خسته نباشی عزیزم
بعد از تمام تاریکی های زمین که تاریکی شعرهای مرا ،
درون خود می بلعد،
تا آخرین نفسهای شعرم تو را غزل می کنم
میخواهم نامم تنها اسمی باشدکــــــه
در دفتر عاشقانه هایت به ثبــــت میـــرسد
میخواهم مالک همیشگیروشنی قلبت باشم
و هرگاه تنها شدی تورا ببینم
و تنهاییت را با سرانگشتانمرطوبم پاک کنم.
هنوز زلالی نی نی چشمانت را زیارت نکرده ام...
هنوز دستهایم از لمس دستانت سیراب نگشته است.
تازه در کوچه آشنایی بودم که تو اسممرا
روی اولین درخت حک کــردی
و همانجا قسم خوردم تاهمیشه
عاشقت بمانم....
داشتم رو چند تا از نقشه های پروژه هام کار میکردم الان که حوصله ام سر رفت گفتم بیام یه سر وبلاگم بزنم. فکرم همش پیش عزیزم هستش. الان حتما فرودگاه هستن، رفته که مامان بزرگ و بابا بزرگ رو بدرقه کنه واسه سفر حج عمره
دیشب که ساعت 23:30 به بعد هر کاری کردیم نشد که بتونیم تو نت با هم حرف بزنیم آخرش هم گلم زنگ زد و با هم حرف زدیم صداش خسته بود و آروم حرف میزد و براش چند تا ترانه از دفتر ترانه های قدیمیم خوندم صدام که بد نبود ؟ بود؟ و همچنین براش آهنگ سیمین بری رو گذاشتم و گوش کردو همچنین خوشگلم هم آهنگ جزیره رو برام با اون صدای قشنگش خوند که خیلی زیبا بود صداش بهم آرامش میده گفتیم و خندیدیم و رفت که بخوابه و منم خوابیدم.
درک نیازهای روحی و روانی کسی رو که دوستش داری خیلی مهمه و اینکه باید بتونی خوب تشخیص بدی که در مواقع مختلف باید چه عکس العملی نشون بدی و چگونه از عشقت و عزیزی که برات از همه مهم تره مواظبت کنی و همیشه به قلبش آرامش و اطمینان خاطر بدی که تو زندگیت مهمترین کسی هستش که تا حال پا گذاشته و برای همیشه مهمترین خواهد بود و خواهد ماند...
کاش دیشب و نه تنها دیشب بلکه همه ی شبها پیشت باشم و سرت رو بزارم رو پام و وقتی دارم موهاتو ناز میکنم به خواب بری و با بوسه هام به دل و روحت آرامش بدم منتهای تلاش من، برای رسیدن به تو و در کنار تو قرار گرفتنه که زیباترین و مقدس ترین رابطه در دنیا همون با هم همنفس گشتنه و به آرامش رسیدن ... که من و تو هم از زندگی تنها آرامش رو آرزو کردیم....
امروز صبحی هم رفته بودم کارخونه که حدود 11:30 برگشتم شرکت و گلم زنگ زد و ساعتی با هم دیگه حرف زدیم. قربون اون دستای خوشگلش برم که همش از دیروز داشته تو خونه کار می کرده... مامانش که کمتر کمکش میکنه و همش مهمون و اینا میاد و میره و باباش هم که فردا صبحی از کربلا می رسه گفت که مجبوره بره دنبال میوه و شیرینی و دسته گل و ... میدونم میتونی همه ی این کارها رو بکنی ولی انصاف نیست که کوچولوی من اینهمه بیافته تو دردسر و همش بره اینور و اونور و شب با هزار خستگی سرش رو بزاره رو بالش و بخوابه ناهار رو هم که خونه مامان بزرگ مهمونی هستش و میره اونجا که اونجا هم بره باز مجبوره تو کارها کمک کنهای وای آخه چرا اینهمه کار میریزه سرت کسی هم نیست کمکت کنه به قول داداشت این کار کردن و زحمت کشیدن تو از کوزت هم گذشته دیگهاز دست همشون عصبانی میشم از دست اینهمه تشریفات و مهمونی ها و پذیراییها که کلی خستت میکنهاین تشریفات مسافرتهای زیارتی هم کلی هم دردسر شده هم کلی هزینه بر... همه هم که چشم به هم چشمی میکنن.
حالا اون آخر حرفامون هم که پشت تلفن حرف میزدیم عزیزم باهام شوخی و خنده کرد آهان پس راننده شخصی میخواستی استخدام کنی دیگه منم آنتالیا ببری هااااا تنهایی نری باشه خودم راننده خصوصیت میشم برت میدارم می دزدمت هر جا که خواستم می برمت و از اینا میکنم ===>> آنتالیا هم با هم میریم
فدات شم خسته ی این روزها نباشی منم کنارتم ... جون من هر کاری از دستم براومد بگو که خیلی دلم میخواد باری از مشکلاتت رو بردارم و کمکت باشم... خیلی دوستت دارم بهترینم
مطالب مشابه :
خسته نباشی عشقم...
عشق ممنوعه - خسته نباشی عشقم تقدیم به عشقم مهدی که کیلومترها ازم دوره ولی عشقش همیشه توی
خسته نباشی عزیزم
دوستت دارم و این تمام من است - خسته نباشی عزیزم - خدا - حسین - فرزانه
عشقم خسته نباشی.......
روزای قشنگ با تو بودن - عشقم خسته نباشی -
اس ام اس سنگین و معنی دار نیمه دوم شهریور 92
اس ام اس حرفه ای (2) برای بودن گاهی لازم است که نباشی تا تو را دود کنم در خیال خسته ام
خسته نباشی سرنوشت....!
جملات زیبا و دلنشین راد - خسته نباشی سرنوشت .! - از دل نوشته هایم ساده نَگذر؛ به یاد داشته باش
برچسب :
اس خسته نباشی