وندالیسم، آشوب اجتماعی خاموش!
وندالیسم به معنای تخریب کنترل نشده اشیای و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی است که یک ناهنجاری اجتماعی به حساب میآید و دلایل متعددی برای آن عنوان میکنند. وندالیسم را در زمره انحرافات و بزهکاریهای جوامع جدید دسته بندی میکنند و آن را عکس العملی خصمانه و واکنشی کینه توزانه نسبت به برخی از فشارها، تحمیلات، ناملایمات، اجحافها و شکستها تحلیل میکنند.ونداليسم بيشتر به تخريبهاي اجتماعي و يا حركتي اطلاق ميشود كه در آن فرد يا گروهي از افراد به خرابكاري بپردازند. البته وقتي واژه خرابكاري بكار برده ميشود غالباً مواردي در نظر است كه تخريبها اجتماعي و متعلق به عموم جامعه باشد.
ریشه لغوی این واژه از عنوان قوم «وندال» گرفته شده است. افراد این قوم كه در اروپای قرن پنجم میلادی میزیستند، به هر سرزمین و شهری كه وارد میشدند، اموال ساكنان آن را به غارت میبردند و اشیا و آثار غیرقابل حمل آنان را تخریب میكردند و از بین میبردند. ویژگی تخریبی این قوم سبب شد كه نامشان بر اعمال و اقدامهای تخریبی در شهرها اتلاق شود و هر گونه تخریب اموال عمومی یادآور نام و یاد آنان باشد.
اعمال و اقدامهای وندالیستی هر چند كه نشان دهنده روحیه و رویه بیمارگونه از سوی افراد و یا گروههایی است كه موجب تخریب اموال عمومی مانند باجههای تلفن همگانی، صندلی اتوبوسها، قطع نهالها و آسیب درختان فضای سبز عمومی و ... میشوند، اما ریشهیابی این اقدامهای تخریبی نشان میدهد كه عمدتاً علت و منشا این رفتارها، ناكامی و سرخوردگی برخی و یا گروهی از افراد جامعه بوده است. كما اینكه بارها شاهد بودهایم پس از برگزاری مسابقات فوتبال، هواداران تیم شكست خورده با شكستن بطریهای شیشهای در معابر عمومی و اصلی و آسیب رساندن به وسایل نقلیه عمومی، نظم اجتماعی و آرامش زندگی شهری را بر هم زدهاند و خسارتهای قابل توجهی را به وجود آوردهاند و یا بارها در باجههای تلفن عمومی شاهد بودهایم كه افرادی پس از ناكامی در مكالمه و از دست دادن سكههای خود، به تخریب باجه تلفن پرداختهاند.
در این موارد هر چند كه قوانین موجود، مجازاتهای نسبتاً سنگینی را برای متخلفان در نظر گرفته و علاوه بر اینكه آنان را ملزم به تامین مالی خسارتهای تحمیل شده كرده محكومیت حبس تا 10 سال را برای این قبیل افراد در نظر گرفته است. اما واقعیت این است كه برخوردهای جبری و آمرانه هیچ وقت موجب ریشهكنی وندالیسم در جوامع شهری نشده و حتی در مواردی نیز به تشدید این رفتارهای ناهنجار منجر شده است.
