رشته های تحصیلی دانشگاه های ایران و مشکل اشتغال دانشجویان ایرانی-از:دکتر محمدخالقی مقدم- جامعه شناس

رشته های تحصیلی دانشگاه های ایران و مشکل اشتغال دانشجویان ایرانی

از:دکتر محمدخالقی مقدم- جامعه شناس

امروزه 8/4 میلیون دانشجو در دانشگاه های ایران مشغول تحصیل هستند و لیکن طراحی دروس دانشگاهی و یا سرفصل های درسی رشته های آنان با مشکل اساسی روبروست که مانع اشتغال آنان خواهد شد ، چرا که اساساً شغل یابی هر فرد ایرانی با تخصص یابی آموزشی همان فرد در یک حرفه مرتبط می باشد که براساس آموخته های دروس حرفه ی آن رشته ی خاص امکان پذیر می گردد و لیکن مشکلی که رشته های تحصیلی کنونی ایران دارد ، آن است که با نظام حرفه های شغلی جامعه ایرانی  بیگانه می باشد ، زیرا که هم در جامعه ی گذشته سنتی ایران و هم در جامعه مدرن و جدید ایران ، بین نظام آموزش و نظام تولید رابطه ی عمیق اجتماعی وجود دارد که روند آموزشی جامعه قدیمی ایرانی در خدمت نظام تولید زراعی - دامی و بهینه کردن این نوع تولید بود و آموزش های کنونی ایرانیان هم می بایست در خدمت تولیدات صنعتی و کارخانه ای جدید باشد  که شیوه ی جدید تولید ایرانیان شده است ولی برای این که آموزش های دانشگاهی در خدمت یک نظام مدرن تولید جامعه باشد نخست می بایست آموزش یابنده ی آن دروس از طریق سرفصل های درسی مزبور حتماً ابزارهای جدید تولید صنعتی آن رشته را بشناسد و یا با تحول صنعتی آن ابزارآلات از یک برهه زمانی به برهه دیگر زمانی آشنا گردد و فرضاً کسی که در یک کارگاه سنتی قدیم ایرانیان کار می کرد و فرضاً در شهر یزد و یا شهر کاشان می خواست که به تولید یک پارچه بافی سنتی بپردازد حتماً آموزش های پارچه بافی سنتی و یا نحوه ی کاربرد ابزارهای سنتی – چوبی آن را در نزد یک استادکار کارگاه شهری مدقال بافی و یا شال بافی سنتی را یاد می گرفت تا می توانست در همان شهر هم شاغل گردد ودر عصر جدید هم می بایست دروس دانشگاهی رشته ی نساجی را در دانشگاه های صنعتی امیر کبیر و یا در دانشکده ی فنی دانشگاه تهران یاد بگیرد تا از طریق دروس مزبور بتواند به شیوه های جدید نساجی پی ببرد و یا به شناخت ابزارآلات جدید نساجی و شناخت کارخانجات جدید نساجی و قطعات جدید این نوع کارخانه ها پی ببرد و یا در رشته ی مکانیک و تأسیسات نیز چنین است و لیکن انحراف آموزشی بزرگی که در رشته های تحصیلی کنونی ایرانیان بوجود آمده است مانع حصول این هدفهای اشتغالزایی می شود چرا که اغلب دروس این نوع رشته های دانشگاهی با تحولات ابزار آلات فنی جدید جهان بیگانه هستند و بعلاوه طوری طراحی درسی و یا طراحی رشته ای شده اند که گاهی از 140 واحد درسی دوره ی لیسانس یک دانشجوی ایرانی ممکن است که حدود 100- 120 واحد درسی آن غیر مربوط به آن رشته ی حرفه ای بوده باشد و یا گاهی دروسی هستند که هر چند عناوین مختلف دارند ولی از نظر محتوای درسی هم شبیه هم دیگر می باشند و لذا آموزش اضافی به آن دانشجویان و در طی 4 سال رشته ی مزبور نمی دهند و عملاً باعث صرف بیهوده ی عمر دانشجویان و یا صرف بیهوده پول خانوادگی آنان و یا وام های دانشجویی آنان می شوند و بعد از فارغ التحصیلی هم آموزش های ضروری را ندیده اند که بتوانند در جامعه شاغل گردند و این انحراف هم بعد از انقلاب و از سال 1361 شمسی اتفاق افتاد که کمیته های تدوین رشته های دانشگاهی ویا تدوین دروس دانشگاهی در ستاد برنامه ریزی آموزش عالی و در زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی ، و به نحوه ی رفاقتی شکل گرفت که مسئولان مافوق هر کمیته هم با دادن یک حکم اداری رفاقتی به برخی از افراد زیر گروه هر کدام از آنان نیز رفقای خود را برای تدوین آن رشته ی تحصیلی و یا دروس لازم برای آن رشته را دعوت به کار می نمودند و در نتیجه ی این نوع سازمان دهی رفاقتی  هم هر کمیته و زیر کمیته و زیر گروه درسی رشته های درسی موجود در دانشگاه ها تدوین و تصویب شد و بدون آن که به فلسفه ی اساسی تأسیس آن رشته و یا به سابقه ی تاریخی آن رشته توجه لازم بشود و یا به دروس ضروری و لازم برای هر رشته ی تحصیلی توجه عمیق بشود و در نتیجه این نوع عملکرد کمیته های برنامه ریزی درسی مزبورهم امروزه اغلب دانشجویان به گذراندن آن نوع دروس می پردازند و بدون آن که به عواقب و یا به مکانیسم کارکرد آن دروس اعتنای لازم داشته باشند .

