ماه عسل 90 قسمت بیست و یکم..
شب قدر است و من قدری ندارم چه سازم توشه قبری ندارم
مبادا لیله القدرت سر آید گنه بر ناله ام افزونتر آید
مبادا ماه تو پایان پذیرد ولی این بنده ات سامان نگیرد
حس می کنم تو رو ، تو هر شب خودم من عاشق همین ، احساس تو شدم
حست جهانمو ، وارونه می کنه آرامشت منو ، دیوونه می کنه
حس می کنم تو رو ، یه عمر تو خودم بازم به من بگو ، دیر عاشقت شدم
کُشتی غرورمو ، دیوونگی کنم بازم منو بکُش ، تا زندگی کنم
می میرم از جنون ، تا گریه می کنی با بغض هر شبت ، با من چه می کنی
چشم های خیس تو ، رو بغض من ببند من گریه می کنم ، حالا برای من بخند
من در کنار تو ، دریای خاطرم وا میکنی در و ، بی تو کجا برم
حس می کنم تو رو ، تو هر شب خودم من عاشق همین ، احساس تو شدم
حست جهانمو ، وارونه می کنه آرامشت منو ، دیوونه میکنه
(( حس می کنم تو رو ))
به نام خدا
قسمت بیست و یکم :(خانواده ی علی و میثم..)
بیست و یکمین قسمت از ماه عسل 90 ، پس از خواندن دعای فرج توسط احسان علیخانی و پخش تیتراژ با صدای مهدی یراحی آغاز شد . در ابتدا آیتمی از پشت صحنه برنامه شب قبل و حال مهمان ها بعد از اتمام برنامه پخش شد . در اون آیتم صحنه ای که خانم شایسته ، مادر مرتضی ، سارا خانم رو بغل می کنه تا صدای قلب پسرش رو بشنوه ، نشون داده شد . همچنین مادر مرتضی در اون آیتم گفتند : خوشحالم از اینکه به این برنامه اومدم و سارا خانم رو دیدم که سلامت هستند و گفتند که فکر می کنم خدا مرتضی رو برد تا چند نفر دیگه رو نجات بده . و در انتها هم نشون داده شد که مادر مرتضی و سارا خانم با خوشحالی و با آرامش ماه عسل رو ترک کردند .
و بعد آقای علیخانی در ابتدای برنامه گفتند که : فقط می تونیم خدا رو شکر کنیم که کمکون کرد برای برنامه دیروز . چون واقعا با صداقت و صراحت هم گفتم که به معنای واقعی کلمه ، ترسیده بودم از رخ دادن این اتفاق در برنامه .بچه های ماه عسل هم خیلی تحت تاثیر مهمان های دیروز قرار گرفته بودند . اما نقطه ی شگفت انگیز sms های بعضی ها بود که تلقی کرده بودند که یک نمایش دیروز پشت پرده های ما دیده بودند . شاید بازی تماشا کرده بودند .
نمی دونم بعضی از ماها به چی فکر می کنیم . بعضی از ماها نگاهمون چیه . که از عمق وجود یک مادر و یک خانمی که حضور داشتند در برنامه دیروز ، یک همچین برداشتی می کنیم. برنامه ای که توان صحبت کردن رو از من بچه پررو گرفته بود . نمی دونم چی بهتون بگم .اگر حرف دلمو بزنم ، بهتون برمی خوره پس نمیگم و سعی می کنیم تودار باشیم . و اگر میگیم که بزرگ شدیم و قد کشیدیم توی ماه عسل ، بزرگ شدن رو یاد بگیریم . اما خیلی ها هم حالشون حال قشنگی شده بود روز گذشته .
