یه مقاله در مورد معماری معاصر

فرانك لويدرايت در پايان كتاب شهر زنده مي‌نويسد « زمان حال يك سايه ي هميشه در حركت است كه ديروز را از فردا جدا مي‌كند» اين بدان معني است كه براي درك عصر حاضر و شناخت و پيشبيني آينده‌ي شهرها بايستي به گذشته نگريست اگر از لوكوربوزيه تبعيت كنيم شايد لازم باشد كه آغاز شهرسازي معاصر را در پايان قرن 17 بدانيم زيرا چنين مي‌نويسيد درود به روح لويي چهاردهم ما اين تاريخ را بر سنگ حك مي‌كنيم زيرا اين شاه بزرگ نخستين شهرساز دنياي غرب بعد از تمدن رم است .

وگيريون عقيده‌ي ديگري دارد او آغاز شهرسازي را يك قرن بيش از آن يعني دوره‌ي پايي سيكستوس مي‌داند و بنا به عقيده برنوزوي بايستي كه به گذشته دورتر يعني قرن 15 برمی گرديم پابريك گديس تاكيد مي‌كند كه شهر انگليسي ساليسبوري در قرون وسطي همچون يك با حقيقي به وجود امده بود و به يك معناخانه‌سازي و شهرسازي قرون وسطي بناي باغشهرهاي زمان ما بوده است بنابر نظر روستوتسف شهرهاي دوره امپراتوري روم جاي مهمي در شهرسازي غرب دارند زيرا كه فرزندان خلف شهرهاي هلني‌اند و از بسياري شهرهاي جديد اروپايي در زمينه آسايش وزيبايي به هيچ وجه عقب مانده‌تر نبوده‌اند غالباً گفته شده كه شهرسازي اروپايي در يونان زاده شده است.

زیدلر نیز معتقد است :نظام جديد خانه سازي و جدايي خانه‌ها به نوعي خانه‌هاي بشر اوليه در غارها را متجلي مي‌كند و با اين حساب انواع خانه‌سازي كه در دنيا متداول شده است مي‌توان در عصر حجر جستجو كرد.

اما در ان زمان شهري وجود نداشته است سپس آغاز شهرسازي مدرن را بايد در دوره بسيار بعدتر جستجو كرد. پيدايش شهرسازي معاصر امكان‌پذير نبود مگر بعد از تغييرات مهم فني و اقتصادي و اجتماعي كه به انقلاب صنعتي شهرت دارد و طي نيمه دوم قرن 18 در غرب اروپا به وقوع پيوست بايد توجه داشت كه شهرسازي مدرن موضوعي است كه تنها پس از اينكه توسعه تمدن صنعتي تغييرات بيداركننده‌اي در امر ساختن شهرها ايجاد كرد زاده شد.

آرتورو سويا پيشگام طراحي طراحي شهرهاي خطي

فرانك لويدرايت  شهر پهندشتي Brodacer

طرح‌هاي هوسهان در بازسازي پاريس منعكس كننده‌ي  city نوع خاصي برداشت طراحان آن دوره از وظايفي است كه به عهده‌ داشتند در اين طرح‌ها تاكيد صرفاً بر جنبه‌هاي فني كار مثل خيابانگشتي لوله‌كشي آب، فاضلاب گاز و غيره بود.

آرمانگرايان نقش مثبتي در پيشرفت شهرسازي داشته‌اند.

بتدريج خطوط راه‌آهن تبديل به چهارچوب شهرها و حومه شد.

به اين ترتيب در پايان قرن 19 يكي از شاخصترين نتايج در زمينه شهرسازي معاصر به ظهور رسيد: اصل پيچيدگي مسائل شهري و لزوم مواجهه‌ي نتايج حاصله از تحقيقات به منظور حل آن.

سوريا  شهر خطي

اولين و عمده‌ترين اصل كه در ابتدا به ان اشاره شده بود اين بود كه كليه مشكلات شهرسازي ناشي از مشكلات ترافيك هستند به عقيده‌‌ي وي مناسبترين شكل براي يك شهر آن است كه هر شهروند در كمترين مدت ممكن قادر باشد از خانه‌اش به ساير نقاط رفت و آمد كند.

