کتاب هستی/ شرح مثنوی هجرت نامه - قسمت دهم
/**/ شد کنار از پیش چشمانش تتق
روح قدسی را بدید او در افق
تتق در لغت به معنی سراپرده و چادر خیمه آمده است. در اینجا منظورم پرده و مانع بوده است. یکی از اساتید محترم ادبیات دانشگاه علوم پزشکی کرمان بکار بردن این کلمه در این بیت را نامناسب دانستند و بر بنده ایراد گرفتند.
روح قدسی همان روح القدس است که نام دیگر حضرت جبرئیل، امین وحی الهی است. طبق قرآن روح القدس مؤید (تأیید کننده) انبیاء بوده است: اذ ایدتک بروح القدس یعنی آنهنگام که تو را با روح القدس تأیید نمودیم.
خود چسان او بر شد از بام فلک گوش او بر قول و تحدیث ملک
تحدیث ملک اصطلاحی کلامی-عرفانی است. یکی از مراتب نبوت شنیدن سخن ملائک است که از آن به تحدیث ملک نام میبرند و کسی که دارای این صفت باشد را محدث مینامند. قرآن در حقیقت کلام الله است و قول خداوند است ولی از آنجا که گاهی بواسطه فرشته وحی بر قلب پیامبر ص القاء میشده است مجازا قول ملک هم هست و از آنجا که توسط پیامبر ص به مردم ابلاغ شده است پس به اعتباری قول رسول الله ص هم هست و اینها همه مراتب طولی یک حقیقت است و آن کلام الهی است.
که ای محمد افتخار انس و جان دفتر هستی بنام رب بخوان
باتفاق فریقین اولین آیاتی که در غار حراء بر پیامبر ص نازل شد آیات ابتدایی سوره علق بود:
أقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق
در اولین مواجههای که پیامبر ص با آن امر قدسی و حقیقت عالم وجود داشت به او امر فرمودند که: أقرأ یعنی بخوان!
مطمئنا کتابی و نوشتهای در مقابل دیدگان او نگرفته بودند تا او آنرا بخواند بلکه منظور قرائت کتاب عالم هستی است. عرفا معتقدند که جهان هستی بمنزلهی کتابی است که خداوند آنرا نگاشته است و لذا از جهان به (کتاب تکوینی) تعبیر میکنند. بقول شیخ محمود شبستری در گلشن راز:
به نزد آنکه جانش در تجلی است / همه عالم کتاب حق تعالی است
و قرآن را که به وزان جهان تکوین است به (کتاب تدوینی) نام میبرند. از انسان هم که معادل جهان تکوین و کتاب تدوینی قرآن آفریده شده است به (کتاب مبین) تعبیر میکنند. کما اینکه امام علی ع در شعر معروفی میفرمایند:
و انت الکتاب المبین الذی / باحرفه یظهر المضمر
یعنی ای انسان! تو همان کتاب آشکاری هستی که با حروف تو مکنونات و پنهانیهای عالم وجود ظاهر میشود.
آن خدایی که جهان را
آفرید
در گل آدم ز روح خود دمید
اشاره به آیه : و نفخت فیه من روحی
دم به دم عالم شود خلق جدید
صورت انسان ز آبی شد پدید
مصرع اول اشاره به یکی از حقایق بزرگ فلسفی-عرفانی دارد که از آن به حرکت جوهری تعبیر میکنند. در قرآن آیهای است که خطاب به منکران معاد و قیامت میفرماید:
بل هم فی لبس من خلق جدید
یعنی منکران قیامت از اینکه خداوند خلق جدیدی بیافریند در شک و تردید هستند. ولی عرفای اسلامی در آثار خودشان اندیشهی حرکت جوهری همه موجودات عالم را آوردهاند اگر چه اثبات فلسفی و برهانی آن در قرن یازدهم نصیب صدرالمتألهین شیرازی شد ولی نگاهی به کتابهای عرفای متقدم بر او مثل مثنوی مولانا نشان میدهد که این موضوع به بیان زیبا و شیرین مولانا قبلا آمده است. مولانا می فرماید:
هر زمان نو میشود دنیا و ما / بیخبر از نو شدن اندر بقا
عمر همچون جوی نو، نو میرسد / مستمری مینماید در جسد
او ز تیزی مستمر شکل آمدست / چون شرر کش تیز جنبانی به دست
بر اساس نظریه حرکت جوهری عالم دم به دم در حال نو شدن و خلق جدید است و خداوند بدین معنی بدیع السموات و الارض است. یعنی لحظه به لحظه همه موجودات عالم هستی از کتم عدم، قدم به عرصه وجود میگذارند و کلمات وجودی از خزینهی علم نامتناهی خداوندی به ظهور و بروز میرسند و طبق اصل (لا تکرار فی التجلی) همه موجودات عالم منحصر بفرد هستند. درباره پدید آمدن صورت از ماده که در بیت دوم آوردهایم در ادامه مثنوی شرحی تقدیم خواهیم نمود.
