آدم چاق و کار بانکی

امروز صبح موبایلم آلارم داد که چک دارم. رفتم که از یکی از حسابهام پول بریزم حساب بانک ملی. رفتم داخل و یک شماره گرفتم و نشستم تا نوبتم بشه. همینجوری که نشسته بودم آدمهای مختلف را می دیدیم که چه کاری می کنند. یک پیر مرد آمده بود برای ثبت نام حج عمره. یک کیف پارچه ای دست دوز دستش بود و داشت پولها را روی پیش خوان بانک می گذاشت تا مثلا کارمند بانک بشمرد و برایش یک روز زودتر از موعد پیش ثبت نام کند. چند تا دسته اسکناس ۵۰۰ ریالی(یعنی پنجاه تومانی) چند تا دسته اسکناس صد تومانی چند تا دسته اسکناس ۵۰۰ تومانی و هزار تومانی و مقداری چک پول و چند تا هم ده هزار تومانی. خلاصه برایم این آدم جالب شد. از آنجایی که صندلی که روش نشسته بودم نزدیک بود می شنیدم که چه می گوید. اسکناسها تمیز و صاف بودند. سکه هم نبود. آخه اولش فکر کردم شاید گدایی می کند که این همه اسکناس خورد دارد! خلاصه متوجه شدم که خودش و زنش سالهاست که دارند پول جمع می کنند که بروند مکه. توی این سالها اسکناسهای زیادی را جمع کرده اند. و چون به نیت مکه رفتنشان بوده هر سال هم خمسش را داده اند. پیر مرد به بانکها اعتماد نداشته و همه پولها را در خانه نگهداری می کرده. گویا یکی دو سال قبل که ثبت نام حج تمتع بوده این بندگان خدا پولشان کافی نبوده و امسال به این نتیجه رسیده اند که شاید عمرشان کفاف نکند تا ۱۷ سال دیگه ثبت نام مجدد شروع شود و تصمیم گرفته اند با همین پول اندک برای عمره ثبت نام کنند.

حالا نکته جالب برای من این بود که چگونه بانک ملت (و البته ملی هم این کار را کرده است) برای جذب پول مردم زودتر از موعد ثبت نام (گویا ۲۴ شهریور زمان ثبت نام است) توانسته آنچنان شیره ای سر خلق الله بمالد که پولهایی که سالهای سال در منزل نگهداری می کردند را بیاورند برای پیش ثبت نام و آنها سود خود را چند روز زودتر ببرند. خوبه بدونید که از روز ۲۴ ام پولها به حساب حج و زیارت ریخته می شود و این شگرد پیش ثبت نام راهی است برای کشاندن پولهای مردم به حسابهای خود بانک تا حتی از دهم ثانیه اش هم استفاده کنند.

دوباره به تابلو نگاه کردم هنوز نوبتم نشده بود. ولی پاهای من داشت خواب می رفت چون صندلی پلاستیکی غیر استاندارد است و زیر زانوهام را اذیت می کرد. بلند شدم ایستادم و چند قدمی راه رفتم و دوباره برگشتم سر جایم. شماره ۳۸۴ به باجه ۲ نوبتم شده بود. رفتم جلوی کارمند بانک نشستم و گفتم ببخشید می خواهم مبلغ ... به حساب بانک ملی واریز کنید.

- همانجور که سرش پایین است و دارد کارهای باقی مانده مشتری قبلی را انجام می دهد گفت:نمی شود خانم .

+ چرا می شود برایم ستنا کنید. مگر بانک شما این کار را نمی کند.

- کارمند بانک سرش را تازه بالا آورده و وقتی با قیافه جدی من مواجه شد گفت: چرا انجام می دهیم لطفا این برگه را پر کنید.

نتیجه اخلاقی اینکه سیاستهای کلان بانک در پی جذب مشتری و پول است ولی سیاستهای کارمند بانک جذب کارهای سهل و راحت است بخاطر همین اگر اطلاعات لازم در مورد عملیات بانکی نداشته باشید برای راحتی خودشان کارتان را انجام نمی دهند تا دهانتان بجای جاده خاکی آسفالت شود.

آدم چاق و کار بانکی

مطالب مشابه :

آموزش اطلاع از مانده حساب کارت بانک توسط اینترنت

آموزش اطلاع از مانده حساب کارت بانک با اینترنت

به مناسبت قیام 17شهریور و کشتار مردم در میدان ژاله(1357)

چهارشنبه سوری...

آدم چاق و کار بانکی

بانک زمان

شرایط ثبت نام اقساط

مشارکت در زیان