عنوان مقاله : علل بد حجابی
در سه دهه گذشته موضوع حجاب بانوان به عنوان يكي از موضوعات مهم فرهنگي ، اجتماعي است و امروزه به يك مساله سياسي جهاني تبديل شده است و تهاجم فرهنگي به اين مساله دامن زده است .
حجاب در واقع مصونيتي براي زنان ودختران جوان است كه آنها را از خطرانحراف باز مي داردو به آنان هويت مي بخشد.
حفظ پوشش از مختصات اسلام نيست و در ميان ساير ملل قبل از اسلام نيز بوده ولي بيشتر جنبه مخفي نگه داشتن زن را داشته است. اسلام پوشش را براي جلوگيري نمودن از انحرافات مختلف و پاكسازي محيط امري قطعي و ضروري مي داند .
بر خلاف آنچه مخالفين حجاب خردهگيري نمودهاند و گفتهاند حجاب موجب فلج شدن نيروي نيمي از افراد اجتماع است و يك زن حجاب دار خودش را حفظ كند يا چادرش؟ ولي ايرادكنندگان ازاين نكته غافلندكه حجاب هميشه به معني چادر نيست بلكه به معني پوشش زن است،حال آنكه تا آنجايي كه مقدور باشد ،چادر بهتر است و در غير اينصورت لباس پوشيدن مد نظر اسلام مي باشد.
اما دقت در ايات و روايات اسلامي به وضوح نشان ميدهد كه حجاب، نه تنها مانع آزادي زن نيست، بلكه زن را از بدحجابي و بي بندوباري رهايي ميبخشد و موجب حفظ ارزش و شخصيت زن ميگردد. بيحجابي و بدحجابي، ميتواند عواقب خطرناكي براي جامعه در پي داشته باشد كه بايد به فكر راهكار اساسي براي حل اين معضل اجتماعي بود. لذا در نوشتار حاضر علت حجاب و آثار مثبت آن و علل بدحجابي و راههاي مبارزه با آن مورد بررسي قرار گرفته است.
اهميت حجاب :
صاحب كتاب «درس حجاب» ميگويد: مسئلهي حجاب زن از اهميت ويژهاي برخوردار است كه ناچار بايد توجه خاصي به آن مبذول داشت .
از يك سو ، پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) انحراف خط ولايت و خلافت آن بزرگوار از مقر اصلي و بر حق خود يعني از اميرالمؤمنين (ع) و ديگر ائمه دوازدهگانه (عليهمالسلام) كه مفسر و مبين قرآنند و به ديگران مسئلهي حجاب زن دچار تفسير غلط گرديد؛ زيرا عمربن خطاب «لعنهاللهعليه» در زمان خلافتش از يك سو چادر كه در سورهي احزاب است (جلباب) را مقنعه و خمار به حساب آورد (با اينكه دستور مقنعه جداگانه در سورهي نور ذكر شده، «و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن1»؛ بايد زنان مؤمن مقنعه بر سر كرده و تا گريبان و سينه بياندازند.
طريعي مينويسد: جلباب، جامه اي از چارقد بزرگتر و از عبا كوچكتر، تا زن به وسيلهي آن سرش را ميپوشاند و باقي آن را روي سينهاش رها مي سازد .
آقاي مصطفوي پس از نقل اقوال لغويان نوشتهاند: روشن شد كه حقيقت زينت عبارت است از: نيكويي در ظاهر هر چيز است خواه عرضي و يا ذاتي باشد پس زينت در زن هر آن چيزي است كه از زيباييها و نيكوييهايش آشكار شود2.
و از سوي ديگر گفت كه اين پوشش قرآني تنها نشانهاي براي زنان آزاد است تا از بردهها متمايز شوند و با اين نشاني كسي متعرض آنان نگردد !!
با آنكه در آيهي شريفه اصلاً سخن از زنان آزاد و زنان برده (حرائر و اماء) نيست . عمر در اين موضوع تا آنجا رسيد كه روزي كنيزي كه سرش را پوشانده بود با شلاق خود كتك زد و گفت خود را شبيه زنان آزاد نكن ! .
اين تحريف غلط در ميان اتباع او نيز تا آنجا پيش رفت كه اين شهاب زهري يكي از علماء و محدثين از تابعين رسماً گفت : اين آيه نهي كرده از كنيزان كه سر خود را بپوشانند 1!
تاريخچهي حجاب
آيا در ميان ملل ديگر قبل از اسلام حجاب بوده است ؟
تا آنجايي كه در كتابهاي باستان ديده ميشود در ميان قوم يهود و احتمالاًدر هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است اما در جاهليت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسيلهي اسلام در عرب پيدا شده است .
ويل دورانت راجع به قوم يهود و قانون تلمود مينويسد :
«اگر زني به نقض قانون يهود ميپرداخت ، چنانكه مثلاً بيآنكه چيزي بر سر داشت به ميان مردم ميرفت و يا در شارع عام نخ ميرشت و يا با هر سنخي از مردان درد دل ميكرد يا صدايش آنقدر بلند بود كه چون در خانه اش تكلم ميكرد همسايگان مي توانستندسخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد».
در قوم يهودحجابي كه معمول بوده بسي سختترومشكلتر بوده است. راجع به ايرانيان قديم ميگويد : «در زمان زرتشت زنان منزلتي عالي داشتند ، با كمال آزادي و با روي گشاده در ميان مردم آمد و شد ميكردند ...1».
