خاطرات شیشه ای
از سال 1388 شروع به کشیدن تریاک کردم ، اوایل خیلی لذتبخش بود چون همسرم خبر نداشت و به من کاملاً ایمان داشت. بعد از چندماه که دیگر به تریاک عادت کرده بودم یک روز صبح باعجله از خواب بیدار شدم و سریع آماده رفتن به سر کار شدم و باعجله یک نخود تریاک کندم و روی دسته مبل گذاشتم تا با خودم به سرکار ببرم و موقع وقت ناهار بخورم. ظهر هنگام ناهار هرچی گشتم تریاک را پیدا نکردم و یادم افتاد که صبح در منزل جا گذاشتهام. خیلی حالم بد شد.
بعدازظهر که از سرکار به خانه آمدم ، اولش خبری نبود و خانمم چیزی نگفت و تو دلم خیالم راحت بود که پیداش نکرده است اما خودم هم هرچی گشتم تریاک را پیدا نکردم.
ساعت 11 شب بود وقتی که بچهها خوابیدن ، همسرم دوتا لیوان چای آورد و بعد از چند دقیقه گریهکنان گفت چرا این کار را با خودت میکنی چرا مواد مخدر مصرف میکنی. و من هرچی میگفت قبول نمیکردم و حاشا میکردم. او بلند شد و آن یک نخود تریاک را آورد و داد دستم و گفت این چیه؟
سریعاً گفتم که این را برای کسی خریدم و صبح فراموش کردم ببرم، خلاصه بحث به همین جا تمام شد.
دو هفته بعد که تولد بچه خواهر خانمم بود و همه به میهمانی رفتند و تنها در منزل بودم ، به یکی از دوستانم زنگ زدم که باید با هم مواد بکشیم. بعد از ساعتی به اتفاق دوستم در منزل برای خودمان میهمانی و جشن بر پا کرده بودیم و به قول معرف داشتیم مواد نیش جان میکردیم که یک دفعه درب منزل باشد شد و همسرم وارد شد و من و رفیقم را پای بساط دید.
از همان موقع دعوا و جر و بحث آغاز شد و من که همه چیز را از دست رفته دیدم دیگر برایم خیلی مهم نبود به مدت دو سال به همین منوال گذشت.
من که همیشه برای کشیدن تریاک مشکل جا و مکان داشتم ، یک روز خانه یکی از دوستانم رفتم که ایشان داشت شیشه میکشید و به من گفت: بیا این را بکش هم بو نداره و هم جا لازم نداره وخیلی سریع میکشی و اعتیاد هم نداره و میتوانی در عرض 10 دقیقه هر جا و مکان مثل تو ماشین ، دستشویی ، پشتبام ، انباری و ... مصرف کنی و کسی هم نمیفهمد
آن روز دو تا سه دود گرفتم و مصرف کردم و با یک دو روز منگ و خواب بودم و تازه فهمیدم که تریاک در مقابل شیشه اصلاً قابلمقایسه نیست و در هفته اول روزی چند تا دود میگرفتم که خیلی هم به من انرژی میداد ، آن قدر انرژی گرفته بودم که صبحها قبل از کار میرفتم در پارک تمرین و ورزش میکردم.
بعد از چند ماه مصرف شیشه هر روز بیحال تر میشدم و بد خواب شدم و دیگر توانایی خوردن غذا نداشتم و بیحوصله شدم و خیلی سریع عصبانی میشدم و نمیدانستم که چرا؟
بعد از 14 سال زندگی مشترک و چند سال مصرف تریاک هیچوقت همسرم را نزده بودم اما بعد از چندماه کشیدن شیشه بسیار پرخاشگر شده بودم و برای اولین بار همسرم را کتک زدم و به پدر و مادرش فحاشی کردم.
بعد از مدتی همسرم با توجه به برنامه تلویزیونی شوک و دیدن پایپ و شیشه متوجه شد که مصرف شیشه دارم. و وقتی برای اولین بار دید که من دارم شیشه میکشم آن قدر حالش بد شد که کارش به بیمارستان کشید.
از آن روز دیگر به همسرم قول دادم که شیشه نکشم تصمیم گرفتم که به کمپ بروم ، مرا به کمپ بردند نه یک بار بلکه سه بار باز موفق به ترک شیشه نشدم
چند بار هم در خانه ماندم تا خودم ترک کنم باز موفق نشدم. هرچه بیشتر تلاش میکردم کمتر به نتیجه میرسیدم.
تا اینکه یک روز یکی از دوستانم کنگره 60 را به من معرفی کرد اولش فکر میکردم که مثل کمپ میماند خیلی تمایل به آمدن نداشتم اما چون مجانی بود آدرس شعبه شهرری را گرفتم و آمدم و در همان روز اول و در مشاوره احساس خوبی به من دست داد فهمیدم که انسانهای اینجا بسیار متفاوت با کسانی که در کمپ دیده بودم . میباشند
خدا را شکر میکنم که در حال حاضر در لژیون آقای محمود اسماعیلی هستم ، و بابت تمامی صبر و حوصله و محبتی که ایشان به من داشته است از او سپاسگزارم
مسافر سفر اول
منبع : وبلاگ آقای محمود اسماعیلی
مطالب مشابه :
اکستازی (Ecstasy)
مرکز ترک اعتیاد "پرنیان" - اکستازی (Ecstasy) - مهم این نیست که بعد از ده سال چه اتفاقی می افتد/ مهم
شیشه،طریقه مصرف و اثرت آن
یک فروند فارغ التحصیل - شیشه،طریقه مصرف و اثرت آن - بررسی آسیبهای اجتماعی از دید من و تو !
اعتیادبه شیشه
ترک اعتیادازطریق انجمن برای کشیدن آن از پایپی شیشه ای که مخصوص اینکار است، لامپ، چراغ
جلسه خصوصی همسفران "شیشه و تخریبهای آن"
کنگره 60 اصفهان شعبه سلمان فارسی - جلسه خصوصی همسفران "شیشه و تخریبهای آن" - کنگره 60 ، بهترین
شیشه های خودرو
شیشه - شیشه های بر خلاف شیشه جلویی ترک نمیخورند و شاید پایین کشیدن شیشه ها از کولر مطبوع
خاطرات شیشه ای
دفتر خاطرات - خاطرات شیشه ای - خاطرات و دلنوشته های مسافران و همسفران کنگره 60
آشنایی با انواع شیشه های بکار رفته در خودروها
حتی وقتی هوا خیلی هم گرم باشد شاید پایین کشیدن شیشه ها از ترک میخورد و به شیشه سمت
برچسب :
ترک کشیدن شیشه