روایت در ادبیات کودکان و مساله اقتباس
یک مقاله: روایت در ادبیات کودکان و مساله اقتباس
شکوفه ماسوریُ مدرس دانشگاه ُ در مقاله ای که می خوانید به بررسی این پرسش می پردازد که با مساله روایت در اقتباس چگونه باید روبرو شد.
یکی بود یکی نبود....... یه دختری بود ....... یه شاهزادهای بود ....... یه کچلی بود........ امیری بود....... گربهای بود .......... پیرزنی بود .......... دهکدهای بود .........
عنصر روایت جزء جدایی ناپذیر داستان است به عبارت دیگر داستان اصطلاح عادی است برای روایت یا شرح و روایت داستان. ارزش روایت در داستان به حدّی است که آن دو را تقریباً معادل دانستهاند: "داستان روایت درست توالی حوادث است که داستاننویس ترتیب واقعی آن را در پیرنگ تغییر میدهد". (عناصر داستان . میرصادقی ص 34)
روایت محض در داستان موضوع نویسنده را نسبت به زاویه دید او روشن میکند یعنی همان زاویهای که قصد از منظر آن گفته میشود (نوشته میشود)، در این مقاله این زوایای دید که به قدر کافی دربارۀ تقسیمبندی آنها میدانیم در دو نوع اوّل شخص و سوم شخص برای ما مهم است. نوع سوم شخص یا دانای کل همان است که از منظر دانای همه چیزدان داستان روایت میشود ولی در نوع اول شخص معمولاً گویندۀ روایت خود درگیر ماجراست و یا قبلاً درگیر ماجرای داستان بوده است و اکنون آن را تعریف میکند.
در زاویه دید اول شخص تجربیات و احساسات هیجان انگیز از آب در میآید تا داستانی که از زاویه دید سوم شخص نقل شود که راوی هیچ نقشی در آن نداشته باشد.
در ادبیات داستانی کودکان (وبعضاً ادبیات شعری آنان) روایت از گونۀ محض و مطلق آن در جریان است این گونه روایتگری در داستانهای کودکان چه آنهایی که سینه به سینه نقل شده است و چه آنهایی که در عصر معاصر نگاشته شده گاه آنچنان مطلق میشود که جایی برای توصیف و عملی و شخصیت پردازی باقی نمیگذارد. توصیف عملی توصیفی است که در آن گفتگو وجود دارد و امروز برخلاف گذشته که وصف ساده و جزء به جزء حالات و قیافۀ اشخاص باب بود نویسنده میکوشد اشخاص داستان را به گفتگو و عمل وا دارد و کاری کند که خود با گفتار و رفتار شخصیت و خصلتهای او را درمعرض قضاوت بگذارد.
با آگاهی از مطالب گفته شده میبینیم ادبیات داستانی کودکان چه اندازه میتواند مادۀ خامی برای تئاتر و سینما باشد. البته بررسی نگارنده در این مقاله با توجه به حوزۀ تحصیلی و فعالیت او تئاتر خواهد بود نه سینما.
صحنۀ تئاتر برخلاف داستان با تنها چیزی که سازگاری ندارد روایت است تئاتر از پایه بر عمل استوار است. در صحنۀ نمایش چه در تئاتر بزرگسالان و چه تئاتر کودکان حوادث روایت نمیشوند بلکه از طریق گفتگو و عمل به نمایش گذاشته میشوند. نگارنده معتقد است عنصر روایت در داستانهای کودکان به ویژه در گروه سنی "الف" که سالها پیش از دبستان و اول دبستان را شامل می شود به شدت پررنگ است برای اینکه در این سالها بیشتر وقتها شخص دیگری قصه را برای کودکان میخواند و هنوز کودک در فضای قصههای شبانۀ قبل از خواب به سر میبرد که شنوندۀ روایتی پرحادثه بوده است.
