اجزای اصلی تشکیل دهنده سقف تیرچه بلوک
اجزای اصلی تشکیل دهنده سقف تیرچه بلوک
استفاده از سقفهای تیرچه بلوک در ساختمانهای متعارف بسیار مرسوم می باشد از مهمترین مزایای سقفهای تیرچه بلوک در مقایسه با سقفهای دیگر میتوان به موارد زیر اشاره کرد
به علت استفاده از بلوکهای توخالی و حذف بتن منطقه کششی در مصرف بتن صرفه جویی قابل توجهی میشود و در نتیجه وزن سقف کاهش می یابد و در نتیجه مقدار آرماتور هم کاهش می یابد
به علت تولید تیرچه و بلوک در کارخانه دقت بیشتری صورت میگیرد و همچنین با سرعت بیشتری سازه ساخته میشود
نسبت به دالها ی بتنی قالب بندی بسیار راحت تری را دارند و همچنین سرعت بیشتری در اجرا دارند
بلوکها در سقفهای تیرچه بلوک به عنوان عایق حرارتی عمل میکنند
سقف اجرا شده باتیرچه بلوک از انواع سقف های بتنی با پشت بند ( تیرک دار دال یک طرفه ) بتنی است که تحمل فشار به بتن بالایی به ضخامت معمولا پنج سانتیمتر واگذار می گردد و کشش توسط میلگردهای کششی تیرچه تحمل می شود میلگردهای تحتانی
بتن بالایی همچنین ، همانند یک دال نازک با دهانه ای برابر فاصله دو تیرچه ، خمش موضعی را در محل بین دو تیرچه را تحمل می کند دراین نوع سقف ، تیرچه ها به فاصله معمولا 70 سانتیمتر ( محور تا محور ) کنار هم و در امتداد دهانه کوتاهتر سقف قرار می گیرند و با بتن پوششی که در محل ریخته می شود ، تیرهای T شکل چسبیده و مجاور هم را تشکیل می دهند. برای پرکردن فاصله تیرچه ها ، از عناصر گوناگون ، مانند آجرهای سفالی توخالی ، بلوکهای بتنی و حتی پلاستیک و حتی یونولیت و چیزهای دیگر استفاده می شود. این عناصر که پرکننده نامیده میشوند در سقف تحمل نیرو نمی کنند .
بنابراین ، سقف تیرچه بلوک از اجزای اصلی ، به شرح زیر تشکیل
می شود
الف - تیرچه
ب – بلوک
ج - میلگرد حرارتی و افت و میلگرد منفی
بتن پوششی درجا د -
که نقش هریک از این اجزا در دو مرحله اول حمل و نقل ، و دوم
اجرای سقف و مرحله بهره برداری را ، به
ترتیب زیر بیان میکنیم
الف – تیرچه عضو پیش ساخته ای است ، متشکل از بتن و فولاد به مقطع تقریبی T شکل که در دو نوع تیرچه خرپایی و تیرچه پیش تنیده ، تولید می شود و مانند همه قطعه های پیش ساخته در دو مرحله تحت اثر نیرو قرار می گیرد. این دو مرحله به علت اهمیت آنها باید به دقت مورد ملاحظه قرار گیرند
الف- مرحله اول حمل و نقل : در این مرحله باید تیرچه به تنهایی قادر به تحمل بار ناشی از وزن خود در
هنگام حمل و نقل بوده و همچنین قادر به تحمل وزن مرده سقف وزن تیرچه و بلوک و بتن
پوششی بین تکیه گاههای موقت ( شمعبندیها )
