مقاله ی دانشگاهی در ارتباط با کاربرد ریاضی در زندگی
ارتباط هنر و ریاضی :
هر انسانی از تماشای چشم انداز یک دامنه ی سر سبز آرامش خود را باز می یابد ، در عین حال به فکر فرو می رود . شاعر احساس درونی خود را بیان می کند، نقاش با قلم و بوم خود تلاش می کند که دیگران را در شادی خود شریک کند .
گیاه شناس در پی گیاه مورد نظر در رده های خاصی می رود، زبان شناس می خواهد ریشه و سر چشمه ی نام گذاری گیاه و دلیل آن را پیدا کند . داروشناس در جستجوی ویژگی درمانی گیاه است و ریاضی دان نحوه ی قرار گرفتن گل و گلبرگ ها یا اندازه و شکل ها را مورد مطالعه قرار می دهد . ولی هم گیاه عضوی یگانه است و هم انسان و اگر بخواهیم برخورد انسان با گیاه را بررسی کنیم ناچاریم ، به همه ی این جنبه ها توجه داشته باشیم .
" اشر" نقاش معروف هلندی در سال 1971 میلادی در سن 72 سالگی و یک سال پیش از مرگ خود نوشت :
« وقتی که هوشمندانه با رمز و راز های دور و بر خود برخورد کردم و وقتی به تجزیه و تحلیل مشاهده های خود پرداختم ، به ریاضیات رسیدم . من آموزش جدی در دانش ندیده ام ولی گمان می کنم بیش تر با یک ریاضی دان وجه مشترک داشته باشم تا با یک هنرمند . »
و " رودن" (1840- 1917 ) مجسمه ساز مشهور فرانسوی می گوید :
« من یک رویا پرداز نیستم ، بلکه یک ریاضی دان ام . مجسمه های من تنها به خاطر این خوب اند که ساخته و پرداخته ی اندیشه ی ریاضی اند . »
از آن طرف "ج.ه هاردی" ریاضی دان انگلیسی معتقد است :
« معیار ریاضی دان مانند معیار نقاس یا شاعر ، زیبایی است . اندیشه ها هم مانند رنگ ها یا واژه ها باید در هماهنگی کامل و سازگار با یکدیگر باشند . زیبایی نخستین معیار سنجش است . »
به قول ولادیمیر ایلیچ نویسنده ی « دفاتر فلسفی » ، تصور و خیال « حتی در ریاضیات هم لازم است ، حتی کشف حساب دیفرانسیل و انتگرال هم ، بدون تصور و خیال ، ممکن نبود . »
با هیچ نیرنگی ، نمی توان از کشش انسان ها به سمت زیبایی ها جلوگیری کرد و آن چه زشت و نازیبا است را جانشین زیبایی ها کرد .
آدمی ، از همان روزهایی که می شنود ، می بیند و درک می کند ، از موسیقی و تقاشی و شعر لذت می برد و چه به صورت لالایی مادر باشد یا آهنگ گوش نواز چایکووسکی ، چه بیتی عامیانه و کوچه باغی باشد یا سرودی از لسان الغیب ، چه هنرمندانه قالی های دست باف باشد و چه ظرافت ها و رنگ های چشم نواز بهزاد و کمال الملک ، همه جا انسان را به سوی خود می کشاند و غرق در آرامش و لذت می کند . ولی همه ی این ها ، یک شرط اساسی دارد و آن ، این است که با آفریده ای از یک استاد هنرمند سروکار داشته باشید و گرنه ، حرکت ناشیانه ی آرشه بر ویلون ، روح شما را می آزارد و ردیف بی ربط واژه های شعر سخن ناشناس ، شما را بیزار و کسل کند . در واقع تمامی عرصه ی ریاضیات ، سرشار از زیبایی و هنر است . زیبایی ریاضیات را می توان ، در شیوه ی بیان موضوع ، در طرز نوشتن ارائه ی آن ، در استدلال های منطقی آن ، در رابطه ی آن با زندگی و واقعیت ، در سر گذشت پیدایش و تکامل آن و در خود موضوع ریاضیات مشاهده کرد .
