روایت شکل گیری بیع متقابل

 در فولاد اهواز که صاحب فناوری شرکت‌های امریکایی بودند فولادی‌های اهواز اینگونه بار آمدند، برخلاف ذوب‌آهن اصفهان که روس‌ها صاحب تکنولوژی بودند و ذوب‌آهنی‌ها آنگونه شدند. این اختلاف‌منش‌ها در آینده سرنوشت‌ساز می‌شود.

ملی شدن کل صنایع فولاد مسائلی با شرکت‌های خارجی رقم زده و کار به لاهه کشیده شده بود. حسینی مامور به حل و فصل و نماینده ایران شد.

مهم‌ترین کار او در این دوران حل و فصل پرونده مس «زر شوران» بود که شرکت پولمن سویندل ادعایی ۵۰۰میلیون دلاری داشت. حسینی ایران را برنده این پرونده کرد و کشور هیچ رقمی در این مورد نپرداخت. حکم لاهه را که گرفت از مرحوم نیلی وزیر وقت صنایع سنگین خداحافظی کرد.

همزمان با این کنار کشیدن دیگر نفتی آینده کشور صالحی‌فروز از مدیرعاملی شرکت ملی فولاد کشور به‌خاطر اختلاف با مرحوم نیلی کنار کشید. صالحی فروز با تیمش – احمدیان، مداحی و اژدری – از سوی غرضی وزیر نفت وقت مامور شدند به پروژه توسعه گاز کنگان؛ پروژه‌یی که در دل خود بسیاری از مدیران آینده نفت را تربیت کرد.

اراده به انجام پروژه بود، اما پیمانکار شرکت خارجی هنوز قراردادی نبسته بود. حسینی هم بعد از تمام کردن پرونده‌های لاهه فولاد به‌خاطر اختلاف با نیلی از وزارت صنایع سنگین بیرون زده بود و تردید و گزینه‌های مختلف.

کاظم‌پور اردبیلی که معاون وزارت خارجه بود از او خواست دیپلمات شود در سفارت در آلمان. هاشمی‌طبا، از او خواست به موطن خود خراسان بازگردد و مدیرکل صنایع شود. اما مسیر سرنوشت سویه دیگر داشت.

غرضی وزیر نفت، حسینی را صدا زد که ۱۰ روزه بستن قرارداد کنگان را با کره‌یی‌ها تمام کند. حسینی از جناح امریکایی‌های فولاد آمده بود و ارتباط گرفتن و زبان مذاکره را نیک آموخته بود. صالحی‌فروز وتیمش از ذوب‌آهن و جناح روس‌های فولاد بودند و بر عرف بین‌المللی کمتر مسلط.

حسینی با شرکت کره‌یی دایلم وارد مذاکره شد. بزرگ‌ترین پالایشگاه گاز کشور در آن زمان با قراردادی یک میلیارد تومانی بسته شد؛

خرداد ۶۳ تا سال ۶۶هم به عنوان مدیر مهندسی در پروژه کنگان مشغول بود. در این سال محمد نژادحسینیان، معاون مهندسی وزارت نفت شد و صالحی فروز را کنار گذاشت و کراچیان را مدیر پروژه کرد، بعد از سه ماه حسینی هم استعفا داد و در منصب مشاور فنی وزیرنفت، تا روزی که کاظم‌پور به معاونت بین‌الملل وزارت نفت رفت، فعالیت کرد.

سید مهدی را صدا زد و او شد مدیر امور مشارکت‌ها و قراردادهای خارج از کشور. تب داغ آن روزهای نفت پرونده‌های نفتی لاهه بود. شرکت‌های مدعی زیاد بودند. فقط ۱۴ پرونده از شرکت‌های کنسرسیوم باز بود.

نفت ملی شده بود و قراردادهای قبل از انقلاب همه لغو شده بودند و بسیار شرکت امریکایی مدعی؛ از نفت گرفته تا پتروشیمی. بعد از استقرار تیم جدید بین‌الملل در نفت پیگیری پرونده‌های لاهه هم به این واحد سپرده شد.

