صنایع فرهنگی



Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}
1-     صنایع فرهنگی را  تعریف کنید؟(مهم)
صنایع فرهنگی به گونه ای از صنعت اطلاق می شود که به خلق ایده، تولید و توزیع محصولات و خدماتی می پردازد که ماهیت فرهنگی دارند و مخاطب آن ها جنبه ها و ابعاد فرهنگی فرد وجامعه است. و از آنجايي که توليد محصولات و خدمات فرهنگي بر خلاقيت، مهارت، دانش و استعداد توليد کنندگان آن استوار است صنايع فرهنگي را صنايع خلاق نيز مي‌گويند.
2-    شاخه ها و انواع صنایع فرهنگی را نام ببرید؟(مهم)
     صنایع فرهنگی هنری:سینما،تئاتر،هنرهای تجسمی، موسیقی، نمایشگاه های هنری،مد و طراحی لباس، طراحی دکوراسیون،صنایع دستی
     صنایع فرهنگی چندرسانه ای:ماهواره،رادیو،تلویزیون، وب سایت های اینترنتی و تبلیغات
     صنایع فرهنگی مکتوب: کتاب ها، نشریات و روزنامه ها
     صنایع فرهنگی سرگرمی:موزه داری،جشنواره ها،تفریحات،گردشگری، اسباب بازی و بازی های رایانه ای
     از جنگ جهانی دوم بدین سو پیوسته بر اهمیت صنایع فرهنگی افزوده شده است.قدرت این صنایع و اهمیت بین المللی آن ها روزبه روز بیشتر احساس می شود.
     توسعه جوامع صنعتی ابتدا در اروپا و سپس در بقیه نقاط جهان،نوآوری های صنعتی پی در پی،به ویژه در زمینه ارتباطات و از همه مهم تر سلطه ملاحظات اقتصادی از هنگام ظهور سرمایه داری، سبب تحولی بنیادی در تولید و ارسال انواع بیان فرهنگی شده است.
3-     مبانی نظری صنایع فرهنگی را توضیح دهید؟(مهم)
     اصطلاح صنعت فرهنگ(به حالت منفرد)نخستین بار در کتاب دیالکتیک روشنگری توسط آدورنو و هورکهایمر ابداع شد.
      اصطلاح صنعت فرهنگ برای اشاره به فرآیند صنعتی شدن فرهنگی که به صورت انبوه تولید می شود ابداع شد.
     فرهنگ از کارکرد اصلی خود خارج می شود و درخدمت هژمونی غالب جامعه قرار می گیرد. در چنین شرایطی مردم نه محصولات فرهنگی، بلکه کالاهای تجاری صرفی اند که برابر آنچه آدورنو آن را شی زدگی، استانداردسازی و یکسان سازی می نامد، هویت و فردیت خود را ازدست می دهند.
     در صورتی می گویند یک صنعت فرهنگی وجود دارد که کالاها و خدمات فرهنگی به صورت صنعتی یا تجاری تولید، بازتولید، انبار و یا توزیع شود؛ یعنی در مقیاسی وسیع و هماهنگ با راهبردی که بیشتر مبتنی بر ملاحظات اقتصادی است و نه براساس هیچ گونه علاقه ای به توسعه فرهنگی.
4-    اصطلاحات آدورنو رانام بیرید ویک مورد را شرح دهید؟؟(مهم)
کلمات کلیدی در درک مفهوم صنعت فرهنگ
     کالاشدگی (شیءزدگی) Commodification
     توده سازی Massification
     استاندارد سازی   Standardization
     بت وارگی کالا Fetishism
هرشیء نوعی محصول به شمار می آید و هیچ فردیتی به جز تودۀ مردم وجود ندارد. در چنین مفهومی، حتی انسان نیزنوعی محصول به شمار می آید.
گانت لت معتقد است تمام محصولات در صنعت فرهنگ، ارزش های نظام غالب را منعکس می کنند و در حقیقت نه نیاز واقعی را، زیرا توهمی بیش نیستند.   
5-    کارویژه های اصلی صنعت فرهنگ از دیدگاه مکتب فرانکفورت را ببنویسید؟(خیلی مهم)
     تولید فرهنگ توده ای در راستای منافع سرمایه داری
     تضمین اطاعت از سلسله مراتب اجتماعی و از میان برداشتن هرگونه مخالفت اساسی با ساخت سلطه
     سرگرم ساختن توده ها برای تضعیف آگاهی انتقادی آن ها و یکسان سازی و استاندارد سازی فرهنگی
6-    صنایع فرهنگی و خارج ساختن برنامه های سرگرم کننده زنده از بن بست اقتصادی؟
تحقیق معروف بامول و بودن نشان داد که برنامه های زنده به علت افزایش هزینه ها و دستمزد افراد حرفه ای و عدم امکان تولید بیشتر، از لحاظ مالی محکوم به شکست اند. حقیقت این است که اگر کمک دولت برای جبران زیان ها نباشد، با افزایش فعالیت، ضرر و زیان شرکت ها بیشتر خواهد شد.
برای اپرا و تئاتر راهی جهت خروج از بن بست اقتصادی وجود دارد. این راه که احتمالا تنها راه ممکن است، ارتباط این دو با صنایع فرهنگی است. ضبط ویدیویی بدین معناست که میلیون ها تماشاگر می توانند برنامه ها را ببیند، می توان آن ها را برای افراد آماتور پخش و برای متخصصان در آرشیو ها بایگانی کرد.
     شیوه‌های حمایتی فکری و اقتصادی دولت در این زمینه تولید نیاز در میان مردم برای استفاده از چنین برنامه‌هایی و حمایت مالی آن ها و پرداخت یارانه ‌برای تهیه بلیط است.
7-    صنایع فرهنگی و اعتلای جایگاه هنرمندان آفرینشگر؟