سوريا به نقش بسيار مهم راه‌ها در رفت و آمد تاكيد مي‌كند.

سوريا با توجه به اصول زير در بين ساير چيزها از نظم هندسي طرح‌ها حمايت مي‌كند به عقيده‌ي وي ستون فقرات شهر بايستي يك خيابان به عرض حداقل 40 متر باشد كه در مركز آن مسيرهاي رفت و برگشت راه‌آهن احداث گردد در اين بافت شهري بلوكهاي ساختماني را مي‌توان به شكل چهارگوش يا ذوزنقه ساخت اين ساختمان‌ها نبايد فضايي بيش از 5/1 سطح زمين مورد لزوم را اشغال كنند. شهرهاي خطي توسعه طولي خود موجب اتصال شهرهاي نقطه‌اي موجود با يكديگر نيز مي‌شوند به نحوي كه در يك شبكه از مثلثها شهرهاي نقطه‌اي رئوس و شهرهاي خطي اضلاح مثلثهاي شبكه تشكيل خواهند داد.

شهر خطي نوشته‌ي سوريا در حقيقت طرح تكميلي نظريه‌ي هنري جوج آمريكايي است.

به اين ترتيب طرح جسورانه سوريا فقط در يك مقياس بسيار معمولي عملي شد و يكي از اصول عمده‌ي ان كه بازگشت به طبيعت بود به تدريج زير پا گذاشته شد زيرا شهري كه قرار بود از دو طرف به فضاي طبيعت محدود شود به علت رشد سريع مادريد پس از مدتي در دل يك ناحيه مملو از ساختمان مدفون شد.

ابنزر هاوارد  باغشهر

در آغاز قرن 20 دو ابداع مهم به وقوع پيوست هواپيما و باغشهر (مامفورد لوئيس) تا كنون افراد بسياري نيز با نظريه‌هاي هاوارد به مخالفت برخاسته‌اند مثلاً لوكدربوزيه معتقد است كه گسترش و رشد شهرها بر مبناي الگوي انگليسي باغشهر موجب اتلاف وقت ساكنان و همچنين هدر رفتن زمين‌ها مي‌شود و عقيده دارد اين گونه شهرها نوعي روحيه ضد اجتماعي براي ساكنانشان ايجاد مي‌كند.

كيديون در مورد باغشهر مي‌نويسد: اين نظريه هيچ راه حلي براي مشكل زمانه ارائه نمي‌دهد يك راه حل موضعي چاره‌ گاز شهرسازي نيست و يك برنامه‌ريزي كامل در مقياسي كه تمامي ساختارهاي زندگي جديد را در همه‌ي ابعادش در برگيرد قادر خواهد بود امور مهمي كه هاوارد در ذهن خود داشت به انجام برساند.

ادواركارتر در مورد طرح هاوارد مي‌نويسد: آنها به مسئله مهم امروز توجه نكردند. مسئله اصلاح بافت مركزي شهر قديمي . و در عمل تحت تاثير احساسات پرشور به سوي ساختن كامل شهرهاي نوبنياد گريز زده‌اند.

جين جيكوبز گفته است: كه نظريه هاي طرفداران اصل عدم تمركز در شهرسازي مدرن كه هاوارد القا كننده‌ي آن بود در توسعه‌ي شهرهاي بزرگ آمريكايي اثرات زيانبخشي داشته است به اين صورت كه موجب تضعيف روابط اجتماعي بين ساكنان اين شهرها شده است و محلات شهري يكنواخت و بي‌روحي پديد آمده .

باغشهر را كه در آن همه‌ي امتيازات زندگي فعال شهري توام با تمامي زيبايي و مدفوشي روستاي تركيبي كامل پيدا كرده به عنوان جانشيني براي شهرهاي موجود به مردم عرضه كند.

طرح باغشهر در يك دايره كه توسط 6 خيابان اصلي شعاعي به شش بخش تقسيم شده تنظيم گرديده است در مركز دايره فضاي مدور يك باغ قرار دارد كه با ساختمان‌هاي عمومي مثل تالار شهر سالن سخنراني و كنسرت و تأتر نمايشگاه عكس موزه احاطه شده است.