هندسه ، به مفهوم عام آن ، زمینه ای است سر شار از زیبایی ، می گویند . افلاطون ، تقارن را مظهر و معیار زیبایی می دانست و چون ، گمان می کرد تنها هندسه است که می تواند رازهای هندسه را بر ملا کند و از ویژگی های آن برای ما سخن بگوید ، به هندسه عشق می ورزید و بر سر در آکادمی خود نوشته بود : « هر کس هندسه نمی داند وارد نشود . »
ریاضیات با همه ی انتزاعی بودن خود ، بر همه ی دانش ها حکومت می کند و جزء جزء قانون های آن ، همچون ابزاری نیرومند دانش های طبیعی و اجتماعی را صیقل می دهد و به پیش می برد ، تفسیر می کند و در خدمت انسان قرار می دهد .
با چند ضلعی های محدب منتظم ، که نمونه های جالبی از شکل های متقارن اند ، می توان تصویر های جالب و زیبایی به دست آورد . ولی جالب تر از آن ها ، چند ضلعی منتظم مقعر ، یا چند ضلعی منتظم ستاره ای اند . ساده ترین آن ها ، یعنی پنج ضلعی منتظم ستاره ای را به سادگی می توان رسم کرد.
ولی نباید گمان کرد که در اشکال نا منتظم نمی توان زیبایی ها را جست جو کرد . نسبت ها و اندازه گیری ها ، زمینه ی بسیار مساعدی است که می تواند موجب رشد احساس زیبایی شناسی افراد شود. مسأله های مربوط به ماکزیمم و می نیمم یکی از جالب ترین و دلکش ترین زمینه ها در هندسه است که ، نه تنها نیروی تفکر و استدلال انسان را بالا می برد ، بلکه در ضمن ، احساس هنری و زیبا شناسی او را هم بیدار می نماید. و همچنین به کمک مفهوم مینیمم ضرر خود را کاهش داده و با مفهوم ماکزیمم منفعت بیشتری برد.
در دهه 1970 زمانی که نظامیان در آرژانتین با کودتا بقدرت رسیدند تدریس ریاضی جدید را در مدارس ممنوع کردند.
البته ریاضیات بخودی خود از نظر سیاسی علمی است خنثی ولی بعضی مباحث ریاضی میتواند منشاء تحریک افراد به خرابکاری باشد. بعنوان مثال مطالبی مثل مجموعه، گروه و میدان میتواند افراد را به جمع شدن دور هم و تشکیل گروههای خرابکاری تشویق کند. بعضی اصطلاحات ریاضی مثل بردار و ماتریس از کلمات مشخصه یک خرابکار است واقعیت این است که جرج بول (بوجود آورنده جبر بول و پدر ریاضی جدید) و همفکران او عضو کلوب اصلاحطلبها بودند و در همین راستا حتی اسم "ریاضیات" را هم به "ریاضی" تغییر دادند. ریاضی چیزی بالاتر از اثبات چند تا قضیه است. ریاضی (و علوم مکمل آن منطق، فلسفه و حکمت) به ما یاد میدهد که منطقی بیندیشیم، از اظهارنظرهای نسنجیده و احساساتی دوری کنیم و هر حرفی را بدون دلیل و برهان قبول نکنیم. با اطلاع از اصول ریاضی و فلسفه (و صد البته با افزایش آگاهی) میتوان استدلال را از سفسطه تشخیص داد.
ویژگی های ریاضیات
اولین ویژگی ریاضیات دقت است، کم و زیاد شدن یک صفر ، مثبت یامنفی در نظر گرفتن یک رقم ، پس و پیش کردن یک نماد ، اضافه کردن یککلمه و ... هر کدام میتواند مسالهای را به جوابی دیگر رساند یاصورت مساله را عوض کند.
دومین ویژگی ریاضیات ، خلاصه گویی و استفاده از مطالب ، قضیههاو مسالههای اثبات شده به عنوان ابزارهایی برای حل مسالههای جدیداست و این که همواره به دنبال دادههای صحیح و کوتاه باشیم.
