نگاهی به یک بیت شعر: دشمن دانا که غم جان بود بهتر از آن دوست که نادان بود

کودکی از جمله آزادگان          رفت برون با دو سه همزادگان

پایش ازان پویه درآمد ز دست     مهر دل و مهره پشتش شکست

شد نفس آن دو سه همسال او       تنگ‌تر از حادثه حال او

آنکه ورا دوسترین بود گفت         در بن چاهیش بباید نهفت

تا نشود راز چو روز آشکار         تا نشویم از پدرش شرمسار

عاقبت اندیش‌ترین کودکی             دشمن او بود در ایشان یکی

گفت همانا که در این همرهان         صورت این حال نماند نهان

چونکه مرا زین همه دشمن نهند      تهمت این واقعه بر من نهند

زی پدرش رفت وخبردار کرد         تا پدرش چاره آن کار کرد

هرکه در او جوهر دانایی است        بر همه چیزیش توانایی است

(دشمن دانا که غم جان بود               بهتر از آن دوست که نادان بود)

بند فلک را که تواند گشاد؟              آنکه بر او پای تواند نهاد

چون ز کم و بیش فلک درگذشت       کار نظامی ز فلک برگذشت

 

دوستی از بنده سوالی پرسید که ترکیب"غم جان" در بیت مورد بحث ما به چه معناست؟

1-      غم آورنده به جان

2-      غمخوار جان

در واقع این دو معنا دقیقاً نقطه ی مقابل هم هستند.

دو معنای بیت:

1-      دشمن دانایی که  وجودش، وجود ما را پر از ترس و غم کرده، از دوست نادان بهتر است.(تأویل:دشمن دانایِ اندوهِ جانِ ما...)

2-      دشمن دانایی که غم خوار جان ماست از دوست نادان بهتر است.(تأویل:دشمن دانایِ غمخوارِ جانِ ما...)

 

ایشان جویای نظر این حقیر شدند که صلاح دیدم اندکی در این مورد سخن بگویم. البته این دوست عزیز معنای دوم را با توجه به رابطه ی عمودی ابیات درست تر می دانستند.

قبل از هر چیز باید گفت شعر زیبا معنا بردار است؛ شعر زیبا چند صدایی است؛شعر زیبا خوانش‌های مختلف و معانی گوناگون را بر می‌تابد. رولان بارت که نظریۀ مرگ مولف را بیان داشته بر همین اندیشه است.شاعر که شعر می سراید حتی اگر زنده باشد گویا مرده است، اما راه را برای خوانندگان باز گذاشته تا معنا خلق کنند. "ایهام" خود یکی از این قابلیت‌هاست. شعر حافظ زیباست چون معنا بردار است. عارف از خواندنش به وجد می‌آید و رندان بازاری هم همین طور. یکی شعر حافظ می خواند که او حافظ قرآن بوده ؛یکی می خواند که او می خواره ای مست و سرور رندان بوده...همین هاست که حافظ را محبوب کرده است.

ما می بینیم که در سوالات هماهنگ کشوری یا نهایی، طراحان دانا در بخش کلید سوالات معنای شعر نوشته اند:«نظر دبیران، محترم است».این جمله می گوید که در مورد معنای برخی از ابیات، قطعیت وجود ندارد!

اما از مقدمات که بگذریم اولا در مورد این شعر هر دو معنا قابل طرح است اما اگر بخواهیم یکی را درست تر بدانیم چگونه باید به نتیجه برسیم؟

باید از روابط بینامتنی کمک بگیریم. متون مختلف یک دیگر را شرح می کنند. معنای یک بیت مبهم هم در رابطه ی عمودی با سایر ابیات آن شعر دانسته می شود و هم با بررسی کل دیوان آن شاعر.

ترکیب"غم جان" در چند دیوان شعری:

بنده را نیست غم جان و جوانی و جهان     غم آن است که بیهوده در افتی به وبال(انوری)

هر کسی اندر غم جان خود است     فارغ از اندیشه ی نیک و بد است(ایرج میرزا)

 

مرا در دل غم جان می نگنجد      درو جز عشق جانان می نگنجد

چنان پر شد دلم از شادی عشق    که اندر وی غم جانان نگنجد(سیف فرغانی)

بزرگ و خرد آنجا در غم جان   بسان اهل کشتی، گاه طوفان(کلیم)

لیلی چو شنید این حکایت          کردش غم جان به دل سرایت(جامی)

ای ز خدا غافل و از خویشتن     در غم جان مانده و در رنج تن(نظامی)

قصاب اگر خورد غم پیه          دارد بز بینوا غم جان(ادیب الممالک)

روبهی می دوید از غم جان      روبه دیگرش بدید چنان

"غم جان" به همراه افعال"بود" و "بُوَد":

گر دست غم تو دامن من گیرد   کم تر غم جان بود که در من گیرد:

از دوستی تو بر نگردانم روی   گر روی زمین به جمله دشمن گیرد(انوری)

و آنجا که نهیب تیغ او باشد     اندر غم جان بود تن تنین(امیر معزی):

غم جان بود پیش از این و کنون   بکشم خویش را بر آن شده ام(امیرخسرو)

چنان که مشخص شد در اشعار مورد نظر"غم جان" ، " ترسِ از دست دادن جان(= ترس از مرگ)" معنا می دهد. بنابراین به نظر این حقیر معنای بیت چنین می شود:

دشمن دانایی که وجود ما را پر از ترس و غم کرده( از او بیم جان داریم)، از دوست نادان بهتر است.

