زبان نوشتاری یا خط

زبان نوشتاری یا خط

زبان پدیده ای ذهنی است که به صورت گفتار و نوشتار تجلی می یابد. گروهی معتقدند که حتی نوشتار بر گفتار تقدم دارد و زبان نوشتاری شایسته بررسی است. این افراد معمولا سنت گرا هستند.

در مقابل این گروه، زبان شناسان، گفتار را بر نوشتار مقدم می دانند و در واقع نوشتار را شکل ثانویه گفتار می دانند. و از آنجایی که گفتار قابل ثبت نیست خط، جهت ثبت گفتار ایجاد شده است. ضمن اینکه باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که بسیاری از زبانهای مکشوف در جهان امروز، فقط صورت گفتاری به کار می برند. این زبانها صورت نوشتاری ندارند و تا آنجا که ما می دانیم، برای زبانهایی که نظام نوشتاری دارند نیز تکامل خط یک پدیده نسبتا جدید است.

 

پیدایش خط

چگونگی پیدایش و سیر تکاملی خط در جوامع انسانی مربوط به یک قوم و ملت و یا کشور خاصی نیست، بلکه پس از پیدایش انسان و در طول شکل گرفتن اقوام و ملل، انسانها تدوین و ترسیم اشکال و علائمی را وسیلۀ ارتباط خود با دیگر اقوام و فرهنگهای پیرامونشان قرارداده اند، ولی اوراق تاریخ از اکثر آنها یادی و نشانی ندارد؛ چرا که، آثار و علائمشان در اثر گذشت زمان و بلایای طبیعی و بسیاری ازعلتهای دیگر از بین رفته است.
درعین حال، اقوام برگزیده تر و با فرهنگ تر همیشه در طول تاریخ آثار و علائمی از خود به یادگار گذاشته اند که نشانگر غنای فکری و فرهنگی آنان بوده و خط از جمله وسائل مهم ارتباطی و انتقال علم و اندیشه بوده است.

در مورد پیدایش خط اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما می توان گفت که خط نقش بسیار مهمی در حفظ تمدن انسان داشته است. بواسطه خط این امکان بوجود آمده است که کلیه دانش انسان به صورت مکتوب به نسلهای بعد منتقل گردد. شاید بتوان گفت که خط دارای تاریخی کمتر از ده هزار سال است.

البته برخی نقطه آغاز خط را نقاشی ها و تصویرگریهای اولیه دانسته اند. نمونه این تصویرگری ها در غار معروف "آلپامیرا" پیدا شده که ممکن است نقطه آغاز خط در انسانها باشد که برای آن قدمتی حدود 20 هزار سال تخمین زده اند. آنچه که امروز به صورت سند و مدرک در دست است دارای قدمتی حدود 6 تا 10 هزار سال می باشد که در نشانه های سفالی یافت شده اند و احتمالا اولین تلاش بشر برای ثبت اسناد بوده است.

همچنین قدمت نوشتاری که متکی بر خط الفبایی باشد فقط به 3 هزار سال قبل می رسد.

 

تحول خط

 در تحول خط 3 مرحله اساسی دیده می شود:

1.         خط واژه نگار

2.         خط هجا نگار

3.         خط الفبایی

که برای طی مراحل مذکور باید به روند تکامل خط از ابتدا توجه کنیم.

نقاشی های غارها ممکن است در ثبت بعضی وقایع مفید باشند اما هیچ نوع پیام زبانی خاصی به حساب نمی آیند. معمولا این نقاشیها به عنوان بخشی از سنت هنر تصویری مورد توجه بوده اند. وقتی برخی تصاویر به طور ثابت نمایانگر تصورات خاصی شده باشند می توانیم آنها را نوعی نوشتار تصویری یا خط تصویر نگار توصیف کنیم. مثلا علامت ☼ را احتمالا برای خورشید به کار می برده اند.

اما این تصاویر نيز به مرور زمان صورت ثابت تری به خود گرفته و برای بیان معانی اساسا مشابه بکار گرفته شده اند. به عنوان مثال تصویر خورشید به علامت O تبدیل شده و برای گرما و روز نیز استعمال می شده است. این نوع نشانه را که برای معنا بکار می رفته خط معنی نگار دانسته اند. تمایز خط تصویر نگار و معنی نگار در این است که خط تصویر نگار بر صورتهایی که بیشتر "تصویر مانند" هستند دلالت کرده ولی خط معنی نگار بر صورتهای انتزاعی و اشتقاقی دلالت داشته است.

