گوشی تلفن همراه

گوشی تلفن همراه طی چند سال اخیر یکی از پررونق ترین کالاهای مصرفی کشورمان بوده است. بازاری پر نوسان و سودآور که هرساله میلیاردها تومان پول در چرخه ی پررونق آن به گردش در می آید.با چنین حجمی از معامله،‌ به نظر می رسد عرضه ی کالا در این بازار بیش از تقاضای واقعی جامعه باشد.

گزارش جوان را از این بازار پرنوسان بخوانید:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کمی که ایستادم یکی از پشت سر صدا زد: " آقا حرکت کن، راه رو بند آوردی" یادم انداخت کجا هستم؛ نزدیک پاساژ علاءالدین، بورس اصلی گوشی تلفن همراه پایتخت، جایی که یکی از ضروری ترین کالای مصرفی عده ای از مردم را عرضه می کند که این چنین اطرافش تجمع کرده بودند.

به در اصلی پاساژ نرسیده بودم که گرفتار این شلوغی شدم. هیاهوی آنجا مربوط به دستفروشان گوشی تلفن همراه بود. همه رقم گوشی دستشان دیده می شد و توجهی هم به فریاد نگهبانی که سعی می کرد آنها را از مقابل پاساژ دور کند، نداشتند.

درون پاساژ هرچند ترافیک از حالت ایستایی درآمد، ولی شلوغی هنوز حرف اول را می زد. هیجان مشترها، ولع نگاههایی که از دیدن آن همه گوشی جورواجور عطش تازه می کردند و فروشندگانی که از شلوغی سرشان هیچ یک رغبت پاسخ به سوالم را نداشتند.

سوال این بود که چرا بازار گوشی تلفن همراه این همه هواخواه دارد. به قول حسین حقگو،یک مشتری " انگار شکلات است که می خوری و باز هم طلب می کنی " حقگو به قصد خرید گوشی برای دخترش به پاساژ آمده بود. می گفت قصد دارد گوشی کارکرده ی دخترش را با مدلی بالاتر تعویض کند اما:

"اما اینجا گوشی قبلی ما را خیلی ارزان می خرند. حداقل یک سوم قیمت خریدش ضرر می کنیم.هرچند مقصر اصلی دخترم است که عادت به تعویض گوشی دارد. مرتب گوشی اش را تغییر می دهد و هربار با کلی ضرر یک مدل بالاتر را تهیه می کند".

مشکل دختر آقای حقگو به رضا، یکی از فروشندگان، ربطی نداشت. او اعتقاد داشت که چرخ این بازار را همین مد دوستی امثال دختر خانم حقگو می گردانند:

"قبول دارم که یکی از اصلی ترین عامل فروش و سود ما همین مد گرایی هاست. برای خود من خیلی پیش آمده که یک مشتری، گوشی اش را که تنها چند ماه از خرید آن می گذرد برای تعویض با گوشی های مدل بالاتر می آورد و هر جور ضرری را هم تحمل می کند. این مسئله دیگر در این بازار امری عادی است".

طبق آمارهای رسمی، مردم ایران دومین مصرف کننده ی فن آوری IT (موبایل و ...) در جهان هستند. یکی از دلایل چنین مصرف بالایی سرعت زیاد تعویض گوشی در ایران ذکر شده است.

رضا می گفت که اگر کسی از او یک گوشی بالای 300 -400هزار تومان بخرد، او تقریبا مطمئن است که " طرف گوشی باز" است. چرا که:

اکثر گوشی ها کارکردهای مشابهی دارند. شاید گوشی های گرانتر حافظه ی بالاتر یا دوربینی قویتر داشته باشند. اما این کارکرد ها آن قدر زیاد نیست که بشود به خاطر آن این همه پول خرج کرد. معمولا گوشی های گران که روی بردهای تبلیغاتی دیده می شوند مشتری های خاصی دارند که هدفشان تنها بقا در بازار چشم و همچشمی هاست.

به قول رضا ویترین مغازه های پاساژ پر است از گوشی های گرانقیمت و کارکرده که صاحبانشان به دلیل همین چشم و همچشمی آنها را با ضرر به فروش رسانده اند. گوشی هایی که غالبا در ردیفهایی جدا از گوشی های نو قرار داده شده اند و مشتری های زیادی هم دارند.

مسعود شریفی، فروشنده ی دستفروش،‌ دلایل بسیاری را برای توجه برخی از مشتریان به گوشی های کارکرده عنوان کرد که طرح رجیستری کردن گوشی های وارداتی( برای مقابله با قاچاق این کالا) هم جزء آنها بود. اما صحبتهای او در نهایت به این نتیجه رسید که قیمت پایین تر این گوشی ها، افرادی را که توانایی خرید گوشی های گرانقیمت را ندارند به این سو سوق می دهد:

"خیلی از گوشی های مدل بالا هنوز از چرخه ی بازار خارج نشده توسط عده ای از" گوشی بازها " به فروش می رسند. به همین خاطر باقی افرادی که توانایی خرید دسته ی اول را ندارند به خرید این گوشی ها می پردازند".

البته مسعود خرید گوشی کارکرده را توصیه نمی کرد:

"به خوانندهایتان بگویید گوشی کارکرده نخرند. چرا که خود من به عنوان یک فروشنده آن قدر از دوست و آشنایانم سفارش تهیه ی یک گوشی کارکرده ی خوب با قیمت مناسب گرفته ام که در صورت یافتن همچو موردی، حتما آن را به مشتریان خاصم می دهم نه به غریبه".