آنگاه چنين ميگويد : «پس از داريوش مقام زن مخصوصاً در طبقه ي ثروتمندان تنزل پيدا كرد ، زنان فقير چون كاركردن ناچار از آمد و شد در ميان مردم بودند آزادي خود را حفظ ميكردند ، ولي در مورد زنان ديگر ، گوشهنشيني زمان حيض كه برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد و سراسر زندگي اجتماعيشان را فرا گرفت ، و اين امر خود مبناي پردهپوشي در ميان مسلمانان به شمار ميرود ، زنان طبقات بالاي اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان، روپوشدار از خانه بيرون بيايند ، و هرگز به آنان اجازه داده نميشد كه آشكارا با مردان آميزش كنند ، زنان شوهر دار حق نداشتند هيچ مردي را ولو پدر و يا برادرشان باشد ببينند، در نقشهايي كه از ايران باستان بر جاي مانده هيچ صورت زن ديده نميشود ونامي از ايشان به نظر نميرسد ...1».
پوشش در اديان و اقوام پيش از اسلام بي سابقه نيست . گويا گرايش فطري انسان ، او را به نوعي پوشش فرا ميخوانده است .
اشتباهي كه ويل دورانت مرتكب شده وآن اينكه حجاب به وسيلهي ايرانيان مسلمان بر ساير مسلمين سرايت كرد آنجا كه مينويسد : ارتباط عرب با ايران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام بود . عربان از دلفريبي زن بيم داشتند و پيوسته دلباختهي آن بودند و نفوذ طبيعي وي را با ترديد معمولي مردان دربارهي عفاف و فضيلت زن تلافي ميكردند. عمر به قوم خود مي گفت: با زنان مشورت كنند و خلاف راي ايشان رفتار كنند. ولي به قرن اول هجري مسلمانان زن را در حجاب نكرده بودند . مردان و زنان با يكديگر ملاقات مي كردند و در كوچهها پهلو به پهلو ميرفتند و در مسجد با هم نماز ميكردند.حجاب و خواجهداري در ايام وليد دوم (126-127 هجري) معمول شد و گوشهگيري زنان از آنجا پديد آمد كه در ايام حيض و نفاس برمردان حرام بودند.
علت پيدا شدن حجاب :
در باب علت پيدا شدن حجاب نظريات گوناگوني ابراز شده است وغالباً اين علتها براي ظالمانه و يا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذكر شده است . در اين تحقيق مجموع آنها را ذكر ميكنيم .
نظرياتي كه به دست آوردهايم بعضي فلسفي ، بعضي اجتماعي و بعضي اخلاقي و بعضي اقتصادي و رواني است كه ذيلاً ذكر ميشود :
1- ميل به رياضت و رهبانيت (ريشه فلسفي)
2- عدم امنيت و عدالت اجتماعي (ريشه اجتماعي)
3- پدرشاهي و تسلط مرد بر زن و استثمار نيروي وي در جهت منافع اقتصادي مرد (ريشه اقتصادي)
4- حسادت و خودخواهي مرد (ريشه اخلاقي)
5- عادت زنانگي زن و احساس او به اينكه در خلقت از مرد چيزي كم دارد ، به علاوه مقررات خشني كه در زمينهي پليدي او و ترك معاشرت با او در ايام عادت وضع شده است (ريشه رواني)
علل نامبرده يا به هيچ وجه تأثيري در پيداشدن حجاب در هيچ نقطه از نقاط جهان نداشته است و بيجهت آنها را بام علت حجاب ذكر كردهاند و يا فرضاً در پديد آمدن بعضي از سيستم هاي غيراسلامي تأثير داشته است ، در حجاب اسلامي تأثير نداشته است ، يعني حكمت و فلسفهاي كه اسلام سبب تشريع حجاب شده نبوده است .
همانطور كه ملاحظه مي شود مخالفان حجاب گاهي آن را زائيدهي يك طرز تفكر فلسفي خاص درباره ي جهان و لذات جهان معرفي ميكنند و گاهي ريشهي سياسي و اجتماعي براي آن ذكر ميكنند و گاهي آن را معلول علل اقتصادي ميدانند و گاهي جنبههاي خاص اخلاقي و يا رواني را در پديد آمدن آن دخالت ميدهند1 .
امام خميني (ره) «زنهاي اسلامي عروسك نيستند ، زنان اسلامي بايد با حجاب بيرون بيايند ، نه اينكه خودشان را بزك بكنند2» .
هدف از حجاب چيست ؟
شارع مقدس كه به ويژگيهاي فيزيولوژيك زن و مرد آگاه است حجاب (پوشش) را وسيلهاي براي«حفظ حريم بدن» زن ومرد قرار داد كه هدف از آن حفظ و پاس داشت «حرمت تن» است . در واقع حجاب (حتي در حد ابتدايي آن و پوشاندن عورت ) وسيلهاي براي تسهيل روابط زن و مرد در جامعه است كه در اين مسئله هر دو جنس مشتركاند و به تناسب از پوششهاي مختلفي استفاده ميكنند. در واقع با پوشاندن بدن و حفظ حريم تن است كه زن و مرد ميتوانند با حراست از سرمايهي خدادادي خويش (حفظ اندام و جاذبههاي بصري – جنسي ) ، به فعاليت و تعامل در جامعه بپردازند .