     درعصر ملکه ویکتوریا و شاه ادوراد  همین که اثر هنرمند خوانده، شنیده یا به معرض نمایش گذاشته می شد، موجبات رضایت وی فراهم می آمد. پاداش هنرمند بیشتر جنبه روانی داشت زیرا حق تألیف به کندی وصول می شد و بیشتر حالت جایزه داشت. حتی امروزه در میان افراد مردم و بسیاری از مقامات اداری و سیاسی، این اعتقاد گذرا و ناخودآگاه وجود دارد که صرف مشهور ساختن یک هنرمند کار بزرگی است که در حق او انجام می شود. این فکر که هنرمند نیز حق دارد مانند هر شهروند دیگر، مثلا مخترع یک محصول صنعتی جدید یا یک دانشمند، سالانه و به طور منظم اجر زحمات خود را بگیرد، به هیچ روی مورد پذیرش اکثریت مردم نیست.
     اعتلای موقعیت هنرمند به معنای ارتقاء کار وی به سطح پرفروش برای مدت طولانی است و امید آن است که یک نظام موفقیت آمیز تر تولید فرهنگی در بازاری فعال تر، ناشران و تهیه کنندگان برنامه ها را قادر سازد تا به تعداد بیشتری از هنرمندان امکان نشو و نما بدهد.
8-    صنایع فرهنگی و حراست از هویت فرهنگ ملی؟
     سرشت بین المللی صنایع فرهنگی دارای اهمیت است.
     تقاضای مردم جهان برای برنامه محتوای فرهنگی، داستان یا موسیقی اغلب منجر به تولید محصولات بین المللی می شود.
     سهم هر کشور بستگی به قدرت صنایع فرهنگی و کیفیت محصولات فرهنگی آن کشور دارد.
     در پایان قرن بیستم، از خودکفایی فرهنگی دم زدن بی معناست. این امر، حتی اگر مطلوب بود که نیست ( فرهنگ ها همواره به کشورهای دیگر رسوخ کرده، موجب تغذیه یکدیگر شده اند) عملی نخواهدبود. زیرا شدت پارازیت اندازی بر روی برنامه ها و سانسور ادبیات به هر اندازه که باشد، در هر حال، پیر و جوان خواهند توانست پیام ها ادبی یا موسیقی ای را که در پی آنند به دست بیاورند. اما آنچه باید مورد بحث قرار گیرد، وابسته نبودن فرهنگی است. یعنی کشورقادر باشد هم جلوی واردات بیش از حد را بگیرد و هم تولید ملی قادر به رقابت را تضمین کند. امروزه تنها داشتن صنایع فرهنگی پررونق و مناسب ملی است که به کشورها امکان می دهد تا با این مشکل دست و پنجه نرم کنند.
9 - صنایع فرهنگی؛ مانع یا فرصتی نو برای توسعه فرهنگی؟
     میان کسانی که نسبت به صنایع فرهنگی بی‌اعتمادي اساسی وآشکار دارند وکسانیکه به نظرشان صنایع فرهنگی کلید دموکراسی فرهنگی و اجراي مؤثر آن است، چالش شدیدي وجود دارد .گروه اول عقیده دارند که باید اثرات زیانبار ناشی از فراوانی محصولات فرهنگی و کسب بسیار سریع درآمد(فرایند صنعتی شدن)، در ارتباط با منطق بازار مورد تأکید قرارگیرد چراکه همین اثرات زیانبار تهدیدی برای صنعت فرهنگ است. به نظر کارشناسان دیگر، صنایع فرهنگی نه تنها تهدید نیست بلکه اگر این صنایع، به‌ویژه کتاب و رادیو، با دقت و به ‌طور واقع بینانه مورد استفاده قرار گیرند، می‌توانند وسیلۀ مؤثري براي جهش فرهنگی کشورهاي در حال توسعه باشند.
10-راه های تازه برای توسعه نفوذ فرهنگی؟
     منادی عصرجدید توسعۀ نفوذ فرهنگی فیلم های آمریکائی است که به دیگر کشورهای جهان با قیمت های پایین بدان دلیل که قبلا این فیلم ها در بازار آمریکا خرج خود را درآورده بودند صادرمی شود.
     نظريه پردازان جهاني شدن را مي توان به دو گروه تقسيم كرد: همگن انگاران و ناهمگن انگاران.
     همگن انگاران می خواهند همگنی فزاینده ای را در طیف وسیعی از پدیده ها در سیستم جهانی بیابند. آن ها از کالایی شدن، امپریالیسم فرهنگی، آمریکایی شدن، مصرف گرایی، غربی شن، فرهنگ جهانی و ... سخن می گویند. در نظر همگن انگاران، هاليوود كارگزار و عامل  صنعت فرهنگي جهاني است و از اين رو تهديدي براي حاكميت فرهنگي ديگر ملل تلقي مي شود.
     در عصر "ابر فرهنگ"غربي، محبوبيت هاليوود در بازار خارجي، جذابيت عامه پسندي محصولات سينماي محلي را به لحاظ اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي كاهش مي دهد. به عبارتی بقای اقتصادی صنایع سینمای محلی در معرض خطر است.
     ناهمگن انگاران وجود نظامي جهاني را انكار مي كنند. آن ها علاقه مندند از تعامل بین فرهنگ ها و بومی بودن سخن بگویند. ناهمگن انگاران معتقدند كه محصول فرهنگي، مثلا فيلمي هاليوودي، همواره در معرض تفاهم و سوءتفاهم و استفاده و سوءاستفاده است. آنها به تأثير و نفوذي اشاره مي كنند كه فرهنگ هاي شرقي بر فرهنگ غرب به جا گذاشته اند.
11 -تفاوت صنایع انتشاراتی و صنایع تولید برنامه را بنویسید؟( مهم)
     صنایع انتشاراتی؛ صنایع فرهنگی هستند که در آن ها کارهنری آفریننده در مقیاسی کوچک است بعداً با استفاده از روش های صنعتی به شکل نسخه های فراوان تکثیر می شود. مثل: کتاب،آثارهنری و صفحه.
     صنایع تولید برنامه: سینما یا تلویزیون است که کار آفرینش یک اثر عملاً از همان ابتدا به معنی یک محصول اساسا صنعتی است.
12=مراحل گوناگون تولید و فروش؟
مرحله تولید شامل کارهنرمند آفریننده اثر، مسئولیت ناشر یا تهیه کننده برنامه و فرآیند تولید است. مرحله دوم، شامل فروش که مشتمل بر ترویج کالا (تبلیغ و ایجاد تقاضای عمومی)، توزیع کلی و خرده فروشی می گردد.
 