ونداليسم به مثابه آشوبي اجتماعي
جوامع روستايي و عشايري به دليل شرايط جديد جهاني و شهري شدن، رشد جمعيتشان كه ديگر كفاف ظرفيتهاي جامعه را نمي كرد و بسياري از خدمات اجتماعي و امكانات زندگي و رفاههاي با مهاجرت به خصوص نسل جوان خود به شهرها مواجه هستند. اين امر خود افزايش بي رويه جمعيت شهري را به دنبال دارد. اما شهرها همواره ظرفيت لازم براي حداقل امكانات رفاهي و انواع خدمات ضروري را ندارند. به سبب قدرت خريد پايين مهاجرين مناطق محروم، آنان ناگزيرند كه زمينهاي ارزان قيمت در حاشيه شهر يا زمينهايي را كه در فاصله اي دورتر از شهر مالكي ندارند، تصاحب كرده و با حداقل امكانات، محل زندگي و حتي كار خود را بسازند.(۴) كمبودهاي متعدد در هر زمينه اي موجب مي شود تا آنان از طريق همبستگي گروهي مضاعف، بسياري از كاركردهايي را كه جامعه شهري قادر به برآوردنش نيست خود مرتفع سازند. آن هم به تشكيل گروهها و جريانات و جنبشهايي پرشور منتهي مي شود كه مي تواند به سرعت فشارهايي را به دولت و جامعه شهري وارد سازد. از طرفي بسياري از فعاليتهاي اين اقشار كه برخي به نان شب محتاج اند، به سوي فعاليتهايي كشيده مي شود كه به سبب آسيبهاي اجتماعي كلان براي جامعه، ممنوع و غيرقانوني به شمار مي روند، پس مقاومت گروههاي مذكور براي كسب معاش از اين طرق غيرقانوني به پيدايش باندهايي منجر مي شود كه انواع فعاليتهاي غيرقانوني را به شبكه اي در هم تنيده بدل مي سازد كه نگاهي جزيي به آنان هم مي تواند وضعيت اقشار آسيب پذير مذكور را بدتر كرده و ياناخواسته باعث گسترش آنها به زمينه هاي جديد و فعاليتهاي جبراني گسترده تبديل شود.
مجموعه آنها موجب مي شود تا نارضايتي حاشيه نشينان به شكلي جمعي بروز كرده و در سطح اجتماعي به شكل اعتراضات گروهي و آشوبها بروز كند و چنان رفتاري هنگامي كه به شخصيتي در افراد بدل شد، ونداليسم و آسيبهاي اجتماعي مربوط به آن را پديد مي آورد و گروههايي را كه شكل مي بخشد كه تنها راه درست هر چيز را در خراب كردن و از بيخ و بن كندن آن مي بينند. در اين شرايط اجتماعي جوانان حاشيه نشين هرچه بيشتر خود را با چنان اخلاق، منش و نگرش و باورهاي غالب حاشيه نشيني همراه ساخته و جامعه پذير مي شوند، زيرا حامي اي جز آنان براي پاداش نگرشها و رفتارهايشان نمي يابند.
اما از طرفي ديگر شهرها براي تأمين نيازهاي شغلي و نيروي كار خود نياز به اين مهاجرين دارند، بنابراين چنين فرآيندي طبيعي است، تنها جامعه شهري مي بايست در ازاي چنان عرضه نيروي كار، حداقل نيازهاي اساسي وتأمين اجتماعي اين اقشار را تأمين كند و اشتغال زايي و فرصتهاي شغلي را در اين مناطق پديد آورد تا بيكاري موجب پناه بردن شان به كارهاي خلافكارانه و اعتياد و ساير جرائم و تخلفات نشود. بنابراين موضوع توزيع مناسب و عادلانه خدمات اجتماعي و رفاه اجتماعي و ايجاد فرصتهاي شغلي پديد مي آيد، پس مسائل جوامع حاشيه نشين و آلونك نشين بايد در زمره اولويتهاي اصلي قرار گيرد. آن شامل فرصتهاي شغلي، قوانين كار و حقوق و دستمزد كارگري مي شود تا بيمه هاي اجتماعي، حق بيكاري، حق بازنشستگي، خدمات بهداشتي و حداقل خدمات رفاهي و فرهنگي و همچنين شهرك سازي وترميم و تقويت سكونت گاههايي غيررسمي كه از بين بردني نيستند.
