دعوا..............

اين حال و روزه الان منه تو اين چند روز گذشته ميدونيد چرا چون با وحيد دعوام شده . از اين دعواهايي كه الكي شروع ميشه و بعدشم بالا ميگيره و نتيجه اين ميشه كه چند روز قهر ميمونيم . خيلي بده خيلي بد دو سه روزه درست و حسابي نخوابيدم آخه من و وحيد هميشه شبا كلي مسخره بازي در مياورديم بعنوان نمونه چون ارتفاع تخت ما بلنده و به خاطر كوچيكي اتاق تخت خيلي به كمد ديواري نزديكه و فقط يه فاصله ۳۰ متري بينشون هست وحيد همش منو پرت ميكرد تو اون سوراخيه و من نميتونستم بيام بالا خلاصه كلي جيغ و داد ميكردم كه بعدشم از ترس آبروش ميزاره من بيام بالا ،‌يا اينكه كلي شبا با هم كشتي ميگرفتيم و همديگه رو ميزديم و آخر سرهم چون تو تاريكي هستيم بالاخره يسري از اين ضربات رو نميدونيم به كجا ميزنيم و اين باعث ميشد هميشه يكيمون يه جاييش كبود باشه يا اينكه همش لحافو از روي همديگه ميكشيديم . بعضي از شبا هم كه خسته بوديم فقط كلي با هم حرف ميزديم و از خاطرات قديميمون ميگفتيم از نقشه هامون براي آينده حرف ميزديم يا اينكه با موبايل انگري برد رو بازي ميكرديم و من هميشه وسطاش خوابم ميبرد و وحيد بازي ميكرد و من از خواب بيدار ميشدمو از دستش ميكشيدمو ميگفتم بسه ديگه بگير بخواب اونم ميگفت آخيش خوب زودتر اينكارو ميكردي و.................... اه اصلا ولش كن به جهنم كه چند شبه اينطوري نيست و هركردوممون براي خودش و تو افكار خودش ميخوابه ..... به درك كه پشتشو ميكنه به من و ميخوابه خوب منم همين كارو ميكنم به جهنم كه هر كدوممون براي خودمون شام ميخوريمو با هم حرف نميزنيم ......... بازم به جهنم كه من اگه شبا از باد كولر سردم ميشه به جاي اينكه مثل قبلا بچسبم به وحيد ميرم زير لحاف .......تازه به اين موضوع هم فكر كردم كه چقدر من بدبختم اگه يه خواهر داشتم الان قهر ميكردم ميرفتم خونش آخه خونه بابام نميتونم برم كه گناه دارن غصه ميخورن فكر ميكنن خيلي چيز مهمي شده كه من قهر كردم نميدونن كه سر يه چيز الكي ما حرفمون شده يعني اصلا از يه شوخي شروع شد......

تازشم الان چند روزه كه ديگه قرصامو نميخورم بزار هر چي ميخواد بشه . من اصلا بچه نميخوام . ....... خلاصه كه دلم خيلي گرفته خيلي غصه دارم و ديگه فعلا "خـــــــداحــــــافـــــــظ بـــــــــــچـــــه"

البته هم من هم شماها ميدونيد كه اين دعواها بالاخره تموم ميشه و آشتي ميكنيم ولي تا يه مدت اعماق ته آدم دلخوره ديگه ...........................

اصلا الان يه كاري ميكنم اون شعر بالاي وبلاگمم برميدارم .... خوب چيكار كنم بايد يجوري حرصمو خالي كنم ديگه زورم به هيچي نميرسه فقط به شعر بالاي اينجا ميرسه ديگه چرا ما زنا اينقدر گناه داريم

دعوا..............

مطالب مشابه :

دانلود بازی انری بردز استارواز

همه چیز در مورد انگری بردز - angry brids

angry birds و شیطان پرستی

دانلود بازي زيباي لوك خوش شانس

دعوا..............