مهندس ناصر مرادی بیله هویی
زندگینامه مهندس ناصر مرادی بیلهویی
به اذن خداوند متعال در روز دوم خرداد ماه 1338 در خانوادهای کشاورز واقع در روستای کوچک بیلهونامخاص از توابع بخش کرند غرب،شهرستان اسلام آباد غرب به دنیا آمدهام. پدرم نامخاص مرادی بیلهویی و مادرم فرصت کریمی بیامه هستند تا یازده سالگی در روستای بیلهو زندگی می کردم و کلاس اول تا چهارم ابتدایی در مدرسهی ابتدایی روستای زاوله که حدود یک کیلومتر از زادگاهم فاصله داشت تحصیل نمودم. کلاس پنجم ابتدایی را در سرپل ذهاب 25شهریور با رتبهی ممتاز گذراندم و اولین دورهی نظام آموزشی بودم که در شهر قصرشیرین سال اول راهنمایی را سپری نمودم،سال دوم راهنمایی در شهر کرمانشاه محلهی مسیرنفت مدرسه راهنمایی دکتر رضا زادهی شفق(شهید سلیمانی کنونی)گذراندم و سال سوم راهنمایی را در مدرسه راهنمایی گلستان ده مجنون کرمانشاه با معدل عالی دانش آموز ممتاز شدم وتابستان آن سال به اردوگاه تربیتی رامسر اعزام گردیدم.سال اول و دوم دبیرستان را در دبیرستان جامع کرمانشاه واقع در تپهی فتحعلیخان(خیابان دانشجو کنونی) به پایان رساندم و چون پدرم کشاورزی کم درآمد بود همگی دانش آموز بودیم برای کمک خرج پدر در تاریخ 5/9/54 بورسیه ارتش شدم و ماهیانه مبلغ سیصد تومان حقوق دریافت نمودم که کمک خرج قابل توجهی برای پدرم بود و هر سال ماهی یکصد تومان به حقوقم اضافه می شد و برای مخارج تحصیل خود و سایر برادران و خواهرانم هزینه گردید.
بعد از دو سال تحصیل در دبیرستان جامع رشته جامع منحل شد و من هم برای ادامهی تحصیل به شهرستان قصرشیرین رفتم و سال سوم و چهارم دبیرستان در رشتهی ریاضی فیزیک دبیرستان مداین قصر شیرین گذراندم و در سال 1357 با معدل 29/15موفق به اخذ دیپلم ریاضی فیزیک گردیدم ولی چون به ارتش تعهد سپرده بودم حق شرکت در کنکور سراسری را نداشتم و فقط می بایست به دانشکده افسری برای ادامه تحصیل می رفتم. چون وضع مالی ما طوری نبود که حق و حقوق دریافتی از ارتش را باز پرداخت نمایم شهریور 57 خود را به دانشکده افسری معرفی نمودم و در آنجا به آموزش نظامی مشغول شدم.
با ورود حضرت امام به ایران اکثر دانشجویان سال اول دانشکده افسری خارج شدند و من هم روز سیزدهم بهمن سه ساعت مرخصی گرفتم و برای همیشه از دانشکده افسری خداحافظی نمودم تا انقلاب اسلامی پیروز شد و در تاریخ بیستم اسفند ماه سال 1357 استعفای خود را به دانشکدهی افسری اعلام نمودم و چند ماه بعد برای تعیین تکلیف خدمت سربازی احضار شدم و برای انجام باقیماندهی کسر خدمتم به باشگاه همافران نیروی زمینی ارتش در لویزان تهران به عنوان سرپرست باشگاه معرفی گردیدم و در تاریخ 4/5/59 خدمت مقدس سربازی را در ارتش سرافراز به پایان رساندم. چون در رشتهی دوومیدانی قهرمان آموزشگاههای استان چند حکم قهرمانی داشتم دبیری حق تدریس ورزش به شهرستان کرند غرب معرفی شدم و در مدرسهی راهنمایی شهید مفتح زاوله شروع به تدریس نمودم و در سال 1360 ازدواج نمودم و حاصل زندگی مشترک 30 ساله من و همسرم چهار فرزند پسر می باشد و متأسفانه از نعمت داشتن یک دختر این رحمت الهی محروم هستیم. تا 30 خرداد 1361 در شهرستان کرند مشغول بودم و سال بعد از طریق آموزش و پرورش استان به شهرستان کنگاور معرفی شدم و در مدرسهی ابتدایی و راهنمایی روستای قزوینه کنگاور مشغول تدریس شدم تا در کنکور سراسری سال1363در رشتهی دبیری ریاضی دانشگاه رازی کرمانشاه که اولین انتخاب من بود پذیرفته شدم و چون آموزش و پرورش به علت حق التدریس بودن مرا مأمور به تحصیل نکرد ناچار بودم از این شغل شریف استعفا دهم و به ادامه تحصیل در دانشگاه رازی مشغول شدم و با توجه به اوضاع جنگی که شهر کرمانشاه داشت و دائماًُِ مورد هجوم هواپیماهای رژیم بعث قرار می گرفت و با احساس تکلیف دو مرحله از طریق بسیج دانشجویی به جبهه اعزام شدم و سرانجام در تاریخ 9/7/1367برای بار سوم دانشگاه رازی را رها نمودم و به جبهه اعزام شدم و با عضویت بسیج در نهاد مقدس سپاه به صورت تمام وقت ماندگار شدم.