در زمان اجرای سقف باشد
ب - مرحله دوم باربری این مرحله در تیرچه پس از حصول مقاومت
فشاری بتن پوششی فرا می رسد که تکیه گاههای موقت اجرایی برداشته شده و تیرچه به
عنوان عضو کششی مقطع تیر T تحمل نیرو می نماید
تیرچه پیش ساخته خرپایی برای تحمل مراحل دوگانه باربری ، از
اجزای زیر تشکیل می شود
عضو کششی -
میلگردهای عرضی - میلگردهای بالایی
عضو کششی : در مرحله اول حمل و نقل تیرچه ، فولاد زیرین
خرپا به عنوان عضو کششی خرپای تیرچه باید قادر به تحمل نیروی کششی ( حاصل از لنگر
خمشی ) ناشی از وزن خود تیرچه در زمان حمل ونقل باشد و همچنین قادر به تحمل نیروی
کششی ( حاصل از لنگر خمشی ) ناشی از وزن مرده سقف در فاصله محور تا محور تیرچه ها
و بین دو تکیه گاه موقت ( شمعبندی ) باشد بنابر این از لحاظ محل قرار گیری شمعها
در زیر تیرچه ها باید به این نکته توجه کرد که اولین شمع در وسط دهانه قرار میگیرد
و به ترتیب شمعهای بعدی در وسط دهانه های دیگر قرار گیرد
در مرحله دوم باربری
تیرچه ، فولاد زیرین خرپا به عنوان عضو
کششی تیر T عمل
می کند
مطابق بند 9- 11-6-مقررات ملی ساختمان مبحث نهم 9 "
سیستم تیرچه های بتنی ، مرکب از تیرچه های با فواصل تقریبا مساوی در یک امتداد و
یا دو امتداد عمود بر هم و یک دال فوقانی ، که در آنها محدودیتهای زیر رعایت شده
باشند ، می توانند به صورت مجموعه طبق ضوابط دال ها طراحی شوند :
الف عرض تیرچه نباید کمتر از 100 میلی متر و ارتفاع کل آنها نباید بیشتر از سه و نیم برابر حداقل عرض آنها باشد
ب – فاصله آزاد بین تیرچه ها نباید بیشتر از 750 میلی متر باشد
سیستم تیرچه های بتنی که مشمول ضوابط بند فوق نمی باشند باید سیستم تیر و دال طراحی شود
مطابق بند 9-11-6-2-3 در سیستمهایی که از اجزای پر کننده دائمی ، مانند بلوکهای سوفالی و یا بلوکهای بتنی ، در فواصل بین تیرچه ها استفاده میشود و مقاومت فشاری مصالح این اجزا حداقل برابر با مقاومت مشخصه بتن تیرچه هاست ، می توان از مقاومت جدارهایی از این اجزا که در تماس با تیرچه ها هستند در محاسبه مقاومت برشی و مقاومت خمشی منفی تیرچه ها استفاده گردد . از مقاومت سایر قسمتهای اجزای پر کننده در مقاومت سیستم صرف نظر میشود . در این سیستمها الف و ب ذیل باید رعایت شود
الف – ضخامت دال روی اجزای پر کننده نباید از یک دوازدهم فاصله بین تیرچه ها و نه از 40 میلی متر کمتر اختیار شود
ب – در سیستم تیرجه های یک طرفه باید در دال فوقانی میلگردهای عمود بر امتداد تیرچه ها و مطابق بند 9-15-4 قرار داد و در سیستم تیرچه های دو طرفه باید در دال فوقانی میلگردها در دو امتداد عمود بر هم و مطابق بند 9-15-4 پیش بینی کرد
