کاش مي دانستم چيست
فریدون مشیری
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد برای دیگر کاربردها، مشیری (ابهامزدایی) را ببینید.فریدون مشیری | |
---|---|
فریدون مشیری |
|
زمینهٔ کاری | شعر فارسی |
زادروز | ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ تهران |
پدر و مادر | ابراهیم مشیری افشار |
مرگ | ۳ آبان ۱۳۷۹ (۷۴ سال) تهران |
ملیت | ایران |
محل زندگی | تهران، مشهد |
جایگاه خاکسپاری | قطعه هنرمندان بهشت زهرا |
پیشه | شاعر، روزنامهنگار |
همسر(ها) | اقبال اخوان (۱۳۷۹-۱۳۳۳) |
فرزندان | بهار، بابک |
وبگاه رسمی | وبگاه فریدون مشیری |
فریدون مُشیری (۱۳۰۵ - ۱۳۷۹) شاعر معاصر ایرانی.
محتویات
[نهفتن]
زندگی[ویرایش]
فریدون مشیری در سی ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد. جد پدری او به دلیل مأموریت اداری به همدان منتقل شده بود، و پدرش ابراهیم مشیری افشار در سال ۱۲۷۵ خورشیدی درهمدان متولد شد، و در روزهای جوانی به تهران آمد و از سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول خدمت گردید. فریدون مشیری سالهای اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در تهران انجام داد و سپس به علت مأموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت و سه سال اول دبیرستان را در دارالفنون گذراند و آنگاه به دبیرستان ادیب رفت. به گفتهٔ خودش: «در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگیهایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با اینکه در همه دوران کودکی... از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی... در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شدم و این کار ۳۳ سال ادامه یافت.»
مشیری همزمان با تحصیل در سال آخر دبیرستان در اداره پست و تلگراف مشغول به کار شد. در همان سال مادرش در سن ۳۹ سالگی در گذشت که اثر عمیقی در او بر جا گذاشت. سپس در آموزشگاه فنی وزارت پست و تلگراف مشغول تحصیل گردید. روزها به کار می پرداخت و شبها به تحصیل ادامه می داد. از همان زمان به مطبوعات روی آورد و در روزنامهها و مجلات کارهایی از قبیل خبرنگاری و نویسندگی را به عهده گرفت. بعدها در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد. اما کار اداری از یک سو و کارهای مطبوعاتی از سوی دیگر، در ادامهٔ تحصیلش مشکلاتی ایجاد میکرد. سرانجام تحصیل را رها کرد اما کار در مطبوعات را ادامه داد. از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود. این صفحات به تمام زمینههای ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب، فیلم، تئاتر، نقاشی و شعر میپرداخت. بسیاری از شاعران مشهور معاصر، اولین بار با چاپ شعرهایشان در این صفحات معرفی شدند. مشیری در سالهای پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر و ادبی مجله سپید و سیاه را برعهده داشت. در همان سالها با مجلهٔ سخن به سردبیری دکتر پرویز ناتل خانلری همکاری داشت. وی در سال ۱۳۵۰ به شرکت مخابرات ایران انتقال یافت و در سال ۱۳۵۷ از خدمت دولتی بازنشسته شد.
