آداب و رسوم فولکوریک عروسي ترکهای خراسان
مقدمه : آداب، رسوم و فرهنگ هر ملت سرشار ازغنا و ظرافتهاي خاصي است. اين فرهنگ در بطن خود داراي خرده فرهنگهايي است كه شالوده و اساس فرهنگ آن ملت را پيريزي ميكند. باورها و آرزوهاي هر ملتي را ميتوان در آداب و رسوم و آيينهاي ملي و مذهبي آن ملت جستجو كرد. آيينهاي عروسي، جشنهای اعياد، برداشت محصول، نامگذاري و ختنه پسربچههای و... ، عزا، باران خواهي و... آيينه تمام نمايي است كه فرهنگ هر قوم و ملتي را براي ما بازخواني ميكند. بازخواني فلسفه و چگونگي به وجود آمدن آنها ميتواند، راهگشاي ما در شناخت باورهاي اساطيري آن قوم و ملت باشد. اما اين بازخواني و كنكاش كارهاي آكادميك لازم دارد كه خارج از سطح معلومات و توانايي هاي يك نفر مي باشد.
در ادامه به بررسي مراسم و آيينهاي فولکوریک عروسي ترکهای خراسان براساس تجربیات خود و شنیده های از پدر و مادر و سایر بزرگترها درشهرستان بجنورد و روستای ترک نشین گریوان و روستاهای اطراف آن واقع دربخش مرکزی بجنورد ميپردازيم. البته اين مطلب بيشتر دربارهي عروسي تمام ترکهای خراسان کم و بیش صادق است. هستهي اصلي آن بجنورد و روستاي گریوان ميباشد. در ذيل آداب و رسوم فلکوریک عروسي ترکهای خراسان كه بعضي ازآنها رفته رفته دراثر تاثیر فرهنگ اقوام دیگر و تبلیغات منفی یکسان سازی فرهنگی به بوته فراموشي سپرده ميشود، تقديم خوانندگان ميگردد. توجه داشته باشید که عبارات ترکی به لهجه غربی (بخصوص بجنورد) نگارش یافته است تا جنبه فولکوریکی آن حفظ شود.
آداب و رسوم عروسی ترکان
ترکهای خراسان نیز دیرینه دلدادگان و پرچمدار شکوه فرهنگی هستند که ، توانستهاند فرهنگ نیاکان خود را به زیبایی بر دوش بکشند و در خراسان بزرگ به ترک بودن خود ببالند و افتخار کنند.
ترکهای خراسان، بذر افشانده شده تاریخند که در دل هر دشت و مزرعه ای، در ستیغ هر کوهی، در زلالی هر جویباری، هم نفس صادق خاک خود و خاطره بوده است.
هر ازچندی، صدای سورنا و دهل و قوشمه و تار در کوه و دشت می پیچد، ضرباهنگ قلبی با قلب دیگر هم نوا می شود. شور، شادمانی و عشق درهم تنیده است. بوی اسپند ، سرخی سیب و انار، لبخند بر لبها، نجابت اسب عروس، هلهله و شادی مرد و زن، پیر و جوان، دستهای به شوق بالا رفته تا در گرفتن انار از هم سبقت بگیرند، همه و همه یعنی باز عروسی ترکهای خراسان است.
قارداشلیق ( براکه در زبان کرمانجی) (پیمان برادری)
دربین ترکان خراسان رسم است که پسران قبل ازعروسی، با یکی از دوستان صمیمی خود پیمان اخوت و برادری می بندند و به اصطلاح با هم "قارداشلیق " می شوند. در تمام مراحل عروسی، تدارکات و به هنگام عروسی، هدایت کاروان عروس به عهده اوست.
ائلچيلیق (خواستگاري)
وقتي جواني قصد ازدواج داشته باشد به خاطر شرم و حيا و آداب خانوادگي نميتواند، آن را با پدر و مادر خود در ميان بگذارد و آن را به خواهر، خاله، عمه و يا اقوام نزديك ديگر ميگويد و آنان قضيه را به پدر و مادر وي ميگويند. اگر پسر مشكلاتي از قبيل سربازي نداشته باشد، برايش آستين بالا ميزنند. پس ازجويا شدن نظرات پسر درباره دختر مورد نظر و مشورت با اقوام نزديك، مادر يا خواهر بزرگ وي به خواستگاري ميرود. فرد خواستگار كه به او «ائلچي» و مراسم خواستگاری را ائلچیلیق ميگويند با مخاطب قرار دادن مادر عروس آینده و با بيان اين مطلب:
- بيزيم اوغلومئزه نؤكرچيليغه قبول ائدیینگیز ( پسر ما را به نوكري قبول ميكنيد.). سر صحبت را باز ميكند. اگر مادر عروس با اين وصلت موافق باشد، با بيان اين مطلب:
- قيز دا ائززنگیزکی (اوزونیزیکی)، اوغلان دا ائززنگیزکی دی (دختر و پسر هر دو مال شماست).