در اولین دورهی مهندسی کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال 1368 پذیرفته شدم و چون اکثر دانشجویان آن دوره شاغل بودند برنامه ریزی کلاس ها در ساعت غیر اداری ظهر تشکیل می گردید و تا پایان هفت ترم تحصیلی این روند ادامه داشت و در تاریخ17/5/71فارغ التحصیل گردیدم و به عنوان مهندس ناظر اراضی جهاد خودکفایی لشگر چهارم بعث کرمانشاه حدود چهارسال انجام وظیفه نمودم و بعد از اجازه دادن اراضی خودکفایی لشگر به شرکت تعاونی چند منظورهی ایثار گران غرب من هم به آن شرکت مأمور گردیدم و مدت سه سال نیز مسئول مدیریت کشاورزی شرکت تعاونی ایثار گران غرب بودم و سرانجام در سال 1377به دانشگاه امام حسین(ع) واحد کرمانشاه معرفی شدم و در آموزش عالی رستهای و سایر معاونتهای آن دانشگاه مشغول انجام وظیفه شدم و در سال 1380 توفیق حاصل شد به قصد حج عمرهی مفرده به مکهی مکرمه و مدینه منوره سفر نمودم و در همان سال کنکور دانشگاه آزاد اسلامی واحد ملایر در رشتهی کارشناسی ارشد مدیریت جغرافیا و برنامه ریزی توریسم پذیرفته شدم و در تاریخ 51/11/1382 پایان نامهام را با نمرهی عالی دفاع نمودم و فارغ التحصیل گردیدم و تا سال 1385 کماکان در دانشگاه امام حسین مشغول انجام وظیفه بودم و از سال 1385 تا 30/11/1387در قرار گاه عملیاتی غرب(نجف) مشغول انجام وظیفه بودم و در تاریخ 30/11/1387با رتبه 17(سرتیپ دوم) به افتخار بازنشستگی نائل گردیدم.در مسیر این ایام افتخار حضور در محضر شهدای زیادی داشتم،شهدای عزیز ماندگار شدند و من در گذر زمان آمدهام تا خدا چه قسمت نماید؟ حال احساس تکلیف نمودم برای نمایندگی مردم شریف شهرم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی کاندید شوم و بقیه کار را به فضل پروردگار توانا و آرای مردم شهید پرور و قهرمان شهر کرمانشاه و توابع آن می سپارم.
مطالب مشابه :
لایحه ی جدید استخدام دانشکده افسری
نیرو های ویژه - لایحه ی جدید استخدام دانشکده افسری - نیروهای ویژه - نیرو های ویژه
راهنمای شرکت در آزمون ورودی دانشگاه های افسری آجا:92-93
مستند.حقيقت.واقعيت - راهنمای شرکت در آزمون ورودی دانشگاه های افسری آجا:92-93 - نظرات جهت نمايش
دانشگاه افسری
کامپیوتر - دانشگاه افسری - من به بعضی چهره ها چون زود عادت میکنم ،،،، پیششان سر بر نمی آرم
شرايط ورود به دانشگاه شهيد ستاري نيروي هوايي ارتش
ارتش جمهوری اسلامی ایران جهت تكمیل كادر افسری بعد از تاسیس دانشکده ( دوره ی سال تهيه
خاطرات نماز بزرگ مردان ارتش
شهید هاشمی همواره از نظم و انضباط دانشکده ی افسری علی رغم سختی هایی که می کشید، به نیکی یاد
مهندس ناصر مرادی بیله هویی
با ورود حضرت امام به ایران اکثر دانشجویان سال اول دانشکده افسری دانشکدهی افسری
برچسب :
دانشکده ی افسری