مطابق بند 9-11-6-2-4 در سیستم قابهایی که از قالب موقت استفاده میشود و یا اجزای پر کننده مشمول ضابطه بند 9-11-6-2-3 نمیشود محدودینهای زیر باید رعایت شود
الف – ضخامت دال فوقانی نباید از یک دوازدهم فاصله آزاد بین تیرچه ها و نه از 50 میلی متر کمتر اختیار شود
ب – در دال فوقانی باید میلگردهای عمود بر تیرچه ها که بر اساس ضوابط مربوط به خمش و با در نظر گرفتن بارهای متمرکز ، در صورت موجود بودن طراحی شده اند پیش بینی کرد مقدار این آرماتور ها نباید کمتر از مقدار مندرج در بند 9-15-4 اختیار شود
9-15-4 مقادیر آرماتورهای لازم در مقاطع مختلف دال در هر امتداد بر مبنای لنگر خمشی وارده بر آن مقطع محاسبه میگردد مقدار آرماتورهای بکار رفته در ناحیه کشش دال ها در هر صورت نباید کمتر از مقادیر نظیر حرارت و جمع شدگی مطابق بند 9-15-4-1-2 در نظر گرفته شود در دال یک طرفه که آرماتور خمشی صرفا در یک جهت قرار میگیرد باید حداقل میلگردهای حرارت و جمع شدگی مطابق بند 9-15-4-1-2 در جهت دیگر قرار داده شوند
9-15-4-1-2 نسبت سطح مقطع میلگردهای حرارت و جمع شدگی به کل سطح مقطع بتن برای دالهایی به ضخامت کمتر و یا مساوی 1000 میلی متر نباید از مادیر زیر کمتر اختیار شود
برای میلگردهای S240 و S340 002/0
برای میلگردهای S400 0018/0
برای میلگردهای S500 0015/0
9-15-4-1-4 میلگردهای خمشی مثبت عمود بر بعد ناپیوسته دال باید تا لبه دال ادامه یابد و به علاوه ، به طولی حداقل معادل 150 میلی متر بطور مستقیم ، با قلاب یا بدون آن در تیر پیشانی یا دیوار یا ستون داخل شوند
9-15-4-1- 5میلگردهای خمشی منفی عمود بر لبه ناپیوسته دال باید با خم یا قلاب یا وسیله مهاری دیگر در داخل تیر پشتیبانی یا دیوار ستون بطور کامل مهار شوند برای این میلگردها باید گیرایی کامل در مقطع بر داخلی تکیه گاه بر اساس ضوابط فصل هجدهم ( مبحث نهم ) تامین شود (حداقل آن 15 سانتی متر میباشد)
حداقل تعداد میلگرد کششی دو عدد بوده و سطح مقطع میلگردهای
کششی از طریق محاسبه تعیین می شود. توصیه می شود قطر میلگردهای کششی از 8 میلیمتر
کمتر و از 16 میلیمتر بیشتر نباشد. برای پیوستگی بهتر آن با بتن ،از میلگرد آجدار
، به عنوان عضو کششی استفاده می شود.
میلگردهای عرضی : در مرحله اول حمل و نقل ، میلگردهای عرضی
همانند عضو مورب خرپا عمل می کنند و به کمک اعضای کششی و بالایی ، ایستایی لازم را
جهت تحمل وزن خود تیرچه در هنگام حمل و نقل
و وزن مرده سقف بین تکیه گاههای موقت
در هنگام اجرا تامین می نمایند.