ریاضیات به عنوان یک ابزار یعنی وسیلهای برای توصیف و تجزیه وتحلیل و انتقال آن ، به دلیل گنگ و نامفهوم بودن زبانهای معمولی. مثلا توجه کنید که در حوزه ی جبر اعداد مجهول را با حروف انگلیسی مانند x,y,z,… نمایش میدهند تابه کمک این نمادها راحت تر به اعداد بزرگ، اعشاری،مختلط و... رسید. در زندگی عادی، هر یک از ما اسم هایی داریم که ما را از بقیه افراد مجزا میکند. مثلا به جای گفتن جملاتی مثل" مردی که عینک میزند و لاغر اندام است وماشین دارد و ریش و سبیل دارد و..." برای شناخت یک فرد میتوان گفت "علی اصغر کریمی" که کار را برای خود راحت میکنیم.
ریاضی از سه منظر قابل بررسی است;
ریاضیات به عنوان یک موضوع ;ریاضیات علاقه میآفریند و لذتمیبخشد و ارزش مطالعه محض و مستقل از کاربرد دارد که خود جنبه آزادیاندیشه را از قید زمان و مکان میطلبد چرا که در بسیاری از مواردمطالعات در خارج از فضای سه بعدی و در فضاهای آفریده شده توسط ریاضیدانصورت میگیرد. بطوری که بیشتر مفاهیم مهم ریاضی به واسطه همین ، امروزکاربرد زیادی پیدا کردهاند. همان طور که در ساختن بدن سالم نیاز بهورزشمکرر فیزیکی داریم.
ریاضیات به عنوان یک علم; از دیدگاه کاربردی که نقش و ارزشآن در جوامع کنونی بشری روز به روز مورد توجه قرار گرفته است و کاملامحسوس میباشد جای دارد
ریاضیات به عنوان یک مساله تربیتی; برای پرورش ونظم فکری وبالابردن قدرت اندیشه واستدلال منطقیهمچنین رشدقوه خلاقیت ذهنیکه شاید اینجنبه از ریاضیات مهمترین هدف از تدریس آن میباشد.
ریاضیات از دیدگاه دانشمندان
گالیله میگوید: اصولریاضیات الفبای زبانی است که خداوند جهان را با آن نوشته است و بدونکمک آنها درک یک کلمه هم غیر ممکن است. و انسان بیهوده در راهروهایتاریک و پر پیچ و خم سرگردان است.
لئوناردو داوینچی معتقد استکه: هیچ دانشی را نمیتوان دانش واقعی دانست مگر این کهبه صورت ریاضیات متجلی شود.
واجر بیکن معتقد استکه: ریاضیات دروازه علوم است غفلت از ریاضیات به همهدانشها لطمه میزند زیرا کسی که علوم دیگر را نمیتواند درک کند واشیای دیگر جهان را نمیشناسد. و بدتر از آن کسانی که نادانندنمیتوانند جهالت خود را درک کنند.
کانت میگوید: در هربخش ازعلوم فیزیکیبه معنای عامآن قدر از علم واقعی است که در آن ریاضیات وجود دارد یعنی علوم منهایریاضیات یعنی هیچ.
ابعاد از منظر ریاضی
هر یک از اجسام پیرامون ما، دارای ابعاد هستند.
در ریاضیات خصوصا هندسه، از ابعاد استفاده میشود و راهی برای حل مسائل و مشکلات ما میدهد.
در این قسمت میخواهیم به تعریف ابعاد بپردازیم:
نقطه، جسمی بی بعد است.
جسم تک بعدی مثل خط، فقط یک بعد دارد.
جسم دوبعدی مسطح بوده وهمانند یک نقاشی فقط دارای طول وعرض است.
جسم سه بعدی مثل یک گل دارای طول ، عرض و ارتفاع است.
ما در جهانی سه بعدی زندگی میکنیم و میتوانیم اجسام با ابعاد کمتر از سه بعد و سه بعد را ببینیم، ما قابلیت رویت اجسام چهار بعدی را نداریم و در دنیای سه بعدی ما هرگز دیده نمی شوند و فقط سایه آنها قابل رویت است. (زمان بعد چهارم در نظر گرفته میشود و بعد پنجم انرژی است به هیچ وجه قابل رویت نیست)
با توجه به آیات قرآن، اکنون متوجه می شویم که چرا خداوند به حضرت موسی گفت که نمیتوانی مرا ببینی چون خداوند بیش از چهار بعد دارد.
