سفال در پیچ و خم های تاریخ ایران باستان

سفال در تحقیقات باستان شناسان نقش انکارناپذیری دارد.، مشتي خاك و گل كه به دست مردماني  هنرمند شكل گرفته و نقشهائي بر آن ها جان گرفت و به دست ما رسيده است ،که هر کدام از آنها با نقش و نگارهای خود پيامي است گويا و آموزنده از سازندگان و نقش‌آفرينان آنها كه بايد با دقت و حوصله مورد مطالعه و بحث قرار گيرند. با بهره‌هائي‌كه باستان‌شناسان و محققان از سفال و به ويژه از نقوش موجود در روي آنها ، براي شناسائي تمدنها و شيوه‌هاي گوناگون زندگي سازندگان آنها مي‌گيرند ، بايد گفت كه نقوش روي سفالهاي پيش از تاريخ در واقع خط و نوشته مردم آن روزگار بوده است و بعدها نيز از خلاصه شدن و شكل گرفتن همين نقوش خطوط اوليه و تصويري به وجود آمده و به وسيله همين تصاوير وقايع تاريخي و رويدادها و شيوة انديشه و زندگي و مردم روزگار گذشته مجسم گرديده و به دست بشر امروز مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است. با توجه به اين مسائل از ساليان دراز سفال مورد توجه مخصوص باستان‌شناسان قرار گرفت و وسيله‌اي براي شناخت و مطالعه تمدنهاي گوناگون گرديد با ويژگيهائي‌كه سفال هر تمدن  و هر سرزمين از نظر ساخت و جنس و رنگ و نقوش دارد شناسائي تمدنها آسانتر و عملي‌تر مي‌گردد و باستان‌شناسان با مقايسه كاوشهاي باستان‌شناسي وگمانه‌زنيها ، تمدنها را شناخته و طبقه‌بندي مي‌كنند. در واقع سفال بزرگترين كمك و خدمت را به شناسائي تمدن عصر خود مي‌نمايد. در يك حفاري بدون سفال در صورتي‌كه تمدن قبلاً شناخته شده باشد ، شناسائي مشكل‌تر مي‌نمايد ولي با به دست آمدن سفال ، بصورت ظروف سالم يا حتي خردشده ، و با مطالعه و مقايسه آنها با سفالهاي شناخته شده پيشين ، تمدن مورد نظر باز شناخته مي‌شود. گذشته از اهميتي كه سفال از ديدگاه باستان‌شناسان دارد ، بايد همه مردم به ويژه كساني‌ كه به جهاتي با سفالهاي قديمي ، مخصوصاً سفالهاي پيش از تاريخ ، سروكار پيدا مي‌كنند ، به اهميت آنها پي‌ ببرند و در رساندن آنها به دست مطلعين كوتاهي نكنند چه بسا كه يك تكه سفال و يا يك ظرف سفالين كه در پاي تپه‌اي و يا به هنگام كندو‌كاو زمين و ديگر مواقع به دست مي‌آيد سرنخي باشد از تمدن نهفته در دل خاك كه بايد به وسيله كاوشگران بيرون كشيده و شناخته گردد امروزه سفال نقش و اهميت خود را در زندگي روزمره به خاطر وجود فلزات و ديگر مواد محكم از دست داده و تقريباً بصورت تزئيني درآمده است. البته در بعضي از شهرها و دهات به ويژه همدان هنوز كارگاههائي براي ساختن سفال و عرضه آنها به بازار وجود دارد و در كارگاههاي وزارت فرهنگ و هنر نيز سفالهائي با طرح و فرم امروزي ، و فقط به خاطر جنبه هنري و زيبائي آن ، ساخته و پرداخته مي‌شود كه بسيار زيبا و ارزنده است.در ادوار گذشته ، به ويژه در دوران‌هائي كه هنوز بكار بردن فلزات گسترش زيادي نيافته بود ظروف سفالين كه به اشكال گوناگون ساخته شده بود در همه موارد زندگي مورد استفاده قرار مي‌گرفت. از طرفي درون و بيرون ظروف سفالين وسيله و مكاني بود براي تجلي پيام هنرمندان و شايد هم انديشمندان و بينشوران و بايد گفت كه اين مردم چه گزينش خوب و به جائي كرده‌اند زيرا هيچ‌چيز ، نمي‌توانست مانند سفال امانت‌دار و نگهدارنده پيام آنان باشد. فراواني و شكل‌پذيري و همچنين دوام زياد سفال سبب گرديده كه امروزه ما در جاده‌اي تقريباً هموار و آسان تا دورانهاي بسيار دور و گذشته و تاريخ زندگي انسان پيش برويم. صورتگران سفالها حتي بيشتر ظروف مورد مصرف كارهاي عادي و ناچيز روزمره را نيز به نقشي دلپذير و گويا آراسته‌اند. اين خود مي‌رساند كه آنها سفال را تنها از نظر يك وسيله برآورنده نيازهاي عادي زندگي نمي‌نگريسته‌اند بلكه آن را وسيله‌اي براي رساندن پيام خود مي‌دانسته‌اند . و بخصوص براي ارضاء عطش زيباپسندي خود ظروف سفالين را اين چنين زيبا و دل‌انگيز از كارگاه خود بيرون مي‌داده‌اند.