اقتباس از ادبیات داستانی چه در نوع فولکلور و چه در نوع مدرن آن (ادبیات داستانی امروز کودکان ایران) به خاطر رنگ و بوی غلیظ روایتی بودن آن مانع اجرای صحنهای آن میشود مگر آنکه نویسنده بتواند قصهای بنویسد که اساس آن نه توصیف و روایت محض بلکه گفتگو و عمل صحنه باشد. در این صورت است که داستان اختیار ندارد و نمیتواند به تک گویی درونی و آنچه شخصیتها به آن فکر میکنند یا چگونگی آنچه میگویند بپردازد. داستان باید یکپارچه گفتگو باشد و نشان دهندۀ اعمال و رفتار قابل رویت و تصویرپذیر شخصیتها همانطور که در صحنۀ تئاتر از بازیگران میبینیم.
به عبارت بهتر وصف در این گونه داستانها آمیخته با گفتگو است. چیزی که در تئاتر ارزش معادل روایت در داستان را دارد. یعنی اینکه در داستان حوادث از طریق روایت و توالی منطقی زمانی بیان می شود و در تئاتر حوادث و شخصیتها از طریق گفتگو شناخته می شوند همانطور که در زندگی افراد گنگ یا کم حرف مردم جالبی نیستند و سینمای صامت نیز چیز جالبی نیست داستان بی گفتگو نیز داستان جالبی نیست، امّا تئاتر بیدیالوگ (گفتگو) اصلاً وجود ندارد. (به جز موارد خاصی مثل اجراهای پرفورمنس که به نوعی ترکیب حرکت و موسیقی امّا دارای داستان است)
حال برای اینکه از یک داستان کودکان اقتباس تئاتری شود نیاز به یک زاویه دید جدید در آن داستان وجود دارد زاویه دید نمایشی یا زاویه دید عملی. یعنی زاویهای که روایت در آن باعث شناسایی شخصیت و بسط توسعۀ آن و همچنین نقل حوادث از طریق گفتگو باشد.
چنین داستانی قابلیت آن را دارد که اساس یک نمایش را شکل دهد. وقتی از نمایش حرف میزنیم منظورمات نمایش کودکان است بدون حضور راوی یا قصهگو. اکنون به ذکر چند مثال میپردازیم. مثالها را از چند قصه "اکرم قاسمپور" قصهگوی کودکان ذکر میکنیم. چرا که اکرم قاسمپور که فارغالتحصیل رشتۀ کارگردانی تئاتر و استاد رشتۀ کارگردانی و عروسکی دانشگاه است، سالهاست در مهد کودکها نمایش خلّاق کودکان را تدریس میکند و "کتاب لبخند نیلوفر" او در سال 1380 بهترین کتاب کودک شناخته شد.
قاسمپور در کتابهایی که برای کودکان نوشته است به خوبی توانسته داستانهایی بنویسد که زاویه دید آنها نمایشی است چرا که حوادث داستان علاوه بر آن که در زمان حال جاری است دیالوگ (گفتگو) و مونولوگ (جک گویی) در آنها به شکلی ملموس است که میتواند اساس یک نمایش را شکل دهد.
البته نباید فراموش شود در داستانهای که اساس آنها توصیف و روایت محض است و به ویژه زاویه دید آن سوم شخص است اگر قرار باشد به تئاتر تبدیل شود فقط منبعی میشود که بر اساس آن بتوان نمایشنامهای نوشت یعنی در آن صورت فقط خطوط اصلی قصه حفظ میشود.
بررسی آثار قاسمپور ثابت میکند که آن دسته از کتابهای کودکان که عنصر گفتگو در آنها قوی است و زاویه دید از نوع نمایشی میباشد میتوانند مادۀ خام مفیدی برای اقتباس تئاتری از آنها باشند
در داستان "لبخند نیلوفر"، نیلوفر دختری است که لبخندش را گم کرده است او کم کم متوجه میشود که حتی نقاشیهایش لبخند ندارند در یک جای این داستان گفتگو از نوع ذهنی وجود دارد: "شاید بهتر بود که به مادرش بگوید ولی مطمئن بود که مادرش با مهربانی جواب می داد: خوب فکر کن و ببین آن را کجا گذاشتهای". در این داستان عمل در زمان حال جاری است و این کمک میکند تا داستان قابلیت تصویری شدن داشته باشد اما این قابلیت بیشتر سینمایی است تا تئاتری و علت آن کمبود گفتگوست: "نیلوفر مدادش را برداشت و تصمیم گرفت برای همۀ آنها یک لبخند قشنگ بکشد. یک لبخند آبی برای پدرش کشید و .... یک لبخند صورتی برای مادرش ...... یک لبخند زرد برای آسمان . ...... یک لبخند نارنجی .....".