گفتن اينكه جوهر نظريه‌ هاوارد در مورد آميزش شهر با مناطق روستايي ساختن تك خانواري محصور در باغ و باغچه‌هاست در واقع تحريف تصور اصلي هاوارد است.

چون در نظر وي مقصود از آميزش شهر و روستا اين است كه در درجه‌ي اول كل شهر در فضاي سبز كه حداقل 5 برابر سطح شهر وسعت داشته باشد واقع گردد .

از طرف ديگر نمودار نقشه‌ي باغشهر نمايانگر فضاي سبز عمومي وسيعي مانند پارك مركزي است كه سطحي به وسعت 145 جريب در بر مي‌گيرد يا خيابان‌هاي بزرگ در دل ناحيه مسكوني كه همچون يك نوار سبز محوري عمل مي‌كند اين فضاهاي سبز وسيع در دل شهر همراه با حلقه‌ي خارجي آن كه همانا زمين‌هاي كشاورزي و باغ‌هاي ميوه است مجموعه‌اي را تشكيل مي‌دهند كه فرصت و مجال بهره‌وري و لذت بردن از زيبايي طبيعي را براي ساكنان باغشهر فراهم خواهد كرد.

نخستين باغشهر يعني لچ ورث كه ساختن در سال 1904 آغاز شد به گونه‌اي قابل ملاحظه با انديشه‌ي اصلي تفاوت داشت.

اشتباه‌ هاوارد بيش از همه دست كم گرفتن موضوع فشارهاي اقتصادي در چگونگي توزيع جمعيت شهري بوده است علي رغم اينكه وي در شهر مورد نظر خود بعضي تاسيسات صنعتي را پيش‌بيني كرده بود ليكن آنها را در حجمي كم و به گونه تاسيسات لازم براي شهرك‌هاي كوچك در نظر گرفته بود.

هاوارد مي‌خواست كه با ساختن شهري با خصوصيات لطيف روستايي عاري از دود و ساير مضرات ناشي از كارخانه‌هاي بزرگ همجوار، شهري كه محصور در مراتع و جنگل‌ها و باغ‌هاست، به گونه‌اي آن فشار شديد اقتصادي را كه گرايش به تمركز صنايع و خدمات مربوط را ايجاب مي‌كرد و نتيجتاً موجب پيدايش مجتمع‌هاي شهري گسترده و وسيعي مي‌شد از ميان بردارد.

مطمئناً تا حدي غير واقعي خواهد بود اگر گمان كنيم كه بدون اصلاح و ترسيم امور مالي همگاني بتوان مجتمع‌هاي شهري موجود را نظمي دوباره بخشيد و به سهولت براي توده انبوه مهاجران روستايي جا و مكان مناسبي تهيه كرد.

طرز تلقي او از شهر بزرگ به عنوان مجموعه پيچيده‌اي مشكل از واحدهايي كه بر اساس عملكردها و شكل ظاهريشان تنظيم شده‌اند حاكي از روحيه نوگراي وي است نهايتاً متجمع چندين واحد باغشهر به دور يك واحد مركزي مجموعه شهر بزرگ را تشكيل خواهد داد.

پس بدينسان هاوارد بود كه براي نخستين بار در پايان قرن 19 اصول تقسيم هر شهر را به سلسله مراتبي از واحدهاي وابسته، با ابعاد متفاوت عنوان كرد.

اصل مهمي كه بعدها مي‌بايست نقش پراهميتي در شهرسازي باز كند. در كار هاوارد اشاره به اين موضوع كه مناطق مسكوني نبايد در فاصله زيادي از مركز كار و فعاليت قرار داشته باشند تا در نتيجه رفت و آمدهاي ساكنان كوتاهتر شود نيز اهميت داشت و از آنجا بود كه نظريه ساختن واحدهاي شهري كامل (داراي كارخانجات خدمات) در مقابل ساختن شهرك‌هاي خوابگاهي حوضه‌اي كه در آن زمان در اطراف شهرهاي بزرگ انگلستان رايج شده بود قد علم كرد.

