گفتگو با محمد پاک سرشت، مدیر کل روابط عمومی و امور بین الملل دانشگاه فرهنگیان

 مرد تمام ناشدنی تربیت معلم و امور تربیتی ، شاید این کمترین تعبیری باشد که می توان درباره این مرد نام برد.

آنها که ما را می شناسند خوب میدانند که اهل خوش خدمتی و چاپلوسی و فرش قرمز پهن کردن

برای دیگران خصوصا مسئوول جماعت نیستیم ...

اما در زمانی که خیلی از مدیران و مدیر کل های این مرزو بوم اسلامی ...به دنبال مطرح کردن خود و

جایگاه خود و بده بستانهای سخیف سیاسی و دنیوی هستند

...آنها که یا اسیر میز شده اند ...یا آنقدر در حجاب علم شان غوطه ورند که همچون عنکبوت صرفا در

حال پیله بستن برای خود و اطراف خویشتن هستن ...آنها که به دنبال این هستند که بمانیم ...نه

بماند ...

حال در این زمان... صحبت نکردن و تقدیر نداشتن از مدیران ارزشی و ولایی گناهی است

نابخشودنی و ظلمی آشکار 

آری ...ما خوش خدمتی می کنیم ...ما چاپلوسی می کنیم و ما فرش قرمز هم پهن خواهیم کرد

...برای تفکرات و شخصیت ارزشی انسان ها ...نه برای میز و جایگاه و مدرک دنیوی شان

9 دی سال 41 به دنیا آمد ...اصلا انگاری خدا هم از کودکی افتخار ولائی بودن را از همان نوزادی بر

پیشانی ایشان زده است  تا 47 سال بعد در 9 دی 88 به همگان ، به مدیران خرد و کلان نشان دهد

که ولائی بودن و دفاع تمام قد از حریم ولایت یعنی چه ؟

مسئوول انجمن دانشجویی حزب جمهوری اسلامی و پای سخنرانی های شهید بهشتی و رهبر

انقلاب  نشستن ، از او نیرویی مکتبی ساخته است ، و همچنین همراه و همگام شهید دیالمه و

شاگرد خصوصی بودن او و خیلی از علما و شهدای این مرزو بوم ، از او نیرویی ولایی و انقلابی شکل

گرفته است.

مدیر مدرسه، زمان وزارت شهید رجایی ، عضو هیات مرکزی گزینش وزارت آموزش و پرورش، کارشناس

بررسی رسانه ها – کارشناس امور فرهنگی و هنری – عضو کمیته برنامه ریزی امور فرهنگی دفتر

مقام معظم رهبری به مدت 14 سال، عضو کمیته انتصابات وزارت آموزش و پرورش، معاون پرورشی و

تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران، معاون برنامه ریزی آموزشی دفتر

ارتقاء مهارت های حرفه ای و تربیت معلم، رئیس مرکز تربیت معلم شهید مفتح ری و مدیر کل روابط

عمومی و امور بین الملل دانشگاه فرهنگیان، گوشه ای اندک از مسئوولیتهای بیشمار ایشان در این

نیم قرن عمرشان در این کره خاکی است .

برای شناختن او باید همراهش شد ، نمی شود با او راه رفت ، قدم زد ، حتی دوید ، باید با او پرواز کرد

او را نه در ظاهر می شود شناخت و نه حتی در عمل، او را فقط با دل می شود شناخت، با سوزش و

غمی که از یادگار و به گفته رهبر انقلاب از صدقه جاری شهیدان رجایی و باهنر از امور تربیتی و تربیت

معلم در سینه دارد.  

آری کار کردن با او سخت است، کار کردن با اوئی که تمام هم و غمش تسلای تربیت معلم و امور

تربیتی است، مرد فوق العاده سخت گیر در جذب  و به کار گیری همکارانش ، نظم فوق العاده زیادش

در امور اجرایی و اداری، و هوش سرشارش و تیز بینی دقیقش، کار کردن با او را برای بعضی ها سخت

نموده است.

