طراحی دانشکده های معماری طراحی صنعتی تیاتر عکاسی
مطالعات درس تمرینهای معماری ۲
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر
حامد پرواز
موضوع:طراحی دانشکده های معماری طراحی صنعتی تیاتر عکاسی
فهرست صفحه
دانشکده ها و دانشگاهها 1
امکانات مرکزی
سالن کنفرانس
کارگاههای طراح ونقشه کشی
کتابخانه ها
تعریف معماری 5
لیست دروس
تعریف طراحی صنعتی 10
طراحان صنعتی درچه زمینه هایی مشغول به کار اند
بازار کار این رشته در ایران
کدام دانشگاه ها طراحی صنعتی دارند
لیست دروس
سطح دانشگاه های ایران دراین رشته چه حدی است
تعریف عکاسی 14
توانایی های لازم
موقعیت شغلی در ایران
لیست دروس
تعریف تئاتر 16
لیست دروس
شرایط اقلیمی بوشهر 20
دانشکده ها و دانشگاهها
امکانات مرکزی:
سالن اصلی کنفرانس،تالار تشریفات،بخش اداری،دفتر رئیس دانشکده،انجمن دانشجویان
همچنین کتابخانه،سالن غذا خوری،امکانات ورزشی و پارکینگجزو امکانات مرکزی به شمار می روند،در ضمن: امکانات تکنیکی برای وسایل سرویس مرکزی، شوفاژ خانه، خدمات رسانی، آموزش دروس تخصصی و امکانات تحقیقی، امکانات اساسی برای تمام دروس.
سالن کنفرانس برای سخنرانیهای اصلی و تخصصی،اتاقهای سمینار و اتاقهای گروهی برای کارهای دقیق،کتابخانه ی اداری،اتاق طالعه برای کارکنان آموزشی اتاق امتحانات و غیره.
تجهیزات در کلاسهای دروس اختصاصی:
دروس فنی: هنری،مثل معماری،هنر،موسیقی،و... کلاسهایی برای نقاشی، کارگاه،کارگاه هنری،سالنهای اجتماعاتو تمرینی از هنر نوع.
سالنهای کنفرانس:
بهتر است سالنهای کنفرانس بزرگتر برای سخنرانیهای اصلی در مجموعه جداگانه گروهبندی شوند. سالنهای کوچکتر برای استفاده متخصصین در موسسات و انستیتوهای غیر دولتی و انفرادی مناسب تر هستند. ورودی سالن کنفرانس در پشت این بخش توسط راهرو های کوتاه و ورودیهای خارجی دیگر از بخش تحقیقات جدا می شوند. برای رسیدن به صندلیهای شیبدار ورودیهاپشت ردیف بالایی صندلیها قرار داشته و سالنهای بزرگتر از هر طرف این ورودیها را در قسمت مرکزی در بر می گیردسخنرانها از جلوی سالن وارد میشوند همچنین آنها می توانند از اتاق تدارکات که تجهیزات مخصوص آزمایش وارد سالن شوند. اندازه معمولی سالنهای کنفرانس:
صندلیهای سالن به تعداد100-150-200-300-400-600-800می باشند.ارتفاع سقف سالنهای دارای بیش از200صندلی،50/3 متر بوده و به ساختمانهای اداری متصل می شود. اگر سالن بزرگتر باشد بهتر است در ساختمان جداگانه ساخته شوند.
1
سالنهای کنفرانس مخصوص دروسی که با نوشتن روی تخته سیاه و پروژکتور سروکار دارند دارای صندلیهای با شیب کم در کف سالن هستند.
سالنهای کنفرانس آزمایشگاه مخصوص دروسی عملی دارای نیمکتهای آزمایشگاهی و صندلیهایی با شیب زیاد هستند.
سالنهای کنفرانس آزمایشگاههای پزشکی،(سالنهای کالبد شکافی)دارای صندلیهایی با شیب زیاد هستند.
صندلیهای سالن کنفرانس:
ترکیبی از صندلی تاشو یا کشویی دارای پشتی و بخشی برای نوشتن(با لبه یا قلابی برای پوشه)که اغلب ثابت است.
نحوه چیدن صندلی به نوع در س تعداد دانشجویان و روش تدریس بستگی دارد در سخنرانیها از اسلاید،سیستمهای برقی ضد صدا با شیب ملایم استفاده می شود. متن سخنرانیها در باره ی جراحی- پزشکی داخلی- فیزیک بر روی شیب تند می باشد. محاسبات منحنی باید با استفاده از روشهای گرافیکی یا تحلیلی صورت می گیرد.
مقدار فضایی که به هر دانشجو اختصاص داده می شود به نوع صندلی،تحمل میز تحریر و شیب کف بستگی دارد.
فضای لازم برای هر دانشجو :
این فضا برای قرار دادن صندلی راحت65*70 سانتیمتر و بطور متوسط
75*55=80*60 سانتیمتر است. هر دانشجو به 60/. متر مربع نیاز دارد. این امر در برگیرنده تمام سالنهای کنفرانس بزرگ تحت شرایط بسیار فشرده هم هست. ضمنا در سالنهای کوچکتر با راحتی و وسایل آسایش متوسط این میزان فضا 90/. الی 80/. متر مربع است.
کیفیت صوت و نور پردازی:
صدا باید به هر یک از شنوندگان با دامنه یکسان و بدون انعکاس برسد می توان از سقفهای معلق برای انعکاس و جذب صوت استفاده کرد. دیوارهای پشتی با وسایل صدا گیر پوشاندهمی شوند و دیوارهای دیگر نیز مسطح نور در سالنهای کنفرانس بدون پنجره LX600 است.
2
فضاهای اضافی و مربوط به هم :
هر سالن کنفرانس باید دارای یک اتاق جانبی و مورد استفاده بدون منظور خواص باشد که از آن بشود به صورت انباری هم استفاده کرددر سالنهای کنفرانس مخصوص آزمایشات بر روی حیوانات باید فضایی برای تدارکات و جود داشته باشد. این فضاها باید هم سطح و نزدیک سکو باشند.
حداقل اندازه سالن کنفرانس مسطتیل شکل برای هر صندلی2/. الا 25/. متر مربع است برای سالنهای ذوزنقه ای شکل به ازاء هر نفر 15/.تا 18/.متر مر بع فضا لازم است برای سخنرانیهای علمی و پیش بالینی به ازاء هر صندلی 2/.تا3/. متر مربع فضا کافی است.
فضاهایی برای انباری و اتاقهای تاسیسات از ضروریات سالن کنفرانس است. حداقل اندازه اتاقهای تاسیسات اتاق خدمات مخصوص نظافتچیان انبار برای قطعات یدکی حبابهای نوری و لامپهای فلورسنتی تخته سیاهها لباسها و... 15 متر مربع و کل فضای مورد نیاز 50تا60متر مربع می باشد.
