برنامه های توسعه شهری در جهان و ایران (قسمت اول)
تهیه و تدوین برنامه های توسعه شهری در جهان و ایران با مفهوم امروزی از قدمت زیادی برخودار نیست ولی تلاش های انجام گرفته در این خصوص به زمان های گذشته باز می گردد، نخستین تلاش هایی که به نوعی در راستای نظم دهی به سکونتگاه انسانی بوده است که اولین سرچشمه های تدوین برنامه توسعه را فراهم نموده است.در یک تقسیم بندی عمده می توان 4 مرحله زیر را برای سیر تحول طرح های توسعه شهری در جهان برشمرد.
▪ مرحله نخست (سال های 1800 تا 1900 میلادی) شکل گیری ایده آرمان شهری برای رفع مشکلات شهروندان ارایه می شود.
▪ مرحله دوم (سال های 1900 لغایت 1950 میلادی) با تهیه طرح توسعه برای شهرهای اروپایی همچون آمستردام، پاریس و لندن، نخستین تفکرات مبتنی بر برنامه ریزی به وجود می آید.
▪ مرحله سوم (سال های 1950 تا 1970) شکل گیری و تدوین منشور آتن وتوجه به استانداردهای کمی زندگی شهری.
▪ مرحله چهارم (1970 به بعد) توجه به جنبه های غیر کالبدی شهرها و ایجاد نگرش های جدید در برنامه ریزی توسعه شهری.
بررسی سیرتحول مطالعات طرح های توسعه شهری در ایران در یک طبقه بندی کلی 3 مقطع تاریخی زیر را بیان می کند:
▪ مرحله اول: قبل از اسلام و دوران باستان با شکل گیری مجموعه های باشکوه و عظیم همچون چغازنبیل ـ تخت جمشید ـ جندی شاپور و ....
▪ مرحله دوم: بعد از اسلام تا مشروطیت رونق شهرنشینی با گسترش هنر دوران اسلامی و معماری باشکوه در مساجد بازارها و ایجاد شهرهای پررونق مثل سمرقند، بخارا، اصفهان و...
▪ مرحله سوم: دوران معاصر، با ورود اتومبیل به شهرها و تغییر ساختار فضایی شهرها با شکل گیری خیابان های عریض و تهیه اولین طرح های توسعه شهری از دهه 1340 شمسی به بعد.
● مقدمه
تفکر در خصوص تهیه طرح برای شهر و بررسی ابعاد مختلف توسعه آتی آن از قدمت زیادی برخوردار نیست و واقعیت آن است که با هریک از تقسیم بندی های انجام گرفته در این خصوص مقایسه شود،[2] مشخص می گردد[3] که مدت زمان قابل تصور برای تفکر و تهیه طرح شهری حداکثر دو قرن است که از اوایل قرن نوزدهم به بعد را شامل می شود. بنابراین شهرسازی نسبت به برخی علوم دیگر از عمر کوتاهی برخوردار است و خصوصاً در جریان تحولات انجام گرفته در طول دو سده اخیر نیز با نوساناتی مواجه بوده است که بعضاً دگرگون کننده برخی بنیانهای اساسی این علم شده است. بنا به همین سابقه، شهرسازی از نظریه پردازی صرف در باب مباحث اجتماعی، اقتصادی و یا ایده آل گرایی و تخیل پردازی شروع و قریب یک قرن با این شیوه تفکر تداوم می یابد. (اوایل قرن نوزدهم با نظریات رابرت اوین، شارل فوریه، ژول ورن، ژان باتیست گودن و دیگران)[4] با شروع قرن بیستم و رواج تفکرات عملی مبنی بر پوزتیویسم و اثبات گرایی تجربی حاکم بر علوم، تفکرات طرح شهری و توسعه آن نیز از قاعده کلی تبعیت می کند و به همین دلیل شیوههای تفکر مباحث شهری یکباره از مسایل انتزاعی و کلی به موارد عینی و جزیی تبدیل می گردد و توجه به مسایل عمومی و روزمره