با تمام جسارت و شجاعت وصف ناشدنیش ، با تمام صراحت و صداقت لهجه اش، اما تا بخواهید دل

نازک و رئوف است

نگارنده ، که توفیق داشتم 3 ماه مسئول دفترش در تربیت معلم شهید مفتح بودم ، و اکنون در معیتش

در اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل در سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان هستم،  بارها تا

پاسی از شب شاهد تلاش و پیگیری هایش برای ارتقای جایگاه تربیت معلم و امور تربیتی بودم، بارها

شاهد بودم که غریبانه گوشه ای در اتاق می رفت و به خاطر جفاها و ظلم های آشکاری که به او می

شد اشک می ریخت و از خداوند تقاضای صبر و استقامت می خواست

مردی که سال 88، تمام اهالی فتنه و طرفداران فتنه ، کوته انسانهایی که در بدنه آموزش و پرورش

رسوخ کرده بودند، آنها که از اسم او لرزه بر اندامشان  می افتاد ، در هر جا و هر مسئوولیتی که بودند

 ای کاش از قلب مهربان و پدرانه او باخبر باشند که چطور برای عاقبت به خیری و آمدن به راه ولایت

برایشان دست به دعا بلند می کند و خواستار هدایتشان از جانب خداوند می شود.

کار کردن و همراه با او بودن لذتبخش است، چرا که اصلا احساس نمی کنی که با یک مدیر کشوری در

تماس هستی،

کلمه پسرم هیچ گاه از زبانش خارج نمی شود و تو و همه همکارانش را با این کلمه صدا می کند و

می بینی که:

پسرم را نه در زبان ، بلکه در جان و روحش می گوید ، چرا که به یقین مشاهده می کنی رفتار پدرانه

و دلسوزی های پدرانه اش را ...

76uk3a1o063zbuexoyb.jpg


و حال ، این شما و صحبت های جناب آقای حاج محمد پاک سرشت:

با تشکر از جنابعالی که وقتتان را به بسیج فرهنگیان قرچک داده اید، برای اولین سوال حاج محمد پاک

سرشت خودش را برای ثبت در وجدان تاریخ چگونه معرفی می کند؟

بسم الله الرحمن الرحیم، من عرف نفسه فقد عرف ربه، هر کسی که خودش را بشناسد، خدایش را

خواهد شناخت، من با یک تعبیر از این بیان و حدیث عرفانی ، اشاره به آن آیه شریف قرآنی که می

فرماید ما انسان را جانشین خود در زمین قرار داده ایم، می گویم این محمد پاک سرشت قرار بوده که

در عالم زر که در بین ملیونها سلول دیگر، پذیرفته که بیاید این دنیا، قرار بوده که خلیفه الله باشد،

کسی که 9 دی 41 به دنیا آمده و الان 9 دی 91 است، که نیم قرن را از خداوند عمر گرفته سعی کرده از

کودکی خلیفه الله باشد . و تلاش زندگیش این بوده که با رهروی از راه ائمه بتواند راه خلیفه الله بودن

را طی کند و تا ظهور حضرت بقیه الله شرمنده آن امام نباشد

  به نظر خودتان ، آیا به آن آرمانها و اهدافی که در دوران جوانی برای خودتان در زندگی ترسیم

کرده بودید، رسیده اید؟

بله، من راضیم، از لطف خدا راضیم. ان شاء الله خدا هم راضی باشد. من در زندگی الگو

هایی داشتم ، یادم است در 6 سالگی و در جلسات قرآن که می رفتم، جایزه،  کتاب آیت الله

جعفر سبحانی را گرفتم، آن زمان سعی کردم که یک الگوه ام آقای سبحانی باشد، بعدها که

در همین مسجد شخصیتم شکل گرفت و 10 ساله شدم، میرفتم صبح های جمعه جلسه

قرآن که در خیابان آذربایجان و دور از منزلمان بود ، میرفتم مکبر مسجد می شدم و هدیه می

گرفتم. یادم است در محل به من می گفتن شیخ، آن زمان برای اینکه تصور نکنند بچه های

مسجد و مذهبی بی سواد هستند، آنقدر درس خوب می خواندم که بهترین شاگرد مدرسه

بودم. یادم است اول نظری که سال 55 بود در خرداد ماه که کارنامه گرفته بودم یکی از بچه

های مدرسه کارنامه من را در جلوی سینه اش گرفته بودو می گفت ببینید من شاگرد زرنگ

هستم و 16 تا بیست گرفتم. اینجا لازم است عرض کنم که من خیلی ارادت به امام زمان از

همان کودکی داشتم و دارم ، و به خاطر دوست داشتن و وابسته بودن به حضرت اسم پسرم

را که در سال 68 در مشهد  به دنیا آمد محمد مهدی گذاشتم، در سال های پایان تحصیلات

متوسطه ام در سال 57، کتاب های مسجد را که می خواندم آنها برایم می شد الگو و

سرآمد، یادم است آن زمان بین مهرهای نماز در مسجد اعلامیه های امام را می گذاشتند که

