الگوها و معيارهاي طراحي كالبدي روستايي
فهرست مطالب |
|
1-پيشگفتار |
2- مقدمه |
3- تاريخچه طرحهاي تفكيكي ( شهر، روستا) |
4- مباني نظري |
5 - تعاريف و ضوابط |
6 - عوامل مؤثر در طراحي كالبدي |
7 - تحليل روند طراحي |
به نام خدا
الگوها و معيارهاي طراحي كالبدي روستايي
(مباني نظري و طراحي اوليه تفكيك اراضي)
يكسونگري و انفراد در تهاجمات بصري چونان تحكم بر سكوت فضاي سيال است نه فرد واحد و نه فضا ميسور. تعامل در تداعي تحكيم فضا ميسور نگردد مگر بر انسجام، ثبات و تفاعل در تشريح تحريك فضا سبب نميشود به جز تثبيت بر مكان.
تداوم نظري و تحرك در فضاي مبسوط براساس تعامل فضايي است. بر اين اساس است كه فضا طيرانش در تكامل است نه در تداخل و تجانس، رسيدن به كمال در محيط بصري چونان سياليت است در كهن زمان بشري (تاريخ)، اصل بر اين است كه تا پيشينه تثبيت نگردد تمكين بر فضا و تحريك بر محيط موجود نشود. عبارت صالح بر اين گفتار بدين منظور است كه غناي زيست محيطي و آرامسايشگاهي در كالبد اجتماعي چه متغيير شود چه ثابت و تحكيم تنها بر بناي طبيعت استوار ميگردد و هر آنچه وجودش متغيير گردد تضاد ميشود بر فنا. پس در تحكيم و تثبيت بر مكان و فضا محيط لازم آيد و تمكين بر آن اخلاق.
شكل گيري كالبدهاي اجتماعي از دير زمان تاكنون بر اساس انتظامات بشري (فرهنگ - اجتماع - اقتصاد - اقليم و...) بوده است. به همين منظور هرگونه كالبد و آرامسايشگاه كه اجتماع نيز مطلعيد تنها بر سايه نظام طبيعي و انتظامات بشري پا بر جاست .اميد است با اين راهكار به تحكيم كالبدي اوليه انسان و بشر كه روستاها بودهاند كمك كثيري نمود.
اين معضل تا بدانجاست كه همچون حاشيهنشيني و زاغهنشيني در اطراف شهرهاي بزرگ، روستاي طبيعي را تبديل به مكاني سرشار از مبلمانهاي غلط و ناهمگون شهري ساخته است.
ناگفته پيداست فضاي آرامسايشگاه روستايي در كالبد جديد تبديل به مكاني عذاب آور ميشود. روستايي كه قبلا" در فضايي گسترده و مكاني همگون با محيط ميزيسته است. حالا بايد در چهارچوب ضوابط و مقررات شهري اسير شود. پيشتر در زيستگاه خود هر يك از اجزاء و فضاهاي زندگي معلوم و مشخص بود: انبارها، فضاهاي حيواني، فضاهاي مشترك و باز، فضاي مسكوني و ...در صورتيكه در مسكن جديد، روستايي را در يك زمين xxy محدود، فرم بنايش را ديكته و روابط آزاد فضايش را محبوس ميسازيم.
در اين گزارش اميد بر اين است راهكاري جهت استقرار روستا در روستا در توسعه جديد انديشه شود تا بنحوي كالبد جديد تا حدودي با بافت قديم همگون و همساز شود. به عبارتي فضاي كالبدي جديد بايد كاملا" ريتميك و با يك هارموني با مكان قديم متصل شود.
در اين انحاء باتوجه به همگن بودن نظام اجتماعي روستا بصورت واحدهاي همسايگي و محلهايي و تاثير فرهنگ روستا بر شكلگيري نظام كالبدي الگوي واحدهاي همسايگي بعنوان بهترين راهكار و كالبد جديد توصيه ميشود كه به تفصيل بدان اشاره خواهد شد.
1-پيروي فرم (شكل) تفكيك اراضي از شكل مطلوب زمين (با حداقل دخل و تصرف در شكل زمين از نظر خاكريزي و خاكبرداري).
2 -پيروي كلي از بافت كنوني و قطعه بندي اراضي و اماكن موجود در روستا ضمن توجه ويژه به شرايط اقليمي محل و ضوابط مربوط به رعايت حداقل تفكيك طرحهاي بالادست مصوب.
3- تامين دسترسي سالم و ايمن به قطعات زمين بر حسب نوع كاربري و فعاليت و حفظ ايمني روستاييان و سلامت محيط.
4- ايجاد دسترسي مناسب بين مجموعه قطعات تفكيك شده با شبكه ارتباطي سطوح بالاتر
5-تناسب و هماهنگي شيوه تفكيك با زيرساختها و تجهيزات موجود پيشنهادي روستا
6- تناسب و هماهنگي شيوه تفكيك با نحوه كاربري ، فعاليت، تراكم ساختماني و جمعيت پيشبيني شده براي روستا باعنايت به شرايط زيستي ، فرهنگ و معماري بومي منطقه.