ولی از آنجا که در طراحی دروس ضروری ویا سرفصل های ضروری برای یک رشته ی دانشگاهی اساس نیازهای علمی یک جامعه است که آن را نمی شناختند و صرفاً به رابطه های رفاقتی در تدوین دروس توجه می نمودند و یا برای شکل گیری یک رشته ی تحصیلی هم صرفاً معلومات شخصی و یا ذهنیت فردی خود را برای طراحی آن دروس ضروری می دیدند  و لذا با مکانیسم مزبور بود که از طریق آیین نامه های اجباری سرفصل دروس معلومات ذهنی آنان از یک رشته درسی اساس شکل گیری یک رشته ی دانشگاهی شد که گاهی چند میلیون دانشجوی ایرانی در آن رشته درس می خوانند و یا  می خواهند از طریق دروس مزبور به نیازمندی های فردی خود و یا به نیازمندی های شغلی حرفه ای جامعه پاسخگو باشند ولی آن را نمی یابند و یا از طریق مکانیسم مزبور است که گاهی برای اشتهار طلبی فردی آن طراح درسی بود تا محتوای کتاب چاپ کرده ی خود را برای آن دانشجویان از راه آئین نامه ی مزبور مجبور به خریدن گرداند و یا صرفاً از وی در طراحی سؤالات کنکور آن دانشگاه هم استفاده علمی بشود و لذا باعث این نوع مکانیسم ها گردید و عملاً به نیازهای واقعی یک جامعه در طراحی یک رشته ی درسی بی اعتنایی شد و یا امروزه به نیازهای واقعی اشتغالزایی دانشجویان ایرانی و بعد از گذراندن آن همه از واحدهای درسی در دانشگاه ها توجه لازم نمی شود و در حالی که طراحی رشته های دانشگاهی قبل از انقلاب و یا در جوامع دیگر جهان به چنین شکلی نبود که به سابقه ی تاریخی آن در مطلب ذیل می پردازم .

