تشیع راستین در مصاحبه با دکتر مدرسی طباطبایی

3779e5fe9392d2f2b13b5bc36ead3111.jpg- اخیراً مطرح شده که نظریه علماء ابرار آقای دکتر کدیور که بر گرفته از آراء جناب عالی در کتاب

Crisis and Consolidation in the Formative Period of Shi’ite Islam

است عملاً فرقی میان شیعه و سنّّی باقی نمی ماند چه سنّی ها هم ، لا اقل سنّی های غیر وهابی ، با مطرح کردن ائمه اطهار به عنوان علماء ابرار مشکلی ندارند. مایلیم ارزیابی جناب عالی را از این انتقاد بدانیم.

- نظر آقای دکتر کدیور بر گرفته از آراء من نیست ، برگرفته از سخن برخی دانشمندان شیعی متقدم است که بنده نظر آنان را در آن کتاب نقل کرده ام. راستش را بخواهید من حتی مقاله آقای کدیور را نخوانده ام و نمیدانم ایشان آن سخنان را از کتاب بنده نقل میکنند یا از منابع اصلی. آقای کدیور محقق توانایی است و با منابع دست اول اسلامی آشنایی کامل دارد. آدم دانشمند و صاحب فکر و صاحب نظری است و نیازی به این که ارجاعی یا اندیشه ای را از من یا کتاب من بگیرد ندارد. بنده هم شخصاً از نظریه علماء ابرار جانبداری نکرده ام. در همان کتاب هم گفته ام که اعتقاد شخصی من در این مسائل برابر اعتقاد عوام شیعه است که آن را خطّ میانه می خوانم. ولی مطلبی که در نقدآن نظریه نقل نمودید به نظر من حرف صحیحی نیست. درست است که یک مسلمان ، چه شیعه و چه غیر شیعه ، معمولاً دوستدار و محبّ اهل بیت است. خودم شخصاً در هند دیدم که در عزای امام حسین شیعه و سنّی می گریستند. اما این به تنهایی تشیع نیست. تشیع همان است که صحابی بزرگ امام صادق ، ابان بن تغلب ، هزار و سیصد سال پیش گفت: ” شیعه کسی است که در مواردی که سخن پیامبر به گونه های مختلف گزارش شده باشد گزارش علی را بر می گزیند و اگر سخن علی هم به شیوه های مختلف نقل شده باشد سخن امام صادق را پیروی می کند”. این خط فاصل میان دو گرایش اسلامی و دو تفسیر از اسلام است. اعتقاد به مرجعیت نهائی علی و امام صادق یا اعتقاد به مرجعیت نهائی صحابه به خصوص شیخین . تشیع تفسیر علوی و تفسیر اهل بیت از اسلام است و تسنن تفسیر صحابه. ما با کمال احترام به صحابه و به برادران اهل سنت ، معتقدیم که به مقتضای حدیث ثقلین ملزم و مکلف به پیروی از تفسیر اهل بیت هستیم و در این اعتقاد خود هم پا بر جاییم.

بنده شخصاً این نوع سلیقه را که در صدد ایجاد فاصله ای پهناور میان دو بخش اسلام است نمی پسندم. بر عکس معتقدم که تا می توانیم مظاهر فرق خود را با سواد اعظم کم و مسیر را کوتاه کنیم تا آنان که بر حقانیت این تفسیر و این نسخه از اسلام آگاه می شوند بتوانند راحت تغییر مکان بدهند. معتقدم که تشیع باید داخل چهارچوب اسلامیت معنی شود در شکل تفسیر و قرائت اصیل و اصلی اسلام ، و نه خارج از آن و به مثابه یک مذهب و فرقه اسلامی. نیازی نمی بینم که با دیگران نزاع طائفه ای یا بحث تاریخی داشته باشیم . تشیع را باید به عنوان یک فکر ، یک مکتب ، یک محتوا مطرح کنیم . این که تصوّر شود برای جدا کردن صفوف شیعه و سنّی باید بر سبّ و لعن و علم غیب و معجزه و تبدیل نقش پرده به شیر درنده به فرمان امام تکیه و احتجاج کرد بیراهه رفتن است. این کارها بهانه کم کاری و برای فرار از تکلیف شاقّ تفکر و عرضه فکر نو در عرصه تشیع است. یعنی به جای این که مخلصانه کمر همت ببندیم و مرامنامه روزآمدی برای اسلام علوی تدوین کنیم و مجموعه آموزش های ائمه اطهار را در حوزه های فکری و فلسفی و اخلاقی و حقوقی برابر با گفتمان روز ارائه دهیم ، راه راحت تر را پیش گرفته ایم و از امام می خواهیم که مرده زنده کند. تشیع این حرفها نیست. تشیع یک میراث فکری و فرهنگی عظیم است. پیام اخلاق و معنویت و روحانیت اسلام است. تفسیر بلند عرفانی و عاشقانه از خدا و از جهان ، از رابطه خدا با جهان و رابطه انسان با خداست. اخلاق اجتماعی آن Golden Rule است که فقط در تفسیر علوی اسلام می توان یافت: ” اجعل نفسک میزاناً فیما بینک و بین غیرک فاحب لغیرک ما تحب لنفسک و اکره له ما تکره لها و استقبح من نفسک ما تستقبحه من غیرک” (همان اصلی که امروز مسیحیت این قدر روی آن تبلیغ می کند و آن را اصل زرین تعلیمات مسیح می داند ، و دین شناسان غربی هم به خاطر بی اطلاعی از نسخه علوی اسلام هم آواز با کلیسا می پندارند که آن مختص مسیحیت است و در هیچ دین و آئین دیگری نیست). جهان بینی آن این که هر انسانی ” اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق”. دعای آن راز و نیاز عاشق و معشوق: ” الهی ان اخذتنی بجرمی اخذتک بعفوک و ان اخذتنی بذنوبی اخذتک بمغفرتک وان ادخلتنی النار اعلمت اهلها انی احبک”. خداشناسی آن راه یافتن به حضرت دوست که: ” ألست تراه فی وقتک هذا؟”. عرفان آن ذوب در محبوب که: “لا حجاب بینه و بین خلقه غیر خلقه”. پیامبر شناسی آن: “بعث فیهم رسله لیثیروا لهم دقائق العقول” . نظام اجتماعی آن: ” لن تقدس امه لا یؤخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متعتع ” . نظام جنگ و صلحش: ” اللهم احقن دمائنا و دمائهم و اصلح ذات بیننا و بینهم” . نگرش تاریخی آن: ” ولا تنقض سنه صالحه عمل بها صدور هذه الامه”. پیامش به انسان ها:” لا تکن عبد غیرک و قد خلقک الله حراً”. احترام آن به آزادی و استقلال فکری: ” لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقله اهله “. اینهاست که تفسیر ما و مکتب فکری ما را از مکتب ها و اندیشه های اسلامی دیگر مشخص و ممتاز می کند نه صرف چند واقعه در گذشته ها ، یا چند نقل و روایت که احیاناً به سادگی می تواند مورد نقد و تشکیک قرار گیرد ، یا دعوی وقوع عجائب محیر العقول که امروز نمی توان بر خرد هیچ انسان فرهیخته تحصیلکرده ای تحمیل کرد.