مي گويد: اجازه بدهيد، ببينيم نظرخود دختر، پدر و برادرانش چيست. بعداً به شما جواب ميدهيم. در صورتي كه خانواده عروس ازبن و بيخ با اين وصلت مخالف باشند. ميگويند:
- بئزده قئز يوخدی (بیزدا قیز یوخدور) ( ما دختر نداريم! ).
پس ازدو سه بار رفت و آمداگر خانواده عروس جواب بله گفت، چند نفر از بزرگان خانوادهي داماد براي صحبت درباره باشلئق (مهريه و جهیزیه) و قرار مدار عروسي به خانه عروس ميروند.
شیربها
شیربها، قبلا رایج بود و الان به ندرت وجود دارد. هر چند گروهی آن را مذموم می دانند ولی این رسم در فرهنگ از یک دیرینگی برخوردار است. در عین حال بحث دفاع از این رسم مطرح نیست بحث رایج بودن آن است. پولی که به عنوان شیربها گرفته می شد صرف خرید جهیزیه عروس و لباس دامادی می شد.
قبلا در رسم و رسوم بعضي ازخانوادهها پس از مشخص شدن مهريه مقداري از آن را به عنوان شيربها تعيين ميكردند و بعضيها شيربها را جدا تعيين كرده كه بايد خانواده داماد آن را براي كمك درتهيه جهيزيه به خانواده عروس بپردازد و آن هم به اقتصاد خانواده عروس بستگي داشت. اگر خانواده عروس از لحاظ اقتصادي غني بود زياد به شيربها اهميت نميداد و يا اصلا آن را نميگرفت. عدهاي هم به جاي شيربها سه، چهار تكه از وسايل جهاز را ميخریدند. درحال حاضر شیربها مطرح نمی شود. اين حقير در مورد مهريهها از حدود صد سال پيش تا حالا از پيرمردان و پيرزنان شنيدهام كه از چند تومان به صدها ميليون تومان رسيدهاست، درحال حاضر تعیین سکه طلا از چهارده عدد به بالا رایج است. در هيچ كدام از مراحل خواستگاري داماد و عروس خودشان حضور ندارند.
گلین نشان ائتماق(بله برون)
پس ازقرار و مدار و مشخص شدن وضعيت اين وصلت، خانواده داماد با دعوت ازاقوام و دوستان در يك شب معين مقداري مواد غذايي مثل برنج، روغن (سابق روغن زردحيواني بود )، قند و... به همراه مقداري شيرني جات و دوعدد «كله قند» به خانه عروس ميبرند. دراين مراسم اگر عاقدحضور داشته باشد، پس از خواندن صيغه محرميّت و پس از تعیین شیربها، دو نفر از بزرگان طرف عروس و داماد در بالای مجلس می نشستند و پس از فرستادن صلوات بر محمد و آلش تا یکی از آنان که دارای کبر سن و تجربه بیشتر دارد، دو کله قند را در دست می گیرد و طوری دو کله قند را بر هم می زند که سر دو کله قند میشکند و در فاصله مناسب و یکسانی جدا شوند. طوری که دو سرکله قندها یکسان و یک اندازه از تنه کله قند جدا گردند. و با شكستن كله قند حاضران با كف زدن ميگويند:
- مبارك اولسون ( مبارك باد.) به این عمل «قند سينديرماق» ، گویند.
-فرد "قارداشلیق " که از دوستان صمیمی داماد است این دو تکه کله قندها را می گیرد . این تکه های کله قندها به عنوان مژدگانی به داماد و عروس داده می شوند و از داماد مژدگانی می گیرد.
با شکسته شدن کل قند هلهله و شادمانی و کف زدن ادامه می یابد. نخستین کار پس از آن تکه نمودن قندهاست که تکه های بزرگ بین مهمانان تقسیم می شود و تکه اول به داماد داده می شود. نوک قندها را نیز به خانواده عروس و داماد می دهند تا آن را به یادگار نگهدارند و شیرینی و حلاوت آن شب پرخاطره همواره در مقابل دیدگانشان باشد.
بعد ازآن با شيريني و ميوه ازحاضران پذيرايي ميكنند. اين مراسم را « شيرني یئماق» گويند. فرداي آن شب چند نفر از زنان خانواده داماد به همراه مقداري هدايا، يك انگشتري طلا براي عروس ميبرند كه اصطلاحاً به آن « نشان ائتماق » به معني حلقه ازدواج و به اين مراسم « گلین نشان اتماق" ميگويند. از آن پس دختر را "نشانلي" و یا "گََِلئن " (عروس) و پسر را "کئره کن" (داماد) ، دختر و پسر را «آداخلي» ( نامزد ) و دوران نامزدي را «آداخليليق» مينامند.
گلئن سالام(عروس سلام) و کئره کن سالام (داماد سلام )
چند روز پس ازجشن عقد کنان، خانواده های عروس و داماد فامیل نزدیک طرفین را به صرف شام دعوت می کنند و به عروس و داماد کادو هدیه می دهند به این مراسم هااگر در منزل داماد صورت گیرد"گلئن سلام بیرماق"(عروس سلام) و اگر در منزل عروس صورت گیرد "کئرکن سلام بئرماق" ( داماد سلام ) گویند.