با این وجود خصوصیت مشترک این دو خط در این است که آنها کلمه ها یا آواهای زبان خاصی را به نمایش در نمی آورند و حتی تصویر نگارهایی که امروزه نیز استفاده می گردند با زبان ارتباطی ندارند.

قدیمی ترین و اولین مرحله، سیستم واژه نگار است. هرگاه در یک زبان، نشانه ها نمایانگر کلمه باشند، آنها را نمونه هایی از نوشتار کلمه ای یا "خط واژه نگار" تلقی می کنند.

در این سیستم به ازای هر واژه یک نشانه ی نوشتاری وجود دارد. بدین ترتیب اگر زبانی دارای هزار واژه بوده برای خط آن زبان باید هزار نشانه وجود می داشت. ضمن آنکه برای مفاهیم ذهنی ساختن نشانه مشکل است. (مفاهیمی همچون اندیشه، ایمان، وجدان و ...)

در چین باستان یک سیستم واژه نگار وجود داشته که هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد. اشکال عمده این نظام نوشتاری این است که در آن تعداد بسیار زیادی نشانه های نوشتاری گوناگون (بیش از هفتاد هزار) وجود دارد.

 

در مصر باستان نیز یک سیستم واژه نگار تحت عنوان هیروگلیف وجود داشته است. در سومر نیز نوعی خط میخی واژه نگار متداول بوده است که معمولا از آنها با عبارت "اولین نظام خطی شناخته شده" یاد می کنیم وبعدها به صورت خط هجانگار ایرانی ها، بابلی ها و آشوری ها تبدیل گردیده است.

 به نظر می رسد به خاطر سپردن تعداد زیادی از نشانه های کلمه ای نمایانگر اشغال حجم زیادی از حافظه باشد و روشی اصولی لازم است تا ما را از نشانی هایی که بر کلمه ها دلالت می کنند به مجموعه ای از نشانه های نمایانگر آواها برساند.

برای این منظور یکی از راههای استفاده از نشانه های موجود برای به نمایش درآوردن آواهای زبان روشی است که به خط رمزی شناخته شده است. در این روش نشانه ی موجود برای یک شیء، به عنوان یک نشانه برای صدای کلمه ی گفتاری ای به کار رفته است که معمولا به همان شیء اطلاق می شود. سپس هرگاه ک آن صدا یا صورت ملفوظ در کلمه ای دیده شود به جای آن، نشانه ی مذکور به کار می رود. . وقتی که یک نظام نوشتاری، مجموعه ای از نشانه هایی را که نمایانگر تلفظ هجاهاست به کار گیرد، آن را خط هجایی یا هجانگار می نامیم.

خط هجانگار در واقع مرحله دوم تحول خط بوده است. در قرن نوزدهم یک سرخپوست آمریکایی به نام سیکویا یک نظام نوشتاری هجایی ابداع کرد که سرخپوستان چروکی آن را برای به وجود آوردن پیامهای نوشتاری از زبان گفتاری به کار می بردند.

خط هیروگلیف نیز بعدها به صورت هجانگار و بعد به صورت الفبایی در آمده است و خط چینی به همان شکل باقی مانده است. خط الفبایی مرحله سوم خط است.

هر دو نظام نوشتاری مصری و سومری تا به مرحله ای تکامل یافتند که تعدادی از نشانه های واژه نگار قبلی را برای نشان دادن هجاهای گفتاری به کار بردند. ولی استفاده ار نظام نوشتاری هجایی به طور کامل، زمانی پدیدار می شود که فنیقیها آن را به کار بردند. فينقي ها خط هجايی را كه از مصریها گرفته بودند تكميل و به خط الفبايی نزديك كردند. يونانی ها آن را گرفته و خط الفبايی را كه هر حرف معرف صدايی است، به وجود آوردند. بنابر اين ميتوان گفت كه خط الفبايي كه امروزه در بخش بزرگي از دنيا به كار برده ميشود اختراع يونانيهاست. زیرا آنها بودند که نظام ماهیتا هجایی را از فنیقیها گرفتند و یک نظام الفبایی بنا نهادند که در آن در برابر هر نشانه ی مجزا یک آوای مجزا قرار دارد.