نظر هاوارد در مورد تأمين فضاهاي سبز براي مقاصد مختلف در سطح شهر كه به آساني از تمام نقاط قابل دسترسي باشند نيز موضوعي بود كه بعدها موكداً مورد قبول واقع شد همچنين بود پيشنهاد وي در زمينه‌ي طرح باغچه‌هاي مشترك براي ساكنان چند خانه وي در نظر داشت كه از خرد كردن فضاهاي سبز وسيع به صورت باغچه‌هاي خصوصي كوچك اجتناب ورزد نكته آخر اينكه هاوارد به حق بر موضوع واگذاري زمين‌هاي شهري و حومه به شهرداريها تاكيد داشت تا در نتيجه اطمينان حاصل شود.

در پايان قرن 19 سوريا و هاوارد دو نمونه از ساختار شهري را ارائه داند.

هاوارد عملاً ساختن دو باغشهر را آغاز كرد و به انجام رسانيد و در اواخر حيات خويش به طور شايسته‌اي از ثمره‌ي فعاليتهاي خويش بهره‌مند گرديد.

اين نمودار نماينگر چگونگي رشد يك باغشهر از طريق شهري‌هاي جديد محصور در فضاي باز روستايي است. 6 باغشهر و يك شهر مركزي مجموعه‌اي هستند كه به وسيله يك راه آهن بين شهري و شاهراهها با يكديگر مرتبط مي‌شوند.

توني گارنيه و شهر صنعتي

تامين آفتاب و هواي كافي

هاوارد در باغشهر خود فقط تعدادي صنايع كوچك و متوسط را در باريكه‌اي پيرامون، غلات مسكوني جاي داده بود ليكن گارنيه در طرح خويش، يك شهر نسبتاً بي‌اهميت را به سوي يك مجموعه‌ي صنعتي عظيم هدايت كرد، كه شامل معادل، كوره‌هاي ذوب آهن، ....

طرح شهر صنعتي از انديشه‌هاي نوين متعددي برخوردار است. سطح شهر متناسب با عملكردهاي خاص به طرز حالتي تفكيك شده و بخشهاي مختلف آن بر اساس عملكردهايشان مكان‌يابي شده‌اند.

گارنيه صنايع را به گروه‌هاي متعدد تقسيم كرده و بخش‌هايي از صنعت را كه مضراتي براي محيط پيرامون خود داشتند مانند كوره ذوب آهن در دورترين فاصله از شهر قرار دارد بود در حالي كه در قسمت‌هاي نزديكتر به مناطق مسكوني صنايع نساجي كه پاكيزه‌تر است قرار داده بود با تعبيه‌ي فضاهاي سبز وسيع در لابه‌لاي ساختمان‌هاي صنعتي مي‌توان ادعا كرد كه گارنيه بر لوكور بوزيه در ايده‌ي كارخانه‌ي سبز پيشي گرفته است.

گارنيه با حمايت از نظام خانه‌هاي مستقل، نظام پيشين را كه در آن خانه‌هاي مسكوني به صورت، رديفهاي طرد كردو به اين ترتيب، از نخستين كساني كه عليه خيابان به مبارزه برخاست سرانجام يكي از موضوعاتي كه وي سخت بدان توجه داشت، تامين آفتاب و هواي كافي براي ساختمان‌ها بود.

شهري كه گارنيه طراحي كرده بود، به علت شكل معمارانه‌اش نيز يك كار نوين محسوب مي‌شد. گارنيه از پيشگامان ترويج مصالح ساختماني جديد عصر خويش مثل بتن مسطح بود و او بتن را بدون هيچگونه تزئين به كار برد و معتقد بود كه اين سادگي در كاربرد مصالح و ابزار كار منطقاً منجر به نوعي سادگي بيان در ساختار بنا خواهد گرديد اين موضوع را در مورد كل شهر گانيه نيز مي‌توان گفت، چرا كه در شهر نيز هيچ گونه تاثيرات پر عظمت به چشم نمي‌خورد و به قرنيه‌سازي كه در آن زمان در طراحي‌هاي فرانسوي به گونه‌اي چشمگير مطرح بود بهاي چنداني داده نشده بود. علاوه بر اين بايستي از احساس خاص گارنيه نسبت به موضوع طراحي منظر و يكپارچه كردن شهر يا محيط پيرامونش سپاسگذاري بود. شهر صنعتي نخستين پروژه‌اي است كه بيانگر طرز برخورد خاص يك معمار آوانگارد آن زمان با شهرسازي است.