چرا که قبل از انقلاب ، نحوه ی طراحی رشته های تحصیلی دانشگاه ها ، صرفاً در ارتباط با نحوه ی ورود کارخانجات جدید به جامعه ی ایران بود و از همان زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال 1315 شمسی هم به این رابطه ی دوسویه ی نظام آموزش و نظام تولید و صنعت توجه عمیق  می شد و ریشه اش نیز اقتباس فرهنگی – علمی از روش های طراحی درسی در جوامع دیگر جهان بود و به همین دلیل صاحبان صنایع جدید ایرانی در آن دوره تاریخی معتقد بودند که همان طوری که کارخانجات فیات ایتالیا و یا کارخانجات جنرال موتورز آمریکا و یا کارخانجات بنز آلمان ، در کنار کارخانجات فوق ، مدارس حرفه ای و فنی برای آموزش پرسنل خود دایر کرده اند لذا در ایران هم برای فرایندهای نوین آموزشی ایرانیان می بایست به همین طریق عمل بشود تا مشکل نیروی کار ماهر صنایع جدید ایرانی حل گردد و لذا برای فرایند آموزشی رشته های دانشگاهی به همین طریق عمل می شد و فرضاً وقتی در کارخانه ی وطن اصفهان که در دوره ی رضاخان شکل گرفت و یا می خواست به تولید پارچه های وطنی نوین در شهر اصفهان بپردازد و در سال 1312 هم وقتی  ماشین آلات جدیدی را برای رنگ رزی و یا نخ تابی پشمی جدید خریدند  و یا برای پارچه بافی های ظریف خود خریدند که با پارچه بافی های سنتی قدیمی ایرانیان فرق داشت و در نتیجه مجبور به خرید 19 دستگاه ماشین آلات نوین شدند لذا احساس نیاز به متخصصین جدید نساجی هم برایشان پیش آمد ویا 8 کارخانه ی ریسندگی جدید ایران در دوران پهلوی هم که مجبور به خرید 120دستگاه ماشین آلات بافندگی جدید از خارج شده بودند مجبور شدند که برای راه اندازی آن نوع ماشین آلات جدید از متخصصین آموزش دیده ی خارجی هم استفاده بکنند و افرادی هم که  در کارگاه های سنتی یزد و کاشان و اصفهان به نساجی می پرداختند قادر به درک مکانیسم های آن نبودند و از جمله در کارخانه ی وطن کازرونی اصفهان سه متخصص خارجی جذب شد و یا علی همدانیان که صاحب برخی از کارخانجات جدید در این دوره ی تاریخی بود و وقتی می خواست که کارخانه ی قند نقش جهان و دیگر کارخانجات خود را به راه بیاندازد لذا اولین هنرستان قندسازی کرج را در کنار کارخانه ی قند و یا در اواخر تیر 1315 و با حضور 90 هنرآموز فنی و به صورت شبانه روزی دایر کرد ویا به اعزام 15 هنرجوی کارخانه ی قند پرداخت و یا به اعزام 6 دانشجو به اروپا و در بهمن ماه 1316 شمسی پرداخت و یا به استخدام یک کارشناس آلمانی و به نام شینلر در سال 1315 پرداخت که برای پرورش و تهیه ی تخم چغندر قند  در کارخانه ی مزبور  عمل می کرد و یا برای تأسیس بنگاه اصلاح بذر چغندر قند در کرج و در سال 1318 عمل کرد و به تدریج جایش را از طریق دانشکده ی فلاحت دوران قاجاریه به دانشکده ی کشاورزی کرج داد و یا به تأسیسات پژوهشی جانبی آن منجر شد و یا زمانی که برادران خیامی می خواستند که به تأسیس کارخانجات ایران ناسیونال در دوره ی پهلوی بپردازند ساخت هنرستان فنی و یا مدرسه ی صنعتی ایران ناسیونال را برای تربیت تکنسین مکانیک در جاده ی قدیم کرج را سرلوحه ی فعالیت خود قرار دادند و بعلاوه از رشته های مکانیک دانشگاه های بزرگ تهران  و صنعتی امیرکبیر و صنعتی شریف در راه اندازی آن آن استفاده نمودند و یا سید جلال سادات تهرانی برای راه اندازی کارخانجات نساجی جدید خود فرزندش شمس الدین سادات تهرانی را جهت اخذ مدرک مهندسی نساجی  به آمریکا اعزام نمود و یا علی همدانیان در سال 1341 و برای بهبود کیفیت محصولات کارخانجاتش از کارشناسان خارجی در کارخانه های پنبه پاک کنی و یا