کافه خاطرات...

 

دلم میخواهد آن پاییز بارانی را..

آن کافه ی گرم و صمیمی را..

آن میز  پر خاطره ی بلوطی رنگ کنج پنجره را..

آن مرد پیر نوازنده را..

آن قهوه ای چشمانت را که به قهوه ی فنجان طعنه میزند...

با یک تجدید خاطره موافقی..؟!

من و خیالت / عصر پنج شنبه / کافه ی همیشگی...

 


مطالب مشابه :


میز و صندلی مدل شاه دخت **جدید**

میز و صندلی صبحانه خوری** میز و صندلی نماز** میز خاطره برای قراردادن شمع و قاب عکس ( درگوشه




رومیزی بزرگ و کوچک برای میز آرایش و پاتختی ها

خانه دوست داشتنی من - رومیزی بزرگ و کوچک برای میز آرایش و پاتختی ها -




کافه خاطرات...

دلم میخواهد آن پاییز بارانی را آن کافه ی گرم و صمیمی را آن میز پر خاطره ی بلوطی رنگ کنج




نمک خاطره ها

اشعار و دلنوشته های محمدرضا محمدی (شیدا) - نمک خاطره ها - زندگی نوشیدن یک چای تلخ پای میز خلوت




برچسب :