سالشمار فریدون مشیری[نهفتن]۱۳۰۵ | • تولد فریدون مشیری سی ام شهریور در تهران، خیابان عین الدوله (خیابان ایران) | |
۱۳۱۱ | • شروع تحصیل در دبستان ادیب، پشت مسجد سپه سالار | |
۱۳۱۳ | • حرکت به مشهد و سکونت در آنجا و تحصیل در دبستان همت | |
۱۳۱۹ | • ادامه تحصیل در دبیرستان شاهرضا در مشهد | |
۱۳۲۰ | • بازگشت به تهران و ادامه تحصیل در دبیرستان ادیب و دارالفنون | |
۱۳۲۳ | • چاپ شعر «فردای ما» در روزنامه ایران ما | |
۱۳۴۸ | • شروع به تحصیل در دانشگاه تهران در رشته حقوق قضایی | |
۱۳۲۴ | • درگذشت مادر در ۲۸ خرداد در ۳۹ سالگی • ادامه تحصیل در آموزشگاه فنی وزارت پست و تلگراف و تلفن (بعدها دانشکده مخابرات) | |
۱۳۲۷ | • انتقال به اداره تلگراف تجریش با سمت تلگرافچی مورس | |
۱۳۲۸ | • خبرنگار روزنامه «شاهد» جبهه ملی درمجلس شورای ملی و آغاز فعالیتهای مطبوعاتی | |
۱۳۳۳ | • ازدواج با اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی دانشگاه تهران ـ آغاز همکاری با مجله روشنفکر به مدت۱۸ سال | |
۱۳۳۴ | • انتشار کتاب «تشنه طوفان» در نوروز • تولد دخترش بهار در آبان ماه | |
۱۳۳۵ | • انتشار کتاب «گناه دریا» | |
۱۳۳۶ | • انتشار چاپ دوم تشنه طوفان با افزودههایی به نام «نایافته» | |
۱۳۳۸ | • تولد پسرش بابک در اسفند ماه | |
۱۳۳۹ | • اول اردیبهشت انتشار شعر کوچه | |
۱۳۴۰ | • انتشار کتاب «ابر» • همکاری دائمی با مجله سخن به مدیریت شادروان دکتر خانلری | |
۱۳۴۱ | • عضویت در شورای نویسندگان رادیو ایران | |
۱۳۴۴ | • دریافت دیپلم ششم ادبی و راه یافتن به دانشگاه تهران | |
۱۳۴۵ | • انتشار کتاب «یکسو نگریستن» ماجراهای شیخ ابوسعید ابوالخیر | |
۱۳۴۶ | • انتشار چاپ دوم کتاب «ابر» با افزودههایی به نام «ابر و کوچه» | |
۱۳۴۷ | • انتشار کتاب «بهار را باورکن» • شعر خوانی در شهر کرمان | |
۱۳۴۸ | • انتشار کتاب «پرواز با خورشید» | |
۱۳۴۹ | • انتشار کتاب «برگزیده اشعار» در قطع جیبی | |
۱۳۵۰ | • همکاری با شورای موسیقی رادیو ایران • سخنرانی در رضاییه شیراز و مدرسه عالی دماوند • مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات | |
۱۳۵۲ | • مسافرت به اروپا، بازدید از شهرهای هامبورگ، پاریس | |
۱۳۵۳ | • شرکت در سمینار شاهنامه فردوسی | |
۱۳۵۴ | • مسافرت به لندن برای بازدید از نمایشگاه هنر اسلامی • مشاور مطبوعاتی مدیر عامل شرکت مخابرات ایران | |
۱۳۵۶ | • انتشار کتاب «از خاموشی» • مسافرت به هندوستان، سخنرانی درکشمیر برای استادان زبان فارسی در سراسر هند | |
۱۳۵۷ | • دریافت حکم بازنشستگی پس از ۳۳ سال خدمت اداری در فروردین ماه • استخدام در شرکت عمران و نوسازی تهران تا بهمن ماه | |
۱۳۶۰ | • درگذشت پدر | |
۱۳۶۴ | • انتشار کتاب «گزینه اشعار» (ریشه در خاک) | |
۱۳۶۵ | • انتشار کتاب «مروارید مهر» | |
۱۳۶۷ | • انتشار کتاب «آه، باران» | |
۱۳۷۱ | • انتشار کتاب «از دیار آشتی» | |
۱۳۷۲ | • انتشار کتاب «با پنج سخن سرا» | |
۱۳۷۵ | • انتشار کتاب «لحظهها واحساس» شب شعر در آلمان در شهریور ماه | |
۱۳۷۷ | • انتشار مجموعه «یک آسمان پرنده» در امریکا و سخنرانی و شعرخوانی در ۲۳ شهر و ایالت • انتشار مجموعه «دلاویزترین» • انتشار نوار شب شعر در آلمان و سخنرانی در فرانکفورت، برلین، دوسلدرف • انتشار مجموعه «زیبای جاودانه» با مقدمه عبدالحسین زرین کوب • انتشار کتاب «آواز آن پرنده غمگین» | |
۱۳۷۸ | • انتشار چاپ هفدهم مجموعه پرواز با خورشید • برگزاری مراسم بزرگ و بی سابقه برای گرامیداشت فریدون مشیری به وسیله جوانان فرهنگ دوست در پارک نیاوران در شهریور ماه و اهدای کتاب «جشن نامه» به فریدون مشیری • انتشار کتاب جشن نامه فریدون مشیری با عنوان «به نرمی باران»، • سخنرانی در بزرگداشت بزرگان موسیقی در جزیره کیش • انتشار کتاب «شکفتنها و رستنها» مجموعه اشعار شعرای معاصر ایران، | |
۱۳۷۹ | • انتشار کتاب «تا صبح تابناک اهورایی»، بهار ۱۳۷۹ • سخنرانی در دانشگاه شیراز در خرداد ماه • شرکت در مراسم روز پزشک در همدان در شهریور ماه • درگذشت در بامداد سوم آبان |
مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی او با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در ۱۳۳۴ به چاپ رسید. خود او دربارهٔ این مجموعه میگوید: «چهارپارههایی بود که گاهی سه مصرع مساوی با یک قطعه کوتاه داشت، و هم وزن داشت، هم قافیه و هم معنا، آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج(سایه)، سیاوش کسرایی، مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر میگفتند و همه شاعران نامدار شدند، زیرا به شعر گذشته بیاعتنا نبودند. اخوان ثالث، نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم، یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم، در مورد آنها بحث میکردیم و بر آن تکیه میکردیم.»
مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت، و در کنار هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه در رادیو ایراندر آن سالها داشت. علاقه به موسیقی در مشیری به گونهای بوده است که هر بار سازی نواخته می شده مایه آن را میگفته، مایهشناسیاش را میدانسته، بلکه میگفته از چه ردیفی است و چه گوشهای، و بارها شنیده شده که تشخیص او در مورد برجستهترین قطعات موسیقی ایران کاملاً درست و همراه با دقت تخصصی ویژهای بوده است.
فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ به آلمان و آمریکا سفر کرد و مراسم شعرخوانی او در شهرهای کلن، لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در ۲۴ ایالت آمریکا از جمله در دانشگاههای برکلی و نیوجرسی به طور بی سابقه ای مورد توجه دوستداران ادبیات ایران قرار گرفت. در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعر خوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد.
معروفترین اثر وی شعر «کوچه» نام دارد که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» چاپ شد. این شعر از زیباترین و عاشقانه ترین شعرهای نو زبان فارسی است.
با توجه به علاقه ای که وی به عرفان و تصوف ایرانی داشت، مجموعه ای از ۱۰۰ ماجرا منسوب به شیخابو سعید ابوالخیر را باعنوان «یکسو نگریستن و یکسان نگریستن» و با مقدمه ای به قلم دکتر جواد نوربخش در اوایل دهه ۱۳۴۰ منتشر نمود. [۱]
او در سال ۱۳۳۳ با خانم اقبال اخوان ازدواج کرد و اکنون دو فرزند به نامهای بابک و بهار از او به یادگار ماندهاست. مشیری سالها از بیماری رنج میبرد و در بامداد روز جمعه ۳ آبان ماه ۱۳۷۹ خورشیدی در سن ۷۴ سالگی در تهران درگذشت. مزار ایشان در بهشت زهرا، قطعه ی ۸۸ (قطعه ی هنرمندان) ، ردیف ۱۶۴ ، شماره ی ۹ می باشد.
دربارهٔ مشیری[ویرایش]
عبدالحسین زرینکوب در بارهٔ شعر مشیری مینویسد:[۲] «در طی سالها شاعری، فریدون از میان هزاران فراز و نشیب روز، از میان هزاران شور و هیجان و رنج و درد هرروزینه آنچه را به روز تعلق دارد، به دست روزگاران میسپارد و به قلمرو افسانههای قرون روانه میکند. چهل سالی – بیش و کم – هست که او با همین زبان بیپیرایهٔ خویش، واژه واژه با همزبانان خویش همدلی دارد... زبانی خوشآهنگ، گرم و دلنواز. خالی از پیچ و خمهای بیان ادیبانهٔ شاعران دانشگاهپرورد و در همان حال خالی از تأثیر ترجمههای شتابآمیز شعرهای آزمایشی نوراهان غرب.»