آن زمان کم کم الگو بودن امام خمینی برایم شکل گرفت ، آن زمان شاکله شخصیتی

اجتماعی، سیاسی و مذهبی من بخاطر جو حاکم بر انقلاب و نقش و شخصیت امام شکل

گرفت، که همه اینها شکر خدا را می خواهد. بعد از انقلاب من 15 ماهی وارد امور تربیتی

شدم ، چون نیرویی فعال بودم و همچنین زبان انگلیسی بلد بودم که یاد گرفتن زبان سفارش

مادرم بود و از اول راهنمایی رفتم سراغ آموختن زبان، شدم مربی زبان و همچنین چون هنوز

تازه دیپلم گرفته بودم و سربازی نرفته بودم، در ناحیه 15 تهران که بعدها شد ناحیه 6 رفتم

مدرسه 600 نفری و شدم مربی امور تربیتی.

در آنجا و کار کردن در امور تربیتی باعث شد که آقایان رجایی و باهنر بشوند الگوی تربیتی و

الگویم برای شغل، یادم است در آن مدرسه که بودم چند تن از مربیان تربیتی در زمان جنگ

شهید شدند.و تقریبا من و یک نفر دیگر به نام آقای فیضی که هم اکنون دکتر هستند و در

دانشگاه شریف تدریس می کنندو یک خانمی که مدیر مدرسه بودند، آنجا فعالیت می کردیم .

من 15 ماه در آنجا درس دادم و کارهای تربیتی انجام دادم که خاطرات بسیار زیاد و زیبایی

دارم.

یادم است در زمان وزارت شهید رجایی در جلسه ای بودیم، ایشان عنوان کردند که شما

مربیان امور تربیتی سربازان گمنام امام زمان(عج) در مدارس هستید.ایشان از ما پرسیدن که

آیا تعلیم و تربیت تعطیلی دارد؟آنجا چند نفری تصور کردند که آقای وزیر می خواهد تعطیلی ما

را بگیرد، ایشان گفتن نمی خواهم تعطیلی شما را بگیرم منظورم این است که در زمان

استراحت و تعطیلی،  معلمان باید درس بخوانند و بروز باشند.

این نصیحت شهید رجایی شد راه گشای من، و برای بروز بودن، چیزی در حدود 16 عنوان

درسی در دانشگاه پلی تکنیک که الان صنعتی امیر کبیر است، میرفتم آنجا درس می خواندم

بدون آنکه دنبال مدرکی باشم و فقط دنبال معرفت و شعور و فهم انقلابی بودم ، آنجا یکی از

استادهای من شهید دیالمه بود که از حدود 4000 نفر ، 10 نفر از پسران و 10 نفر از دختران

شاگرد خصوصیش بودیم که ، آخرین امتحان را که دادیم و برگه ها را تحویل ایشان دادیم، 3

ساعت بعد با انفجار دفتر حزب ، ایشان شهید شدند. دقیقا 3 ساعت قبل از شهادتش به ما

گفت: دوست دارم برای اسلام و برای انقلاب بسوزم و خاکستر بشوم؛ که ساعتی بعد به این

آرزویش رسید.

همچنین نزدیک به 500 ساعت دوره ضمن خدمت در دانشگاه تهران نزد استادانی همچون

شهید پاک نژاد، آقای قرائتی و اساتید مطرح دیگر آموزش اسلام شناسی و مسائل تربیتی

دیده ام.

بعد از باز گشایی تربیت معلم با پیام امام خمینی ، من با رتبه 6000 شدم جزء دانشجویان

برتر زبان انگلیسی،  در تربیت معلم شهید مفتح شهر ری پذیرفته شدم که تا 1 ماه پیش

رئیس آنجا بودم.

حال اگر شما این مطالب مرا وصل کنید به هم می بینید آن جوان دهه 60 دانشجوی زبان ،

سال 52 که کلاس دوم راهنمایی بوده معلم زبان بوده، بچه 6 ساله مکبر مسجد می شود، 

شاگرد خصوصی شهید دیالمه،

می خواهم نتیجه بگیرم، اگر پدر و مادرها، اولا، سپس خود بچه ها و فضای جامعه دست به

دست هم دهد، یک عنصر مومن و با تربیت تحویل جامعه می شود .