همچون بهداشت، حمل و نقل، میدان و فرم شهری جای خود را به مسایل کلی همچون طبقه بندی نظام مسکن (نظریه رابرت اوین 1771-1858)[5] جامعه اشتراکی فالانستر (نظریه شارل فوریه 1838-1772)[6] و طرح قصر اجتماعی (نظریه ژان باتیست گودن 1819-1888) [7] می دهد. وارد شدن عرضه مهندسی عمدتاً با مفهوم Civil در شهرسازی که عموماً با ماهیت عمران و ساختمان سازی قابل بیان است، تغییر عمیقی در اندیشه و شیوه عمل شهرسازی به جـــای مــی گـذارد و باعث می شود که ماهیتاً جایگاهی زمینی پیدا کند و از تخیلات به واقعیات روزمره تغییر یابد. به همین دلیل توجه به جنبه های کالبدی شهر هم در نقشه شهری (طرح خیابان بندی شطرنجی Grid Iron) و هم عناصر شهری (میدان های بزرگ توسط بارن اوسمان)[8] نمود می یابد از این مقطع اصول نظری شهرسازی مدرن پایه ریزی می شود و توجه شدید به کمیات معماری و جدایی فعالیت های شهری به عنوان یک اصل اجتناب ناپذیر معرفی می گردد (تفکرات لکر بوزیه 1965-1887). از طرف دیگر وقوع جنگ جهانی دوم و تبعات ناشی از تخریب همه جانبه شهرها در اثر جنگ، باعث شد که توسعه شهری از نگاه تک بعدی به چند وجهی تغییر یابد و به همین دلیل توجه به مشکلات شهری از نگاه جامع دیدن به همه مسایل شهری مطرح می گردد. به این امید که جامع بینی بتواند همه پیچیدگی های نظام شهری را حل کند و محققان مختلف هریک از فراخور علم مکتسب خود به شناخت و تحلیل برسند. نتیجه نهایی این تحول، این بود که امر شهرسازی جامعیت می یابد و متخصصان اقتصاد، جامعه شناسی، جغرافیا، حقوق و ... علاوه بر معمار و مهندس قبلی برای تدوین طرح شهری فرا خوانده می شوند و همین امر مقدمه ای بر تولد دانش شهرسازی در مفهوم آکادمیک آن می شود، شاید بتوان گفت که ویژگی های این دوره رجعت به دوران نخست شهرسازی است که در آن تخصص های غیرفنی در عرصه های نظری و خصوصاً با گرایش های اقتصادی، اجتماعی و مالی به ارایه ایده پرداختند. اما در عین حال به دلیل تلفیق تخصص های گوناگون، نقش محوریت یک حرفه (اعم از معمار یا جامعه شناسی و اقتصاد) از بین رفته و تفکر جامع نگری در طرح های توسعه شهری گسترش می یابد. از اوایل دهه 1970 میلادی، ضرورت کاربرد روش های جایگزین مطالعات جامع در طرح های شهری مطرح می گردد و تأکید بر نظریات جایگزین، خصوصاً نظریه عمومی سیستمها عنوان می شود. به عبارتی رابطه انسان با محیط (شهروند با شهر) و عناصر تشکیل دهنده سیستم شهری در شیوه جدید مطرح می شود. از این نظر نگاه به شهر همچون سیستمی پیچیده، احتمالی و در حال تکامل دیده می شود که استفاده از مبانی نظری و روش های عملی آن در مطالعات شهری، اجتناب ناپذیر است. توجه به شهر باید همچون مجموعه ای از عناصر باشد که با هم چنان در رابطه ای متقابل قرار می گیرند که تغییر در هر عنصر تشکیل دهنده مجموعه، موجـــب تغییر سایر عناصر و در نتیجه کل مجموعه می شود. عناصر سیستمی که در یک شهرقابل بررسی است شامل، انسان، فعالیت ها، مکان اختصاص یافته به آنها و ارتباطات مادی و غیرمادی است.