آخرالامر لازم به ذكر است كه اين گزارش در پي تعديل و تعريف مشكلات و مسائل پيشامده در توسعه كالبدي و طرحهاي كالبدي ميباشد تا بتوان حتيالامكان توسعههاي جديد را به نحوي با كالبد قديم روستا همساز و همگون كرد.
تاريخچه طرحهاي تفكيكي (شهر - روستا)
|
الف - شهري : در كشور ما طرحريزي كالبدي در مقياس ملي سابقه چنداني ندارد و در اين زمينهما در ابتداي راه هستيم. در مقياس منطقهآيي نيز تجربه كشور ما در طرحريزي كالبدي اندك است. اما آنچه كه در كشور ما سابقه نسبتا" طولاني دارد، طرحريزي كالبدي در مقياس محلي است كه عبارتست از تهيه طرحهاي هادي (شهري و روستايي) - اولين طرحهاي هادي شهري در ايران در سالهاي دهه 1330 تهيه گرديدند.
تهيه طرحهاي جامع نيز كه در دهه 1340 مطرح گرديدند اولين طرح جامع شهري در سال 1347 براي شهر تهران تهيه و تصويب گرديد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و سياست دولت بر نگهداشت روستاييان در روستا تهيه طرحهاي هادي روستايي نيز به بنياد مسكن انقلاب اسلامي واگذار شد. طرحهاي شهري در ايران با وجود سابقه طولاني در سازماندهي كالبدي شهرها مؤثر نبوده و در توسعه فيزيكي شهر و تنظيم آنها مؤثر نبودهاند.
مهمترين عوامل عدم موفقيت طرحهاي شهري ؟
1-عدم وجود سلسله مراتب در نظام طرحريزي كالبدي
2-كمبود نارسائي قوانين شهري
3 - عدم همخواني طرح مصوب با واقعيات
4-عدم ابلاغ طرح مصوب به ساير سازمانهاي مسئول
5-عدم ابلاغ طرح مصوب به ساير سازمانهاي مسئول
6-عدم اعمال نظارت بر ساخت و سازهاي بيرويه
7 - وجود جرائم ؟؟؟؟ در شهرداريها و نابساماني در قوانين مصوب طرح
8-عدم مشاركت مردم در اجرا و تهيه طرح
9 - عدم وجود روش علمي در تهيه طرح
10-عدم انعطاف طرحها
11-غيراقتصادي بودن
12-مكانيابي غلط در كاربريها
13-عدم توجه به بافتهاي تاريخي
14-عدم توجه به حاشيهنشيني شهرها
1-مشاركت مردم در مراحل مختلف
2-هماهنگي طرحها با استراتژيها و اهداف ملي
3-داشتن روش علمي و تخصصي در تهيه طرحها
4-ارتباط طرح با مطالعات اقتصادي - اجتماعي - فرهنگي ...
5-انعطاف پذير بودن
6-واقعگرايي در تدوين
7-وجود برنامهريزي
9-حفظ تعادل و توازن
10- ميراث فرهنگي
11- مكانيابي صحيح
12-طراحي شبكه دسترسي
13-ايجاد و تقويت سيماي شهري و خط آسمان
باتوجه به طراحي شهرهاي جديد كه تقريبا" از دهه 60 شروع شده و تجربه ناموفقي نيز بود توسعه كالبدي شهرها آنهم بصورت شهرك سازي و گسترش افقي يكي از مهمترين راهكارها بشمار ميرفت.در اين زمينه اغلب شهرهاي ايران كه نياز به گسترش افقي داشتن در حيطه حوزه شهري شروع به طراحي كالبدي و توسعه مسكوني نمودند. اين راهكار تا سالهاي اخير تنها در اسكان اجتماعي موفقيتآميز بود ولي در حال حاضر نيز بدليل وسعت كالبدي و امكان خدمات رساني شهري توسعه كالبدي بصورت قائم مطرح شد كه البته خود مشكلاتي بسيار بدنبال داشته كه يكي از شاخصههاي آن ترافيك ميباشد. در حال حاضر شهرها توسعه كالبدي نامناسب بدون در نظر گرفتن معيارها و ضوابطي كه بدان اشاره شده دارند كه اين معضل نيازمند برنامهريزي مناسب و راهكارهاي جدي است.