یاش توتماق:
درگذشته تازه عروس ها به نشانه ی احترام به مردان فامیل داماد و زنان مسن خانواده آنها، بوسیله روسری بینی تا چانه خود را می پوشاندند. پوشاندن نیمه پایین صورت توسط زنان با استفاده از روسری و چادر را " پاشماق توتماق" گویند.
عروس به رسم احترام صورت خود را می پوشاند. چادری که معمولا سفید رنگ است و داماد برایش خریده است را تا آنجا پایین می آورد که صورتش دیده نشود. عروس حتی گاهی تا چند ماه با پدر و برادران داماد و حتی با مادر او حرف نمی زند و به ندرت با نزدیکان او سخن می گوید.
در قدیم هرگاه عروس، خانواده داماد را می دید سعی می کرد با آنان روبرو نشود و در صورتی که سوالی از او پرسیده می شد سعی می کرد با ایما و اشاره به سوال پاسخ دهد. این رسم نوعی احترام تلقی می شد. حسن کار این بود که تا مدتی ستیزه جویی لفظی، سخن چینی و ... به حداقل می رسید و عروس همچنان مورد احترام باقی می ماند.
اگر خانواده میخواستند که عروس با آنان هم سخن شود و از آنان روی نپوشاند باید هدیهای به عروس میدادند. این رسم امروز در برخی روستاها رایج است و عروس حتی پس از مراسم عروسی و خانه شوهر رفتن به پدر داماد کلامی نمیگوید و از او روی می پوشاند.
در گذشته داماد نیزهرگاه می خواست به نامزدی برود و باید خواهر داماد یا یکی از نزدیکان قبلا موضوع را به خانواده عروس خبر می داد و داماد سعی می کرد پس از گذشت پاسی از شب و به طوری که با پدر و برادران عروس روبرو نشود درخانهای که قبلا برایشان فراهم شده است به نامزدی می رفت و در تاریکی شب قبل از سپیده صبح نیز باید خانه عروس را ترک می کرد.
یووار :
در دوران نامزدي خانواده داماد درانجام بعضي ازكارها به خانواده عروس كمك ميكند. يكي از اين كمكها را «یو وار» ميگويند. درروستاها، اگر دوران نامزدي درفصل تابستان باشد، خانواده داماد عدهاي را به عنوان كمك براي برداشت محصول خانواده عروس دعوت ميكند. تعداد اين افراد براساس تقاضاي خانواده عروس از 5 نفر به 30 نفر ميرسد. اين افراد پس از صرف صبحانه درخانه عروس راهي محل كار مي شوند. به خاطر اين كه افراد به صورت رايگان كار انجام ميدهند، خانواده داماد درقبال اين كار وظيفه دارد، در «یو وار» افراد شركت كننده كه درآينده عروسي خواهند كرد، شركت كنند. در اين مراسم سعي ميشود از فاميلهاي عروس مثل پدر بزرگ، عمو، دايي و .... دعوت نشود. اين مراسم همراه با شوخي بگو و بخند ميباشد. كسي كه صداي خوبي داشته باشند، ترانه ترکی و يا از داستانهاي آشقي براي حاضران ميخواند
و افراد با گفتن: «ساغ اول/ زنده باشید» او را تشويق مي كنند. عصر پدر يا برادر عروس نيم الي يك ساعت زودتر از وقت معمول با گفتن:
« الاقات / آللاه كؤمگيز اولسون، آللرنیز آغريماسين / خدا قوت بدهد خدا کمک تان کند، دست و پنجهتون درد نكند». پايان كار را اعلام ميكند.
افراد با گفتن: «مبارك اولسون/ مبارك باد». محل كار را ترك ميكنند. اين افراد به پاس زحماتشان شام به خانه عروس دعوت ميشوند.
عه ییدلئق(بايراملئق)
اگر دوران نامزدي با يكي ازاعياد تلاقي كند. خانواده داماد چند نفر از زنان فاميل را براي عيدي بردن دعوت ميكنند. دراين مراسم مقداري شيريني، برنج، قند، روغن و... و هداياي مخصوص عروس مثل طلا، لباس وسايل آرايشي در مجمعههای مسی ميگذارند و پارچه قرمز رنگي روي آن ميكشند. مجمعهها را دو سه نفر از تازه عروسها و دختران دم بخت برميدارند. معمولا با دست زدن و شادی کنان به طرف خانه عروس ميروند و هر يك ازحاضران نيز با توجه به بضاعت مالي خود هديهاي به عروس تقديم ميكنند. در قديم موادي سوختي از قبيل نفت و گاز در روستاها كم استفاده ميشد و اكثر سوخت خانوادها هيزم بود، دراعياد يك نفر ازخانواده داماد مقداري هيزم بار الاغ كرده به خانه عروس ميبرد، خانواده عروس نيز با دادن هديهاي از او تشكر ميكردند، اين هدايا اكثراً جوراب پشمي دست باف و يا يك قواره پارچه مخصوص پيراهن مردانه و یا همان پارچه قرمزرنگ بود.