در مرحله دوم باربری تیرچه ، میلگردهای عرضی ، پیوستگی لازم بین میلگرد کششی خرپا و بتن پوششی ( بتن درجا ) را تامین می کنند همچنین مقابله با نیروی برشی تیر T به وسیله میلگردهای عرضی انجام می گیرد. در بعضی از انواع تیرچه های پیش ساخته ، در خرپا به جای میلگرد از ورق خم کاری شده به جای عضو کششی – میلگردهای عرضی – میلگردهای بالایی استفاده می شود این میلگردها جهت منظورهای زیر در تیرچه مصرف می شوند
الف - تامین اینرسی لازم جهت مقاومت تیرچه در هنگام حمل و نقل
ب - تامین مقاومت لازم جهت تحمل بار بلوک و بتن پوششی در بین تکیه گاههای موقت ، پیش از به مقاومت رسیدن بتن
ج - تامین پیوستگی لازم بین تیرچه و بتن پوششی
د - تامین مقاومت برشی مورد نیاز تیرچه
میلگرد بالایی : در مرحله اول حمل و نقل ، فولاد تعبیه شده در قسمت بالای تیرچه
، به عنوان میلگرد بالایی خرپا عمل می نماید و به کمک دیگر اعضای خرپا ، وزن تیرچه
را هنگام حمل و نقل و همچنین وزن مرده سقف را در فاصله دو تکیه گاه موقت ( هنگام
قالب بندی و بتن ریزی پیش از به مقاومت رسیدن بتن پوششی ) تحمل می کند
در مرحله دوم باربری تیرچه اگر میلگرد
بالایی در ضخامت بتن پوششی و بالاتر از سطح بلوکها قرار گیرد ، در نقش فولاد افت
حرارتی مقطع مرکب سقف عمل میکند( در مقطع تیر T
) و در صورتی که پایین تر از سطح بلوکها قرار گیرد ، نقشی نخواهد داشتمیلگرد تقویت ممان منفی تیرچهها حداقل میبایستی سطح مقطعی برابر 15% سطح مقطع میلگردهای کششی همان تیرچه را دارا باشد و طول آنها از هر
طرف یک پنجم طول تیرچه باشد. باید توجه نمود که این میلگردها را با میلگردهای تقویت برشی (اتکای سر تیرچه) اشتباه نکنیم. این میلگردها درون جان تیرچه خم نمیخورد
بلکه بصورت صاف به میلگرد فوقانی تیرچهها بسته میشود.
بتن پاشنه تیرچه های پیش ساخته : برای تامین تکیه گاه بلوکها و نیز برای پرهیز از قالب بندی قسمت زیرین جان تیر T در موقع اجرا ، بتن پاشنه تیرچه در کارخانه ریخته می شود. حسن دیگر این عمل این است که بعلت فراهم بودن شرایط بهتر اجرا در کارخانه ، پوشش آرماتورهای کششی به صورت مطمئنتری تامین می گردد. این پوشش در مقاومت سقف در برابر آتش سوزی اثر بسزایی دارد حداقل تاب فشاری بتن پاشنه ، 250 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است
تیرچه پیش ساخته پیش تنیده این نوع تیرچه که فقط در کارخانه های مجهز تولید می شود ، از مقطع بتنی T و سیمهای فولادی با مقاومت بالا( 17500 تا 19000 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع ) تشکیل می شود . سیمها را پیش از بتن ریزی تیرچه توسط جکهایی تحت کشش قرار داده و پس از حصول مقاومت لازم بتن ، آنها را آزاد می کنند. در نتیجه ، بتن تیرچه تحت تنش فشاری قرار می گیرد
2 – بلوک برای پرکردن محلهای خالی بین تیرچه ها ، از بلوکهای توخالی استفاده می شود که جنس آنها از سفال یا بتن و حتی پلاستیک و یونولیت است. بلوکها علاوه بر خاصیت پرکنندگی فضای خالی ، در حکم قالب بتن پوششی نیز هستند بلوکها در سقفهای اجرا شده با تیرچه و بلوک ، تحمل نیرو نمی کنند و فقط خاصیت پرکنندگی دارند از بلوک به عنوان قالب همیشگی یا قالبی که پس از اجرا باقی می ماند ، برای قالب بندی بغل گونه جان تیرهای T و همچنین بتن پوششی درجا استفاده می شود. قسمت زیرین بلوک ، جهت تامین سطحی مسطح برای انجام نازک کاری و قسمتهای تیغه داخلی بلوک به منظور تقویت مقطع تعبیه می گردند. بلوکها در محاسبات مقاومت سقف به حساب نمی آیند و اساسا" به منزله قالبهایی هستند که باید نیروهای اجرایی پیش از بتن ریزی سقف را تحمل نمایند
3 – میلگردهای جمع شدگی و حرارتی : جهت مقابله با تنشهای متفرقه در بتن پوششی و به منظور جذب تنشهای ناشی از افت و تغییر حرارت میلگردهایی در دو جهت عمود برهم و در قسمت بالایی تیر نواری و روی بلوکها نصب می گردند ، که میلگرد افت و حرارتی نامیده می شوند در صورتی که ارتفاع تیرچه خرپایی به حدی باشد که میلگرد نصب ( بالایی ) در محل تعبیه میلگرد افت قرار گیرد ، می توان از میلگرد مزبور به عنوان میلگرد افت و حرارتی در جهت طولی تیرچه استفاده کردآرماتورهای حرارتی در جهت عمود بر تیرچه ها به فواصل 25 الی 40 سانتی متر قرار میگیرد و معمولا ازمیلگرد حرارتی نمره 6 استفاده میگردد
مطابق نشریه شماره 94 سازمان برنامه و بودجه تعیین میشود.