راهکارهای مقابله با وندالیسم
جامعهشناسان شهری در این زمینه به ایجاد تمهیدات رفتاری و سلب انگیزه واكنشهای تخریبی تاكید دارند و معتقدند كه به طور مثال با آموزش تماشاگران تیمهای ورزشی در مورد اهداف واقعی ورزش و همچنین با نمایش روابط دوستانه بازیگران دو تیم، میتوان خشم و ناكامی هواداران تیم شكست خورده را تا حدود زیادی كاهش داد و یا ضمن كنترل منظم سالم بودن تاسیسات شهری از سوی ماموران سازمانهای مسوول، میتوان زمینههای روانی جلب اعتماد و مشاركت عمومی در حفظ و نگهداری اموال عمومی را فراهم آورد. ایجاد این زمینهها در برخورد با پدیده وندالیسم، نیازمند مدیریتی كارآمد و مجهز به دانش روز در مدیریت شهری است تا بتواند ضمن فائق آمدن بر مشكلات و تنگناهای مختلف در عرصههای جوامع شهری و به ویژه كلانشهرها، با دانش و كارآمدی خود، زمینههای بروز چنین پدیدههایی را پیشاپیش در نطفه بخشكاند تا ضرورتی برای برخوردهای جبری و آمرانه پس از وقوع ماجرا وجود نداشته باشد.
درمان اين پديدة اجتماعي مذموم بايد اشارهاي گذرا به بحث علت شناسي بيندازيم. در سبب شناسي موضوع، دو علت براي پديده ونداليسم ذكر شد 1- عدم امكان تخليه هيجاني در مردم 2- احساس تضاد و تعارض منافع با سيستم. مسلم اين است كه درمان نيز تابعي از علل است و نابودي علل خود به خود باعث درمان ميشود اما در برخي مواقع نيز براي تسريع در فرآيند درمان بايد از منابع ديگر بهره گرفت تا هم سرعت بهبودي بالا رفته و هم درمان موفقتر انجام گيرد. براي برطرف كردن علت شماره يك بايد هم در خانواده و هم در اجتماع زمانها، مكانها و فرصتهايي فراهم آيد تا افراد بتوانند به نحو درست و صحيحي هيجانات طبيعي و مثبت خود را تخليه كنند. در خانواده والدين ميتوانند زمينههايي را فراهم آورند تا كودكان فعاليتها و رفتارهايي را كه ميخواهند انجام دهند. همان گونه كه والدين براي بازي كودكان خود اسباب بازي تهيه ميكنند، بايد فرصتهايي را هم فراهم آورند تا هيجانات تخليه شود. اين موضوع در حالت كليتري به جامعه نيز باز ميشود به اين معنا كه در جامعه نيز بايد امكاناتي براي تخليه هيجاني وجود داشته باشد. امكانات به معناي زمان و مكان مناسب با توجه به شرايط موجود و مسائل قانوني و ايمني و ... در بسياري از كشورهاي دنيا دولت بهطور غير مستقيم در اين گونه موضوعات دخالت كرده و تا حدودي جنبههاي قانوني به آن ميبخشد. به طور مثال در هند روزي از سال به عنوان جشن رنگ مطرح است كه در آن روز افراد مجازند تا با رنگهاي گياهي ديگران را به هر رنگي كه ميخواهند، درآورند. چون اين موضوع ملي است و قانوني پس افراد نيز ناراحت نشده و پيشبينيهاي لازم را در اين مورد انجام ميدهند مثلا لباسي را در آن روز ميپوشند كه اگر رنگي شد خيلي ناراحت كننده نباشد و موارد ديگر. در كشور ما نيز به طور سنتي و ديني برخي از رسوم در اين زمينه موجود بوده است. انواع مسابقات محلي كه در روستاهاي ما انجام ميشده، انواع جشنها و اعياد تاريخي و ديني كه در طول تاريخ در كشور وجود داشته است. جشنهايي مانند شب يلدا، چهارشنبه سوري، نيمه شعبان و غيره كه اين امكان را به افراد ميدهد تا هيجانات را تخليه كرده و براي زندگي بهتر مهيا شوند. مشكل عمدة ما امروزه نبود و يا كمبود اين اعياد و جشنها نيست بلكه عدم برنامهريزي مناسب براي آنهاست تا با اين برنامهريزي هم بتوان به شاديها جهت داد و از انحرافات احتمالي جلوگيري كرد و هم عوارض و خسارت آن را به حداقل رساند