این الفبای تعدیل یافته ی یونانیها به دست رومیها به دیگر نقاط اروپای غربی رسید و البته بارها جرح و تعدیل شد تا با نیازهای زبان گفتاری مردم آن نواحی متناسب گردد. در روند تکاملی دیگری، همین نظام خطی یونانی به اروپای شرقی که زبانشان اسلاوی بوده رفته است. گونه ی تعدیل یافته ی این خط که (به اقتباس از نام "سنت سیریل" مبلغ مسیحی قرن نوزدهم) به الفبای سیریلی معروف است، اساس نظام خطی متداول در روسیه ی امروزی است.

 روی هم رفته خطهای آلفابتيك بر دو گونه‌اند: يكی خطی كه حروف مصوت آن نشانه‌های جدا دارد مانند خط يونانی و لاتين و ديگری خطی كه مصوت‌های آن با نشانه‌هايی مشخص می شود مانند خط عبری و عربی. تفاوت اين دو خط در اين است كه آوردن حرف مصوت در خطهای يونانی و لاتين الزامی است اما در خطهای عربی و عبری اختياری است. آوردن مصوت‌ها در دو خط عبری و عربی تنها در كتاب مقّدس و قرآن اجباری است اما در ديگر نشريات اختياری می باشد.

 جمع بندی

 بنابراین به طور کلی سیر تحول خط را در چهار دوره می توان اینگونه دسته بندی نمود:

مرحله اول:

 در این مرحله، انسانها هنوز تشکیل جمعیتی ثابت را در یک سرزمین خاص نداده بودند و افکار و احتیاجات خود را به وسیله حک علامات ساده بر روی اشیاء نمودار می ساختند، مانند: چوب خط ها و یا علائم تصویری بر روی تخته سنگ ها و یا دیوارۀ غارها.

مرحله دوم:

شروع پیدایش نوعی خط پایدار و قابل درک در سطحی گسترده تر بوده است. در این مرحله، انسان برای هر موضوع یا منظوری، علامت و یا تصویری خاص را قرار داد که در نهایت پس از اصلاح و تکامل این پدیده به خط تصویری معروف شده است.

مرحله سوم:

پیدایش و ظهور خط واژه نگار، که اولین خط قابل خواندن بود. خط چینی امروز نمونه ای از این خط است.

 مرحله چهارم:

ساده سازی خط واژه نگار که به صورت مجموعه ای از هجاها بود و به خط هجانگار نامیده می شود.

مرحله پنجم:

ظهور خط الفبائی که مادر خطوط امروز است و متشکل از علامتهای قراردادی است و هر علامت یک حرف و صوت خاص را نمایندگی می کند. این نوع خط بود که به سادگی این امکان را داد تا آدمی با ترکیب و اختلاط حروف، فرهنگ و دریافت های خویش را بر روی الواح گلی، سنگی، یا پوست و چرم و بالاخره کاغذ پاپیروس به آیندگان انتقال دهد و آنها را از فراموشی و نابودی نجات بخشد. بنا بر شواهد و آثار بجا مانده در طول تاریخ، مردم غرب آسیا (از بین النهرین تا فنیقی که لبنان امروزی است) مخترع حروف الفبائی بوده اند.

 تاریخچه خط فارسی

زبان مجموعه‌اي از نشانه‌ها و دلالتهاي وصفي است كه از روي قصد ميان افراد بشر براي القاي انديشه يا فرماني يا خبري از ذهني به ذهن ديگر به كار برود.


نوع ديگر از وسايل ارتباط ذهني ميان افراد بشر يا خط يا نوشتن است كه نخست صورت نگاري بوده مانند هيروگليف مصري كه براي نشان دادن چيزي تصوير آن را ميكشيده‌اند و سپس آن را ساده كرده و به نشانه‌اي وضعي تبديل كرده‌اند مانند خط چيني و خط ابتدايي سومري. سومري‌ها نگارش تصويري را هفت هزار سال پيش پديدآوردند. مصريان آن را در پنج هزار سال پيش به كار بردند. پس از خط تصويري, خط هجايي( syllabic ) ساخته شد, مانند خط ميخي كه سومري‌ها در پنج هزار سال پيش اختراع كردند, و آكديها آن را بهبود دادند و ديگران آن را براي زبان خودشان اقتباس كردند, مانند اقوام هيتي و ايلام و ماد و پارس.