قربان عیدلئقی (عید قربان تازه عروسها)
در بین ترکان خراسان رسم براین است که درعید قربان خونچهای تزیین شده به خانهٔ تازهعروس یا نامزد خانواده می فرستند. خانواده داماد درسینی خوانچهای لباس های تازه تدارک دیده شده برای عروس را تزئین میکنند و علاوه برآنها برای عروس، شیرینی، و گوشت قربانی براطرافش میگذارند و به همراه مقداری روغن وکله فند به خانه عروس می فرستند. درقدیم درعيد قربان خانواده داماد يك گوسفندي را تزئين كرده به عنوان قرباني به خانه عروس ميفرستاد.
آخر چرشنبه لئق (جهار شنبه سوری برای تازه عروسها)
اگر دوران نامزدي با چهارشنبه سوري تداخل ميكرد، اول شب داماد به همراه دو سه نفر مقداري هدايا براي عروس ميبرد كه اصطلاحاً به آن «عیدلئق » یا «بایراملئق » ميگفتند. يكي از مراسم چهارشنبه سوري در مناطق تركنشين " خله خلته " یا کیسه پارچه ای از روزنه بام یا لای درب انداختن ميباشد. بچهها و نوجوانان دراين شب از «روزنه» كه در سقف خانهها درست ميشده و تهويه هواي خانه ازطريق آن انجام ميگرفت. و یا از لای درب فاميل خلته انداخته و صاحب خانه هدايايي از قبيل پول، جوراب، گردو بر آن ميبست.
چئلله لیق(چئلله تازه عروسها)
درمناطق ترک نشین خراسان رسم براین است که در شب چله خونچهای تزیین شده به خانهٔ تازهعروس یا نامزد خانواده می فرستند. خانواده داماد در سینی خونچهای هندوانهها را تزئین میکنند و علاوه برهدایایی برای عروس، شیرینی، میوه های گوناگون را اطرافش میگذارند و به خانه عروس می برند. شب دور هم جمع شده و شب نشيني مي كنند.
توي(جشن عروسي)
يك عروسي چهار روز طول ميكشيد، روز اول « خوراتماق گئنی / روز دعوت کردن» و «لباس ائرتماق گئنی/ لباس بردن» روز دوم «حنا توتماق گئنی/ روز حنابندان» روز سوم «توي گئنی/ روز عروسي» روز چهارم «ایزگئرمیش / پاتختي». نام دارد.
تدارکات:
پس ازچند ماه نامزدي معمولا در روستاها با پايان يافتن كارهاي زراعت به خصوص اوايل پاييز عروسيها شروع ميشود؛ دراکثر مناظق خراسان چند روز مانده به عروسي مقدمات آن را فراهم مي سازند. به خريد مي روند و براي عروس و داماد لباس و لوازم و غیره مي خرند. براي دعوت مردم به عروسي کارت چاپ می کنند و آنرا توسط براکه داماد به خانه هاي مدعوین مي فرستند تا آنها را براي عروسي دعوت نمايند. جهاز عروس را يك روز قبل از عروسي به خانه داماد مي برند. بعد از آن خانواده عروس و داماد قوم و خويش و آشنايان را به عروسي دعوت ميكنند.
در زمانهای گذشته در روستاها بعضی افراد روز عروسي خانواده عروس و داماد جداگانه ميهمانان خود را ناهار مي دادند. يك روز قبل ازجشن ازخانه داماد تمام مخارج جشن عروسي از قبيل برنج، گوشت، روغن به نام خرج بار، را همراه چند گوسفند پاي كوبان به خانه عروس مي فرستادند مردم نيز كمك هايي به نام سوري در مجمع هاي مسي گذاشته و روي ان را با پارچه هاي رنگي مي پوشاندند و آن را بر سر گرفته به خانه داماد مي بردند.
روز اوّل :
« خوراتماق گئنی / دعوت کردن» و «لباس ائرتماق گئنی/ لباس بردن»
اولين مرحله از اين دعوتها مخصوص زنان است، دو نفر از زنان جوان يكي ازطرف خانواده داماد و يكي از طرف خانوده عروس به خانه اهالي مراجعه كرده، با دادن مقداري شيرني و يا يك عدد سيب سرخ یا یک تکه قندکوچک آنان را به عروسي دعوت ميكردند تا در مراسم لباس بردن براي عروس شركت كنند. دراين مراسم خانواده داماد لوازم عروسي خريداري شده را به خانه عروس ميبرند، خانواده عروس با دادن انعام اين وسايل را تحويل ميگيرند و پس از رقص عروس و دادن شواش( شاباش) از طرف حاضران يكي از زنان كه اكثراً از فاميلهاي داماد است وسايل خريداري شده را به حاضران نشان ميدهد. درهمان روز يك نفر آقا یا براکه نيز مردان را به عروسي دعوت ميكند. در بعضی مناطق مراسم لباس بردن در روز دوم یا روز بعد حنابندهمزمان با
حضور بخشی ها (نوازنده ها)
در مراسم عروسی معمولا بخشی ها حضوردارند اشعار که بخشی ها می خوانند و آهنگهایی که می نوازند در پست جداگانه منتشر خواهد شد.