کار گاه های طراحی و نقشه کشی:
این کارگاهها شامل مکانهای متعدد و مورد نیاز برای دروس فنی از جمله معماری آکادمیهای هنر (نقاشی و کلاس مجسمه سازی) می باشد.
تجهیزات اصلی:
میز نقشه کشی مناسب با اندازه A0 (127*92) سانتیمتر تخته ثابت یا قابل تنظیم کمد نقشه ها برای نگهداری نقشه های مسطح با ارتفاع برابر با ارتفاع میز نقشه کشی که می توان از سطحی برای قرار دادن وسایل بر روی کمد استفاده کرد. کمد کوچک چرخدار برای نقشه کشی و در صورت امکان استفاده از کمد قفسه دار . صندلی گردان چرخدار با قابلیت تنظیم و استفاده از آ« به عنوان تخته مسطح هنگام خم شدن میز به پایین لوازم فرعی دیگر مثل میز رویه دار برای قرار دادن وسایل بر روی آن کمد های نقشه کشی برای نگهداری نقشه ها بطور افقی یا عمودی و حداقل مناسب با اندازهA0 وجود رختکن در هر محل کار.
کارگاههای نقشه کشی:
مساحت هر کارگاه بسته به اندازه میز نقشه کشی بین 5/3تا5/4 متر مربع می باشد.
3
استفاده از نور مصنوعی در روشنایی کارگاه موثر تر بوده و بهتر است
کارگاهها روبه شمال ساخته شوند. تابیدن نور از سمت چپ برای افراد راست دست بهتر است. نور مصنوعی باید LX500 و در سطح نقشه کشی LX1000 باشد. (نور مصنوعی باید با استفاده از لامپهای مخصوص نقشه کشی یا لامپهای خطی تامین شود و در مکانهای مختلف بالای محور طولی میز نصب گردد.)
کلاسهای نقاشی از مدل،نقاشی و مدل زنده:
این کلاسها باید در صورت امکان در اتاقهای زیر شیروانی با پنجره بزرگ و به سمت شمال قرار گیرند و در صورت لزوم باید از لامپهای سقفی بیشتری استفاده شود.
کتابخانه ها:
کاربرد کتابخانه ها در یک جامعه متنوع است مثلا کتابخانه های دانشگاهی برای اهداف آموزشی و تحقیقی آثار علمی را جمع آوری و ذخیره می کنند و معمولا استفاده از آنهابرای عموم آزاد است. کتابخانه های عمومی امکان انتخاب وسیع آثار علمی عمومی تر و دیگر وسایل اطلاع رسانی و نیز تا حد امکان استفاده از کتابهای روی قفسه های باز را برای افراد فراهم می کنند.در کتابخانه های دانشگاهی اتاقی برای کتب مرجع فراهم می شوند همچنین امکان دارد در تالارهای مطالعه پیشخوانهایی برای امانت گرفتن از قفسه های بسته و یا درسترسی آزاد به قفسه های باز مجلات کتب و منابع آموزشی که جداگانه ارائه می شوند وجود داشته باشد. بجز کتابها و مجلات تقریبا همه نوع ابزار اطلاع رسانی گرد آوری شده برای استفاده در دسترسی قرار می گیرند. تعداد مکانهای مطالعه به تعداد دانشجویان هر رشته بستگی دارد.
قفسه کتابخانه های دانشکاهی در دو ردیف یک یا دو طرفه سازماندهی می شود. پهنای مسیر های چرخش باید بیشتر از 2/1 و پهنای فضای باز بین قفسه حداقل 3/1تا4/1 متر(یا بر اساس مقررات محل) باشدباید حتی امکان از تداخل و تقاطع مسیرهای مراجعین بامسولین کتابخانه و جابجایی کتابها جلو گیری کردد. تامین فضای کاری کتابخانه های دانشگاهی به تعداد دانشجویان وتوزیع افراد در هر رشته بستگی دارد مکانهای خاصی برای افراد معلول، اتاق برای کارهای مربوط به کامپیوتردرنظرگرفت.
4
تعریف معماری
درفرهنگ لغت عبارت است از: هنر و علم طراحی و بنای ساختمانها.
معماری به عنوان اجتماعيترين هنر بشري با فضای اطراف انسان مرتبط است. حضور فضا، بنا و شهر از گذشته تا امروز و در آينده، لحظهاي از زندگي روزمره آدميان غايب نبوده و نخواهد بود. شهرها پر از ساختمانهایی هستند که با استفاده از هنر و مهارتهای علمی و ریاضی طراحی شدهاند. این مهارتها در ترکیب با هم عناصر زیباییشناسی نامیده میشوند. اصول زیباییشناسی برگرفته از هنر، علم و ریاضیات در طراحی معماری مورد استفاده قرار میگیرند، مثل کاربرد خط، شکل، فضا، نور و رنگ برای ايجاد یک الگو، توازن، ریتم، کنتراست و وحدت. این عناصر در کنار هم به معماران اجازه میدهند تا ساختمانهای زیبا و مفید خلق کنند. به بیان بهتر، اصول زیباییشناسی به اضافه جنبههای ساختاری به ساختن یک ساختمان موفق کمک میکند.
موضوع معماری درباره فضاست. تعاريف مختلفي كه تاكنون از معماري ارائه شده است، اغلب به گونهاي بر اهميت فضا در معماري تاكيد ميكنند، بطوريكه وجه مشترك بسياري از اين تعاريف، در تعريف معماري به عنوان فن سازماندهي فضا است. به عبارت ديگر موضوع اصلي معماري اين است كه چگونه فضا را با استفاده از انواع مصالح و روشهاي مختلف، به نحوي خلاق سازماندهي كنيم. از ديدگاه اگوست پره(Auguste Perret) ، معماري هنر سازماندهي فضاست و اين هنر از راه ساختمان بيان ميشود. ادوارد ميلر اپژوكوم (Edvard Miller Upjokom) نيز معماري را هنر ساختن و هدف كلي آن را محصور كردن فضا براي استفاده بشر تعريف ميكند. به گفته لامونت مور (Lamont Moore) نيز معماری هنر محصور کردن فضا جهت استفاده بشر است. معماری در دنیای كهن بهعنوان حرفهای مطرح بود كه از یك سو از فنیترین حوزههای مربوط به علوم ساختمانی تا هنریترین مباحث مربوط به زیباییشناسی، و از سوی دیگر از طراحی در مقیاس كوچك یك عنصر تأسیساتی مانند یك آبانبار یا پل كوچك یا اصطبل تا طراحی یك محله و یك شهر را دربر میگرفت و هر چند كه در هر یك از حوزههای فوق افرادی صاحبنظر و حرفهایتر بودند و سلسلهمراتبی نیز بین معماران گوناگون وجود داشت، اما در مجموع همه فعالیتهای فوق در حوزه معماری قرار داشت. بیش از شش دهه است كه از آموزش معماری به شكل امروز در دانشگاههای ایران سپری میشود اما هنوز روش یا روشهای كاملاً رضایتبخشی شكل نگرفته است و این نكته كمابیش در همه دانشكدههای معماری وجود دارد. در این نوشتار به صورتی ساده و كلی تلاش میشود كه برخی از عواملی كه موجب عدم شكلگیری روشهای، مناسب و رضایتبخش آموزشی شده است، مورد اشاره قرار گیرد:
5
مسئله نخست: تعریف معماری
هر رشته دانشگاهی بهصورت بنیادی باید براساس اهداف و نیازهای مشخصی شكل گیرد تا بتوان در طی آن متخصصان و افرادی را آموزش داد و تربیت كرد كه بخشی از نیازهای جامعه را برآورده سازند.
