم و ترکی میانه به معنی دام و تله بکار رفتهاست.[9] وی معتقد است این کلمه از فعل تو+پسوند اسمی «غ» ساخته شده است. دانکوف واژههای توغلو و توغاق در ترکی قدیم را برگرفته از این همین کلمه میداند.
15-تام (tam): دیواری که با خاک و سنگ بنا شود. این کلمه در ترکی قدیم و در بیشتر شیوههای ترکی دیده میشود. در متون اورخون و اویغور نیز ثبت گردیدهاست. کلمهی تام در ترکی میانه، جغتایی، کومان به معنی سقف و در ترکی عثمانی فقط به معنی سقف زندان ذکر شدهاست.
واژهی تامولا در زبان کرهای به معنی سدّ آب، آب بند نیز از همین کلمهی ترکی گرفته شدهاست.
16-توری (tori): قهرمان. این کلمه اوّلین بار در «سامگوک یوسا» (samguk yusa) یکی از منابع کهن تاریخی کره، زمان بحث از مؤسس دولت «سیللا» که یکی از دولتهای مقتدر کره بودهاست به شکل «سوبلتوری» بکار رفتهاست. کلمه از دو جزء «سوبل» و «توری» ساخته شدهاست. سوبل به معنی پایتخت است که امروزه به شکل «سئولي مصطلح است و «توری» نیز در اسامی مرکّب اولانباتور، باقاتور و....دیده میشود. توری//تور در واژهی مرکّب «باقاتور» به مفهوم ژنرال قهرمان معنی و شکل کهن خود را حفظ کردهاست. واژهی توری در زبان امروزی کره در معنی و مفهوم «مرد جسور» بکار میرود.
17-قاققان (qaqqan): از عناوین دولتی حکومت سیللا. در دورهی حکومت قوقوریا که یکی از دولتهای قدیم کشور کره است به شکل «قاخان» و در مفهوم فرمانروای بزرگ نیز ثبت شدهاست.[10] کلمهی مذکور در ترکی قدیم به شکل «قاقان» ثبت گردیدهاست. کلمهی ترکی قاقان در زبان کرهای قدیم به شکل قان (فرمانروا) و قا (فرمانروای محلی) نیز بکار رفتهاست و این حاکی از آن است که کلمهی ترکی قاقان در ترکی قدیم مرکب از قا+قان بودهاست که در زبان کرهای شکل کهن خود را نگهداشتهاست. واژهی مذکور در زبان مغولی به اشکال قان//قآن//قاآن//قاغان و...بکار رفتهاست. واژهی قاقان در ترکی قدیم، متون اوتوکن و زبانهای اورال- آلتایی، تبتی، فارسی، هند و اروپایی نیز بکار میرود.[11]
18-قام (qam): از عناوین سلطنتی در دولت سیللا. واژهی ترکی قام در دورهی سلطنتی سیللا در ترکیب عناوینی نظیر قام بزرگ، قام کوچک، برادر قام و...بکار رفتهاست. قام در زبان ترکی به معنی کاهن و شمن است.[12]کلمهی قام در زبان ترکی اویغوری به معنی جادوگر و ساحر ثبت گردیده امّا در شیوهی ترکی جغتایی به معنی پزشک و عالم آمدهاست.[13] کلمهی قام در ترکی میانه با پسوند فعلی «لاماق» به شکل قاملاماق و در معنی طبابت و کهانت بکار رفتهاست. واژهی قام در لهجهی ترکی کومان نیز به همین معنی قید شدهاست. رامستد از روی خطا منشاء کلمهی قام را چینی میداند. «قام» واژهی اصیل ترکی است که درزبان کرهای داخل شدهاست.
تعین دقیق زمان و یا دورهای که وام واژههای ترکی در زبان کرهای داخل شدهاند کاری بس مشکل است امّا با مدارک و شواهدی که در دست است میتوان گفت که این واژهها از زبان پروتوترک (ترکی باستان) به زبان کرهای داخل شدهاند. ضمناً واژههایی نیز موجود هستند که ترکی و یا کرهای بودن آنها بطور دقیق مشخصّ نیست.
منابع
1-Choi.H.W.1989.Türkce ile korecenin karşilaştirilmali morfolojisi.yayimlanmiş doktora tezi.hacettepe üniversiteti. Social bilimler enstitu.Ankara
2-Choişh.H.W.1992.,,Notes on ancient korean Titles,,<?xml:namespace prefix = st1 ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:smarttags" />Central Asiatik jurnal,Vol,36,1-2
3-Clauson.G.1972.An Etymological Dictionary of pre-thirteenth-century.oxford.
4-Dankoff.Robert.1985.Mahmud kaşgari,Compendiom of The Turkic Dialects (Divani Lugat at Turk)Part 3…………
5-Doerfer,G,1975,Türkische und mongolische Element im neupersischen,4,Wiesbaden
6-Karlgren,Bernhard 1923,Analytic Dictionary of Chinese and Sino-Japanese,Librairie Orientaliste Paul Geuthner,Paris
7-Lee,B.D.1985,Hanguk Kodaesa Yongu.Seoul.
8-Ramstedt,G.J.1935,Studies in Korean Etymology.Helsinki
Ligeti p 19.1966-[1]
[2] -clauson p205/1977
[3] -pop. P 21/1960
[4]- Clauson. 515.1972
[5] -Clauson .581. 1972-Dankoff. 144. 1985
[6] -Clauson. 587.1972
[7] - Karl. 126
[8] -Clauson. 867. 1972
[9] -Dankoff. 198. 1985
[10] -lee. B.d/12.1985
[11] -Doerfer.4. 1161
[12] -Ramsted. 1949”90.lee b.d. 1985:610
[13] -Clauson. 625.1972
مطالب مشابه :
معنی اسم گروه های کره ای
معنی اسم گروه های کره ای کپی هم آزاده اما با ذکر منبع!خواهش میکنم منبع رو ذکر کنید
معنی اسم خودروها (کره ای : هیوندایی و کیا)
معنی اسم خودروها (کره ای : بار جلوی چشم ما رژه می روند،بعضا دارای چه نام های با مسمایی
اسم ها و معنی آنها
اسم ها و معنی نام گیاهی گلدار با بوته های کوتاه دارای آبگینه ای که با لاجورد و طلا و
معنی اسم تمام کشور های کره زمین
معنی اسم تمام کشور های کره معنی اسم تمام کشور های کره والاس یا از واژه ای بومی به
معنی اسم اعضای دابل اس و معنای اسم دابل اس
و ما اونی ها بتونیم یکی از بزرگترین وب های کره ای رو با هم معنی اسم اعضای دابل اس و
وام واژههای ترکی در زبان کرهای - محبوبه هریسچیان
وام واژههای ترکی در زبان کرهای. زبان کرهای را با کرهای به معنی سدّ
معنی اسم گروه ها
معنی اسم گروه های کره ای راستی نظر یادتون نره !! کپی برداری با ذکر منبـــع مجازه !!!!!
زبان کره ای
کلمات کره ای به فارسی توی این قسمت معنی کلمات کره ای کرهای را واژههای کرهای با
معنی شعر بری باخ منصور
معنی شعر بری شما میتونید منو با اسم وبم لینک کنید و کره ای ها (عکس) کره ای های با
برچسب :
اسم های کره ای با معنی