حلاجی و یا در ریسندگی استفاده نمود ویا وقتی در سال 1331  شمسی سه مدیر اصلی کارخانجات صنعتی بهشهر برای خرید ماشین آلات جدید پنبه پاک کنی و روغن کشی به آمریکا و انگلیس سفر نموده بودند فرزندان خود را هم برای آموختن وسایل این نوع کارخانجات و روش مدیریت آنها هم به آمریکا اعزام نمودند و یا تعدادی از مهندسان خارجی را برای نصب و به کار انداختن آن نوع ماشین آلات جدید استخدام نمودند و یا زمانی که محسن آزمایش صاحب سه کارخانه ی بزرگ آزمایش در شهرهای تهران و مرودشت فارس و شهرک صنعتی ساوه اقدام به تأسیس کارخانجات مزبور می کرد تا به تولید یخچال خانگی آزمایش و کولر خانگی آزمایش بپردازد و یا به ساخت اجاق گاز و بخاری آزمایش و یا به ساخت آبگرمکن خانگی آزمایش بپردازد و یا به ساخت تلویزیون رنگی و ماشین لباسشویی کارخانه ی مزبور بپردازد مجبور شد که در کنار کارخانه ی آزمایش شهر تهران هم هنرستانی دایر بکند که ابتدا حدود 100 هنرجو در کنار آن به صورت شبانه روزی مشغول آموزش های نظری و عملی بودند و در سال سوم هم به 300 نفر افزایش یافته بودند و یا در کنار کارخانه ی مرودشت خود نیز در نظر گرفت که یک مجتمع آموزشی 500 نفره ی هنرجوی فنی دایر بکند تا با مهارت آموزشی آنان بتواند پاسخگوی نیازمندی های صنعتی ایرانیان گردد ویا در کنار کارخانجات پارچه بافی کاشان هم صاحبانشان در نظر گرفته بودند  که به ایجاد مجتمع آموزشی خاصی (نظیر دانشگاه کار بلژیک) اقدام بکنند و یا زمانی که اکبر لاجوردیان در سالهای 1331 – 1332 می خواست که به تأسیس کارخانه ی مخمل بافی کاشان اقدام بکند و یا به خاطر تحریم اقتصادی دودولت آمریکا و انگلیس د ر دوره ی مصدق مجبور شد که به جای این کشورها از کشور ژاپن به خریداری ماشین آلات نساجی جدید بپردازد و ژاپنی ها هم در ازای فروش آن نوع ماشین آلات کارخانه ای دو کارشناس ژاپنی خود را برای کار به کارخانجات وی فرستادند تا بتوانند با آموزش های لازم خود ، نحوه ی بافت انواع پلی اکریل و یا پوشینه های ظریف و یا روش رنگرزی آنان را به ایرانیان یاد بدهند و یا زمانی که حسن تفضلی ، مؤسسه ی کارخانه ی نساجی کاشان ویا سید محمد فقیهی – صاحب مؤسسه ی کارخانه ی کاموابافی می خواستند که به ایجاد صنایع جدید بپردازند و فرضاً تفضلی برای تولید چادر مشکی و پارچه ی پلی ایستر و آستری پشمی لباس ها که مجبور بود از کشور ژاپن 200 دستگاه جدید بافندگی بخرد و یا از کشور سوئیس 100 دستگاه جدید بخرد و برای آموزش بافندگی این نوع دستگاه های پلی استر و پارچه های جدید آن هم چندنفر ژاپنی را در کارخانجات خود مشغول بکار نمود و یا در خرید 50 دستگاه ماشین آلات از کارخانجات نساجی آلمان مجبور به استخدام دو مهندس آلمانی و برای تولید مخمل جدید در ایران شد وپذیرفت که به آن مهندسان خارجی هم  دو برابر حقوق دریافتی شان در کشور آلمان حقوق پرداخته و یا هزینه ی مسکن آنان را در شهر کاشان متقبل بشود و یا در تهیه ی مخمل شیفون از فرانسه هم به همین طریق بود که وقتی ماشین آلات مخمل بافی شیفون از کارخانه ی گوسکن آلمان هم خریداری می شد به همین روش عمل گردید و بعلاوه این نوع صاحبان صنایع جدید مجبور شدند که برای مدیریت کارخانجات جدید خودشان فرزندان خویش را برای آموزش های مدیریت صنعتی و یا برای راه اندازی آن نوع دستگاه ها و رفع عیوب آن نوع دستگاه های جدید به دانشگاه های آمریکا بفرستند که سرفصل های درسی لازم را برای این فنی امور داشت و در روش های دروس سنتی ایرانیان این نوع مواد درسی لازم وجود نداشت و یا شرکت تولیدی نازپوش هم که به