غفلت برخي مسئولان از اين مسئله و عدم درك صحيح از فلسفه و هدف حجاب موجب شد كه در دو دههي گذشته ، تنها بر حفظ ظاهري حجاب تأكيد شده و فلسفهي حجاب به جامعه به خصوص جامعه زنان و نسل جوان معرفي نشود .
بنابراين دختران امروز ، در شرايطي سالهاي نوجواني و جواني خويش را سپري كردند كه حجاب (به دليل فشارهاي اجتماعي ) امري حكومتي – اجباري تلقي ميشد و عدم رعايت آن در امنيت خود زنان ، بلكه منافع حاكميت را تهديد ميكرد تا جايي كه در دههي هفتاد برخوردهايي با زنان بدحجاب در برخي ميادين اصلي شهر صورت گرفت كه تمام اين مسائل حجاب را به امري حكومتي و خارجي در ذهن نسل جوان تبديل كرد به گونهاي كه قشري اززنان كه باورها و عقايدشان با چهارچوب جمهوري اسلامي سازگار نبود براي بيان اعتراض خويش ، به استفاده از پوششهاي نامتعارف روي آوردند و حجاب،به وسيلهاي براي گروكشي و تعارض قشري از زنان با حاكميت جديد بدل گشت1.
چرا پوشش به زن اختصاص يافته است ؟
اما علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است اين است كه ميل به خود آرايي مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلب ها ودل ها مرد شكار است وزن شكارچي، همچنانكه از نظر تصاحب جسم و تن ، زن شكار است ومرد شكارچي ، ميل زن به خود آرايي از اين نوع حس شكارچيگري او ناشي ميشود .در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد كه مردان لباسهاي بدن نما وآرايش هاي تحريك كننده به كار برند . اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود مي خواهد دلبري كند ومرد را دلباخته ودر دام علاقه ي به خود اسير سازد. لهذا انحراف تبرج و برهنگي از انحراف هاي مخصوص زنان است ودستور پوشش هم براي آنان مقررگرديده است2 .
اثرات مثبت حجاب :
مسئلهي حجاب از جنبههاي عملي كه چه زمينهي مفيدي را در زندگي هر فردي ايجاد ميكند .
1- نقش دفاعي حجاب :
يكي از ابعاد مهم پوشش و حجاب زن نقش دفاعي آن است . زن در پشت اين سنگر از بسياري از آفات و خطرات جسمي و روحي مصون ميماند . هم امنيت اجتماعي بيشتر و بهتري پيدا ميكند و هم عفت و شرفش از دستبرد دزدان شرف ، محفوظ ميماند .
2- نقش اقتصادي حجاب :
مراعات پوشش اسلامي ، زمينه را براي انواع مدپرستيها و رقابتهاي ناشي از آن از بين ميبرد . اگر زنان خود را مقيد به خود آرايي و خودنمايي در جامعه نكنند و با لباس ساده و مرتب در حد پوشش لازم ،در جامعه ظاهر شوند ، بسياري از آفات و گرفتاري هاي ناشي از مدپرستي به خودي خود از بين مي رود.بيشك رواج مدپرستي در بين بانوان ، سبب اتلاف سرمايههاي جامعه شده و به اقتصاد فردي و اجتماعي صدمات جبرانناپذيري وارد ميآورد . آمار مصرف لوازم آرايشي و زينتآلات و لباسهاي زنانه در جوامع بيبند و بار گواه اين مطلب است1.
3- نقش حجاب در آرامش زن :
رنجها و زحماتي كه بيحجابي بر زن متحمل ميكند آنقدر زياد است كه رعايت حجاب حتي اگر با مشكلات همراه باشد به راحتي قابل تحمل ميشود .
4- نقش ارزشآفرين حجاب :
انديشمندان و روانشناسان معتقدند كه زن در طول تاريخ براي حفظ مقام و موقعيت خود در برابر مرد با يك الهام فطري تلاش كرده است كه خود را از دسترس مرد دور نگاهدارد .
5- نقش اجتماعي حجاب :
الف) استواري اجتماع :
حجاب به معني حضور متين ، سنگين و پوشيده زن در جامعه است و اين يعني سلامت بخشيدن به همهي نيروهاي جامعه و عكس آن آلوده كردن محيط و به مخاطره افكندن جامعه است .
ب) استحكام پيوند خانوادگي :
خانواده كانون پرورش نسل آينده و پناهگاه روحي، عاطفي براي افراد اجتماع است و اگر خانوادهها براي حفظ افراد خود جاذبهي كافي نداشته باشند جامعه از هم پاشيده ميشود.زن اگر چشمهي عواطف خود را در كانون خانواده بريزد و زيباييها و آرايشهاي خود را به خانواده محدود كند و در جامعه با متانت، وقار، پوشيدگي ظاهر شود خانواده محفوظ ميماند1.
حجاب و اصل آزادي:
ايراد ديگري كه بر حجاب گرفته اند اين است كه موجب سلب حق آزادي كه يك حق طبيعي بشري است ميگردد ونوعي توهين به حيثيت انساني زن به شمار مي رود.
در اسلام محبوس ساختن واسير كردن زن وجود ندارد . حجاب در اسلام يك وظيفه اي است بر عهدهي زن نهاده شده كه در معاشرت و برخورد با مرد بايد كيفيت خاصي را در لباس پوشيدن مراعات كند . اين وظيفه نه از ناحيه ي مرد بر او تحميل شده است و يا تجاوز به حقوق طبيعي او كه خداوند برايش خلق كرده است محسوب شود.
