مشهد شهری که خاطراتش را از دست می دهد ......

حدود 10 سال پیش وقتی برای اولین بار از لزوم حضور نقاشی های دیواری بر جداره های شهر در شهرداری مشهد سخن گفتم و با ماه ها بحث و جدل موفق به اجرای اولین نقاشی های دیواری جدی و متفاوت در ابتدای خیابان هدایت ، میدان تلویزیون و میدان فرودگاه شدیم ، هیچگاه تصور نمی کردم با گذشت زمان نقاشی دیواری در شهرمان، مشهد تبدیل به موضوعی چنین جدی شود . اگرچه این زمان کوتاه نیست ، اما قرار گرفتن در چنین جایگاهی که محو یک نقاشی دیواری در جداره های بی رمق میدان فردوسی مشهد ، موضوع را به روزنامه ها و سایتهای خبری بکشاند و هنرمندان مختلف در خصوص آن اظهار نظر کنند واقعا مایه مباهات و غرور است .

rm38m67eqs35spimo7uq.jpg

اظهار نظرها و واکنشهای متفاوت بسیار زیاد مدیران ، هنرمندان ، روزنامه ها و سایتهای خبری فضایی را بوجود آورد که باعث شد تا فروکش کردن آن تامل نمایم تا خارج از آن فضای ملتهب بتوان منصفانه تر به قضاوت نشست . نقاشی های دیواری در فضاهای شهری جداره های حجیم و رنگ و رو رفته و یا نماهای آسیب دیده را اصلاح می کنند و ضمن ایجاد زیبایی ، در خلق مفاهیم جدید بصری و یا روانی تاثیر بسیار مهمی دارند . دیوارهای خالی و زشت بر پیکره شهرها ، بسترهای مناسبی برای بروز خلاقیت هنرمندان هستند . فرم و حجم دیوار به کمک مفاهیم خاص پنهان در خاطرات خاص مردم از هر فضا و یا معانی مترتّب بر آن می تواند اثرات هنری بسیار زیبای را خلق نماید . اتفاقا حاشیه میدان فردوسی درمشهد از دیرباز تمامی ویژگی های خلق یک نقاشی دیواری را در خود داشت و بدرستی داستانهای ماندگارترین اثر ادبی زبان فارسی مبنای کار قرار گرفت و در کنار مجسمه زیبایی فردوسی در وسط میدان ، اثری خلق شد که اگرچه می توانست قوی تر و خلاقانه تر از آنچه بود ظاهر شود  اما خوب بود .

rsgxvttjpglw968penlt.jpg

این اثر مدتی پیش مثل بسیاری از آثار هنری دیگر شبانه و به تصمیم عده ای که اتفاقا نه در حوزه شهری تصمیم گیرند و نه باید باشند ، بنا بر دلائلی که احتمالا برای خودشان بسیار منطقی و با اهمیت است محو گردید . این اتفّاق پس از تخریب میدان ضّد در چند سال پیش می تواند ماجرای مشابه محو مجسمه های زیبای پایتخت را تداعی کند ، داستانی که رفته رفته به بوته فراموشی سپرده شد . اما حاشیه ها و اظهار نظرهای همکاران ، جراید و مدیران و اساتید دانشگاه در این مدت ذهن من را به عنوان پژوهشگر و متخصص زیباسازی شهری درگیر سوالات مهمتری کرد که هنوز پاسخی برای آن نیافته ام .

در آخرین سفرم به مشهد از مکانی عبور کردم که سالها نام میدان سعدی را بر خود داشت . تونل وحشت قطار شهری میدان زیبای سعدی را مانند میدانهای برق ، تقی آباد ، احمدآباد ، ملک آباد و آزادی از خاطره شعر بلعیده بود . توسعه ، بهانه مناسبی برای تخریب خاطرات مردم نیست ، نکته ای که مدیران شهری ما از آن غافلند زیرا شهرها را انبوهی از پروژه های کلان می بینند نه مکان ، نه فضا و نه اصلا خاطرات . زیباترین شهرها ، شهرهایی هستند که مسیر توسعه خویش را از دل خاطرات و هویّت مشترک شهر دنبال کرده اند . شهرهایی که خاطرات تاریخی شهر و خاطرات گروهی و فردی شهروندان را در خود جای داده اند . 

