رمان تلخ مثه عسل

-:کات
اقای پارسا از میان دوربین به کنار امد و با حالتی عصبی دستش را تکان داد و گفت:خانم مهرسا گفتم از این ور باید بیاین
عسل هم با ناراحتی گفت:اخه من چه تقصیری دارم؟غیر از اینجا جایی نبود؟؟اینجا نزدیک شرکت باباس میترسم سر برسه
-:لطفا خودتون رو توجیه نکنین خانم این دیگه مشکل خودتونه
و دوباره با همان حالت عصبی گفت:ادامه میدیم صدا دوربین حرکت
عسل اماده اجرا شد که ناگهان با دیدن مردی قد بلند چهار شانه و میانسال که با چشمان عصبانی و نافذ به او خیره شده بود خشکش زد اقای پارسا بی خبر از حضور پدر عسل در صحنه با عصبانیت فریاد زد:خانم مهرسا گفتم شروع کنیددیگه،شما هم اقا سریع از صحنه خارج شید

اقای مهرساغ با لحنی امیخته از کنجکاوی عصبانیت و ناراحتی رو به اقای پارسا گفت:بله؟؟با من بودید؟؟
اقای پارسا دستش را به کمرش زد و با لحنی کاملا دخترانه گفت:بله با شما بودم
اقای مهرسا با لحن تحقیر امیزی رو به عسل گفت:عسل این دختره کیه؟؟؟
تمام کسانی که در صحنه بودند شروع به خنده کردند اقای پارسا با ناراحتی گفت:بله؟؟
اقای مهرسا هم گفت:بلــــه عسل بریم
-:شما حق ندارین عسل خانوم رو ببرین (و ادامه داد)اصلا عسل ایشون کی باشن؟؟
اقای مهرسا با عصبانیت گفت:من کی باشم؟؟بهتره بگم شما کی باشین؟؟؟
عسل در جنگ لفظی ان ها وارد شد و من من کنان گفت:إ...بابا ایشون اقای پارسا کارگردانمون هستن(و روبه اقای پارسا گفت)اقای پارسا ایشون پدرم هستن
پدرش با عصبانیت به دخترش خیره شد و گفت:از کی کارگردانا بازیگراشون رو با اسم کوچکشون صدا میکنن؟
اقای پارسا که تا ان لحظه شوک زده بر جایش میخکوب شده بود به حرف امد و گفت:إ...اقای مهرسا سوءتفاهمی پیش اومده (و سپس رو به عسل گفت)اخه خانوم مهرسا چرا زودتر نگفتین که ایشون پدرتونن اقا بفرمایید پذیرایی کنیم
اقای مهرسا با غیض رو به اقای پارسا گفت:لازم نکرده از لطفتون ممنون...عسل بریم



******

اگه خوشتون اومدش یه لطفی کنین نظر بدین


مطالب مشابه :


رمان سیگار شکلاتی هما پور اصفهانی

رمان سیگار شکلاتی هما پور (هما پور اصفهانی) تلخ و پر از لذت که حاضر نیستم در آن




رمان استایل | هما پور اصفهانی و Doni.M

داستان کوتاه عطر شکلات. رمان تلخ مثه رمان جدید از هما پور اصفهانی و Doni.M




روزای بارونی قسمت آخر

رمان تلخ مثه عسل هما ص.پور اصفهانی اینم از حرف هایی که شخصیت های من براتون از اول رمان تا




بیوگرافی هماپور اصفهانی

رمان تقاص(هما پور اصفهانی) هما صفاری پور اصفهانی. تلخ و پر از لذت که حاضر نیستم در آن




رمان تلخ مثه عسل

رمان ♥ - رمان تلخ مثه عسل (هما پور اصفهانی) رمان از عشق بدم بدم بدم می




روزای بارونی68

بعضی از رمان های موجود در وب: رمان تقاص(هما پور اصفهانی) رمان تلخ مثه




رمان سیگار شکلاتی

رمان,دانلود رمان,رمان مخصوص تلخ و پر از لذت که حاضر نیستم در آن هما پور اصفهانی,




رمان تلخ مثه عسل6

رمان ♥ - رمان تلخ مثه عسل6 (هما پور اصفهانی) رمان از عشق بدم بدم بدم می




برچسب :