مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک چیست ؟؟

صنعت (تخفیف)خرده فروشی مکان خوبی برای دیدن همه چیز در مورد مدیریت استراتژیک می باشد.

شرکت والمارت و کی مارت(اکنون بخشی از Sears Holdings) برسر تسلط در بازار رقابت داشتند،پس از 1962 هر دو شرکت تاسیس شدند .

دو زنجیره شباهت های دیگری نیز دارند: فضای فروشگاه، نام ها، بازارهای خدمت، و هدف سازمانی.

بااین حال، عملکرد والمارت(مالی و غیر آن) تا کنون از کی مارت پیشی گرفته است. والمارت بزرگترین خرده فروش دنیاست و کی مارت بزرگترین خرده فروش، همیشه به دنبال قسمت 11 حمایت از ورشکستگی بود.

چرا در عملکرد متفاوتند؟؟زیرا استراتژی ها و توانایی های رقابتی متفاوت است. والمارت با استفاده از مدیریت استراتژی موثرتر،برتری داشت، در حالیکه کی مارت با عدم استفاده از مدیریت استراتژیک موثرتر، تلاش میکرد.

مدیریت استراتژیک همان چیزی است که مدیران برای گسترش استراتژی سازمان انجام میدهند. مدیریت استراتژیک امر مهمی است که شامل تمام عملکردهای پایه مدیریت(برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، و کنترل) می باشد.

استراتژی های سازمان چیست؟

برنامه هایی هستند برای اینکه سازمان چطور انجام دهد هر انچه که باید در کسب وکار انجام دهد،چطور رقابت موفق داشته باشد، و چطور برای دست یافتن به اهدافش مشتریانش را جذب و راضی کند.

مدل کسب و کار، اغلب در مدیریت استراتژیک استفاده می شود،که واقعا چطور یک شرکت پول کسب خواهد کرد.

مدل کسب وکار بر2 تفکر متمرکز است :

1. آیا مشتریان ارزش چیزی که شرکت ارائه میدهد را خواهند داشت ؟

2. آیا شرکت میتواند پول(هزینه)هرگونه اقدامی را کسب کند ؟

برای مثال،Dell در یک مدل کسب وکار جدید برای فروش کامپیوتر به مصرف کنندگان بطور مستقیم آنلاین بجای فروش از طریق خرده فروشان مانند دیگر تولیدکنندگان،پیش قدم بود.

آیا مشتریان "ارزش"؟قطعا ! آیا Dell از آن راه پولی بدست می اورد؟ قطعا !

همانند مدیران در مورد استراتژی ها فکر کنید، آنها نیازدارند در مورد ثبات اقتصادی مدل کسب و کار شرکتشان فکر کنند.

چرا مدیریت استراتژیک اهمیت دارد؟؟

در تابستان 2002،یک نمایش تلویزیونی بریتانیا اسپین آف بنام "بت آمریکایی" یکی از بزرگترین نمایش ها در تاریخ تلویزیون آمریکا شد.9 فصل بعد آن شبکه اگرچه مخاطبانش برای 4فصل کاهش پیدا کرد ولی هنوز بیشترین ساعت نمایش تلویزیونی را دارد. بهر حال مدیر تولید نمایش گفت: اگر در مورد آن باهوش هستیم لذا دلیلی برای اینکه چرا نمیخواهیم بت(دروغ) را نگهداریم وجود ندارد. فقط قیمت مناسب را ببین.بیش از 35 سال بوده است. مدیران پشت بت ها بنظر میرسد برای فهمیدن اهمیت مدیریت استراتژیک بعنوان آنهایی که پیشرفت کرده اند و از هرلحاظ از کسب وکار بت ها بهره مند هستند (نمایش تلویزیونی، موزیک، کنسرت، و سایرمحصولات مرتبط با مجوز).حال، چالش مدیران نگهداشتن حق رای یک شخص قوی در بازار بوسیله ایجاد تغییرات استراتژیک است.