اما اون لحظه که بچه های ماه عسل ، چشم دوخته بودن به بغل کردن سارا خانم و مادر مرتضی ، انتهای راهروی ساختمان تولید در موقع خداحافظی و وداعشون ، شاید زیباترین لحظه بود . وقتی که ما این آرامش رو بعد از گریه کردن اون مادر تماشا کردیم در صورتش و اون لبخندی که به سارا خانم زد و خوشحال بود از اینکه ضربان تند قلب مرتضی رو توی سینه ی یک همسر فداکار عاشق داره می تپه . این خیال هممون رو راحت کرد . توی این مملکت ، سالی 6000 نفر مرگ مغزی میشن و فقط شاید 300 نفر راضی میشن برای اهدای عضو .هر کس ، هرجوری که دوست داره تصمیم میگیره و انتخاب می کنه و به کسی و هم ارتباطی نداره و ما هم قضاوت نمی کنیم .اما ماهایی که حواسمون هست به کارناممون و زندمون به درد کسی نمیخوره . مثل من ، مثل خیلی از بچه های دیگه که ادعایی هم ندارن ، حداقل یک کاری بکینم که مردمون به درد کسی بخوره .دور از جون همتون.
اما برنامه امروز ، خواهش می کنم قضاوت نکنیم امشب . ما دوتا قصه و داستان داریم امشب که قصه اولمون ، نیمه تمامه و ناقصه . اما قصه دوممون ، کامل و دو سره قصه وجود داره . ازتون خواهش می کنم قضاوت نکینم و فقط خودمون رو در لحظات این برنامه ، جای دوطرف این ماجرا قرار بدیم . این خیلی مهمه . و آقای علیخانی در ابتدا درخواست کردند که جوون تر ها حتما برنامه امشب رو ببینن .و بعد اولین مهمان های برنامه ، وارد استدیو ماه عسل شدند . خانواده ای که در سال 88 ، طی یک دعوا و یک قتل غیر عمد ، پسرشون رو از دست می دن . مادر و خواهر علی ، به ماه عسل اومده بودندو ساکن دربند تهران بودند . تعریف کردند که سال 88 ، زمانی که مادرشون در مراسم عقد یکی از اقوام بودن ، بهشون خبر میدن که پسر26 سالشون رو با چاقو توی محلشون زدند . تا خواهر و مادرشون به بیمارستان میرسند ، علی تموم کرده بوده و فوت کرده بوده .
بعد از مدتی که میگذره ، پدر علی نظرش این بوده که اون کسی که علی رو کشته رو ببخشن .اما خواهرشون مخالف بودن .تا اینکه بالاخره اعضای خانواده راضی میشن که قاتل علی رو که طی یک دعوا این اتفاق افتاده بوده رو ببخشن .و بعد آیتمی از پشت صحنه زندگی مهمان بخش دوم برنامه پخش شد .و بعد مادر و پدر علی وفائی زاده وارد استدیو ماه عسل شدند. که این خانواده بزرگوار ، ساکن منطقه فلاح تهران بودند .
مادر علی تعریف کردند که ، سال 86 و در 22 سالگی علی ، روزه پنجشنبه بوده و اون روز هم روزه مادر بوده . علی میاد خونه تا روزه مادر و رو به مادرش تبریک بگه . سربازیش دیگه تموم شده بوده و قرار بوده شنبه بره کارت پایان خدمتش رو بگیره . شب زمانی که همه ی اعضای خانواده و خواهر و برادر های علی ، برای روز مادر دور هم جمع شده بودند ، علی یه کاری داشته میره بیرون و بعد ، خبر میدن که علی رو با 6 ضربه چاقو زدند . وقتی به بیمارستان می رسند ، لحظات آخر عمرش بوده و یک لبخندی به مادرش میزنه و مادرش رو نگاه می کنه و از دنیا میره .
مادر علی می گفتند که ، خیلی سخته که 22 سال زحمت بچه ای رو بکشی و بعد اینجوری بشه .همچنین ایشون گفتند که ، همسایه ها دیده بودند که زمانی که علی چاقو می خورده و حالش بد بوده ، می گفته آب می خوام .ایشون گفتند که ، خانواده قاتل 200 میلیون پول گقتند میدیم تا رضایت ما بدیم . اما من اولش می گفتن فقط قصاص .اما بعدش گفتم که چرا ما گناه می کنیم ، میگیم خدایا مارو ببخش . خدای هم توبه ما رو قبول می کنه .منم بخشیدم . بخشیدم به خاطر امام حسین و حضرت علی اصغر و علی اکبر . حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) به من صبر دادند و من هم بخشیدم . پدرش هم می گفت که ببخشیم . بخشش از بزرگانه . اتفاقی که افتاده . دیگه پسرمون که برنمی گرده .