مشتق از خط هجايي مصري, كه به دنبال خط تصويريشان پديد آمد, ميتوان از خطهاي آرامي و به دنبال آن خط عبري و عربي و فينيقي نام برد. البته خط چيني كه امروزه در خاور دور به كار ميرود نيز از زمره خطهاي تصويري است كه سپس به خط هجايي تبديل شده است, اما هيچ رابطه‌اي با خطهاي خاور ميانه نداشته و از هم مشتق نشده‌اند.


فينقي ها خط هجايي را كه از آراميها برداشت كرده بودند تكميل و به خط الفبايي نزديك كردند. يوناني ها آن را گرفته و خط الفبايي را, كه هر حرف معرف صدايي است, به وجود آوردند. بنابر اين ميتوان گفت كه خط الفبايي, كه امروزه در بخش بزرگي از دنيا به كار برده ميشود, اختراع يونانيهاست. روي هم رفته, خطهاي آلفابتيك بر دو گونه‌اند: يكي خطي كه حروف مصوت آن نشانه‌هاي جدا دارد مانند خط يوناني و لاتين و ديگري خطي كه مصوت‌هاي آن با نشانه‌هايي مشخص مي شود مانند خط عبري و عربي. تفاوت اين دو خط در اين است كه آوردن حرف مصوت در خطهاي يوناني و لاتين الزامي است اما در خطهاي عربي و عبري اختياري است. آوردن مصوت‌ها در دو خط عبري و عربي تنها در كتاب مقّدس و قرآن اجباري است اما در ديگر نشريات اختياري است.


خط فارسي باستان. ايرانيها هرگز خطي از خود نداشته‌اند و در تمام تاريخ خود خطهاي ديگران را گرفته و ساده كرده و براي زبان خودشان سازگار كرده‌اند. از پيش از دوران مادها و از زمان فرمانروايي آنها هيچ نوشته‌اي برجا نمانده است, و در دوران نخستين هخامنشيان گزارشها و اسناد درباري و حكومتي را به زبان آرامي و عيلامي و به خط ميخي مي نوشتند و به زبان پارسي باستان مي خواندند. ايرانيها در زمان هخامنشيان كم كم خط ميخي را كه سومري‌ها ساخته بودند از آكديها و بابليها اختيار كردند و براي زبان پارسي باستان ساده و سازگار كردند و تا دوران ساسانيان همين خط ميخي به كار برده مي شد.


مفصلترين و مهمترين نوشته‌هاي پارسي ايران باستان از داريوش يكم است كه بيشتر همراه دو متن بابلي و عيلامي است. از دوران پيش از او تنها پنج سنگ نوشته كوتاه به دست آمده است كه دو تاي آن از كورش دوم, نخستين پادشاه هخامنشي, است. همه اين سنگ نوشته‌ها به خط ميخي است. پس از آن سنگ نوشته‌هاي بسياري از ديگر پادشاهان هخامنشي برجاي مانده كه به خط ميخي است و تا كنون همه آنها خوانده و ترجمه شده است. خط ميخي ايران باستان, چنانكه گفتيم, از خط آكدي گرفته شده و براي زبان فارسي ساده و مناسب كرده‌اند. اين خط داراي 26 حرف است و نشانه‌هايي ويژه نيز براي اعداد دارد.


از زباني كه در دوران اشكانيان به كار ميرفته, دكتر خانلري آن را زبان پهلوانيك خوانده است, نوشته‌اي به دست نيامده مگر چند سكه كه روي آنها به خط يوناني نوشته شده است. چنانكه ميدانيم, اشكانيان پس از انقراض يونانيان بر سركار آمدند و تا چندي خط يوناني به كار ميرفت و روي سكه‌ها نام و لقبهاي شاهان اشكاني به خط يوناني نوشته ميشد اما همسن كه سلطه اين فرمانروايان پا بر جا شد, براي نوشتن اسناد رسمي خط ويژه‌اي به كار گرفته شد كه از خط آرامي ريشه گرفته بود اين خط پهلوي خوانده شد و در دوره ساسانيان با اندك تفاوتي به كار رفت. هيچ سندي در دست نيست تا از روي آن بتوان گفت كه خط آرامي در چه زماني و به دست چه كساني تحول يافته و به خط پهلوي منتهي شده است . اين قدر ميتوان دانست كه اين تحول كار يك يا چند تن نبوده و بتدريج انجام گرفته است. گذشته از انواع خطهايي كه پهلوي خوانده ميشود, براي نوشتن زبانهاي ايراني چند خط ديگر به كار ميرفته كه ظاهراً همه از اصل آرامي مشتق بوده‌اند. از آن جمله بوده است خط مانوي.