چرا انقدر مدیریت استراتژیک مهم است؟ 3 دلیل وجود دارد. یکی از مهمترین آنها این است که میتواند در چگونگی اجرای خوب سازمان اختلاف ایجاد کند. چرا برخی کسب وکارها موفق شده و برخی دیگر با همان شرایط زیست محیطی شکست خورده اند؟(مثال والمارت و کی مارت را به یاد میاوریم.) تحقیقات نشان داده است به طور کلی یک رابطه مثبت بین برنامه ریزی استراتژیک و عملکرد وجود دارد. بعبارت دیگر، بنظرمیرسد سازمانها با استفاده از مدیریت استرتژیک در سطوح بالاتری از عملکرد میباشند و این واقعیت آن را برای مدیران بسیارمهم میکند.

یکی دیگر از دلایل اهمیت مدیریت استراتژیک این واقعیت است که مدیران در سازمان ها ازهمه نوع واندازه تغییرات دائمی شرایط مواجه می شوند. آنها با استفاده از فرایند مدیریت استراتژیک عوامل مرتبط را بررسی و تصمیم گرفتند چه اقداماتی را برای مقابله بااین ابهام انجام دهند. برای مثال، هنگامی که مدیران اجرایی کسب وکار سراسر یک طیف وسیع از صنایع با رکود جهانی مقابله میکردند، آنها برایجاد انعطاف پذیری بیشتر استراتژی تمرکز کرده بودند. برای مثال، درانبار شرکت، مدیران فروشگاه در سراسر شرکت به مدیرعامل شرکت استیوادلند گفتند که مصرف کنندگان بخاطر کاهش پول، قلم و کاغذ پرینتر را بصورت فله میخواستند. بنابراین این شرکت باایجاد نمایش های ویژه در ترویج قلم تک شارپی و معرفی بسته های 5بندی کاغذ، نصف جعبه های بزرگ طبیعی کاغذ است.

در نهایت، مدیریرت استراتژیک بدلیل پیچیدگی و تنوع سازمان ها دارای اهمیت است. هر بخش نیازمند همکاری با یکدیگر در جهت رسیدن به اهداف سازمان است، پس مدیریت استراتژیک به این امر کمک میکند. برای مثال، با بیش از 2.1 میلیون کارمند در سراسر جهان مشغول بکار در بخش های مختلف،زمینه های کاربردی، و فروشگاهها، فروشگاههای والمارت، شرکت ثبت شده. با استفاده از مدیریت استراتژیک برای کمک به هماهنگی و تمرکز تلاش های کارمندان در مورد آنچه مهم است بوسیله اهدافش تعیین شده است. امروزه، هم سازمانهای کسب و کار و نیز سازمانهای غیرانتفاعی(خصوصی)از مدیریت استراتژیک استفاده میکنند. برای مثال، خدمات پستی ایالات متحده در جنگ رقابتی با شرکت های تحویل یک شبه بسته، خدمات پیام رسانی متن و پست الکترونیکی شرکت های ارتباطات از راه دور و امکانات پستی خصوصی قفل شده است(گیرافتاده است).در سال 2006، 213 میلیارد بسته ارسالی توسط سرویس پستی صورت گرفت. که در سال 2009،در مجموع به 177 میلیارد کاهش یافته بود،بیش از 17 درصد کاهش.جان پاتر، رئیس پست عمومی ایالات متحده(USPS’s CEO)، با استفاده از مدیریت استراتژیک با یک پاسخ آمد. ممکن است که یک طرح عملی با نظر شدید منتقدان موجب قطع تحویل نامه شنبه شود. بااین حال، برخی از تغییرات استراتژیک موردنیاز همانند USPS با زیان 238 میلیارد دلار در طول 10 سال آینده مواجه می شود. مدیریت استراتژیک بخاطر فعالیتش اهمیت خواهد یافت. چشم انداز سازمان در سال 2013، که نمای کلی برنامه های داخلی برای آینده است.

Although strategic management in not-for-profits hasn’t been as well researched as it has in for-profit organizations

، می دانیم که برای این سازمانها نیز اهمیت دارد.

فرایند مدیریت استراتژیک

فرایند مدیریت استراتژیک یک فرایند 6 مرحله ای است که شامل برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی استراتژی است.اگرچه 4مرحله نخست توصیف برنامه ریزی است که باید صورت گیرد، اجراو ارزیابی نیز به همان اندازه اهمیت دارد! اگر مدیریت انها را بدرستی اجرا یا ارزیابی نکند حتی بهترین استراتژی ها نیز میتواند شکست بخورد.