اگرچه بابت از دست دادن نقاشی دیواری زیبای میدان فردوسی بسیار ناراحتم اما خدمت تمامی مدیرانی که مانند من از این جدایی ناله و فغان سرداده اند و خدمت تمام هنرمندانی که آه های رسانه ای کشیده‏اند و نشریاتی که تیترهای درشت و زیبا به چاپ رسانیده‏اند معروض می دارم که آن نقاشی با همّت چند هنرمند قابلیت ایجاد و احیای دوباره دارد و این احیاء نه زمان زیادی را می طلبد و نه هزینه گزافی دارد . همانگونه که نمی‏توان لزوم نقاشی های دیواری را انکار کرد نمی‏توان فراموش کرد که آنها آثاری ماندگار ( به لحاظ طول عمر ) که به بخش ثابتی از هویّت شهر تبدیل شوند نیستند و نخواهند بود مگر در مواردی بسیار معدود که هنرمند پا را از نقاشی فراتر نهد و از روشهای دیگری بهره جوید . با اعتراض و همبستگی کسانی که دغدغه شهر و مردمش را دارند این نقاشی و تمام مجسمه های ربوده شده قابل بازگشت به چهره شهرند و از همان زمانی که دوباره خلق می شوند کارکرد خویش را ادامه می دهند .

سوال من اینجاست که برای میدان سعدی چه باید کرد ؟ و چرا ما سکوت کرده ایم ؟ چرا در مقابل از بین رفتن فضاهای بسیار مهم و اصلی شهرمان به اندازه یک نقاشی دیواری که کارکردی چندساله دارد حساس نیستیم ؟ از زیباسازی شهری تنها گریم و بزک را آموخته ایم ؟ زیباسازی به زعم بسیاری از ما تنها تغییر قیافه شهر و از بین بردن نازیبائیهاست نه چیزی بیش از این . اما واقعیت این است که تخریب فضاهای شهری تاثیرگذار و قدیمی فاجعه آمیزند و با هویّت مردم و شهروندان ارتباط دارند . تخریب این فضاها ، تخریب تمام برنامه هائیست که از آن سوی دیگر برای ارتباط شهرداری با مردم میریزیم و هدر دادن میلیاردها بودجه که برای توجه مردم به شهرشان می‏پردازیم . چرا اعتراضی نداریم ؟ چرا شهرآرا و خراسان هیچ تیتر ناقابل و کوچکی را به این بحث اختصاص نمی دهند ؟

میدان زیبای آزادی مشهد سالهاست که جای خود را به فضایی عجیب و غریب داده که اتفاقا و بر خلاف کارکردش کماکان لبریز است از ترافیک و اتوموبیل . میدان فلسطین ( ملک آباد ) چهره سنتی و خاطره انگیز درختهایش را به حجمی عمودی می دهد که اگرچه ممکن است بسیار زیبا باشد اما میدان ملک آباد مشهد نیست فضای شهری جدید است که 50 سال بعد برای کودکان و جوانان امروز خاطره میشود ( اگر تا آن موقع بماند و لابلای تغییر سلیقه ها و مدیریتها معنای جدیدی از این حجم تراشیده نشود و تخریب نگردد )  و ازین دست بودند میدان احمد آباد که با فاصله ای اندک از میدان ملک آباد یادآور حضور دو برادر به نام های ملک‏التجار و احمد‏التجار می باشد ( برخلاف تصور ما باغ ملک آباد و اطراف آن ، زمینهای ملک معروفی که ما مشهدیها می شناسیم نیست ) و همچنین به همین سرنوشتند میادین تقی آباد ، برق ، چهارراه لشکر ، میدان ضد و ..... میادین بخشی از فضاهای شهری ما هستند . میادین دایره هایی برای چرخیدن نیستند که دایره را مربع کنیم و مربع را مثلث و یا پاکش کنیم و اتفاقی نیافتد . فضاهای شهری قدیمی و با اصالت ، تعریف دارند ، ریشه می دوانند و عضوی از پیکره شهرند ، شهری که زنده است و پویا .