در داستان "لاک پشت خوشبخت" روایت و زاویه دید دانای کل با گفتگو آمیخته است. داستان مربوط به لاک پشتی است که تصمیم میگیرد زیر پاهایش چرخ ببندد تا سرعتش زیاد شود و بعد از آن میفهمد که دیگر زیبائیهای اطرافش را نمیبیند. در ابتدای داستان او به هر چیز که میرسد سلام میدهد: "سلام خورشید. .... سلام آسمان آبی ...... سلام درختان سبز ...... سلام دارکوب...... سلام" رودخانه ولی بعد گفتگوها شروع میشود: یک روز خرگوشی به او گفت: "لاک پشت چرا سعی نمیکنی تندتر بروی دویدن خیلی لذت بخش است سعی کن شاید بتوانی سریعتر حرکت کنی". بعد از این دیالوگ روایت پررنگ میشود اما روایت در مورد حرکت شتابزدۀ لاکپشت به قدر کافی تصویری است به عبارتی زاویه دید عینی است. داستان با همین نوع زاویه دید و روایت ناشی از آن پایان میگیرد.
در داستان "عروسک مهتابی" ، دیالوگ (گفتگو) و روایت جاری و تصویری هم سنگ و برابرند. ماهی هر شب به آسمان میآید تا برای بچهها قصه بگوید بعد همۀ بچهها تصمیم میگیرند از ما یک عروسک بسازند. داستان با گفتگو شروع می شود:
- هی هی ماه زیبا بیا.
- ماه، ماه بیا.
....
- همه آمادهاید.
- آمادهایم . آمادهایم.
بعد بچهها از ستارهها کمک میگیرند تا ماه را عروسک کنند.
در داستان زیر درخت خرمالو اندازۀ دیالوگ بیش از روایت است. در این داستان راوی، اول شخص و دختربچهای است که عروسکش را زیر درخت خرمالو و زیر باران جا گذاشته و وقتی به او میرسد با او گفتگو میکند تا خواستهای او را بفهمد. آنها با هم گفتگو میکنند. این اثر خانم قاسمپور بیش از آثار دیگر بار دراماتیک دارد و به راحتی می تواند تبدیل به یک نمایش شود:
به او گفتم:
- تا سرما نخوردی باید به اتاق برویم.
او گفت: کمی زیر باران بمانیم.
....
- نباید تو را زیر باران میگذاشتم.
سکوت
- الان به اتاق میرویم. گرم میشوی . بعد بازی میکنیم. میتوانم برایت قصه بگویم ما میتوانیم نقاشی کنیم و کارهای دیگر.
....
- نه ..... کمی زیر باران بمانیم.
- تو غمگین هستی؟
- بله
- نمیدانستم عروسکها هم غمگین میشوند.
- بچهها هم غمگین میشوند؟
- گاهی وقتها.
- چه چیزهایی آنها را ناراحت میکند.
....
البته در دیالوگهای انتخاب شده واژههای گفتم و گفت را حذف کردهام که نمایشی بودن گفتگو و اقتباس راحت از آنها برای تئاتر ملموستر شود. این اثر خانم قاسمپور بهترین اثر او از نقطهنظر ارزش اقتباس تئاتری است. در ادامۀ داستان آمده است:
پرسیدم:
- تو چرا ناراحت هستی؟
- اسم مرا چه کسی انتخاب کرده است؟
- خوب معلوم است من اسم تو را فرفری گذاشتهام.
- لباسهای مرا چه کسی انتخاب کرده است؟
- خوب .... من.
- بازیهایی را که میکنیم چطور؟
- خوب ..... من....
- چه کسی به من میگوید کی باید بخوابم کی باید بیدار شوم و چه وقت باید حرف بزنم؟
- خوب ..... من .... من
داستان زیر درخت خرمالی به ویژه به خاطر راوی اول شخص که خود شریک در داستان است ارزشمند و برای تبدیل به یک نمایشنامه اعتبار کافی دارد.