نمونه اشعار[ویرایش]
دوبیتی های زیر از سه دفتر آقای فریدون مشیری درد درون سینه آهی سرد دارم رخی پژمرده،رنگی زرد دارم ندانم،عاشقم،مستم،چه هستم همی دانم دلی پر درد دارم
پشیمان وفادار تو بودم تانفس بود دریغا همنشینت خار وخس بود دلم را بازگردان، بازگردان همین جان سوختن بس بود، بس بود
غروب نابهنگام چو ماه از کام ظلمت ها دمیدی جهانی عشق در من آفریدی دریغا،با غروب نابهنگام، مرا در دام ظلمت ها کشیدی
شعر زیر از کتاب ابر وکوچه چاپ اول ١٣٤٠ بی تو،مهتاب شبی، باز از ان کوچه گذشتم همه تن چشم شدم، خیره به دنبال توگشتم، شوق دیدار تو لبریز شداز جام وجودم، شدم ان عاشق دیوانه که بودم
به پاس خدمات این بزرگ ، پوریا غنی پور
دفترهای شعر[ویرایش]
- ۱۳۳۴ تشنه طوفان
- ۱۳۳۵ گناه دریا
- ۱۳۳۷ نایافته
- ۱۳۴۰ ابر
- ۱۳۴۵ ابر و کوچه
- ۱۳۴۷ بهار را باور کن
- ۱۳۴۷ پرواز با خورشید
- ۱۳۵۶ از خاموشی
- ۱۳۴۹ برگزیده شعرها
- ۱۳۶۴ گزینه اشعار
- ۱۳۶۵ مروارید مهر
- ۱۳۶۷ آه باران
- ۱۳۶۹ سه دفتر
- ۱۳۷۱ از دیار آشتی
- ۱۳۷۲ با پنج سخنسرا
- ۱۳۷۴ لحظهها و احساس
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به فریدون مشیری درویکیگفتاورد موجود است. |
- ۱۳۷۸ آواز آن پرنده غمگین
- ۱۳۷۹ تا صبح تابناک اهورایی
- ۱۳۸۴ نوایی هماهنگ باران
- ۱۳۸۴ از دریچه ماه
قطعات موسیقی[ویرایش]
قطعات موسیقی که بر روی اشعار فریدون مشیری ساخته شده است.
- سرود بهار (بوی باران)-فرهاد فخرالدینی/ فریدون فرهی - (گروه کر)
- بهارم دخترم-فرهاد فخرالدینی / مرضیه
- آخرین جرعة این جام-فرهاد فخرالدینی / مرضیه / علیرضا قربانی
- اشتیاق-فرهاد فخرالدینی / سیما بینا / علیرضا قربانی
- نیایش-فرهاد فخرالدینی / محمد رضا شجریان
- می ناب-روح اله خالقی / کاوه دیلمی
- دل تنگ-فواد حجازی / محمد اصفهانی
- آلبوم لبریز-بابک مشیری
- کهکشان عشق-محمد سریر/ محمد نوری
- آخرین جرعة این جام- نصرالله معین
- خوش بحال غنچههای نیمه باز-داریوش/فرید شبخیز / بیژن خاوری
مطالب مشابه :
سنگ مزار
سنگ مزار خوش آمده یی مادر بر سنگ مزارم دوبیتی های
دوبیتی زیبا از خواجه حافظ شیرازی
دوبیتی زیبا از خواجه حافظ "اوقات خوشی برای شما آرزو می کند . اشعار سنگ مزار
دوبیتی های فایز دشتی
دوبیتی های فایز دشتی - "اوقات خوشی برای شما آرزو می کند . اشعار سنگ مزار
از بهترین دوبیتی های میلاد عرفان پور
تعدادی از بهترین دوبیتی های میلاد عرفان پور : شاید که نرفته است، مادر! اشعار سنگ مزار
زن و عشق در دوبیتیهای هزارگی
زن و عشق در دوبیتیهای دهنده ی زیبا ترین دارد و برای نمونه در واژههای
از بهترین های شیخ بهایی
دوبیتی های شیخ در ضمن برای حمایت ما می توانید کد لوگوی زیر را اشعار سنگ مزار
یکی از بهترین دوبیتی های شاطرعباس صبوحی
یکی از بهترین دوبیتی های شاطرعباس "اوقات خوشی برای شما آرزو می کند . اشعار سنگ مزار
بهترین دوبیتی های رحیم معینی کرمانشاهی
بهترین دوبیتی های رحیم معینی در ضمن برای حمایت ما می توانید کد لوگوی زیر را
کاش مي دانستم چيست
شعرهای بسیار زیبا مزار ایشان در بهشت دوبیتی های زیر از سه دفتر آقای فریدون مشیری
برچسب :
دوبیتی های زیبا برای سنگ مزار مادر