کوه رباط لرستان (22/2/84)

وقتی ستارگان به من چشمک می زنند و گلها تبسم می کنند ، اگر کسی ديگر با من نبيند، لذتی از ديدن آنها نميبرم.
                                                                                   برگرفته از خامه گهربار زنده ياد نظام وفا 

صعود به کوه رباط
 استان لرستان
21/2/84 تا 23/2/84


نمایی از قله کوه رباط

شروع برنامه : بخش سپیددشت (سه پید دشت) استان لرستان
پایــان برنامـه: روستای حیه (Heya) از بخش شوله آباد شهرستان الیگودرز

  در این برنامه کار متفاوتی را تجربه کردیم.48 ساعت در کوه بالا و پایین رفتیم و دو شب را در دامان کوه خوابیدیم. هدف این بود که از سپید دشت حرکت کنیم و پس از صعود از کوه رباط از سمت دیگر آن فرود آییم و به روستای حیه برسیم. در مورد نام کوه رباط باید بگویم که در بیشتر نقشه ها نام آن را «رباط» نوشته اند ولی در بعضی دیگر از نقشه ها نام «روباه» نوشته شده که به گویش محلی «رباه» گفته می شود.

  روز چهارشنبه 21/2/84 ساعت ۱۲:۴۵ از اهواز با قطار عادی حرکت کردیم و ساعت ۱۹:۳۰ به «سپید دشت» رسیدیم. بلافاصله به سمت روستای متروکه درستان (Derestan) به راه افتادیم. پنج کیلومتر راه رفتیم تا به درستان رسیدیم. چون شب شده بود، شام را در کنار روستا خوردیم و همان جا خوابیدیم. صبح روز بعد، ساعت 7 به حرکت ادامه دادیم و با عبور از یک سربالایی در یک دره طولانی در ساعت 20 به قله کوه رباط صعود کردیم. در این مدت 25 کیلومتر راه رفتیم و 1800 متر صعود کردیم. طبق برنامه بایستی از سمت دیگر کوه فرود می آمدیم ولی چون غروب شده بود و مهتاب هم نبود، کارمان مشکل شده بود.

  شبی هراس انگیز را پشت سر گذاشتیم. در آن تاریکی شب با تراورس کردن آن قدر فرود آمدیم تا بلکه به یک جای مسطح برسیم و شب را در آنجا به صبح برسانیم. شیب این کوه به قدری تند بود که در هنگام صعود و یا فرود هر گاه برای استراحت می نشستیم، کمرمان به کوه می چسبید و خود به خود به کوه تکیه می کردیم!! در هنگام تراورس کردن، بارها از یخچالهایی که در شیار های کوه ایجاد شده بود با دلهره گذشتیم. بالاخره پس از 3 ساعت زمان و طی 5 کیلومتر راه و 500 متر فرود، در ساعت 23 جای مناسبی پیدا کردیم. از صبح امروز تا این ساعت بیلان کار ما 16 ساعت تلاش، 30 کیلومتر حرکت، 1800 متر صعود و 500 متر فرود بود!! گویا آن جایی که پیدا کردیم محل اتراق چوپانان بود چون مقدار زیادی هیزم در آنجا انباشته شده بود. (چه از این بهتر) آتشی روشن کردیم و چون شنیده بودیم که در آن محل حیوانات وحشی از قبیل خرس و پلنگ وجود دارد، برای در امان ماندن از خطر، آتش را تا صبح روشن نگاه داشتیم. فردای آن روز تا روستای حیه (Heya) پایین آمدیم.

  در پایان کار دریغمان آمد که سری به بیشه پوران نزنیم. به آنجا هم رفتیم و شب از ایستگاه راه آهن بیشه به سمت اهواز حرکت کردیم.

  در این برنامه سختی بسیار کشیدیم ولی دیدنی های بسیاری نیز دیدیم و تجربه های ارزشمندی به دست آوردیم. در مورد آنچه دیدیم و آموختیم می توان ساعتها گفت و صفحه ها نوشت. مناظر چشم نواز رود خانه های «دز» و «سزار» و «زز» و «لگدی» (ٍِDez & Sezar & Zaz & Lagdi) که در واقع سر شاخه های کارون هستند و دیدن دهها چشمه ساری که این رودها را به وجود می آورند، بخشی از دیدنی های ما بود. در آن کوهستان سرسبز زیبا ترین گلها و پهن ترین برگهای ریواس را دیدیم و انبوه لاله های واژگون آن چنان ما را به وجد آورده بود که از خوشحالی فریاد می کشیدیم. حتی منظره سقوط بهمن را نیز در این برنامه تجربه کردیم.