ب - روستايي : پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تاسيس نهاد بنياد مسكن انقلاب اسلامي كه خدمت به روستاييان و بهسازي روستاها سرلوحه اهداف آن بود همچون شهرها طرحهاي هادي روستايي بر پايه مطالعات اقتصادي - فرهنگي - اجتماعي و ... با ديد توسعه كالبدي مطرح شد. در اوايل انقلاب بدليل جنگ با عراق تقريبا" مناطق غرب كشور از اين سياست كاملا" دور مانده و تنها بخشي از نقاط مركزي و استانهاي دورتر تا حدودي به بهسازي بافت كالبدي رسيدگي كردند كه آنهم بيشتر ساخت مسكن محرومين و حساب 100امام (ره) بود. بعد از جنگ و نياز مبرم به بازسازي مناطق جنگزده ، بهسازي بافتها كالبدي روستا شروع شد. در آغاز اين فرآيند بصورت طرحهاي اضطرار تنها به ساماندهي كالبد مخروبه و صدمه ديده از جنگ پرداخته و بدون مطالعه اوليه توسعه كالبدي جديد در نظر گرفته شد. در اجراي اين دستورالعمل آماده سازي و بهسازي كالبد با آواربرداري و تعريض واحدهاي مسكوني يك نظام شبكهايي به روستاها بخشيد كه فرم و بافت را تقريبا" نابود ميكرد. در اين زمان برخي روستاها نيز درگير بلاياي طبيعي همچون سيل - زلزله نيز شدند كه تقريبا" همان برخورد كه در مناطق بازسازي جنگي با كالبد شهر با همين روستا نيز شكل گرفت. البته براي برخي از روستا به تهيه طرح هادي روستايي نيز اقدام شده بود كه اين عمل كمك شاياني به توسعه كالبد بافت و خدمات رساني به كالبد مينمود. ولي همچنان پايگاه توسعه ارگانيك در روستا خالي بود. شبكههاي شطرنجي با مصالح جديد و امروزي ولي در كالبدي كاملا" سنتي چهره ناهمگون و ناشايستي را به بافت ميداد كه هم اكنون نيز ديده ميشود.
در سالها اخير باتوجه به حفظ، احيا و باز زندهسازي بافتهاي فرسوده و با ارزش روستايي به موازات طرحهاي هادي طرح ديگري مصوب شد به نام بهسازي بافتهاي با ارزش روستايي كه تا حدودي مشكلات و مسائل ذكر شده در توسعه كالبدي و بهسازي روستا را رفع ميكرد و تقريبا" روستا را با همان سيماي روستايي ولي با علوم جديد فني بوجود ميآورد. در اين گزارش سعي شده است كه تا حد امكان فضاي موجود در طرح بهسازي بافت با ارزش و نقصهاي طرح هادي روستايي در زمينه توسعه كالبدي و حفظ سيماي روستايي پر شده و رفع گردد.
مباني نظري
|
ارتباط فضایی :
الف - فضايي در درون يك فضا : در اين نوع ارتباط فضايي، فضايي بزرگتر و در برگيرنده به صورت محدودهاي سه بعدي براي فضاي درونياش عمل ميكند. با بزرگ و كوچك شدن فضاي داخلي به همان نسبت از تحكيم فضاي داخلي ميكاهد به گونهايي كه فضاي خارجي ميتواند تنها بصورت يك پوسته عمل كند.
از سويي ممكن است فضايي دروني بصورت يك فرم كاملا" متمايز و جدا از فرم اوليه در درون فضا خودنمايي كند كه اين مهم در تحكيم فرم در فضا بسيار مؤثر است.
ب - فضاهاي متداخل : دو فضا محدودههايشان با هم تداخل مي كنند و ناحيهايي تشكيل ميدهند كه فضاي مشترك هر دو است كه ميتواند شرايط زير را داشته باشد.
1 -قسمت تداخل كننده در حجم ميتواند در هر در فضا به طور يكسان مشترك باشد.
2-قسمت تداخل كننده ميتواند با يكي از فضاها تركيب شود و به صورت جزء آن شود.
3-قسمت تداخل كننده ميتواند بصورت فضايي مستقل از دو فضا عمل كند.
ج.- فضاهاي مجاور :رايجترين نوع ارتباط فضايي از طريق مجاورت است كه شخصيت هر يك از فضا را بصورت مستقل تعريف ميكند كه توسط يك عامل مشترك به هم مربوط ميشوند و يا عامل جداكننده محسوب ميشوند. اين عوامل با خط - نقطه - صفحه و حجم تعريف شده و در ايجاد ارتباط بصري تاثير بسزايي دارد.
د - فضاهايي كه با يك فضاي مشترك به هم مربوط ميشود : دو فضا ممكن است در فاصله جداشده توسط يك فضاي مشترك ديگر بهم مرتبط گردد.
سازماندهي هاي فضايي:
سازماندهي نحوه آرايش فضاها براساس اهميت نسبي و نقش عملكردي يا سمبليكشان را در يك مكان و زمان ميباشد.
1-سازماندهي مركزي : تركيبي متعادل و معطوف به مركز كه از تعدادي فضاي فرعي حول يك فضاي مركزي شاخص و بزرگ شكل گرفته است.
1-1 -در اين نوع سازماندهي فرم فضاي مركزي بايد منظم و شاخص و وحدت دهنده باشد و اندازه آن به گونهآيي باشد كه از لحاظ بصري عامل سازماندهنده باشد.
1 – 2- اجزاء فرعيميتوانند مشابه و يا غيرهمگون باشند در هر صورت نبايد از قدرت فضاي مركزي بكاهند.
1-3- شكل سيركولاسيون و يا ورودي به فضاي مركزي و اطراف بايد براساس فضاي مركزي بوده و همه جا به آن ختم شود و يا از آن خارج شود.