کاظم‌پور، رییس هیات ایرانی بود و حسینی کنارش. پرونده‌های متعدد مطرح و در جریان بود. پیش‌بینی حقوقدان‌ها این بود که اکثر ادعاهای امریکایی‌ها به نتیجه می‌رسد. روند کار در این پرونده‌ها در دیوان دادگستری لاهه با این ترکیب بود، یک داور ایرانی، یک داور امریکایی ویک سرداور که حرف نهایی را می‌زد. داور ایرانی که محمود کاشانی بود در نزاعی توی گوش سرداور زده بود. این موضوع، وضع تیم و هیات ایرانی را بغرنج‌تر کرده بود.

هیات ایرانی بنا را بر این گذاشت که در حاشیه بررسی‌های دیوان با شرکت‌های امریکایی وارد مذاکره شود تا رقم‌های پرداختی بابت خسارت کمتر شود. در بسیاری از موارد این موفقیت حاصل شد.

حسینی محور این مذاکرات بود. این شیوه کار هیات ایرانی را از بن‌بست خارج کرد و جواب داد.

به عنوان نمونه پرونده ادعایی شرکت آماکو درباره سروش، نوروز و فروزان و ابوذر که بالغ بر دو میلیارد خسارت بود با ۶۰۰ میلیون دلار حل شد و ادعای فیلیپس با ۹۰ میلیون دلار. پیش‌نویس رای دادگاه ۱۱۲ میلیون دلار بود.

شرکت حفاری سدکو ادعایی ۱۱۷میلیون دلاری داشت که با ۲۵ میلیون در مذاکرات فیصله یافت و چندین نمونه دیگر… .

آخرین روزهای درگیری در پرونده لاهه و چک وچونه با مدیران آماکو فضایی را برای آینده حسینی و کشور در نفت باز کرد. مدیران آماکو بعد از تمام شدن منازعاتشان با ایران خطاب به هیات ایرانی گفتند که اسناد بسیاری درباره وضع میدان‌های نفتی ایران تهیه کرده‌اند که دیگر به کارشان نمی‌آید و حاضرند این اسناد را که تولید و تهیه آن میلیون‌ها دلار خرج برداشته در اختیار ایرانی‌ها بگذارند.

قول و قرارها به این ختم شد که حسینی و تیمی از نفت به عنوان هیاتی رسمی به امریکا سفر کنند. به بوستون پایتخت نفتی امریکا رفتند و با همه شرکت‌های امریکایی دیدار کردند و جلسه پشت جلسه. از تهران درباره هرگونه مذاکره سیاسی منع شده بودند اما این دیدارها در آینده که کونکو به ایران آمد بسیار موثر افتاد.

دوران بازسازی کشور بود، پول در خزانه اما هیچ.

پنج میلیون دلار پول در نفت پول بزرگی شده بود.

همه عطش نقدینگی داشتند.

افزایش تولید نفت مستلزم داشتن سرمایه بود و تکنولوژی که ایران در هر دو فقیر بود.قوانین هم بعد از انقلاب نفت را با مسائل پیچیده‌تری روبرو ساخته بود.

دیگر مانند قبل از انقلاب مشارکت در تولید بسته نمی‌شد. کشور هم سرمایه‌یی نداشت که شرکت‌ها را پیمانکار خود سازد. هم نیاز به سرمایه خارجی داشت و هم‌اینکه نمی‌خواست این نیازش را با دادن مالکیت میادین رفع کند.

حسینی آن روزها – سال ۷۳ – مدیر شرکت اکتشاف بود. با پوست و خونش نیاز به توسعه را درک می‌کرد. با همه شرکت‌های بزرگ جلسه پشت جلسه که چگونه با هم کار کنیم. شرکت‌ها تن به حل موضوع نمی‌دادند و آرزوی برگشت به شرایط قبل از انقلاب را به صورت واقعیتی گریزناپذیر جلوه می‌دادند.

در مذاکرات با شرکت جپکس ژاپن درباره میدان هنگام بود که جرقه تولید بای‌بک زده شد. حسینی خطاب به ژاپنی ها: شما سرمایه و تکنولوژی لازم را بیاورید. از تولید نفت همان میدان با درصدی مشخص در دوره‌یی معین سرمایه‌تان را باز پس‌گیرید. اوکی؟ اوکی.