الف - نوازندگی بخشی ها
آوای سرنا و دهل و تار و یا قوشمه نسیم دل انگیزی است که هرعروسی ترکهای خراسان وزیدن می گیرد. با شنیدن صدای موسیقی زن و مرد، پیر و جوان جمع می شوند. مهمانان ازراه های دور و نزدیک می رسند. میزبانان به استقبال می روند. نوازندگان هم مانند مراسم شیرینی خوری با دهل و سرنا و قوشمه و ...اخیر ساز های الکترونیک نوازی به پیشواز مهمانان می آیند. بوی اسپند در فضا می پیچد. حالا مردم جمع شده اند. زنان با لباس های رنگارنگ که به بهار و خزان می مانند حضور دارند. پیرمردان با ترنم دلنشین رقص را آغاز می کنند. معمولاً پیران آهنگ سنگین را رقص مناسب می دانند. پس ازآن میدان به جوانان سپرده می شود و رقص تند و تندتر می شود. سپس رقص زنها آغاز می شود. رقص زنها بر خلاف مردان بسیار سنگین است.
حرکات هماهنگ زنان ملبس به پوشش رنگارنگ، وقار و متانت و ابهت شان که به صورت دایره وار به رقص درآمده اند تماشایی است. گاه نیز زنان و مردان هم زمان دایرهوار به رقص می پردازند.
پ - حضور داماد
داماد مهمان 'قارداشلیق' است. او پس از آراستگی سر و صورت لباس دامادی را برتن می کند. تعدادی از جوانان به سراغ داماد می روند. داماد و براکه در کنار هم درمیان شادی جوانان به عروسی نزدیک می شوند. نوازندگان به پیشواز داماد می آیند،او نیز شاباشی به عنوان هدیه می دهد. حالا همه منتظر داماد هستند. داماد وارد صحن عروسی می شود. با مهمانان احوالپرسی و روبوسی میکند. پس از احوالپرسی داماد وارد معرکه رقص می شود. دوستان و اطرافیان داماد هم رقص را آغاز می کنند. شاباشهای پیایی داماد توسط اطرافیان در این شب به یاد ماندنی است.
معمولا در این شب پدر و مادر،خواهر و برادران داماد درحلقه خانوادگی میرقصند. دراینجاهدیه یا مبلغ شاباش ازسوی مردان به داماد داده می شود و یا درجیب آن گذاشته میشود، و در مورد زنان نیز در گوشه شال یا چارقد عروس می بندند شاباش را انجام می دهند.
روز دوم :
«حنا توتماق گئنی/ روز حنابندان»
دومين روز عروسي مخصوص حنابندان است، در اين روزخانواده داماد عدهاي را براي بردن مقداري لوازم و شيرني به خانه عروس دعوت ميكنند و اين افراد پس از بردن اجناس نهار را در خانه عروس صرف ميكنند دراين مهماني جهاز عروس را ليست كرده و پس از امضاي داماد و چند نفر از ريشسفيدان به عنوان شاهد جهاز را به خانه داماد ميبرند. در شب، باز ميهمانان براي مراسم حنابندان به خانه داماد دعوت ميشوند.
شب قبل از مراسم عروسی و بردن عروس به خانه داماد در منزل پدر عروس مراسمی بنام حنا بندان اجرا میشود . حنا بستن نشانه شادی است . این رسم ، معمولاً شب قبل ازعروسی در منزل پدر و مادر عروس برگزار می شود. درقدیم ازآنجاکه حمام روستاها عمومی بود، صبح روزحنابندان، عروس و داماد را جداگانه همراه با شادی و پاي كوبي و پذیرایی باشيريني و اسپند کردن به حمام مي بردند.
دراین روز اول صبح چند نفر داماد را به حمام ميبرند كه به آن « بَيليك حامامي/ حمام دامادي» گويند. سابق همراه با ساز آواز بود ولي الان به صورت ساده برگزار ميشود. پس از استحمام داماد به مسئول حمام خلعت و انعام ميدهد.
درشب حنابندان بعد ازصرف شام خانواده داماد مجمه های حنا را که به صورت های مختلف تزئین شده همرا با گل، اسپند و لباس و غیره به خانه عروس می آورند و دستان عروس را حنا می گیرند. برای اینکار، خواهر يا يكي از دوستان عروس حنا را در دست عروس مي گذارد و ابتدا پسربچه ای حنارا ازدست او می گیرد و بعد نوبت بقیه خانم های حاضر در جشن می رسد.