ماني از پدر ومادري ايراني به سال 215 ميلادي زاده شد و دين تازه‌اي آورد كه نزديك هزار سال از رايجترين دينهاي جهان بود. دين مانوي در سده‌هاي سوم و چهارم ميلادي در آسياي غربي و اروپاي جنوبي و افريقاي شمالي منتشر شد و كشورهاي گل(فرانسه امروزي) و اسپانيا را نيز فرا گرفت و از سده هفتم ميلادي بود كه در برابر آيين مسيح رو به زوال رفت. از سوي ديگر, دين ماني در سده چهارم ميلادي در شمال شرقي ايران رواج فراوان گرفت و تا پايان سده ششم ميلادي تا چين نفوذ كرد و در سراسر آسياي شرقي گسترش يافت اما, در حدود سده هفتم. در نبرد با آيينهاي مسيحي و اسلام و بودايي يكباره شكست قطعي يافت. خط مانوي درست معلوم نيست از كجا سرچشمه گرفته اما گمان مي رود كه از يك شيوه نگارش خط آرامي مايه گرفته باشد. البته بايد در نظر داشت كه ماني معروف صورتگري هنرمند بوده و در ايجاد تكميل خط مزبور دخالت داشته است.


خط سغدي. اين خط نيز از شيوه نگارش خط آرامي مشتق شده و نيز احتمال ميتوان داد كه اصل خط مزبور همان خط پهلوي كهن باشد. در خط سغدي مانند خط پهلوي, براي مصوت هاي كوتاه نشانه‌‌هاي خاصي وجود ندارد. تنها سه حرف براي واك‌هاي مصوت بلند كه(آ...و...ي...) باشد هست.


خط پهلوي. خط پهلوي در دوران ساسانيان براي نوشتن زبان فارسي آن دوران, كه آن را پارسي ميانه مينامند, از خط آرامي, كه ميتوان آن را مادر همه خطهاي الفبايي دانست, گرفته شده است. اين خط تا سه قرن پس از اسلام در سنگ نوشته‌ها و سكه‌ها و اسناد و معاملات و كتابها و رسالاتي كه به زبان پهلوانيك و پارسيك نوشته ميشد به كار مي رفته است. از اين خط آثار زيادي در سنگ نوشته‌ها و متن‌هاي اداري و ادبي و مذهبي, از جمله نوشته‌هاي ماني و سكه‌هاي ساساني, در دست است. خط پهلوي خطي ناقص بوده كه خواندن آن بسيار مشكل بوده و هست. در اواخر دوران ساسانيان, موبدان زرتشتي بر پايه خط پهلوي, خطي ساختند كه در دقت و همآهنگي صوت با حرف يكي از بهترين الفباهاي جهان است. اين خط داراي 47 حرف كه هر حرف نشانه يكي از اصوات زبان پارسي زمان خودش بوده است. اختراع اين خط براي نوشتن اوستا بود كه كتاب ديني رزدشتيان است و به همين مناسبت آن را خط اوستايي مينامند. زباني هم به نام زبان اوستايي بوده اما روشن نيست كه مردم كدام يك از سرزمين بسيار گسترده ايران آن روز به اين زبان گفت‌وگو ميكرده‌اند. برخي از   زبانشناسان آن را زبان مردم دوران اشكانيان كه مقرشان در شمال شرق ايران بوده ميدانند و آن يكي از گويش‌‌هاي پارس باستان ميشناسند, كه به زبان دوران هخامنشيان نزديك بوده است.

