فردين ، قهرماني در مسير سينما
عليرضا ذيحق
فردين ، قهرماني در مسير سينما
زندگي و آثار محمد علي فردين ( 10) / قسمت آخر
وداع فردين با دنياي پر اميدي كه هميشه بدان معتقد بود درجمعه 19 فروردين 1379 اتفاق مي افتد و آخرين ديدار دوستدارانش با او ، يكشنبه ساعت 9 صبح از ورزشگاه شهيد شيرودي آغاز مي شود . ميدان هفت تير چنان از ازدحام مردم سرشار است كه براي لحظاتي ياد شعري از فروغ فرخزاد مي افتي :
چقدر دور ميدان چرخيدن خوبست
چقدر روي پشت بام خوابيدن خوبست
چقدر باغ ملي رفتن خوبست
چقدر مزه ي پپسي خوبست
چقدر سينماي فردين خوبست
وكسي از آسمان توپخانه درشب آتش بازي
مي آيد و سفره را مي اندازد ...
نان را قسمت مي كند
وپپسي را قسمت مي كند
و باغ ملي را قسمت مي كند
و سينماي فردين را قسمت مي كند .
شلوغي چنان است كه حتي آمبولانس حامل فردين نيز نمي تواند از ميان انبوه جمعيت به راحتي عبور كند . صداي " عزا، عزاست امروز، روز عزاست امروز . فردين محبوب ما پيش خداست امروز " ازهمه جا به گوش مي رسد . حتي جواناني را مي بيني كه با چشماني غمبار و اشك آلود،دارند سينه مي زنند و عزاداري مي كنند . ساعت 11 صبح است كه آمبولانس به در اصلي ورزشگاه شهيد شيرودي مي رسد و اما به علت كثرت جمعيت ، از انتقال پيكر فردين به داخل ورزشگاه شهيد شيرودي خودداري شده و آمبولانس بعد از كمي توقف حركت خود را به سوي تالار وحدت د ر غلغله ي ترافيكي شديد آغاز مي كند . پاره اي از جمعيت نيز با اتومبيل ها و شور وهيجان خاصي كه داشتند از ورزشگاه شهيد شيرودي ( امجديه ) تا تالار وحدت آمبولانس را مشايعت كرده و اما تجمع جمعيت كه قبلا در حوالي تالار وحد ت دور هم گرد آمده بودند ، به حدي زياد است كه دربين آنها هنر پيشگان قديمي سينما و بسياري از هم دوره هاي فردين نيز ديده مي شوند .
آمبو لانس با توقف در مقابل تالار وحدت و ابراز احساسات مردم ، به طرف بهشت زهرا مي رود . در قطعه ي هنرمندان بهشت زهرا نيز غوغاست و همه دوست دارند كه در آخرين وداع با سلطان قلبها ، حضور داشته باشند . حضور انبوه و فشرده ي جمعيت مانع از سوگواري اقوام و بستگان فردين مي شود . همسر فردين بارها از مردم تشكر كرده و مي خواهد كه كمي دايره ي تجمع خود را باز تر كنند تا مردم براي نفس كشيدن ، دچار مشكل نشوند .
پيكر فردين وارد قطعه ي هنرمندان مي شود و وقتي كه كفن اورا كنار مي زده و صورتش را به خاك مي گذارند ، جمعيت ساكت مي شود . مردم آرام – آرام مي گريند و دعا مي خوانند . بانخستين بيل خاك به روي فردين ، باد شديدي در مي گيرد و با نشستن خاك بر چشم و روي ديگران ، قطره قطره هاي باران نيز شروع مي شود . يكي مي گويد : " مرگش نيز سينمايي شد ."
در فاصله يبين ميدان 7تير تا قطعه ي هنر مندان بهشت زهرا ، جز پيشكسوتان و قهرمانان نامي كشتي از جمله آقاي طالقاني ، هنرمندان بلند آوازه ي سينماي ايران از جمله ناصر ملك مطيعي ، بهمن مفيد ، گوگوش ، پوري بنائي ، سيدعلي ميري ، آقاسي ، شهلا رياحي ، ايلوش خوشابه ، داوود رشيدي ، جمشيد مشايخي و ... را نيز مي شد ديد .
