دو قدم تا سه سالگی (4)

شارمین مامان خوشگله... دختر مامان قشنگه... جیگر مامان عسله... دختر منه

شاید بهتون نگفتم ولی این شعریه که از هفته ۱۹ بارداری که فهمیدم دختر کوچولویی در درونم دارم تا دقیقا ۲۴ ساعت قبل از تولد شاینا براش میخوندم و ماههای آخر دخترکم با شنیدن ریتم و نوای این ترانه خودساخته!! شروع به واکنش نشون دادن میکرد. حتی گاهی احساس میکردم خانوم کوچولو به شنیدن نام "شارمین" عکس العمل نشون میده.

آره... شاینا خانوم ما تا یه روز قبل تولدش شاینا نبود شارمین بود...

مثل همه شما مامان و باباها منهم دوست داشتم فرزند درونم از همون دوران جنین با اسمش آشنا باشه و نامیدنش رو با نام خودش در زمانیکه درون مادرش هست تجربه کرده باشه. انتخاب اسم بی شک وظیفه سنگینیه که روی دوش همه پدر مادرهاست و جالب اینجا بود برای من که خودم از اواسط دوران بارداری مادرم شایلی نامیده میشدم اسم کودکم ۲۴ ساعت قبل از تولدش تغییر کرد!!

راستش چون در روزهای بارداریم وبلاگ نداشتم و این خاطرات فقط در دفترچه یادداشتم ثبت شده اند بد ندیدم تو پستهای شمارش معکوس تولدیمون از نامگذاری شاینا بنویسم و چون تازگیها خاطره انتخاب اسم خودم رو هم از پدرم شنیدم گفتم شاید اگه اونو هم اینجا به یادگار بگذارم جالب باشه...

همیشه میدونستم شایلی نام یکی از بیماران بابا بوده ولی از چند و چونش خبر نداشتم تا اینکه همین تازگیها ازش پرسیدم و تعریف کرد... : صبح یکی از روزهای پاییزی سال ۵۶ در پایان کشیک شبانه اش تو بیمارستان بعد از شنیدن صدای آمبولانس وقتی خودش رو به اورژانس میرسونه زن ترکمنی رو می بینه که بچه ای رو پتو پیچیده روی تخت میگذاره. شهری که من متولد شدم یکی از شهرهای محل سکونت ترکمنهاست. خیلیها اونها رو با ترکها اشتباه میگیرند ولی نژاد اونها با ترکها کاملا متفاوته. بابا میگفت وقتی پتو رو باز کردم بوی شدید و تند سوختگی مشامم رو آزرده کرد. دختربچه ای با سوختگی شدید بود که بیحال لای پتو گذاشته بودندش. بعد از رسیدگی سریعا در بخش بستریش کردیم و خدارو شکر به دادش رسیدیم چون شدت جراحات اونقدر زیاد بود که اگه دیر میرسید قطعا زنده نمی موند. موقع تکمیل پرونده از مادرش پرسیدم اسم دخترک چیه؟ مادر با همون لهجه غلیظ ترکمنها گفت: شایلی... ترکمنها لهجه غریبی دارند زبان گویششون شاید شبیه ترکی باشه ولی لهجه عجیبشون زبان رو کاملا برای حتی ترکی دانها نامفهوم میکنه. بابا میگفت به زور متوجه نام شدم ولی از لحن تلفظش خوشم اومد. یعد از یکی دو روز که حال دخترک رو به بهبود بود از مادرش پرسیدم معنی اسم دخترک چیه؟ مادر دست توی لباسش کرد و گردنبند بزرگی شبیه نعلبکی از زیر لباسش بیرون کشید و گفت: بو٬ قزل اولسون "شای" ده. "شایلی" شای تکین ده. (این اگه طلا باشه شای هست. شایلی یعنی مثل شای). اینجا بود که پدر بنده تحت تاثیر قرار میگیرند و نوزاد به دنیا نیومده شون رو شایلی می نامند! بعدها وقتی مهمان یکی از خانواده های متمول ترکمن بودیم شای واقعی رو هم دیدم. شای با طلای ناب و جواهرنشان که طبق سنت قدیمی ترکمنها از مادرشوهر به عروس بزرگ میرسه. (در حاشیه باید بگم رسم و رسوم ترکمنها خیلی خیلی شبیه رسوم کره ایهاست. از این جهت گفتم چون با وجود سریالهای کره ای با آداب اونها کم و بیش آشنا هستیم.) هرچند سایت رسمی ثبت احوال شایلی رو نامی ترکی به معنی بی همتا معرفی کرده ولی من خودم سابقه تعریفی خودمون رو بیشتر قبول دارم...

