تحصیل وزندگی در تبریز

برای انتخاب رشته از من در مورد دانشگاه ها ی تبریز و زندگی در این شهر سئوال شده.

همان طوری که می دانید معروفترین دانشگاه تبریز همان "دانشگاه تبریز" است که یکی از قدیمیترین دانشگاه های ایران است. دانشگاه تربیت معلم آذربایجان که اخیرا به دانشگاه شهید مدنی آذربایجان تغییر نام داده هم هست و دانشگاه صنعتی سهند هم هست. ناگفته پیداست پیام نور و دانشگاه آزاد هم هست.(اتفاقا دانشگاه پیام نور در تبریزخیلی هم فعال است. استادان با سواد و دلسوز وپرکاری هم دارد.)

اگر رتبه ی شما رسید انتخاب اول طبیعی دانشگاه تبریز است. من فکر نمی کنم وقتی این را بگویم به همکاران در سایر دانشگاه های این شهر بربخورد. این حرف، طبیعی فرض می شودد. دانشگاه تربیت معلم آذربایجان استادان جوان و علاقه مند و توانمند و فعالی دارد. این دانشگاه خارج شهر واقع است. حالا بسته به روحیه تان شاید این را بپسندید و شاید هم نپسندید. توصیه ی من این است که اگر در تبریز دانشجو ارشد و یا بالاتر هستید از سمینار ها و دیگر برنامه های سایر دانشگاه ها اطلاع پیدا کنید و در آنها نیز شرکت کنید. خود من و شاهین به طور تقریبا منظم در سه دانشگاه تبریز، تربیت معلم و پیام نور سخنرانی داشته ایم. فقط من و شاهین نیستیم. سایر تبریزی هایی هم که در سایر شهرها یا خارج از ایران هستند هر از گاهی که برای دیدن خانواده می روند سمیناری هم می دهند. مثلا دکتر مصطفی زاده که از اساتید برجسته است همین کار را می کند و... حیف است این سمینارها را از دست بدهید.

در مورد انتخاب استاد راهنما همان توصیه ای می کنم که در سایر شهرهای داخل ایران و خارج از ایران می کنم. واقعا استاد راهنمایتان را با چشم باز انتخاب کنید. (چه در تبریز و چه در شهرهای دیگه). در این مورد قبلا پرس و جو بکنید. یک استاد سخت گیر زودرنج اما با توانمندي علمي بالا خیلی بهتر است تا یک استاد كه توانمندی علمی لازم را ندارد اما با شما شوخی می کند و حرف های خوشایند شما را می زند. در تبریز این نکته را حتی بیشتر تاکید می کنم. معمولا آنهایی که دل صاف تر و بی غل و غش تر دارند در ظاهر خشن ترند. واقعا در دراز مدت می ارزد که بروید به سراغ استاد باسوادی که در سطح بین المللی شناخته شده است اما زود رنج است. کلا در تبریز افرادی که خیلی هوای آدم را دارند اغلب بسی زودرنج هستند و اساتید دانشگاهش هم از این لحاظ مستثنی نیستند. می ارزد مراعات زودرنجی شان را بکنید اما از آن سو بتوانید در همه ی شرایط همه جوری رویشان حساب باز کنید.

واما چند توصیه در مورد زندگی در تبریز:

۱) خود را علاقه مند به آموختن زبان ترکی نشان دهید. قبل از رفتن به تبریز این وبلاگ را مطالعه کنید. آنجا هم سعی کنید با گوش دادن به محاوره بیشتر یاد بگیرید. خیلی مهم نیست که بتوانید به ترکی حرف بزنید. چون اگر فارسی هم حرف بزنید تقریبا همه می فهمند. اما خیلی مهم است که بعد از دو سه ماه محاورات را متوجه شوید. اگر بعد از دو سه ماه هنوز انتظار داشته باشید به خاطر حضور شما فارسی حرف بزنند ممکن است به دردسر بخورید. ممکن است با شما برخورد ناخوشایندی شود.