13-تقسیم بندی محصولات بر طبق روش های تولید را بنویسید؟( مهم) : جواب ان سوال با تفاوت صنایع انتشاراتی و صنایع تولید برنامه را بنویسید. مشترک است؟
     میان اولین گروه از صنایع فرهنگی، که در آن یک اثر هنری آفرینشی و شخصی، که در بدو امر در مقیاسی کوچک تولید شده، با استفاده از شیوه های صنعتی تکثیر می شود(کتاب، صفحه، تکثیر آثار هنری) وگروه دوم، که در آن شرط قبلی فعالیت آفریننده از همان آغاز کار داده های فنی قابل توجه است (سینما، تلویزیون) و در آن توزیع ماهیت جمعی دارد، تمایز قائل شد.
14- تقسیم بندی محصولات بر طبق روش استفاده از آن ها
     کتاب، صفحه گرامافون و ویدیو به مصرف کننده امکان می دهد که در میان محصولات گوناگون دست به انتخاب بزند. مصرف کننده این سه قلم جنس را به عنوان کالای بادوام خریداری می کند و وابستگی او به آن ها محکم و پایدار خواهد بود؛ هرگاه مناسب بداند آن ها را مورد استفاده قرار می دهد، قرض می دهد، قرض می گیرد و از آن ها رونوشت برداری کرده، مورد استفاده مجدد قرار می دهد. تا آنجا که به عرضۀ این دسته از محصولات فرهنگی مربوط می شود، شخصیت ناشرنقش مهم تری دارد. در اینجا هنوز عرضه مهم تر از تقاضاست.
     از طرف دیگر فیلم، رادیو و تلویزیون ممکن است تعداد بینندگان یا شنوندگان هزار یا ده هزار بار بیشتر باشد اما امکان انتخاب در بین آن ها در هر شب محدود است. به همین علت حالتی کار پذیر دارد و قابل تولید مجدد نیست. تولید بیشتر شبیه تولید محصولاتی است که مصرف انبوه دارند.     
15-صنایع فرهنگی به معنای صنعتی کردن فرهنگ نیست؟
     صنایع فرهنگی لزوماً به معنای صنعتی کردن فرهنگ، آن گونه که برای مثال این واژه در صنعت ساختمانی مورد استفاده قرار می گیرد نیست. زمانی می توان از صنعتی کردن به این معنا صحبت کرد که دلالت بر تولید کالا از طریق سوار کردن اجزاء تولید شده به صورت انبوه، در یک محل یا کارخانه داشته باشد.
     در تولیدفرهنگی و حتی تولیدانبوه آن، چیزی وجود دارد که به جوهر فرهنگ مربوط است؛ یعنی قابل صنعتی شدن نیست.
16=آیا صنایع فرهنگی کاملاً فرهنگی اند؟
     با توجه به نگاه انتقادی (مکتب فرانکفورت) وقتی کالای فرهنگی به صورت انبوه تولید شد ارزش مبادله‌ای پیدا می‌کند که می‌تواند سودآوری داشته باشد و فرهنگی را تحت عنوان فرهنگ توده درجامعه گسترش می‌دهد که یک فرهنگ غیرخودجوش و جهت داده شده است.
17-درآمدی بر اقتصاد فرهنگ
     اقتصاد فرهنگ به عنوان زمینه تداوم بخش فعالیت های فرهنگی در دنیای امروز اهمیت زیادی دارد.
     اقتصاد فرهنگ ناظر بر شناخت مناسبات و تعاملات بین حوزه های تولید و آفرینش، مصرف و بازار بوده و با استفاده از نظام آماری و جمع آوری و پردازش داده های اطلاعاتی قادر خواهد بود دولت را دراتخاذ شیوه های حمایتی و هدایتی مناسب به منظور تشویق و ترغیب بخش غیر دولتی در فعالیت های فرهنگی و افزایش سهم سرمایه گذاری افراد و بنگاه های فرهنگی و هنری در تولید و عرضه ی کالا ها و خدمات فرهنگی در حوزه ی سیاستگذاری و برنامه ریزی هدایت کند. 
18-تعریف آلبرت برتون از اقصاد فرهنگ را بنویسید؟( مهم)
     آنچه می توان اقتصاد فرهنگ نامید توصیف و تحلیل ویژگیهای مشهود عرضه و تقاضا و نیز ویژگی های رابطه متقابل عرضه و تقاضا در صنایع گوناگون بخش فرهنگ است.
     هرگاه تقاضای کل تولید بیش از عرضه کل باشد، نتیجه آن تورم قیمت ها است؛ در صورتی که برعکس، تقاضا کمتر از عرضه باشد، اقتصاد وارد رکود می شود و زمانی که بین حجم تقاضای کل و مقدار عرضه توازن برقرار باشد، سطح قیمت ها در تعادل و ثبات می ماند که به این حالت ثبات اقتصادی گویند.
19-عرضۀ محصولات فرهنگی: تثبیت تقاضا؟
     اقتصاد تولید محصولات فرهنگی باید نه به عنوان یک پدیده مستقل، بلکه به منزلۀ پاسخ تولید کنندگان و عرضه کنندگان به تلوّن شدید تقاضا، که قطعاً سود آوری تولید فرهنگی را بسیار مخاطره آمیز می سازد، مورد مطالعه قرار گیرد.
2 نمونه قابل ذکر:
     صفحه بندی روزنامه ها
     نظام ستاره پروری در سینما و تلویزیون
20-صفحه آرایی روزنامه ها؟
     روزنامه ها در پوشش خبری خود از رویدادها ناچار به رقابت با رسانه های دیگرند و در این مورد، یافتن بازاری ثابت عملی نیست؛ زیرا این بازار تلون بسیار داشته، به تخصص پشت می کنند و به تنوع روی می آورند.در واقع، روزنامه های بزرگ ملی مثل سوپرمارکت هستند؛ دربارۀ همه چیز، از امور دولتی گرفته تا هنر،کتاب، مد، ورزش،کارتون و کاروپیشه، مقاله و سرمقاله دارند.
     هدف از این کارها تثبیت تقاضاست.
21-نظام ستاره پروری در سینما و تلویزیون؟
     علت وجودی نظام ستاره پروری تثبیت تقاضای متغیر است؛ و از آنجا که تغییر تقاضا تا حدودی، ارتباط منطقی با سطح درآمد دارد،این نظام در کشورهای ثروتمند به نسبت کشورهای فقیر از اهمیت بیشتری برخوردار است.
     اگر نوعی رابطه عاطفی میان اجراکننده و مصرف کننده ایجاد شود، پیش بینی تقاضا به علت ثبات بیشتر آن آسان تر خواهد بود.
22- الگوها؟
     تولید بسیاری از محصولات فرهنگی از روی الگو (نمونه) صورت می گیرد.
     موفقیت هر محصول نشان آن است که می تواند الگوی تولید محصولات دیگر قرار گیرد.
     در تولید محصولات فرهنگی الگوها همان نقشی را دارند که ستاره ها برای تهیه کنندگان.
     به همان ترتیب که افراد می توانند جریان درآمد خود را در برابر تأثیرات سوء حوادث نامعلوم، از طریق بیمه تثبیت کنند، شرکت ها نیز قادرند از طریق سرمایه گذاری بر روی الگوها، ستاره ها، قراردادهای الزام آور و روش خرید در یک محل، جریان درآمد خود را تثبیت کنند.