1 - 4-در اين نوع تركيب بندي ممكن است نقاط و يا مكانهايي را در فضا ايجاد كنند.
2-سازماندهيهاي خطي : اين نوع سازماندهي از تكرار و تنوع فضاهاي همگون و يا ناهمگون كه توسط يك عامل مشترك خطي به هم مرتبط ميشوند شكل ميگيرد. فضاهاي متشكله از لحاظ عملكردي و سمبليك ممكن است به هم شباهت داشته و يا با هم مخالف باشد. ميزان اهميت هر يك از اين فضاها ميتواند بوسيله مكانشان تشديد و يا تضعيف شود.
2-1- اين نوع سازماندهي به خاطر ويژگي طولشان معرف جهت ميتواند باشد و بر حركت و رشد دلالت كند.
2-2- سازماندهي خطي انعطاف پذير است و ميتواند با موقعيتهاي مختلف سايت خود را منطبق سازد. فرم آن ميتواند باشرايط توپوگرافي منطبق شود. حجم و يا محل درختان را دور بزند يا به جهتي بچرخد كه فضاهاي آن از ديد و نور مستقيم آفتاب بهرهمند شوند فرم آن ميتواند بصورت شكسته مستقيم و يا منحني باشد ميتواند بصورت افقي - مورب و يا حتي قائم (برج) شكل بگيرد.
2-3-فرم يك سازماندهي خطي ميتواند : ساير فرمها و احجام را به خود معطوف سازد بصورت ديوار و يا سوي آنها را در خود نگه دارد و محصور كند و يا عامل جداكننده آنها شود.
3-سازماندهي شعاعي : از اجتماع دو سازماندهي خطي و مركزي تشكيل شده و شامل يك فضاي مركزي غالب و مستحكم است كه از ان چند سازماندهي خطي شكل ميگيرد.
3-1-اين نوع سازماندهي بر خلاف سازماندهي مركزي برون گرا است.
3-2-بازوهاي خطي سازماندهي ممكن است يك فرم و يكسان نباشد كه بر عامل سازمان دهنده افزوده ميشود.
4-سازماندهي مجموعهايي : از اجتماع سلولهاي مشابه و با خصيصه بصري مشترك كه از نظر فرم و شكل و عملكرد ممكن است متفاوت باشند ولي به علت مجاورت و دارا بودن يك نظم بصري از قبيل تقارن و يا محور در تشكيل يك سازماندهي منعطف مؤثر هستند.
4-1-شكل گيري فضاهاي تشكيل دهنده براساس عوامل مختلف ميتواند باشد.
5-سازماندهي شبكهايي : اين نوع سازماندهي از تكرار ريتميك فرمها و فضاهايي بصورت مدولار و با يك نظم و تداوم بصري شكل ميگيرد. الگوي شبكهايي مجموعه و يا محدوده ثابتي از نقاط و خطوط مرجع را در فضا بوجود ميآورد كه عوامل سازماندهنده ميتواند از يك رابطه مشترك برخوردار باشند.
تعاريف و ضوابط
|
زمینی که دارای یک سند مالکیت بوده و به وسیله خیابان یا معبر ، مجزا نگردیده باشد
سند مالکیت :
سندی که مطابق ماده 287 قانون مدنی در اداره ثبت اسناد و املاک طبق مقررات قانونی ، تنظیم و صادر شده باشد
تفکیک :
جداسازی و تبدیل یک قطعه زمین یا یک ملک به دو یا چند قطعه و یا آپارتمان را گویند که می تواند شامل یک یا چند مالک باشد.
افراز :
عبارت است جدا کردن سهم مشاع شریک یا شرکا هر ملک
تجمیع :
عکس عمل تفکیک است به منظور استفاده جمعی از دویا چند قطعه زمین به نحوی که بتوان از نظر ثبتی دو یا چند قطعه زمین مجاور را به یک پلاک ثبتی تبدیل نمود.
اراضی شهری :
زمین هایی است که در محدوده قانونی و حریم استحفاظی شهر ها و شهرکها قرار گرفته است .
اراضی موات :
زمین هایی است که سابقه عمران و احیاء نداشته باشد.
اراضی بایر :
به اراضی اطلاق می شود که در داخل محدوده طرح و در زمان تهیه طرح دارای هیچگونه کاربردی نبوده اند.
اراضی باغات :
شامل اراضی مشجری می شود که برای تلطیف فضای شهری و برداشت محصول ، حفاظت از آنها ضروری است.
اراضی کشاورزی :
شامل اراضی می شود که فعالیتهای کشت و زرع در آنها انجام می شود اعم از محصور یا غیر محصور .
بافت باز(اراضی غیر دایر ) :
شامل اراضی می شود که در داخل محدوده شهر و روستا به عنوان اراضی بایر (زمین خالی ) یا مزروعی و یا باغات شناخته شده اند.
بافت پر ( اراضی دایر ) :
شامل اراضی می شود که در قطعات آن کاربری های مختلف شهری و روستایی استقرار یافته اند .
