عذرخواهی
مکان : خونه خودمون
زمان : ساعت ۱۱ شب
موقعیت : در حال بازی با دخترک هستم. بازیمون این جوریه که مثلا دستای من یه جونوریه که داره به دخترک نزدیک میشه. ازش می پرسم من چیم و اون یه حیونی رو میگه و من همینجور که دارم صدای اون حیون رو درمیارم کم کم دستامو بهش نزدیک می کنم و قلقلکش میدم.
در عین حال هم حواسم به سریال مورد علاقه ام که از تلوزیون در حال پخشه. یه لحظه بازی رو قطع می کنم و حواسم به نقطه حساسه فیلمه.
آندیا : مامان بازی کن دیگه...
من : مامان بذار این فیلم تموم بشه. آخراشه دیگه.
آندیا : در حالی که به شدت شروع به زدنم می کنه میگه مامان بیا بازی بیا بااااااااازی...
من: کار بدی کردی و دست رو بزرگترت بلند کردی و تا زمانی که عذرخواهی نکنی بازی بی بازی.
شروع به گریه می کنه. تحویلش نمی گیرم، از فیلم هم هیچی نمی فهمم.
از ساعت ۱۱ تا ۱۲ :
بوسش میدم، باهاش حرف می زنم و ... که تو کار اشتباهی کردب باید عذرخواهی کنی. از اونجایی که تازه یه متن روانشناسی کودک خوندم و هنوز روم اثر داره ، دارم سعی می کنم به متنه فکر کنم. یادم می آد که نوشته اگر یکبار کوتاه بیایید بچه فکر می کنه همیشه می تونه اینجوری به خواسته اش برسه.بهش می گم :مامان جون.خیلی دوستت دارم، عزیز دل منی، اما کار بدی کردی و تا زمانی که عذرخواهی نکنی بازی نمی کنیم.
گریه می کنه، نه بیا بازی کنیم! خیلی قد هست. می بینه موفق نمیشه کم کم ساکت میشه و شروع می کنه الکی در مورد هاپوش حرف زدن (مثلا می خواد بحث رو عوض کنه) و همین طور یواش یواش با حرف زدن داره یه جوری ما رو به بازی میگیره!! ما هم بروی خودمون نمی آریم. بعدش که مثلا از دید خودش بحث رو عوض کرد و هم خودش و هم من خندیدم میگه : مامان حالا بیا همون بازی!
ما : بازی مال وقتیه که عذرخواهی کنی بابت کار بدت و یا اگرم از قصد نبوده (البته بوده ، اما ما دیگه کم آوردیم این بچه عذرخواهی نکرد) ، بگو مامان دستم خورده. اگرم دوست نداری عذرخواهی کنی عیبی نداره ولی بازی هم نداریم. بیا بغلم قصه بگم بخواب (خسته بودم و کم آوردم، اما در عین حال هم نمی خواستم کوتاه بیام).
یعنی هر چی باباش بهش گفت، هر چی ما گفتیم عذرخواهی نکرد. آخر دیگه من رفتم بخوابم ، دخترک هم گیر که بیا بازی. دیگه در حال هلاک شدن بودم و نه من به دلیل اون متن روانشناسی که تازه خونده بودم کوتاه می اومدم و نه دخترک حاضر بود عذرخواهی کنه و یا از خیر بازیش بگذره. در نهایت باباش رفت تو اتاق و بهش گفت : من میرم تو اتاق ، تو از مامان عذرخواهی کن.
بالاخره طلسم غول شکست و به محض اینکه بابا رفت اومد و زیر گوشم با یه صدایی که به پچ پچ شباهت داشت گفت : ببخشید!
بعدش هم من ذوق مرگ شدم و بوسیدمش و یکم بازی کردیم تا ۱۲.۳۰ و خوابیدیم.
قسمت های تربیت کودک وبلاگ صمیم رو بخونید.خیلی مفیده
مطالب مشابه :
متن عذرخواهی
متن عذرخواهی ; این روزها پر از سکوتم ; هم شکست و هم شکستم داد دل سالگرد خاطره ها ; دل به دریا
چند متن زیبا
چند متن زیبا. تقدیم به شما. عذر خواهی معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی و
متن عذرخواهي شيث رضايي
Revengegirl - متن عذرخواهي شيث رضايي - black_wait متن نامه رضایی به شرح زیر است: "میخواستم از ملت
اس ام اس منو ببخش|اس ام اس معذرت خواهی|اس ام اس منت کشی|اس ام اس عاشقانه عذر خواهی|متن برای طلب بخشش
متن معذرت خواهی|متن بخشش خواستن|جملات منت کشی اس ام اس عذرخواهی عاشقانه|اس ام اس جدید
عذرخواهی
عذرخواهی از مکارم بزرگ اخلاق است. شاید متن فوق را بیش از حد احساسی فرض کنید، که چنین نیز هست.
متن کامل نامه عذرخواهي انگليس از ايران در بازداشت نظاميان انگليسي
وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ - متن کامل نامه عذرخواهي انگليس از ايران در بازداشت نظاميان
متن یك استعفانامه تكان دهنده
عذرخواهی میكنم كه حسب دستور جنابعالی و بدون اطلاع قبلی متن این نامه بدون تغییر را در
عذرخواهی
برای دخترم آندیا - عذرخواهی - دفتر خاطراتی برای دخترم
برچسب :
متن عذرخواهی