اگر رعايت پارهاي مصالح اجتماعي زن يا مرد را مقيد سازد كه در معاشرت روش خاصي را اتخاذ كنند و طوري راه بروند كه آرامش ديگران را برهم نزنند و تعادل اخلاقي را از بين نبرند چنين مطلبي را «زنداني كردن» يا «بردگي» نمي توان ناميد وآن را منافي حيثيت انساني و اصل «آزادي» فرد نميتوان دانست .
در كشورهاي متمدن جهان در حال حاضر چنين محدوديتهايي براي مرد وجود دارد . اگر مردي برهنه يا در لباس خواب از خانه خارج شود ويا حتي با پيژامه بيرون آيد ، پليس ممانعت كرده به عنوان اينكه اين عمل برخلاف حيثيت اجتماع است او را جلب مي كند .هنگامي كه مصالح اخلاقي واجتماعي ، افراد اجتماع را ملزم كند كه در معاشرت اسلوب خاصي را رعايت كنند مثلاً با لباس كامل بيرون بيايند، چنين چيزي نه بردگي نام دارد و نه زندان ، و نه ضد آزادي و حيثيت انساني است و نه ظلم و ضدحكم عقل به شمار ميرود .
بر عكس ، پوشيده بودن زن ، در همان حدودي كه اسلام تعيين كرده است، موجب كرامت و احترام بيشتر او است ، زيرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون ميدارد . شرافت زن اقتضاء ميكند كه هنگامي كه از خانه بيرون ميرود متين و سنگين و باوقار باشد ، در طرز رفتار و لباسپوشيدنش هيچگونه عمدي كه باعث تحريك و تهييج شود به كار نبرد ، عملاً مرد را به سوي خود دعوت نكند ، زباندار لباس نپوشد ، زباندار راه نرود ، زباندار و معنيدار به سخن خود آهنگ ندهد. چه آنكه گاهي اوقات ژستها سخن ميگويند،راه رفتن انسان سخن ميگويد ، طرز حرفزدنش يك حرف ديگري ميزند1 .
كاركرد جلباب :
براي فهميدن كاركرد جلباب و چگونگي پوشش آن لازم است به اين پرسش پاسخ داده شود كه معناي «يدنين» در آيه جلباب چيست ؟
«يدنين»:از ريشه لغوي «دنو» و مصدر ادناء ، به معناي نزديككردن در مقابل دور كردن است. دور نمودن هر چيز ، مناسب به آن است، مثلاً دور كردن دشمن يعني فاصله انداختن بين دشمن و خود، دور كردن اخلاق زشت يعني آراسته شدن به صفات نيك و نابود كردن اخلاق ناشايست،دور كردن لباس يعني كندن وبيرون آوردن آن ؛ در مقابل نزديك كردن لباس يعني پوشيدن آن است. اما چراقرآن از«دنو» به معني نزديككردن استفاده كرده ، ريشههاي لغوي مثل «ستر» به معناي پوشاندن و پوشيدن را به كار نبرده است؟
كلمهي چادر واژهاي است پهلوي كه به دو صورت چادْر و چادُر به كار رفته است . در كتابهاي لغت به خواستگاه فارسي و ايراني بودن اين واژه اشاره شده است 1.
نقشهي كشف حجاب در كربلا :
يزيدبن معاويه لعنالله نقشههاي زيادي در نابودي اسلام و تسلط طغيان گر خود بر جامعهي اسلامي داشت و از آن جمله نقشهي كشف حجاب در روز عاشورا پس از شهادت حضرت اباعبدالله الحسين (ع) و يارانشان بود كه با سخنرانيهاي امام سجاد (ع) و حضرت زينب و ام كلثوم و فاطمه (س) خنثي شد . مخصوصاً خطبهي حضرت زينب (س) در مجلس يزيد لعنهالله كه روي همين مسئلهي كشف حجاب صريحاً به يزيد لعنالله اعتراض شكننده فرمود : قد هتكت ستورهن و ابديت وجوههن ....
پردهي حجاب زنان اهلبيت را پاره كردي و چهرهي آنان را نمايان نمودي ....البته زنان اهلبيت (ع) با بيحجابي مبارزه كردند و با هرچه در دسترس بود سر و صورت خود را ميپوشاندند ولي اين ننگ در تاريخ براي هميشه براي شجرهي ملعونهي بنياميه باقي ماند.
از سويي ، هرج و مرج جنسي كه تمام قوانين و انضباطها و نظمهاو از جمله برنامههاي اسلامي مربوط به امور خانوادگي را بر هم زده و آن جامعه را دستخوش كشمكشهاي داخلي بر سر امور شهواني نموده ، از طريق بيحجابي و بدحجابي به آساني تحقق پيدا ميكند. و از سوي ديگر ، دشمنان استعمارگر ممالك اسلامي،كم وبيش از طريق متخصصين سياسي و خاورشناسان خود ، به اين راز و آثار بيحجابي پي برده و به دنبال آن از راههاي گوناگون توسط دستنشاندگان خود به ترويج و گسترش آن ميپردازند و از فرهنگ كيفيت لباس زنان و كيفيت خانه سازي تا انتشار عكسهاي زنان بيحجاب و بدحجاب حتي در كتابهاي درسي و روي پارچهها و ظروف ، تا نشر مقاله در روزنامهها و مجلات و تهيهي فيلمهاي سينمايي و صحنههاي سينمايي و صحنههاي تئاتر و غيره براي هدفهاي نامشروع خود كوتاهي نميكنند .
