کلاس باله

امروز پنجشنبه بود و من خونه بودم با آویسا تا ساعت ۱۱ خوابیدیم. قرار گذاشته بودم ساعت ۲ آویسا رو آزمایشی ببرم کلاس رقص باله .به شوق همین کلاس رقص خوب صبحونه خورد.اتاقشو مرتب کرد.لباس هاشو گذاشت توی کمد و در کل خیلی دختر خوبی بود. خلاصه رفتیم کلاس رقص.توی راه براش توضیح دادم که اگه میخوای بری کلاس باید حرفهای خانم مربی رو خوب گوش بدی هرچی بهت گفت انجام بدی و آویسا هم قول داد؛ مثل همیشه که پشت سر هم میگه قون، قون،قون و همیشه هم میزنه زیر قولش.

وارد کلاس که شدیم چند تا دختر بچه ۴-۵ ساله رو با لباسهای تورتوری بامزه دیدیم که داشتند آماده میشدند تا آموزش رو شروع کنند.مربی هم یک خانم جوان بود که تا آویسا رو دید کلی قربون صدقه اش رفت و پرسید چند سالشه؟ بعد که گفتم دو سال و نیم، بهم گفت توی این سن خیلی زوده .فقط ممکنه از کلاس خوشش بیاد.چند تا دختر نوجوون هم تو کلاس بودند که سریع اومدند سراغ آویسا و اونو با خودشون بردند داخل کلاس من هم که از دم در کلاس داشتم نگاهشون میکردم.وقتی موزیک شروع شد و بچه ها شروع به تمرین کردند آویسا فقط نگاهشون میکرد و وقتی مربی صداش میکرد به سمت من میدوید و میگفت بریم خونمون و بعد از اینکه تشویقش میکردم که دوباره بره توی کلاس ،تا وسط کلاس میرفت و دیگه جلوتر نمیرفت .خلاصه یه نیم ساعتی همین جوری گذشت و کاملاً متوجه شدم که این جور کلاسها براش هنوز خیلی زوده وقتی اومدیم خونه و باباش ازش پرسید که کجا رفتی و کلاس چی شد ، شروع کرد به تعریف برای باباش و جمله اش رو اینجوری شروع کرد :

" بعدش خانم معلم اجازه نداد من برقصم گفت نه نه نه دخترمون نباید برقصه"!!!!!!!!!

کلاس باله

مطالب مشابه :

لباس باله

لباس باله

باله-لباس

رقص باله

لباس باله

وینکس با لباس رقص باله جدید

کلاس باله

لباس های مجلسی