 
خط فارسي دري. در طي تاريخ درازمدت كشور ايران, يك زبان رسمي اداري بوده كه بر گويشهاي گوناگون محلي غلبه داشته است؛ به سخن ديگر: هميشه در ايران يك زبان دري(درباري,ديوان) در كار بوده كه زبان دري پس از اسلام آخرين مرحله تكامل و تحول آن است. اين زبان, به اتفاق همه گويشهاي ديگر ايراني رسميت يافت و در امور اداري و ادبي به كار رفت.


درست نميدانيم كه از چه تاريخي ايرانيان خط عربي را براي نوشتن زبان خود به كار برده‌اند. زيرا كهنترين متن تاريخ دار فارسي به خط عربي از قرن پنجم هجري است اما مسلم است كه مدتها پيش از آن خط مشترك عربي و فارسي براي نوشتن نامه‌ها و اسناد دولتي در ايران رايج بوده است. مدركها و سندهايي نيز در دست است كه نشان ميدهد مردم فارسي زبان در سده‌هاي نخستين اسلامي به خطهاي ديگر نيز مينوشته‌اند اين خطها كه بيشتر نزد اقليتها ايران به كار ميرفته عبارت بود, از : عبري, مانوي, و پهلوي.
چنانكه مي دانيم خط عربي داراي 28 حرف صامت است كه هريك نشان يك صداست و چند علامت براي زير و زِبَر و پيش و تنوين و تشديد و آي مدي دارد, كه اگر مصوتها را هم به آنها بيفزاييم 35 حرف ميشود. ايراني‌‌ها براي نوشتن فارسي امروزي چهار حرف براي صداهايي كه در عربي نيست به خط عربي افزوده‌اند كه عبارت است از (پ), (چ), (ژ),و (گ). و نيز ميدانيم كه در زبان عربي صداهايي دارند مانند (ص) و (ض) و (ط) و (ظ) و (ح) كه در فارسي نيست اما آنها را در الفباي فارسي به كار ميبرند زيرا براي نوشتن واژه‌هاي بسياري از عربي به زبان فارسي وارد شده نگه داشته شده‌اند همزه نيز كه از عربي آمده در زبان فارسي به كار ميرود. در زبان فارسي(و) و (ي), اگر در ميان يا پايان كلمه باشد, از حروف مصوت به شمار مي آيد مصوت‌هاي فارسي كه نوشتن آنها اختياري است عباتند از: (زِبَر) و (زير) و (پيش) و يك(او) ممتد نيز داريم كه با (واو) نوشته ميشود مانند: درو, مو, جو. بنا بر آنچه گفته شد, براي نوشتن زبان فارسي دري كه امروز به آن گفت و گو مي شود 32 حرف و چهار نشانه مصوت به كار مي رود در حالي كه خود اين زبان بيش 24 صدا وجود ندارد.

 

 

منابع:

1.     نگاهی به زبان، جرج یول، ترجمه نسرین حیدری

2.     تاريخ زبان فارسي، دكتر خانلري، جلد يكم

3.     دانشنامه بريتانيكا، جلد ششم

 


مطالب مشابه :


حروف یونانی (گریک)

حروف یونانی ( گریک ) اسامی حروف یونانی و حروف انگلیسی هم ردیف آنها




حروف الفبای یونانی و اعداد رومی که در فیزیک کاربرد دارند

سرای فیزیک - حروف الفبای یونانی و اعداد رومی که در فیزیک کاربرد دارند - خدایا یاریم کن نگاهم




Greek Alphabet الفبای یونانی

دانلود رایگان فيلم آموزشي نرم افزار etabs. مجموعه نرم افزارهای مهندسی عمران و الفباي يوناني




حروف يوناني

رياضیات پربار - حروف يوناني - - رياضیات پربار من مریم غلامی دبیر ریاضی شهرستان شیراز هستم




زبان نوشتاری یا خط

دانلود کتاب يكی خطی كه حروف مصوت آن نشانه‌های و تا چندي خط يوناني به كار ميرفت و روي




ترفند های office

تبدیل حروف کوچک به و انتگرال به همراه حروف يوناني با رعايت دانلود مستند




الفبای اوستایی، دین دبیره

دانلود آزمون داخل حروف نيست و اين خود مانند الفباي يوناني حروف مصوت را داخل




تست مربوط به حروف اضافه

دانلود کتاب آموزش زبان حروف ندا و کاربرد آنها پيشوندها و پسوندهاي يوناني و لاتين در




برچسب :