۲) به هیچ وجه شوخی جنسی در جمع مختلط نکنید. چه خانم های این جمع چادری باشند چه دکلته ای. شوخی در جمع های تک-جنسی مقوله ی دیگری است. در واقع پیچیده تر است! بسته به تیپ خانواده دارد و هزار نکته ی ریز و درشت.

یک مثال می زنم تا گوشی دستتان بیاید: اگر از همنسلان مادر من یکی از خانواده های قدیمی تبریز زنگ زد و سراغ دوستتان را گرفت و او حمام بود نگویید" حمام دا دیر." بگویید "ایشی وار دی" (=کار داره). با این توضیح خودتان حساب کنید چه قدر باید روی این موضوع دقت کنید وچه قدر شوخی جنسی می تواند مسئله ساز باشد. البته نسل جوان تر خیلی در بند رعایت این نکات شاید نباشد ولی دیگه هر شوخی ای را هم بر نمی تابد.

(یادش به خیر اوایل دهه ی هشتاد و گسترش عجیب ان-جی-او ها! چه قدر عدم توجه به این چیزها مسئله ساز می شد. متاسفانه آن سادگی و عدم اطلاع فرصت های زیادی را سوزاند. برای همین لازم می دانم این چیزها را مکتوب کنم.

۳) در حضور بزرگترها -به خصوص اساتید مسن- آدامس نجویید.

۴) جوک ترکی به شدت ممنوع. با گفتن جوک ترکی کسانی را که می توانستند بهترین دوستان شما باشند با خود دشمن خواهید کرد و یک عده "بی وجود" دورتان جمع می شوید که هیچ حسابی روی آنها نمی توانید باز کنید. باید با فرهنگ تبریز آشنا باشید تا بدانید چی را دارید از دست می دهید.

۵) آستانه ی تحمل تبریزی ها در برابر دروغ کمتر از آستانه ی تحمل سایر ایرانی هاست. اگر سابقه ی دروغ گویی از کسی ببینند آن شخص ارزش و احترام خود را از دست می دهد.

۶) این فرضیه ی مردانه که اگر توی سر دخترها بزنی عاشق و واله تو می شود روی دختران تبریز کار نمی کند. به نظرمن که روی هیچ دختری کار نمی کند ولی در مورد دختران تبریز که دیگه اصلا کار نمی کند. دو سه بار سکوت می کنند که "این مزاحم خودش خسته شود و برود پی کارش!" سکوتشان نشانه ی رضایت نیست. زیاد تکرار شود بلند می شوند می گویند انگار باید این مزاحم را له کنیم. و له می کنند! خلاصه این فرضیه ها را روی دختران تبریز امتحان نکنید که هزینه اش بالاست.

۷) در تبریز اگر کسی دست بالا برخورد کند لاف بیجا بزند و.... نه تنها بر صدر نمی نشیند بلکه بقیه می خواهند بیایند و سر جایش بنشانند. این تکنیک ها هم در تبریز کار نمی کند. آستانه ی تحمل تبریزی ها در برابر تبختر و تکبر هم پایین است.

به نظرم همین چیزها را رعایت کنید دوران زندگی و اقامت شما در تبریز از بهترین دوران زندگی شما خواهد بود. این را از دوستان زیادی که مدتی در تبریز زندگی کرده اند و بعد از تبریز رفته اند شنیده ام. در واقع در عمل نشان داده اند که این جور است. تعصب شان نسبت به تبریز گاهی از خود تبریزی ها هم فزونی می کند.

تحصیل وزندگی در تبریز

مطالب مشابه :

دو کار ارزشمند در تبریز

نیازمندی های استخدامی امروز تبریز-93/01/07

آگهی استخدام کارمند در شهرک سلیمی تبریز

احداث 10 پل در دستور کار شهرداری

کار پاره وقت در همه شهر های ایران

دکتر احمد لطفی صدیق

استخدام مدیر,کارشناس شیمی و مهندس در شرکت نقشینه چاپ در تبریز

تحصیل وزندگی در تبریز