تعبير خواب عزيز جون

خدا ايشالا همه مادر بزرگ ها و پدر بزرگ ها رو بيامرزه

البته اونايي كه ديگه پيش ما نيستن

مادر بزرگ من هم چندين سال پيش رفت ، (خدا رفته گان شما رو هم بيامرزه) البته مادر بزرگ خودم نبود مادربزرگ مامانم بود كه چندان فرقي هم نمي كنه بهش مي گفتيم عزيزجون .

خيلي خجسته دل بود ، خيلي هم دلش گنده بود ، خيلي هم انرژي مثبت ميداد.

يادمه هر وقت هر خوابي ميديدم،

اون ميگفت : ايشالا مي خواد واست خواستگار بياد شوهر كني

حالا هر خوابي

يه بار واسه اينكه امتحانش كنم بهش گفتم خواب ديدم هفت تا گاو نر چاق و چله اومدن ۷ تا گاو نر لاغر مردني رو خوردن !!

مثل هميشه گفت : ايشالا مي خواد واست خواستگار بياد شوهر كني .

خيلي خوشحال شدم كه ۷ سال قحطي نمي ياد .

يه بار هم بهش گفتم : خواب ديدم واسم خواستگار اومده و شوهر كردم

مي دونين چي گفت : پس حتما مي خواد واست خواستگار بياد شوهر كني.

و يك بار هم گفتم :

خواب ديدم واسم خواستگار اومده و شوهر كردم ولي شوهرم طلاقم داد

گفت : اشكال نداره مادر جان ايشالا يه خواستگار ديگه برات مياد شوهر ميكني

خلاصه كار ما شده بود اين كه يه خواب هچل هفت از خودمون در بياريم بريم پيش عزيزجون تا تعبيرش كنه .

نمي دونم ما هم اگه پير بشيم مثل مامان بزرگ و پدربزرگ هامون انقدر دل گنده و اميدوار ميشيم؟

خدا رحمتشون كنه

مطالب مشابه :

تعبیر خواب... خوابگزار مصطفا گلیاری(سوشترا)

عصبی و کلافه بودم. سعیده محمدی، 30 ساله، مطلقه. در حالی که از همه کس و همه چیز عصبانی بودم، خوابیدم و خواب دیدم خانۀ مادرم هستم و برایم خواستگاری 70 ساله آمده.