● مراحل تهیه طرح های توسعه شهری
سیرتحول دیدگاه ها و روش های عملی حاکم بر طرح های توسعه شهری در کشورهای مختلف (خصوصاً اروپای غربی) طی دو قرن که از آغاز پیدایش شهرسازی سپری شده است به 4 مرحله متفاوت به شرح زیر قابل تقسیم است.[9]
▪ مرحله اول (از 1800 تا 1900 میلادی)
در این دوره، هنوز شهرسازی به عنوان حرفه ای مستقل به وجود نیامده است. عمده کسانی که در باره چگونگی توسعه شهرها نظر می دهند. نظریه پردازان مسایل اجتماعی برای رفع مشکلات طبقات اجتماعی هستند که با ذکر خصوصیاتی در خصوص شهر مطلوب یا ایده آل خود نظر می دهند و عموم ایده های مطرح شده که به صورت اتویپا مطرح می شود شهر مناسب را خارج از شهرهای موجود می داند و به همین دلیل به شرایطی اصطلاحاً آزمایشگاهی می اندیشند که برای تحقق شهر مورد نظر باید هرگونه محدودیت و مانع به عنوان پیش فرض اولیه برداشته شده تا شهر ایده آل به صحنه ظهور برسد. بنا به همین دلیل است که بهترین نظریات مطرح شده این دوره همچون شهر خیالی رابرت آوین (1858-1771) و فالانستر شال فوریه(1838-1772) هیچگاه جنبه اجرایی پیدا نمی کند. زیرا بسیاری از این نظرات با پیش فرض تغییر شرایط وضع موجود و ساختارهای حاکم بر نظامی است که براساس ساختار سیاسی ـ اقتصادی ناشی از تحولات انقلاب صنعتی به وجود آمده است و قاعدتاً تغییر آن از عهده یک شهر ساز صرف برنمی آید. زیرا نقد آوین از لیبرالیسم اقتصادی حاکم بر جامعه آن روز و دفاع از طبقه کارگر و پیشنهادهایش در مورد اصلاحات، او را قبل از هرچیز در راس اتحادیه کارگری و نظریه پرداز سوسیالیسم دولتی قرار می دهد که برای تحقق این ایده به 12 هزار هکتار (معادل 30 هزار ایکر). نیاز داشت تا در آن نقشه ای شطرنجی را ارایه کند و هرکدام از خانه های شطرنج، پذیرای 1100 نفر در 400 تا 600 هکتار باشد، در عین حال نیز برای تحول اساسی شرایط و رفتار محرومان باید آنان را از محیطی که هم اکنون تأثیر شومی بر آنها دارد بیرون کشید و آنان را در شرایط مناسب برای سرشت طبیعی انسان قرار داد. شرایطی که برازنده انسان و به نفع تمامی طبقات باشد.[10] تأثیر عمیق انقلاب صنعتی که با اختراع ماشین بخار جیمزوات شروع می شود، به تدریج همه ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را تحت الشعاع قرار می دهد و نظام شهری نیز از این قاعده مستثنی نمی شود زیرا شهرهای اروپایی در این دوره به سبب تأثیرات انقلاب صنعتی به گونه ای بی سابقه گسترش می یابند. این توسعه عمدتاً به طور بی رویه و بی ضابطه در حاشیه بافت منسجم شهری (میراث قرون وسطی) در اطراف صنایع و خطوط آهن و توسط صاحبــان زمین حومه های نوساز شهری صورت می گیرد، مقابله با این