در تمامی سقفهای تیرچه بلوک ، میلگرد افت و حرارت با قطر 6 میلیمتر کفایت می کند. چنانچه فاصله آکس تا آکس تیرچهها تا 50 سانتیمتر باشد، در جهت تیرچهها بین هر دو تیرچه یک عدد و چنانچه فاصله آکس تا آکس تیرچهها بیش از 50 سانتیمتر باشد، در جهت تیرچهها بین هر دو تیرچه دو عدد میلگرد حرارتی مورد نیاز است. میلگردهای حرارتی در خلاف جهت تیرچهها هر 25 سانتیمتر یک عدد میبایستی اجرا گردد.
4 – کلاف میانی : مطابق نشریه شماره 94 سازمان برنامه و بودجه در سقفهایی که بار زنده کمتر از 350 کیلوگرم بر متر مربع باشد ، در دهانههای زیر 4 متر نیازی به کلاف میانی (Tie Beam) نمیباشد و در دهانههای بین 4 تا 5.30 متر یک کلاف میانی و در دهانههای بیش از 5.30 متر دو کلاف میانی مورد نیاز است. در تمام این حالات حداقل سطح مقطع کل میلگردهای طولی کلافهای میانی بایستی برابر نصف سطح مقطع میلگرد کششی تیرچهها باشد. در سقفهایی که بار زنده بیشتر از 350 کیلوگرم بر متر مربع باشد ، در دهانههای زیر 4 متر یک کلاف میانی (Tie Beam) و در دهانههای بین 4 تا 7 متر دو کلاف میانی و در دهانههای بیش از 7 متر سه کلاف میانی مورد نیاز است. در تمام این حالات حداقل سطح مقطع کل میلگردهای طولی کلافهای میانی بایستی برابر کل سطح مقطع میلگرد کششی تیرچهها باشد.
5 – طول تیرچه ها : در سقفهایی که خیز مطرح نباشد میتوان تا دهانهای معادل 32 برابر ضخامت سقف ، از این سقفها استفاده نمود. اما اگر خیز مطرح بوده و تیرهای اسکلت دارای تکیهگاه گیردار باشند حداکثر دهانه مجاز 26 برابر ضخامت سقف و در صورتیکه تیرهای اسکلت دارای تکیهگاه ساده باشند حداکثر دهانه مجاز 20 برابر ضخامت سقف میباشد.
تکیه گاههای موقت اجرایی
به طور کلی به محض اینکه تیرچه ها و بلوکهای انتهایی بین دو
تکیه گاه اصلی قرار گرفتند ، شمعبندی و قالب بندی به وسیله چهار تراشهای عمود بر
جهت تیرچه که در مورد تیرچه های پیش ساخته خرپایی ، فاصله آنها از همدیگر ، 1 تا
1.20 متر است ، انجام می شود. موقع شمعبندی ، خیز مناسبی برابر 200/1 دهانه به طرف
بالا در نظر گرفته می شود تا پس از بارگذاری خیز منفی اولیه حذف شده و سقف مسطح
گردد. به طور کلی ، چهار تراشها و شمعها باید طوری نصب شوند که بتوانند در مقابل
نیروهای وارده مقاومت نمایند؛ آنها را باید طبق اصول و قواعد مربوط به آن ، به یکدیگر
متصل کرد.