طبق آیات قرآن در قیامت هم نمیتوان خدا را دید، تنها با قلب حضورش احساس میگردد.
(جا دارد که در این مقاله یاداور شویم که خداوند محدود به ابعاد نیست، اسماء الحسنی هر یک ابعادی از خداوند هستند.)
پارادوکس دو قلوهای انیشتین را میتوان برای درک بهتری از بعد چهارم بیان نمود:
اگر یکی از 2 قلوها با سفینه ای که سرعتی نزدیک به سرعت نور دارد به سفری60 ساله در فضا برود ( 30 سال رفت و 30 سال برگشت) و قل دیگر او در زمین زندگی کند زمان برای کسی که به فضا رفته 60 سال ولی برای کسی که در زمین مانده 4000000 سال گذشته است !!!
در واقع اجسامی که با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت می کنند در مقایسه با جسمی که ایستاده یا سرعت حرکت آن کمتر است زمان برای آنها کندتر می گذرد.
مقایسه ی بعد سوم و چهارم از منظر قرآن
هر سال زندگی در بعد چهارم معادل 66666سال زندگی در بعد سوم یا سال زمینی است
بدین آیه توجه کنید:
فرشتگان و روح (فرشته مخصوص) به سوى او عروج مىكنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است.(4)بنابراين صبر جميل پيشه كن.(5)زيرا آنها آن روز را دور مىبينند.(6)و ما آن را نزديك مىبينيم!(7)همان روز كه آسمان همچون فلز گداخته مىشود.(8)و كوهها مانند پشم رنگين متلاشى خواهد بود.(9)و هيچ دوست صميمى سراغ دوستش را نمىگيرد!(10) سوره المعارج
به کمک تناسب در ریاضی در می یابیم که پنجاه هزار سال زمینی تنها 9 ماه دربعد چهارم است.
با محاسبات ،هر روز زندگی در بعد چهارم معادل 182 سال و 7 ماه زمینی است.
هر ساعت در بعد چهارم معادل 7 سال و 7 ماه زمینی است.
حال جالب است توجه شما را به سوره ی قدر معطوف کنیم:
به نام خداوند بخشندهى مهربان
ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل كرديم.(1)و تو چه مىدانى شب قدر چيست؟(2)شب قدر بهتر از هزار ماه(3)فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى (تقدير) هر كار نازل مىشوند.(4)شبى است مملو از سلامت (و بركت و رحمت) تا طلوع صبح(5)
• هر ساعت در بعد چهارم معادل 91 ماه و 10 روز در بعد سوم است.
• 1000 ماه معادل 10.95 ساعت یعنی 10 ساعت و 57 دقیقه است.
• فاصله اذان مغرب تا اذان صبح شب محسوب می شود که امسال در شب بیست و سوم این فاصله معادل 10 ساعت و 20 دقیقه بود یعنی
شب قدر امسال معادل 944 ماه بود .
با این عدد می توان فهمید در چه شبی از سال قرآن بر پیغمبر نازل شده است.
حتی وقتی از این دنیا رفتیم زمان زندگی در زمین را هم در بعد چهارم حساب می کنیم به آیاتی از سوره ی مومنون توجه کنید:
(خداوند) مىگويد چند سال در روى زمين توقف كردهايد.(112)در پاسخ مىگويند: تنها به اندازه يك روز يا قسمتى از يك روز! از آنها كه مىتوانند بشمارند سؤ ال فرما.(113)مى گويد (آرى) شما مقدار كمى توقف كرديد اگر مىدانستيد!(114)
• 120 سال عمر در زمین معادل 15 ساعت و 45 دقیقه زندگی در بعد چهارم است.
• 80 سال عمر دنیوی معادل 10 ساعت و 30 دقیقه زندگی دربعد چهارم و
• 60 سال زمینی معادل 8 ساعت و 15 دقیقه است .
• فرمول ریاضی معاد جسمانی
• E=m.c^2
• معاد جسمانی که پس از نفخ صور دوم انجام خواهد شد با توجه به فرمول انیشتین ماتبدیل به انرژی شده بودیم که جسم ما قابل بازگشت است.
•
•
• توجیه طی الارض با مفهوم ریاضی
• طی الارض یعنی در زمانی ثابت، طول و عرض و ارتفاع جسم تغییر کند.