ایجاد صنایع نساجی جدید می پرداخت از خدمات آموزشی یک شرکت کره ای کمک  می گرفت و یا در خرید ماشین آلات نساجی از کارخانه ی مایر آلمان در سال 1342 هم به همین روش عمل شد و بعلاوه اعطای بورس به دانشجویان نساجی و فنی برای اولین بار هم در ایران توسط لاجوردیان و در بخش خصوصی کارخانجات انجام گرفت و در سال 1348 کارخانه ی وی دو نفر دانشجوی بورسیه را و در سال 1349 پنج نفر دانشجوی بورسیه به دانشجویان نساجی دانشگاه پلی تکنیک تهران اعطا نمود و یا در رژیم پیشین اغلب دانشجویان دانشکده های فنی دانشگاه تهران و صنعتی شریف ، دوره های آموزشی حرفه ای خود و یا دروس کارآموزی عملیاتی خود را عملاً در درون کارخانجات ایرانی می دیدند (نه در کلاس های تئوریکی - ذهنی دانشگاه های نظیر امروز) آموزش می دیدند و بعلاوه صاحبان این نوع کارخانجات نوین هم دائماً مدیران و مهندسان و تکنسین ها و سرشیفت های کارگری خود را به انواع کلاس های مدیریتی و یا به گذراندن انواع دوره های فنی در داخل کشور و یا خارج کشور می فرستادند تا با ادغام نظام آموزش و نظام حرفه ی صنعتی بر کیفیت تولیدات صنایع خود بپردازند و یا تولیدات خود را همگام با آموزش های عمیق تئوریکی بکنند ویا در کارخانجات صنعتی بهپاک و صنعتی بهشهر هم با اعطای بورس، دائماً بر میزان دانش آموختگی مدارس فنی و حرفه ای خود می افزودند و بعلاوه شرکت پوشش هم که در سال 1354 شکل گرفت و به تولید انواع مخمل پنبه ای و یا به تولید حوله و بلوجین و غیره پرداخت به همین نحوه عمل می نمود و بعلاوه حاج محمدتقی برخوردار صاحب کارخانجات الکترونیکی در آن دوره هم ، دائماً از فارغ التحصیلان رشته های برق و الکترونیک از دانشگاه های خارج و یا از داخل در صنایع خود استفاده می نمود و مثلاً در راه اندازی صنایع الکترونیک شرکت پارس توشیبا در شهر رشت و یا برای تولید 700 هزار تولید سالیانه ی آبمیوه گیری الکترونیکی  و یا چرخ گوشت الکترونیکی آن به همین روش عمل می نمود و یا در تولیدات کارخانه ی باطری ری – او – واک (قوه ی پارس ) و یا در تأسیس کارخانجات شرکت الکترونیکی لامپ پارس که به تولید لامپ های رشته ای و شمعی و یا فلوروسنتی می پرداخت به همین روش عمل می نمود  و یا زمانی که اولین بار دانش آموختگان ایرانی به تأسیس کارخانجات نیمه سنتی برق ایرانیان و در شهرهای ایران پرداختند و در شهرهای تهران و کاشان با استفاده از توربین های بخاری و یا دستگاه های دیزلی منجر به روشنایی برق شهری شدند و سپس روش های تولید برق کارخانه ای خود را به روش های کنونی برق تکامل دادند هر کدام نیز در عصر خود دروس دانشگاهی و سرفصل های درسی لازم را دیده بودند تا با ابزارآلات نوین آن دوره ی تاریخی به تولید برق شهری و یا به تولید برق صنعتی آن دوره ی تاریخی  بپردازند و همراه با تحولات این نوع ابزارآلات هم رشته های آموزشی خود را تکامل یادگیری می دادند و یا مدیرعامل های شرکتهای برقی و تکنسین های این نوع صنایع هم تحول آموزشی را بوجود می آوردند وبعلاوه صاحبان صنایع الکترونیکی مزبور هم فرزندان خود را برای دیدن سرفصل های درسی نوین به کشورهای دیگر اعزام می نمودند و در همین راستا بود که نظام طراحی رشته های دانشگاهی و یا سرفصل های درسی قبل از انقلاب در دانشگاه ها شکل می گرفت و یا تحول محتوایی و متون درسی می کرد تا به روز و به هنگام باشند که متأسفانه عدم توجه به این مسئله باعث تدوین دروس دانشگاهی کنونی ایرانیان گردید و بعلاوه شکل گیری سازمان مدیریت و برنامه ریزی در سال های 1336 شمسی و یا شکل گیری بانک صنعت و معدن