اگر محتوای ملی به شکلی تعریف شود که به تولید کنندگان اجازۀ مقابله با تلون تقاضا را ندهد احتمالاً این تقاضا به سوی بازاری دیگر و احتمالاً بازارهای خارجی روی خواهد آورد. سیاستی در حفظ محتوای ملی مؤثر خواهد بود که ویژگی های تقاضا در دنیای مصرف کنندگان توانگر و دمدمی مزاج را مد نظر قرار دهد.
23- اهمیت کلی صنایع فرهنگی در یک نگاه ا شرح دهید؟؟(مهم)
     اقتصادی:  اشتغال زایی، تولید ثروت، درآمد و گردش مالی، مبادلات خارجی و فقرزدایی
     فرهنگی:  صدورفرهنگ ایرانی _اسلامی، دفاع از فرهنگ، حفظ تنوع فرهنگ بومی و ملی
     نوآوری و خلاقیت :  کمک به ایده ها، خلق مفاهیم، نوآوری
     دفاعی:   پشتوانه امنیت و اقتدار، صدور پیام انقلاب
     اجتماعی:   بهبود فرهنگ عمومی، افزایش خود باوری،پرورش همبستگی
     هویت ملی:  حفظ میراث، حفظ ارزش ها
     زیست محیطی:  دوستدار محیط زیست
24- رابطه صنایع خلاق با سرمایه فرهنگی را بنویسید؟ (مهم) از پارگراف 4
     "صنایع خلاق" اشاره به گسترۀ وسیعی از فعالیتهاي اقتصادي دارند که با تولید و بهره برداري از دانش و اطلاعات و از طریق خلاقیت و نوآوري به تولید محصولات خود می پردازد.
     صنایع فرهنگی خلاق شامل تبلیغات، معماري، هنر، صنایع دستی، طراحی مد، فیلم و موسیقی، هنرهاي نمایشی، چاپ و نشر، نرم افزار، اسباب بازي و بازيهاي ویدیویی، رادیو و تلویزیون تلقی میگردد.
      با تکیه بر صنایع فرهنگی خلاق میتوان به جذب تخصصهاي نوآورانه و مبتکرانه پرداخت.
     صنایع فرهنگی خلاق میتوانند با تولید کالاهاي فرهنگی به وضعیت مصرف و نیازهاي فرهنگی در جامعه نیز سرو سامان دهند. میزان مصرف، نوع مصرف و تنوع کالاهاي فرهنگی موجود در جامعه قدرت تبیین کنندگی سرمایه فرهنگی در جامعه را دارامیباشند. بدین معنا که با سنجش مصارف فرهنگی افراد میتوان پایگاه اجتماعی و میزان سرمایه فرهنگی ایشان را مشخص و حتی پیش بینی نمود.
     در شبکه جهانی امروز، سرمایه فرهنگی نه ازجنبۀ فردي بلکه در بعد اجتماعی و به عنوان شاخصی مؤثر در توسعه مد نظر است. بنابراین توسعه و ارتقا در سرمایه فرهنگی، امروزه به عنوان "توسعه پایدار" در جوامع مورد نظر میباشد.
     سرمایه فرهنگی در راستاي تولید فعالیتهاي هنري، فعالیتهاي اوقات فراغت و تولید صنایع خلاق به رسمیت شناخته شده اند که می توان با ارتقاي آنها براي توسعه پایدار فرهنگی و حفظ و ارتقاي سبک زندگی آحاد جامعه و رسیدن به جوامع خلاق از آنها بهره مند شد.
25- سرمایه فرهنگی را تعریف کنید؟(مهم)
     سرمایه فرهنگی یعنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از محصولات فرهنگی در هر فرد و آن در برگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در وی انباشته می شود.
     از نظر پیر بوردیو سرمایه فرهنگی یکی از مهمترین شاخص های احترام و قدرت و ثروت طبقات ممتاز در جوامع امروزی است.
26- انواع سرمایه فرهنگی از منظر پیر بوردیو را بنویسید؟(مهم)؟
     حالت تجسدی: این نوع سرمایه به بدن و ذهن فرد پیوسته است. به تلاشها و سرمایه گذاری شخصی فرد وابسته است و بوسیله خود فرد بدست می‏آید. آن کسی که برای تحصیل و برای بهبود خود فعالیت می‏کند، آنرا بدست می‏ آورد.صرف کردن زمان برای کسب علم، تلاش برای کسب سرمایه تجسدی است. در واقع حالت تجسدی سرمایه فرهنگی، مجموعه توانایی ها و دانایی های ذهنی و مهارت های عملی و رفتاری است که در شیوه سخن گفتن، باورها و ارزش ها و نگرش های خاص فرد تجلی پیدا می کند.
     حالت عینیت یافته: اشیاء مادی و کالاهای فرهنگی مانند نوشته‏ها، کتابها، نقاشی ها، ابزارهای موسیقی جزء سرمایه فرهنگی عینیت یافته است.
     حالت نهادی شده: تحصیلات و مدارک معتبر علمی و هنری می باشد.
27- نقش خلاقیت و نوآوری در توسعه صنایع فرهنگی؟
     لوتانز ( 1992)، خلاقیت را بوجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافتهاي افراد در یک روش جدید می داند. تلاش هاي خلاقیت وسیله اي براي نوآوري است. خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکري و ذهنی است و نوآوري بیشتر جنبه عملی دارد و درحقیقت محصول نهایی عمل خلاقیت است.
به اعتقاد افروز متداول ترین برداشت از خلاقیت، عبارت است ازاینکه فرد، فکري نو و متفاوت ارائه دهد.
     صنایع فرهنگى نتیجۀ عوامل محسوس و نامحسوس است که خلاقیت مردم از طریق آنها متجلى مى شود. این عوامل عبارت انداز: زبان،آداب و رسوم مذهبی، باورها، مکانها ویادمانهاى تاریخی، ادبیات،کارهاى هنري، آثار موجود درآرشیوها و مراکز اسناد وکتابخانه ها و نظایرآن،که درقالب صنایع فرهنگی می توان آنها را ارائه کرد.
     با توجه به اینکه صنایع فرهنگی مفهومی هویتی است، تشخص و هویت هر جامعه با آن صنایع ارتباط دارد و پیوند نسل ها را طی تاریخ به وسیلۀ صنایع و میراث فرهنگی می توان حفظ کرد.
     ایران از لحاظ فرهنگی و هنري از جمله کشورهاي مطرح در جهان است.عناصر فرهنگ وهنر ایرانی چون موسیقی، صنایع دستی و تولیدات سینمایی، در حال حاضر مزیت نسبی ایران نسبت به سایر کشورها محسوب می شوند که قدرت حضور ایران در عرصه هاي جهانی را افزایش داده و فرصت رقابت خوبی را جهت مطرح شدن در محافل و مجامع فرهنگی بین المللی براي تولیدات فرهنگی و هنري ایرانی فراهم می کند.
     تولیدات فرهنگی، دانش، تمدن و خلاقیت هاي بشري را ذخیره، حفظ و منتقل می کنند . میراث ارزشمند بشري به واسطه رسانه هاي فرهنگی چون کتاب، مطبوعات و آثار هنري تقویت و در سطح وسیع گسترش می یابند. 
28-اهمیت صنایع دستی؟
