داستان کتابخوانی من - 8

خواندن و نوشتن  گاه برای  ما موقعیت های وِیژ ه ای فراهم می کند تا با انسانهای دانشوری در دیگر نقاط جهان آشنا شویم . البته امروزه به سبب  ارتباطات اینترنتی ، این پیوندهای سازنده  به مراتب آسان تر شده اند که در گذشته هرگز تصور آن هم نمی رفت و به راستی که اینک از نظر تبادل داده ها  این دنیای پهناور به دهکده ای کوچک تبدیل شده است  که به درستی آنرا دهکده جهانی (Global Village) نامیده اند .برای آنکه اندک  تنوعی در این نوشته های ناچیز ایجاد شود ، در این بخش می خواهم یک  خاطره که من آنرا ازپیامدهای مثبت جستجوی کتاب و کتابخوانی می دانم برایتان  بازگو کنم . اما این ماجرای شخصی چه ربطی به داستان کتابخوانی و بخش زندگینامه نویسی و خاطرات نام آوران دارد؟ نخست آنکه  بیان آن شاید  برای دیگران هم سودمند باشد و از سوی دیگر ، در واقع به نوعی به خاطره نویسی و زندگینامه یکی از مشاهیر جهانی پزشکی  که به شیراز هم آمده بود ، مرتبط است .

ماجرا ازاین قرار بود: سال پیش نگارنده برای نوشتن مقاله ای در باره یک جراح   دانشمند و  نو آور به نام دکتر آلن او. ویپل   //Allen O. Whipple) 1881 - 1963) ، که نام او در فرهنگنامه های معتبر پزشکی و کتابهای درسی یبن المللی رشته جراحی ، به عنوان ابداع کننده روشی برای جراحی لوز المعده آمده وآن را به نام او" روش ویپل" نامیده اند .

( ر.ک:http://www.healthhype.com/what-is-whipple-surgery-reasons-for-whipple-procedure.html

در اینترنت جستجو می کردم تا در باره شرح حال و خدمات ارزنده علمی او بیشتر بدانم و بتوانم از منابع معتبر به عنوان ماخذ نوشته ام ، سود جویم. در این جستجو ، به چکیده ی مقاله  ی جالبی  در باره زندگینامه ی دکتر ویپل  بر خوردم  که نویسنده ای به نام دکتر سمیر ، پزشک  جراح  در آمریکا  آنرا نوشته بود و چون بر روی اینترنت فقط چکیده مقاله ارائه شده بود،  بر آن شدم که به نویسنده آن ایمیلی بفرستم واز ایشان در خواست کنم  در صورت امکان  متن کامل مقاله مزبور را برایم بفرستند . این کار را  انجام دادم ، اما مطمئن نبودم که آیا پاسخی دریافت می کنم یا نه ؟ اما ، خوشبختانه نویسنده محترم آن مقاله به سرعت به نامه من با محبت پاسخ مثبت دادند و متن کامل مقاله را با ایمیل برایم فرستادند و این آغاز نامه نگاری های بعدی  من و دکتر سمیر بود که در دنباله این نوشتار شرح کوتاه  آنرا می خوانید.

در نامه نخست ، من برای دکتر سمیر نوشته ای که به زبان انگلیسی، در باره مرحوم محمد نمازی(1274 ـ 1351 ش)، بنیانگذار بیمارستان نمازی در شیراز ( تاسیس 1334ش ) که چند سال منتشر کرده بودم ،  نیز ارسال کردم. در آن مقاله آمده بود که نخستین عمل جراحی در بیمارستان نمازی شیراز در سال   1334 ش  ، توسط همین پروفسور ویپل معروف انجام شده است .

 <----   تصویر حاج محمد نمازی

 پدر آلن  او.  ویپل  - ویلیام ویلی ویپل -  از میسیونرهای مسیحی بوده ، که به ایران آمده بود  و ساکن آذربایجان شد، و آلن در ارومیه به دنیا آمده و چهارده سال نخست زندگیش را در ایران  گذرانده  بود و خواندن و نوشتن زبان فارسی را افزون بر انگلیسی  و زبان آسوری  آموخته ، سپس به آمریکا رفته ودر کالج طب کلمبیا ، در رشته پزشکی درس خوانده   وسپس  تخصص جراحی گرفته و در 1910 م،  رسما حرفه جراحی را آغاز کرده و در 1921 م ، استاد رشته جراحی در کلمبیا بوده و در سال  1946 بازنشسته شده است .در مقاله ای که برای دکتر سمیر  فرستادم ، عکسی  دسته جمعی هم از دکتر ویپل ونمازی و پرستاران و دانشجویان  بود که در سال 1334 ش/ 1954 م در بیمارستان نمازی گرفته شده بود ( ر.ک :