مرحله 1: شناسایی ماموریت ،اهداف، واستراتژی های فعلی سازمان

تعریف ماموریت، مدیران را وادار به شناسایی آنچه که باید در کسب وکار انجام دهند میکند.برای مثال، از نظر ایوان ماموریت عبارتست از "شرکتی که به بهترین وجه درک و رضایت محصول، خدمت، وخودشکوفایی لزوما از زنان سطح جهان است.

)To be the company that best understands and satisfies the product, service, and self-fulfillment needs of women on a global level(.

ماموریت فیس بوک عبارتست از"یک ابراز اجتماعی که شما را با سایر افراد پیرامون تان متصل میکند. ماموریت بنیاد ملی قلب عبارتست از کاهش دردو رنج و مرگ و میر ناشی از قلب، سکته، و بیماری های عروقی در استرالیاست. این گفته ها سرنخ هایی را برای انچه که این سازمان ها باید به عنوان اهدافشان ببینند آماده میکند(میدهد). یک ماموریت استراتژیک باید شامل چه چیزهایی باشد؟ ضمیمه 2-9 برخی از اجزای معمول را توصیف میکند.

مرحله 2: انجام تجزیه و تحلیل خارجی

چه تاثیری ممکن است روند زیر برای کسب و کار داشته باشد؟

· با تصویب قانون مراقبت های بهداشتی ملی، همه رستوران های زنجیره ای بزرگ ملزم به ارایه اطلاعات کالری در منوها و درایوشان از طریق علایم شدند.

· درحال حاضر تلفن های همراه توسط مشتریان بیشتر برای انتقال داده ها از تماس های تلفنی استفاده می شود.

· سهم ثبت نام فارغ التحصیلان دبیرستان در دانشگاه در سال 2009 یک رکورد بالا زد و همچنان درحال افزایش است.

ما در فصل 2، محیط خارجی را بعنوان یک محدودیت مهم برای فعالیت مدیر شرح دادیم(توصیف کردیم). تحلیل محیط مرحله ی مهمی در فرایند مدیریت استراتژیک است. مدیران زمانی تجزیه و تحلیل خارحی را انجام میدهند که میدانند، برای مثال، چه رقابتی را انجام میدهند، چه قانونی ممکن است سازمان یا آنچه عرضه نیروی کار

(what the labor supply is like in locations where it operates.)

تاثیر میگذارد. در یک تجزیه وتحلیل خارجی، مدیران باید برای دیدن روند و تغییرات اقتصادی، جمعیتی، سیاسی/حقوقی، فرهنگی، و اجزای سازنده جهان را بررسی کنند.آنها یکبار دیگر محیط را انالیز میکنند، مدیران لازم است فرصت هایی که سازمان میتواند بهره مند شود و تهدیدهایی که باید در برابر آن مقابله یا دفاع شود به دقت شناسایی(نشان) دهد.

مرحله 3:انجام آنالیز داخلی

اکنون ما بسوی انالیز داخلی، که اطلاعات مهمی در مورد منابع و امکانات خاص سازمان فراهم میکند، حرکت میکنیم. منابع یک سازمان عبارتست از دارایی های (مالی، فیزیکی، انسانی، و نامحسوس) که از آن به منظور توسعه، ساخت و ارائه محصولات به مشتریان خود استفاده میکند. انها "چه " سازمان هستند. از سوی دیگر، مهارتها وتوانایی هایشان در انجام فعالیت های کاری مورد نیاز در کسب وکارشان،امکاناتشان است ("چطور" کارش را انجام میدهد). عمده ارزش ایجاد امکانات سازمان بعنوان صلاحیتهای اصلی آن شناخته شده است. هم تعیین منابع و هم تعیین صلاحیتهای اصلی، سلاحهای رقابتی سازمان است.