     توسعه اجتماعی و اقتصادی هر جامعه ای تحت تأثیر متغیرهایی از قبیل میزان تولید ناخالص ملی، میزان جمعیت، سیر مهاجرت ها، ظرفیت صادراتی، نیازهای ارزی و بالاخره درجه تکامل تکنولوژی آن جامعه قرار دارد و صنایع دستی هم به علت داشتن پیوندی نزدیک با هر یک از متغیرهای یاد شده می تواند بر روند توسعه تـأثیر انکار ناپذیری داشته باشد.
     از آنجا که تولید صنایع دستی متکی به صنایع داخلی است از این رو به طور معمول بیش از 90 درصد ارزش داده ها در این رشته که به طور عمده شامل نیروی کار، مواد اولیه مصرفی و ابزارو وسایل کار است، در داخل کشور قابل فراهم شدن و حمایت است و طبعاً هر گونه افزایش در میزان تولید و فروش فرآورده های دستی اثر مستقیمی در ازدیاد تولید ناخالص ملی(G.N.P) دارد. 
     ترویج هنرهای سنتی و صنایع دستی با صنعت گردشگری به یکدیگر اثر متقابل داشته و می توانند موجبات رشد و توسعه یکدیگر را فراهم سازند و جامعه را به سمت خلاقیت و نوآوری و کارآفرینی با تأکید به هدف تولید ثروت ملی- توسعه صادرات و حفظ و احیاء هنرهای سنتی و صنایع دستی هدایت نماید.
29- نقش و جایگاه زنان در صنایع فرهنگی چیست؟(مهم)
با توجه به دیدگاه فرهنگی نسبت به نقش زن درجامعه می توان صنایع فرهنگی و محصولات آن را حلقه ارتباطی دیگری دانست که زنان را در قید و بند رابطۀ ویژۀ خود با ساختارهای اجتماعی_اقتصادی قرار می دهد.
در اکثر فرهنگ ها، زن را به عنوان کسی که در منزل باشد و به خانه و زندگی عشق بورزد معنا کرده اند و رسانه ها بیشتر نقش زن و تأثیر گذاری آن را در جریان های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نشان نداده اند.
     زنان نویسنده در نتیجه تبعیضی که در انتشاراتیهایی که به دست مردان اداره می شود برآنها روا داشته شد، نقشی درجه دوم یافتند. گرچه غالب مصرف کنندگان]کتاب[ را زنان تشکیل می دادند نگرش ناشران آن بودکه نویسندگان داستان باید مرد باشند و زنان را وادار به اختیار کردن اسامی مستعار می کردند. کورربل،جرج الیوت و جرج سند چند نمونه از این دست اند.
     برخی کشور ها مانند چین تصویری مثبت از زن به دست داده و بر کمک های آن ها به توسعۀ اقتصادی و اجتماعی تأکید کرده اند.البته باز هم چین همان معضل، یعنی تقاضاهای ناسازگار بین نقش اقتصادی زن و نقش او در خانه، به قوت خود باقی است و بر طبق برخی تحقیقات انجام شده در لهستان و شوروی]پیشین[در واقع رسانه ها باعث آن شده اند.
30- نقش کارکردی رسانه ها در تصویر برداری از زن؟
احتمالاً بزرگترین نگرانی مربوط به تصاویر زنان در پخش آگهی هاست که اتکای آن ها بر استفاده از زنان، به ویژه بدن آن ها، به عنوان طعمه ای برای فروش، داستانی است که بر سر هر بازاری هست.
     در تعدادی از کشورها مبارزاتی موفقیت آمیز علیه بعضی از تبلیغات و تبلیغات چیان برپا شده است. در هر حال، این مبارزات در مقابل دریای تصاویر منفی ای که به نام منافع تجاری از زن پخش می شود قطره ای بیش نیست.
موقعیت زنانی که در رسانه ها کارمی کنند
     توجه به اشتغال زنان در صنایع رسانه های گروهی دارای 2 دل مشغولی است:
1- علاقه صرف به توسعه امکانات اشتغال برای زنان در کلیه سطوح و رفع موانع مشارکت مساوی آن ها در تمام رشته های فعالیت است.
2- وجود ارتباط میان محصولات رسانه ها و تولید کنندگان این محصولات است؛ به این معنا که با گشودن درهای رسانه ها به روی کارکنان زن، تصاویری که باعث نگرانی شده، به تدریج در مقیاسی وسیع رو به بهبودی خواهد گذاشت.
     در سطوح هنری حرفه ای نیز امکان رسیدن به مشاغل بالا برای زنان بسیار محدود است؛ گرچه دو سازمان پخش وجود دارد که نسبت زنان تولید کننده در آن بالاست. این دو سازمان عبارتند از سازمان های رادیو و تلویزیون سوئد و سنگاپور که در آن ها زنان به ترتیب 30 درصد و 38 درصد تولید کنندگان را تشکیل می دهند.
     درواقع، وقتی از زنان شاغل در رسانه ها صحبت می شود، بیشتر زن به عنوان منشی تولید، ماشین نویس است. به طور کل، زنان شاغل در رسانه ها در رشته هایی که رقابت در آن ها کمتر است نسبتاً موفق هستند.
     مسئله تنها باز کردن در به روی استخدام زنان در رسانه ها نیست، بلکه در عین حال باید سعی شود ادراک زنان از خودشان تغییر کرده اقداماتی علیه نظام ارزش های فرهنگی که در حال حاضر نه تنها به زنان موقعیتی پائین می دهد، بلکه اغلب آن ها را از این وضعیت بی خبر نگاه می دارد، به عمل آید.
     نقش زنان در حفظ، احیاء، ترویج و توسعه صنایع دستی کشور بسیار جدی و با اهمیت است. زنان در همه شهرها و روستاها نقش عمده ای در تولید محصولات صنایع دستی دارند و این نقش در حفظ هویت ملی،حفظ اصالت ها، صنایع دستی بومی و هنرهای سنتی کشوربسیار مهم است. زیرا آن ها به علت اهتمام درحفظ فرهنگ، اعتقادات و باورهای ملی و دینی بیش از دیگران در این حوزه فعالیت می کنند. زنان در فعالیت های صنایع دستی مشارکت چشمگیری دارند اما هنوز جایگاه و نقش ویژه آن ها در توسعه صنایع دستی شناخته شده نیست.
     می توان هموراه بازتاب سلیقه و ظرافت روحی زنان ایرانی را به عنوان طراحان و تولید کنندگان محصولات صنایع دستی، در محصولات متنوع تولید شده مشاهده کرد. زنان ایرانی دست کم تولید کننده نیمی از محصولات صنایع فرهنگی در کشورند و در این فعالیت ها مشارکت چشمگیری دارند با این وجود جایگاه آنان درتوسعه صنایع دستی به درستی شناخته نشده است و بیشتر به عنوان نیروی کار نامرئی محسوب می شوند.
31- نقش هنرمندان در صنایع فرهنگی؟
     این نگاه نادرستی که در جامعه ما وجود دارد که اوقات فراغت را نقش تلف شده ای می بینیم وجایگاه هنرمندان را در حد پر کردن این اوقات فراغت خلاصه می کنیم که البته خود هنرمندان در شکل گیری آن نقش داشته اند.