بهترين نكته‌ي اين طرح، برابري طبقات اجتماعي در كل جمعيت شهر بود. از اين نظر بين گارنيه و سوريا كه زمينها را بر اساس طبقات اجتماعي تقسيم كرده بود تفاوت چشمگيري وجود دارد سوريا در طرح خود به ثروتمندان زمين‌هاي كنار خيابان اصلي شهر خطي اختصاص داده بود در جايي كه براي طبقه متوسط محل‌هايي در خيابان‌هاي فرعي در نظر گرفته در شهر صنعتي گارنيه طبقات اجتماعي بدان صورت مطرح نيست و كار قانون انسان است و اين موضوع به قدر كافي داراي زيبايي و حسن نيت هست كه بتواند زندگي را مطبوع نمايد.

مسائلي چون مسكن حداقل يا استقرار منطقي بناها و بالاخره موضوع شهر كاربردي بسياري از نظريات وي بعدها در كنگره‌هاي CIAM و منشور آتن مطرح شدند.

مسائلي چون مسكن حداقل يا مقدار منطقي بناها و بالاخره موضوع شهركاربردي بسياري از نظريات وي بعدها در كنگره‌هاي CIAM و منشور آتن مطرح شدند.

اوژن هنارد و دگرگوني شهرهاي بزرگ

او مطالعاتي در مورد مشكلات شهر زمان خود انجام داد كه مسائل ترافيك نقش عمده‌اي در اين مطالعات داشتند.

هنارد تنها به طراحي شبكه خيابان‌ها اكتفا نكرد زيرا به خوبي آگاه بود كه كارايي شبكه پيشنهادي وي متاثر از چگونگي طراحي تقاطع‌هاست و در اين باره نوشت مسئله تقاطع‌ها ناچار است كه به زودي به عنوان يك اولويت مطرح شود. جمله فوق را هنارد در زماني نوشت كه به موضوع تقاطعها كه امروزه نقش خصوصاً پراهميتي را در هر طرح ترافيكي دارا هستند چندان توجهي نمي‌شد. بدين ترتيب هنارد مطالعه‌ي دقيق و همه جانبي را در اين موضوع آغاز و دو راه حل پيشنهاد كرد كه اصول اوليه آن بعدها به طور كلي مورد قبول واقع شدند اولين راه‌حل وي ساختن تقاطعهاي دو طبقه بود كه يك شكل جنیني و ابتدايي از سير تحول تقاطع‌هايي است كه نهايتاً امروزه به صورت روگذرها و زيرگذرهاي چند طبقه در هر نقطه‌اي براي شهرهاي بزرگ در نظر گرفته مي‌شدند. دومين پيشنهاد براي حل مشكل تقاطعها طرح فلكه بود، به همراه راهروهاي زيرزميني براي پياده‌ها. اين راه حل بعد از جنگ جهاني دوم بريتانياي كبير رسماً پيشنهاد و توصيه شد.

او كه قبلاً در كاري تحت عنوان مطالعات براي دگرگوني در پاريس انواع مختلف رفت و آمدها را تفكيك و احداث خيابان‌هاي چند طبقه را پيشنهاد كرده بود اكنون از يك مسير بزرگ عبور و مرور كه يك سازه‌ي پنج طبقه بود سخن مي‌گفت.

موضوع ديگري كه هنارد مشتاقانه به آن پرداخت موضوع فضاهاي بزرگ سبز بود به عقيده‌ي وي كم ايرادترين كار هوسبان اختصاص دادن گردشگاه‌هاي بزرگ براي پاريس

هنارد پيشنهاد مي‌كند كه مجموعه‌اي از فضاهاي سبز در پاريس احداث شوند به طريقي در شهر توزيع كردند كه هيچيك از اهالي شهر چه مرد، چه زن، چه كودك پيش از km1 با پارك‌هاي بزرگ و بيشتر از پانصد متر با باغ و ميادين عمومي فاصله نداشته باشند تخريب كامل برج و باروري قديمي شهر، فضاي كافي براي ساختن پارك‌هاي جديد را به عنوان بخشي از مجموعه‌اي كه تصوير كرده بود فراهم آورد.