پس از تکمیل انالیز داخلی، مدیران باید بتوانند توانایی ها و ضعف های شرکت را شناسایی کنند. هر فعالیت خوبی که سازمان انجام میدهد یا هر منابع منحصر به فرد را نقاط قوت می گویند. نقاط ضعف عبارتند از فعالیتهایی که سازمان بخوبی انجام نمیدهد و یا منابع به آن نیاز دارد اما ندارند. نام انالیز SWOT عبارتست از ترکیب انالیز داخلی و خارجی، که یک انالیز از نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها، و تهدیدهای سازمان است. پس از اتمام انالیز SWOT، مدیران اماده تدوین و فرموله کردن استراتژی ها هستند(که شامل، استراتژی هایی که،1. بهره برداری کردن از استراتژی ها و فرصت های خارجی سازمان، 2. دفاع یا حفاظت سازمان از تهدیدهای خارجی یا، 3. اصلاح نقطه ضعف های مهم ).

مرحله 4: فرموله کردن(تدوین) استراتژی ها

بعنوان مدیران تدوین و فرموله کردن استراتژی ها، آنها باید واقعیت های محیط خارجی و منابع و امکانات موجودشان را بمنظور طراحی استراتژی هایی که یک سازمان را به اهدافش میرساند در نظر بگیرند. 3 نوع اصلی ازمدیریت استراتژی شامل تدوین شرکت، رقابتی، و کاربردی خواهد بود. ما هر یک را مختصرا توضیح خواهیم داد.

مرحله 5: اجرای استراتژی ها

یکی دیگر از استراتژی هایی که آنها باید انجام دهند، تدوین است. مهم نیست که یک سازمان چگونه استراتژی هایش را بطور موثر طراحی کرده باشد، اگر استراتژی ها بطور صحیح اجرا نشوند، عملکرد آسیب خواهد دید.

مرحله 6: ارزیابی نتایج

آخرین مرحله فرایند مدیریت استراتژیک،ارزابی نتایج است.اثر استراتژیها چگونه به سازمانها در رسیدن به اهدافشان کمک میکند؟ چه تنظیماتی(اصلاحاتی) لازم است؟ پس از ارزیابی نتایج حاصل از استراتژی قبلی و تعیین تغییرات مورد نیاز، اورسولا برنز، مدیر عامل شرکت زیراکس، برای باز پس گرفتن سهم بازار و بهبود بنیان(پایه)شرکتش اصلاحات استراتژیک ایجاد کرد.

The company cut jobs, sold assets, and reorganized management

همانطور که قبلا گفته شد، سازمان ها از 3 نوع استراتژی استفاده میکنند: صنفی، رقابتی، و تابعی. بعنوان مثال،مدیران سطح بالا برای استراتژی صنفی، مدیران میانی برای استرتژی رقابتی، مدیران سطح پایین برای استراتژی تابعی، مسئول هستند.

استراتژی صنفی چیست؟

یک استراتژی صنفی است که تعیین میکند یک شرکت در چه کسب و کاری باشد یا میخواهد باشد و یا باانجام این کسب وکارها چه چیزی میخواهد. استراتژی صنفی اساس ماموریت و اهداف سازمان و نقش هایی است که هر واحد کسب و کار سازمان بازی خواهد کرد. ما میتوانیم هردوی این جنبه ها رو با PepsiCo ببینیم، برای مثال. ماموریت: شرکت بر غذاها و نوشیدنی های مناسب(راحت) برای رسیدن به محصولات مصرفیبرترجهان، تمرکز کرد.

It pursues that mission with a corporate strategy that has put it in different businesses

ازجمله نوشیدنی های امریکایی پپپسی (که شامل پپسی، گاتورید، و سایر نوشیدنی ها) غذاهای آمریکایی پپسی (که شامل Frito-Lay امریکای شمالی، غذاهای Quaker امریکای شمالی، غذاهای امریکای لاتین)،و پپسی بین المللی (که شامل همه محصولات بین المللی پپسی). بخش دیگر استراتژی صنفی زمانی است که مدیران عالی تصمیم میگیرند که چه چیزی را با این کسب وکارها انجام دهد: رشد آنها، حفظ آنها همانگونه که هست و یا تجدید آنها.

انواع استراتژی صنفی

رشد، ثبات، و نوسازی،3 نوع اصلی استراتژی صنفی هستند. اجازه دهید هر نوع را ببنیم.