روز چهارشنبه 24/1/79 است و در مسجد بلال واقع در خيابان وليعصر مراسم سوگواري فردين است . تا 100متر مانده به مسجد انبوه جمعيت براي سوگواري حاضرند و در صحن مسجد ، حضور پرشمار مردم با در دست داشتن تصاوير مختلفي از فردين جلوه ي خاصي دارد . مردم حاضر نوحه سرائي هاي خاصي داشتند و با اشعار بداهه ي خود ابراز احساسات مي كردند . ازجمله مي گفتند :
من از سلطان قلبها آموختم جوانمردي
جوانمردان بگريند در غم هجران فردين
داخل مسجد ، ناصر ملك مطيعي ، ايرج قادري ، محمدعلي همايون ، فرامرز قريبيان ، جمشيد هاشم پور ، سيروس الوند ، فريده بيات ، منصور سپهرنيا ، نرسي گرگيا ، شهلا رياحي ، اسداله يكتا ازجمله هنرمنداني اند كه به چشم مي خورند . عده اي از هنرمندان خارج از كشور هم با فرستادن تاج گل هايي به خانواده ي فردين و هنر مندان تسليت گفته بودند . براي مثال بهروز وثوقي و يداله شير اندامي و...
در 25 فروردين نيز مراسم ختمي در خانه اي با سالن و حياطي بزرگ درخيابا ن پاسداران برگزار مي شود و اما انبوه جمعيت بيش از آني است كه تصور مي شد و مردم ناچارا در خيابان ها ايستاده بودند . عزت اله انتظامي ، مجيد مظفري ، انوشيروان روحاني و اصغر سمسار زاده پيام هاي تسليت خود را مي گويند و قرار مي شود فردا كه روز تاسوعا هم ست هفتم زنده ياد محمد علي فردين در قطعه ي هنرمندان بهشت زهرا برگزار شود .
در مراسم هفتم فردين ، ميان استقبال بي نظير مردم ، پيرزني عصا به دست نيز ديده مي شود كه تصوير فردين را به سينه سنجاق كرده و با نوه ي دختري خود كه 15 ساله است و عكس فردين را بالاي سر گرفته ، بر سر مزار فردين نشسته و مي گريد . اشعار زيادي از طرف دوستداران فردين بر سر مزارفردين خوانده مي شود كه قسمتي از شعر " شبنم جهانگيري" چنين بود :
تا كه ايران باقي و دل هاي شيدا زنده است
نام "فردين" در ميان مردم ما زنده است
قطره قطره آب مي شد همچو شمع و در درون
با توكل زنده بود و با تولي زنده است
آنكه " شبنم " ، با جهاني لطف تا وقت سحر
خواند در گوش من از عرش اعلا زنده است
" جام جو " از عكاسان قديمي سينما و عكاس فيلم هاي " چرخ و فلك " و " گنبد كبود " مي گويد :
" قبل از حضور فردين در سينماي حرفه اي ايران ، مجموعه عوامل فيلم از فيلمبردار گرفته تا بازيگر با دستمزد ناچيزي كار مي كردند . با درخشش فردين در پرده ي سينما بود كه دستمزدهاي عوامل ايراني فيلم نيز ارتقا يافت ... فردين دست به خير بود . او كمك هاي فراواني به بي بضاعت ها و ناتوان ها و از كار افتاده ها مي كرد . فردين مردم دار بود . با مردم ، منشي پسنديده داشت . جوانمردي و ياري به ديگران ، از ويژگي هاي فردين بود . "
سعيد فردين ، فرزند محمد علي فردين مي گويد :
" برخورد مردم با پدرم بسيار عاطفي و دوستانه بود . حتي وقتي پدرم با استفاده از عينك و كلاه ، از منزل بيرون مي رفت ، اورا سريع مي شناختند و به طرف او مي آمدند و امضا مي گرفتند . اين مسأله براي خودش نيز جالب بود و حتي مي گفت : " چهره ي من بايد بعد از 22 سال تغييراتي كرده باشد كه ، پس چطور با اين وجود ، مردم با ديدن من بلافاصله به جلو مي آيند و جوانان 15-16 ساله چگونه مرا مي شناسند ؟"
"محمد علي همايون" ، بازيگر نام آشناي سينماي ايران كه با بازي در فيلم " تپلي " چهره اي فراموش نشدني از خود به يادگار گذاشته است و در بيش از 12 فيلم از جمله " سلطان قلبها " همبازي فردين بود معتقد است : " فردين نمرده . او در قلب همه ي ما جا دارد . فردين ، آقاي سينماي ايران بود و خواهد بود. فردين بود كه سينماي ايران را تكان داد ."