در همین ادوار تاریخی هم روش هایی بود تا روند برنامه ریزی صنعتی نوین و یا روند وام دهی صنعتی نوین در جامعه جدید ایرانی همراه با تخصص یابی آموزشی لازم باشد و بعلاوه فلسفه ی تأسیس رشته ی پتروشیمی در دانشکده ی نفت آبادان هم در این دوره ی تاریخی نخست به خاطر آن بود که فارغ التحصیلانش با دیدن این نوع دروس دانشگاهی بتوانند مشکلات صنایع نفت را حل بکنند ولی از سال 1346 از 8 فارغ التحصیل پتروشیمی این دانشکده ی نفت آبادان در صنایع غذایی و دارویی گروه صنعتی بهشهر استفاده شد و یا به خاطر استفاده از آن علم در سایر کارخانجات رشته های پتروشیمی دانشکده ی فنی دانشگاه تهران و صنعتی شریف دایر گردید و یا فلسفه ی ایجاد مرکز مطالعات مدیریت ایران (ICMS) در جامعه ی ایران هم به خاطر افزایش کارایی مدیریت صنعتی کارخانجات و یا نظام اداری ایرانیان بود که در سال 1348 شمسی شکل گرفت و با تبعیت از الگوی آموزشی دانشگاه هاروارد  در جامعه ایران دایر شد و یا در سال 1349 به ثبت آموزشی رسید تا فارغ التحصیلان آن بعد از اخذ لیسانس در دوره ی  آموزشی خود که ابتدا 56 دانشجو را اخذ کرد بتوانند به بهینه کردن مدیریت صنعتی کارخانجات ایرانی بپردازند و یا با ادامه ی تحصیل در کشورهای دیگربپردازند و از جمله در دانشگاه هاروارد معلومات نوین مدیریت صنعتی و مدیریت اداری را آموزش ببینند ولی متأسفانه بعد از انقلاب و با عدم درک کارکرد های واقعی این نوع نهاد علمی کانون مدیریت  ایران به نهاد خاصی  تبدیل شد که عده ای فقط برای ترقی شخصی خود و یا جهت اخذ امتیازات اداری شغلی خود صرفاً به ترجمه ی متون ذهنی در  این اداره می پرداختند و یا فلسفه تأسیس رشته ی حسابداری در دانشگاه های ایران هم به خاطر بهینه کردن نظام حسابداری صنعتی کارخانجات و ادارات بود و یا جهت بهینه کردن بده- بستان های حسابدارانه و حسابرسی     پیشرفته بود که متأسفانه امروزه به یک رشته ی تحصیلی تزئینی و غیر کاربردی و تفننی  در جامعه ی ایرانیان تبدیل شده است و یا تأسیس رشته ی حقوق هم در دانشگاه ها به خاطر کاربردی کردن نقش قوانین اداری در کارخانجات و یا در نظام اداری بود و یا طراحی رشته های دامپروری و رشته ی زنبور داری و یا رشته ی باغبانی در کشورهای دیگر جهان هم خارج از مکانیسم نظام واقعی تولید آنان نبودکه در کشورهای هند و یا برزیل و یا استرالیا وجود دارد و لذا آموزش های آنان مجرد و بیگانه از نظام تولید دامی  در د هاتشان و یا در دامپروری ها و یا صنایع تولید لبنیات نبود و یا خارج از فرایند تولید زراعی دهات هند نبود و به همین دلیل هم برخلاف جامعه ی ایران آموزشکده های کشاورزی آنان در کشور هند نظیر ایران در درون شهرها قرار نداشت که فارغ التحصیلانش اصلاً مفهوم تولید باغی و یا دامی را ندانند و یا از نزدیک آن نوع تولید را ندیده باشند و عملاً بعد از فارغ التحصیلی هم گرایش به رفتن به درون مزارع و تأسیسات دامی دهات بیرون شهر را به فراموشی بسپارند وبعلاوه در رشته های شهرسازی و معماری هم نظام آموزش آنها بیگانه از نظام شهرسازی و معماری این نوع جوامع دیگر جهان نمی باشد و در جامعه گذشته ایران هم اصولاً آموزشها در بطن نظام تولید سنتی زراعی – دامی بود و یا در درون کارگاه های شهری بود و فن آموزان نوپای آنها نیز در ضمن تولیدات مزبور آموزش های ضمن خدمت را از طریق نظام استاد- شاگردی  در درون اصناف شهری می آموختند و نظیر آموزش های جامعه ی امروزین  ما نبودند که آموزش بیگانه  از نظام تولید باشد و یا یک رشته از آموزش های ذهنی و مجرد و بیگانه با تولید باشد .