     برای اینکه این معضل فرهنگی حل شود باید علاوه بر اصلاح نگاه مدیران و مردم به نقش هنرمندان، نیازمند اصلاح بینش خود هنرمندان نسبت به جایگاهشان در فرآیند پیشرفت و توسعه کشورشان هستیم. برای اصلاح این بینش باید رابطه هنر با فرهنگ، هنر و فرهنگ با پیشرفت و توسعه همچنین با اهداف و آرمان های هر جامعه روشن شود. بدیهی است اگر هنرمندی بخواهد نقشی آگاهانه و عالمانه در پیشرفت کشور خود و احیا و تقویت آرمان های جامعه داشته باشد، باید به نحوی متقاضی مطالعات هدفمندی در جهت شناخت این روابط باشد.
32- نقش بخش دولتی و حمایتهاي دولتی در صنایع فرهنگی را شرح دهید؟.(مهم)
     مقامات دولتی از راه‌های ذیل می‌توانند به اهداف عمدة مربوط به صنایع فرهنگی دست یابند.
     - کمک مستقیم، که عمدتاً به وسیلۀ پرداخت یارانه یا خرید کالاها و خدمات با بودجه دولتی انجام ‌شود .
     - کمک‌هاي غیر مستقیم به شکل بخشودگی مالیاتی،که در کشورهاي مختلف فرق می‌کند.
     - مقررات؛ شامل: مشخصات، قراردادهاي برنامه‌ها و امثال آنها که برخی شاخه‌ها را ملزم به رعایت  قوانین ناظر بر خدمات عمومی می‌کند.
     - موافقت‌نامه‌هاي بین المللی به‌ویژه موافقت‌نامه‌هاي مربوط به حقوق نویسندگان و مصنفان .
     - دیگر مشوق‌ها، مانند جشنواره‌ها، جوایز بخت آزمائی و امثال آن
     - و سرانجام، گسترش ضمانت‌هاي بانکی براي صنایع فرهنگی و وامهاي صادراتی، که براي دیگر صنایعی که دچار مشکل می‌شوند وجود دارد .
33-نقش بخش خصوصی در صنایع فرهنگی را توضیح دهید؟.؟.(مهم)
     خط مشي‌و دستورالعمل‌هايي که از لحاظ سياست‌گذاري ملي، يک پاسخ مناسب به چالش‌هاي صنايع فرهنگي در بخش خصوصي هستند، بسته به بافت سياسي، اقتصادي و نظام سياسي- اقتصادي کشورهاي مختلف تفاوت کلي خواهند داشت. در واقع تعادل و موازنه ميان فعاليت دولت و بخش خصوصي وابسته به نظامي است که قدرت را در اختيار خواهد داشت و در کشورهاي مختلف متفاوت است. در برخي کشورها که بخش خصوصي موجوديت قدرتمندي را دارد مثل کشور ژاپن يک خط مشي آزاد منشانه وجود دارد و دولت با دو هدف خدمت به مردم و حصول اطمينان از پخش اخبار به شکلي تقريباً بي‌طرفانه در صنايع فرهنگي دخالت مي‌کند و اين اهداف در دو بسته بلند مدت و به طور مداوم و کوتاه مدت و مقطعي برنامه ريزي مي‌شود.
34- به سوی یک خط‌مشی جامع ملی برای صنایع  فرهنگی؟
     بر حسب آن که یک کشور از اقتصاد آزاد پیروي کند، یا اقتصاد برنامه ریزي‌شده و یا مختلط اوضاع تفاوت بسیار خواهدکرد ولی در هر صورت، مقامات دولتی باید تصور درستی از شیوه‌هاي عمل موجود و پیامد‌هاي اقتصادي، فرهنگی و اجتماعی هر اقدامی که اتخاذ می‌کنند داشته باشند. همچنین لازم است آنها با دقت هر چه تمام‌تر، ارزش کار خود را در مقام مقایسه با ابتکارهاي دیگري که توسط دیگر عوامل درگیر در رشد صنایع فرهنگی و توسعۀ فرهنگی به طور اعم صورت می‌گیرد، مورد سنجش قرار دهند و براین اساس خط‌مشی جامع ملی را طراحی کنند.                                                       
35-دهکده جهانی از منظر  مک لوهان را بنویسید؟(مهم)
     مک لوهان از نظر توجه به فناری های ارتباطی جزو چهره های پیشتاز در این قلمرو محسوب می شود. وی عصر حاضر را عصر رسانه ها ناميده است و اصطلاح دهكده جهانی از ابداعات اوست. مک لوهان معتقد بود که رسانه هاي جديد باعث بوجود آمدن پديده جهش اطلاعات خواهند شد و مي گفت: " اطلاعاتي که انسانها نياز خواهند داشت، از چهار گوشه جهان و با سرعت فراوان در اختيارشان قرار خواهد گرفت. جهان بزرگ، روز به روز کوچکتر مي شود و انسانها چه بخواهند وچه نخواهند، گويي در يک قبيله جهاني يا يک دهکده جهاني زندگي مي کنند. چنين وضعيتي را امکانات الکترو نيک فراهم خواهد کرد.
     به اعتقاد او با وجود رسانه ها با برد زياد، خبر هر واقعه اي هر چند کوچک به سرعت در جهان منتشر مي شود. رسانه ها جهان را به اندازه ي يک دهکده (روستا) کوچک مي کند، دهکده اي که در آن رفتار، هيچ گروهي از بقيه پنهان نيست.
     رسانه های ارتباطی و تکنولوژی های اطلاعاتی با سرعت هشداردهنده ای در حال تغییر محیط های فرهنگی هستند.
36- شکاف دیجیتالی را توضیح دهید؟(مهم)
     شکاف دیجیتالی نابرابری‌های موجود میان کشورهای مختلف جهان است که از چگونگی بهره‌گیری آنان از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی ناشی می‌شود. به عبارت دیگر می توان گفت شکاف دیجیتالی نشانه ای از تهدید قدرت های نیرومندی است که جهان را در قرن بیست و یکم به بخش های نابرابر از نظر دسترسی به اطلاعات تقسیم می کنند.
     یکی از مشکلات فن آوری های جدید پدیده ای به نام ”شکاف دیجیتال“بین کشورهاست. این موضوع به قدری مهم است که از سال 94 میلادی معیار تشخیص کشورهای فقیر و غنی شده است. تا قبل از سال 94 فاصله کشورهای فقیر و ثروتمند را با سرمایه مادی می سنجیدند اما امروزه به کشوری ثروتمند می گویند که از نظر توسعه فن آوری اطلاعات به مرحله خوبی از رشد رسیده باشد.
37- نقش تکنولوژی و فن آوری در صنایع فرهنگی را بنویسید؟(مهم)
     وقتي مي‌خواهيم که صنايع فرهنگي پويا را در کشور داشته باشيم، فناوري اهميت پيدا مي‌کند فناوري فرهنگي زيربناي صنايع فرهنگي و ابزار توليدات است با پيشرفت تکنولوژي مي‌توان محتواي موجود محصولات فرهنگي را به راحتي و در کمترين زمان از طريق شبکه‌هاي الکترونيکي وارد گستره بازار مصرف کنندگان نمود.