اكنون كه به اهميت سفال و نقش ارزنده آن در شناسائي تمدن پي برديم  لازم است بدانيم كه سفال چگونه و كي به وجود آمده و پا به زندگي انسان نهاده است براي اين منظور بايد نگاهي كوتاه به دوره‌هاي مختلف زندگي بشر از آغاز آن بيفكنيم: پس از آنكه انسان اوليه از روي درختان به پائين آمد و قدم به دشت و دامنه كوهها نهاد مدتي را در شكار حيوانات گذراند و در غارها و شكاف كوهها زندگي كرد. در اين دوران بيشتر ابزار دست بشر سنگي بود كه خود ، چند دوران مختلف از نظر خشن ، صيقلي و يا تراشيده بودن گذرانده است. بطوركلي از نظر شيوه زندگي ، بشر از ديرباز تا اين زمان كه آن را عصر ماشين مي‌دانيم دورانهاي گردآوري خوراك ، شكارچي‌گري و كشاورزي و شهرنشيني را گذرانده است. در هر كدام از اين دوره‌ها انسان اوليه و انسان شكارچي و كشاورز هر يك با ابزارهائي از جنس‌هاي گوناگون سروكار داشته است. استفاده از ابزار سنگي كه از آغاز زندگي بشر با آن آشنا شده بود تا مدتها پس از دوران آغاز كشاورزي ادامه داشت. آشنائي با سفال مربوط به دوره آغاز كشاورزي است.به اين ترتيب كه بشر در اواخر دوران شكار ، به تدريج به فكر استفاده از محصولات گياهي افتاد و اين سبب گرديد كه رفته‌رفته مقداري از دانه‌هاي مختلف را جمع‌آوري كند و در زمين اطراف غار يا محل سكونت به زمين افشاند و همين امر باعث اين شد كه انسان از دوره‌گردي دست بردارد و در كنار مزرعه خود ساكن شود. براي نگهداري محصولات كشاورزي انسان نيازمند ظرف و مكان محفوظي بود. اين ظرف در آغاز از سبدهائي كه از شاخه درختان بافته بود تشكيل مي‌يافت و براي اينكه دانه‌ها از سوراخ سبد نريزد و داخل آن با گل ‌اندود مي‌شد. برحسب تصادف يا بصورت آزمايش و نياز – بيشتر برحسب تصادف – بشر اين سبدها را در كنار آتش قرار مي‌دهد و مي‌بيند كه پس از سوختن چوبها گل داخل آن سفت و سخت مي‌شود بطوري كه مي‌تواند آب را در خود نگه دارد و عجب‌تر آنكه مي‌توان آن را كنار آتش قرار داد بدون اينكه از ميان برود. به عقيده اكثريت دانشمندان و مردم‌شناسان سرگذشت به وجود آمدن سفال اين چنين بوده است.از آن پس بشر ظروفي را كه قبلا از گل درست مي‌كرد در برابر آفتاب خشك مي‌نمود و سپس در داخل آتش قرار مي‌داد تا پخته و محكم و با دوام شود و چون در مراحل اوليه ظروف سفالي به همين صورت ناقص پخته مي‌شد سياه‌رنگ و تيره‌رنگ بود. روي جدار بعضي از اين سفالها هنوز نقش چوبهاي سبد نمايان است و بعدها هم حتي نقاشان ظروف سفالين تحت تأثير همين امر نقوش اوليه را شبيه به نقش چوبهاي سبدهاي بافته شده نقش كرده‌اند. از اين پس سفال همراه با تكامل بشر و زندگي او به كمال رفت و ظريفتر و زيباتر شد. در سفالهاي اوليه جاي انگشتان سازندگان آن و وسائلي كه با آنها روي ظروف سفالي را صاف و هموار كرده‌اند باقي مانده و نشان‌دهنده شيوه ساختن ظروف مي‌باشد. سالها بعد پس از آنكه چرخ سفالگري به وجود آمد و كوره‌هاي پخت سفال تكامل پيدا كرد سفالها ظريفتر و نازكتر و خوشرنگ‌تر شد. زيرا با چرخ بهتر مي‌شد ظرف را شكل داد و در كوره‌هائي كه آتش و حرارت آنها تا اندازه‌اي قابل كنترل بود بشر مي‌توانست پخت سفال را به وضع مناسب‌تري انجام دهد. مهمترين پيشرفت در صنعت سفال‌سازي به وجود آمدن نقاشي روي سفالها بوده است. گفتيم كه اين امر ممكن است در نتيجه انگيزه زيباپسندي سازندگان و مصرف‌كنندگان آن ظروف باشد ولي در هر حال اكنون اين نقوش ترجمان پيام هنرمندان گمنام نقشگر اين سفالها است .