شرایط نابسامان یکی از اهداف دولت های بورژوازی این دوره قرار می گیرد که عموماً به ایجاد تسهیلات بهداشتی محدود می شود. در عین حال در اواخر این مقطع که به نوعی نوزایی علم شهرسازی را پدیده می آورد. برخلاف آنچه که در حومه های شهری بدون ضابطه و برنامه روی می دهد، بازسازی مرکز شهری در چارچوب های طرح های مدون صورت می گیرد، اهداف و محتوای این طرح ها از طرف هیأت حاکمه با توجه به نیازهای جوامع و دولت های جدید تعیین می شود و طی آن پیش بینی هایی برای ایجاد مراکز جدید اداری و خدماتی ، میدان ها و شاهراه های جدید ارتباطی، پل ها، خطوط مترو راه آهن و تأسیسات زیربنایی آب و فاضلاب می شود. عمده این طرح ها با کمک تکنسین های جدیدی به نام مهندس تهیه و اجرا می شود و معماران این قرن که بیشتر سرگرم ساختن ابنیه تشریفاتی هستند با این فعالیت ها بیگانه می مانند. حومه های نوساز شهری نیز که خیلی زود بخش اعظم ساختار شهر مدرن اروپایی را تشکیل دادند، خود به خود و بدون دخالت معماران توسعه می یابند. به عبارتی زمانی که عواقب منفی این حومه جزء لاینفک ساختار شهری می شود، لزوم تدوین طرح برای آنها احساس می شود. در بین نمونه های مطرح این دوره باید به طرح بارن اوسمان برای مرکز شهر پاریس اشاره کرد که الگویی برای بازسازی مراکز شهری در سایه کشورهای اروپایی و به تدریج سایر کشورها می شود.
▪ مرحله دوم (1950-1900)
شروع قرن بیستم با تحولات زیادی در عرصه علوم همراه می گردد، نظریات مبتنی بر استدلال استقرایی و گسترش شیوه های تجربی در همه علوم باب می شود و تدوین قواعد استدلالی براساس فلسفه علمی، اساس روش شناسی را تشکیل می دهد. به طوری که قواعد منطقی مبنای شناخت در فلسفه طبیعی برشمرده می شوند.[11]
ـ قاعده یکم: برای تعلیل اشیاء طبیعی، فقط باید به عللی تمسک ورزید که هم صادق و هم برای تبیین ظواهر کافی باشند.
ـ قاعده دوم: باید به معلول های مشابه، تا جایی که ممکنست علل مشابه را نسبت داد.
ـ قاعده سوم: آن دسته از اوصاف که در همه اجسام موجود در دسترس آزمایش یافت می شوند و شدت و ضعف هم برنمی دارند می باید اوصاف همگانی جمیع اجسام شمرده شوند.
ـ قاعده چهارم: احکامی که از طریق استقراء عمومی و بر اثر کندو کاو در پدیده ها به دست می آید درست است ونباید به فرضیات مخالف اعتنایی شود.
به تبع تدوین قواعد منطقی و احکام استدلال در همه علوم، در این دوره اصول نظری شهرسازی مدرن شکل می گیرد و همه صاحبنظران سعی در بیان تجارب استقرایی مبتنی بر مصادیق علمی دارند. بنا به همین دلیل است که در این دوره نظریات متعددی در باره شهرسازی مطرح می شود که برخی از آنان عبارتند از:
1) نظریه شهر خطی توسط آرتور سوریا.