معمولا از هردو فامیل تعدادی دعوت می شوند اقایان در اتاقی جداگانه با شیرینی و میوه و گاها با شام پذایرایی می شوند. در بین خانمها عروس و داماد را روی چهار پایه و امروزی ها روی صندلی و مبل نشانده و در ظرفی حنای مخصوص از طرف خانوادهشان را که گاها با چند برگ گل تزیین شده وسط جمعیت میاورند و یکی ازخانمها مقداری ازحنا تقریبا اندازه گردو را در کف دست عروس خانوم و اقا داماد نهاده و هردو دستشان روی سرشان می گذارند( معمولا دست راست ) و بقیه مدعوین برسم تبرک مقداری حنا از دست عروس و داماد برمیدارند و ادامه دارد تابه همه برسد و بعد از این مراسم خلعتی عروس و داماد از طرف پدر و مادر هر دو داده میشود که معمولا مقداری پول و یا سکه است
پس ازحنابندان شروع به رقص و پایکوبی می کنند. در آخر شب نیز برخی ازجوانان طرفین عروسی به خانه داماد می روند دستان داماد را حنا می گیرند وخود پشت سراو ایستاده و ازدست او حنا می گیرند. درپایان مراسم حنابندان شام آبگوشتی می خورند. در شب حنابندان معمولاً ازخانه عروس براي داماد و ازخانه داماد براي عروس حنا ميبرند؛ اما در بعضي خانوادهها اين رسم رايج نيست. حناي داماد و عروس هر دو درخانه داماد تهيه ميشود. گذشتهها در مراسم حنابندان لاي انگشتاي داماد سكههايي گذاشته ميشد و بچهها آنها را ميكشيدند اما اين رسم امروزه منسوخ شدهاست. سپس حاضران به عنوان شاباش گوشهي پولي را به حنا زده، در دست داماد ميگذاشتند كه امروزه با آداب خاصي اجرا ميشود. مراسم حنابندان را پدر داماد شروع ميكند كه اگر پدر در قيد حيات نباشد، مادر، برادر و يا يكي از نزديكان ريش سفيد شروع كننده مراسم خواهد بود.
روز سوم:
گلئن چیخارتماق (جشن عروسی)
جشن عروسی پایان سلسله جشن های عروسی است و شروع زندگی مشترک، این جشن در منزل داماد و در ظهور و عصر برگزار می شود و هزینه های آن بر دوش خانواده داماد است.
عروس و داماد با تشریفات خاصی به آرایشگاه رفته و پس از آن داماد با ماشینی یا که تزئین شده به همراه براکه و مدعوین به دنبال عروس رفته و عروس را به منزل خودش می برد و قبل از وارد شدن عروس به منزل داماد، جوانان درشهر و روستا همراه با نواختن ساز درحیاط منزل داماد پایکوبی می کنند.
در دیر بازدر روستاها براکه داماد از قبل اسبي را تزيين مي كرد تا عروس را روي آن بنشاند. بعدازظهر روز عروسي، براکه داماد به همراه فاميل و مدعوین براي آوردن عروس به طرف خانه عروس راه مي افتادند. هنگام ورود به منزل عروس، خانواده عروس با مجمه ای پر ازنقل و شيريني و دود كردن اسپند به استقبال آنها مي آمدند. مدعوین مبلغی بعنوان شواش و کمک به خانواده عروس درآن می گذاشتند. پدر يا برادر عروس، ناني را به كمر عروس با شال سفيد يا سبز مي نشاندند. به اين نيت كه اولين فرزندشان پسر باشد، پسر بچه اي آيينه به دست جلوي اسب عروس راه مي افتد. در بين راه دوستان داماد با پاي كوبي و رقص در شادماني سهيم مي شدند
آلما آتماق (پرتاب سيب):
داماد نیز به محل بالاتری نظیر راه پله یا پشت بام رفته و انار ، سیب و تکه قند از بلای سرعروس به سمت مدعوین و بین جمعیت پرتاب مي كند. در انتهای این مراسم عروس به منزل می رود و جشن تا آخر شب ادامه می یابد .
درقدیم عروس را، لباس قرمز بر تن مي كردند و او را سوار براسب کرده و به خانه داماد مي بردند. وقتي كه کاروان عروس آوران به درخانه داماد می رسيدند داماد انار، و سيب سرخ، را به همراه چند تکه قند در دست مي گرفت و به سمت مدعوین و از بلای سرعروس پرتاب مي كرد.
بدين صورت كه وقتي عروس را به طرف خانه داماد ميآورند، داماد به همراه براکه خود به پشت بام خانه یا به بلندی رفته و هنگام رسيدن عروس و همراهانش به نزديكي خانة وي، اناردرشت و سيب سرخ و تکه های قندی را كه از مدتها قبل براي اين مراسم تهيه كرده اند، با تمام توان به زير پاي عروس و از بالای سراو به میان جمع بدرقه کنندگان عروس پرتاب ميكند.
عروس ابتدا وارد خانه نمي شود مگر اينكه پدر داماد سكه اي یا هدیه دیگری را به عنوان رونما به عروس هدیه می دهد. وقتي عروس وارد حياط خانه می شود مادر و خواهران داماد اسپند دود مي كنند و نقل و نبات و شيريني به همراهان مي دهند. صبح روز بعد از عروسي، عروس بايد صبحانه را برای خانواده داماد آماده كند و خانواده داماد نيز لباس، پول، پارچه اي را به عنوان خلعت به عروس مي دهد.