در آخرین قصه قاسمپور داستان یک نقاشی داستان دختری نقل میشود که میخواهد خدا را نقاشی کند او دایماً در ذهنش دیالوگهایی را که با مادربزرگش رد و بدل کرده مرور میکند و آنگاه دست به عمل میزند. این داستان بیشتر امکان تصویری شدن سینمایی را داراست تا تئاتری شدن مانند داستان لبخند نیلوفر.
آنچه مسلم است عناصر دیگری در داستانهای کودکان وجود دارند اما آنچه که در این مقاله مورد توجه قرار گرفت روایت و توصیفهای موجود آن است. عنصری که به نظر نگارنده به خاطر نوع زاویه دید و عملی که در قصه جاری است استفاده صریح و مستقیم از آنها را در تئاتر امکانپذیر میکند و این قابلیت در داستاهای قاسمپور جاری است. در حالی که در سایر قصههای کودکان به ویژه آثاری که سینه به سینه نقل شدهاند روایت مطلق از طریق سوم شخص و دانای کل اصلیترین مانع پرداخت تئاتری است مگر آنها که درست مثل قصه یک راوی (قصهگو) در صحنه باشد که این با اصول تئاتر که در آن کنش اهمیت دارد و همه اتفاقات از این طریق میافتد مانع اصلی استفاده از آنها در تئاتر است.
□منابع:
1- میر صادقی، جمال؛ عناصر داستان؛ چاپ سوم؛ انتشارات سخن؛ تهران 1376.
2- یونسی، ابراهیم؛ هنر داستان نویسی؛ چاپ ششم؛ نشر نگاه؛ تهران 1379.
3- میرصادقی، جمال؛ ادبیات داستانی؛ چاپ دوم؛ تهران موسسه ماهور 1365.
4- پراپ، ولادمیر؛ م. کاشیگر؛ ریخت شناسی قصه؛ نشر روز؛ تهران 1368.
5- مکّی، ابراهیم؛ شناخت عوامل نمایش؛ چاپ دوم؛ سروش؛ تهران 1371.
6- قاسمپور، اکرم؛ لبخند نیلوفر؛ چاپ اول؛ انتشارات شباویز؛ تهران 1380.
7- قاسمپور، اکرم؛ لاک پشت خوشبخت؛ چاپ اول؛ انتشارات شباویز؛ تهران 1382.
8- قاسمپور، اکرم؛ عروسک مهتابی؛ چاپ اول؛ انتشارات شباویز؛ تهران 1380.
9- قاسمپور، اکرم؛ زیر درخت خرمالو؛ چاپ اول؛ انتشارات شباویز؛ تهران 1382.
10- قاسمپور، اکرم؛ داستان یک نقاشی؛ چاپ اول؛ انتشارات شباویز؛ تهران 1383.
مطالب مشابه :
نمایشنامه
در اینجا سعی شده متودی ساده برای نمایشنامه نویسی عرضه درصحنه» ،«مهد کودک ها
”داود کیانیان” سه کارگاه آموزشی در زمینه تئاتر کودک برگزار میکند
شیوه نمایش خلاق در مهد کودک و کودکستان برای یک نمایشنامهنویس نوپا ادامه
ادبیات نمایشی
و اجتماعی در نمایشنامه برای در صحنه»،«مهد کودک ها نمایشنامه کودک
دانلود آهنگ
شعر و سرود و داستان برای کودکان و فروشگاه اینترنتی کتاب کودک نمایشنامه
نمایشنامه چیست؟
نمایشنامه نمایشی است که برای اجرای روی صحنه برای کودکان درصحنه» ،«مهد کودک ها
روایت در ادبیات کودکان و مساله اقتباس
عادی است برای در مهد کودکها نمایش آن بتوان نمایشنامهای نوشت
معرفي كتاب
مهد کودک سازمان نمایشنامه نویسل به زبان ساده ، عبد الحی پنج نمایشنامه (برای
برچسب :
نمایشنامه برای مهد کودک