معماری
خلاصه کتاب اصول و روش های طراحی شهری و فضاهای مسکونی در ایران، جلد اول؛ تألیف مهندس محمود توسلی، ناشر:مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران
طراحی شهری در ایران چه در بخش جدید چه در بخش قدیم شهر موجود و یا طراحی شهر جدید باید بر اساس شناسائی اصول طراحی بافت قدیم و توجه به خصوصیات کالبدی آن ها و ویژگی های فضایی شهر ایرانی و بهره گیری قطعی از اصول گذشته انجام شود. موضوعات مشخص طراحی در شهر های ایران: ۱- طراحی کل مجموعه شهر:
منظور، طراحی در مقیاس شهر است.
این فرآیند، بخش های قدیمی، میانی، بیرونی و توسعه پیشنهادی را در بر می گیرد.
تهیه نقشه اساسی توسعه شهر، برقراری انسجام و پیوستگی بین بخش های مختلف، تعیین مناطق پر مسأله و روشن نمودن اولویت های تصمیم گیری در این مقیاس انجام می گیرد.
طرح های شهرسازی با نام طرح جامع، طرح تجدید نظر یا طرح توسعه و عمران و پاسخگوی این مواردند.
۲- طراحی در بخش درونی یا قدیمی شهر
این بخش از شهر، و محصول شکل گیری مداوم و پیوسته ای می باشد که در طول چندین قرن رخ داده است.
عمدتاً ساخته شده و زمین آژاد برای طراحی کم است.
کیفیت ابنیه این بخش به انواع قدیمی با ارزش و سالم، مرمتی، تخریبی، مخروبه و نوساز تقسیم می شوند.
شامل قسمت های مخروبه و فرسوده، تعریض و تصحیح کوچه های قدیمی، طراحی در مرکز شهر و مراکز محلات و طراحی مجدد خیابان ها و میدان ها واقع در بخش قدیمی شهر است.
ویژگی عمده ساخت کالبدیبخش قدیمی در اصل پیوستگی فضایی خلاصه می شود: سازمان کالبدی شهرهای قدمی ایران بر پیوند فضایی میان عناصر مجموعه:۱-مرکز شهر ۲-مراکز محلات، از طریق یک رشته فضا و عناصرارتباط دهنده ۳-گذرهای اصلی ۴-میدان، استوار است. مفهوم طراحی شهری در بخش های قدیمی شهرهای ایران، تجدد سازمان فضایی، تصحیح ودر صورت لزوم تعریض گذرهای اصلی و ایجاد دسترسی های سواره و فضاهای شهری جدید با طراحی بدنه ها و … به کمک اصل پیوستگی فضایی است. نقشه بخش قدیم شهر های سمنان، شیراز، نائین، زواره، همدان، گرگان، یزد ۳- طراحی در بخش میانی یا نیمه قدیمی:
این بخش در دهه های اول تا سوم قرن حاضر شکل گرفته اند.
واجد ارزش های فضایی بخش درونی است. بافت آن نسبت به بخش های قدیمی بازتر وکوچه ها نسبتاً گشادترند. مفهوم طراحی در این بخش به تصحیح برخی دسترسی ها و طراحی فضاهای عمومی و مراکزمحله محدود می گردد. در طراحی این بخش باید به جنبه پیوستگی فضایی آن با بخش قدیمی از طریق رشته فضاها و عناصر ارتباط دهنده توجه کرد. ۴- طراحی در بخش بیرونی یا جدید:
محصول فعالیت های ساختمانی دهه های اخیر و فاقد ارزش فضایی بخش های درونی و میانی است.
اغلب یکنواخت، بی هویت، ناهماهنگ و عمدتاً فاقد فضاهای شهری است.
مفهوم طراحی در این بخش تصحیح برخی دسترسی ها، بالاخص استفاده از زمین های بایر و ایجاد فضاهای شهری و محله ای است.
۵- طراحی شهری در گسترش پیشنهادی:
موقعیت گسترش پیشنهادی در طراحی مجموعه شهر روشن می شود.
زمین های آزاد برای این گسترش،فرصت های خوبی برای طراحی شهری و طراحی مشکن به حساب می آید.
بخش۲: اصول سازمان دادن فضاهای شهری
در طراحی فضاهای محصور شهری به دو جنبه زیر باید توجه ویژه نمود:
۱- اصل پیوستگی فضاهای شهری در مراکز محله از طریق گذرهای اصلی
۲- فضاهای شهری بر حسب نیاز ها و فعالیت های مردم محل اندازه و شکل یابند.