«توي پايلي يا تويانه»
اگر عروسي «توي پايلي يا تويانه» باشد، به همه خلعت ميدهند. تويانه يا توي پايلي به عروسيي گفته ميشود كه در آن و در شب عروسي پس از صرف شام افراد شركت كننده مقداري پول به عنوان تويانه به صاحب عروسي هديه ميدهند. اين پول را يك نفر جمع كرده و درحضور حاضران مي شمارد تا همه بفهمند كه چه كسي، چقدر پول ميدهد. در گذشتهها خبر كردن، جمع كردن پول و كارهاي ديگري را " قارداشلیق" انجام ميداد و درقبال آن انعامي ميگرفت. اما الان بسته به نظر صاحب عروسي است كه چه كسي اين كار را انجام دهد. اگر عروسي تويانه نباشد، صاحب عروسي در شب عروسي همه را به شام دعوت ميكند و فرداي آن روز زنان براي پاتختي كادو و يا پول مي برند.
يئنگه : راهبر زن درعروسي، زني كه عروس را آرايش كرده، به حجله برده و به داماد مي سپارد؛که زن عمو، دائي و يا برادر می باشد. هم اکنون وجود ندارد.
روز چهارم
ائزی گئرمئش (جشن پا تختی )
فردای شب عروسی خانم های خانواده عروس به خانه عروس می روند و بعد از صرف شیرنی و ناهار جشن می گیرند و درآخر مراسم مهمانان به عروس کادو می دهند.به این مراسم "ائزی گئرمئش" گویند در زمانهای دور، خانم های خانواده عروس ناهار درست کرده و به همراه خود به خانه عروس می بردندتا کمکی به آنها کرده باشند.
روز چهارم عروسي مختص زنان است كه به آن ایز گئرمیش یا «دوواق قاپما/ پاتختي» ميگويند. دراين روز همه زنان فاميل عروس و داماد براي ناهار به خانهي داماد دعوت دارند. اكثراً ناهار پاتختي آش است. پس ازصرف ناهار زنان هداياي خود را به صاحب عروسي تحويل ميدهند و بعد ازبزن و برقص «دوواق/ روبند» عروس را بالاي سرش جمع ميكنند و پسر بچهي كوچكي با دو تا قاشق آن را برداشته و به سيني مي گذارد. عروس به بردارندهي روبند يك جفت جوراب پشمي هديه ميدهد. هنگام برداشتن روبند به وي دعا ميكنند و ميگويند: «يئدي اوغلون اولسون، بير قيزين، اونودا وئرسن بو اوغلانا ». ( هفت پسر بيار يك دختر و آن دختر را هم بدهي به اين پسري كه روبند تورا برداشت). در داستان هاي مردمي هفت پسر و يك دختر جايگاه ويژهاي دارد. از آن جمله داستان «يئدي قارداشلار/ هفت برادران» كه مادرشان دختر نميآورده از خانه قهر كرده، با مادر شرط ميكنند، اگر اين بار هم پسر بياوري ما به خانه بر نميگرديم. بلكه ما خواهر ميخواهيم. از قديم اين يك سنت است، وقتي براي دخترها دعا ميكنند، ميگويند: - «يئدي قارداش باجيسي اولاسان». / خواهر هفت برادر باشي. آخرين رسم عروسي را «گيزلين شمشون» گويند كه همان مادر زن سلام است. پسر و دختر( به صورت پنهاني ) به شب نشيني خانه پدر عروس ميروند و در اين شب نشيني پدر و مادر عروس با هديه دادن آنهارا بدرقه مي كنند.
مراسم پاگشایی
سه روز بعد ازعروسي، عروس و داماد به جهت عرض سلام و تشکراز پدر و مادرشان، به خانه آنها مي روند كه به آن، پا گشایی مي گويند. دراین دید و بازدیدها پدر و مادرها به عروس و دامادها هدایایی تقدیم می کنند. درقديم عروسيها هفت شبانهروز بوده پيرمردان و پير زنان در «ناغيللار/ قصهها» به آن اشاره ميكنند. وقتي قصهاي را تعريف ميكنند. ميگويند: "يئدي گئن، يئدي گئجه توي توت دلند و مورادينا لارنه یئتیش دلند"، هفت شبانه روز عروسي گرفته و به مرادشان رسيدند.