اینجا

<----  دکتر الن ویپل

 پس از آن دکتر سمیر برایم نوشت از اینکه دانسته دکتر ویپل در ایران به دنیا آمده است شگفت زده شده و سپس افزوده بود علاوه بر مقاله ای که در باره ویپل نوشته ام ، کتابی هم در باره زندگی او با همکاری یک پزشک دیگر ،  در سال 2003 م در امریکا منتشر کرده ام . دکتر سمیر سپس افزوده بود که از مسیحیان نسطوری (نسطوريان از فرقه هاي مسيحيت منسوب به نسطوريوس بودند که از کليساي اورتودکس جدا شده و پيروانش امروزه بيشتر در ميان آسوريان ايران، عراق، سوريه و لبنان هستند).- آسوری و عراقی الاصل است  که مدت شش سال در زمان جنگ ایران و عراق ، به عنوان پزشک جراح  و با فشار وتهدید حکومت صدام ، در نزدیکی خطوط مقدم نبرد اجبارا به طبابت پرداخته،  اما با شروع جنگ تازه  عراق علیه کویت  توسط صدام  ، سرانجام به آمریکا رفته، زیرا دیگر نمی توانسته مصائب جنگ دوم هم تحمل کند و از این رو به آمریکا مهاجرت کرد ه است . دکتر سمیر وقتی در آمریکا ساکن شده ، چون می دانسته که دکتر ویپل نیزاز مسیحیان  آسوری بوده ، تلاش کرده که نزدیکان او را در آنجا بیابد  و سرانجام داماد ویپل ، یعنی پزشک سرشناس جهانی متخصص قلب، به نام دکتر بینگ (Bing ) را پیدا کرده و با وی آشنا می شود. بینگ  همان کسی که در کتابهای پزشکی مربوط به قلب نشانگانی مادزادی  ( سندرومی ) به نام او و پزشک دیگری به نام توسینگ ثبت شده است   Syndrome) (Taussing-Bing  . دکتر سمیر برایم نوشته بود که اکنون ( در 2010 م ) داماد ویپل ، یعنی  دکتر بینگ،  96 ساله است و مطمئن نیست که دیگر او زنده باشد . پس از آشنایی با دکتر بینگ او دست نوشته   خاطرات دکتر ویپل  را  به دکتر سمیر  داده  تا آنرا منتشر کند  و سرانجام دکتر سمیر با همکاری  پزشک دیگری ، کتاب خاطرات ویپل را در سال 2003 م  منتشر کرده ا ند.  

<---- تصویر کتاب زندگینامه دکتر ویپل

از نوشته دکتر سمیر دریافتم که دکتر ویپل شخصیتی جالب و چند بعدی بوده که افزون بر پیشگامی در رشته جراحی ، به ادبیات ، تاریخ و تمدنهای کهن ، به ویژه تمدن شرق دلبستگی تام داشته است .و بدین ترتیب رایطه اینترنتی نگارنده با دکتر سمیر ادامه یافت و من مقاله ای که به انگلیسی در باره پیشینه دانشگاه گندی شاپور در عهد ساسانیان نوشته بودم ودر آن به نقش سازنده  پزشکان نسطوری هم اشاره کرده بودم برایش فرستادم  . در این مقاله آمده بود : "در شهرت مدرسه پزشكي گندي شاپور، پزشكان مسيحي نسطوري نقش عمده اي داشته اند.دکتر نصر در اين مورد نوشته اند :”پس از آنکه در سال 489 م، مدرسه ادسا  {Edessa ،به عربي الرّها و امروزه آنرا اورفه مي نامند} به امر امپراتور روم شرقي بسته شد و پزشکان آن به جندي شاپور پناهنده شدند ، بر رونق مدرسه افزوده شد.” در این مدرسه، پزشکان نسطوري به آموزش پزشکي يوناني مي پرداختند"  (ر.ک اینجا  )

 و دکتر سمیر در پاسخ برایم مقاله ای که در همین زمینه نوشته بود و موضوع آن نقش پزشکان نسطوری در بر پایی مدرسه ادسا و همچنین در مدرسه گندی شاپور بود ، برایم فرستاد ! که بسیار آموزنده بود .به علاوه در یکی از ایمیل ها برای دکترسمیر نوشتم که صدام نه تنها در حق شما ظلم کرد و شما را به اجبار وادار به مهاجرت کرد ، بلکه به میهن عزیز ما دست اندازی نمود و خسارات های زیادی وارد ساخت و برایش نوشتم ما از نزدیک شاهد بوده ام که چه  جوانان نازنینی برای دفاع از کشورمان ایثار گرانه  جان خود را فدا کردند... و ناباورانه ایمیلی دریافت کردم که دکتر سمیر موضوعی را در آن مقاله منتشر کرده بود،  که بسیار دردناک بود . یکی داستانست پر آب چشم . او در باره جنایت های صدام، در حوزه پزشکی سخن گفته بود و نوشته بود حکومت صدام از پزشکان از جمله دکتر سمیر خواسته بود  که علت مرگ مخالفان او را که به  روشنی در اثر شکنجه مرده بودند ،  به عنوان پزشک به دروغ تایید کنند که عامل مرگ آنها بیماری بوده است و اگر آنها نمی پذیرفتند مورد تعقیب قرار گرفته و در صورت افشاگری، کشته می شدند و دکتر سمیر به همین دلیل خاک عراق را در آستانه جنگ صدام علیه کویت ترک کرده بود. 