پس از شنیدن توصیه ی مسعود به طبقات بالاتر پاساژ رفتم. آنجا به جای خرید و فروش گوشی، بیشتر خدماتی مثل تعمیر، ارتقای سیستم...و همچنین لوازم جانبی گوشی تلفن همراه عرضه می شود. به همین خاطر هیاهوی طبقات پائین را نداشت و توانستم راحتر با چند فروشنده صحبت کنم.

مهدی یکی از آنها بود که گویی قبل از فروش لوازم جانبی، گوشی می فروخته است. او علت این تغییر شغل را نوسان بازارگوشی بیان می کرد:

"شاید هیچ بازاری مثل گوشی موبایل نوسان نداشته باشد. هم پرسود است و هم پر دردسر، مثل قیمت نفت در بازارهای جهانی،‌ پخش یک شایعه یا تصمیم مقامات دولتی به سرعت بر قیمت این جنس اثر می گذارد و به همین خاطر اگر پشتوانه ی مالی خوبی نداشته باشید، به فرض وقوع یک سونامی قیمتی تا مدتها مایه ی پولتان هم دستتان را نمی گیرد و به همین راحتی ورشکسته می شوید".

مهدی تاریخچه ای از نوسانات بازار گوشی تلفن همراه را برایم بازگو کرد که به قول خودش نظیر چنین بازاری را تنها در اخبار بورس جهانی طلا و نفت شنیده بودم. از عرضه ی سیم کارتهای دولتی گفت و اینکه چطور بر قیمت گوشی تاثیر می گذارند یا تصمیم دولت برای راه اندازی خطوط تولید داخلی،‌ بحث تغییر تعرفه ی واردات، افزایش قاچاق گوشی،‌ جولان گوشی های ساخت چین و مالزی و ...

با شنیدن این حرفها سوالم این بود که آیا برای خریداران خاص گوشی تلفن همراه این نوسانات مهم است؟

"فکر نمی کنم. کسی که قصد دارد گوشی را برای چشم وهمچشمی و مد بازی بخرد به این چیزها توجه نمی کند. افرادی از آشنایانم را سراغ دارم که بیرون از پاساژ سالی به دوازده ماه همدیگر را نمی بینیم اما به خاطر اینکه سررشته ای دراین بازار دارم حداقل سالی چند بار پیش من می آیند و هربار یک رقم گوشی می خرند. البته نه اینکه فکر کنید وضع مالی خوبی دارند، اتفاقا نه،‌ بلکه آنها دچار تب تعویض گوشی تلفن همراه شده اند و نمی توانند از این عادت دست بکشند. برای این افراد قیمت مهم نیست. فقط می خواهند بخرند و از قافله عقب نمانند. پولش را حتی با قرض کردن هم تهیه می کنند. خود من برای یکی از آشنایانم رو انداختم تا یکی از همکاران به او گوشی قسطی داد. بنده ی خدا چنان مصر به خرید بود که انگار نان شبش است".

مهدی خریداران گوشی تلفن همراه را به چند دسته تقسیم می کرد که شاید همگی در چرخه ی چشم و همچشمی خرید گوشی های جدید شرکت نداشته باشند،‌ اما:

"اما خرید گوشی یک چیز است و ارتقای سیستم و تهیه ی لوازم جانبی چیز دیگری. خیلی از " گوشی بازها" اگر توانایی مالی تهیه ی یک گوشی مدل بالاتر را نداشته باشند،‌ سعی می کنند با تهیه ی لوازمی مثل حافظه ی بالاتر، کیف های جورواجور، تقویت صدا و هزار و یک جور خدمات و وسایل جانبی همچنان خود را در چرخه ی چشم و همچشمی ها نگه دارند".

نگاهی به ویترین این طبقات تایید کننده ی حرفهای مهدی بود. انواع و اقسام کیفهای گوشی،‌ بندهای حائل، رم، انواع کاورها و ...وسایلی که آنها نیز در چرخه ی این بازار پررونق هر روز دست به دست می شوند و می توانند ایجاد شغل کنند. با این تصور سوالم از مهدی این بود که صرفه نظر از چشم و همچشمی ها و ایجاد نیازهای کاذب، لااقل این بازار در اشتغال زایی حرفهایی برای گفتن دارد:

شاید لوازم جانبی مثل کیف و بند و این چیزها باعث ایجاد کارگاههایی شوند، اما اصل این اشتغال زایی می توانست برای تولید خود گوشی باشد که آن را هم خیلی جدی نگیرید. خود شما اگر توانستید در همین بازار گوشی های ساخت ایران را پیدا کنید.

داستان گوشی های ایرانی، مسئله ای است که اگر پیچیده تر از بازار تلفن همراه نباشد، بهتر از آن نیست. انواع و اقسام تمهیدات دولت برای مجاب کردن خریداران به خرید گوشی داخلی که همگی با شکست روبه رو شدند و در واقع هیچگاه یک تولید قوی داخلی به لحاظ کمیت و کیفیت شکل نگرفت که بتوان خریداران را به خرید این جنس نداشته مجاب کرد.

رفتن به طبقات پنجم و ششم پاساژ رسیدن به انتهای این بازار شلوغ و گیج کننده بود. آنجا عمده فروشان با تک فروشی گوشی به مشتریان،‌ وسوسه ی خرید را زنده می کنند. شاید اگر من هم پول کافی همراه داشتم با یک گوشی نو از آنجا خارج می شدم؛ بدون فکر و بدون داشتن نیاز واقعی.

گوشی تلفن همراه

مطالب مشابه :

موبایل قسطی

خرید قسطی موبایل

گوشی تلفن همراه

تبلت

دل اچ پی tablet pc Apple گوشی اپل dell hp lg sony acerشماره تماس 09304255129 full port com تبلت hp

راهنمای عملی خرید لپ تاپ