عوامل گوناگونی در شكلگیری هدف یا اهداف آموزشی هر رشته مؤثر است كه یكی از مهمترین آنها، نیازهای عینی و ملموس جامعه میباشد، به نحوی كه میتوان اظهار داشت بسیاری از رشتههای دانشگاهی در دنیای معاصر براساس نیازهای موجود یا آتی جامعه شكل میگیرند یا توسعه مییابند.
گسترش روز افزون تقسیم كار و انواع فعالیتهای اجتماعی غالباً موجب ایجاد تخصصها، رشتهها و گرایشهای جدید دانشگاهی میشود كه در زمینه معماری نیز چنین شده است واز چند سال پیش معماری از كارشناسی ارشد پیوسته به كارشناسی و كارشناس ارشد ناپیوسته با گرایشهای متفاوت تغییر یافته است وبه این ترتیب كسانی كه در دوره كارشناسی ارشد در حوزه معماری فارغالتحصیل شوند، در زمینه یك گرایش تخصصی تحصیل خواهند كرد و از این لحاظ نسبت به گذشته پیشرفت قابل ملاحظهای حاصل شده است.
از حدود یك قرن پیش به تدریج حوزه وسیع و گسترده معماری ابتدا به سه حوزه معماری، عمران (راه و ساختمان) و شهرسازی (طراحی شهری و سپس برنامهریزی شهری) تقسیم شد و سپس این رشته به حوزههای دیگری مانند طراحی منظر، مرمت بناها، طراحی فضاهای مسكونی و غیره در حال تجزیه است و میتوان اظهار داشت كه متناسب با گسترش تقسیم كار و فعالیتهای اجتماعی مربوط به انواع فضاهای معماری و شهری، تجزیه این رشته به رشتههای جدید دانشگاهی و حرفهای ادامه خواهد یافت.
اما هنوز یك نكته اساسی و مهم در رشته معماری باقی مانده است، و آن چگونگی نگاه مراكز آموزشی به معماری یا به عبارت دیگر نگرش و تعریف هر یك از مراكز آموزشی نسبت به معماری است.
در زمینه تعریف معماری باید اشاره شود كه دیدگاههای بسیار متفاوت و متنوعی از گذشته تا امروز نسبت به این تخصص وجود دارد، كه میتوان آن را حداقل به سه تعریف كلی طبقهبندی كرد:
در سادهترین و ابتداییترین تعریف، به معماری بهعنوان یك حرفه و فن نگریسته میشود كه براساس آن یك فضا بهطور عمده باید براساس كاركرد بنا و اصول سازه و فن ساختمان و سپس شرایط محیطی، طراحی و ساخته شود. معماری براساس این تعریف
بیشتر بهعنوان یك تخصص فنی، حرفهای و اجرایی مورد توجه قرار میگیرد. این
6
نگرش در بسیاری از مراكز آموزشی در كشورهای آلمان و اتریش دیده میشود و بر پایه آن معماری و عمران بسیار نزدیك به هم دیده میشود.
در تعریف دوم معماری، به صورت عمده، بهعنوان یك حرفه و رشته فنی ـ هنری نگریسته میشود كه بر پایه آن در طراحی یك فضا، افزون بر جنبههای سازهای و فنی باید به نكات و خصوصیات هنری فضا، كاملاً توجه كرد و هر فضای معمـــــــــــــــــار میتواند بهعنوان یك اثر هنری مورد ملاحظه قرار گیرد. اهمیت جنبههای هنری هر فضای معماری یا شهری در این نگرش به گونهای است كه باید آن را مهمترین معیار سنجش یك اثر به شمار آورد.
براساس همین دیدگاه دانشكده هنرهای زیبا یا بوزار در فرانسه شكل گرفت و دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تقلید از آن تكوین یافت. زیرا از این نگرش، هنر معماری وجوهی مشترك با سایر هنرهای زیبا مانند نقاشی، گرافیك، مجسمهسازی، موسیقی و برخی از دیگر هنرها دارد و به این دلیل این رشته در كنار سایر رشتههای هنری قرار میگرفته است، در حالی كه بر پایه نگرش نخست غالباً رشته معماری در دانشكده فنی و مهندسی و در كنار رشتههایی مانند راه و ساختمان، عمران و مانند آن قرار دارد.
نگرش سومی كه از دهههای اخیر مطرح شده است، توجه به معماری بهعنوان هنری است كه از برخی مباحث نظری در زمینه فلسفه، روانشناسی، فرهنگ و تاریخ تأثیر میپذیرد، و هر چند كه در برخی موارد به نظر میرسد در زمینه نقش تئوری در طراحی افراط میشود، اما در مجموع دیدگاههای قابل توجهی در این زمینه وجود دارد كه نمیتوان آنها را نادیده انگاشت.
تعریف معماري :
منظور از "معماري" تعيين ساختار كلي سيستم و روشهايي است كه اين ساختار را قادر به تامين ويژگيهاي كليدي سيستم مينمايد.
اين ويژگيها مربوط به يكي از موارد وظيفهمندي،كارآيي، مسايل و محدوديتهاي اقتصادي، نوع فناوري و يا مصالح مورد استفاده، وضوح طرح، قابليت استفادهی مجدد، قابليت تغيير در سيستمهاي بزرگ (پويايي)، قابليت درك و جنبه هاي هنري است.
بنابراين كلمهی معماري علاوه بر وجوه "ساختاري"، دربردارندهی وجوه "رفتاري" نيز هست.
معمار كيست؟
معمار صرفا يك طراح سطح بالا نيست، بلكه طراحي است كه در بخشهاي مختلف با
سيستم درگير است و در مراحل مختلف يك پروژه، اجزا را به يكديگر پيوند ميدهد
7
معمار در اكثر موارد ميتواند ابداع كننده و مخترع باشد. او تنها يك مدير پروژه يا
متخصص فني نيست، بلكه بيشترين نقش را در برقراري ارتباط ايفا مينمايد. يك معمار
متبحر طرح خود را با توجه به آينده و تغييرات احتمالي تهيه و ارايه مينمايد، هرچند كه زندگي يك معمار به طور معمول دنبالهاي طولاني از تصميمات نيمه بهينه است كه عمدتا در فضايي تاريك و روشن اتخاذ شدهاند.