محدوده طرح جامع شهری یا هادی روستایی :
محدوده ای است که تمامی اراضی مورد نیاز انواع کاربری ها تا افق طرح را در بر می گیرد
منطقه بندی یا ( zoning ) :
تقسیم شهر به قسمتهای مختلف از نظر استفاده و عملکردهای اصلی شهر که آن را حوزه بندی نیز می نامند ( در تعیین مرز مناطق می شود از عوارض طبیعی و یا مصنوع مانند رودخانه ها و انهار ، توپو گرافی ، معابر و حدود مالکیت ها استفاده شود. )
شبکه معابر :
شامل سطوحی از شهر می شود که به شبکه های ارتباطی اختصاص دارد و در زمینه عبور و مرور و ایجاد ارتباط بین نقاط مختلف شهر مورد استفاده می گیرند.
کوچه :
عبارت از گذرهایی با عرض کمتر از 12 متر می باشد.
دور برگردان :
فضای بازی در انتهای معبر بن بست قرار دارد و برای دور زدن ماشین سواری پیش بینی می شود. قطر دوربرگردان حداقل 12 متر است .
خیابان :
به معابری اطلاق می شود که از هیچ سمت مسدود نبوده و حداقل عرض آن 12 متر است .
واحد مسکوني :
يك خانوار مستقل ميباشد كه با عناصر شاخص خدمات بهداشتي، تاسيساتي ، رفاهي و با ديوار مشترك و جداكننده از فضاي آزاد و ساير واحدهاي مسكوني مجاور جدا و مستقل ميگردد.
گروه مسكوني :
كالبد سكونتي با 200-90 خانوار و با شعاع دسترسي 150-100 متر است كه با شاخص توقفگاه جمعي مشخص ميشود.
عناصر تشكيل دهنده آن:
1-مخزن متحرك زباله 2-شير آتش نشاني 3 - باجه تلفن 4-واحد تجاري
كوي با واحد همسايگي :
واحد همسايگي 600 - 400 خانوار و با دامنه نوسان شعاع دسترسي 250 - 220 متر است هر واحد همسايگي بوسيله راسته پياده مركزي و شبكه سواره درون محلهايي از ساير واحدهاي همسايگي مجاور جدا و مستقل ميگردد.
عناصر تشكيل دهنده آن :
1-عناصر شاخص كوي بوستان كودك ميباشد. نزديك مهد كودك بوده - وسايل بازي - مستراح - دستشوئي - آبخوري كودكان در نزديكي واحد مسكوني باشد تا اشراف خانواده ها بر فرزندان وجود داشته باشد. اين بوستان در كنار سواره كندرو و پياده همسايگي بايد وجود داشته باشد.
2-عناصر توزيعي :
الف - مهد كودك
ب - تجاري روزانه : نانوايي - قصابي - خواروبار - ميوه فروشي - لبنيات فروشي - اغذيه فروشي و ساندويجي.
محله :
- كالبد سكونت 1250 - 700 خانوار و با دامنه دسترسي پياده 375 - 300 متر (5 - 4 دقيقه) با عناصر شاخص فرهنگي ، مسجد - مدرسه و آموزشي - دبستان تعريف ميشود.
- عناصر شاخص :
1-دبستان با امنيت عبور و مرور كامل - مسجد كه در مركز محله باشد.
2-عناصر توزيعي و خدماتي : تجاري روزانه و هفتگي - سلماني - دوزندگي - پنبهدوزي - تعمير تاسيسات و لوازم منزل - قنادي و خشكبار - كتابفروشي - طباخي و رستوران - الكتريكي و ...
3-بوستان : در كنار تاسيسات وزرشي - كتابخانه - خدمات بهداشتي
4-زمينهاي ورزشي :
5-واحد پزشكي مستقل : داروخانه - پزشك عمومي و تزريقات
برزن:
سكونت 3000 - 1800 خانوار با دامنه دسترسي 550 - 450 متر و با عناصر شاخص واحد آموزشي راهنمايي .
عناصر شاخص :
1-مدرسه راهنمايي و تاسيسات وابسته
2-عناصر توزيعي : تجاريها - رنگ فروشي - كفاشي و پوشاك - بزازي - شيشهبري - داروخانه - اسباببازي و ... - رستوران - مكانهاي ورزشي - مراكزبهداشت و درمان - شهرداري برزن.
ناحيه :
5000 - 3500 خانوار - دسترسي 750 - 650 متر با عناصر شاخص دبيرستان
1-دبيرستان
2-كارگاهها - آژانسهاي مسافرتي - برزن
3-تاسيسات ورزشي
4-ادارات و كلانتري
5-درمان و بهداشت
6-بوستان ناحيه
منطقه:
18000 - 13500 خانوار - دامنه دسترسي 1450 - 1250 - با عناصر شاخص بيمارستان.
1- ناحيه
2-آيستگاه آتش نشاني
3-پمپ بنزين - سينما و ...