متأسفانه برخي از نويسندگان اسلامي هم غافلاً يا اغفالاً و يا به علت كمي سرمايه اطلاعاتي اسلامي يا به كار نبردن فرصت كافي جهت تحقيق در اينگونه مسائل مبادرت به نشر مطالبي مي كنند كه مخصوصاً با انگيزههاي شيطاني ديگر جمع شده و بهانهاي براي بيحجابي و بدحجابي ميگردد و بدتر از آن آنكه بيحجابي و بدحجابي مستند به آن نوشتههاي بياساس ، به عنوان حجاب اسلامي تلقي ميگردد !
و علاوه بر همهي اينها ، اساساً اين مسئله درخور بحث بوده و هست كه مقدار پوشش و حجاب اسلامي را قرآن و اسلام در چه حدي تعيين نموده؟ و حكم الهي در بارهي چهره و دستها چيست ؟ و پس از آنكه تمام هيكل زن بايد پوشيده باشد،آيا صورت و دستهايش را هم بايد بپوشاند يا نه ؟ البته با در نظر گرفتن اينكه اولاً حجاب،براي جلوگيري از انگيزههاي شيطاني است كه با ديدن حاصل ميشود و ثانياً عمدهي زيباييهاي برانگيزنده در چهره ميباشد . اگر بدانند حجاب يعني حفظ حرمت و كرامت ، عزت و قداست زن ، ديگر امكان ندارد با چنين وضعيت ناشايستي وارد اجتماع شوند1.
حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) فرموده است : «لا ميراث كالادب1» : هيچ ارثي براي فرزندان بهتر از ادب و تربيت نيست .
حضرت امام جعفر صادق (ع) ميفرمايد :« تحب يتولد علي والده ثلاث خصال اختياره لوالدته ، و تحسين اسمه ، والمبالغه في تأديبه2»
«واجب ميشود از جانب پدر براي فرزند سه خصلت : انتخاب مربي خوب ، انتخاب نام خوب و در تربيت وي تلاش فراوان كند».
پدر و مادر نه تنها فرزند خود را از نظر مادي و جسمي اداره ميكنند،بلكه مهمتر از آن در تربيت روح و ايمان فرزند خويش نيز نقش مهمي دارند .
پدران و مادران مسلمان وظيفه دارند از دوران كودكي ، فرزند خود را با خدا ، قرآن ، اهلبيت (ع) و احكام ديني آشنا نمايند وبا عباداتي مثل نماز و روزه ،تمرين و پرورش دهند1.
چيست اين آرايش و الگو و مد؟ چيستاينسرگشتگيدر كار خود؟
چيست اين پيراهن و شلوار تنگ؟ چيستاينتنپوشهفتاد ودورنگ؟
گرچه دارد شيوههاي رنگرنگ من به جز عبرت نگيرم از فرنگ
اي به تقليدش اسير ، آزاد شو دامن قرآن بگير ، آزاد شو
عوامل بدحجابي :
عوامل بدحجابي زنان ناشي از علل و عوامل ذيل ميباشد:
1) عقدههاي روحي _ رواني :
عقدههاي روحي _ رواني يكي ديگر از عوامل بيحجابي زنان در جامعه ميباشد . برخي از انسانها در زندگي خود به نوعي كمبود عاطفي و شخصيتي دچار مي شوند كه ممكن است از اين موضوع بياطلاع باشند و سعي دارند از راههاي مختلف آنها را برطرف كنند و خود را اشباع نمايند .
كمبودهاي عاطفي و شخصيتي ميتواند دلائل متعددي داشته باشد . برخي از اين كمبودها ممكن است در كودكي از طرف والدين ايجاد شود و برخي ديگر مي تواند در نوجواني و جواني از طرف اولياء و مربيان جامعه ايجاد گردد . به هر حال دچار شدن به اينگونه كمبودها مي تواند عواقب بدي داشته باشد تا جايي كه انسان را تا مرز ورشكستگي دروني و باطني پيش ميبرد . افرادي كه به اين گونه بيماريوعقدهرواني مبتلا ميشوند سعي دارند با استفاده از شيوههاي غيرعاقلانه و غيرمنطقي آن را جبران كنند و در ميان مردم جايگاهي براي خود دست وپا كنند ؛ چرا كه انسان دوست دارد همواره در ميان مردم از جايگاه ويژهاي برخوردار باشد و براي نيل به اين هدف از دو راه استفاده مي كند.
1- از راههاي درست و منطقي همچون تحصيل علم ، ايمان ،تقوا، فضايل اخلاقي و مكارم انساني .
2- از راههاي نادرست1 .
2) خلأهاي دروني :
انسان گاه به كمبودهاي شخصيتي دچار ميشود و در پي جبران اين خلأها به راههايي دست مييابد . كمبودهاي عاطفي در خردسالي و گاهي در بزرگسالي ، هويت و شخصيت را به شدت دچار كاستي ميكند . آنگاه اينگونه افراد چنانچه راهنمايان درستي نباشد ، براي جبران آن به شيوههاي غيرطبيعي متوسل ميشوند و شخصيتي دروغين و بيپايه براي خود رقم ميزنند .