توصيف معماري اطلاعات:
مفهوم "معماري اطلاعات" قابل قياس با مفهوم "معماري ساختمان" است. نقشههاي ساختمان شامل برداشتهاي اوليهاي در مورد الكتريسيته، لولهكشي، كابلكشي، وروديها، خروجيها، پلهها و آسانسورهاست. به علاوه، نقشهها ديدگاههايي را در مورد طراحي كلي ساختمان شامل ساخت از جمله تعداد طبقات، ديوارهاي دروني و بيروني و كيفيت پشت بام ارايه مينمايد. همچنين نقشههاي ديگري كه در سطح پايينتر نشان دهندهی چيدمان تجهيزات به كار رفته و ساخت مواد موردنياز است، اين معماري را تكميل ميكند.
ارايهی يك معماري خوب از ساختمان به همراه طرحي است كه با در نظر گرفتن وضعيت آينده باشد. به گونهاي كه تغييرات بتواند به خوبي در آن انجام گيرد، اما در عين حال ساختاري پايدار را فراهم آورد، به شكلي كه جزييات درگيرشده بدون ايجاد خرابي در ساختمان و يا آغاز دوبارهی آن قابل اصلاح باشند.
معماري اطلاعات نيز از اصول مشابه در معماري ساختمان استفاده ميكند تا بنيان درستي را براي تصميمگيري دربارهی سبك كلي موردنظر، نحوهی كاربرد محاسبات و فناوري در هدايت عمليات، اعم از تجاري يا دولتي فراهم سازد. زيرمعماريهاي توليدشده در هنگام ايجاد طرح معماري اطلاعات دقيقا شبيه به همان نقشههاي معماري ساختمان هستند. آنها نشان دهندهی راههايي هستند كه اطلاعات و فناوري به منظور تمركز سيستمها و قابليتهاي آنها بر حمايت از نيازهاي مشتريان درحال حاضر و آينده با يك شيوهی كارآمد و موثر ميتوانند مورد استفاده قرار گيرند. اگرچه بايد توجه داشت
كه يك معماري اطلاعات، تنها يك مجموعه از مستندات نيست. زيرا كه مقاصد، اهداف و ماموريتها دايما در حال تغيير هستند. درنتيجه، هنگامي كه معماري اطلاعات تهيه شود، يا حتي زماني كه بخشي از آن تكميل شد، هر مولفه اي ممكن است درصورت
نياز تغيير نمايد. در اين تلاش، مهم فعاليت مستندسازي و به روز نگهداري تغييرات از يك طرح معماري اطلاعات، يك خواست ويژه و گام موثر در حفظ دستاوردهاي آن تلقي ميگردد.
8
لیست دروس رشته معماری:
مقطع کاردانی
دروس پایه
ریاضی عمومی، فیزیک مکانیک، ترسیم فنی، هندسه ترسیمی،درک وبیان معماری یک
دروس اصلی
درک و بیان معماری دو، عناصر وجزئیات ساختمانی،تنظیم شرایط محیط، تمرینهای معماری 1و2
طراحی معماری، ایستایی1و2،آشنایی با معماری جهان، آشنایی با معماری اسلامی، کاربرد نرم افزاردر معماری
دروس اختصاصی
نقشه برداری، تعمییر ونگهداری ساختمان، طراحی فنی ساختمان، متره و برآورد، روستا زبان فنی، اصول سرپرستی، کارآموزی، طراحی پیش، کارآفرینی و پروژ
مقطع كارشناسي
درس های پایه
هندسه کاربردی ، کارگاه مصالح و ساخت ، درک و بیان محیط ، بیان معماری 1 ، بیان معماری 2 ،هندسه مناظر و مزایا ، ریاضیات و آمار ، انسان،طبیعت،معماری ، مقدمات طراحی معماری 1 ، مقدمات طراحی معماری 2
درس های اصلی
مبانی نظری معماری ، آشنایی با معماری جهان ، برداشت از بناهای تاریخی ، آشنایی با معماری اسلامی ، آشنایی با معماری معاصر ، نقشه برداری ، تنظیم شرایط محیطی ، تاسیسات الکتریکی(نور و صدا) ، تاسیسات مکانیکی ، ایستایی ، مقاومت مصالح و سازه های فلزی ، سازه های بتنی ، متره و
برآورد ، مدیریت و تشکیلات کارگاه ، مصالح ساختمانی ، ساختمان 1 ، ساختمان 2 و گزارش کارگاه ، روستا 1 ، روستا 2 ، طرح معماری 1،3،2
درس های تخصصی
آ شنایی با مبانی برنامه ریزی کالبدی ، تحلیل فضاهای شهری ، آشنایی با مرمت ابنیه ، طرح معماری 4 ، طرح معماری 5 ، طراحی فنی ، طرح نهایی
درس های اختیاری
حقوق معماری ، اخلاق معماری ، تعمیر و نگهداری ساختمان ، روش تحقیق ، زبان تخصصی ، ایرانشناسی ، معماری جهان اسلام ، تاریخ شهرهای ایران ، آشنایی با سایر هنرها ، سازه های نو ، فرآیند و روشهای معماری ، کاربرد کامپیوتر در معماری ، دروس سایر رشته های هنر
به طور خلاصه طراحی صنعتی چیست؟
طراحی صنعتی همان طور که از نامش پیداست ترکیبی است از هنر طراحی و آشنایی با صنعت.
نوآوری در صنعت عاملی است که به دلیل بروز نیازهای جدید و همچنین نیاز انسان به تنوع، همواره مورد توجه است. در این میان لازم است افرادی با تسلط به طراحی با توجه به جنبه های هنری آن، و همچنین آگاهی کافی نسبت به سایر علوم وجود داشته باشند که با طرح ها و ایده های جدیدی که ارائه می دهند، جواب این نیازها را از تصور (یا آرزو) به بهترین شکل ممکن به واقعیت تبدیل کنند.
به جز مباحث پایه هنری و زیبایی شناسی، لازم است که در هر پروژه خاص، علوم مرتبط با آن به طور خلاصه فراگرفته شود. زیرا طراحی بدون در نظر گرفتن عوامل تأثیرگذار بر آن غیر ممکن است. به همین دلیل رشته طراحی صنعتی در نگاه اول یک رشته بسیار گسترده به نظر می رسد که هر کدام از فارغ التحصیلان آن در یک زمینه خاص توانایی هایی دارند که سایر همکلاسی ها و هم رشته های آنان، ممکن است در زمینه دیگری تبحر داشته باشند.
یک طراح صنعتی ممکن است علاوه بر دانش هنری طراحی، با توجه به زمینه تخصصی مورد علاقه خود، اطلاعات جامعی در زمینه مواد، مکانیک، برق و کامپیوتر، کنترل، پزشکی و حتی دانش های علوم انسانی نظیر روانشناسی، جامعه شناسی و اقتصاد داشته باشد.