 


مطالب مشابه :


مشکلات و چالشهای آموزش دانشگاه از دید دانشجویان

فارغ التحصیلان هوافضا در دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک و مجال جامعه ی




تجارب جهانی و ملی دوره‌های علمی ـ کاربردی در زمینه اشتغالزایی

به مدارس پلی تکنیک به بعد، فارغ التحصیلان مدارس پلی تکنیک در بها دادن جامعه




رشته های تحصیلی دانشگاه های ایران و مشکل اشتغال دانشجویان ایرانی-از:دکتر محمدخالقی مقدم- جامعه شناس

جامعه شناسی دانشگاه پلی تکنیک تهران اعطا دائماً از فارغ التحصیلان رشته های




خاطرات دکتر محمد علی مجتهدی ، به کوشش : حبیب لاجوردی ، انتشارات : کتاب نادر

کتاب و جامعه. فارغ التحصیلان این دو موسسه حجم ملی ایران و پهلوی و پلی تکنیک تهران




دوره آموزشی مقدماتی پزشکی کوهستان برگزار گردید

به وبلاگ موسسه علمی پزشکی کوهستان ایرانیان خوش آمدید. شما با مراجعه به این سایت می توانید از




هوا و فضا

(پلی تکنیک تهران) جامعه اسلامی فارغالتحصیلان این رشته می‌توانند در شرکت‌های




نابغه ها

دانشگاه پلی تکنیک اختراع به جامعه بشریت عرضه و فارغ التحصیلان




دانشگاه های بلاروس

بیش از 20000 فارغ التحصیلان این دانشگاه کانادا، جامعه پزشکی پلی تکنیک




برچسب :