در ميان ظروف سفالي نقش‌دار ، ظروف متعلق به ايران زيباتر و گوياتر از ديگر انواع خود مي‌باشد و مانند آنها كمتر در جاهاي ديگر ديده شده است در واقع ايران زادگاه سفالهاي نقاشي شده مي‌باشد و پيشينه آن به حدود سال چهارهزار پيش از ميلاد مي‌رسد. پيدايش چرخ و كوره در امر ساختن مصالح ساختماني ، يعني آجر نيز تأثير گذاشت و تكاملي در خانه‌سازي به وجود آورد. در كشور ما نقاط زيادي كشف شده كه در آنها آثار زندگي اوليه و پيش از تاريخ به خوبي نمايان است و مشهورترين آنها تپه سيلك كاشان و جعفرآباد است و برابر گفتة دانشمندان و باستان‌شناسان يافته‌هاي باستاني اين نقاط به هزاره پنجم پيش از ميلاد تعلق دارد. يعني از اين تاريخ زندگي شهرنشيني در اين تپه‌ها به وجود آمده كه سفالهاي آنها نشان‌دهنده اين واقعيت مي‌باشد. مردم فلات ايران پس از آشنائي با نقاشي روي سفال در آغاز از خطوط هندسي ، كه شايد همان نقش سبد الهام‌بخش آنها بوده است ، استفاده مي‌كردند و سپس رفته‌رفته تقليد از طبيعت جاي خطوط هندسي را گرفت و نقاشان سفال در روي آنها گل‌ها و گياهان و يا حيواناتي مانند: لك‌لك ، مار ، شترمرغ ، پلنگ ، قوچ كوهي و مرال را در روي ظروف با فواصل معين و مانند خود حيوان نقاشي مي‌كردند. ديري نپائيدكه اين شيوه به سبب ذوق هنري و ابداع و ابتكار دگرگون شد و نقاشي به سبك طبيعي و برابر آنچه كه در طبيعت وجود داشت نتوانست ذوق لطيف هنري انسانهاي هنرمند زمان گذشته را تسكين بخشد و آنها هم بمانند نقاشان روزگار ما به مسخ و دگرگونه‌سازي طبيعت و موجودات و اشياء موجود در آن پرداختند. در اين دگرگوني به پاره‌اي از اعضاي بدن حيوانات توجه ويژه‌اي مبذول شد و بعضي از اين اعضاء بطور اغراق‌آميز و شگفت‌انگيزي نمايانده شد. از آن جمله شاخ حيوانات به شكلي دور از باور بزرگ و دراز و در قالب اشكال هندسي درآمد. دم بعضي از حيوانات بصورت درخت و شاخ‌وبرگ جلوه‌گر شد. پاي شترمرغ و نوك و گردن لك‌لك و مرغ ماهي‌خوار از حالت طبيعت خارج و پر از ريزه‌نگاريهاي هنري شده روش قرينه‌سازي كه در گذشته معمول بود از ميان رفت.اين نابساماني كه در عين‌حال داراي روش و قاعده‌اي مخصوص بود نيز ديري نپائيد و بار ديگر توجه به طبيعت و زندگي و جنب‌وجوش آن معطوف گرديدو صحنه‌هائي نشان داده‌ شد كه نمايشگر جنبش و حركت و زندگي بود. صحنه‌هاي شكار و كشاورزي و گاهي رقص و ديگر پديده‌هاي متحرك و جاندار زندگي مورد توجه هنرمندان قرارگرفت. بايد توجه داشت كه هنرمندان سفالگر و نقاشان آن‌ها هيچ‌گاه قانع و پاي‌بنديافته‌هاي خود در زمينه نقش و رنگ و شكل نبودند و پيوسته در پي نوجوئي و ابداع روشهاي تازه در اين زمينه بودند. در اين نوجوئي الگوي كار آنها باز هم طبيعت بود و هنرمند هر آنچه را كه در گرداگرد خود مي‌ديد و مي‌يافت اگر به نظرش جالب مي‌نمود سرمشق كار خود قرار مي‌داد. در اين نوجوئي اين هنرمندان گويا به دنبال گمشده‌اي بودند كه در همان هنگامه پيداشد و آن خط تصويري بود. با وجود اينكه مصالح و روش كار براي ساختن و پرداختن سفال از نظر كلي در همه‌جا يكسان بوده باز هنرمندان نقاط مختلف با شيوه‌اي جداگانه كار كرده‌اند كه اكنون ما از روي روش كار آنها سفالهاي متعلق به هر نقطه از ایران باستان را از همديگر تميز مي‌دهيم