طراحان صنعتی بیشتر در چه زمینه هایی مشغول به کار می شوند؟
یک طراح صنعتی ممکن است در شرکت شخصی یا شرکت دولتی مشغول به کار باشد و اگر در جایگاه درست خود به کار گرفته شده باشند، مهم ترین وظیفه آنها ایده پردازی برای نوآوری است. شرکت های طراحی داخلی، تولیدات وسایل خانگی و اداری و ورزشی، شهرداری ها و سازمان زیباسازی، شرکت های تبلیغاتی، صنعت خودرو، کارخانه هایی که نیاز به بسته بندی های متعدد و متنوع دارند و سایر شرکت هایی که به امر برند (هویت سازمانی) اهمیت می دهند، عمده جاهایی هستند که طراحان صنعتی جذب آنها می شوند. زمینه هایی که طراحان صنعتی معمولا به دلیل جنبه های هنری در آنها بیشتر فعالیت دارند به طور جزئی تر شامل موارد زیر است:
طراحی محصول (شامل لوازم خانگی، مبلمان اداری و خانگی، وسایل صوتی و تصویری، موبایل، ماشین های اداری، نوشت افزار، اسباب بازی، پوشاک و غیره.)
طراحی دکوراسیون: شامل دکوراسیون خانگی، اداری،فروشگاه ها،مراکز تجاری و...
طراحی محیطی: فضا، مبلمان و چیدمان شهری و کلیه فضاهای زیر مجموعه
10
آن نظیر پارک ها، نمایشگاه ها، مراکز خرید، ایستگاه های اتوبوس و تاکسی و کلیه محیط های عمومی،تأسیسات ترافیکی،تبلیغات شهری،فضای سبز، زیباسازی شهری و...
طراحی خودرو: طراحی بدنه و نمای داخلی خودرو و سایر وسایل نقلیه.
طراحی بسته بندی: بسته بندی کالاهای مصرفی و محصولات مختلف.
طراحی اصلاحی: اصلاح خصوصیات عملکردی یا فرمی یک محصول به منظور بهبود کارایی آن.
طراحی هویت: به دلیل توانایی های طراحان صنعتی در ایده پردازی، فارغ التحصیلان این رشته بعضا به عنوان مشاور در شرکت های بزرگ و کوچک ظاهر می شوند. طراحی هویت سازمانی (برند) برای مجموعه های صنعتی نیز از توانایی های برخی فارغ التحصیلان این رشته است.
بازار کار این رشته در ایران چگونه است؟
با توجه به موارد بالا، مشخص است که یک طراح صنعتی می تواند با توجه به علاقه و گرایش خود در زمینه های متعددی حتی فراتر از موارد ذکر شده مشغول به کار شود. حقیقت این است که در ایران به دلیل وارداتی بودن کالاهای فراوانی که نیاز به طراحی خلاقانه دارند، نیاز به طراحی از مرحله صفر، از طرف کارفرمایان و کارخانه داران خیلی کم احساس می شود. بنابراین طراحانی که به دنبال استخدام در یک محل مشخص هستند، بیشتر برای طراحی های اصلاحی به کار گرفته می شوند.
شرکت های طراحی داخلی، سازمان های مرتبط با مبلمان شهری، ایده پردازی تبلیغاتی و مدل سازی کامپیوتری عمده مواردی هستند که بیشترین طراحان صنعتی جذب بازار آن می شوند که البته جذب شدن در این موارد نیز نیاز به سابقه روشن دارد که برای رسیدن به این مرحله باید چند سال فعالیت مفید (در دوران دانشجویی یا بعد از آن) و نمونه کارهای خوب در کارنامه عملی خود به جا گذاشته باشید.
در سال های اخیر پس از راه اندازی دفاتر طراحی صنعتی در شرکت های بزرگ، تعدادی از فارغ التحصیلان نیز به صورت تصاعدی در شرکت های بزرگ در صنعت های خودرو سازی و شرکت های لوازم خانگی در حال جذب شدن هستند که البته هنوز نمی توان به عنوان یک بازار کار بزرگ روی آن حساب باز کرد.
اگر قصد فعالیت شخصی در شرکت های خصوصی دارید، تنها عاملی که باعث موفقیت شغلی است، توانایی های شخصی شماست و می توان گفت که اسم رشته طراحی صنعتی هنوز برای کارفرمایان به اندازه ای جا نیافتاده است که به صرف داشتن این مدرک علاقه ای به جذب افراد داشته باشند. یک طراح در صورتی در بازار کار موفق است که بتواند توانایی های خود را در عمل ثابت کند که این موضوع نیاز به چند سال وقت و اجرای پروژه های موفق دارد.
11
کدام دانشگاه ها طراحی صنعتی دارند؟
دوره کارشناسی: دانشگاه تهران، دانشگاه هنر تهران، دانشگاه الزهرا، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه هنر تبریز، دانشگاه اصفهان، دانشگاه آزاد تهران و مشهد
دوره کارشناسی ارشد: دانشگاه تهران، هنر تهران، هنر تبریز، آزاد تهران و امیرکبیر.
لیست دروس
از سال 1374 وزارت فرهنگ و آموزش عالی یک چارچوب کلی برای دروس کارشناسی طراحی صنعتی در قالب 135 واحد درسی ارائه داده است که به شرح زیر می باشد. توضیح جزئیات هر درس نیاز به وقت و توضیحات بیشتری دارد که ان شاءالله در فرصت های آینده به تفکیک دروس بیان خواهد شد.
دوره کارشناسی:
دروس عمومی (20 واحد)
دروس پایه (42 واحد)
دروس اصلی (36 واحد)
دروس تخصصی (37 واحد)
دروس پایه شامل مبانی هنرهای تجسمی، کارگاه طراحی پایه، کارگاه عکاسی، هندسه، حجم سازی، مهندسی عوامل انسانی (ارگونومی)، هنر و تمدن اسلامی و آشنایی با هنر در تاریخ، مدل سازی، ریاضی، فیزیک و فرم و فضا است.
دروس اصلی شامل استاتیک، فیزیک نور و الکتریسیته، نقشه کشی صنعتی، تاریخ طراحی صنعتی، ارگونومی، ارزیابی تولیدات صنعتی، طرح اشیاء در تمدن اسلامی، اقتصاد و مدیریت تولیدات صنعتی، مواد و روش ساخت، جامعه شناسی صنعتی، طراحی با کامپیوتر و طراحی فنی است.
دروس تخصصی شامل مبانی طراحی صنعتی، فرم و فضا، مدل سازی، کارگاه طراحی، و 9 عدد پروژه طراحی صنعتی (شامل روند طراحی صنعتی، طراحی بسته بندی، طراحی سریع، طراحی مبلمان، حال و آینده، جامعه شناسی صنعتی، کار با کارخانه و...) و پروژه نهایی است.
از میان دروس ذکر شده تعداد زیادی از جمله فرم و فضا، حجم سازی، و کارگاه های طراحی (کارگاه های پلاستیک، چوب، فلز و...) از دروسی هستند که نیاز به فضای کارگاهی و کار عملی دارند.