در اجرای تکیه گاههای موقت و جمع آوری آنها ، نکته های زیر
باید رعایت گردند
الف) در صورتی که شمعها روی زمین تکیه داشته باشند ، باید
مطمئن بود که زمین زیر شمع ، به علت دستی بودن خاک یا جذب رطوبت بعدی ، نشست نکند.
به طور کلی ، در صورت سست بودن زمین ، باید با افزایش سطح تکیه گاه شمعها و
جلوگیری از نمناک شدن زمین ، از نشست جلوگیری کرد
ب )چنانچه تکیه گاه شمعها ، سقف طبقه زیرین باشد ، باید وزن
شمع بندی و سقف مورد احداث به منزله سربار سقف زیرین در نظر گرفته شده و با توجه
به عمر بتن سقف زیرین ، تقویت لازم برای آن پیش بینی گردد. در غیر این صورت ، سقف
زیرین تحمل سربار وارده را ننموده و این باعث آسیب دیدن آن خواهد شد.
ج) در جمع آوری تکیه گاههای موقت نیز باید از حصول مقاومت
کافی سقف مورد نظر ، جهت تحمل وزن خود و سربارهای وارده از جمله شمعهای مربوط به سقف
بالاتر ، اطمینان حاصل کرد
ایجاد بازشو در سقف
در صورتی که عرض بازشو از فاصله بین
دو تیرچه مجاور کوچکتر باشد هیچ اقدام خاصی نیاز نیست کافی است تنها از بتن ریزی
در دال فوقانی در آن موضع جلوگیری کرد
چنانچه عرض سوراخ از فاصله بین دو تیرچه بیشتر باشد باید اقداماتی نظیر مرحل زیر را انجام داد
الف - تیرچه های مجاور بصورت مضاعف اجرا میگردد
ب – لبه های باز شو به وسیله تیرچه های کوتاهتر و آرماتور کمکی تقویت گردد
مطالب مشابه :
17-تيرچه بلوك (سازه بخش اول)
شركت اصلي (syak (siak سقف سیاک - 17-تيرچه بلوك (سازه بخش اول) - اجراي سقف دال مجوف بتني با
نحوه ی اجرای سقف های کامپوزیت
عمران(ساختمان) - نحوه ی اجرای سقف های کامپوزیت - درباره ی ساختمان(از پی ریزی تا بهره برداری
تیرچه بلوک - ساخت تا اجرا
در محل اتصال تیرچه به تیر اصلی باید مورد داربست سقف و تیرهای اصلی در طبقه هم کف
برای سقف ساختمان اسکلت فلزی میتوان از انواع سقف به شرح زیل استفاده کرد.
ساختمان - برای سقف ساختمان اسکلت فلزی میتوان از انواع سقف به شرح زیل استفاده کرد.
روش اجرای ستون
دقت شود پرکننده ها به تیرهای اصلی نچسبیده باشند که در ترکیب دال و تیر در سقف ها طبق نقشه
تعریف دال بتنی به زبان ساده
دقت شود پرکننده ها به تیرهای اصلی نچسبیده باشند که در ترکیب دال و تیر در سقف ها طبق نقشه
اجزای اصلی تشکیل دهنده سقف تیرچه بلوک
تیرچه سازی سهیل زاد - اجزای اصلی تشکیل دهنده سقف تیرچه بلوک - تولید کننده تیرچه های بتونی و
اجرای سقف های کاذب
اجرای سقف های کاذبسقفهای کاذب از آویزهای فلزی قائم، پروفیلهای اصلی افقی و در برخی از موارد
برچسب :
تیر اصلی سقف