علاوه بر این نیز باید دانست در نظرگاه حکیمان ایرانی" دشمن دانا" فی نفسه از"دوست نادان" بهتر است بی آنکه قید و شرطی در میان باشد:

دشمن دانا به ز دوست نادان!

بانوی دانا به از بی مایه مرد    "دشمن دانا به از نادان دوست"(رهی معیری)

اصلاً واژه ی دشمن از "دش"+"من" ساخته شده یعنی انسان بد. انسان بد می خواهد سر به تن ما نباشد چه برسد به اینکه غم خوار جان ما باشد! و در حکایت فوق نیز اگر دشمن به داد آن پسرک رسیده از آن بابت بوده که خود متهم نشود. بنابراین از نظر منطقی نیز همین معنای اخیری که گفتیم درست تر است.

اما از همه مهم تر این که اگر به مخزن الاسرار رجوع کنیم این بیت اصلاً جایش در این داستان نیست و مؤلفان محترم بیت مذکور را از جایی دیگر و از همین مخزن الاسرار کنده اند و اینجایش چسبانده اند! این بیت در مقالت شانزدهم مخزن الاسرار آمده و ربطی بدین داستان ندارد.

پس به چند دلیل "غم جان" غمخوار جان" نمی شود:

1-      این ترکیب در ادب فارسی به ندرت به معنای "غمخوار جان" است.

2-      این معنا در این بیت از نظر منطقی درست نیست؛ زیرا آن دشمن" در غم جان" آن پسرک نبوده بلکه در"غم متهم شدن به مرگ " او بوده.

3-      اگر"غم جان" به معنای"غمخوار جان" باشد، باید یک حرف اضافه ی" در" ماقبل خود داشته باشد ولی چنین حرف اضافه ای موجود نیست و یا اینکه شاعر بنابر ضرورت حذفش کرده ولی از نظر عقلی"بوده ها" بر "نبوده ها" ارجح است!

4-      "غم جان" در ادب فارسی مطابق شواهد، به معنای" غم از دست دادن جان" است.

5-      ابیاتی هست که"غم جان" در آن در هر دو معنا قابل دریافت است اما آیا بیتی هست که "غم جان" در آن فقط در معنای"غمخوار جان" باشد و بس؟

6-      "غم جان" به معنای "غمخوار جان" در این بیت فقط با یک قرینه قابل استنتاج است: آن دشمن، جان آن پسرک را نجات داده است پس غمخوار جان اوست. با یک قرینه و یک شاهد هیچ دادگاهی حکمی قطعی صادر نمی کند. و مهمتر اینکه این بیت اصلاً از آنِ این داستان نیست پس حتی یک قرینه هم موجود نیست.

اگر دوستان نظری موافق یا مخالف با این نظر دارند مرقوم بفرمایند. البته اگر نظری مخالف وجود دارد امیدوارم بتواند 6 دلیل بنده را رد بفرماید.

 


مطالب مشابه :


شعری زیبا از مولانا (وصف خدا)

شعری زیبا از مولانا (وصف خدا). بی همگان بسر شود بی تو بسر نمی شود. داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود. دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو. گوش طرب به دست تو




چند شعر کوتاه و پیامک خیلی زیبا برای مادر به مناسبت روز مادر

گلچین زیباترین شعرهای روز - چند شعر کوتاه و پیامک خیلی زیبا برای مادر به مناسبت روز مادر ... به یک لحظه فدای مادرم کـــــــــن ... کـه ایـن یـک ذره جا مثـل بهشته




تحلیل یک بیت از شعر

تحلیل یک بیت از شعر. امروز داشتم یه شعر از مهدی سهیلی میخوندم. قسمتی از این شعراین بود: ***میان سیرت و صورت خدایا دل زیبا به از رخسار زیباست***. این سوال




گلچین اشعار زیبا در باره امام حسین (ع)

هلال یک شبه ی من، ز چیست خونینی؟ ... این شعر بسیار زیبا از شاعر دلسوخته اهل بیت آقای احد ده بزرگی می باشد . ***. باز هم شعر دیگری از استاد احد ده بزرگی. گل خوش




نگاهی به یک بیت شعر: دشمن دانا که غم جان بود بهتر از آن دوست که نادان بود

نگاهی به یک بیت شعر: دشمن دانا که غم جان بود بهتر از آن دوست که نادان بود ... قبل از هر چیز باید گفت شعر زیبا معنا بردار است؛ شعر زیبا چند صدایی است؛شعر زیبا




برچسب :