2) نظریه شهر صنعتی توسط تونی گارینه[12] (1948-1869)
3) نظریه باغ شهر توسط ابنزر هاوارد[13] (1928-1850)
4) نظریه شهر درخشان توسط لوکور برزیه[14] (1965-1887)
نیمه اول قرن بیستم علاوه بر ایجاد تأکید اندیشه های پوزیتویسمی و بروز دو جنگ جهانی، زمینه بیشتری را برای تفکر بیشتر و منطقی تر به مفهوم توسعه شهری ایجاد می نماید. به همین دلیل کنگره چهارم معماری مدرن (سیام) کلاً به موضوع شهرسازی اختصاص می یابد و طی آن یک الگوی نمونه برای تهیه نقشه های شهری ارایه می گردد که برطبق آن برای هر شهر باید 3 نقشه تهیه شود. یکی برای نشان دادن شیوه استفاده از زمین، دومی برای نشان دادن وضعیت معابر و سومین نقشه برای تکمیل موقعیت شهر با توجه به محیط اطراف آن. الگوی فوق الذکر مبنای تهیه طرح های توسعه شهری برای 33 شهر از جمله لندن، پاریس، برلین، دیترویت، مادرید می گردد ولی این الگو تنها نقشه های وضع موجود را نشان می دهد، علاوه بر این در فاصله دو جنگ جهانی، روش هایی که برای سامان دادن شهرهای بزرگ به کار گرفته می شود، عمدتاً پراکنده و نامنسجم هستند و طرح های کلی شهری از محدوده مراکز شهری فراتر نمی روند. تنها تجربه 3 پایتخت اروپایی (آمستردام، پاریس و لندن) از این قاعده مستثنی است و طرح در محدوده ای فراتر از مرکز شهری و به عبارتی منطقه پیرامون شهری مورد بررسی و پیشنهاد قرار می گیرد. نکته مهم مرتبط با این مقطع این است که شروع تجربه تهیه طرح توسعه شهری به صورت جامع و توجه به تخصص های مرتبط با مسایل شهری ولی جدا از آن همچون جمعیت شناسی، اقتصاد، حقوق و.... از این زمان به بعد آغاز می شود و حرفه شهرسازی برمبنـای عام دیدن همه مسایل شهری از این زمان شروع می شود و متعاقباً نیز گسترش سریعی را در کشورهای مختلف پیدا می کند. از آنجایی که این روش مطالعه به عنوان نقطه عطفی در تاریخ مطالعات تهیه طرحهای توسعه شهری شناخته می شود، ضروری است که به 3 طرح مهم که با این شیوه بررسی شده اند اشاره شود.
الف) طرح آمستردام (1939-1934)
در سال 1934 برای پایتخت هلند به استناد قانونی که براساس آن همه شهرهای بیش از 10 هزار نـفـر موظف به تهیه برنامه های توسعه آتی شده بودند طرحی تهیه می شود که ویژگی کامل یک طرح جامع شهری را داراست. به این ترتیب که با پیش بینی رشد آتی جمعیت شهر، خصوصیات تاریخی و فیزیکی و موقعیت آمستردام به عنوان پایتخت هلند جهت توسعه شهر، میزان افزایش سطوح مسکونی، خدماتی، فضای سبز و پارک ها، مراکز کار و فعالیت، چگونگی تقویت شبکه حمل و نقل زمینی، زیرزمینی و هوایی و تأسیسات زیربنایی و همچنین ضوابطی برای محله بندی شهر، ارتفاع ساختمان ها، تعداد طبقات و فاصله بلوک ها از یکدیگر تعیین می شود. این طرح به سبب آغاز جنگ جهانی دوم اجرا نمی شود و پس از اتمام جنگ نیز، طرح دیگری برای شهر تهیه می شود که در برخی بخش ها با طرح پیشین مغایر است.[15]
ب) طرح پاریس (1939-1934)
در سال 1934 کمیسیون ویژه ای برای تهیه طرح پاریس و تعیین محدوده منطقه شهری آن تشکیل می شود، براساس این طرح نتردام، مرکز منطقه و اراضی و شهرهای کوچکی که تا فاصله 30 کیلومتری آن واقع شده اند جزو منطقه شهری پاریس قرار می گیرند. تدوین کنندگان این طرح که برای تهیه و تصویب آن 5 سال زمان را صرف نموده اند. شکل توسعه چند مرکزی طرح اوسمان را الگوی مناسب برای توسعه پاریس بزرگ تلقی نمودند. علاوه بر این تعیین ضوابطی برای چگونگی استفاده از زمین و ضوابط ساختمانی مناطق گوناگون، ضوابط تصمیم گیری در باره مناطقی که اهمیت تاریخی و هنری دارند (کاخ ورسای و سن ژرمن) مجموعاً محتوای طرح پاریس بزرگ را تشکیل می دهند. این طرح نیز همچون طرح جامع آمستردام به علت شروع جنگ اجرا نمی شود و درسال 1956 طرح دیگری برای این شهر تهیه می شود که درآن برخی سیاست های طرح قبل از جنگ دنبال می شود.