12
دوره کارشناسی ارشد:
دوره کارشناسی ارشد 32 واحد است که نسبت به دوره کارشناسی بیشتر
جنبه نظری داشته و نیازی به کارگاه های آموزشی ندارد. در این دوره دروس تخصصی شامل: زبان تخصصی، آشنایی با علوم و فنون جدید، روش های نوین تولید، آشنایی با طراحی صنعتی در دنیای امروز، طرح سنتی اشیاء، طراحی با کامپیوتر، طراحی صنعتی و انسان، هندسه تحلیلی، روش تحقیق و 3 پروژه تخصصی به همراه یک پروژه نهایی است. معمولا پروژه ها به گونه ای انتخاب می شود که مقدمات انجام پروژه نهایی فراهم شود.
سطح دانشگاه های ایران در این رشته در چه حدی است؟
طراحی صنعتی یک مبحث بین رشته ای است که علوم مورد نیاز آن شدیدا به زمینه علاقه هر فرد بستگی دارد. در برخی کشورها این رشته در دانشکده های مهندسی و در برخی دیگر بیشتر با دید هنری ارائه می شود. در کشور ما به دلیل فاصله زیاد دانشگاه و صنعت که در تمام رشته ها قابل مشاهده است، در طراحی صنعتی به این شکل بروز کرده است که دانشجویان در طی سال های طولانی دروسی تکراری را فرا می گیرند که توسط اساتید مجرب در سال های گذشته پایه گذاری شده اند و به دلیل گسستگی صنعت و دانشگاه، مباحث این دروس به روز نشده اند. پروژه ها اکثرا به تولید نمی رسند و به بیان بهتر به دلیل عدم شناخت واقعیت های بازار و تولید، پروژه ها قابلیت تولید ندارند. اساتید دانشگاه نیز با وجود اینکه بعضا مطالعات خوب و به روزی دارند، ولی به دلیل روند خسته کننده و تکراری دروس، نمی توانند اطلاعات و تجربیات خود را به گونه ای به دانشجویان منتقل کنند که منجر به تولید ایده ها و پروژه های موفق بشود.
از طرف دیگر کمبود منابع فارسی طراحی صنعتی به شدت قابل مشاهده است. در حالی که یک دانشجوی رشته های مهندسی، به طور میانگین 20 الی 30 کتاب تخصصی را فقط در دروه لیسانس مطالعه می کند، در رشته طراحی صنعتی غیر از چند کتاب مرجع ارگونومی و تاریخ طراحی صنعتی، کمتر کسی می تواند کتاب تخصصی طراحی صنعتی را نام ببرد. به همین دلیل دانشجویانی که به شخصه مطالعات جانبی ندارند در دانشگاه تنها به جزوات و تجربه های شخصی اکتفا می کنند و هنگام عمل در واقعیت، دچار مشکلات جدی در برابر فارغ التحصیلان سایر رشته ها می شوند.
از نظر امکانات کارگاهی نیز به دلیل اتکای یک جانبه به امکانات دانشگاه، کمتر کسی موفق می شود نتیجه پروژه های خود رادربازار ببینداین در حالی است که در کشورهای اروپایی، تمام پروژه ها در ارتباط با صنعت تعریف می شوند و هر دانشجو در دوران تحصیل خود، چنیدن محصول را به مرحله تولید صنعتی و حتی تولید انبوه می رساند.
13
عكاسي
ديباچه: اولين عكسها با دوربينهاي ابتدايي و كمترين تجهيزات توليد ميشدند و امكانات و تجهيزاتي كه امروزه براي عكاسان مهيا است، قابل مقايسه با آن زمان نيست. اما با كمي دقت ميتوان متوجه شد كه عكسهاي آن دوران با عكسهاي آتليهاي امروز تفاوت چنداني ندارند چرا كه هر دو، عكسهايي خشك و بيروح هستند كه همه چيز رويشان ثبت ميشود، بدون اين كه از خودشان اظهار وجودي بكنند. عكسهايي كه با حاشيهاي سفيد به كاغذ چسبيدهاند و اين خود تأكيدي بر فاصله اين عكسها با واقعيت است و چه تأسفبار است كه بسياري از مردم عكاسي را مساوي با همين عكسهاي پرسنلي و خانوادگي ميدانند! و متعجب هستند كه چرا عدهاي از جوانان براي فراگرفتن اين حرفه چهار سال در دانشگاه تحصيل ميكنند در حالي كه بسياري از عكاسان موفقي كه آنها ميشناسند، اين حرفه را نسل در نسل فراگرفتهاند و اصلاً تحصيلات دانشگاهي ندارند.اما استادان و دانشجويان رشته عكاسي نظري متفاوت دارند. آنها معتقدند كه استوديوهاي عكاسي به "حرفه عكاسي" ميپردازند در حالي كه دانشگاهها "هنر عكاسي" را آموزش ميدهند. دانشجويان رشته عكاسي با علوم و فنون مختلفي در زمينه عكاسي آشنا شده و همچنين رشتههاي مختلف عكاسي را از قبيل عكاسي خبري، تبليغاتي، علمي، طبيعت و پرتره آموزش ميبينند. البته اين اطلاعات خيلي جامع و عميق نيست چون هريك از رشتههاي فوق، خود دنياي گستردهاي دارد كه نميتوان طي چهار سال با آنها آشنا شد و اصلاً يك عكاس نميتواند با تمامي اين رشتهها و تجهيزات مربوط به آنها به خوبي آشنا گردد. در ضمن دانشگاه تنها راه دستيابي به اطلاعات علمي، فني و هنري مورد نظر در رشته عكاسي نيست. اما يك دانشجوي عكاسي ميتواند طي مدت كوتاهتري اين اطلاعات را كسب كند؛ يعني معلوماتي را كه يك عكاس تجربي طي مدت طولاني به دست ميآورد، يك دانشجو در مدت چهار سال آموزش ميبيند. در واقع يك عكاس به ثبت و گزينش لحظههايي از زمان ميپردازد كه دربردارنده نمايشي از حالات انساني، پديدههاي علمي، مناظر طبيعي يا هر موضوع ديگري است كه قابل ثبت بر روي نوار حساس فيلم ميباشد. اين گزينش از يك سو برپايه شناخت فرهنگ جامعه و شناخت عمومي هنرها استوار است و از سوي ديگر بر انتقال و تطبيق آنها با فنشناسي و علوم مربوط به عكاسي تكيه دارد و مهمترين كار عكاسي عبارت است از تلفيق به جا و درست اين دو با يكديگر. چرا كه فنشناسي در عكاسي به ساخت قالب اصلي عكس كمك ميكند و شناخت فرهنگ، جامعه و هنر به ساخت محتواي كار ياري ميرساند.