در اطراف خيابان بزرگ دو شهر نواري مشتمل بر ساختمان‌هايي با نقشه‌ي دندانه‌اي كه به طور متناوب در نماي آن‌ها درخت‌ها و سپس ساختمان خانه‌ها ديده مي‌شوند طراحي شد.

         خيابان آينده                    هنـارد                   فلكه در بلورهاي بزرگ

طرح يك بلوار با نقشه دندانه‌اي                        يك تقاطع با روگذر

                             طرح منظومه‌اي از باغ‌ها و پاركهادرپاريس 

طرح يك بوار با نقشه دندانه‌اي

ساختمان‌هاي با نقشه دندانه‌اي كه در كنار اين بلوار واقع شده‌اند امكان احداث باغچه‌هايي را در داخل فرو رفتگيها براي آپارتمان‌هاي مسكوني داخل خود فراهم مي‌كند كه موجب تلطيف هواي مسيرهاي عمومي مي‌شود.

در اين نقشه تراكم ساختمان به همان شيوه است كه در نظام سنتي موجود بود و مجموعاً اين نقشه نسبت به شهر صنعتي گارنيه در ان زمان مطرح شده بود داراي نكات انقلابي كمتري است و چگونگي قرارگيري ساختمان‌ها در اين طرح طوري است كه مجموعاً معماري ان را متعلق به قرون گذشته مي‌دانند.

 

 

لوكوربوزيه و شهر درخشان (شهر شعاعي) Vill Radieuse =Radiant

 

لوكوربوزيه اين طرح را يك شهر معاصر براي 3 ميليون سكنه ناميده بود در اين طرح3 الگو معابر اصلي عبور و مرور مي‌بايست در 3 سطح قرار گيرد.

1-زيرزمين جهت ترافيك سنگين

2-همسطح زمين جهت ترافيك ميان محله‌اي 5 متر بالاتر از سطح زمين

3-مسيرهاي روگذر Viaducts براي ترافيک سريع

سه سال پس از طراحي اين پروژه لوكوربوزيه نقشه‌ي همجواري خود را در نمايشگاه هنرهاي تزئيني پاريس به نمايشگاه گذاشت كه طرحي بود براي بازسازي يك قطعه از مركز شهر پاريس اين نقشه بر اساس اصول مشابه طرح قبلي پيشنهاد تخريب ابنيه بي‌ارزش يا كم ارزش را مي‌كرد تابه‌هاي آن برج‌ها ساخته شود كه تراكم را 4 برابر مي‌كرد را پيشنهاد كرد يك الگو نمونه ساختمان عظيم اداري بود و دو الگوي ديگر مربوط به نوع بلوك‌هاي آپارتماني مسكوني مي‌شد. در الگوي مسكوني با نقشه دندانه‌اي آپارتمان در 6 ماهه دو طبقه روي يكديگر قرار گرفتند و از دو طرف به فضاي سبز وسيعي مشرف بودند .

شهر درخشان به وضوح عناصر اصلي دكترين شهرسازي لولكوربوزيه را نمايان مي‌سازد. اويك شهر سبز با نماهاي مرتفع را طراحي كرد در اين طرح كه ساختمان‌‌ها بر رو ستون‌ها بنا شده بودند اين امكان را فراهم مي‌كردند. تا تمامي سطح زمين جهت عبور و مرور پياده‌ها در نظر گرفته شود لوكوربوزيه در نقاشي معماري شهرسازي از اشكال ماده هنري جانبداري مي‌كرد.

لوكوربوزيه شیفته بلوك‌هاي آپارتماني خود بود از نظر لوكوربوزيه استفاده منظم از ساختمان‌هاي مرتفع به چند دليل عملي قابل توجيه بود مهمترين اين دلايل آن بود كه ارزش زمين افزايش مي‌داد و در نتيجه امكان اجراي طرح‌هاي جسورانه و گرانقيمتي را فراهم مي‌آورد كه قبلاً مسولان امور يا شهرداري زمين لازم را براي اجراي آن‌ها خريده بودند لوكوربوزيه زمين‌هاي شهري را معادن الماس مي‌داند و مي‌گويد بايد به خوبي بهره‌برداري شود او مي‌گويد اگر امكان اجراي بناها 200 ، 250 متر به جاي ساختمان‌هاي 20 متر تراكم ساختمان و قيمت زمين را افزايش خواهد داد او مي‌نويسد شهرسازي به معناي صرف پول و هزينه نيست بلكه بدست اوردن آن است.