  مانند همیشه، لذت ما هنگامی تکمیل می شود که آنچه را دیدیم به دیگران نیز نشان دهیم باشد که نوازشگر چشمان بینندگان شوند. علی اکبر قلمی .


   
  از اهواز با قطار به سمت       در بین راه از روی پل تل زنگ     اینجا شهر سپید دشت است
سپید دشت رفتیم                        عبور کردیم                                                 
   
گسل معروف سپید دشت، یک   ایستگاه راه آهن سپید دشت     و این هم ورودی سپید دشت
پدیده دیدنی زمین شناسی                                                                                      
   
از سپید دشت به راه افتادیم         شب به درستان رسیدیم       همانجا شام خوردیم و خوابیدیم
   
 صبح متوجه شدیم که دیشب     دوباره به سمت کوه راه افتادیم       در بین راه به یک گورستان  
در چه جای قشنگی خوابیدیم                                                      خیلی قدیمی رسیدیم     
   
سنگ های قبر نشان می داد که مربوط به        اینجا هم ظاهراْ یک امامزاده بوده
               گذشته های خیلی دور هستند          که توسط حفاران غیر مجاز به سرقت رفته
   
           کمی بعد به سیاه چادر عشایر رسیدیم.                      کوه رباط جلوی چشم ما
        با ما مهربانی کردند و به ما دوغ دادند                             خودنمایی می کرد
   
  پیش تر که رفتیم به انبوهی از گل های لاله واژگون رسیدیم               برگ بوته های ریواس    
  با دیدن آنها از خوشحالی سر از پا نمی شناختیم                        به این پهنی بودند
      
   غروب به قله کوه رسیدیم         شب در اینجا اقامت کردیم        صبح فردا به فرود ادامه دادیم
   
در مسیر فرود مناظر زیبایی دیدیم    از رودخانه نزدیک روستای حیه گذشتیم و به روستا رسیدیم
   
به سپید دشت باز گشتیم و با قطار باری به بیشه پوران رفتیم. قطار باری خیلی دیدنی بود.
   
به ایستگاه بیشه پوران رسیدیم و از آبشار آن دیدن کردیم و شام را در همان ایستگاه خوردیم
  


مطالب مشابه :


قطار مسافری اهواز قم راه اندازی شد

ساعت حرکت این قطار از اهواز 12:30 و مراجعت آن از قم 14:10 می باشد. نفت کارون نفت




کوه رباط لرستان (22/2/84)

۴۵ از اهواز با قطار عادی حرکت صبح روز بعد، ساعت 7 به حرکت ادامه های کارون هستند و




مشهد تا بهبهان

چهل و پنج دقیقه به حرکت قطار مانده است. بعد از یک ساعت رئیس می آید و کارون را که می بینم




انکودر

موسسه آموزش عالی کارون است که حرکت یک جهت عقربه هاي ساعت مي چرخد ولي اگر




سفری به خوزستان

بیدار شدن ِ تنها یک ساعت پیش از حرکت قطار انجامید و فقط کارون در اطراف شوشتر گل




عکسهای صعود به قله توچال

گروه کوهنوردی کارون. را با قطار ندشتيم.8 13 نفر حرکت را ادامه داديم.ساعت 12 بود که




فاجعه در دریاچه ی سد کارون 3- برگرفته از سایت تابناک

شیوند، غریبی‌ها و میراحمد در حرکت بود، حوالی ساعت زمان آبگیری سد کارون قطار شهري




بازدید از بناهای تاریخی و مناطق گردشگری و تفریحی مسیر اهواز ، رامهرمز ،ایذه و شهرکرد

نوشتم در سفر به اهواز که با قطار حرکت کردیم و نیم ساعت رانندگی به سد کارون




برگزاری همایش بختیاری ها در دشت ذیلائی

صبحی در کارون ساعت 14 شروع می شد از این مسجدسلیمان حرکت می کنی می بایستی دلت




برچسب :