گفتم ببخشم که اون دنیا خودم و پسرم آزاد باشیم .اون هم مثل پسر خودم بود . ناخواسته این کارو کرده بود . من یک قرون هم پول نگرفتمو به خاطر امام حسین (ع) بخشیدم .اما یکی از دخترام از دست من ناراحته . الان دیگه نمیاد منو بینه . من نوه هام رو نمی بینم . چون اونا می خواستن که من رضایت ندم و قصاص کنم تا آروم بشن .اما من دل نداشتم که قصاص کنم .
در ضمن پدر علی ، از وقتی که این اتفاق افتاده براشون . دیگه فقط دنیا رو نگاه می کنن بدون هیچ واکنشی .و نمی تونستن صحبت کنن . همچنین یک فیلم کوتاه با بازی درخشان فرهاد اصلانی که مربوط بود به داستان مهمان ها ، پخش شد .و بعد آقای علیخانی با اجازه از مادر و پدر علی وفائی زاده ، از میثم ، کسی که ناخواسته باعث مرگ علی شده بود ، دعوت کرد که به استدیو بیاد .
و آقای علیخانی هم گفتند که ، خیلی خودمون جدا ندونیم از این افراد و ماها امکان اشتباهمون خیلی بیشتر از میثم هست . ماها ممکنه خیلی راحت تره اشتباه بکنیم تا میثمی که تا دم تیغ رفته .میثم هم زمانی که وارد استدیو شد ، دست پدر علی رو بوسید و ازشون تشکر کرد به خاطر بخششون . و تشکر کرد از اینکه این خانواده نگذاشتن خانواده دیگه داغدار بشه .میثم گفت : می خوام به واسطه این برنامه این انگ رو از خودم پاک کنم . من دیگه حتی 5% هم احتمال نمیدم که بخوام اشتباه بکنم . و از همه خواست که دیگه ، تجربه رو ، تجربه نکنن و گفت که اگر من چند دقیقه اعصابم رو کنترل کرده بودم ، این اتفاق نمی افتاد .
همچنین میثم گفت که حاضر هست الان نوکریه خانواده وفائی زاده و پدر و مادر علی رو بکنه و هر کاری که از دستش بر میاد برای این خانواده انجام بده .و بعد میثم با آقای علیخانی از دکور ماه عسل بیرون اومدند و پرده ماه عسل بسته شد .و آقای علیخانی هم در انتها گفتند که اگر این روز ها از خدا می خوایم که ببخشه ، خودمون باید از دیگران بگذریم . و در آخر هم با خداحافظی احسان علیخانی و بسته شدن پرده دکور ، بیست و یکمین قسمت از ماه عسل 90 هم به پایان رسید .
اموختم که
ما ادما باید بعضی وقتا تو خلوت خودمون به دلاب بزرگی فکر کنیم که اونقدر جا داره و اسمونیه که وقتی مثلا میبینن امام حسین و علی اصغر با اون وضع فجیعی و تشنه لب به شهادت میرسند دیگه از جوون خودشون بگذرن و بگن جوون من در مقابل اون عزیزان هیچ بود..اینا همش دلای بزرگ و درریایی میخواد..ایا من و تو داریم..
از کیانا..زهرا..ریحانه..باران تشکر میکنم واسه تموم زحماتشون..امیدوارم با دعای خیرتون زحماتشون رو جبران کنید..و تو این ایام من رو هم فراموش نکنید..اصلا چه اشکال داره تموم هم قبیله ایهاتون رو دعا کنید..میدونم که همینطوره و دعاشون میکنید..ماه عسل شیرینی رو واستون ارزو دارم..امیدوارم شیرینیش مدتها زیر زبونتون باشه ..