افتخار من و همه آموزش و پرورشی ها این است که دو وزیرش شهیدان رجایی و باهنر را داده

ایم و خدا را شاهد می گیرم لحظه ای نیست که در جلسات کاری، در کلاسها و زمان تدریس

، در سخنرانی هایم ، رجایی و باهنر جلوی چشمانم نباشد.

-          با توجه به اینکه جنابعالی مسئولیت معاونت پرورشی سازمان شهرستانهای استان

تهران را نیز در کارنامه خود به یادگار دارید، قدری از دغدغه هایتان و گلایه هایتان در خصوص

مسائل تربیتی و پرورشی در آموزش و پرورش صحبت می نمایید؟

من در سال 87 که بعد از یک ماموریت 14 ساله از دفتر آقا که سراسر خیر و برکت بود، مقدر

شد که بیایم آموزش و پرورش که در بهمن 87 آمدم معاون پرورشی سازمان شهرستانهای

استان تهران شدم.در آن زمان خوب یادم است که کارم را با کلمه لحظه شروع کردم و تلاشم

این بود که 5000 نیروی امور تربیتی استان،  از لحاظ علمی و معرفتی پیشرفت کنند. یادم

است برنامه ای در اردوگاه قم برگزار کردیم ودر زمان 5 روزه ، 1000 نفر آقا و خانم را  در 14

عنوان درسی،مطالب جدید به آنها آموختیم و به اصطلاح به روز کردیم . یادم است خیلی ها از

من می پرسیدن آقای پاک سرشت شما در این 20 سال کجا بودید که من برایشان صحبت

کردم و با یک لبخند تلخ گفتم که در این 20 سال نمی خواستن سر به تن ما باشد، سر به تن

امور تربیتی باشد ، من پناه برده بودم به حضرت آقا و زمانی که دیدم زمان مناسب است ،

دوباره برگشتم به آموزش و پرورش. من در مقاله ای نوشتم و در ناحیه 5 استان البرز،

سخنرانی و روضه ای خواندم که بعدها شد روضه امور تربیتی، که یادم است خیلی ها گریه

کردند. من آنجا گفتم، در سال 58 و 59 تشکیلات زیبایی شکل می گیرد؛ کمیته ها و

شهربانی می شود نیروی انتظامی، جهاد سازندگی میشود وزارت جهاد کشاورزی، ولی

دشمن فهمیده بود که بار تربیتی یک بار انقلابی است و قرار است که آینده نظام را تامین

کند، در آموزش و پرورش، دشمن شروع کرد به زدن این نهال، رهبر در سال 84 فرمودند که قرار

نبود که امور تربیتی منحل شود، در زمان حاجی و در زمان نجفی، آنها با این سفسطه که

معلم کارش تربیتی است و نیازی به امور تربیتی نیست ، از زمان آقای نجفی شروع کردند و

در زمان آقای حاجی تمامش کردن، آنها همین کارم با تربیت معلم کردن و گفتن هر کسی با

هر مدرکی بیاید و ما هم یک دوره 6 ماهه برگزار میکنیم ؛ که آنها در اصل،  امور تربیتی و

تربیت معلم را نمی خواستند. از آنجائی که تربیت معلم نور خدا بود و با توجه به آیه شریفه

که می خواهند نور خدا را با فوت هایشان خاموش کنند، با آنکه خیلی این نور را کم فروغ

کردن، اما نتوانستن خاموشش کنند. با توجه که ما در این 8 سال هم که امور تربیتی با

دستور آقا دوباره احیا شد اما زیاد نتوانسته ایم کاری انجام دهیم.  خوب وقتی امور تربیتی

خاموش شود یعنی بچه های ما بی تربیت می شود، وقتی بی تربیت میشوند یعنی جامعه

به انحطاط کشیده می شود، یعنی جوانهای ما سکولار می شوند، یعنی پای ماهواره می

نشینند و می شود قضیه فتنه سال 88 که می شود معلول و علتش به خاطر آن بی تربیتی

بود بخاطر حذف امور تربیتی و تربیت معلم که این یک برنامه بود و ما برای بازگشت باید

برگردیم به همان برنامه ای که آقایان رجایی و باهنر شکل داده بودن.