رشد:

بااینکه والمارت بزرگترین خرده فروش دنیاست، همچنان به رشد بین المللی و در ایلات متحده ادامه میدهد. استراتژی رشد عبارتست از زمانی که یک سازمان تعداد بازارهای خدمت یا محصولات پیشنهادی را چه از طریق کسب و کار فعلی یا از طریق کسب و کار جدید، توسعه میدهد. سازمانی ممکن است بواسطه استراتژی رشد، درآمد، تعداد کارمندان، یا سهم بازار را افزایش دهد. سازمان ها با استفاده از تمرکز، ادغام عمودی، ادغام افقی، یا تنوع، رشد می کنند.

سازمانی رشد میکند که از تمرکز بر خط اصلی کسب وکار و افزایش تعداد محصولات ارائه شده یا بازارهای خدمت در این کسب و کارهای اصلی استفاده میکند. بعنوان مثال، شرکت بکمن کولتر. فولرتون،سازمان بتنی بر کالیفرنبا، با درآمد سالیانه 3.2 میلیارد،با استفاده از تمرکز، یکی از بزرگترین شرکتهای لوازم تشخیص و تحقیقات پزشکی شد. شرکت Bose از Framingham, Massachusetts مثال دیگری از شرکت استفاده کننده استراتژی تمرکز است، که بر توسعه محصولات نواورانه صوتی و تبدیل شدن به یکی از تولیدکنندگان بلندگو پیشرو در جهان برای تفریحات خانگی، اتومبیل، و برای بازارهای صوتی با فروش بیش از 2 میلیارد دلار مترکز شده است.

شرکت همچنین ممکن است رشد بوسیله ادغام عمودی را انتخاب کند، چه به عقب، به جلو، یا هر دو. در ادغام عمودی رو به عقب، سازمان تامین کننده خود میشود بنابراین میتواند ورودی هایش را کنترل کند. برای مثال، eBay صاحب کسب وکار انلاین است که به میسر شدن معاملات امن تر و کنترل که یکی از مهمترین فرایندهای آن است کمک میکند. در ادغام عمودی رو به جلو، سازمان توزیع کننده خودش است و میتواند خروجی هایش را کنترل کند. برای مثال، شرکت apple برای توزیع محصولاتش بیش از 287 فروشگاه خورده فروشی در سرتاسر جهان دارد. در ادغام افقی، یک شرکت بواسطه ی ترکیب با رقبا(همکاران) رشد میکند. برای مثال ، غول لوازم ارایشی فرانسه "ال اورال" Body Shop رابدست اورد.

در سالهای اخیر ادغام افقی در تعدادی از صنایع (خدمات مالی، محصولات مصرفی، هواپیمایی، فروشگاهها، و نرم افزار) استفاده شده است. معمولا کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده،

ثبات:

هنگامی که رکود جهانی به امریکا کشیده شد، فروش شیرینی و شکلات کاهش یافت، Cadbury Schweppes (تقریبا نیمی از فروش قنادیش از شکلات بود) is maintaining things as they are

استراتژی ثبات عبارتست از یک استراتژی صنفی که در آن سازمان همچنان به انچه که بطور جاری انجام میداد ادامه میدهد. نمونه هایی از این استراتژی عبارتند از ادامه خدمت به مشتریان با ارائه محصول و یا خدمات مشابه، حفظ سهم بازار، و حفظ فعالیت های کسب و کار کنونی سازمان است. این سازمان رشد نمیکند اما عقب هم نمی افتد.

نوسازی:

در سال 2009، Symantec 6.7 میلیارد، Sprint-Nextel 2.4 میلیارد را از دست دادو بسیاری از خدمات مالی و شرکتهای مرتبط با املاک با مسائل جدی مالی با زیان بزرگی مواجه شدند. وقتی سازمانی در دچار مشکل است چیزهایی باید انجام دهد.

مدیریت استراتژیک

مطالب مشابه :

چک لیست ایزو9001

اگر تصمیم دارید مهندس شوید ، حتما مهندسی صنایع را انتخاب كنید

مدیریت استراتژیک

QFD چیست؟ Quality Function Deployment