طرح ريزي كالبدي مناطق روستايي:
طرحريزي كالبدي روستا، جزئي از برنامهريزي جامع توسعه اقتصادي، اجتماعي مناطق روستايي است و در سطوح و با مقياسهاي مختلف ميتواند مطرح شود.يعني خطوط اصلي و اساسي را طرح جامعه منطقه ميدهد و سپس طراحي كالبدي روستا كه عبارت از جستجوي فرم مناسب جهت پاسخگويي به اهداف و سياستهاي مورد نظر باتوجه به ويژگيهاي فرهنگي، معيشت و محيط زيست ميباشد صورت ميگيرد. ويژگيهاي فرهنگيكه عبارت از نوع مذهب و جهان بيني و ويژگيهاي اجتماعي و آداب و رسوم ساكنين ميباشد در نحوه استقرار عناصر و ارتباط آنها با يكديگر و چگونگي شكل گيري واحدهاي همسايگي و محلات تاثير ميگذارد و نوع معيشت، عملكرد و فعاليتهاي روزانه ساكنين روستا نيز در شكل گيري آن موثر ميباشد و همچنين ويژگيهاي محيط زيست كه در طراحي كالبدي فوقالعاده اهميت دارند و از دو مقوله كلي تشكيل ميشود كه عبارتند از :
1-شكل فضاي محيط طبيعي (بوم) : در اين چهارچوب روابط متقابل بين عوامل و عناصر طبيعي مثل توپوگرافي، اقليم و منظر در يك محوطه وسيع مورد بررسي قرار ميگيرد مثلا روستايي ممكن است در دره اي كنار رودخانه واقع شده باشد كه الگوي توسعه كالبدي در چنين فضاي معمولا" خطي و جهت گيريها به طرف چشماندازهاي زيبا خواهد بود. فرم مذكور كاملا" نقطه مقابل فرم روستاهايي است كه در زمينهاي مسطح واقع شده و يا در بالاي تپهها شكل ميگيرند.
2-ويژگيهاي كالبدي : اين ويژگيهاي عبارت از خصوصيات بارزي است كه در اثر فرهنگ و بينش خاص سازندگان و ساكنين روستا در طي سالهاي متمادي بوجود آمده است مانند ايجاد ميدانها و مراكز محلات و يا چهارسوقها و غيره.
طراحي كالبدي داراي مراحلي است كه باتوجه به ويژگيهاي فوق در فرآيند برنامهريزي و طرحريزي توسعه مناطق روستايي به ارائه راه حل ميپردازد.
مراحل كلي طرح ريزي كالبدي روستا:
مطالعات اوليه :
- شناخت فضا (مكان)، زمان و شرايط موجود روستا و حوزه نفوذ
- جمع آوري اطلاعات و آمار لازم
- تنظيم هدفهاي طرح جامع منطقه و يا برنامههاي آتي براي روستا
- تجزيه و تحليل شناختها و تعيين محدوديتها و امكانات
راه حل يابي:
- جستجو براي سياستهاي كلي و راه حل براي فرم بصورت دياگرام و گرافيك (بدون مقياس)
-بررسي امكانات و جهات توسعه روستا
ارزيابي راه حلها:
تجزيه و تحليل راهحلهاي مربوطه
ارزيابي مزايا و معایب هر كدام
راه حل نهايي:
- تصميم گيري در مورد طرح و راه حل نهايي و انتخاب طرح بهينه
- تهيه و ارائه دستورالعملهاي لازم جهت اجراي طرح نهايي
الگوهاي طراحي كالبدي:
بشر در پاسخ به يكي از اساسيترين نيازهاي طبيعي و فطري خويش، جوامع و مجتمعهاي زيستي اوليه را تشكيل داد. اين مجتمعها كه بصورت ارگانيك و خودبخودي و باتوجه به مسائل طبيعي، مذهبي و عملكردي شكل يافتند واجد نوعي نظم در فرم، الگو و شكل آنها بود كه در اثر استمرار و تجزيه حاصل از كارآيي آنها به فرمهاي بهتري دست يافته و سازمان فضايي مناسبتري را جهت پاسخگويي به نيازهايش تحقق ميبخشد.در نتيجه آثار اصيل و سنتي داراي ويژگيها و خصوصيات قابل تعمقي ميباشند.
شهرهاي كوچك و روستاهاي قديمي نيز داراي خصوصيات و ويژگيهاي خاصي ميباشند كه ويژگي عهده آنها عبارت از پيوستگي و پيوند فضايي ميان عناصر آن ميباشد اين عناصر اصلي عبارتند از :
1 - مركز روستا كه قبل روابط اجتماعي و اقتصادي روستا بوده و معمولا" با يك مسجد بزرگ (جامع) و يك ميداني با چند عنصر تجاري و خدماتي در اطراف آن تشكيل ميشود.
2-مركز محلات، در روستاهاي بزرگ معمولا" هر محلهاي براي خود مسجد و حسينيه جدا دارد و مركز محله در جلوي اين مراكز مذهبي ميباشد كه بصورت ميدانچه بوده و چند مغازه فضاي آن را كامل مينمايد.
3-گذرهاي اصلي كه مهمترين آنها امتداد ورودي اصلي به روستا تا مركز آن ميباشد كه به عنوان محور اصلي ناميده ميشود. در درجه دوم گذرهايي است كه مركز روستا را به مركز محلات ارتباط ميدهد.