خانه‌سازي براي عموم و «روش‌هاي منطقي استقرار بنا در زمين»

به طوري كه قبلاً اشاره شد اروپا پس از جنگ گرايش روزافزوني به خانه سازي براي گروه‌هاي كم درآمد اجتماعي پيدا مي‌كند از آغاز هلند در اين زمينه پيشرو بوده .

طراحي منطقي كويهاي مسكوني ارزان قيمت همواره با ساير پيشرفت‌ها در رابطه با حل مسئله كمبود مسكن اهميت زيادي پيدا كردند طراحي پروژه‌هاي خيالپردازانه و آرماني راه‌گشاي انجام مجموعه تحقيقاتي شد كه با عنوان رئاليسم نوين مطرح گرديدند.

گرايش به موضوع استقرار منطقي كه در دهه‌ي 30 نفع شد.

واحدهاي شهري

در سومين كنگره سيام در بروكسل  به استقرار منطقي تنها به بررسي موضوعاتي از قبيل حدود مجاز ساختمان‌ها و نظام‌هاي جديد در شيوه استقرار بناها پرداختند.

پري  واحد همسايگي

پري  همسايگي خويشاوندي  محل استقرار خدمات  مسيرهاي دسترسي به خدمات نبايد خيابان‌هاي اصلي را قطع كند.

عرض خيابانها بر اساس نوع عملكردشان متفاوت است.

از شهرهاي متراكم تا شهرهاي پراكنده

در اروپا اكثر شهرها به صورت متحدالمركز گسترش يافتند.

در تحليلها منتقدان به اين نتيجه رسيده بودند  مشكلات ترافيك شهري بازتاب توسعه‌ي بي رويه و آشفته‌ي شهرهاست و درمان چنين هرج و مرجي توسط منطقه‌بندي مناسب بر اساس فعاليت‌هاي شهري امكان‌پذير است.

ريموند انوين 1922

 

 نمودار وي براي شهر بزرگ متكي بر اصل شهرك‌هاي اقماري بود كه كاملاً به صورت حومه خوابگاهي طرح شده بودند كه با پيش‌بيني مراكز صنعتي و اداري و تجاري جداگانه كه با هاوارد متفاوت بود.

شومافر  راه حل مشكلات بزرگ يك مجتمع شهري را در تقسيم شهرهاي متفاوت عنوان كرد.

گلودن  از شهرداري شهر دانشگاهي ... سخن به ميان آورد.

شهر پهندشتي يا شهر فردا شهري كه بدون در نظر گرفتن اتومبيل معنا ندارد  سيماي معماري بايد متاثر از توپوگرافي

شهر آينده  فريج  در مركز شهر بناهاي عمومي قرار دارند.

باغشهر سه بخشی  ولف

 


مطالب مشابه :


رنگ و خصوصیات کاربردی آن در صنعت

شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه. حرفه ای دانشگاه تهران. hse. نیازمندیهای همشهری.




دار محبت

پیش شماره های مناطق تهران. نیازمندیهای تهران مسیر یاب شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه.




موسيقي و رياضي

اتاقی در حومه نیازمندیهای همشهری. بهترین مدارس تهران




باغ فین کاشان

نیازمندیهای همشهری منطقه تجريش به تهران ساسانيان در حومه كاشان نشان از




WIMAX استاندارد جدید شبکه های بی سیم :

wimax استاندارد جدید شبکه های بی سیم : استاندارد جدید wimax برای شبکه های شهری بی سیم ، بازار




زندگینامه عالم ربانی حاج شیخ حسنعلی نخودکی (ره)

نیازمندیهای همشهری در حومه شهر، ابتدا مراجعت به تهران را همین




یه مقاله در مورد معماری معاصر

بتدريج خطوط راه‌آهن تبديل به چهارچوب شهرها و حومه نیازمندیهای همشهری; استان تهران;




برچسب :