" چنگيز جليلوند " دوبلور فردين مي گويد : " مرگ فردين ... خداي بزرگ برايم غير قابل تصور است . هيچ وقت ...هيچ وقت . نه من هيچ وقت مرگ فردين را كه جايش حرف مي زدم ، باور نمي كنم ... اما نه ، شخصيت دوم من ، شخصي كه صداي من انگار تا ابد در درونش جاري خواهد ماند ، براي هميشه رفته است . اما او هنوز براي من سلطان قلبها ست . سلطان قلبي كه هميشه براي من زنده است . "
" خانم خمارلو " ، همسر فردين از آشنايي با فردين و ازدواج با او مي گويد : " فردين دوست برادرم بود و با هم ورزش مي كردند . موجب آشنايي مختصر من و فردين و پيشنهاد ازدواج از طريق برادرم شد . او بسيار سر به زير و محجوب بود و نوزده سال همين داشت .من هم هفده ساله بودم و همان سال ازدواج كرديم . چهار فرزند حاصل زندگي ماست و در مورد روابط اجتماعي و تربيت آنها بسيار جدي و سخت گير بود و دوست نداشت وارد كار هنري و سينما شوند .
بچه هايمان براي تحصيل به خارج رفتند سعيد ( متولد 1331) ،در انگلستان رشته ي اقتصاد خواند و سياوش ( متولد 1335) هم رشته ي مديريت بين الملل را در آمريكا تحصيل كرد . دختر بزرگم عاطفه ( متولد 1338) در آمريكا رشته ي هنر را خواند و دختر كوچكم آمنه ( متولد 1348) هم براي تحصيل به آمريكا رفته بود . اما فردين در مورد تربيت ايراني بچه ها و زندگي در وطن تعصب خاصي داشت و بعد از اتمام تحصيل آنها را به ايران باز گرداند . او بسيار معتقد و اخلاق گرا بود . در روابط عاطفي خيلي با محبت و صميمي و دوست داشتني بود . او عاشق سينما بود و اين سالهايي كه از حرفه ي اصلي اش دور بود به او بسيار سخت گذشت . او عاشق اين كار و عاشق مردم و علاقمندان سينما بود ."
فردين با مردم وداع مي كند و اما دوستدارانش هنوز اورا با فيلمها و خاطره هايش ياد مي كنند. چنانچه " بهروز وثوقي " نيز در گفتگويي بيان مي كند : " فردين مرد بزرگي بود و بسيار با محبت و صميمي رفتار مي كرد و مرگ او برايم سنگين و غير منتظره است ." و ايرج قادري داغ دل اش را چنين مطرح مي كند : " نيك مي دانم كه از دست رفتن هنرمند يا بازيگري چون فردين براي جامعه ي هنر و اهل سينما چه ضايعه ي بزرگ و چه فقدان عظيمي است . شادروان فردين الگوي قهرماني بود و افكار بلند و شخصيت والا يي داشت . جوانمرد بود ، با گذشت بود و به مستمندان كمك مي كرد . خدا بيامرزدش ."
چنين هم بود كه بعد از مرگ فردين دهها شعر مي بينيم از مردمي كه اورا دوست داشتند و شعر هاشان رادر رثاء فردين به مطبو عات ارسال مي كردند . براي مثال به بخشي از يك شعر چاپ شده توجه كنيد :
نام " فردين " همه جا ورد زبانهاست هنوز
چون كه سلطان دل مردم دنياست هنوز
خاطر من نرود واز دل مردم بيرون
هر دلي از غم او ، واله و شيداست هنوز
افتخار هنر و ورزش ايران بوده است
نكته هايي در اينجاست كه معماست هنوز...
او نمرده است و نميرد كه بسي جاويد است
چون كه او زنده و مشهور جهان است هنوز
اورسيده است به سر منزل مقصود دوست
" نوذر " اندر ره او باديه پيماست هنوز
تامراسم جهلم فردين صدها خاطره وياد داشت نيز درباره ي فردين تو مطبوعات مي بينيم كه همه حكايت از محبوبيت وي و جاودانگي اش در سينما مي كند. اما يادداشتي از خواهراني به نام " ليلا و اكرم اكبري " در هفته نامه ي " هد هد " ( 1/2/79) را به خاطر ايده ي جالبي كه به كار برده اند و بحث از فردين را با نام آثار او آميخته اند را جالب ديده و بدين ترتيب به نقل يكي از صدهامطلب جوشيده از دل مردم اكتفا مي شود:
" عقربه هاي زمان همچنان در حال گردش و چرخ زدن و در حال چرخش بود كه سراينده ي " غزل " عشق و " مردي از جنوب شهر " در" زير درخت سنجد " ، بر شانه هاي پهلوانانه ي خود " هماي سعادت " را يافت . مرد " كوچه مردها " سوار بر " چرخ و فلك " زمان تنها " جوانمرد " ي بود كه " سلام بر عشق " كرد ." ايوب " ي كه " برفراز آسمانها " ، " تعصب " را معنا بخشيد و در عين تصاحب " گنج قارون " براي " انسانها " ، " حاتم طائي " بود . " مردي از تهران " كه " ترانه هاي روستايي" را در " مسير رودخانه " ي " دهكده طللايي" زمزمه كرد ." مرد هزار لبخند" ي كه براي " گدايان تهران " در " ساحل انتظار " ، " قصر زرين " را ساخت تا از گزند " ببر كوهستان " و " گرگهاي گرسنه " در امان باشند . " جهان پهلوان " ي كه در " ميعادگاه خشم " در مقابله با " مردان خشن " ، " شكست ناپذير " بود .