این شد بیع متقابل. در توکیو متولد شد، تابستان ۱۳۷۳٫ چارچوب مورد نیاز ایران تولید شده بود. چند هفته بعد حسینی این قالب را برای مدیرعامل شرکت امریکایی شورن در کنفرانسی در لیسبون پرتغال توضیح می‌دهد که مدیر امریکایی در آخر می‌گوید: «ژاپنی‌های احمق. سرشون کلاه رفته است.»

با تولید قالب تازه مذاکرات قراردادی به سرعت شکل گرفت و در توسعه میدان سیری برای تولید ۱۲۰ هزار بشکه با شرکت کونکو امریکا قرارداد امضا شد به میزان ۶۰۰ میلیون دلار که امریکایی‌ها باید به ایران می‌آوردند.

قانون داماتو البته وقفه بهم‌زننده شد. اما توتال جایگزین کونکو در سیری شد و نخستین بای‌بک به ثمر نشست و تولید نفت ایران افزایش پیدا کرد. حسینی همین خط را در زمان معاونت بین‌الملل در وزارت زنگنه نیز دنبال کرد و حاصلش شد میلیاردها دلار قرارداد؛ ۴ و ۵ پارس جنوبی. ۶، ۷ و ۸٫ دارخوین. توسعه بلال و درود. سروش و نوروز.

و البته مهم‌ترین، قرارداد توسعه آزادگان که فصلی تازه در روابط ایران و ژاپن به وجود آورد. آخرین روزهای مذاکرات آزادگان را حسینی در اتاق سی‌سی‌یو با ژاپنی‌ها پیش برد. او سکته کرده بود ولی قرارداد سرانجام امضا شد.

تیر ۸۴ از وزارت نفت خود را بازنشسته کرد. قبلش از خاتمی نشان لیاقت در مدیریت گرفته بود. چندی در صدرا و تاسیسات دریایی گذران کرد اما او را برای کار در شرکت و چانه‌زدن‌های کوچک نساخته بودند.

مردی که با بزرگان نفتی دنیا، عرب و امریکایی، ژاپنی و فرانسوی، انگلیسی و نروژی دوست و رفیق بود و هست. درآستانه انتخابات مجلس هشتم خواست نشان لیاقتی را که از خاتمی گرفته بود عیارش را بسنجد، کاندیدای ورود شد اما صلاحیتش رد شد.

هرجا حسینی را یافتید یک امضا ازش بگیرید؛ این امضا روزی میلیارد‌ها دلار می‌ارزید.


مطالب مشابه :


شرایط شغلی در شرکت نفت

از مزایای این موارد می‌توان حقوق ماهیانه بیشتر و برای شرکت نفت فلات قاره ضریب




بازار داغ پیشنهادهای افزایش حقوق کارکنان روی میز وزیر نفت

بررسی واگذاری شرکت اضافات حقوق کارکنان صنعت نفت در نیمه 400 هزار و ضریب 2 بدون




افزایش 15درصدی حقوق کارمندان در سال 91 تأیید شد

17 May 2012 ">پدافند غیرعامل؛ نقش بسزایی در پایداری تاسیسات شرکت نفت ضریب حقوق




ميزان افزايش حقوق کارمندان در سال ۹۲

وبلاگ نفت و شرکت‌های هیات وزیران در خصوص ضریب حقوق سال 1392 کارکنان دولت




گفتگو با سید مهدی حسینی

حقوق نفت و گاز افزایش ضریب مدیرعامل اسبق شرکت ملی صنایع پتروشیمی، از خصوصیات مهندس




خیمه جدید اعراب در میادین نفتی ایران

حقوق نفت و گاز افزایش ضریب محمدباقر سلیمانی مدیر امور تولید شرکت نفت فلات قاره در




روایت شکل گیری بیع متقابل

حقوق نفت و گاز افزایش ضریب در فولاد اهواز که صاحب فناوری شرکت‌های امریکایی بودند




آزمون، شرط تبدیل وضعیت نیروهای پیمانکاری

حکم مشخصی در زمینه عیدی کارمندان دارد که پنج هزار امتیاز ضرب‌در ضریب حقوق شرکت نفت .




برچسب :