کلیک کنید..قسمت بیست و یکم ماه عسل 90 به روایت تصویر..
کلیک کنید..عکسهای کامل قسمت بیستم ماه عسل 90..
کلیک کنید..ثبت نام چهارمین و اخرین ختم قران قبیله..
شبی که در آن خطاب میآید: کجایند جوانمردان شبخیز که در آرزوی دیدار، بیخواب و بیآرام بودهاند و در راه عشق شربت بلا نوشیدهاند، تا خستگی ایشان را مرهم گذاریم و اندر این شب قدر ایشان را با قدر و منزلت گردانیم؛ که امشب، شب نوازش بندگان است و وقت توبه گنهکاران.
ازتون ملتمسانه میخوام که منو و رفقای منو و تموم هم قبیله ایهاتون رو امشب تو قتون سبز دستاتون دعا کنید..اگر دوست دارین تموم این زحماتی که واسه این سایت کشیده میشه رو جبران کنید امشب دعامون کنید..البته اول ظهور اقامون و شفای مریضها و حل مشکل گرفتارها بعد من و رفقام و هم قبیله ایها..
هر جای دنیایی ، دلم اونجاست من که کعبمو دور تو میسازم
من پشت کردم به همه دنیا تا رو به تو سجاده بندازم
هر روز حسم تازه تر میشه غرق تو میشم بلکه دریا شم
بیزارم از این که تمام عمر از روی عادت عاشقت باشم
گاهی پرستیدن عبادت نیست با اینکه سر رو مهر میزاری
گاهی برای دیدن عشقت باید سر از رو مهر برداری
یک عمر هر دردی به من دادی حس میکنم عین نیازم بود
جایی که افتادم به پای تو زیباترین جای نمازم بود
هر جای دنیایی ، دلم اونجاست من که کعبمو دوره تو میسازم
من پشت کردم به همه دنیا تا رو به تو سجاده بندازم
تا رو به تو سجاده بندازم
ماهتون عسل..
از تبار ماه عسل بودید..
از تبار ماه عسل هستید..
از تبار ماه عسل بمونید..
کمی و کاستیهامون رو ببخشید..
وسعمون همینی بود که دیدی..
قول میدیم که بهتر باشیم..
خدایت یار تا اندم که از هستی نشان باشد..
دعایت میکنم سهمت همیشه اسمان باشد..
از طرف تموم رفقام ماه رمضون رو تبریک میگم ..
ماندگار باشید..
یا علی..
مطالب مشابه :
ماه عسل 92
ماه عسل 92. پس از اینکه که در امتداد آخرین ماه عسل وی است، ساخت و در سال 1392 در 26 قسمت 45
دانلود برنامه تلویزیونی “ماه عسل” ویژه ماه مبارک رمضان 1393 قسمت دهم 10 ده
برنامه ماه عسل 93 دانلود قسمت نهم ماه رمضان+دانلود برنامه ماه عسل 92 با
عکسهای قسمت آخر برنامه ماه عسل 93
ام اس خنده دار,اس ام اس غمگین,اس تولد,دانلود دانلود آخرین قسمت ماه عسل 1393. ام اس 92
خلاصه ی قسمت یازدهم ماه عسل 92...
میتونید خلاصه ی نوشتاری قسمت یازدهم ماه عسل 92 رو در آخرین فرزندِ این ( دانلود موزيك
ماه عسل 90 قسمت بیست و نهم..
ماه عسل 90 قسمت تسلیت بگم و نمیگم اخرین غمتون باشه چون ماه عسل 92 دانلود
ماه عسل 90 قسمت بیست و یکم..
ماه عسل 90 قسمت کلیک کنید ثبت نام چهارمین و اخرین دانلود کلیپهای ماه عسل 92 دانلود
خلاصه ی قسمت بیستم ماه عسل 92...
خلاصه ی قسمت بیستم ماه عسل 92 برمیداره تابرای آخرین بارواطمینان دانلود |:::. طنزکده
برچسب :
دانلود آخرین قسمت ماه عسل 92