حجهالاسلام سيد احمد خميني (ره) : بعضي افراد كم اطلاع مسائلي را مطرح ميكنند كه معضلات فرهنگي را مترادف با بدحجابي ميدانند و البته عدم رعايت شئون اسلامي از نظر شرع مقدس مردود است ، اما دشمن براي مأيوس كردن مردم جبههي جديدي را گشوده و در عرصه فرهنگي اينگونه القا مي كند كه اسلام قادر به حل معضلات فرهنگي نيست.
3) دگرگوني ارزشها :
فرهنگستيزان در جوامع اسلامي براي زدودن ارزشها تلاشي شگرف به كار گرفتهاند،بيگمان روشها و منشهاي انساني ازبينشهاي او سرچشمه ميگيرد . شيوه نگرش او به ارزشها در چگونگي موضعگيرياش نقش مهمي ايفا ميكند . اسلام ، زن را در متن اجتماع به تلاش و كوشش خوانده اما با حجب ،حيا، وقار ، متانت ، سنگيني رفتار ، شكوه گفتار و سلامت كردار و اين همه را براي او ارزش دانسته است.
حجاب را نشاني از شخصيتش تلقي كرده است ، وقتي اين ارزشها دگرگون شود و تلقي زن ازشخصيت وارزش ، عرضه وجود،نماياندن آرايهها و زيباييهايش ميشود و در بينش او ديگر ساني بوجود آمده خودنمايي را ارزش ميپندارد ، درعمل نيز در اين وادي گام مينهد و گرايش دروني وتمايل فطريش راهي ديگر ميگيرد و به فساد آفريني دست مييابد .
4) الگوهاي ناهنجار :
انسان فطرتاً الگوگزين والگوپذيراست . پيوسته در اين انديشه است ارزشهايي را كه بدان باور دارد در چهرهاي مجسم بنگرد و خود را همانند آن الگو بسازد . مسئله الگو در اخلاق اسلامي و روانشناسي امروز نيز جايگاه مهم دارد . توجه دادن قرآن ، انسان را به پيامبر به عنوان «اسوه حسنه» و بر نمودن چهرههاي نيك و بد، همه و همه درجهت توجه به جايگاه الگو در ساختار روحي و انساني است ، از اين رو هويت ستيزان در پي اقدامهاي گسترده ، در جايگزيني الگوها نيز تلاش شگرف بكار گرفتهاند . قهرمانسازي ، الگوآفريني آنچنان براي زن در جهت زدايش هويت او برنامه وسيع استعمار بوده . اين مسئله نيز جاي تحليل گسترده اجتماعي و تاريخي دارد كه بايد بدان به گونه جدي رسيدگي شود .
5) تلاش استعمار در زدودن پوشش :
هويت و شخصيت زن در گرو منش و روش زندگي اوست و حجاب پوشش منش والاي زن مسلمان و شيوه عظيم زندگي اوست . زن باحجاب از اينكه بازيچه هوسها قرار گيرد مانع ميشود و از اينكه عامل فسادگستري فسادانديشان شود ، جلوگيري مي كند.
زدايش حجاب از اندام زن با هدف هويتزدايي از زن مسلمان انجام ميشد ، تا بيشتر و پيشتر از آنكه زن حافظ آرمان مكتب و شخصيتش باشد ، برآورندهي اميال،هوسها و اهداف سلطهجويان جباران گردد . به اين اظهار و نظر كه نشانگر گوشهاي از طرح استعمار پير يعني انگلستان است ، دقت كنيد .
در مسئله بي حجابي زنان بايد كوشش فوق العاده به عمل آوريم تا زنان مسلمان با بيحجابي و رها كردن چادر ، مشتاق شوند . بايد به استناد شواهد و دلايل تاريخي ثابت كنيم كه پوشيدگي زن از دوران بني عباس متداول شده و مطلقاً سنت اسلام نيست . مردم همسران پيامبر را بدون حجاب ميديدهاند ، و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگي ، دوش به دوش مردان فعاليت داشتهاند و پس از آنكه حجاب زن با تبليغات وسيعي از ميان رفت ، وظيفه مأموران ما آن است كه جوانان را به عشقبازي و روابط جنسي نامشروع بازنان غيرمسلمان كاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آن تقليد كنند1.
شيوههاي برخورد با بدحجابي :
الف) اطلاع رساني و آگاهي:
اولين گام در راستاي مبارزه با فرهنگ بيحجابي ، اطلاعرساني وآگاهي ميباشد . بدين معنا كه زنان جامعه با فوايد بركات رعايت حجاب آشنا شوند و با اطلاع از اثرات منفي بيحجابي ، از اين بيماري مصون بمانند .
پيامبر بزرگوار اسلام (ص) ميفرمايد :
«آگاهي ريشهي همهي خوبيها و ارزشهاست .»
حضرت علي (ع) ميفرمايد :
«آگاهي و شناخت اصل همهي خوبيهاست .»
ب) ايمان و تقوا :
با تقوا ميتوان سعادت را خريد .
ترس از خداوند سبحان و قدرت تقوا از ديگر ابزارهاي مقابله با بيحجابي است1 .
زناني كه به خداوند ايمان و اعتقاد دارند و همواره به ياد او هستند و هرگز از ياد خدا غافل نمي شوند، ميدانند كه خداوند در همه جا شاهد و ناظر بر اعمال آنهاست . بنابراين چنين زناني با رعايت حريم حجاب خود را از ديد نامحرمان محفوظ ميدارند .
