قطــــــره آب

قطره آب

<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

قطره آب از آسمان پایین آمد ، ناگهان دید که در دریا است و پیش بقیه ی قطره های دریا ، زندگی میکند و دید که شور شده است او میخواست به بالا برود تا به خورشید بگوید که مرا با بقیه ، ابر کن اما نمی توانست به بالا برود  و حرفش را به خورشید بگوید . قطره ی آب وقتی میخواست فکر کند یک جا می نشست و دستش را به چانه میزد  و فکر می کرد او همین کار را هم کرد و پس از چند دقیقه با فریاد بلندی گفت : فهمیدم .

او پیش آقای نهنگ رفت و گفت : لطفا مرا بخورید و با سوراخ بالای سرتان به بالا پرتاب کنید . نهنگ گفت : نه من این کار را نمی کنم حتی اگر صد ماهی هم به من بدهی. با کلمه ی ماهی جرقه ای در ذهن ِ قطره آب زد با خود اندیشید که باید وقتی نهنگ میخواهد ماهی بگیرد من هم بین ماهی ها بروم تا نهنگ بدون اینکه بخواهد من را  در دهان خود برده و آب اضافی را همراه با خودم بالا بریزد . پس قطره بین ماهیی ها رفت و وقتی که نهنگ خواست ماهی ها را بگیرد او هم در دهان بزرگ نهنگ رفت و سپس نهنگ پس از خوردن ماهی ها آب های اضافی را از طریق سواراخ خیلی بزرگ بالای سرش بالا ریخت و قطره آب هم با بقیه به بالا رفت ، در همان موقع چشم قطره آب به خورشید افتاد و از او تقاضا کرد که او را تبدیل به ابر کند ، خورشید گفت : امروز زیاد ابر درست کرده ام و حالا باید غروب کنم . فردا وقتی که طلوع کردم تو همین جا به سطح آب بیا تا تو را ابر کنم . قطره آب هم پذیرفت و صبح اول وقت که خورشید طلوع کرد به سطح آب آمد و خورشید او را با چندین قطره دیگر ، ابر کرد . و ابر به هوا رفت . بعد از چند روز قطره آب از اینکه همش بالا بود و منتظر روزی بود که ابر سنگین شود و  باران بریزد و به دریا بیفتد نگران بود .

ولی از اینکه دیگر شور نیست ، خوشحال بود . پس دوباره نشست و دستش را زیر چانه اش زد و فکر کرد و فکر کرد و فکر کرد تا به نتیجه رسید .

رفت پیش باد و از او خواهش کرد که او را به یک جای دیگر ببرد ولی باد حرف او را قبول نکرد و باز هم قطره آب ناراحت و غمگین نشست و فکر کرد و با خود گفت : بهتر است از خورشید در خواست کنم که به باد بگوید من را فوت کند و به جای دیگر منتقل کند پس رفت پیش خورشید .

به او گفت : خواهشی داشتم میتوانید به باد بگویید مرا به جایی دیگر ببرد ؟

باد از تو حرف شنوی دارد مثلا دوست ِ چندین ساله هم هستید .

خورشید گفت : باشه ، قبول میکنم .

خورشید پیش باد رفت و حرف های قطره آب را به او گفت .

باد هم گفت چون تو دوست چندین ساله من هستی قبول میکنم . سپس باد قطره ی آب را از دریا ، کوه ، جنگل و صحرا گذراند تا به شهر رسید .

باد از قطره آب خداحافظی کرد و قطره ی آب هم از او تشکر کرد .

باد از آنجا دور شد .

هنگامی که قطره آب مشغول ِ تماشا کردن شهر بود ناگهان ابرها سنگین شدند و شروع به باریدن کردند . و قطره آب در فاضلاب افتاد .

او دوست نداشت آنجا باشد زیرا آنجا  کثیف و پر از لجن بود . او چند روزی تحمل کرد و بعد اداره آب و فاضلاب او و هزاران قطره دیگر را تصفیه کرد او خوشحال بود . چون نه در حرکت بود ، نه شور بود و نه کثیف و از حیوانات خودخواهی مانند نهنگ هم دور بود . او به  نحوه زندگی که داشت بسیار راضی بود که حتی بعضی موقع آنقدر مغرور می شد که از خودش افسانه ها می ساخت و برای بقیه قطره ها آن ها را می گفت .

قطره ها هم از افسانه های او خوششان آمده بود و آوازه ی قطره ی آب به دریا و چشمه ، رود و ... رسیده بود .

حالا او با افسانه تعریف کردن سرگرمی خوبی پیدا کرده بود و معروف ترین قطره ی جهان بود . او دیگر به هدفش رسیده بود .


مطالب مشابه :


انشا

قطره دریا - انشا - فرهنگی - قطره دریا سلام دوستای خوبم . این مطلب رو جایی دیدم وگفتم شما هم




انشای قطره اشک...

«دهکده ی وفا» - انشای قطره اشک - آنتی مسی، آنتی بارسلونا،وبلاگی توپ برای ریالی ها و سلطان و




قطــــــره آب

قطره آب. قطره آب از آسمان پایین آمد ، ناگهان دید که در دریا است و پیش بقیه ی قطره های دریا




20 روش آموزش انشا نویسی در کلاس درس

انشا - 20 روش آموزش انشا نویسی در کلاس درس - انشا کلاس سوم راهنمایی مدرسه راهنمایی حضرت قاسم (ع




انشای سوم و دوم راهنمایی/کتاب قدیم/الیاس امیرحسنی

موضوعات انشا : بر سر آدم می ریزد .هوهوی باد و پرواز دانه های برف در آسمان ،چک چک قطره های




فاصله را توصیف کنید. موضوع انشا ,

قطره های باران - فاصله را توصیف کنید. موضوع انشا , - گاهی مثل باران باید بارید




موضوعات پیشنهادی انشا (توصیفی - توضیحی)

انشا - موضوعات پیشنهادی انشا 65- همسفر با یک قطره ی آب شو و سفر نامه ی او را بنویس. 66




انشا

از دریا - انشا - سیاسی-فرهنگی- تمامی حقوق مادی و معنوی " از دریا" برای " قطره " محفوظ می باشد!




معرفی کتاب◄کلاس انشا مؤثر

انشا - معرفی کتاب کلاس انشا مؤثر - انشا کلاس سوم راهنمایی مدرسه راهنمایی حضرت قاسم (ع) ناحیه 2




قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود

دانشجویان عمران 89 رفسنجان - قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود - - دانشجویان عمران 89 رفسنجان




برچسب :