چند كلمه توركي در باره مراسم ازدواج و عروسي
آداقلي Adaqlı : نامزد شده
آلين يازيسي Alınyazısı : سرنوشت
اؤتوك Ötük : خواهش
اؤتونمك Ötünmək : خواهش كردن
اوخوندو Oxundu : دعوتنامه، كارت دعوت
اؤگ Ög : تصميم
اؤگله شمك Ögləşmək : تصميم گرفتن
ايزباسي İzbası : امضا
ايزباسماق İzbasmaq : امضا كردن
ايلايگون İlaygün : تاريخ، مورخه
ائلچي Elçi : خواستگار
ائوله نمه تؤره ني Evlənmə törəni : مراسم ازدواج
ائوله نمه Evlənmə : ازدواج
باشليق Başlıq : شيربها
بايرام Bayram : عيد
بويروق Buyruq : امر
تاپاناق Tapanaq : آدرس
تانيق Tanıq : شاهد
تٶره Törə : آئين
تٶره ن Törən : مراسم
توي ائوي Toy evi : تالار عروسي
توي Toy : جشن، ضيافت با غذا، جشن عروسي
چاغريلي Çağrılı : مدعو، دعوت شده
چاغريليق Çağrılıq : كارت دعوت، دعوتنامه
چولا Çola : ساعت
دورو Dürü : هديه اي در بخچه و يا بسته كه به عروس داده مي شود
دونور Dünür : والدين عروس و داماد
دوواق قاپما Duvaq qapma : شعر آشيقي كه در پايان عروسي از سوي آشيق خوانده مي شود
دوواق Duvaq : سرپوش و يا روبند توري عروس
دويون ائوي Düyün evi : تالار عروسي
دويون تؤره ني Düyün törəni : مراسم عقد
دويون Düyün : جشن عروسي، جشن ختنه سوران (اصلا به معني عقد، از مصدر دويمكDüymək به معني گره زدن، همريشه با دويوم Düyüm ، دويمه ج Düyməc ، دويمه Düyməə ، .....)
ساغديش Sağdış (ساغديچ، ساغداچ): يكي از دو نفري كه در شب زفاف همراه داماد- در طرف راست او- مي روند
سور Sür : كلمه اي تركي- مغولي به معني جشن و فستيوال است. اين كلمه كه به زبان فارسي نيز وارد شده، ربطي به كلمه سور در زبان پهلوي و يا سرخ در زبان فارسي ندارد و با كلمات "سورسات-سويورسات" و "سويورقا-سيورغا" و .... همريشه است. اين كلمه در زبان فارسي در تركيبهاي چهارشنبه سوري، سوريه، سورنامه، سور دادن، سور چراني و ختنه سوران، .... حفظ شده است.
سورچو Sürçü : مهماندار (در دوره آغ قويونلو، قاراقويونلو)
سولدوش Solduş : يكي از دو نفري كه در شب زفاف همراه داماد- در طرف چپ او- مي روند
سويورگه Süyürgə : جشن، مهماني، ضيافت
سئوي Sevi : دوست
شنليك Şənlik : شادماني، عيد، فستيوال
شٶله ن Şölən : مهماني، وليمه، ضيافت همراه با غذا، ضيافت ديني
قالين Qalın : جهيزه
قوتلو Qutlu : مسعود، مبارك
قوشانتي Qoşantı : جهيزه
قوناقليق Qonaqlıq : مهماني
قيوانج Qıvanc : غرور، افتخار
كبين Kəbin : مهريه
كوره كه ن Kürəkən : داماد
گرده ك Gərdək : حجله (همريشه با گره گه Kərəgə -كره گو Kərəgü به معني نوعي چادر، اين كلمه به شكل خرگه وارد زبان فارسي شده است)
گله نه ك Gələnək : رسوم
گلين Gəlin : عروس
گٶره نه ك Görənək : آداب
گؤروم Görüm : نمونه (اؤرنه ك كلمه اي ارمني است)
گؤزله مك Gözləmək : منتظر شخص معين و چيز مشخصي بودن، چشم براه بودن
هه Hə : بلي، آري
ياشام Yaşam : زندگي
ياشانتي Yaşantı : برهه اي از زندگي، مقطع و دوره اي از حيات
يالقيز Yalqız : تنها
يالنيز Yalnız : صرفا
يئنگه Yengə : راهبر زن در عروسي، زني كه عروس را آرايش كرده، به حجله برده و به داماد مي سپارد؛ زن عمو، دائي و يا برادر .
مطالب مشابه :
متن های زیبا در مورد پدر و مادر
متن های زیبا در مورد پدر و مادر مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای
روایت دومین یادواره شهداو ایثارگران تکیه ناوه
شعر زیبایی در وصف شهدای طالقان و شهدای تکیه ناوه سرودند که مورد و مادر در این
آداب و رسوم عروسي ترکهای خراسان
را با پدر و مادر خود در ميان در مورد مهريهها سلام و تشکراز پدر و
نمونه کار درس پژوهی
( توجه به نعمت های خدا ، دعا و تشکراز او )) با در نظر و در نهایت زیبایی در مورد اعتقادات
درس پژوهی
( توجه به نعمت های خدا ، دعا و تشکراز او )) با در در نهایت زیبایی در مورد اعتقادات
مینا
مهرداد که متوجه باهوشی عمه نسرین شده بود پس از تشکراز مادر مینا در در این مورد
آداب و رسوم فولکوریک عروسي ترکهای خراسان
را با پدر و مادر خود در ميان بگذارد در مورد مهريهها از شعر آشيقي كه در پايان
یک نمونه گزارش کتبی (درس پژوهی)
( توجه به نعمت های خدا ، دعا و تشکراز او )) با در نظر و در نهایت زیبایی در مورد اعتقادات
برچسب :
شعر زیبایی در مورد تشکراز مادر