بحر طویل حضرت ابوالفضل(ع)
نفس از پردۀ احساس زنم بر دهن از باغ ادب، عطر گل یاس زنم تا که دم از منقبت حضرت عباس زنم؛ ساقی صهبای ولا، تشنهلب جام بلا، یکّه امیر سپه کربوبلا، حیدر حیدر، قمر هاشمیان باب امامت یل افراشته قامت، قد و بالاش قیامت، صلوات پسر فاطمه بر ماه جمالش، به جلالش، به کمالش، به خصالش، همه دلباختۀ عهد الستش، اسدالله، یدالله، زده بوسه به دستش، شده تقدیم حسینبنعلی، یوسف زهرا همه هستش، همهجانها به فدایش، همه محتاج عطایش، چه بیارم به ثنایش؟ نتوان گفت به جز شیرخدا، منقبت آن پسر شیرخدا را. پسر فاطمهام، امبنین کز شب میلاد، پدر بوسه به دستش زد و مادر به تولای حسینبنعلی پرورشش داد و سپسدور سر یوسف زهراش بگرداند و به گوشش ز ره مهر و وفاخواند: که ای دستهگل یاس، پدر نام تو بگذاشته عباس، توشمع شهدا، خون خدا و پسر خون خدایی و تو سردار سر و دستجدایی و تو قربانی مصباح هدایی، تو علمدار شهکربوبلایی تو مرا نور دو عینی تو پسر خواندۀ زهرا و فدایی حسینی به سر و دست و به چشم تو زنم بوسه که ایندست و سر و چشم، همه وقف حسین است تو عباس رشیدیّ و تو سردار شهیدیّ و تو خورشید امیدی، تو کنیبا سر و دست و تن و جان یاری فرزند رسول دوسرا را. الا ای پسر حیدر کرار، اباالفضل! تویی شیرحسینبنعلی، رهبر احرار، ابالفضل! تویی قبلۀ دلهای گرفتار، ابالفضل! تویی بر سپه کربوبلا سید و سالار،ابالفضل! تو در روز جزا نیز امیری و علمدار، ابالفضل! تو صدپارهتنی از دم شمشیر شرربار، ابالفضل! تویی وارثشمشیر علی در صف پیکار، ابالفضل! تو در دامن گهواره شدی عاشق دلدار، ابالفضل! تو را حضرت زهرا شده درعلقمه زوار ابالفضل! تو شمع دل و جانی تو جگرتشنهترین ساقی دل سوخته در آب روانی تو امیدجگر سوختۀ تشنهلبانی تو علمدار بزرگ ولیعصر، شه عصر و زمانی ببری پیش روی مهدی زهرا علم کربوبلا را.تو در اوج عطش بودی و بر آب روان دست ندادی به شرار عطش دل گل لبخند گشادی سر و جان را به کف دستنهادی به حرم روی نهادی سپه از چارطرف ره به تو بستند و دل پاک تو خستند. به کف تیغ و به دستت علم و مشک،به دوشت ز حرم زمزمۀ تشنهلبان بود، به گوشت به فلک رفت خروشت که به یک حمله ز تیغت همه گشتند فراریهمه گفتند که احسنت چنین نیرو و این بازو و این صولت و این هیبت و این شوکت و این غیرت و این همت و ایثار،زهی میر و علمدار زهی فاتح پیکار که با حملۀ او ریخت به هم میمنه و میسرۀ لشکر کفار، به یک حمله برانگیخته تحسین علی، شیرخدا را.نفس از سوز عطش شعلۀ آتش شد و افتاد دو دستش ز بدن،جان عزیزش سپر مشک و به چشمش دو یم اشک،تنش بال درآورده ز پیکان به سوی خیمه شتابان و به چشمش دهنِ خشک علیاصغرِ ششماهه نمایان،جگرش خون، دهنش خشک که ناگاه بر آن مشک زدند از ره کین تیر چه تیری؟ که از آن شد جگرش چاک، همههستی او ریخت روی خاک و دگر گشت ز جان سیر،وجودش همه آمد سپر نیزه و شمشیر و دو چشمشهدف تیر بلا گشت و سیه در نظرش کربوبلا شد؛سر خود را به دو جانب حرکت داد سپس خواست کهپیکان بلا را به دو زانوی خود از دیدۀ خونین به درآرد که مگر باز ببیند دم جان دادن خود روی امام شهدا را.خدا را همه از سوز درون ناله برآرید سزد در غم آن جان جهان جان بسپارید به خون جگر سوختۀ خود بنگارید کهعمامه فتادش ز سر و تیر جفا در بصر و سوز عطش در جگر و هر نفسش شعلۀ دل بود. نه چشمی و نه دستی و نهآبی و نه تابی که به یک ضربۀ سنگین چو یکی کوه،عمودی به سرش آمد و با پیکر صدچاک بیفتاد روی خاکندا داد: برادر! پسر ساقی کوثر! نگهی سوی برادر، تو بیادور کن از دور و بر ساقی اطفال حرم، اهل خطا را.پسر فاطمه بشنید چو از علقمه فریاد علمدار،کشید از جگر سوختهاش آه شرربار، پریدش ز الم رنگز رخسار، روان گشت سوی علقمه با دیدۀ خونبار،نظر کرد بر آن پیکر صدچاک که افتاده روی خاک،چو آیات جدا گشته ز هم آن بدن پاک، ندا داد که ای جانبرادر! قمر آل پیمبر! گل زهرا! گل حیدر! بگشا چشم و ببین هلهلۀ دشمن و اشک منِ افروخته دل را. به خدا داغتو سوزاند ز پا تا به سرم را؛ زدی آتش جگرم را و شکستند به قتل تو همانا کمرم را و تو گویی که نهادنددوباره به جگر داغ یگانه پسرم را به چه حالی نگرم پیکر و
مطالب مشابه :
بحر طویل مسلم ع - امام زمان عج
بحر طویل - بحر طویل مسلم ع - امام زمان عج - بحر طویل. بحر طویل مسلم ع - امام زمان
بحر طویل ولادت امام حسن عسگری ع
بحر طویل ولادت امام حسن امام همه عالم، به هر جا و مکان است_ امام حضرت صاحب زمان
بحرطویل ولادت امام حسن مجتبی (ع) ازحاج غلامرضاسازگار
و علی وا شده امشب، گهر بحر شرف فاطمه شد مادر و میلاد امام حسن آقا امام زمان
بحر طویل میلاد امام حسین (ع)
بحر طویل میلاد امام حسین (ع) بحر طویل میلاد امام حسین (ع) را در امام زمان علیه
یا امام رضا این بحر طویل و روضه تقدیم به ساحت شما شاید ارام و قراری بگیرم و امیدوارم که.......بگذریم
یا امام رضا این بحر طویل و روضه تقدیم به ساحت شما شاید ارام و قراری زمان می گذرد وای
به طاها، به یاسین.../ گفتگو با شاعر
متن اصلی بحر طویل میلاد امام زمان. چشم
بحر طویل از زبان امام حسین (علیه السّلام)
بحر طویل از زبان امام حسین میلاد; کاظمین تعجیل در فرج آقا امام زمان
بحر طویل در ولادت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)
بحر طویل در امام زمان مه حسن ختام است رسیده مه میلاد گرامی پسرش بر رخ قرص
به طاها، به یاسین.../ گفتگو با شاعر + متن کامل شعر
متن اصلی بحر طویل میلاد امام زمان. چشم
گلچین اشعار زیبا در باره امام حسین (ع)
بحر طویل به نام عشق چند رباعی و سرود در باره امام زمان (عج) بر چهره پر زنور مهدی
برچسب :
بحر طویل میلاد امام زمان