     کشورهايي که به اهمیت استراتژيک صنايع فرهنگي پي‌برده و اقدامات مناسبي را انجام دادند امروزه از نظر اقتصادي و همچنين نفوذ فرهنگي در سطح بين‌المللي، موقعيت ممتازي را دارند و به عکس کشورهايي که به دلايل مختلف اعم از ايدئولوژيک، سياسي و اقتصادي از صنايع فرهنگي خود حمايت نکردند امروزه به هجوم محصولات و محتواهاي فرهنگي بيگانه گرفتار شده‌اند و در معرض همه گونه پيامدهاي جدي آن، همچون به خطر افتادن هويت فرهنگي و پرداخت هزينه‌هاي سنگين يا فشار براي ايجاد مانع در برابر واردات فرهنگي قرار گرفته و بدين سبب چه از لحاظ اقتصادي و چه فرهنگي در معرض خطر انزوا قرار دارند.
     استفاده از فناوري و تکنولوژي در صورتي مفيد خواهد بود که نيازهاي واقعي و محدوديت‌هاي ناشي از محيط فرهنگي و ... در هر کشوري مورد توجه قرار دهد. تکنولوژي درکشورهاي توليد کننده با کشورهاي مصرف کننده متفاوت خواهد بود. مثلاً وقتي تکنولوژي در يک کشور توليد کننده تعريف مي‌شود و به صورت محصولي وارد بازار مي‌شود مثل تلفن همراه، در کنار دانش و فناوري ساخت آن، فرهنگ استفاده از آن تعريف مي‌شود که شامل تعريفي از ماهيت وجودي آن محصول و چگونگي استفاده از آن و... است اما در کشورهاي مصرف کننده اين محصول به صورت يک تکنولوژي وارداتي و عاريه‌اي و قرضي منتقل مي‌گردد مطمئناً فرهنگ استفاده و بهره‌مندي از آن با گزينه‌هاي کشور صاحب تکنولوژي، متفاوت است و به گونه‌اي ديگر تعريف خواهد شد.
38- نحوه سازمان دهی صنایع فرهنگی در ایران را توضیح دهید؟(خیلی مهم) دودیدگاه با توضیح  و خلاصه پارگراف ها
2 دیدگاه وجود دارد :
      1- دیدگاه تمرکزگرای دولتی
     2- دیدگاه تکثرگرا
در دیدگاه تمرکزگرای دولتی، سیاست گذاری فرهنگی و ارتباطی یک سیاست تمرکزگرایانه است. یعنی مؤسسات و صنایع فرهنگی متمرکز در دست دولت است و دولت خود متولی امور فرهنگی است.
در دیدگاه تکثرگرا، دولت خیلی کنترل و مالکیت روی مؤسسات ارتباطی و فرهنگی ندارد یعنی این ها توسط نهادهای غیردولتی اداره می شود و دولت می تواند در سطح کلان اداره شود. به عبارتی دولت همه چیز را در دست خود متمرکز نکند و در دست نهاد های غیردولتی و عمومی باشد. در واقع گروه های مختلف اجتماعی بر اساس علایقی که دارند، بتوانند محصولاتی را تولید کنند و خوبی آن این است که یک بازار رقابت آمیز در عرصه محصولات فرهنگی شکل می گیرد و هر کس کالای بهتری داشته باشد، می تواند به بازار عرضه کند.
     اگر سیاستگذاری فرهنگی و ارتباطی، کاملاً دولتی و متمرکز باشد، آن وقت دولت اعمال نظر می کند و می تواند از بخش هایی حمایت کند و یا بخش هایی را نادیده بگیرد و این باعث می شود که فرهنگ در جامعه کاتالیزه و فیلترینگ شود و همه چیز از بالا اشاعه می شود که در درون جامعه پیامد مثبتی ندارد و تجربه حکومت های اقتدارگرا و کمونیستی سابق نشان می دهد تمرکز صنایع فرهنگی در دست دولت آثار مثبتی نمی تواند داشته باشد.
     هنگامی که می بینیم با ندادن مجوز به انواع موسیقی و حذف آن ها از برنامه پخش صدا و سیما، این موسیقی ها_ خوب یا بد_ سر از کوچه و بازار درمی آورند و تنها حقوقی که پایمال می شود حقوق پدید آورندگان آن هاست و روز به روز کوچه بازار به هر چیزی شباهت می یابد جز آنچه تبلیغ می کنیم، شاید بهتر آن باشد که با برداشتن موانع، این پدیدآورندگان کوچک را در خود هضم کنیم تا در آینده پدید آورندگان بزرگی شوند که در کلیت وسیع فرهنگ مورد نظرمان حرکت می کنند.
39- چالش های صنایع فرهنگی در ایران را توضیح دهید؟(خیلی مهم)
     چالش اقتصادی یعنی اینکه عمده محصولات صنایع فرهنگی با مشکلات مادی و پولی مواجه هستند.
     قاچاق کالاهای فرهنگی نادیده گرفتن حق مؤلف، سرقت علمی و ... است.
     سیاست تمرکزگرایی فرهنگی در کشور ما است که کالاها و محصولات فرهنگی توسط خودحکومت، نظارت و کنترل می شود.
     گسترش کمی و کیفی رسانه های ارتباطی ماهواره، اینترنت و روزنامه در سطح جهان است. در واقع محصولات فرهنگی ما وارد رقابت نابرابر جهانی شده اند.
40- چه راهکارهایی برای رسیدن به تولید صنعتی فرهنگ وجود دارد؟
     شرایط بازار: هر محصولی که بخواهیم در عرصه فرهنگ ارائه کنیم خواه ناخواه تابعی از شرایط بازار خواهد بود و باید آن را در زمان مناسب، در مکان خوب و با قیمت رقابتی ارائه کنیم. توزیع یک محصول در زمان نامناسب هدردادن سرمایه و هنر است.
     گستردگی بازار : این که شما برای کدام بازار برنامه ریزی می کنید گام بعدی است. آیا شما تنها به بازار داخلی فکر می کنید یا بازار منطقه ای و یا بازار جهانی؟
     شناخت رقبا :هر محصولی رقیبانی دارد که باید به آن ها توجه شود. باید بدانیم که چه تولید کنیم تا در بازار قابلیت رقابت داشته باشیم.
     شناسایی مخاطب /مصرف کننده
مصرف کننده برای هر کسی که در حال تولید محصولی است اهمیت بسیار دارد. تولید تنها وقتی ادامه می یابد که مصرف کننده حاضر به خرید محصول باشد.
     شناخت جذابیت های مورد توجه و خلق جذلبیت های نو: دانستن این که علت موفقیت محصولات رقیب چیست، اولین گام در شناسایی مخاطبان است. موقعیت محصولات موفق، نشان دهنده دو مطلب مهم است: اول اینکه مردم به طور عام به چه محصولاتی اقبال نشان داده اند. نکته دوم این است که بر اساس شناسایی محصولات موفق می توانیم به شناخت ظرفیت های استفاده نشده ی بازار دست یابیم.
41- نقش صنایع فرهنگی در رونق تولیدملی را شرح دهید؟(مهم)
     الف) نقش صنایع فرهنگی در بعد ثروت آفرینی ملی
میزان فروش محصولات فرهنگی نظیر برخی از فیلم های سینمایی، سریال های شبکه خانگی، کتاب های رمان، انیمیشن ها و بازی های کامپیوتری بسیار بالاست. صنایع فرهنگی یکی از پر سود ترین حوزه های تولید ملی است. چرا که با سرمایه کمتر و نیز زمان کمتر بازگشت سرمایه، ثروت بیشتری تولید می کند. در صنایع فرهنگی به دلیل ماهیت نرم آن، می توان از قابلیت های شبکه های اینترنتی و تجارت الکترونیک استفاده کرده و بازار این صنایع را بدون محدودیت های زمانی، مکانی و جغرافیایی در گستره جهانی تعریف نمود. بدین ترتیب با تسهیل عرضه و گسترده شدن بازار، میزان فروش محصولات فرهنگی افزایش چشمگیری می یابد که منجر به افزایش ثروت آفرینی ملی می شود.