• از نمونه های طی الارض ذکرشده در قرآن، سوره ی نمل، داستان ملکه ی سبا و حضرت سلیمان است:
• (سليمان) گفت، اى بزرگان! كداميك از شما توانائى داريد تخت او را پيش از آنكه خودشان نزد من آيند براى من بياوريد؟!(38)عفريتى از جن گفت: من آنرا نزد تو مىآورم پيش از آنكه از مجلست برخيزى و من نسبت به آن توانا و امينم!(39)(اما) كسى كه دانشى از كتاب (آسمانى) داشت گفت، من آنرا پيش از آنكه چشم بر هم زنى نزد تو خواهم آورد! و هنگامى كه (سليمان) آنرا نزد خود مستقر ديد گفت اين از فضل پروردگار من است تا مرا آزمايش كند كه آيا شكر او را بجا مىآورم يا كفران مىكنم ؟(40)
• پس جابجایی اجسام سه بعدی در فضای جهار بعدی ممکن است.
• حال چون تعریف جابجایی مطرح شد میتوان مفهوم سرعت را تعریف کرد:
•
• محاسبه ی سرعت نور در قرآن کریم
• روز زمینی برابر است با 23 ساعت و 56 دقیقه و 4/0906 ثانیه
• زمان بر حسب ثانیه برابر است با 86164/0906
• هر سال 12 ماه در نتیجه 12 * 1000 = 12000
• L = طول مسیر سفر ماه در طی یک ماه
• فاصله = 12000 * L
• 25831348035/086 km
• = سرعت
• باتوجه به فرمول سرعت، سرعت نور برابر با 299792.49 km/ sec خواهد بود.
• درحال که سرعت نور در آزمایشگاه ملی فیزیک بریتانیا 299792.459 کیلومتر بر ثانیه و در انجمن ملی استانداردهای امریکا 299792.457 کیلومتر بر ثانیه تخمین زده شده است
فرجام سخن
بنابراین اگرفردی به هر دلیل در رسیدن به هدف ازریاضی کمک نگیرد، وظیفه خود را انجام نداده است و همچنین اگر شخصیتوانایی را در این مورد بدست نیاورد نه تنها توفیقی به دست نمیآورد،بلکه در زندگی اجتماعی نیز از طریق راههای سالم پیروزی چشمگیر نخواهدداشت. میتوان نتیجه گرفت که ریاضیات غذایمغزاست. که باید بطور حساب شده به مغز برسد. همچنین ریاضیات مانند غلتکیاست که جاده ناهموار و سنگلاخ علم را صاف و هموار میسازد تا دیگرعلوم در گذر زمان سرعت بیشتری بگیرند.
مطالب مشابه :
مقاله ی دانشگاهی در ارتباط با کاربرد ریاضی در زندگی
کاربرد ریاضیات در زندگی - مقاله ی دانشگاهی در ارتباط با کاربرد ریاضی در زندگی - mathematics in life
کاربرد ریاضی
ریاضیات به عنوان یک درس اصلی است که داشتن درک درست از آن در آینده ی تحصیلی دانش آموزان و
کاربرد ریاضی در زندگی
ریاضی - کاربرد ریاضی در زندگی - مباحث مربوط به درس ریاضی مقطع راهنمائی - ریاضی
کاربرد ریاضی در زندگی
دراین مقاله سعی شده است که ارتباط دروس کتب ریاضی راهنمایی با سایر علوم و همچنین کاربرد آنها
کاربرد ریاضی در زندگی روزمره
کاربرد ریاضی در زندگی روزمره. ب سیار پیش می آید که دانش آموزان پس از تدریس یک درس ، از ما می
کاربرد ریاضی در زندگی
کاربرد ریاضیات در درست است وقطعه ی اصلی کار در ریاضیات تخیل است و آن چه که این
کاربرد ریاضی در زندگی
کاربرد ریاضی در زندگی کاربرد ریاضیات در هنر و کامپیوتر تاریخ
کاربرد ریاضیات
مفاهیم ریاضی - کاربرد ریاضیات - - مفاهیم کاربرد ریاضیات در هنر و
برچسب :
کاربرد ریاضیات در