اگر در دنيا چنين كني:
شخصي ازعابدي پرسيد : تقوارا براي من توصبف كن .
عابد گفت : اگر در زمين خارستان قدم بزني ، چه سازي؟
گفت : با ملاحظه و احتياط قدم برميدارم تا خاري به پايم نرود .
عابد گفت : اگر در دنيا چنين كني ، تقوا خواهي يافت .
ج) معرفي الگوهاي مناسب:
معرفي الگوهاي مناسب يكي از راهكارهاي مبارزه با بيحجاي است . بر اساس اعتقاد همهي روانشناسان و روانكاوان انسان موجودي است الگوپذير ، اگر الگوي مناسب به او معرفي شود ، به سعادت خواهد رسيد و اگر الگوي نامناسب به او معرفي شود ، به هلاكت خواهد رسيد .
د) مبارزه جدي و همگاني :
دانستن بدون خواستن هرگز توانستن ببار نميآورد.
عزم جدي و همگاني از ديگر راهكارهاي مقابله با بيحجابي و بدحجابي است . بيحجابي در اسلام يك نوع منكر معرفي شده است و امر به معروف و نهي از منكر با شرايط خودش واجب ميشود و در مقولهي نهي از منكر بر دولت ، حكومت و مردم فرض است كه با اين پديدهي زشت اجتماعي مبارزه كنند و برخوردي قاطعانه از خود نشان دهند1.
راههاي مبارزه با بدحجابي:
1- تقويت ايمان و اعتقاد :
در زن بايد باور استوار ، ايمان عميق ايجاد شود . زني كه دل به حق داده و انديشه به خدا سپرده و فرجام زندگي دنيوياش را پذيرفته چطور حاضر ميشود خودآرايي و خودنمايي كند و خود را درمعرض ديدهاي آلوده قراردهد و زمينههاي تلذذ ديگران و مآلاً فساد آفريني را به وجود آورد ؟! حضرت علي (ع) فرمود: المرءُِِِِ بايمانه؛ شخصيت انسان در گرو باورهاي اوست.
2- احياء فرهنگ اصيل اسلامي :
احياء ارزشهاي اصيل اسلامي و فراخواني زن مسلمان به تعقل و دريافتن ارزشها و آفريدن روح تعبد و تعهد نسبت به اينها نقش مهمي در اين زمينه خواهد داشت. زن مؤمن بايد به آنچه اسلام بعنوان ارزش بدان مينگرد، باور داشته باشد و بداند كه شخصيت و عظمت او در گرو روح بلند،انديشه والا،قلب پاك وجان پيراسته از آلودگي است كه او را بهروشي انساني و منش اسلامي فرا خواهد خواند و بداند تن آراسته وظاهر فريبنده هرگز نمايشگر شخصيت او نيست.
3- شناساندن الگوهاي والا :
زندگاني حضرت زهرا (س) و فرزند برومندش پيام آور عاشوراحضرت زينب (س) و ديگر چهرههاي والاي تاريخ گذشته و معاصر بايد براي زن مؤمن نشان داده شود تا بنگرد چه سان با حفظ هويت و شخصيت و وقار و متانت ميتواند در جامعه حضور پيدا كرده و ايفاي نقش نمايد . امام صادق (ع) مي فرمايد : « به زنان دوستي آل علي (ع) را الهام كنيد و به همين مسائل اندك رهايشان كنيد1 .»
4- نياز به شناخت حجاب :
دراين زمان كه با تهاجم فرهنگي غرب روبرو هستيم ، شناخت حجاب و فرهنگپذيري آن امري اجتنابناپذير است ، در غير اين صورت استعمار راحتتر ميتواند مقاصد شوم خود را به اجرا درآورد و ايدئولوژي خود را تحميل نمايد .
اين سؤال مطرح ميشود كه به چه روشي ميتوان زمينهي مناسب و صحيح را براي اين شناخت ايجاد نمود ؟ قبل از اينكه پاسخ اين را بدهيم ، نياز به شناخت رواشناسي اجتماعي تغيير داريم ، چرا كه بايد تفاوت انسانها را در مقابل تغيير و تحول مشخص سازيم.
حجاب در زمان ما براي عدهاي از زنان يك تغيير و تحول به حساب ميآيد چرا كه قبل از انقلاب حجاب منع شده بود و زن ايراني حدود نيم قرن محدوديتهاي قانون منع حجاب را بخود ديده بود، لذا براي قبول و تصميمگيري و اجراي صحيح اين اصل اسلامي كه بر طبق دلايل گفته شده دراين زمان براي عدهاي از زنان ما،تغيير و تحول ميباشد بايد سه مرحله را طي كند: 1- از تغيير و تحول جديد مطلع شود ، (يعني از اصل حجاب كه از ضروريات دين است آگاهي پيدا كند).
2- تصميم به آزمايش آن بگيرد (حجاب را با روسري ، مانتو و مقنعه ، ساير شكلها ، شروع و به انواع مدلها تبديلكند .)
3- بطور كامل آن را تحقق بخشد و اجراكند .(حجاب را درونيسازد.1)
نتيجه:
همانطور كه در تحقيق بررسي شد، اكثر جرائمي كه در جامعه صورت ميگيرد علت اصلي آن بدحجابي در جامعه است و تا تمام ابزارهاي فرهنگساز از قبيل كتاب، مطبوعات و صدا و سيما به سوي ارزشهاي اسلامي كه همان اشاعه و تبلور فرهنگ و ارزش حجاب در جامعه ميباشد، هدايت نشوند همچنان پديدة بدحجابي در جامعه خواهد بود.