تواناييهاي لازم :
هنرمند عكاس به هنر ديدن مجهز است. چشمهاي هوشيار و جستجوگر او به
14
معني مكانها، اشياء و حوادثي رخنه ميكند كه از نگاه لغزنده چشمهاي ديگران پنهان ميماند. بنابراين زيبايي را در چيزهاي پيشپا افتاده، غيرمعمول را در معمول و معني را در ظاهراً بيمعني ميبيند. همچنين يك عكاس بايد در محيط جامعه بوده و پرجنب و جوش باشد. چون عكاسي مثل نقاشي نيست كه در خانه بنشينيم و هرچه دلمان خواست نقاشي كنيم و حتي در تابستان، پاييز را بكشيم بلكه عكاسي شكار لحظهها است پس بايد در ساعات مختلف شبانهروز در مكانهاي متفاوت حضور داشت تا بتوان لحظه مورد نظر را شكار كرد. و بالاخره يك عكاس بايد اطلاعات عمومي خوبي داشته باشد؛ يعني بايد شعر بخواند، داستان بخواند، روزنامه بخواند تا بفهمد در كجا و در چه زماني زندگي ميكند چون عكاسي كه در زمان حال نباشد، نميتواند عكس بگيرد.
موقعيت شغلي در ايران :
اكثر فارغالتحصيلان رشته عكاسي جذب مطبوعات ميشوند چون در حال حاضر ما شاهد گسترش مطبوعات و نياز آنها به عكاساني تازهنفس و متبحر هستيم. برپايي نمايشگاههاي صنعتي متعدد و توجه به آگهيهاي تجاري و فرهنگي نيز باعث شده است كه تعداد قابل توجهي از فارغالتحصيلان جذب عكاسي تبليغاتي بشوند، حوزه انتشارات نيز تعداد ديگري از فارغالتحصيلان اين رشته را به كار گرفته است و با كمال تأسف تعدادي از فارغالتحصيلان نيز استوديو باز كرده يا به عكاسي از مراسم و ميهمانيها ميپردازند در حالي كه براي كار در يك آتليه عكاسي نياز نيست كه دانشجو چهار سال در دانشگاه تحصيل كند بلكه ميتوان طي چند ماه بهراحتي فن عكاسي را فرا گرفت و يك آتليه عكاسي باز كرد.
درسهاي اين رشته در طول تحصيل :
دروس پايه :
مباني هنرهاي تجسمي، كارگاه طراحي پايه، كارگاه عكاسي پايه، هندسه مناظر و مرايا، هنر و تمدن اسلامي، آشنايي با هنر در تاريخ، آشنايي با هنرهاي سنتي ايران، آشنايي با رشتههاي هنري، كارگاه عكاسي رنگي.
دروس اصلي :
شيمي عمومي و شيمي عكاسي، فيزيك و ابزارشناسي، تاريخچه عكاسي، آشنايي با فيلمبرداري، نورپردازي، فنون عرضه و نمايش عكس، تجزيه و تحليل و نقد عكس، كارگاه تخصصي عكاسي، فنون بازسازي عكس.
دروس تخصصي : كارگاه عكاسي، طرح و رساله نهايي.
تئاتر چيست؟
آيا به سادگي ميتوان آن را تعريف كرد؟ براي پاسخ به اين سؤال كه تئاتر چيست؟ تئاتر را به اعتبار كاركردش و ارزش آن ميتوان بررسي كرد. تحقيق فلسفي در ماهيت تئاتر پاسخ به اين دو سؤال اساسي است:
1ـ صفات مميّزه تئاتر چيست؟
2ـ چگونه با ديگر انواع هنر، تفاوت پيدا ميكند؟
به اين سؤالات هر نسلي ترجيح داده در هر عصري به طريق خاص خود پاسخ گويد. چرا كه تئاتر پديده پيچيدهاي است كه وجوه مختلف آن، به اقتضاي دورههاي مختلف تاريخي مورد توجه قرار ميگيرد. ما نميخواهيم تئاتر را تعريف كنيم، بلكه فقط نشانههاي آن را پيگيري ميكنيم تا به «شناخت» برسيم. عمدتاً اين تصور وجود دارد كه تئاتر «بازنمايي / Representation» چيزي است. بازنمايي دنياي مادي، روحاني، رواني يا اجتماعي از چيزي. اين نكته به خودي خود بديهي است. پس با اين تعبير تئاتر به يك لحاظ بازنمايي زندگي است. اگر چنين باشد، تأثير مردم در اين زندگي، محوري است. از سويي ديگر، ما ميدانيم كه تئاتر تنها هنري است كه بدون «مخاطب» نام هنر را نميتوان به آن اطلاق كرد. تأثير «مخاطب» در تئاتر دقيقاً به اندازة مفهوم «زيباييشناسانه» مؤثر و مهّم است. ديدگاه دكتر «ساموئل جانسون» در كتاب «زندگي گري / Life of Gray» در مورد ادبيات، نزديك به اين ديدگاه دربارة تئاتر است. جانسون مينويسد:
«من با شادماني موافقتم را با خوانندة معمولي اعلام ميكنم، زيرا سرانجام عقل سليم خوانندگان است كه به دور از شائبة تعصّبات ادبي با آنهمه ظرافتهاي نكتهبينانه و جزمانديشي علّامهوار، بايد براي افتخارات ادبي حكم صادر كند.»