 در  مکاتبه های بعدی دریافتم که  دکترسمیر جراح قابلی است و در دانشگاهی در آمریکا  تدریس می کند و علاوه بر زبان عربی و انگلیسی و آسوری ، و چند زبان دیگر ،اندکی  کردی هم می داند  ، و اخیرا مشغول آموختن اسپانیایی است!  او همچنبن  از خانواده و سرگرمی هایش نوشته بود  و نمونه ای از عکس هایی که از طبیعت گرفته بود همراه با چند نقاشی زیبای رنگ و روغن که  با الهام از طبیعت  نقاشی کرده بود ، برایم فرستاد و افزوده بود  هرچند  ایران را ندیده است، اما آنرا دوست دارد .

<--- نقاشی دکتر سمیر

از این رو  من نیز برایش عکسهای زیبایی از طبیعت ایران و به علاوه تصویر برخی از مینیاتورهای کم نظیر  استاد فرشچیان را فرستادم و برایش نوشتم که ایران کشوری زیبا و دوست داشتنی است و منهم  به عکاسی علاقمندم و عکس هایی که از طبیعت ایران  از جمله عکس زیر را که در سفری به پارک طبیعی لار- در دامنه زیبای کوهساران البرز و   نزدیک  قله دماوند گرفته بودم ، برایش  ارسال کردم .(سفر نامه سد لار به قلم نگارنده  - فصلنامه ره آورد گیل- زمستان 89 – ر.ک http://www.drmhazizi.com/index.php?option=com_content&view=article&id=196:-89&catid=46:2010-09-12-05-24-27&Itemid=74

در پس زمینه تصویر بخشی از قله ی دماوند خودنمایی می کرد و در جلو تصویر خوشه خمیده گیاهی خودرو دیده می شد و کنار آن خوشه صاف کوتاه تری  دیگری بود  . دکتر سمیر در پاسخ  نوشته بود:  عکس زیبایی است  و این عکس مرا به یاد سخنی از امام علی (ع) انداخت و به عربی نوشته بود  : "ملاى السنابلُ تنحني بتواضعٍ  والفارغات رؤوسهنَّ شوامخُ." و آنرا به انگلیسی هم بیان کرده بود :

Full spikes bend down their heads in humbleness while the empty ones look up in arrogance.

مضمون کلام ارزشمند منتسب به امام علی ،  که دکتر  سمیر برایم نوشته بود اینست :" خوشه های پربار، فروتن و سر بزیرند ، در حالی که سنبله های میان تهی  از خودبینی  سر بر می  فرازند . "  

***

 خلاصه آنکه من نکته های آموزنده زیادی از جمله در مورد زندگی جالب  و خدمات ارزشمند دکتر ویپل ، دانشگاه گندی شاپور و ...  از نوشته های  دکتر سمیر آموختم ، که آنرا  از دستاوردهای جالب  کتابخوانی می دانم و هم از این روست که  خواندن کتاب را دوست دارم و ازهمنشینی و دوستی با آن لذت می برم و مشتاقم که  دیگران هم در این تجربه لذت بخش شریک شوند. بی سبب نیست که خواجه شیراز فرمود :" فراغتی و کتابی و گوشه چمنی."

 ز عمر طرف نبستیم جز در آن محفل
که همزبان قلمی، همنشین کتابی بود


مطالب مشابه :


...::::.... مقدم - امام زمان عج ...::::....

اين يكي از مداحي هاي مداح بزرگوار كربلايي مقدم كه در باره حضرت مهدي {عج} خونده




داستان کتابخوانی من - 8

سمیر ، پزشک جراح در کنم در صورت امکان متن باره جنایت های صدام، در




متن ادبی در باره روز مادر

متن ادبی در باره ای سایه حس غریب آسایش که هرگاه دلتنگ می شویم سنگ صبور غم های پزشک پوست




برخی نکات و ملاحظات در باره­ی کتاب فارسی سال هفتم

برخی نکات و ملاحظات در باره­ی فارس و یا متن­های پهلوی که در سده های سوم پزشک پوست




کاربرد مدرن لذت در ايران

او نه تنها از متنهای حقوقی از پزشک خانمی به نام و سخن گفتن در باره‌جنسيت




...:::... شعر در باره جمکران ...:::...

جـــمــــعـــه ــهــای ـتـکــراریـ-ـ-ـ-ـ - ::: شعر در باره جمکران 3- متن كل قران




متن زيبا در باره تبريك عيد نوروز

متن زيبا در باره مانده اند و روز تعظیم در برابر عشق های بزرگی که عظمت را پزشک پوست. ارسال




...::::.... حرف های نشیده ...::::....

جـــمــــعـــه ــهــای ـتـکــراریـ-ـ-ـ-ـ - :::: 23- پزشک کوچک. 24- او سخنرانی در باره امام




برچسب :