بنده حقیر خیلی مبارزه داشتم ، از طریق مقالات، سخنرانی ها و پیگیری های ویژه تا ایادی

دشمن نتوانند به اهدافشان برسند.ما خیلی تلاش کردیم که جبران شود که به خواست خدا

دارد حرکاتی برای اعتلای تربیت معلم و امور تربیتی می شود. متاسفانه مربیان ما بی انگیزه

شده اند، مربیان ما بی آموزش شده اند، مربیان ما ناتوان شده اند در این 20 سال که راهکار

آن این است که رشته های امور تربیتی در تربیت معلم ها پا برجا بماند و زنده بماند تا تربیت

معلم های ما رنگ و بوی تربیتی خودش را بگیرد.و امیدوارم که چراغ های تربیت معلم دوباره

جان بگیرد و تربیت کند معلم ها و جوان های این مرزو بوم را برای 30 سال مربیگیری و مربی

سازی.راه حق همین است و تا به حال آنهایی که این راه را بسته اند، اگر که جاهل بوده اند،

که خداوند از آنها نخواهد گذشت که چرا آمدند در این  منسب و جائی که سرنوشت هزاران

نفر در دست آنها بود و اگر با غرض و برنامه بودند بدانند که در همین دنیا عذاب خوار کننده

شامل حالشان شده و خودشان نمی دانند و عذاب اخرویشان بسیار خوار کننده تر است و

نفرین دنیا و آخرت عالمیان نثارشان است و خواهد بود.

-          دکتر نقوی ، از آنجائی که مدیر کل تربیت معلم بودند و جنابعالی معاون ایشان و همچنین

دوستی دیرینه ای با ایشان دارید، هم اکنون نماینده شهرستان ما ( ورامین) در مجلس هستند،

چه پیام یا صحبتی با ایشان دارید ؟

آقای دکتر نقوی را از زمانی که عضو کمیته انتصابات آموزش و پرورش در سال 84 بودم می

شناختم. آقای یزدیخواه از این کمیته انتخاب شدند، آقای سحر خیزهم از این کمیته انتخاب شدند

و نفر بعدی جناب دکتر نقوی بودند.

آقای نقوی ، یادم است زمانی که مصاحبه می کردیم، گفتند که آموزش و پرورش بدنی بزرگ پیدا

کرده و سری کوچک، ما باید کاری کنیم که سر آموزش و پرورش بزرگ باشد، و انرژی و تغذیه

محتوایی بدهد، و بدنی که فربه شده بشود بدنی موزون و از مغز فرمان گیرد.و مغز و فرمان دهی

تربیت معلم است، به خاطر این جملات زیبا باعث شد که ایشان به عنوان مدیر کل تربیت معلم

انتخاب شوند، و زمانی هم مقدر شد به عنوان اولین معاون تربیت معلم با ایشان همکاری کنم و

خیلی به من لطف داشتند،در دوران بسیار زیبایی که با هم بودیم آقای دکتر کارهای بسیار زیادی

کردند، و ایشان به نوعی اقداماتی رجایی و باهنر پسند کردند، اما نمی دانم به دلایلی که

خودشان صلاح میدانند صحنه تربیت معلم را ترک نمودند و من دلگیر شدم و به خودشان هم گفتم

، که دوست نداشتیم که از تربیت معلم دور شوند که زمانی که ایشان رفتند ، به نوعی تربیت

معلم دچار حادثه شد. اما در دوره اول نمایندگی خیلی ایشان زجر کشیدند برای استخدام بچه

های سال 88 و با دفتر ارتقاء جناب آقای اسدی ، همکاری های زیادی داشتند . ولی ایشان می

دانند که خودشان مدرس تربیت معلم بوده اند که این منصب را از جایگاه تربیت معلم دارند، و من

و ایشان مدیون تربیت معلم بوده ایم و هستیم، در دنیا و آخرت،  و کسی که خودش را مدیون

تربیت معلم بداند ، هر چه که درباره تربیت معلم و فرآیند آن بکوشد باز کم است و توصیه من این

است ، به عنوان دوست و برادر و همکار ایشان این است که :

در هر جایی که هستند غافل از امر تربیت معلم نشوند، و انتظار داریم که در خصوص تربیت معلم و

دانشگاه فرهنگیان حساسیت داشته باشند و در خصوص محتوای دروس این بچه ها، مسائل

شبانه روزی ، بحث بودجه ، و ...پیگیر باشند .

و خداوند هر مقداری که به ما قدرت دهد همانقدر هم از ما سوال خواهد کرد و الان آقای دکتر نقوی

که دوره دوم نمایندگیشان است، به اندازه نمایندگی از ایشان خواهند پرسید و باید جواب دهند.