امروزه و در اين خطّه آگاهانه و ناآگاهانه، تئاتر را از مردم دور كردهاند. گاه، رندانه نمايش را به جاي تئاتر غالب و با دستآويز قرار دادن مخاطب كيفيت تئاتر را قرباني كردهاند. تئاتر نيازمند مخاطب است، اما نه به هر قيمتي. تئاتر اگر مترادف فرهنگ باشد نبايد به «شعور» مخاطب بيتوجه بماند. مدّعيان روشنفكري تئاتر ايران، با شكل تئاتر «سرگرميساز / Entertaining Play» به ظاهر، مخالفت ميكنند و آن را آفت تئاتر و تعقل مخاطب ميدانند. در حالي كه خود آثار «خيالپردازانه / Autonomous Play» را كه فاصله زيادي با سرگرميساز ندارد به صحنه ميكشند، اين قيمت گزاف را به اين جهت ميپردازند كه مخاطب داشته باشند. يا آنقدر از مخاطب فاصله ميگيرند كه حتي خواص هم نميفهمند چه چيزي را ديدهاند. اين افراط و تفريط بَدَل به وبايي براي تئاتر اين مِلك شده است. چرا؟ براي پاسخ به اين چرايي از هر منظري جوابي
16
هست. اما كمتر به بطن واقعه، عنايت ميكنيم و آن ذات تئاتر است. ذات تئاتر با «عقل
و «احساس» مخاطب رو در روست. اما وضعيت ما، در اين مقطع مكان و زمان
بالضروره تراژيك است. تمامي افرادي كه به هر شكلي در دايره تئاتر مشغولاند در وضعيت نابههنجاري زندگي ميكنند. اگر خانواده تئاتري ما بر اين وضعيت آگاه شود، دچار تشويش و اضطراب خواهد شد. اما بنا به هر دليلي، ما اين تشويش و اضطراب را از خود دريغ ميكنيم. اين اضطراب مقدّس آغاز آگاهي است. آگاهي از پي «ديدگاه» حاصل ميشود. انسان آگاه، آرامش ندارد. بدون تعصّب و پيشداوري به وضعيت تئاتري امروز توجه كنيم. نظام آموزشي ما چه تناسبي با دنياي امروز دارد؟ اين سامانه، چه تناسبي با جامعه ما دارد؟ آموزههاي آكادميك چند درصد در دنياي حرفهاي كاربرد دارد؟ آيا اساساً آموزهاي در دنياي آموزشي ما وجود دارد؟ دانشجويان و استادان ما چقدر به حقيقت تئاتر و ساحت دانشگاهِ دنياي امروزِ جامعه ايران، نزديك شدهاند؟ آيا ما اصلاً معيار و ضابطهاي براي كارگرداني، بازيگري، نقد و... داريم؟ انتقال تجربه، دانش ميان نسلهاي ما چگونه صورت ميگيرد؟ آيا سه نسل قديم، ميانه و جديد، ميتوانند در يك گفتمان تئاتري كه بر پايه ديالوگ شكل بگيرد كنار هم بنشينند؟
اين پرسشها را ميتوان تا بينهايت، ادامه داد. متأسفانه تئاتر ما نظريهپرداز ندارد. ما حتي در ترجمان نظريات صاحبان نظريه، جز بازگرداندن صورت آن، موفق نبودهايم. به همين دليل است كه بدنة تئاتر ما نحيف مينمايد. ارتباط دنياي كار با دانشگاه، منقطع است. در دنياي كاملاً مرزبنديشده و تخصصي امروز جهانِ ما، عمدتاً در تمامي شاخهها، صاحب دانش و آگاهي هستيم، اما تخصص نداريم.
شايد به همين دلايل است كه ما هنوز تعريف روشني از «تئاتر»، «دراما»، «دراماتيك» و... نداريم. در حالي كه هر روزه پيرامون همين مفاهيم، صحبت ميكنيم. از سوي ديگر هنوز درك روشني از مخاطب هم نداريم. مخاطب تئاتري، به انبوهي جمعيت و تعداد نفر شماره نميشود. مخاطب تئاتري كنشگر، شعورمند و چالشگر است. تئاتر رفرميستي روشنفكرنماي ما يا با دستآويز قرار دادن جمعيت و يا به سبب نداشتن ارتباط مردم با تئاتر، از مخاطب واقعي فاصله گرفته است. از سويي، دولتمردان ما، آن چنان كه به سينما و ادبيات عشق ميورزند، رغبتي به تئاتر ندارند. به اين دليل اين هنر در اين حيطه، هم، دچار معضل است. انگار همة ما در خلأ صحبت ميكنيم. به همة اين گفتهها، اين كلام را هم اضافه كنيد كه؛ تفكري خاص در اين مقطع نميتواند مستقيماً به «ايران»، «مذهب» و تئاتر ايراني حمله و با زيركي و دفاع بد از حقيقت خوب تأثير ويرانگر طراز اول خود را بهخوبي ايفا ميكند و چون موريانه در مراكز تصميمگيري و
17
مجامع تئاتري حضور يافته و جماعت تئاتري ما هوراكش تز هواداران قبله غير شدهاند.
مفهوم معناي تراژيك تئاتر و زندگي تئاتري ايران در همين نكته نهفته است كه همة ما
ميدانيم و همه به آن اقرار و همه در خلوت از آن انتقاد ميكنيم اما در جمعيت براي هماهنگ شدن با جمع، هوراكش تفكري هستيم كه هنوز از درك مفهوم تئاتر كه ريشه و تبارش در مذهب است عاجز است.
شايد به همين دليل است كه گاهگاهي صداي «سازمان تئاتري»، «سند توسعه ملّي»، «تئاتر ملّي» و از همه كميكتر، ساختن «تكيه دولتي» نوين ميزنيم، و بيكه دچار دلهره و اضطراب باشيم زندگي ميكنيم. براي نمونه به شعارپردازيها و رنگ و لعاب حبابگونه مهمترين سند نوشتهشده اين چند ساله نظري بيندازيم تا به عمق فاجعه پي ببريم. تا به چشم سر، شاهد باشيم كه چگونه «حقيقت» را در مسلخ «منفعتطلبي» قربان ميكنيم. (منظور چشمانداز بيست سالة تئاتر ايران است) اين ترفند آگاهانه است آگاهانه ما را از «اضطراب» و «تشويش» مقدس دور ميكنند. امروزه قيمت تئاتر در ايران با «پول» سنجيده ميشود و نبودن عشق آشكار است. تئاتر براي عمارت، براي رياست و براي ويلاهاي شخصي است و اصلاً و اساساً مهم نيست كه خود اين تئاتر چيست؟ و چه نسبتي با زندگي و مخاطب دارد. متولّيان امر تئاتر و دولتمردان ما هم، ناآگاهانه گام به بازي نهادهاند كه دستآورد نهايي آن براي فرهنگ اين ديار «هيچ» است. كافي است به سخنرانيها، رهنمودها و... توجه كنيم. انساني كه دچار تشويش و اضطراب است، بحران را در مييابد. از ياد نبريم كه: ملتي كه تئاتر ندارد در دنياي امروز مترادف ملتي است كه فرهن
مطالب مشابه :
پایان نامه طراحی "دانشکده معماری"
طرح دو معماری - مدرسه هنر و معماری - پایان نامه طراحی "دانشکده معماری" - طراحی معماری با هدف
اصول طراحی دانشکده معماری
طراحی دانشکده. آموزشي-تئوري: 1-كلاس درس: کلاس درس در واقع اصلی ترین بخش قسمت اموزش های تئوری
ضوابط و معیار های طراحی دانشکده معماری
طرح دو معماری - مدرسه هنر و معماری - ضوابط و معیار های طراحی دانشکده معماری - طراحی معماری با
طراحی دانشکده های معماری طراحی صنعتی تیاتر عکاسی
معماری به مثابه ساخت-سجاد نازی - طراحی دانشکده های معماری طراحی صنعتی تیاتر عکاسی - مجموعه
استاندارد های طراحی دانشکده هنر و معماری
استاندارد های طراحی دانشکده هنر و معماری عملکرد ها: عملکرد هر فضا در نهایت تابعی از انسان است.
ظوابط و معیارهای طراحی دانشکده معماری
ظوابط و معیارهای طراحی دانشکده عملکرد فضا ها در دانشکده معماری در سایت شهر یزد
دانشگاه تهران
طراحی،مهندسی،ساخت - دانشگاه تهران دانشکده پزشکی در 16 بهمن 1314 شمسی افتتاح شد .
برچسب :
طراحی دانشکده