شهرداری می بایست اين حس را به مردم القاء كند كه كليه تصميمات، براي آسايش و رفاه آنان گرفته شده است. البته اين موضوع فقط مختص به شهرداري نيست و تمامي ارگانها و نهادها و موسسات و وزارتخانهها را دربر ميگيرد. از سوي ديگر در آموزش و پرورش بايد اين فرهنگ را در ذهن كودكان و نوجوانان ايجاد كرد تا نسيت به تمامي امكانات ملي و عمومي خود احساس مسئوليت كنند و با هرگونه تخريب در اين موارد برخوردهاي فردي انجام گيرد اين امر تا آن جا بايد پيش رود كه كودك به پدر خود نيز براي تنظيم اتومبيل و كمتر آلوده كردن هوا تذكر بدهد. و در اين فرهنگ همه بايد از همديگر انتظار داشته باشيم تا با حفظ اموال و سرمايههاي ملي و عمومي امكان زندگي بهتري را براي خود ايجاد كنيم. به طور مثال من، به فردي كه دارد به يك كيوسك تلفن خسارت وارد ميكند، تذكر دهم كه چرا تلفني را كه متعلق به من نيز هست، خراب ميكند؟ و در حالتي بالاتر چرا تلفني كه متعلق به خودش است را خراب ميكند. به اميد آن روز كه ديگر مواردي از اين پديده منفي (ونداليسم) در جامعه مشاهده نشود.
منابع
۱ـ محسني تبريزي، عليرضا، مباني نظري وتجربي ونداليسم، نامه علوم اجتماعي، شماره،۱۶،۱۳۶۷ صص۱۹۴ ـ.۱۹۵
2ـ پيران، تحليل جامعه شناختي از مسكن شهري در ايران، نامه انجمن جامعه شناسي ايران. شماره،۶،۱۳۶۷ صص۴۳ ـ.۴۴
3- کامیار، غلامرضا ،حقوق شهری و شهروندی ، 1385
4- خبرگزاری آسیا ( آسیا نیوز )
۵ - بانک مقالات فارسی
مطالب مشابه :
انواع جشن ها و فستيوال هاي عجيب در دنيا
انواع جشن ها و یکی از این فستیوال ها مسابقات فوتبال در لجن است که هر ساله در این
جشن های تولد کودکان
همچنین می توانید با رزرو جا و شرکت در جشن و مسابقات و ها شامل انواع
وندالیسم، آشوب اجتماعی خاموش!
ایجاد این زمینهها در انواع مسابقات محلي كه در روستاهاي ما انجام ميشده، انواع جشنها
مسابقات جام جهانی و جشن تبلیغات در تلویزیون
مسابقات جام جهانی و جشن تبلیغات در انواع میوهها مسابقات جام جهانی و جشن
خلاصه برنامه های انجام شده ی بزرگداشت دهه فجرمدرسه
جشن ها با قرائت ی تنظیم شده به اجرای انواع مسابقات ومقاله در 17 بهمن در جشن ایرانیان در
سیف کتی - جشن ها و آیین ها در مازندران
جشن ها و آیین ها در در حين برگزاري اين جشن مسابقات کشتي سنتي و انواع دست بافته ها
آیا در مورد عید نوروز می دانید؟
اویقی آشار، در بخارا؛ انواع مسابقات و بالش دانه ها در دوازده روز جشن نوروز از
آیین نوروز در ترکمنستان
ترکمنها در این ایام ترکمن نیز در روزهای جشن، بازیها و سرگرمی با انواع
برچسب :
انواع مسابقات در جشن ها