حذف این فضاها از خاطرات شهر  چنان فاجعه ایست که تنها در این مرز و بوم اتفاق می افتد . نه از منظر دینی و شرعی ( اگر خدای ناکرده به بهانه دغدغه دین دستور به تخریب و محو کردن می دهیم ) و نه از منظر شهری ( که اگر به دنبال توسعه ایم ) و نه از منظر هنری نمی توانیم بخشی از پیکره ای زنده و پویا را تخریب کرده و عضو دیگری را جایگزینش کنیم . حفظ این فضاها یکی از مهمترین وظائف شهرداریها و مدییت شهری است و اساسا تشکیل معاونت فرهنگی در شهرداریهای کشور با این دغدغه اصلی همراه بود که مشترکات حوزه فرهنگ و شهر کجاست ؟ تفاوت اقدامات فرهنگی شهرداری و ارشاد چیست ؟ تفاوت در فرهنگ شهر است ، همان منظری که اتفاقا وظیفه شهرداری است . آیا می توانیم فرهنگ شهری اصفهان را بدون تاریخ مانده این شهر تصور کنیم ؟ و این حوزه ایست که متاسفانه به فراموشی سپرده شده .

اگر دلسوزیم به مصلحت دلسوزی نکنیم و اگر دغدغه شهر داریم ، دغدغه را به توسعه و مترو قطار و مجتمع و پروژه نفروشیم . استدعای عاجزانه من از مدیران شهری مشهد که دل به شهرشان بسته اند این است که اگر میدان سعدی را تخریب کردید ، حداقل دوباره مشابه همان فضای قبلی را بازسازی نمایید و در آخر اینکه به عنوان یک شهروند مشهدی تقاضا دارم اجازه دهید میدان تختی ( سعدآباد) ، فردوسی و دروازه قوچان همینگونه بمانند تا لااقل مشهد امروز بخشی از مشهد سالهای دور را به همراه داشته باشد .


مطالب مشابه :


روز طراحی صنعتی و شهرداری مشهد ( خاطرات ماسیده)

مبلمان و زیباسازی شهری - روز طراحی صنعتی و شهرداری مشهد ( خاطرات ماسیده) - طراحی عناصر مبلمان




مشهد شهری که خاطراتش را از دست می دهد ......

مبلمان و زیباسازی شهری - مشهد شهری که خاطراتش را از دست می دهد سازمان زیبا سازی شهر تهران




اولین نشست مبلمان شهری و هویت ایرانی- اسلامی

حضوربسیار کم رنگ مدیران زیباسازی مناطق و خود سازمان زیباسازی در این نشست آزاد مشهد




توسط سازمان زیباسازی انجام گرفت:نصب 12 تلوزیون شهری جدید در تبریز

تبریز شهر آرزوها - توسط سازمان زیباسازی انجام گرفت:نصب 12 تلوزیون شهری جدید در تبریز -




در حاشیه اولین نشست مبلمان شهری و هویت ایرانی- اسلامی

مبلمان و زیباسازی شهری - در حاشیه اولین نشست مبلمان شهری و هویت ایرانی- اسلامی - طراحی عناصر




دو خبر از سازمان زیباسازی

دو خبر از سازمان زیباسازی نصب آثار اولین سمپوزیوم مجسمه تبریز در جاده ائل گولی




مدیر عامل سازمان زیباسازی تبریز خبر داد : سال 93 سال تحول نورپردازی تبریز خواهد بود

تبریز شهر آرزوها - مدیر عامل سازمان زیباسازی تبریز خبر داد : سال 93 سال تحول نورپردازی تبریز




زیبا سازی شهری

مبلمان و زیباسازی مدیر زیبا سازی شهرداری مشهد سازمان زیبا سازی شهر تهران




مبلمان فلزی در دامنه البرز

مبلمان و زیباسازی و پر مدعی ترین سازمان زیباسازی و متخصصین مشهد (82-79 ) دبیر




گزارش عملکردی سازمان زیباسازی از زبان مدیر عامل سازمان زیباسازی

تبریز شهر آرزوها - گزارش عملکردی سازمان زیباسازی از زبان مدیر عامل سازمان زیباسازی -




برچسب :