بديهي است بين نظم كالبدي و نظام عملكردي و سيستم ميتوان رابطهاي مشخص پيدا نمود و يا انطباق آن با شرايط طبيعي به الگوي مناسبي جهت كنترل و هدايت توسعه فيزيكي دست يافت. لذا از ميان شيوه ها و الگوهاي (ساخت و بافت) طراحي كالبدي ميتوان گفت كه چگونگي دسترسي عامل اصل شكل دهنده بافت و ساخت يك مجتمع زيستي ميباشد.يعني از شكل و فرم كلي دسترسي ها ميتوان به نحوه توزيع كاربريها و تضادهاي مختلف پي برد.
در طراحي فرم كلي دسترسي چند الگوي اصلي وجود دارند كه عبارتند از :
الف - الگوي خطي
ب - الگوي شعاعي
ج - الگوي شبكه منظم، شطرنجي.
در روستاهاي قديمي يافتن الگوي غالب معمولا" مشكل است ولي با كمي دقت ميتوان مناسبترين الگو و فرم را براي طراحي باتوجه به شرايط موجود و اصول طراحي انتخاب و گسترش كالبدي آنرا بر طبق الگوي مزبور هدايت نمود. اين الگو ميتواند بر حسب مورد خاص، تلفيقي از الگوهاي كلي (شعاعي، خطي، شبكهاي) باشد.
البته بايد توجه داشت هر الگويي باتوجه به ويژگيهاي خاص هر مجتمع زيستي بايستي تجزيه و تحليل شود.
الف - الگوي خطي
اين الگو عموما" در امتداد و جوار راههاي ارتباطي با رودخانهها بصورت طولي تشكيل ميشود.دسترسي به محور اصلي به آساني صورت ميگيرد و توزيع كاربريها در تمام سطح آن بطور يكسان توزيع ميگردد. محور اصلي مركزيت روستا را در بر دارد.
الگوي خطي به روستا اجازه ميدهد در طول محور اصلي دائما توسعه يابد و خدمات جديد در امتداد محور توسعه خطي، استقرار مييابند در نتيجه با رشد و توسعه آن مكان زيستي، تراكم مركز قديمي و فشار بر آن زيادتر نميشود. البته اساسا" اين الگو داراي مركزيت خاصي نميتواند باشد و از جمله نقايص آن ميباشد و ديگري فاصله زياد دو سوي ان ميباشد.
ب - الگوي شعاعي
در اين الگو عبور كليه راهها از يك مكان مركزي است كه ميتواند مركز فرهنگي با تجاري آن مكان زيستي باشد. هسته اوليه اغلب سكونتگاهها در ابتداي شكل گيري به اين صورت شكل گرفتهاند و بيشتر روستاها در حال حاضر داراي يكي از فرمهاي شعاعي هستند. از نظر ايجاد هويت و همبستگي اجتماعي و همچنين داشتن مركزيت تعريف شده اين الگو يكي از بهترين فرمها ميباشد.
ج - الگوي شبكهاي (شطرنجي):
اين الگو عموما" از تلاقي راههاي عمودي و افقي تشكيل ميشود و داراي تقاطعها زياد و دسترسيهاي آسان به كل شبكه ميباشد. ولي آن مركزيت و هويت خاص طرح شعاعي را ندارد. اين الگو با تغييراتي به شكلهاي ديگر تبديل ميشود كه حتي ميتواند نقيصه فوق را هم بر طرف كند.
رده بندي تقسيمات بافت كالبدي روستا:
از اصول مهم طرح ريزي كالبدي، تعيين سلسله مراتب و ردهبندي تقسيمات بافت فيزيكي جهت توزيع متناسب و متعادل خدمات و تاسيسات عمومي در سطح آن ميباشد. و در طرحريزي ساخت و بافت، تقسيمبندي اراضي و ساير جنبههاي طراحي فضاهاي كالبدي رعايت اين ردهبنديها اهميت زيادي دارد.
اين ردهها در شهرها تعريف و مشخصات خاصي دارند ولي در روستاها بايستي باتوجه به خصوصيات آنها و مطالعات و بررسيهايي كه در فرآيند طرح ريزي انجام ميگيرد سلسله مراتب مناسب را جهت برنامهريزي و طراحي انتخاب نمود. وضع موجود روستاها نيز از اين نظر (توزيع متناسب خدمات و عناصر كالبدي) داراي آشفتگي و ناهنجاري زيادي ميباشند به نحوي كه ارائه هرگونه الگوي فضايي مناسب جهت دادن نظم ارتباطي و هندسي روستا و توزيع متناسب كاربريها و عناصر كالبدي را با مشكل مواجه مي سازد.
در اينجا الگويي جهت رده بندي تقسيمات بافت كالبدي روستاها ارائه ميشود :
1-واحدهاي همسايگي :
كوچكترين واحد انسجام اجتماعي بوده و از تجمع چند واحد مسكوني (بعنوان مثال 14 واحد مسكوني) حول يك كوچه معمولا" بن بست تشكيل ميشود. فضاهاي عمومي مورد نياز عبارت از فضايي باز جهت بازي كودكان و همچنين در بعضي روستاها در صورت لزوم فضاهايي جهت انجام كارهاي جنبي كشاورزي و دامداري ميباشد.