پس بايد علاوه بر مطبوعات كه در ترويج فرهنگ حجاب، نقش اساسي دارند بايد زنان و دختران بدحجاب را در مورد فلسفة حجاب و عواقب خطرناك بدحجابي، براي آنان و جامعه آگاه سازيم و با پايهگذاري همايشها و دورههاي آموزشي و تشويق به استفاده از چادر ملي بعنوان حجاب ملي، زنان و دختران را به بهترين وجه هدايت كنيم و از تباهي و فساد جامعه جلوگيري نماييم.
منابع و مآخذ:
1. قرآن كريم.
2. نهجالبلاغه.
3. صحيفه نور: امام خميني، ج 8.
4. جمعيت زنان جمهوري اسلامي ايران: نگاهي گذرا به مقام زن در جهان آفرينش، اتشارات هاد، چ اول، تهران،1368.
5. خرمي مشگاني، ابراهيم: چرا حجاب؟، مرسل، چ اول، كاشان، 1383.
6. زمخشري، محمود: تفسير كشاف، دارالكتاب عربي، چاپ سوم، 1407ق.
7. شعبه حراني، ابومحمدحسن بن علي، مترجم: بهراد جعفري: تحف العقول، ج3، صدوق، تهران، 1380.
8. علامه، سيده فاطمه: حجاب فاطمي (س)، نسل انديشه، چ چهارم، قم، 1382.
9. فتاحيزاده، فتحيه: حجاب از ديدگاه قران و سنت، قم، دفتر تبليغات اسلامي حوزة علميه قم، چ دوم، 1376.
10. مطهري، مرتضي: مسئله حجاب، تهران، صدرا، چاپ 59، 1379.
11. يزدخواستي، بهجت: زنان و تغييرات اجتماعي، ماني، چ اول، اصفهان، 1372.
12. ماهنامة فرهنگي،اجتماعي،سياسي،هنري پيام زن، سال پانزدهم، ش نهم، آذرماه 1385.
13. فصلنامه ندا ، سال سيزدهم ، شمارهي 50-49 ، بهار و تابستان 85 ، صفحه 48 و 49 .
1 . نور، 31.
2 . سيده فاطمه علامه، حجاب فاطمي (س)، ص26.
1 . فتحيه فتاحي زاده، حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، ص27.
1 . مرتضي مطهري، مسئله حجاب، ص6.
1 . فتحيه فتاحي زاده، حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، ص15.
1 . ابراهيم خرمي مشكاني، چرا حجاب؟، ص17.
2 . امام خميني (ره)، صحيفه نور، ج8، ص44.
1 . فصلنامه ندا ، سال سيزدهم ، شمارهي 50-49 ، بهار و تابستان 85 ، صفحه 48 و 49 .
2 . ابراهيم خرمي مشكاني، چرا حجاب؟، ص85.
1 . جمعيت زنان جمهوري اسلامي ايران، نگرشي گذرا به مقام زن در جهان آفرينش، ص152.
1 . جمعيت زنان جمهوري اسلامي ايران، نگرشي گذرا به مقام زن در جهان آفرينش، ص153.
1 . مجله پيام زن ، سال 15 شماره نهم ، آذر 1385 ، ص 9.
1 . محمود زمخشري، تفسير كشاف، ص34.
1 . ابراهيم خرمي مشكاني، چرا حجاب؟، ص90.
1 . نهج البلاغه، حكمت 54.
2 . ابو محمد شعبه حراني، تحفول العقول، حديث 67، ص337.
1 . ابراهيم خرمي مشكاني، چرا حجاب؟، ص90.
1 . ابراهيم خرمي مشكاني، چرا حجاب؟، ص108.
1 . فتحيه فتاحي زداده، حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، ص185.
1 . ابراهيم خرمي مشكاني، چرا حجاب؟، ص179.
1. ابراهيم خرمي مشكاني، چرا حجاب؟، ص179.
1. فتحيه فتاحي زداده، حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، ص188.
1 . بهجت يزدخواستي، زنان و تغييرات اجتماعي، ص93.
مطالب مشابه :
حجاب مو واجب شرعی نیست! برای مطالعه: «حجاب شرعی در عصر پیامبر»
«حجاب شرعی پیش از این، احمد قابل تنها چهرهی به طور خاص مقالهی «بازنگرشی
مقاله ای در مورد تاريخچه حجاب در اسلام
مقاله ای در مورد تاريخچه حجاب در استنباط شده چگونه قابل احمد، احكام القران
عنوان مقاله : علل بد حجابی
این وبلاگ جهت شرکت در مسابقه بزرگ وبلاگ نویسی حجاب و به راحتي قابل احمد خميني (ره)
مقاله : علل بی حجابی وبدحجابی در جامعه
آبدانان -حجاب - مقاله : [ملا احمد دومین آیهای که در این زمینه قابل استدلال است
حجاب در ادیان آسمانی
حجاب در ادیان به قول اندیشمندان، قابل ذکر و عامل آن مترجمى با نام احمد
حجاب در ترازوی قرآن
حجاب در ترازوی برخی از فقها نظیر احمد قابل، قائل به روایی نپوشاندنِ در مقاله«بی
برچسب :
مقاله حجاب احمد قابل