moosh%20sofali.jpg


مطالب مشابه :


صدچهره

ظرف دور روز بعد وبلاگ شما نیز درقسمت سایتها و وبلاگ های برگزیده جلال گنجه ای شیخ تروریست




نگهداری و تغذیه کبوتران

1- گنجه ها در هر غروب نظافت شود یا حداقل هفته ای یک بار 11- ظرف غذا بشکلی ساخته




کهن ترین صحنه عزاداری بر سفال دیپولون

گنجه و گنجینه - کهن ترین صحنه عزاداری بر سفال دیپولون - باستانشناختی




آئـیـنــــه دنـیــــــا

گنجه دیروزت، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف! ظرف این لحظه ولیکن خالی ست .




سفال در پیچ و خم های تاریخ ایران باستان

گنجه و گنجینه آنها به دست مطلعين كوتاهي نكنند چه بسا كه يك تكه سفال و يا يك ظرف سفالين كه




نگهداری وسایل آشپزخانه

بهتر است وسایل آشپزخانه را در ظرف های متنوع بگنجانید؛ جعبه ها، قوطی ها و گنجه ای از




این بار سهراب شعر هایش را در گوش شب های زمستانی ام زمزمه میکند

شاید در یکی از ظرف های عسل یا روی تخت خوابی نرم،خرس کوچولوی من را دیده گنجه دیروزت ، پر




آداب و اخلاق مجموعه داری

گنجه و گنجینه احساس ضرورت می کنند.آنها علاقه مندند تا بخشی یا تکه ای از یک شئی ظرف و یا سکه




بیماری

انداختم دور.از فردای اون روز یه روز در میون کفترام مردن.البته یه گنجه که ظرف دو سه روز هم




برچسب :