     ب) نقش صنایع فرهنگی در بعد اشتغالزایی
صنایع فرهنگی از ابزارهای مهم توسعه به شمار می آیدکه مهمترین اثر خود را از راه افزایش اشتغال در جامعه بر جا می گذارد. ایجاد فرصت های شغلی برای رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی امری اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر میان حضور صنایع فرهنگی و رونق اقتصادی منطقه ای رابطه بسیار قوی وجود دارد. چنانچه در تحقیقات نشان داده است در مناطقی از قاره اروپا که اشتغال در صنایع خلاق و فرهنگی در آنجا بیشتر است، به طور کلی از بالاترین حد رفاه اقتصادی نیز برخوردارند.
     زمینه های گوناگون فرهنگی و هنری ظرفیت های  مناسبی برای ایجاد اشتغال فراهم می کند. فرهنگ چون صنعت نیاز به کارخانه های بزرگ تولیدی ندارداما گستردگی و پوشش چشمگیری در واحد های کوچک تولیدی و تجاری با سرمایه های کم ایجاد می کند که در اشتغالزایی و توسعه اقتصادی کشور نقش بسزایی دارد. 
     صنایع فرهنگی علاوه بر نقشی که در فرهنگ کشورها دارد به دلیل رشد دائمی و فزاینده خود نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی دارد و می تواند مشاغل تخصصی و ارزشمند ایجاد و قدرت رقابت در قرن 21 را برای کشور به ارمغان بیاورد.
     تنوع و گستردگی محصولات فرهنگی و هنری، نیروی انسانی بسیاری را با تخصص های مختلف و در مشاغل متنوع به کار می گیرد.
     به طور کلی اطلاعات جمع آوری شده از بخش فرهنگ و صنایع فرهنگی، توانایی این بخش را در زمینه های کمک به رشد اقتصادی، توانایی اشتغالزایی بیش از سایر صنایع، به کارگیری نیروهای تحصیلکرده، ایجاد مشاغلی با ثبات و امن، ظرفیت ایجاد اشتغال موقت و پاره وقت و ایجاد شرکت های کوچک و کارآفرینی نشان داده است.
42- رابطه تعدد قومي و تنوع فرهنگی و صنايع فرهنگي؟
     به نظر بسياري از جامعه‌شناسان جامعه ايراني جامعه‌اي است تلفيقي از قوميت‌ها (كرد، لر، ترك، فارس و...) و خرده‌فرهنگ‌هاي مختلف، كه اين امر باعث تنوع قوميتي و فرهنگي گرديده است كه اصطلاحاً به آن جامعه موزائيكي مي‌گويند. اگر چه اين امر مشكلات اجتماعي بوجود مي‌آورد. امااين تنوع فرهنگي و قوميتي مي‌تواند به عنوان يك فرصت طلايي براي توسعه صنايع فرهنگي محسوب شود. زيرا اين تفاوت‌ها، خواستگاهي براي ظهور انواع صنايع دستي يا فرهنگي است. هركدام از اين صنايع فرهنگي جلوه‌اي خاصي از فرهنگ رايج و متداول در همان قوم و قبيله است و توجه همه‌جانبه به آن علاوه بر اشتغال، كسب درآمد و كمك مالي به بنيه خانوار در سطح خرد از سوي ديگر مي‌تواند باعث ترويج و شناسايي فرهنگي (در سطح ملي و فراملي) و كسب درآمد در سطح كلان براي اقتصاد كشور گردد (صادرات). درنتیجه، تنوع قوميتي و فرهنگي مي تواند به عنوان يك فرصت براي صنايع فرهنگي درنظر گرفته شود.
     صنايع دستي هر قوم و ملتي معرف ذوق و خلاقيت‌هاي آنان در پاسخ به نيازهاي مادي و معنوي در مرحله مشخصي از گسترش تاريخي است. انسان‌ها با توجه به خصوصيات فردي و نوع نيازهايشان، همواره در ستيزي دايمي با طبيعت به‌سر برده و با فعال نمودن ذوق و انديشه و احساس، درصدد تغيير دادن و تصرف در ساخت طبيعت برآمده‌اند تا به جبران كمبودها و هرآنچه هستي آنها را از داشتن آن محروم كرده دست يابند، صنايع دستي تجلي ويژگي‌هاي فرهنگي و مظهر تمدن انسان‌هاي هر جامعه در گذر تاريخ است.
43- پیوند صنعت فرهنگ و فرهنگ تن آسایی در جهان امروزرا شرح دهید؟(خیلی مهم)
     این مفهوم ساخته جامعه شناس آمریکایی به نام تورستین وبلن است. و به نمادهایی دلالت دارد که معرف طبقه ای است که در فرآیند تولید کالاها دخالتی ندارند و صرفاً از طریق معاملات سود کسب می کنند. به عقیده او این طبقه که مقبول جامعه واقع شده اند، از طریق نمایش هدر دادن پول، کالاها و وقت و ازطریق نمایش وسایلی که نماد تن آسایی هستند، سعی دارند تمایز خود را از دیگر طبقات نشان دهند.
     مصرف کالا بدون تلاش و کار، نوعی منزلت و اعتبار برای فردبه همراه داشته و نشانگر توانمندی اوست.
     در چنین جامعه ای ملاک ارزیابی فرد نه صرفاً بر اساس میزان ثروت و وضعیت مالی، بلکه بر اساس نمایش نمادهای تن آسایی است.
     وبلن معتقد است در طبقه تن آسا یکی از مهمترین معیارهای مصرف متظاهرانه، گرانبهایی آن است و فایده مصرف کالا از لحاظ ارزش زیبایی شناختی، به گرا


مطالب مشابه :


سوسیـس و کالبـاس نـخورید، لطفا ...

جدیدترین مدل های لباس برخی تولید کنندگان سوسیس و تهران، اسامی




لیست روسای اتحادیه های صنفی زنجان

فهرست اسامی روسای اتحادیه های صنفی توزیعی و خدماتی لباس فروشان. 28 تولید کنندگان




میگه «جومونگ»!

البته دیگر سریال ها را به علت زیاد بودن اسامی و لباس یکسان و تولید کنندگان صدا




اولین نمایشگاه بین المللی صنعت اسب ایران I.I.H.I.E 2011 "

تولید کنندگان وسایل حمل و نقل اسب مُد لباس و فرهنگ جامع نامها و اسامی ایرانی




اسامی کمپانی های معروف تیونینگ خودرو در سال 2012

لباس کوردی. مدل اسامی کمپانی بزرگترین تولید کنندگان.




مدگرایی در لباس آفت هویت و دیانت

«مدگرایی» آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز * نقش تولید کنندگان و اسامی آن شفا




صنایع فرهنگی

اگر محتوای ملی به شکلی تعریف شود که به تولید کنندگان اجازۀ کردن اسامی در لباس پوشیدن




برچسب :