هر کس کمترین آشنایی با گفتمان مذهبی معاصر دنیا داشته باشد می داند که امروز میزان داوری در باره ارزش هر پیام و مکتب ، محتوای آن است و درجه توفیق آن در انسان سازی و در ایجاد یک جامعه پاک اخلاقی. بنده شخصاً در این یک دو سال اخیر که در اندیشه نوشتن کتابی با نام Shi’ite Islam as I Know It بوده ام ناگزیر بر مواد و معارف شیعی مروری مجدد ، این بار از دیدگاه محتوایی و فکری داشته ام . چه معارفی در این مواد است که هر یک تاجی زرین بر تارک فکر بشری است و تا کنون احدی در فکر تحلیل و عرضه درست آن در چهارچوب گفتمان مذهبی و ذهنیت های فکری و فرهنگی امروز جهان بر نیامده است . تشیع اینهاست نه تبرا و سب و لعن چهار ضرب ، یا گذاشتن امام در کارگاه معجزه سازی. آیا این خیلی هنرست که تشیع را جوری معرفی کنیم که هانری کربن ها آن را بازمانده آئین های جادو محور ادوار نخستین تاریخ بشریت ، با عناصری از عقائد مانوی و ثنویت گرا و آرمان های فرجام باوری و نجات باوری در ادوار متأخرتر ، بشناسند و بشناسانند؟ آیا فراهم ساختن بستر این گونه تحلیل ها از مکتب پاک اهل بیت ، خدمت به آرمان اهل بیت است؟

………………

در دفاع از حریم تشیع

دکتر سید حسین مدرسی طباطبای

سایت کتابخانه تخصصی ایران و اسلام ، ۲۷ مهر ۸۶

کدام تشیع را باید به دنیای معاصر عرضه کنیم

گفتگو با دکتر سید حسین مدرسی طباطبائی

سایت کتابخانه تخصصی ایران و اسلام ، ۸ دی ۸۶

توضیح نویسنده یک کتاب جنجال‌برانگیز -مکتب در فرایند تکامل – درباره برداشت‌های نادرست

سایت خبری تحلیلی تابناک ، ۱۰ دی ۱۳۸۶ ، کد خبر: ۴۱۲۰


http://kadivar.com/?p=3017%E2%80%8E


مطالب مشابه :


لعن چهار ضرب برای بازگشت گمشده

آن بیچاره نیز به طریق روز گذشته لعن چهار ضرب شد، بعد از چند روز دعای من این است که برای




لعن چهار ضرب برای بازگشت گمشده

آن بیچاره نیز به طریق روز گذشته لعن چهار ضرب شد، بعد از چند روز خلعت شاهی را دعای بسیار




لعن بر غاصبان حق علی علیه السلام

مشکل او حل شود و گم شده او پیدا شود و این روش مشهور است به لعن چهار ضرب. یا دعای تبدیل




لعن بر غاصبان حق علی علیه السلام

العن عمر)) مشکل او حل شود و گم شده او پیدا شود و این روش مشهور است به لعن چهار ضرب.




لعن بر غاصبان حق علی علیه السلام

مشکل او حل شود و گم شده او پیدا شود و این روش مشهور است به لعن چهار ضرب. یا دعای تبدیل




اعمال شب مبارک نیمه شعبان

هر كس دوست دارد يكصد و بيست و چهار هزار پيامبر با او و دعای فرج لعن چهار ضرب




زیارت عاشورا -علت لعن در زیارت عاشورا - ترجمه زیارت عاشورا - فضیلت زیارت عاشورا

اما ، آیا واقعا دعای زیارت در اسلام کلمه ی "لعن" به این پس از گذشت چهار سال از فوت




تشیع راستین در مصاحبه با دکتر مدرسی طباطبایی

این که تصوّر شود برای جدا کردن صفوف شیعه و سنّی باید بر سبّ و لعن و دعای آن راز و لعن چهار




روایات هایی در مورد لعن کردن ( برائت یا تبری ) 2

روایات هایی در مورد لعن کردن اجابت کردم دعای شما را وصدای مگو به سنگ که ضرب المثل




برچسب :