اصل۱: هم پیوندی عناصر شهری و واحدهای مسکونی
در شهرهای قدیمی، واحد های مسکونی با حیاط مرکزی پیوسته، یکپارچه بودند. جهت اصلی تقریباً یکسان خانه ها در پاسخ به مسأله تابش بوده است. اصول فوق و مواردی مانند اندازه اجزاء حیاط مانند حوض یا اندازه ی تالارها و ایوان ها و … به صورت تجربی اصولی را تشکیل می داند که در نتیجه ی آن ها هماهنگی شکلی وهم پیوندی واحدهای مسکونی نسبت به هم، میسر می شد. اصل۲: محصور کردن فضا نخستسن اصل حاکم بر طراحی مکان های شهری است.بطوریکه اگر فضا به شکل مطلوبی محصور نشود، نمی توان به یک مکان شهری جذلب دست یافت. در گذشته، بدنه ای از طاق نماها و غرفه های مکدر به صورت متقارن یا متعادل، فضا را محصور می کرد؛ مانند میدان تیرانداز سمنان مهم ترین رکن فضا، انسان است و لذا فضا باید مقیاس انسانی بیابد. احساس محصور بودن در فضا به رابطه یبین فاصله چشم ناظر از ارتفاع بدنه محصورکننده بستگی دارد. در منابع غربی، محصوریت را به صورت زاویه بین خط عمود از چشم ناظر بر یدنه و خط واصل میان چشم ناظر و لبه بالایی بدنه، تعریف کرده اند. دو چشم انسان دارای یک میدان دید کلی و یک میدان دید جزئی است: الف) میدان دید کلی مخروطی نامنظم است که از بالا تا ۳۰درجه، از پائین ۴۵درجه و از طرفین ۶۵درجه اندازه گیری می شود.دراین میدان می توان شکل کلی اشیاء را دید. ب) میدان دید جزئی مخروط بسیار باریکی داخل میدان دید کلی است و زاویه های کوچک با آن اندازه گرفته می شود.جزئیات اشیاء داخل این میدان مشاهده می گردد. قانون نسبت درازی فضا به عرض معماری رنسانسی: در حالی که نماهای محصور کننده فضاها هم ارتفاع باشند،اگر نسبت درازا به پهنا از سه بیشتر شود، احساس رخنه نمودن فضا به بیرون دست می دهد وباعث کاهش حسّ محصوریت می شود. محصوریت با پیوستگی بدنه های محصورکننده ی فضا نیز ارتباط دارد به نحوی که وجود فواصل متعدد ما بین بدنه ها با تغییرات ناگهانی در لبه ی قرنیزها و … کیفیت محصوریت را تضعیف می نماید. سادگی شکل در کل و جزء وجود ریتم منظم و پیوسته باعث ایجاد وحدت شکل و پیوستگی می شود و به فضایی محصورشده جلوه ای خاص می بخشد. سادگی ترکیب توده ی ساختمانی و فضا در معماری و شهر ایرانی به معمار ایران غنا می بخشد. در طراحی لبه خیابان ها در صورت امکان گذرها، باید اصول ترکیب، تناسب، مقیاس و شکل ساختمان های باقی مانده قدیمی و میانی شناسائی و از آن ها استفاده شود. ایستایی و پویایی فضاهای محصور: الف) فضاهای ایستا: میدان، میدانچه، چهارسوق و مانند آن که تقریباً مربع شکل هستند، فضاهای ایستا محسوب می شوند. در بخش قدیمی و میانی شهرها، از نسبت ارتفاع به عرض ۱ به ۲ تا ۱به ۶ در طراحی فضاهای که بیشتر حالت ایستا و توقف دارند، استفاده می شود. یک نمونه کامل از فضاهای ایستا در شهرهای قدیمی ایران، میدان های برزگ و کوچک زواره اند. ب) فضاهای پویا: گذرهها، خیابان ها و فضاهای مستطیل مانند و کشیده در جهت طول خصوصیت پویایی و حرکت دارند. در بخش قدیمی و میانی شهرها از نسبت ارتفاع به عرض ۲ به ۱، ۱ به ۱ و ۱ به ۲ در طراحی فضاهای پویا استفاده می شد. راسته بازار سمنان حالت پویا و متحرک دارد که بارسیدن به تکیه ناسار و پهنه، خصوصیت ایستا و توقف پیدا می کند. قضاهای شهری عمده در شهر مانند میدان، بازار یا مسجد جامع بیشتر از یکی نبوده امّا در برخی از شهرهای ایران به دو فضای عمده شهری برمی خوریم؛ مانند تکیه پهنه و تکیه ناسار در سمنان یا میدان شاه طهماسب و میدان امیر چخماق در یزد. در ضمن بایئد توجه کرد که فضاهای شهری و فضاهای باز شهری با هم متفاوتند.