" آقاي فرن بيستم " كه،" سكه شانس " و " ياقوت سه چشم " را به " ناجورها "نداد . " قهرمان قهرمانان " ، " برزخي ها " را به " زمين تلخ "كوبيد و همراه " بابا شمل " در " دنياي پراميد " خود " نعره طوفان" برآورد كه " فردا روشن است ".
" امير ارسلان نامدار " ي كه در " شكوه جوانمردي " با " عشق و انتقام " ، " قراري بزرگ " گذاشت و " طوفان نوح " را در نورديد و به " چشمه آب حيات" رسيد و " قصه شب " اش را اينگونه نام نهاد كه براي " سلطان قلبها " هرگز " بهشت دور نيست " ."
در انتها نقل قول قسمتي ازيك نامه مشهور " فردين " به مورخه ي 17/12/75 شايد نيكوترين پاياني باشد كه مي شد براي اين نوشته تصور كرد : "... در سال 1954 ميلادي ، آنگاه كه دوشادوش شادروان " غلامرضا تختي " مقام دوم جهاني را كسب كردم ، همين مردم حامي ام بودند و من از آنان روحيه ي صداقت و فتوت را فرا گرفتم ....با آن كه در آن شرايط جامعه ي سينمايي ، مرد ستاره اول سينماي ايرا ن خوانده مي شدم و حتي عنوان سوپر استار به من داده شده بود به جرم بامردم بودن و پرداختن به دلمشغوليهايشا ن در آن سالها و موقعيت مغضوب جامعه ي روزنامه نگاران و منتقدان طيف شبه روشنفكري ، هرگز غره نشدم و از حمايت همه جانبه ي مردم درمانده و مستضعف دست نشسته و پيمان شكني نكردم و ننگ آلودگي و گرايش و محشوريت با دربار و عروسكان سلطنتي بي درد را پذيرا نشدم ... امروز... تنهايي و جدايي فردين از مردم و سينما سزاوار نيست ... او مي تواند باز هم .... در سينماي ايران خدمتگزار باشد ...هرچند كوچك ..."
مطالب مشابه :
حكايت ميرزا يحيي
مهرداد نظري - اسماعيل سلطانيان - سيروس قهرماني - مهوش وقاري - بهروز مسروري - حسن
مسابقات پيشكسوتان كشور
"سيروس يزداني" از تيم مازندران موفق شد براي سومين سال پياپي عنوان قهرماني اين مسابقات را
سیروس قایقران
سيروس از همان را به نمايش بگذارد و با مهارتهاي منحصر به فردش ملوان را به رتبه قهرماني
جلسه ستاد برگزاري سيزدهمين سالگرد سيروس قايقران برگزار شد
شهر من لنگرود - جلسه ستاد برگزاري سيزدهمين سالگرد سيروس قايقران برگزار شد - اجتماعي - فرهنگي
ملواني ها سالروز ميلاد قايقران را گرامي داشتند
سيروس علاوه بر قهرماني و افتخاراتي " سيد زاده شهابي " مادر زنده ياد سيروس قايقران نيز
معرفي داوران رقابتهاي قهرماني كشور نوجوانان
در بيست و چهارمين دوره رقابتهاي قهرماني كشور نوجوانان پسر، سيروس رضايي به عنوان سرناظر
گزارشی از مرز باشماق- منتشر شده در روزنامه دنیای اقتصاد
سيروس قهرماني ـ مدير گمرك باشماق ـ در گفتوگو با ايسنا با تاييد مشكلات مزبور عنوان كرد:
فردين ، قهرماني در مسير سينما
عليرضا ذيحق . فردين ، قهرماني در مسير سينما . زندگي و آثار محمد علي فردين ( 10) / قسمت آخر
(8/4/90) زمان آغاز ليگ هاي كاراته اعلام شد
به گفته يزداني پيكارهاي قهرماني نوجوانان و جوانان كشور نيز ششم سيروس يزداني در خصوص
الوند چشین قهرمان لیگ دسته اول استان همدان
در هفته چهاردهم و پاياني در حالي كه سه تيم شانس قهرماني در اين سعيد صالحي، سيروس ياوري
برچسب :
سيروس قهرماني