-          با توجه به اینکه 14 سال توفیق خدمت در دفتر رهبر را داشته اید، مهم ترین ویژگی رهبر

انقلاب اسلامی را چه می دانید؟

مهم ترین ویژگی آقا این است که بنده خالص خداست، و خیلی ارادت به ائمه دارد، شما زمانی که

به دیدن امام رضا(ع) می رود را نگاه کنید، چگونه به ایشان پناه می برد و خاضع است و همچنین

همه جا افتخارش این است که  می فرمایند من قبل از هر چیز فرهنگی هستم که این مایه افتخار

ماست .

-          زیباترین خاطره ای که از دیدار با رهبر انقلاب داشته اید چه بوده است؟

در سال 80 بعد از  سفر اصفهان خدمت ایشان بودیم، هنگام نماز بود،و آماده میشدیم برای اقتدا

بهایشان، با اجازه محافظین آقا،خدمت ایشان رفتم، لازم است به عرض برسانم که کلمه لحظه

برای آقا خیلی اهمیت و ارزش دارد ، و همچنین هر کسی جانش ، برایش خیلی ارزش دارد، که

لحظه و جان را با هم ترکیبکردم و در حالی که دست جانبازش را در دست گرفته بودم، گفتم: آقا

، لحظه لحظه عمرم فدایوجود شما، که ایشان دست نوازش بر سر من کشیدند و گفتن که

عاقبت بخیر باشی جوان، زندهباشی که این زیباترین خاطره عمرم است.

-          لطفا نظرات و برداشتهای خودتان را نسبت به کلماتی که به عرضتان می رسانم ،

بفرمایید؟

امام خمینی: اسطوره زمان

امام خامنه ای: ولی دوران

آموزش و پرورش: عشق من

مربی پرورشی: روح من

معاون پرورشی: جان من

محمد پاک سرشت: ان شاء الله بنده خالص خدا

حضرت عبدالعظیم: تمام وجود و تربیت و پرورش من

تربیت معلم شهید مفتح: مهد رشد و ترقی و ان شاء الله مرقد من

مرحوم استاد حاج حسینی: الگوی عملی و مربی واقعی و مرشد من

9 دی 41: تولد من که خداوند 3 سال پیش جاودانه اش کرد

9 دی 88: روز امتحان و تصفیه شدن خالصان ولایت

14 خرداد 68: از دست دادن جان و عمر ، که با لطف خداوند با رهبری آقا جبران شد

( گفتگو: حمید امامی)


 

 

 

 

 

 


مطالب مشابه :


اسامي معرفي شدگان دانشگاههاي فرهنگيان در مرحله تكميل ظرفيت آزمون سراسري

دانشجویان ورودی91،92 دانشگاه فرهنگیان - اسامي معرفي شدگان دانشگاههاي فرهنگيان در مرحله




نشاني مراكز تربيت معلم استان تهران والبرز/ تلفن تماس وكدپستي

ضرورت بازنگری و تغییر الگوی پذیرش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان . مديريت يا پرستیژ متکبرانه !




شمشیر مسئولان برای حذف اندک مزایای فرهنگیان

( یک معلم ) - شمشیر مسئولان برای حذف اندک مزایای فرهنگیان - - ( یک معلم )




طلاعيــه‌ سازمان ‌سنجش ‌آموزش ‌كشور درخصوص برنامه زماني و محل مصاحبه تخصصي تربیت بدنی و ...

ورودی های جامع دانشگاه فرهنگیان ورامین-پیشوا-خیابان امام-خیابان کارگر-پردیس




گفتگو با محمد پاک سرشت، مدیر کل روابط عمومی و امور بین الملل دانشگاه فرهنگیان

کانون بسیج فرهنگیان قرچک - گفتگو با محمد پاک سرشت، مدیر کل روابط عمومی و امور بین الملل




ظرفیت پذیرش دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی جدید 10 هزار نفر خواهد بود

فرهنگیان خراسان شمالی - ظرفیت پذیرش دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی جدید 10 هزار نفر خواهد




-= سامانه مروارید دانشگاه آزاد =-

elerey 85 - -= سامانه مروارید دانشگاه آزاد =- - گروه كارشناسي الكترونيك دانشگاه آزاد شهرري ورودي 85




آدرس و شماره تلفن خانه معلم های سراسر کشور

سامانه آموزش دانشگاه فرهنگیان. خیابان فدائیان اسلام -سه راه ورامین -مقابل تالار




اطلاعيه سازمان سنجش در خصوص کدهای 11،12،14و17

وب دانشجویان مجموعه فرهنگیان قزوین - اطلاعيه سازمان سنجش در خصوص کدهای 11،12،14و17 -




برچسب :