فضاهای شهری دارای عملکرد و فعّالیت ویژه ای است ولی فضا باز شهری صورتی طبیعی دارد و فاقد فعّالیت فضایی شهری است مانند پارک. اصل ۳: مقیاس و تناسب تناسب، رابطه میان ابعاد مختلف فضا مستقل از اندازه می باشد. در شهرهای غربی، اگر نسبت ارتفاع بنا به عرض فضایی خطی از۱:۱ تجاوز کند ممکن است به ناظر نوعی احساس ترس از تنگی فضا دست دهد. در نسبت کمتر از ۵/۲:۱ نیز ناظر احساس می کند فضا بیش از اندازه باز و گشاد است. بنابراین به نظر طراحان غربی، محصوریت مطلوب برای یک فضا ی خارجی هنگامی حاصل می شود که نسبت ارتفاع بنا به عرض فضا ۲/۱ و ۳/۱ تا ۴/۱باشد. خصوصیت محصور بودن در نسبت کمتر از ۴/۱ از بین می رود. در حالت نسبت ۱:۱ نظر بدنه مقبل را تقریباً می بیند. فضا در این حالت کاملاً محصور است و این نسبت برای طراحی ارتباط پیاده در بخش های پیشنهادی نسبت مطلوبی می باشد. شکل زیر گذر میانی در بافق را با نسبت ۱:۱ نشان می دهد. حیاط اصلی مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی: به علت عملکرد بصری اش که ایجاد میدان دید مطلوب برای مجموعه می باشد، نسبت ویژه ای پیدا کرده است. ارتفاع دیوار طاق نماهای دور به عرض حیاط ۱ به ۶ است و طول حیاط تقریباً ۵/۳ برابر عرض آن است. میدان نقش جهان اصفهان: در این میدان عرض فضا بیشتر از یازده برار ارتفاع بدنه محصور کننده است و طول میدان بیشتر از سه برابر عرض آن می باشد؛ به علت عملکرد ویژه اش فقاد محصوریت است. نسبت ۱ به ۳ در خانه های باارزش قدیمی معمول بوده است؛ مانند خانه عرب ها در محله فهدان یزد. میدان و تکیه ولی سلطان کاشان: این میدان فضایی است محصور و به شکلی مستطیل که نسبت طول آن به عرضش تقریباً ۳ به ۲ است. عرض میدان تقریباً سه برابر غرفه بلند aa ، چهار برابر غرفه متوسط bb و پنج برابر ارتفاع غرفه های کوچک cc می باشد. مقیاس و تناسب برای طراحی فضاهای شهری و مسکونی: اصل ۴: تباین فضاهای متباین از نظر طول و عرض و ارتفاع از طرفی و اجزاء محصور کننده از طرف دیگر با هم تفاوت دارند. ارزش فضاهای متباین در این است که از یکنواختی فضاهای ارتباط دهنده می کاهد. اصل پایه ای حاکم در طراحی شهری و یا بخش هایی از آن، در واقع ایجاد رشته ای از فضاهای محصور متباین است که واجد مقیاس انسانی باشند. دو خصوصیت فضاهای متباین در شهر های قدیمی ایران: ۱- پهن و باریک شدن فضا ۲- سرباز و سربسته شدن فضا، میادین کوچک و بزرگ زواره یا گذر بابا ولی در کاشان. تفاوت در نحوه ی محصور کردن فضاها از نظر مقیاس و تناسب جزئیات بدنه های محصور کننده فضا می تواند خصصوصیت تباین فضاها را تشدید کند. در طراحی فضاهای متباین باید خصوصیت تفاوت و جاذبه بصری و نیز قلمرو را مرود توجه قرار داد؛ مانند هشتی چند واحد مسکونی که باید مرز آن با راسته ی بازار مشخص گردد. روش های طراحی فضاهای متباین: علاوه براین موارد تغیر در رنگ بدنه محصور کننده ی فضا یا نحوه نور پرداری و روشنایی فضاها در ایجاد فضاهای متباین موثر است. اصل ۵: قلمرو قلمرو فضایی معمولاً به دو صورت عمومی و خصوصی قابل تشخیص است. در بررسی شهر های قدیمی ایران می توان سه فضای متفاوت را از هم تفکیک نمود: ۱- فضای خصوصی شامل حیاط و عناصر در برگیرنده ی آن ۲- فضای نیمه خصوصی-نیمه عمومی به صورت یک بن بست اختصاصای هشتی ۳- فضاهای عمومی به صورت گذر و میدان قلمرو فضاها ی نیمه خصوصی-نیمه عمومی از جوانب زیر حائز اهمیت بوده است: ۱- به ساکنین خانواده های که در آن ها به یک هشتی، سکو یا بن بست باز می شد احساس تملک و امنیت می داد. ۲- در حالی که ساکنین ساکنین این خانه ها می توانند در فضاهای خصوصی