ج) طرح لندن بزرگ (1944)
طرح لندن به خلاف دو طرح جامع پاریس و آمستردام بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم تهیه مـــــی شود، ایـــــن طـرح براساس شناخت دقیق شهر و اصولی که کمیسیون بارلو برای برنامه ریزی و طرح ریزی محـــدوده لندن و اراضی مجاور آن تدوین می کند، تهیه می گردد. در طرح لندن بزرگ که توسط سرپاتریک ایبر کرامبی [16]تهیه می شود شکل فیزیکی توسعه متحدالمرکز و استخوان بندی تاریخی آن در قرن سیزدهم حفظ می شود و سیاست اصلی طرح، تقویت شبکه حمل و نقل سریع از طریق شاهراه حلقوی برای جابجایی سریع، پیرامون حلقه سوم شهر لندن است. علاوه بر این، تقویت خطوط راه آهن و مترو، احداث 8 فرودگاه درکنار شهرهای اقماری و همچنین سیاست های زیر مدنظر قرار می گیرد:
ـ کاهش صنایع و اشتغال صنعتی در محدوده لندن واراضی مجاور آن.
ـ کاهش جمعیت در لندن بزرگ
ـ ایجاد مراکز جدید جمعیتی در نزدیکی لندن
ـ حفظ اهمیت بندر لندن و کنترل قیمت زمین و نوسانات آن توسط طرح
ـ ایجاد شهرهای اقماری در محدوده های پیرامونی شهر
مطالب مشابه :
خلاصه مباحث کتاب شهرسازی معاصر از نخستین سرچشمه ها تا منشور آتن
* بیست و پنجمین سالگرد کنگره سیام * کنگره ی چهارم در سال 1933 در یک کشتی مسافری بین مارسی و
اتحادیه های بین المللی معماری، کنگره های سیام CIAM و UIA
Adi Memar - اتحادیه های بین المللی معماری، کنگره های سیام CIAM و UIA - وبلاگی برای تمام هنر دوستان - Adi
میراث معماری مدرن
کنگره های سیام. کنگره بین المللی معماری مدرن: اولین تجمع معماران مدرن اروپایی; سیام از دید
کیشو کوروکاوا(بزرگان معماری)
« سال 1959 بود، درست بعد از فروپاشی کنگره سیام، من اعلام کردم که دنیا از عصر ماشین به عصر زندگی
نقش دیدگاه مارکسیستی بر برنامه ریزی شهری
این توجه در کنگره سیام هم قابل مشاهده بود زیرا بسیاری از شرکت کنندگان از طرح های شهرسازی و
معماری پست مدرن 2
مدرن بود و بسیاری از اصول طراحی آن، منطبق با اصول مطرح شده در کنگره های سیام (clam) بود.
برنامه های توسعه شهری در جهان و ایران (قسمت اول)
به همین دلیل کنگره چهارم معماری مدرن (سیام)
کیشو کورو کاوا
« سال 1959 بود، درست بعد از فروپاشی کنگره سیام، من اعلام کردم که دنیا از عصر ماشین به عصر زندگی
لوکوربوزیه
منشور آتن ، این کنگره مهمترین کنگره سیام بود زندگی ، کار ، تفریح ، عبور و مرور .
یادمانهای مرمتی ( قطعنامه ها و منشورها )
از کنگره های ادواری سیام (ciam) بود که در سال 1972 میلادی در شهر رم پایتخت ایتالیا برگزار شد و
برچسب :
کنگره سیام