بگذریم... مامان شایلی قصه ما وقتی متوجه شد دختری در راه داره به تکاپو افتاد تا اسم مناسبی برای این خانوم توی راه انتخاب کنه. این اسم یک شرط عمده داشت و اون شروع نام با حرف شین بود. بعد از جستجوهای بسیار من و بابا شاهین به اسم شارمین به معنی خجسته و مبارک رای موافق دادیم و دختر کوچولومون رو شارمین صدا میزدیم. اما نمیدونم چرا مامان بزرگها و بابابزرگها خیلی رضایت نداشتند و البته دلایل خوبی هم داشتند و باز صدالبته نمی خواستند با اعلام عدم موافقتشون مستقیما دخالت و مخالفتی کرده باشند اما برای ما رضایت اونها هم خیلی مهم بود.

تا اینکه یک هفته قبل از تولد شارمین خانوم من و بابایی باز به دست و پا افتادیم که واقعا باید فکری کرد و قسمت عمده این ماموریت خطیر بر گردن اینجانب افتاده بود. لیست نسبتا بزرگی از انواع اسمهای دخترانه که با شین آغاز میشن تهیه کرده بودم... شایلان٬ شهدیس٬ شانلی٬ شادلین٬ شادان٬ شهراز و... و باز جالب اینجا بود خودم توجه زیادی به شاینا موجود در این لیست نداشتم و موقع خوندن اسامی برای بقیه هیچ وقت اونو براشون نمی خوندم. روز قبل از تولد خانوم بی نام! در حضور مامان و باباها وقتی همه اسامی رو خوندم در آخر "شاینا" رو هم اضافه کردم. برای خودم جالب بود چون تا اون زمان بلند نخونده بودمش و به نظرم خیلی خوش آوا و خوش لحن جلوه کرد. در عین حال ساده که راحت تلفظ میشد. چون همیشه خودم با اسمم سر تلفظ و تفهیم برای بقیه مشکل داشتم. خیلی کم پیش میومد کسی اسمم رو بپرسه و دفعه اول که بگم نگه چی؟!! ولی شاینا اینطور نبود و این مزیت بزرگی براش درکنار فامیلی نسبتا سختش محسوب میشد. معنای لری اونهم با اصل و نسب پدری سازگار بود...

و اینگونه شد که شاینای ما یک روز قبل از تولد "شاینا" شد...


مطالب مشابه :


اسم ها و معنی آنها

هرچی که بخوای εїз ♤ ♣ ♧ ♥ღ • *ღ ツ - اسم ها و معنی آنها - دانیال : قضاوت خدا




معنی اسم هیرو ها به فارسی

warcraft3 - معنی اسم هیرو ها به فارسی - war3 warcraft3. صفحه اصلي; پست دانیال آنلاین




دو قدم تا سه سالگی (4)

انتخاب اسم بعد از جستجوهای بسیار من و بابا شاهین به اسم شارمین به معنی ساناز و دانیال




معنی اسم و کی به کیه

گلهای گلدون - معنی اسم و کی به کیه - روزنگاری برای دنیا و دانیال




در باره نام های ارمنی

دانِلDanel معادل دانیال. از یک اسم بلکه از یک صفت که بوده و داد که به معنی دادن است و




معنی نام های عبری رایج در زبان فارسی

ادبستان فارسی - معنی نام های عبری رایج در زبان فارسی - زبان وادبیات فارسی دبیرستان و فارسی




نام پیامبران با معنی و مفهوم نام آنها از آدم تا خاتم

عاشورای حسینی - نام پیامبران با معنی و مفهوم نام آنها از آدم تا خاتم - وبلاگ در بلاگفا




هر کسی میخواد معنی اسمشو بدونه بره ادامه مطلب...

هر کسی میخواد معنی اسمشو بدونه بره ادامه مطلب زن زیباتر، اسم تفضیل از حسن دانیال




معنی نام های عبری رایج در زبان فارسی

گروه زبان و ادبیات متوسطه شهرضا - معنی نام های عبری رایج در زبان فارسی - ادبی ,علمی و آموزشی




دانلود آلبوم جدید ابرو گوندش به نام Evet به معنی بله

سایت طرفداران ماهسون Mahsun Kirmizigül - دانلود آلبوم جدید ابرو گوندش به نام Evet به معنی بله - سایت




برچسب :