خود بدن مداخله دیگران زندگی کنند، در فضای نیمه خصوصی گردهم آیند و با مشورت، تصمیم بگیرند. این امر در قوت بخشیدن به زندگی اجتماعی صاحبان این فضا موثر است. ۳- این فضا متعلق به چند خانوار محدود است و موجبات آشنایی ساکنین با یکدیگر می باشد که یکی از نتایج آن هشداری آن ها در مراقبت از محدوده ی مشترکی خود است. ۴- چون این فضا عمدتاً از طرف ساکنان آن استفاده می شود لذا از شلوغی و رفت و آمد عموم برکنار است. طراحی مدخل قلمرو نیمه عمومی-نیمه خصوصی: به طور کلی می توان قلمرو را به سه دسته کلّی زیر تقسیم نمود: ۱- قلمرو یک واحد محله ای ۲- قلمرو چندین واحد مسکونی (مجموعه همسایگی)؛ ذر شهرهای قدیمی به صورت یک بن بست سرباز یا سرپوشیده است. ۳- قلمرو یک یا چند واحد مسکونی؛ در شهرهای قدیمی به صورت فضایی است که نسبت به معبر عمومی عقب نشسته است. اصل ۶: ترکیب (کمپوزیسیون) منظور ترکیب فضاها و بدنه محصور کننده آن هاست. در ایران بر خلاف شهرهای غربی، از یک سو به علت جهت ویژه ای که بناها باید داشته باشند و از سوی دیگر این خصوصیت که ورود به بنا نه بلافاصله بلکه باید از فضاهای فرعی صورت گیرد، عناصر دور میدان الزاماً همگی به آن مشرف نیستند. ولی ترکیب آن ها میدان را محصور می کند. عالی ترین شکل تجلی اصل کمپوزیسیون در فضاهای شهر ایرانی، کاربرد تقارن پلکانی است که چشم را به نقطه ای غایت سوق می دهد؛ مانند میدان امیر چخماق یزد یا میدان شاه ولی تفت. اگر بناهای مختلف با هم ترکیب شوند و فضایی را محصور نمایند لازم است بین بناها آن چنان هماهنگی از نظر وحدت شکلی برقرار باشد که مجموعه، پیوسته به نظر آید. در این صورت می توان به جای کلمه ساختمان های مختلف، واحد هماهنگ و همانند را به کار برد که مجموعه آن ها پیوسته و هماهنگ است. این خصوصیت پیوند دهنده و هماهنگ کننده را می توان هویت معماری نام نهاد. اگر میان ساختمان های مختلف محصور کننده فضا، ناهماهنگی شکلی و عناصر هر نما فاقد ارتباط با مجاور خود باشد، مجموعه فاقد ترکیب خواهد بود. اصل ۷: آگاهی از فضا آن اصل پایه ای که طراح باید در جریان آموزش و عمل ادراک کند، آگاهی پیدا کردن نسبت به فضا است. برای این منظور باید دو عنصر اساسی ترکیب معماری یا مجموعه ای از شهر یعنی توده ی ساختمانی و فضا را شناخت. متخصصین غربی معتقدند اغلب طراحان کور فضایی هستند؛ بدین معنی که حجم فضاها را می بینند لکن از درک فضایی بین آن ها عاجزند. معماری در واقع حجم و فضاهاست و طراحی عبارتست از برقراری رابطه ی متقابل میان این دو.
مطالب مشابه :
تاکید دکتر اعتصام بر ترکیب اصول معماری گذشته با روشهای نوین
تاکید دکتر اعتصام بر ترکیب اصول معماری این پیشکسوت معماری در را با معماری نوین ترکیب
اصول شیت بندی معماری
اصول شیت بندی معماری ( در حقیقت نباید معماری را توضیح داد ترکیب رنگی شیت های
رنگ در معماری و شهرسازی
رنگ در معماری و است؟آیا در ترکیب بندی رنگ ها که استفاده شده،اصول وقوائد خاصی
ترکیب احجام افلاطونی
شهرسازی و معماری ما در سطح شهرها خیلی ترکیب معمارانه است بر اصول معماری
چند اصول برای طراحی معماری...
چند اصول برای طراحی معماری صحیح و باشکوهی از احجام ترکیب شده در زیر نور میباشد.”
اصول و تکنیک های راندو
روشهای دیگری به کار گیرید.در ترکیب هنری،پاستل ها اغلب بر گچ معماری معماری - اصول و
معماری
قانون نسبت درازی فضا به عرض معماری رنسانسی: در حالی که باید اصول ترکیب، تناسب
استانداردها و اصول طراحی مسجد
حتی میتوان گفت این معماری در طول ایوانی و ترکیب گنبد و اصول طراحی مسجد معماری
برچسب :
اصول ترکیب در معماری