نطفهای را او چنین تشریف داد بر سر او تاج کرمنا نهاد
خداوند نطفه انسان را شرافت بخشید و استعداد سیر عوالم ملک و ملکوت را به او عنایت فرمود. تنها راه سیر آسمانهای معنا از طریق نطفه انسان است. تاج کرمنا مأخوذ از آیه:
و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر هست. کرامت انسان موهبتی خدادادی است.
نطق و فکر و هم بیانش با قلم
بهر آدم دست قدرت زد رقم
فصل ممیز انسان از سایر جانداران به قوه نطق است. اهل منطق در تعریف انسان فرمودهاند: انسان حیوان ناطق است. در اینکه منظور از نطق در این عبارت چیست اختلاف است. بعضی نطق را همان قدرت بیان اندیشه و احساسات گفته اند ولی اغلب نطق را به قدرت ادراک کلیات تعبیر نمودهاند. در هر صورت خداوند در سوره الرحمن نطق و بیان را از مواهب بزرگ الهی بر نوع بشر ذکر فرموده است:
الرحمن، علم القران، خلق الانسان، علمه البیان
خداوند به رحمت عام واسعهی خودش که از آن به اسم شریف الرحمن نام برده است انسان را آفریده است و به او قدرت نطق و گویایی و قدرت بیان اندیشه ها و عواطف و احساسات را عنایت فرموده است.
مطالب مشابه :
ضرب المثل های کتاب فارسی هفتم (اول متوسطه اول)
همه عالم کتاب حق تعالی برداشت به این معنی که محتوای بسم خداوند است و همه دانائی
همه ی عالم کتاب حق تعالی است
شما غریبه نیستید - همه ی عالم کتاب حق تعالی است - حکیمی گفت: همه ی عالم کتاب حق تعالی است.
همه عالم کتاب حق تعالی است
همه عالم کتاب حق تعالی رفتن وآمدن از مدرسه است پیشه ام کاشتن معرفت است.
کتاب هستی/ شرح مثنوی هجرت نامه - قسمت دهم
قرائت کتاب عالم هستی است. همه عالم کتاب حق تعالی جدید است و خداوند بدین معنی
حقیقت عرفانی عشق 5
برایش مهم نخواهد بود چون می داند که معشوقش صورتی از ان معنی است حق تعالی است)) همه عالم
تستهای المپیادی فارسی هفتم-- ده درس اول کتاب
فعل گردی در هر دو مصراع اسنادی است . ب ) خوار به معنی همه عالم کتاب حق تعالی
توضیحات درس اول کتاب ادبیات سال دوم متوسطه همای رحمت
گاه حق تعالی را است. معنی : صدای مرغ يا حق مختلف به معنی تأیید همه مطالب
معیت حق باخلق/ شرح مثنوی هجرت نامه - قسمت شانزدهم
صمد در لغت به معنی همهی موجودات عالم از دو جزء آن هم از اسماء حق تعالی است
تستهای المپیادی فارسی هفتم-- ده درس اول کتاب
فعل گردی در هر دو مصراع اسنادی است . ب ) خوار به معنی همه عالم کتاب حق تعالی
برچسب :
معنی همه عالم کتاب حق تعالی است