2-محله :
روابط و همبستگي اجتماعي - فرهنگي دروني يك قوم ، فاميل و طايفه سبب ايجاد محلات در قديم بوده است و حالا هم در اكثر روستاها چنين ميباشد يك محله از تجمع چند واحد همسايگي (بطور متوسط 10 واحد) حول يك مركز، بعنوان مركز محله تشكيل ميشود و داراي فضاهاي عمومي جهت بازي كودكان، دبستان، مركز مذهبي، صندوق پست و چند مغازه خواهد بود. در اغلب موارد محله داراي ميداني در مركز محله ميباشد كه كنار آن مسجد محله و قهوه خانه و مغازهها استقرار مييابند. اين ميدان محل تجمع اهالي محله بوده مراسم مذهبي و ديگر مراسم خاص در آن انجام ميگيرد.
يك محله بطور تقريب شامل 150 خانوار ميباشد البته اغلب روستاها زير 150 خانوار جمعيت دارند. در اينجا اينگونه روستا را بعنوان «واحدهاي روستايي» كه در حد يك محله ميتوانند طراحي شوند نام ميبريم.اين روستاها به غير از خدمات محله بايستي داراي حمام، خانه بهداشت و غسالخانه نيز باشند.
3- ناحيه :
از تركيب 2 الي 3 محله با همديگر، ناحيه تشكيل ميشود كه شامل حدود 300الي 450 خانوار خواهد بود. از نظر خدمات عمومي به غير از خدمات محلات كه در قسمت بالا گفته شد يك مدرسه راهنمايي و حمام نيز اضافه ميشود.
روستاهايي كه در همين اندازه ميباشند آنها را در اينجا «نواحي روستايي» نام ميبريم. ناحيه اين روستاها اغلب شامل خودشان و چند واحد روستايي كه در اطرافشان مستقر شدهاند ميباشد در اين حالت بايد در توزيع خدمات ، ناحيه را بصورت يك منظومه كوچك همگن در نظر گرفته و برنامهريزي را انجام داد. لذا علاوه بر خدمات فوق بايستي مركز بهداشتي و درماني، فروشگاه تعاوني، خانه بهداشت، غسالخانه، زمين ورزش و عامل فروش نفت و گازوئيل نيز در اين روستاها در نظر گرفته شود.
4- منطقه :
از تركيب 2 الي 3 ناحيه و يا حدود 5 الي 8 محله تشكيل ميشود كه شامل حدود 800 الي 1200خانوار خواهد بود. از نظر خدمات عمومي به غير از خدمات ناحيه و محله تاسيسات خواهدداشت روستاهايي كه اين حجم جمعيت را دارا ميباشند معمولا" نقش منطقهاي داشته و از نظر خدمات، چند ناحيه روستايي و بالتبع چند واحد تشكيل ميگردد.
عوامل مؤثر در طراحي كالبدي (ضوابط)
|
درباره طرح ريزي كالبدي نقاط روستايي و عوامل مؤثر در طراحي شد و مدلي نيز جهت نشان دادن فرآيند مراحل طراحي ارايه گرديد كه عبارت است از : جستجوي فرم مناسب جهت پاسخگويي به اهداف و سياستهاي مورد نظر باتوجه به ويژگيهاي فرهنگي، معيشت و محيط زيست ، اهداف و سياستها را طرح جامع منطقه يا طرحهاي بخشي ارائه ميدهند و در هر صورت قبل از وارد شدن به فرآيند طرحريزي، اهداف و سياستها بايستي مدون و مشخص شده باشند.
در اين فصل عوامل ناشي از ويژگيها و خصوصا" محيط زيست كه در طراحي تاثير ميگذارد بررسي ميشود.
اين عوامل عبار
مطالب مشابه :
ضوابط و اصول طراحی پارکهای شهری
در كنار محوطه هاي و بازي كودكان در براي ايجاد پارك كودكان در
استاندارد فضاي آموزشي
چگونگي اصول طراحي فضاي زمين بازي كودكان از كف دسترس براي كودكان بطوري
الگوها و معيارهاي طراحي كالبدي روستايي
موجود و اصول طراحي جهت بازي كودكان و براي استقرار مجتمعهاي
حفظ فضای سبز و پارک ها (30)
شامل زمين بازي كودكان 10 ساله و زمين هاي بازي و جاده اصول طراحي منظر
متن كامل قانون راهكارهاي اجرايي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب...
و عفاف براي كودكان و تدوين سياستهاي روش و مشخص 1- طراحي شيوههاي كارآمد جهت
اصول بازیگری تئاتر
آنچه در اين مجموعه سعي بر تهيه و تدوين آن هاي تئاتري: براي طراحي صحنه و محوطه
برچسب :
تدوين اصول طراحي محوطه هاي بازي براي كودكان